اس ام اس تیکه دار بی محلی ضد حال
محبت هایت را شمردم درست بود
اما عشقت را پس بگیر گوشه ندارد
•
•
•
اس ام اس تیکه دار بی محلی ضد حال
SMS Tike Dar Bimahali Zede Hal
•
•
•
منطقی حرف زدن با بعضی ها
حتی از پوشیدن دمپایی شصتی با جوراب هم سخت تره …
•
•
•
اس ام اس تیکه دار بی محلی ضد حال
SMS Tike Dar Bimahali Zede Hal
•
•
•
با اونایى که
دستشون به دهنشون نمی رسه درست حرف بزن
مطمئن باش دستشون به دهن تو میرسه !
•
•
•
اس ام اس تیکه دار بی محلی ضد حال
SMS Tike Dar Bimahali Zede Hal
•
•
•
شب ها به وقت خواب
از طرف من وجدانت را ببوس
البته اگر بیدار بود !
•
•
•
اس ام اس تیکه دار بی محلی ضد حال
SMS Tike Dar Bimahali Zede Hal
•
•
•
هر چقدر عطـــرت را عوض کنی
باز هم تنـــت بوی کثیف خیـــانت را می دهد
عزیز لعنـــتی ام
•
•
•
اس ام اس تیکه دار بی محلی ضد حال
SMS Tike Dar Bimahali Zede Hal
•
•
•
کـمـیت مهم نیست
کـیـفـیـت مهمه که تو نداشتــی
•
•
•
اس ام اس تیکه دار بی محلی ضد حال
SMS Tike Dar Bimahali Zede Hal
•
•
•
فهمیدهام که نفرت هم مثل دیگر احساسات مثل عشق قیمت دارد
تنفر را هم نباید خرج هر کسی کرد …
•
•
•
اس ام اس تیکه دار بی محلی ضد حال
SMS Tike Dar Bimahali Zede Hal
•
•
•
تمام زندگی ام را می دهم که برگردی و همین که برگشتی بگویم
دیگر نمی خواهمت گمشو !
•
•
•
اس ام اس تیکه دار بی محلی ضد حال
SMS Tike Dar Bimahali Zede Hal
•
•
•
پر گرفتم
حتی پرواز را هم تجربه کردم
ای کاش زودتر ترکم می کردی …
•
•
•
اس ام اس تیکه دار بی محلی ضد حال
SMS Tike Dar Bimahali Zede Hal
•
•
•
به بعضی ها باید گفت :
لطفا یه دهن برامون خفه شو !
•
از یه جایی به بعد
به همه چیز و همه کس بی اعتنا میشی،
دیگه نه از کسی می رنجی نه به عشق کسی دل می بندی
.
از یه جایی به بعد
مرض چک کردن موبایلت خوب میشه
حتی یه وقتایی یادت میره گوشی داری؛
دیگه دلشوره نداری که موبایلتو جا بذاری یا اس ام اسی بی جواب بمونه
.
از یه جایی به بعد
دیگه دوست نداری هیچکس رو به خلوت خودت راه بدی
حتی اگه تنهایی کلافه ات کرده باشه
.
از یه جایی به بعد
باور می کنی کسی برای تنها نموندن تو نمیاد،
اگه کسی میاد برای تنها نبودن خودشه
.
از یه جایی به بعد
وقتی کسی بهت میگه دوستت داره
لبخند می زنی و ازش فاصله می گیری
.
از یه جایی به بعد
دیگه گریه نمی کنی فقط یه بغض همیشگی هست که بهش عادت می کنی؛
اگرم گریه کنی به خیسی و اشکات عادت می کنی،
به بغض و گرفتن دل و قلبت عادت می کنی،
از زندگی هم متنفر میشی
.
از یه جایی به بعد
از واژه ی خدانگهدار متنفر میشی،
بس که از همه شنیدیش، بس که نیومده رفتن
.
از یه جایی به بعد
هر روز دلت برای یه آغوش امن تنگ میشه
اما دیگه به هیچ آغوشی فکر نمی کنی
.
از یه جایی به بعد
دیگه حرفی برای گفتن نداری
و ساکت بودن رو به خیلی حرفها ترجیح میدی،
میری تو لاک خودت
.
از یه جایی به بعد
از اینکه دوستت داشته باشن می ترسی،
جای دوست داشته شدن ها توی تن و قلب و فکرت می سوزه
.
از یه جایی به بعد
فقط یک حس داری، حس بی تفاوتی؛
نه از دوست داشته شدن خوشحال میشی نه دوست داشته نشدن ناراحتت می کنه
.
از یه جایی به بعد
از دنیا و زندگی متنفر میشی،
از هر چیزی که فکرشو بکنی بدت میاد و یه هیچ مطلق میشی
.
از یه جایی به بعد
توی هیجان انگیزترین لحظه ها هم فقط نگاه می کنی و سکوت
.
از یه جایی به بعد
دیگه بزرگ نمیشی، پیر میشی
.
از یه جایی به بعد
دیگه خسته نمیشی، میبُری