پسران بیشتر عاشق می شوند یا دختران؟
اغلب جوانان امروزی بر این باورند که برای داشتن یک زندگی مشترک موفق حتما باید عاشق
همسر آیندهشان شوند تا بتوانند با او خوشبخت شوند و گمان میکنند اگر
همسر آیندهشان چندین ملاک را برای ازدواج نداشته باشد اشکالی ندارد، مهم
آن است که عاشق او باشند، اما بزرگترها نظر دیگری دارند، آنها معتقدند عشق
واقعی به زمان نیاز دارد و یک شبه ایجاد نمیشود و بعد از شروع زندگی
مشترک و بهتدریج بین زن و شوهر به وجود میآید.
دکتر مریم
محمودزاده، استاد دانشگاه و مشاور خانواده با اشاره به این که علاقه نسبی
باید از ابتدا بین همسران وجود داشته باشد، میگوید : مهر و پیوند قلبی بین
همسران باید با شناخت روحیات یکدیگر و نحوه تعامل آنان با گذشت زمان و در
کنار یکدیگر معنا پیدا کند تا آن عشق واقعی شکل بگیرد.
این استاد دانشگاه میافزاید: در زندگی مشترک این عشق
میتواند با به دست آوردن مهارتهایی بیشتر و اجرای آنها زندگی شیرینتر
شود. مهربانی، احترام به همسر و خانواده او، اظهار و ابراز علاقه زن و شوهر
به یکدیگر، روحیه خدمت به همسر، توکل به خداوند، داشتن تقوی و ایمان،
پرهیز از اختلاط با نامحرم، اکتفا کردن به همسر برای داشتن تجربههای
خوشایند و لذتهای زناشویی از جمله مواردی است که میتواند بر شدت عشق و محبت همسران بیفزاید و یک زندگی خوب را برای آنها رقم زند.
بنابراین عاشق شدن
به معنای واقعی یک شبه حاصل نمیشود و طی زمان تحقق مییابد و با
ویژگیهای خوب و مورد علاقه همسران شکل میگیرد و آن چیزی که در ابتدای
زندگی بیشتر باید مورد سنجش قرار گیرد، کفویت دختر و پسر و خانوادههایشان
است که در شکلگیری عشق واقعی نقش بسزایی خواهد داشت.
نشانههای عاشق و معشوق واقعی
اما چه ملاکها و معیارهایی در زن و شوهر نشان میدهد که نسبت به یکدیگر به آن عشق واقعی
رسیدهاند؟ محمودزاده پاسخ میدهد: احساس خوشایند، علاقه، حساسیت داشتن،
توجه خاص و نه بیمارگونه، شوق و اشتیاق رسیدن به محبوب، مسئولیتپذیری،
تعهد، غیرت مردانه، شرم و حیای زنانه، علاقه به خوشبخت کردن همسر و توجه به
پیوند قلبی که بسیار تقدس دارد از الفبای عشق واقعی محسوب میشود.
تفاوت عشق واقعی با هوس
عشقی
که با نوعی احساس شدید و ناگهانی در نگاه اول به جنس مخالف ایجاد میشود،
بدون آنکه دو طرف نسبت به یکدیگر به شناخت واقعی رسیده باشند با آن عشق
واقعی که دکتر محمودزاده از آن سخن میگوید، تفاوتهای زیادی دارد.
به
گفته این استاد دانشگاه، چون این احساس شدید و لحظهای، هیجانی آنی و ناشی
از هوسهای جنسی زودگذر است، قابل اعتماد نیست و نافرجام است و اگر هم
زندگی مشترکی بر آن مبنا تشکیل شود دوام زیادی ندارد. البته اگر این احساس
با شناخت، تعهد و ویژگیهای گفته شده در مدت زمان لازم همراه شود میتواند
قابل اعتماد باشد.
روانشناسان بر این عقیدهاند که هوس جنسی اغلب در نگاه اول شکل میگیرد و معمولا با عشق واقعی
اشتباه گرفته میشود. احساساتی که با شهوت در فرد ایجاد میشود بر مبنای
تحریک جنسی و هوس است که با رسیدن به معشوق پایان میپذیرد. برای اینکه
عاشق کسی باشید، باید او را خوب بشناسید، اما خیلیها با اینکه برای هم
کاملا غریبه هستند در دام هوسهای جنسی گرفتار میشوند و چیزی که افراد را
اسیر خود میکند جاذبه فیزیکی جنس مخالف است. به واسطه این حس، افراد مدام
به همفکر میکنند، همیشه در مورد هم حرف میزنند و شور و جاذبه زیادی
دارند. با اینکه جاذبه جسمی و جنسی یکی از مولفههای اصلی هر رابطه
عاشقانه است، اما عشق فقط به آن محدود نمیشود. اگر رابطهای فقط بر مبنای جاذبه فیزیکی باشد، پس بر مبنای شهوت است.
پسران بیشتر عاشق می شوند یا دختران
اینکه میگویند در عشقهای واقعی مردان بیشتر از زنان درگیر عشق میشوند ولی زنان برنامهریزی شدهتر عاشق میشوند صحت دارد؟
دکتر
محمودزاده پاسخ میدهد تقریبا اینطور است البته نه در مورد همه. عشق سالم
عواملی دارد که تعهداتی را برای طرفین ایجاد میکند و تعهدات مردان در
ازدواج بیشتر است. آنان با علاقه این تعهدات را در مورد زن مورد علاقهشان،
همان زنی که واقعا دوستش دارند میپذیرند و ریسکپذیریشان بیشتر است، اما
معمولا خانمها محتاطتر عمل میکنند.
تحقیقات نشان میدهد در یک رابطه دوطرفه، مردان بیشتر از زنان درگیر عشق
میشوند. چون مردان بیش از زنان تمایل دارند تا غریزهشان را برای رسیدن
به فردی که او را جذاب و دلربا میدانند ارضا کنند، اما زنان چون بیشتر به
دنبال شریک و پشتیبانی هستند که مراقب آنها بوده و قادر باشد خانواده را
از نظر مالی و عاطفی تامین کند برنامهریزیشدهتر عاشق میشوند. زنان
در رابطهشان با طرف مقابل علاوه بر جذابیتهای فیزیکی به دنبال قدرت،
غیرت و حمایت مردان هستند.
عشق واقعی هیچگاه سرد نمیشود
دکتر محمودزاده در پاسخ به این پرسش که چرا عشق واقعی
در یک پیوند برای برخی همسران شکوفا میشود، اما برای بعضی دیگر هرگز ریشه
نمیگیرد و میمیرد، میگوید: همسرانی که از ابتدا به دنبال شناخت یکدیگر و
رسیدن به نقاط مشترک و تفاهم بودهاند و روحیه فداکاری و گذشت دارند بدون
شک به عشق واقعی دست یافته و زندگی را با یکدیگر میسازند، اما مسلما
افرادی که زندگیهای نافرجام و ناپایدار دارند از ابتدا راه را به غلط رفته
و یک سری از عوامل را نداشتهاند.
اما آیا گذشت زمان میتواند از میزان عشق و علاقه واقعی
همسران بکاهد و سبب سردی روابط شود؟ این استاد حوزه و دانشگاه میگوید:
عشق اگر واقعی باشد فناناپذیر خواهد بود. به کمک مودت و رحمت خدادادی
نهتنها عشقهای واقعی سرد نمیشود بلکه گرمتر از روزهای اول آشنایی نیز
میگردد.
مطالعه زندگی همسران موفق و مصاحبه با آنان و تهیه گزارش و
فیلم مستند از زندگیشان و بازخوانی تجربیات آنان میتواند گامی موثر در
مسیر تحکیم خانواده و الگوگیری برای جوانان عزیز باشد.
ارتباط کلامي،چندتفاوت زن و مرد
زمان و موقعيت اختصاص داده شده براي صحبت و يا شکايت از جانب زنان،
نقش مهمي در موفقيت آنها براي جلب نظر مردان، به گوش دادن و پذيرفتن
شکايات دارد. مطمئناً انتقاد کردن از مردي که تازه از سرکار برگشته و خسته
به نظر مي رسد کاري اشتباه بوده و نمي تواند زن را به خواسته اش برساند
بلکه اين کار بايد زماني انجام گيرد که مرد کاملاً آرام گرفته و آمادگي
پذيرش داشته باشد.
يکي از موارد بسيار مهمي که موجب غر زدن زنان مي شود، نياز زن به صحبت
کردن است. در مقاله ي قبل گفته شد که زنان حدوداً سه برابر مردان صحبت مي
کنند. اين خود موجب مي شود که آنها نياز بيشتري به صحبت کردن احساس کنند.
اصولاً زنان با صحبت کردن آرام
مي گيرند و سبک مي شوند، گويي که همه ي اضطراب ها، غصه ها و نگراني ها با
صحبت کردن از وجود زن پاک مي شود. اين يکي از مواردي است که مردان
توجه زيادي به آن نمي کنند.اکثر مردان گمان مي کنند که غر زدن زنان به
خاطر کمبودهاي مادي است لذا هر چه زنان بيشتر غر مي زنند، مردان بيشتر کار
مي کنند و وقتشان را به آن اختصاص مي دهند، در نتيجه زنان بيشتر احساس
نارضايتي کرده و بيشتر غر مي زنند و اين زنجيره ي اشتباه همچنان ادامه مي
يابد.
مردان توجه داشته باشند که
نيازهاي زنان هميشه مادي نيست و گاه نياز مبرم زن مي تواند مساله ي ساده ي
گوش دادن همسر به وي باشد.اين در حالي است که مردان با سکوت و تنهايي به
آرامش مي رسند و قادرند با آن نگراني ها و مشکلات را فراموش کرده و يا براي
حل آن اقدام کنند.
آگاهي به اين امر مي تواند به
زن و شوهرها کمک کند تا طوري برنامه ريزي کنند که نياز زن به صحبت کردن با
نياز مرد به سکوت و تنهايي با هم در تقابل قرار نگرفته و هر دو نياز
برآورده شوند. براي اين کار بهتر است زنان بعد از آمدن مرد از محل کار مدتي
او را تنها گذاشته و اسباب راحتي او را فراهم سازند تا نيرو و توان لازم
را بازيابد و مرد هم نياز زن به درد و دل کردن و صحبت را درک کرده و بعد از
بازيافتن نيروي خود، زماني را براي صحبت و گفت و گوي با همسرش اختصاص دهد.
زماني که فرصت گوش دادن به صحبتهاي همسرش را ندارد با پيامي صريح و
مودبانه و مهربانانه آن را مطرح سازد: «عزيزم اجازه بده ده دقيقه اخبار رو
گوش بدم بعد از اون در اختيار تو هستم» يا «الان خيلي خسته ام اجازه مي دي
کمي استراحت کنم؟ بعد از اون مي شينيم با هم حرف مي زنيم …»
زنان اغلب دوست دارند به صحبت هاي آنان گوش داده شود نه اين که راه حل به
آنها داده شود اما مردان به حکم طبيعت خود که براي همه ي مشکلات و مسائل
دنبال راه حل مي گردند براي مسائل مطرح شده ي همسرشان نيز فوراً راه حل
پيدا مي کنند. اين مي تواند سبب ناخشنودي همسرشان شود.
مردان فکر مي کنند زنان براي
دريافت کمک و راه حل به آنها مراجعه کرده اند و با ارائه ي آن، مرد انتظار
تشکر از جانب زن را نيز دارد. گاهي هم زنان مسائل خود را مطرح مي کنند که
شوهرشان به مشکلات آنها توجهي نشان نمي دهد، به او اهميتي نمي دهد و يا اين
که ديگر او را دوست ندارد. براي جلوگيري از اين سوء تفاهم زن بايد قبل از صحبت کردن با مرد به او بگويد که دوست دارد فقط گوش بدهد و يا اين که راه حل ارائه دهد.
مردان توجه داشته باشند که گاه غر زدن زنان جنبه ي يادآوري و دلواپسي دارد
البته در اينجا لازم است که زنان متوجه باشند که بيش از حد اغراق نکرده و
در بازي کلمات ماهرانه عمل نمايند. مثلاً به جاي گفتن «ببين، يادت نره خريد
کني اين چندمين باره که دارم مي گم ها» بگويند: «عزيزم مي دونم که سرت
خيلي شلوغه، آمدني خريد يادت نره، مي دونم که فراموش نمي کني».
زنان براي تاثيرگذاري بيشتر بر مردان و اين که به غرغرو بودن متهم نشوند،
بهتر است به جاي کلمه ي «تو» از کلمه ي «من» در صحبتهايشان استفاده نمايند
مثلاً به جاي اين که بگويند «تو به من بي توجهي»، «تو منو درک نمي کني»،
«تو همه مسئوليتها رو رو دوش من گذاشتي» و … بگويند: «من احساس مي کنم
منو درک نمي کني»، «من احساس مي کنم در انجام کارها تنها مانده ام» اين
جملات به مراتب حالات دفاعي کمتري را در مردان ايجاد مي کند و مي تواند
زمينه ي مناسبي را براي گفت و گو و صحبت فراهم سازد.مردان و زنان بايد
بتوانند در مورد اختلافاتشان طوري با هم حرف بزنند که هر دوي آنها به
صميميت و احترام بيشتري دست پيدا کنند و احساس کنند که هيچ کدام بازنده
نشده اند تا هر دو به رضايت برسند.
به ياد داشته باشيد که غر زدن، هيچ کمکي به شما نمي کند جز اين که زندگي را به کام شما و همسر
و فرزندانتان تلخ کند. پس توصيه مي شود که از غر زدن بپرهيزيد و به جاي آن
از روشهاي درست و منطقي و شفاف و صريح براي بيان خواسته يا احساس خود
استفاده کنيد.