معرفی پايان نامه هاي قرآني
عنوان :
تفسير قرآن در نهجالبلاغه
نويسنده :
عباس حسنپور
سال :
81-80
استاد :
دكتر عباس همامي
دانشگاه :
دانشگاه آزاد اسلامي تهران
موضوع :
. پژوهش: بررسي، شناسائي، استخراج و تطبيق خطبهها، نامهها و حكمتهاي متن
نهجالبلاغه با آيات قرآن مجيد از لحاظ محتوا و تشبيهات كلامي و طبقهبندي
موضوعي آنها با شرح مختصري از مفاهيم لغوي كلمات. 2. روش نمونهگيري افراد
نمونه از نظر تعداد جنس و غيره: ابتدا مطالعه تاريخچه نهجالبلاغه و مصنف
آن (سيد رضي ره) و نيز شروح مختلفي كه در اين خصوص نگاشته شده است. 3. روش
پژوهش: با استفاده از روش كتابخانهاي و كتب معتبر موجود و با بهرهمندي از
نظريات ثمربخش و ارزنده استاد محترم راهنما و مشاور، تحقيق شكل گرفته است.
4. ابزار اندازهگيري: بررسي نظري و تحليلي تفسير قرآن در نهجالبلاغه. 5.
طرح پژوهش: پس از جمعآوري مطالب مربوطه به بررسي و انطباق آيات، كلمات و
موضوعات مشترك با استفاده از قرآن مجيد و متن نهجالبلاغه و ترجمه سيد رضي
(ه) به همراه استفاده از كتب نوشته شده در اين مورد پرداخته شده است. 6.
نتيجه كلي: بطور كلي ميتوان نتيجه گرفت كه انطباق و مقايسه آيات قرآن
كريم با سخنان گرانقدر حضرت علي(ع) در نهجالبلاغه و ارتباط مسقيم و غيره
مستقيم و نيز مطالب يكسان و گوناگون آن، ما را به بصيرت و آگاهي بيشتري در
زمينههاي تفسيري ميرساند.
عنوان :
نگرشي بر مكتب جامعهشناسي قرآن مجيد
نويسنده :
محسن نصري
سال :
78-77
استاد :
دكتر مجيد كارشناس
دانشگاه :
دانشگاه آزاد اسلامي واحد دهاقان
موضوع :
در اين رساله ذيل عنوان «نگرشي بر مكتب جامعهشناسي قرآن مجيد» بر آن بوديم
كه به تبيين ديدگاههاي قرآن مجيد در خصوص «جامعه» و « قوانين اجتماعي»
حاكن بر آن بپردازيم. لذا به طرح پرسشهايي پرداختيم و با بهرهگيري از
«آيات قرآن مجيد» به پاسخدهي آنها همت گمارديم. در اين راستا در بخش
اول، تحت عنوان «شناختشناسي در قرآن مجيد»، از «روش وحياني» بعنوان يك
روش علمي شناخت ياد نموديم و بيان كرديم كه با توجه به «موضوع» و «هدف» در
«علم جامعهشناسي»ميتوان از «روش وحياني» كه همان بهرهبرداري از آيات
قرآن مجيد ميباشد، براي كشف «قوانين اجتماعي» بهرهبرد. در بخش دوم، تحت
عنوان «انسانشناسي در قرآن مجيد»، در اهميت و نقش پيش فرضهاي انسان
شناختي در جامعهشناسي نكاتي را مطرح و از اين رو «انسان» از ديدگاه قرآن
مجيد را تبيين نموده و ماهيت «ازويي» و «بسوي اويي» انسان در سه مرحله قبل
از دنيا، دنيا و پس از دنيا را تشريح كردهايم. در بخش سوم، تحت عنوان «
مباني جامعهشناسي در قرآن مجيد»،منشاء حيات اجتماعي را «فطرت» مطرح
نموده و تركيب جامعه را « تركيب انساني» دانسته كه «اصالت فطرت» از ديدگاه
قرآن مجيد،مشخص كننده دو گرايش فردي و اجتماعي در حيات دنيوي انسانها
ميباشد. سپس به اثبات «قانونمندي جامعه شناسي در قرآن مجيد»،تعدادي از
قوانين اجتماعي را از آيات قرآنمجيد استخراج نموديم كه در قالب مباحثي از
قبيل:«جامعهشناسي دين»، «جامعه شناسي ولايت»،«جامعهشناسي
توسعه»،«جامعهشناسي انحطاط»،« جامعهشناسي طبقات اجتماعي» و «
جامعهشناسي جهاد» ارائه گرديده است. بنابراين «مكتب جامعهشناسي قرآن
مجيد» قادر است كه حقيقت «جامعه» و « قوانين اجتماعي» آن را در اختيار
بشريت قرار دهد تا با استفاده از اين قوانين مهندسي اجتماعي و به
تعبيري«جامعهسازي» امكانپذير گردد و «حيات طيبه» كه مصداق عيني «جامعه
انساني»ميباشد، هويدا گردد.
عنوان :
مصلحان در قرآن
نويسنده :
ياسر يوسفي
سال :
1382
استاد :
استاد فروغي
دانشگاه :
دانشكده علوم قرآني ملاير
موضوع :
در فصل اول ابتدا مقدمه كوتاهي در اين زمينه آورده شده است و هدف از تحقيق ـ
پيگيري علاقمندي شخص در رابطه با موضوع. پس از مطالعات مقدماتي و مدون
كردن انگيزهها :پرسشها و فرضيات زير در قالب دستهبندي حاضر پيگيري شد و
آنچه در پي خواهد آمد پاسخي است بر اين پرسشها و پيگيري فرضيات ارائه شده .
1ـ مصلحان(ع) و فرق آنها با پيامبران(ع) 2ـ مصلحان 3ـ مصلحاني كه در قرآن
از آنها ياد شده به همراه ، اطلاعات ارائه شده از آنها در قرآن 4ـ آنچه در
مورد مصلحان در تفاسير و تواريخ ديگر آمده است . روش به صورت كتابخانهايي و
اسنادي بوده است . فصل چهارم در 5 بخش تنظيم شده است . بخش اول: مصلحان و
تفاوت آنها با پيامبران . بخش دوم: مصلحان و مردم، بخش سوم : مصلحان در
قرآن و آيات و تفاسير مربوط به آنها ، بخش چهارم : اقدامات مصلحان ، بخش
پنجم: مقايسه آنچه قرآن درباره مصلحان آورده با آنچه در تواريخ در مورد
برخي از آنها موجود است و در فصل پنجم :نتايج به دست آمده، مصلحان در
فاصله آمدن پيامبر بزرگ يا دنباله را آنها بودند و يا به عنوان زمينهساز
پيامبر جديد سعي در آمادهسازي افكار عمومي دانشمند كه نتيجه اقدامات آنها
برابر آنچه در قرآن شريف آمده است ،داستانهايي بدست جهت آموزان ، حذف
مشترك مصلحان با پيامبران در ساختن جامعهاي آرماني و گسترش عدالت اجتماعي
ايجاب مينمود، كه با تلاش خستگي ناپذير در فعاليت فرهنگي،نظامي و غير هم
در راه محو ظلم و باورهاي غلط و اوهام بكوشند كه تلاش و پايندگي ، رمز
موفقيت اين افراد بوده است . برابر آنچه در قرآن كريم ميخوانيم مصلحان
قرآني پا به پاي مردم در ميان مردم مثل آنها با تحمل مشكلات جامعه در رفع
مشكلات مردم كوشيدهاند . در تحقيقات تاريخي بسياري از آنچه در قرآن آمده
است به وسيله محققان يافته و تطبيق شده است و حتي برخي از اين تحقيقات
باورهاي گذشته را در تفسير برخي از آيات قرآني باطل نموده است كه حقانيت و
اصالت كورش به عنوان ذوالقرنين يكي از آنها است .
عنوان :
رابطه انسان و شيطان در قرآن
نويسنده :
جواد ميآبادي
سال :
1382
استاد :
اميري
دانشگاه :
دانشكده علوم قرآني ملاير
موضوع :
فصل اول: اين فصل دربرگيرنده قسمتهاي مختلفي است كه عبارتند از :
مقدمه،بيان مسئله، هدف تحقيق ، فرضيات و تعريف مفاهيم و اصطلاحات ،فصل
دوم : در اين فصل با روش كاربراي دستيابي به نتايج مورد نظر تحقيق اشنا
ميشويد كه شامل قسمتهايي مختلف است كه عبارتند از: طرح پژوهش،فنون تحقيق و
طرح زمان اجرايي، فصل چهارم: در اين فصل به تجزيه و تحليل مطالب مورد نظر
پرداخته ميشود و به پاسخگويي و دستيابي به فرضيههايي كه در فصل اول مطرح
شده است فصل چهارم در نه بخش دستهبندي و نوشته شده است كه به ترتيب
عبارتند از : بخش اول، واكنش شيطان در رابطه با خلقت انسان . بخش ششم :
راههاي نفوذ شيطان در وجود امثال . بخش هفتم : فرجام پيروي از شيطان ، بخش
هشتم : برخورد شيطان با انسانهاي گمراه شده توسط او در قيامت بخش نهم:
راهها نجات از دام شيطان ، فصل پنجم ، در فصل پنجم، با بهرهگيري از مطالب
جمعآوري شده در پروژه به نتيجهگيري و استتاج ميپردازيم و در اين فصل به
منبع مأخذ و ضمائم پرداخته شده است . هدف اصلي نامبرده اين بوده كه به
انسان بفهماند در قرآن شيطان براي استان معرفي شده و راه مبارزه با آن بيان
شده است . روش اجرا ايشان از روش كتابخانهايي به صورت فيشبرداري استفاده
نمود. نتيجه : شيطان هم باعث ضلالت انسان است و هم باعث هدايت آن لذا با
توجه به آيات قرآن كه براي ما آن را معرفي نموده است . پيوسته بايد،شيطان
مبارزه نمود چرا كه شيطان خوب ميتواند انسان را اسير خود نمايد . ايشان در
اين تحقيق به صورت كامل ،راههاي مبارزه با شيطان، خوب شيطان ،راههاي
نجات از دام شيطان را بيان نموده است .
عنوان :
بررسي پيوند ولايت و تقوي در قرآن
نويسنده :
كوروش حسيني
سال :
1382
استاد :
استاد شريفي
دانشگاه :
دانشكده علوم قرآني ملاير
موضوع :
پروژه به صورت 5 فصلي برابر روش تنظيم پروژه، تنظيم شده فصل اول: شامل
مقدمه پژوهش ،بيان مسأله ، هدف، تحقيق، فرضيات: تعريف مفاهيم و اصطلاحات و
فصل دوم،مرور متون مطالعاتي و فصل سوم در اين قسمت طرح پژوهش كه عبارت از
يك چارچوب مشخص است و مطابق اين چارچوب شكل گرفته و فنون و ابراز و فصل
چهارم در 8 بخش تنظيم شده است . 1ـ تعاريف لغوي و قرآني ولايت و اقسام
ولايت . 2ـ اختصاص به تقوا در قرآن و ويژگيهاي متيقن . 3ـ اهميت ولايت در
آيات قرآن . 4ـ ولايت ظالمان. 5ـ دلايل تحريم ولايت ظالمان با توجه به آيات
قرآن . 6ـ ولايت مؤمنان در قرآن . 7ـ رابطه ولايي و پيوند ولايت با تقوا و
مواردي كه موجب تقوا در پيروان وليفقيه ميشود.8ـ پيوند ولايت باتقوا با
عنوان ولايت و تقوا لازم و ملزوم يكديگرند. و فصل پنجم :منابع و مأخذ
ميباشد . روش اجرايي تحقيق به صورت كتابخانهايي و منش برداري . هدف تحقيق
: تقوا يكي از مهمترين و اساسي ترين ويژگيهاي ولايت است . 2ـ ولايتهايي
مورد قبول قرآن كه تمام شرايط و ويژگيهاي يك رهبر الهي را داشته باشد. 3ـ
ولايتهايي كه توأم با تقواي الهي نباشند جامعه را به سوي تباهي و فساد سوق
ميدهند. 4ـ تنها ولايتهايي كه از سرچشمه وحي نشأت گرفته باشند و افراد
پرهيزگار در رأس آن باشند جامعه را به سوي سعادت و سلامت رهنمون ميشوند.
در پايان نتيجه گرفته شده كه ولايت و تقوا لازم و ملزوم يكديگرند.
عنوان :
امتحان الهي ازديدگاه قرآن
نويسنده :
نبي نوشادي
سال :
1382
استاد :
استان حسين دوزبخشان
دانشگاه :
دانشكده علوم قرآني ملاير
موضوع :
فصل اول : در اين فصل ابتدا مقدمه بيان شده است كه شامل توضيحي در مورد
قرآن و اهميت آن در زندگي بشر ميباشد . پس از مقدمه بيان مسئله آمده كه
علت گرايش به اين موضوع در آنجا تشريح شده است و در هدف تحقيق به اهداف كلي
و جزئي تحقيق اشاره شده و فرضيات سؤالاتي در خصوص موضوع مطرح شده و تعاريف
مهم اصطلاحات از جمله ابتلاء، امتحان، فتنه ـ تمصيص و معناي آنست . فصل
دوم:منابع مهمي كه مورد مطالعه قرار گرفته شدهاند مانند تفسير الميزان
تفسير مجمعالبيان ـ نمونه فصل سوم: در اين فصل طرح پژوهش و روش تحقيق و
مدت زمان اجرايي فصل چهارم شامل 6 بخش : 1ـ انتهاي الهي 2ـ امتحان الهي و
مفاهيم مترادف آن 3ـ وسايل ابزار امتحان 4ـ فلسفه امتحان و آزمايش الهي 5ـ
امتحان انبياء الهي و اقوام مختلف 6ـ عكسالعمل انسان در مقابل امتحانات
خداوند فصل پنجم نتيجهگيري صورت گرفته پس از تجزيه و تحليل دادهها
نتيجهگيري صورت گرفته و توصيهها و منابع و مأخذ . هدف تحقيق : رسيدن به
معني و مفهوم امتحان الهي و آزمايشات و اينكه آيا خداوند متعال خودش از
نتيجه اين آزمايشها آگاه نيست كه دست به آزمايش انسانها ميدهد روشنسازي
اينكه خداوند به چه وسيلههايي ما انسانها را در معرض ابتلاء و آزمايش قرار
ميدهد و آيا امتحان الهي مختص به يك زمان و عصر است . روش اجرا: به صورت
فيشبرداري و كتابخانهاي بوده است . نتيجهگيري : 1ـ امتحان الهي يكي از
سنتهاي خداوند است كه هميشه ثابت و جاري و غير قابل نسخ است . 2ـ آزمايش
الهي در هر عصر براي تمام افراد جامعه حتي پيامبران و امامان معصوم (ع)
بوده است و اكنون جريان دار . 3ـ امتحان الهي خداوند برحسب يادگيري و كشف
مجهولات نيست بلكه صرفاً به جهت آن است كه صلاحيت باطني انسان از ابزار و
وسايل گوناگون استفاده ميكند. 4ـ امتحان الهي به مصائب و يا اموري كه
لازمه آن بر خورد با رنجها و سختيهاست و عامل بسيار مهمي در بيداري انسان
است . 5ـ آزمايش الهي موجب پايان دادن به غرورها و غفلتها و طغيانها و
خوابزدگيهاست .
عنوان :
دعا و تلاش در قرآن و روايات
نويسنده :
سيد امينا… ساجدي
سال :
1382
استاد :
استاد دوزبخشيان
دانشگاه :
دانشكده علوم قرآني ملاير
موضوع :
در فصل اول: مقدمه بيان شده كه به طور خلاصه نقش دعا در زندگي را بيان
ميكند ،بيان مسئله، هدف تحقيق ، فرضيات … فصل دوم : منابع مطالعاتي فصل
سوم روش كار و فصل چهارم كه به چند قسمت تقسيم شده است . 1ـمفهوم دعا و
نيايش 2ـ فلسفه دعا 3ـ اهميت دعا 4ـ فوائد دعا 5ـ آثار دعا 6ـ دعا از نگاه
دانشمندان غير مسلمان 7ـ قضا و قدر 8ـ آداب و مقدمات دعا؟ 9ـ شرايط اجابت
دعا 10ـ شرايط اصلي حقيقي بودن دعا 11ـ شرايط فرد دعا كننده 12ـ موانع
اجابت دعا 13ـ كسانيكه دعاي آنها اجابت مي شود 14ـ تفاوت دعا با ندا 15ـ
پاسخ به چند پرسش در مورد دعا 16ـ ذكر خداوند 17ـ ذكر خدا چيست و چگونه است
18ـ ياد خدا دلها را آرام ميكند 19ـ خدا را بسپاس ياد كنيد. 20ـ منظور از
ذكر كثير چيست . 21ـ نتايج اعراض از ذكر خداوند 22ـ تنگي معيشت 24ـ نابينا
بودن در روز قيامت . اهداف تحقيق: هدف كلي تحقيق : هدف كلي بررسي و جمع
اوري و توضيح و تفسير آيات قرآني و روايات مورد نظر در زمينه دعا و تلاش
ميباشد تا با ايجاد يك مجموعه مدون گامي در جهت پاسخگويي به سؤالاتي كه در
ذهن خيلي افراد بشر وجود دارد برداشته شود. ب – اهداف جزئي : تحقيق مورد
نظر داراي بعضي اهداف جزئي ميباشد كه بدين صورت بيان شده 1ـ بررسي نقش دعا
در زندگي اجتماعي افراد 2ـ پاسخگويي به شبهات كه در زمينه مستجاب نشدن
بعضي دعاها وجود دارد . 3ـ بررسي و شرايط و موانع استجابت دعا در زندگي .
روش كار : به صورت كتابخانه اين دانش برداري . نتايج به دست آمده: 1ـ با
توجه به اين آيه قرآن كه خداوند ميفرمايد لما برزوا لجالوت و جنوده قالوا
ربنا فرغ عليه حجراً و ثبت اقدامنا القوم الكفرين (بقره 250) 2ـ هر اندازه
انسان خواستنش از خداوند بيشتر باشد به هستي و بزرگي پروردگار و ضعف و كمي
خود پي ميبرد زيرا مشخص دعا كننده و روح خود را به اصل خويش كه خداوند
سبحان مرتبط مينمايد . 3ـ اگر انسان از دعا رويگردان شود خود و همهچيز را
مؤثر دانستند و خدا را هيچ كاره و اين عين كفر و شرك است . 4ـ هر فردي كه
دعا ميكنند نبايد حتماً انتظار اجابت آن را داشته باشد چون همانطور كه در
متن تحقيق بيان شد بعضي مواقع مصلحت خداوند ايجاب ميكند كه دعا را مستجاب
نكند. 5ـ اينكه دانسته شود در راه اجابت دعاها هميشه موانعي وجود دراد كه
بايد به موقع تشخيص داده شوند و از راه برداشته شود و زمينه اجابت دعا را
فراهم نمايند. 6ـ ذكر خداوند باعث آرامش دلها ميشود و درهمه حال انسان
بايد به ياد خدا باشد و لحظهاي از ياد خدا غافل نباشد .
عنوان :
سير تكاملي تفسير از آغاز تاكنون
نويسنده :
رضا نامداري پژمان
سال :
1382
استاد :
استاد حسين دوزبخشان
دانشگاه :
دانشكده علوم قرآني ملاير
موضوع :
هدف تحقيق: 1ـ علت پيدايش شيوههاي مختلف تفسيري در قرآن . 2ـ شناخت طبقات
مفسران شيعه و اهل تسنن و منابع تفسيري هر يك از آنان. 3ـ روشها و شيوههاي
تفسيري و چگونگي تفاسير ائمه(ع) .4ـ تفاوت و اختلافات بين تفاسير در قرون
اعصار مختلف . روش اجرايي : به صورت كتابخانهايي . در فصل چهارم به
موضوعات ذيل پرداخته شده است. ـ علت پيدايش شيوههاي مختلف در تفسير قرآن .
ـ مذاهب مناهج تفسيري . ـ طبقات مفسران شيعه. ـ معروفترين تفاسير اهل سنت
. ـ تفسيرهاي ائمه معصومين (ع). ـ شرح مفسران از قرن اول هجري تاكنون. ـ
تفسير قرآن در زبانهاي اروپايي . نتايج به دست آمده: آنچه از نتايج اين
تحقيق برمي آيد اين است كه تفسير و تأويل را شناخته و تفاوت بين آنها را
بدانيم و اين كه ديگر از چه زماني آغاز شد و چگونه از معلم حديث جدا و
مستقل گشته است و پيشگامان اين امر چه كساني بودهاند. اينكه اهميت و ارزش
دين علم را بشناسيم زيرا يكي از شاهراههاي مهم در دريافت تفاهيم و احكام و
نكات مهم آيات قرآني كه انسان را به سرمنزل كمال و سعادت رهنمون ميشود،
تفاسير و شناخت آيات و عمل به آن است پي بردن به تفاسير متعددي كه دو قرن
داراي چه ويژگي تفسيري است چرا اصول شيوه تفسيري مفسران باهم متفاوت است .
عنوان :
فلسفه احكام در قرآن
نويسنده :
علي اصغر فارسي
سال :
1382
استاد :
استاد اميري
دانشگاه :
دانشكده علوم قرآني ملاير
موضوع :
هدف تحقيق: هدف كلي از بررسي اين تحقيق جمعآوري و توضيح و تفسير آياتي است
كه در قرآن ضمن بيان احكام به فلسفه آنها نيز اشاره شده است تا با ايجاد
يك مجموعه از فلسفههاي احكام كه در قرآن بيان شده ، گامي در جهت پاسخ به
سؤالات قشر جوان جامعه و گرايش هر چه بيشتر آنها نسبت به احكام برداشته
شود، اهداف جزئي به طور كامل در پروژه ذكر شده است و روش اجرايي به صورت
كتابخانهايي . فصل چهارم تحقيق را به 3 بخش تقسيم كرده است 1ـ احكام عبادي
2ـ احكام اقتصادي 3ـ احكام اجتماعي . نتايج بدست آمده: 1ـهدف نهايي از
تشريع احكام رساندن انسان به رشد و كمال ميباشد. 2ـ از آنجا كه احكام بر
اساس نيازهاي انسان تشريع شدهاند و انسان داراي نيازهاي ثابت و متغير
ميباشد يعني يك دسته از نيازها مربوط به نسل و دوره زماني خاصي نميشود و
در همه انسانها ثابت ميباشد مثل نياز به محبت و دستهاي ديگر از نيازها با
توجه به مقتضيات زمان تغيير ميكنند بنابراين احكام به هر دو دسته توجه
داشته و پي بردن به اين نيازها در مورد همه احكام براي ما ممكن نيست مگر در
موارديكه خود شارع مقدس به علت اصلي حكم اشاره كرده باشد .3ـ در خصوص
فلسفه احكام و رابطه آن با عمل كردن به احكام بايد گفت : هر كس كه با تحقيق
و بررسي اصول دين مقدس اسلام را پذيرفت بايد به انجام احكام تن در دهد. 4ـ
فلسفه احكام در گرايش به دين نقش مؤثري دارد،زيرا شبهات و ابهامات را از
چهره احكام ميزدايد و ماهيت اصلي احكام را مشخص مينمايد و پيشرفته و
متعالي بودن احكام را به نمايش ميگذارد و از طرفي يك قسمت عمده دين را حين
احكام تشكيل ميدهند . در چنين شرايطي انسانها دين را در راستاي سعادت و
كمال خود مييابند و به برتري آن بر مكاتب بشري و غير الهي واقف ميشوند و
سر تعظيم در برابر آن فرود ميآورند.
عنوان :
تأثير قرآن كريم بر دفتر اول مثنوي معنوي
نويسنده :
سيد مهدي آخشك
سال :
1382
استاد :
دكتر محمد حسن قهري خيامي
دانشگاه :
دانشكده علوم قرآني ملاير
موضوع :
هدف تحقيق :دانستن اين مطلب كه پرتو كلام وحي تا چه اندازه بر قسمتي از سخن
و انديشه مولوي تابيده است و نيز سعي در دستيابي و نزديك شدن به چگونگي
طرز تلقي وي از اين انوار الهي هدف از اين پروژه پژوهشي است . روش اجرايي:
به صورت كتابخانهايي و اسنادي ميباشد . در فصل چهارم اين پروژه به
پرسشهاي تحقيقاتي ذيل پاسخ داده شده : 1ـ كدام يك از ابيات سروده شده در
دفتر اول مثنوي دربرگيرنده آيه كلمه و يا عبارتي قرآني است . 2ـ مراد از
مولانا از گنجاندنن كلام وحي در سخنش چيست و چه غيتي از ذكر هر كدام آنها
دارد؟ 3ـ آيات قرآني كه در دفتر اول مورد توجه مولانا بوده است در كدامين
ابيات از دفترهاي ديگر مثنوي و كليات شمس تبريزي تكرار شدهاند؟ جواب سؤال
اول: از ميان 4003 بيت سروده شده در دفتر اول تعداد 143 بيت يافته ميشود
كه آيه كلمه و يا عبارتي قرآني در آنها به كار رفته است . البته اين نقل و
اخذ الفاظ چنانكه در فصل چهارم به طور كامل آمده به جاي، جاي مثنوي شكل و
جامهاي كه بخود ميگيرد هميشه يكرنگ و يكسان نيستند يعني، گاه به صورت
صنعت ادبي درج و گاه نيز به شكل تلميح و يا ارسال المثل آورده ميشود با
اين وجود به نحو بارزي انديشه و تفكر مولانا را منور از نور قرآن كريم نشان
ميدهد . جواب سؤال دوم: مولانا از گنجاندن كلام وحي در سخنش چيست و چه
غايتي از ذكر هر كدام آنها دارد . تمسك به قرآن و اشاره به برخي آيات و
عبارات قرآني در طي كلام مثنوي در بعضي موارد از مقوله ارجاع و اتشهادات و
منظور مولانا از اين آويختن در دامن قرآن اين است كه هر گونه شك و ترديد را
در مورد سخنان خويش از خاطر و ذهن مخاطب دور كند و توافق آن اقوال و
ادعاها را با جان كلام حق كه نزد گوينده و مخاطب هر دو ملاك عمده تعيين است
.. جواب سوال 3ـ با بررسي فصل چهارم اين پژوهش عمق انديشه قرآني مولوي بيش
از پيش نمايان ميشود چرا كه بسياري تعبيرات به كار رفته در ابيات دفتر
اول در كليات كبير و دفاتر ديگر مثنوي تكرار ميشود. و در پايان نتيجه
گرفته شد كه به هر حال ميتوان نتيجه گرفت كه پايه و شالوده انديشه مولانا
قرآن كريم است و احاطه كم نظير اوبر كلام وحي و نيز كلام وحي بر او اين
موضوع را آشكار ميكند.
عنوان پایان نامه : نقد و بررسی شبهه غیراخلاقی بودن برخی آموزههای قرآن
یکی
از ابعاد قرآن که توسط مخالفان اسلام یا منتقدان تفسیر سنتی از قرآن به
چالش کشیده شده، بُعد اخلاقی آموزههای قرآن است. آنان ادعا کردهاند برخی
از احکام و آموزههای قرآنی یا تفاسیر سنتی از آنها در تنافی با اصول و
موازین اخلاقی است. این ادعا از ناحیه سه گروه نسبتاً متمایز مطرح شده که
عبارتند از:
الف. دانشمندان غربی اعمّ از یهودیان و مسیحیان: چون دیوید هیوم(1776م)،
ادوارد گیبون(1794م)، برتراند راسل(1970م) و گلدزیهر(1921م) و …
ب. مسلمانان از دین برگشته: برخی از مهمترین آنها عبارتاند از: علی دشتی،
شجاع الدین شفا، ابنورّاق، حامد عبدالصّمد، مسعود انصاری و علی میرفطروس.
ج. دگراندیشان مسلمان: مثل محسن کدیور، یوسفی اشکوری، حجت الله نیکویی،
اکبر گنجی، نصر حامد ابوزید، محمد ارکون که به دیدگاه های مشهور از آموزه
های قرآن نگاه انتقادی دارند.
بیشتر دانشمندان غربی چون هیوم، گیبون و راسل به طور بنیادی دین را در
مقابل عقل قرار داده و در واقع اصل دینداری را عامل واپسگرایی عقل
دانستهاند. در حقیقت آنها و همفکرانشان از اساس باورهای دینی را خرافه و
غیر عقلانی قلمداد کردهاند.
اما افرادی از گروه دوم و سوم نظیر میرفطروس، آرکون و ابوزید بر این نظرند
که آموزههای اسلام مختص به تاریخ و فرهنگ زمان نزول است و لذا امروزه با
عقلانیت، اخلاق و مدرنیته سازگار نیست و به همین جهت باید مورد بازبینی و
اصلاح قرار گیرد.
این دو گروه برخی مصادیقِ احکام و آموزههای دینی را غیرعقلانی یا ظالمانه
دانستند. برای مثال، راسل کیفرهای اُخروی را غیر عقلانی شمرده یا ویلیام
مور بر احکام بردهداری خرده گرفته است؛ همچنین میرفطروس از خشونتآمیز
بودن جهاد سخن گفته است. اینان به ندرت در انتقادهای آنها به اخلاقی یا غیر
اخلاقی بودن تعبیر کرده است.
اما افرادی چون ابنورّاق و انصاری، یکبهیک احکام اسلام را مورد مناقشه
قرار دادهاند و از غیراخلاقی بودن آموزههای دین سخن گفتهاند.
بیشتر انتقادهای اخلاقی مطرح شده اینان ناظر به احکام و آموزههای اسلامی
است؛ نه قرآنی. برخی اسلام را به سه مرتبه طبقه بندی کردهاند. به اعتقاد
آنها اسلامِ یک، متن قرآن و سنت است؛ اسلامِ دو تفسیر مسلمانان از آنهاست و
اسلامِ سه عملکرد مسلمانان در طول تاریخ است. قسمت عمدهی شبهاتی که به
لحاظ اخلاقی آموزههای دین را به چالش کشیده، ناظر به اسلام دو و سه است.
حمله به قرآن بیشتر در حوزههای وحیانی بودن آن، گونهگونی قرائات، ساختار
ادبی، جمع و تدوین، اعجاز، تعارضات و… است. دراینمیان انصاری و ابن وراق
برجستهترین کسانی هستند که علاوه بر این که قرآن را در این ابعاد مورد
تهاجم قرار دادهاند، بر پندار ناسازگاری آموزههای قرآن با اصول و ارزشهای
اخلاقی نیز تصریح کرده و بر آن پای فشردند.
در مقابل هجوم ایرادها و انتقادهای وارده، علماء، محققان و مفسران اسلامی
آثاری را به طور مستقل در ردّ شبهات به رشتهی تحریر درآوردند یا در ضمن
کتب تفسیری خود به ردّ شبهات مبادرتورزیدند.
وجوه تمایز این تحقیق با آثار پیشین از این قرار است:
1- در هیچیک از آثار پیشین، شبهات اخلاقی وارد بر قرآن به طور خاص بحث
نشده؛ بلکه در لابلای مباحث دیگر بحث گردیده است؛ حال آن که در این تحقیق
به طور ویژه به بحث درباره شبهات اخلاقی قرآن پرداخته می شود.
2- در تحقیقات پیشین به شبهات قرآنی با رویکرد کلامی پاسخ داده شده؛ حال آن
که در این تحقیق به شبهات از منظر اخلاقی پاسخ داده شده است.
3- در همهی آثار تألیف شده در موضوعات مورد بحث یا از اساس به اصل شبهه
اشاره نشده و یا اگر هم اصل شبهه بیان شده باشد به نام قائلان و ذکر مأخذ
آنها اشاره نشده است، بلکه صرفاً با عناوینی مبهم مانند: برخی مخالفان،
مارکسیستها و کمونیستها به طرح اجمالی شبهه بسنده شده است. این امر موجب
گردیده تا موارد مورد تأکید در کلام شبههپردازان پوشیده بماند. لیکن در
این تحقیق سعی شده شبههپردازان با نام و نشان شناسایی شوند و عین کلام
آنها با ذکر منبع نقل شود و پاسخها کاملاً معطوف به نکات مورد تأکید آنها
در شبهه باشد.
4- در اکثر آثار پیشین، پاسخها به طور عام و ناظر به شبهات وارده بر کل
اسلام است؛ در حالی که در این تحقیق سعی شده حتی الامکان پاسخها بر محور
قرآن باشد.
5- پاسخهای مطرح شده توسط دیگران عمدتاً بر اساس مبانی دینی و یا کاملاً
درون دینی است و مخاطب مخالف دین را قانع نمیسازد؛ لیکن در این تحقیق سعی
شده بر اساس مبانی عقلی و عقلایی به رفع شبهه مبادرت شود تا مخاطب با هر
دین و عقیدهای و یا حتی مخاطب بیدین را قانع سازد.
6- بسیاری از پاسخهای مطرح شده در آثار دیگر، نقضی است و پاسخ نقضی اصل
شبهه را برطرف نمیکند؛ اما در این تحقیق تلاش شده به روش نقضی به شبهات
پاسخ داده نشود.
7- در بسیاری از پاسخهای ارائه شده توسط دیگران سعی شده از طریق مقایسه
آموزههای قرآن با قوانین کتب آسمانی دیگر به دفاع از قرآن مبادرت شود؛ در
حالی که این نوع پاسخ نه مخاطبان سکولار را قانع میسازد و نه اصل شبهه را
برطرف مینماید.
8- مطالبی که در جهت رفع شبههی غیراخلاقی بودن در آثار دیگر به چشم
میخورد، مجمل است و همهی ابعاد شبهه یا اشکالات احتمالی را پوشش نمیدهد؛
در حالی که این تحقیق بر آن است تمام اشکالات احتمالیای را که پیرامون هر
پاسخ ممکن است به ذهن برسد، بازگفته و برطرف سازد.
9- در سایر آثار عموماً سبک بیان به صورت جدلی و در بعضی مواقع توهینآمیز
است؛ اما در بیان این تحقیق به هیچ رو کلام توهینآمیز گفته نشده و تا حد
امکان نیز ازخطابه و جدل پرهیز شده است.
10- برخی از شبهاتی که در این تحقیق بررسی شده، به تازگی مطرح شدهاند و تا
کنون پاسخی به آنها داده نشده است و نیز سعی شده به شبهات تکراری نیز
پاسخهایی نو داده شود.
در این تحقیق شبهات اخلاقیِ مطرح شده درباره قرآن در سه محور اهانت، تبعیض و
خشونت دسته بندی شده و علاوه بر تقریر کامل هر شبهه، پاسخها نیز به گونه
مناسبی از یکدیگر تفکیک شده است.
مراد از شبهه در اینجا سؤالی است که جنبهی تنقیصی و خرده گیری بر آموزه
های قرآن یا تفسیر سنتی از آنها داشته باشد.
مقصود از اخلاق، اخلاق سکولار یا اخلاق عرفی است که مستقل از دین و یا مقدم
بر آن است. در این معنا هنجارها و ارزش های اخلاقی اعتبار و حجّیت خود را
از شهود عقلانی و یا توافق عقلاء کسب می کنند؛ نه از اراده و حکم شارع.
طرفداران اخلاق سکولار که قائل به استقلال دین و اخلاق از همدیگر یا تقدم
اخلاق بر دین هستند، عقل مستقل منهای شرع و دین و نیز سیره عقلاء و
خردمندان را ملاک و میزان اخلاق میدانند.از دیدگاه آنان آموزههای دینی می
تواند در معرض نقد عقلانی و اخلاقی قرار گرفته و عقلاً و اخلاقاً قابل
ارزیابی است و اگر آموزههای دینی با هنجارهای عقلانی و هویت انسانی و عقل
و عرف عقلا سازگار نباشد، غیراخلاقی به شمار میآید.
از آنجا که شبهه افکنان، آموزههای قرآنی را با اخلاق عرفی سنجیده و آنها
را غیراخلاقی قلمداد کردهاند، لازم است تا پاسخ آنها در همان ترازو و بر
اساس همان ملاکها داده شود؛ اما در این میان نباید از معیار مهم عرف و
فرهنگ جامعه در عصر نزول هم غافل شد، چرا که این مقوله نیز از مؤلفههای
مهم و مؤثر در فهم صحیح آیات قرآن است.
باورها و احکام دینی موجود در عالم لوح محفوظ و قرآن کریم یا «خردپذیرند» و
یا «خردگریز» و به هیچوجه «خردستیز» نیستند. در «شریعت در عالم ثبوت»
احکام خردستیز وجود ندارد و ساحت مقدس خداوند از جعل و صدور چنین احکامی
منزّه است؛ چرا که خدا «حکیم» است و حکیم کسی است که کارهای او هنجارهای
عقلانیت را نقض نمیکند.
به بیان دیگر، جعل و صدور حکم خردستیز از سوی یک قانون گذار با به خاطر
جهل اوست یا به خاطر نیاز، یا به خاطر خودخواهی، منفعتپرستی، ترس، ظلم و
سایر رذایل اخلاقی؛ اما از آنجا که ساحت مقدس خداوند از این نقایص و رذائل
منزه است، شریعت در مقام ثبوت (لوح محفوظ = قرآن کریم) فاقد احکام خردستیز و
غیرحکیمانه است.
پس آموزهها و احکام موجود در قرآن یا خردپذیرند و یا خردگریز. خردگریز
بودن باورها و احکام دین به معنای آن نیست که عقل درباره ی آنها قضاوتی
دارد؛ لیکن از آن فرار میکند؛ بلکه بدان معناست که این گونه باورها و
احکام دینی تن به داوری عقل نمیدهند و اساساً عقل دربارهی آنها قضاوتی
ندارد. جهت آن این است که به باور برخی آن احکام از مصالح و مفاسدی نشأت
میگیرند که کشف و درک آنها از طریق عقل مستقل از نقل، ممکن نیست و باید در
پذیرش آنها تعبّد داشت. اما واقعیت آن است که چنین احکامی ناشی از قرارداد
و اعتبار است و قرارداد و اعتبار مبتنی بر جعل فردی یا جمعی است.
قراردادها نیز می تواند به گونه های مختلفی باشند و در عین حال، با عقل
مخالفتی نداشته باشند. مراد از عقل در این تحقیق عقل عملی است یعنی قوهی
مدرکه حسن و قبح افعال.
بسیاری قراردادهای عقلاء را شرعی نمی شمارند؛ مگر آن که شرع آنها را امضاء
کرده باشد؛ ولی بعضی دیگر آنها را تا جایی که از شرع ردعی بر آن نقل نشده
باشد، معتبر می دانند. ایشان در مقام تعلیل این نظر میگویند:
اولاً، وجود احکام امضایی در شریعت اسلام و وفور آن در مقایسه با احکام
تأسیسی بیانگر این حقیقت است که اسلام قواعد عرفی موجود را امضاء نموده
است؛
ثانیاً، در روایتی آمده است: «ما رَأهُ المُسلِمونَ حَسَناً فَهُو
عِندَاللهِ حَسنٌ»؛
ثالثاً، اتفاق عقول کثیره نشانه موافقت سید العقلاء و شرع است و هر بنایی
که عقلا میگذارند، شریعت هم آن را درست میداند.
رابعاً، اگر عرف عقلاء از نظر اسلام مردود تلقّی میشد، باید در اسلام به
وضوح اعلام و بیان میگردید.
اگرچه در مبنای حجت دانستن سیره عقلاء بدون نظرشارع گفتگوها و اختلاف
نظرهایی مطرح است و دلایل موافق و مخالفی بر آن اقامه شده است؛ لیکن از
آنجا که مطالب این تحقیق بر پایه اقناع مخاطب غیرمسلمان پیریزی شده است و
نگاهی برون دینی و عقلانی به مباحث دارد، یکی از مبانی پاسخ به شبهات را
همین سیره عقلاء قرار داده است.
به نظر میرسد شبههی غیر اخلاقی بودن آموزههای قرآنی از چند دسته عوامل
ناشی شده است:
یکی از آنها عوامل متن شناختی است. بیتوجهی به قرینههای کلامی و غیر
کلامی از مهم ترین آنهاست؛ نظیر: بی توجهی به عواملی چون زبان قرآن، سبک
قرآن، سیاق قرآن، آیات متّحد الموضوع، شأن گوینده قرآن، جایگاه مخاطب قرآن،
زمان نزول قرآن، جغرافیای نزول قرآن، و فرهنگ عصر نزول
دوم، عوامل فرامتنی، نظیر عملکرد ناصواب حاکمان اسلامی یا دشمنی و غرض ورزی
نسبت به آموزه های اسلامی و قرآنی است.
سه دسته از شبهاتی که در این تحقیق بررسی شده اند، از این قرار است:
الف. شبهات اهانت آمیز بودن برخی آموزه های قرآنی؛ نظیر شبهه غیراخلاقی
بودن اهانت به مخالفان در تعابیر لعن و نفرین قرآن؛ شبهه غیراخلاقی بودن
اهانت به غیر مسلمانان در حکم نجاست آنها؛ شبهه غیراخلاقی بودن اهانت به
غیرمسلمانان در حکم عدم دوستی با آنها.
ب. شبهات مربوط به اتهام تبعیض آمیز بودن برخی آموزه های قرآنی؛ مانند شبهه
غیراخلاقی بودن تبعیض در تأییدبردهداری، شبهه غیراخلاقی بودن تبعیض در
هدایت و گمراهی انسانها، شبهه غیراخلاقی بودن تبعیض در تقسیم روزی، شبهه
غیراخلاقی بودن تبعیض در مراتب و درجات، شبهه غیراخلاقی بودن تبعیض و اهانت
نسبت به اهل کتاب در قانون جزیه، شبهه غیراخلاقی بودن تبعیض در قانون
تعدّد زوجات، شبهه غیراخلاقی بودن تبعیض در ازدواج زنان مسلمان با مردان
غیرمسلمان
ج. شبهات مربوط به اتهام خشونتآمیز بودن برخی آموزههای قرآنی؛ مثل شبهه
غیراخلاقی بودن خشونت در حکم جهاد، شبهه غیراخلاقی بودن خشونت در حکم مرتد،
شبهه غیراخلاقی بودن خشونت در مجازاتهای اخروی، شبهه غیراخلاقی بودن
خشونت در مجازاتهای دنیوی، شبهه غیراخلاقی بودن خشونت در فرمان ذبح
اسماعیل(ع)، شبهه غیراخلاقی بودن قتل فرد بی گناه به دست خضر(ع).