پرستارها بیشتر عمر میکنند!
براساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، میانگین طول عمر در جهان رو به افزایش
است به گونهای که افراد با رعایت صد توصیه جادویی میتوانند به صد سالگی
برسند. ما هر هفته یکی از این رازها را برای شما فاش میکنیم.
به
گزارش جام جم، پرستاری از عزیزان عمر را طولانی میکند؛ شاید برایتان جالب
باشد، اما این نتیجه تحقیقات 10 ساله پژوهشگران آمریکایی است. البته تا
امروز مطالب زیادی در مورد استرس و فشار پرستاری از نزدیکان گفته شده، اما
یک بررسی جدید نشان میدهد مراقبت از عزیزان هنگام افزایش سن آنها، اثرات
مفیدی هم دارد. به گفته محققان، افرادی که به طور میانگین 14 ساعت در هفته
را به مراقبت از نزدیکان خود میپردازند، بیشتر عمر میکنند و خطر مرگ
زودرس آنها حدود 50 درصد کاهش مییابد. همچنین براساس این پژوهشها افرادی
که بیش از 18 ساعت در هفته از همسرانشان مراقبت میکنند در مقایسه با
آنهایی که از همسرشان مراقبت نمیکنند، به طور قابلتوجهی کمتر در معرض خطر
مرگ هستند و حدود 7 سال بیشتر عمر میکنند.
پرستاری شیفتی و افزایش طول عمر
جالب
این که دیگر بررسیها در مورد اثرات مضر پرستاری از همسر بر سلامت فرد
هشدار دادهاند، اما بررسیهای اخیر بیانگر آن است که پرستاری داوطلبانه و
به دور از هر گونه اجبار نهتنها زیانبار نیست بلکه می تواند یکی از عوامل
موثر درصد ساله شدن افراد باشد.
در این میان نباید فراموش کنیم سختی
پرستاری از نزدیکان ممکن است گاهی غیرقابل تحمل و خستهکننده باشد، اما
این خستگی اغلب جسمی بوده و با خواب کافی برطرف می شود. از طرفی تحمل سختی
پرستاری بسته به نوع مراقبت متفاوت است. به عنوان مثال پرستاری و مراقبت از
فردی که در مراحل اولیه بیماری آلزایمر است و هنوز به خوبی کار میکند و
اغلب اوقات رفتاری عادی دارد، با فردی که در مراحل میانی این بیماری است و
رفتار پرخاشگرانهای دارد و ممکن است شبها نخوابد بسیار متفاوت است.
بنابراین هرچند وقت یک بار لازم است پرستاری به صورت شیفتی تغییر کند؛ یعنی
اگر یک هفته همسر فرد وظیفه مراقبت را برعهده گرفته هفته دوم فرزند او
جایگزین شود تا فشار جسمی و روانی کاهش پیدا کند.
پرستاری دلسوزانه علیه سکته قلبی
یادتان
باشد کاهش مرگ و میر در افرادی که دلسوزانه از عزیزانشان بویژه والدین و
همسرشان پرستاری میکنند ناشی از کاهش عذابوجدان و ارضا شدن حس نوعدوستی و
مسئولیتپذیری است. در واقع پژوهشگران میگویند کمک به دیگران با آزادشدن
هورمون اکسیتوسین در بدن همراه است که نقش بسیار مهمی در محافظت از بدن در
مقابل استرس ایفا میکند. این در حالی است که داشتن شریک زندگیای که باید
از او مراقبت کرد به زندگی سامان میدهد و آن را هدفمند میکند و همین
هدفمندی احساس رضایت را در پی دارد و علاوه بر کاهش استرسهای روزمره زمینه
بروز سکته بویژه سکته قلبی را تا 30 درصد کاهش میدهد. جالب این که اگر
برای پرستاری از فردی با رضایت کامل داوطلب شوید، علاوه بر آن که به سلامت
روانی خود کمک میکنید، تواناییتان را هم برای انجام کارها بالاتر میبرید
و به مراتب کمتر در معرض افسردگی قرار خواهید گرفت.
4 گام برای رسیدن به احساسات مثبت
بیشتر افرادی که تنفر، خشم و ترس را تجربه کردهاند به
دنبال راهی هستند که احساسات منفی خود را مهار کنند. در پاسخ به این افراد
میتوان گفت که همه احساسات و حتی احساسات منفی، همیشه حرفهای مهمی برای
گفتن دارند. از اینرو نباید آنها را فراموش، خاموش یا سرکوب کنیم. در
مقابل باید برای دستیابی به پیام نهفته این احساسات راهی بیابیم. این متخصص
روانشناسی ورزشی در ادامه میافزاید: میتوان تنها با چهار گام پیام نهفته
در احساس را پیدا کرد اما فراموش نکنیم که نباید به هیچ وجه دو گام اول را
حذف کرد.
گام نخست: نفستان را بیرون بدهید.
دکتر
نجفیپور با تأکید بر اینکه یک لحظه احساس را به حال خودش بگذارید،
خاطرنشان میکند: قبل از هر کار باید تنشی که احساس را سر جایش چسبانده رها
کنید. برای این کار سه بار نفس عمیق بکشید. هنگام بازدم همه اعضای بدن از
سر تا نوک پا را کنترل کنید تا بتوانید اعضای تحت فشار را بیابید؛ هر
عضلهای که سفت بود، شل کنید و نفستان را بیرون بدهید.
گام دوم: بپذیرید که این ناراحتی شاهدی بر واقعیت، تمامیت و زنده بودنتان است.
این
متخصص تصریح میکند: هرچه سایه خود را انکار کنید بیشتر به آن بدل خواهید
شد. نگرانی و ترسها بخشی از زندگی ما را تشکیل میدهند. همه انسانها
بیقید و شرط آن را تجربه میکنند و با احساسات منفی و ناخوشایند روبهرو
میشوند. نادیده گرفتن این احساسات نه تنها راهگشا نخواهد بود بلکه آرامش
فرد را هم تحت تأثیر قرار میدهد. حقیقت این است که مثبت و منفیهای زندگی
در کنار هم هستند و هیچ کس نمیتواند بخشی از وجودش را انکار کند، کسی که
از وضعیت فعلی خود ناراضی است نمیتواند آینده را از آن خود کند. بنابراین
بهتر است احساسات خود را انکار نکنید تا عقلتان سالم بماند.
در
این مرحله پس از سه بار تنفس عمیق با خود بگویید: «من درحال کسب تجربهای
جدید هستم. من برای کشف پیام احساساتم آماده ام». سپس لحظهای آرام بنشینید
و نفس عمیق بکشید و خود را برای برداشتن گام بعدی آماده کنید.
گام سوم: کنجکاوی کنید.
دکتر
نجفیپور تأکید میکند: احساسات، واکنش به تصور ما از لحظه وقوع یک رویداد
است و البته میتواند نمایانگر توقعهایی باشد که برآورده نشدهاند یا
اینکه ترس ما از نرسیدن به خواستهها باشد. از اینرو بهتر است بدانید
درمورد شما کدام درست است. کنجکاوی احساسی که بهای چندانی به آن داده
نمیشود بسیار کارگشا خواهد بود، به طوری که سقراط میگوید: «کنجکاوی، مادر
عقل است.»
نفس عمیق
بکشید، کنجکاوی کنید و ببینید چه توقعی داشتهاید که عملی نشده است. برای
احساس خود حرمت قائل شوید و علت را دریابید: «من غمگینم چون… من عزادارم
چون… من ناامیدم چون… من متنفرم چون…». کشف زمینه احساسات باعث
میشود گام بعدی را کشف کنید. ناگهان آن نیروی منفی خودبهخود ناپدید
میشود. کنجکاوی به ترک عادت هم کمک میکند و میتواند منشأ تغییرات مثبت و
پایدار باشد.گام چهارم: به دنیای پیرامون خود توجه کنید.
این
متخصص در خاتمه توصیه میکند: ببینید کجا هستید، داشتههایتان را ببینید،
علایقتان را بیابید. این یافتهها را هم با احساسات فعلیتان همراه کنید. اندوه
و ترس را با شکرگزاری، ناکامی و ناامیدی را با مهربانی، تنفر را با امید،
خشم را با شوق و حسادت را با بخشش، کماثر کنید؛ بپذیرید بدون احساسات
منفی، احساسات مثبت معنا ندارند. مغز یک کلید روشن – خاموش دارد که وقتی
احساسات منفی روشن میشوند احساسات مثبت خاموش میشوند و برعکس. از این
کلید خوب استفاده کنید