آشنایی با شغل معلمی
کار معلم با انسان است و انسان به عنوان
اشرف مخلوقات، پیچیده ترین سیستمی است که ما آن را در طبیعت مشاهده می
کنیم. این موجود نه تنها خود پیچیده است بلکه در جامعه، رابطه ی پیچیده تری
را به وجود می آورد که پیش بینی رفتار و سخن گفتن دقیق در باره او را به
حداقل می رساند. اصولا سر کار داشتن با انسان کار بسیار سختی است خصوصا اگر
با اجتماع انسان ها سر کار داشته باشیم کار سختتر می شود. چون انسان ها در
اجتماع از نظر روانی، رفتارهای خاصی را از خود نشان می دهند که به تنهایی
آن رفتارها را از خود بروز نمی دهند.
برخورد با انسان هایی که در یک جا جمع شده
اند و با هم همسویی می کنند و اهداف مشترکی را دنبال می کنند و هر کدام
شخصیت ویژه ای دارند باید بسیار هوشیارانه و ماهرانه باشد که کار هر کسی
نیست.
اگر بچه ها را دوست دارید و می خواهید به آنها در مسیر موفقیت کمک کنید، این شغل برای شما مناسب است.
معلمی عشق است. معلمی هنر آموختن است،
آموختن دانش و مهارت های زندگی به فرزندان این کشور. معلم سازنده نسل های
آینده هر کشوری می باشد. این شغل یکی از مهم ترین و ارزشمند ترین مشاغل در
دنیا به حساب می آید.
معلم باید زمان زیادی از وقت خود را با
بچه ها گذرانده، اشتیاق زیادی به آموزش داشته و از مهارت های ارتباطی خوبی
برخوردار باشد. او باید صبور و خوش اخلاق بوده و روابط خوب و نزدیکی با بچه
ها و والدین آنها برقرار کند.
شغل معلمی یکی از سخت ترین کارها می باشد.
معلم با دانش آموزان مختلف که هر کدام فرهنگ، رفتار، استعداد و توان
یادگیری متفاوتی دارند، سر و کار داشته و استرس های زیادی را باید تحمل
کند. او همزمان کارهای زیادی را باید انجام دهد: تدریس، کنترل و حفظ آرامش
دانش آموزان ، مشاوره، ایجاد ارتباط نزدیک و دوستانه با دانش آموزان به
خصوص دانش آموزان کم انگیزه و…. کار معلمی فقط یک شغل نیست زیرا با روح،
فکر و ذهن انسان ها در ارتباط است. معلم باید مسایل و مشکلات مالی،
خانوادگی، عاطفی و … خود را کاملا کنار گذاشته و با ظاهر و روحیه ای مناسب
وارد کلاس درس شود. او نباید اجازه دهد این موارد، ذره ای روی کیفیت کار او
در کلاس تاثیر منفی بگذارد.
یک ویژگی مهم و بنیادی در هر معلمی، به
روز بودن و همگامی با تغییرات تکنولوژی، فرهنگی، اجتماعی و … می باشد. معلم
باید با آخرین روش های آموزشی دنیا آشنا بوده و در حد توان آنها را بکار
گیرد. او باید سعی کند دروس مختلف را به صورت کاربردی به دانش آموزان آموزش
دهد. متاسفانه در کشور ما این امر بسیار ضعیف است. سیستم آموزشی کشور نیاز
به یک تغییر بنیادین دارد و باید خود را از روش های سنتی موجود جدا کند تا
بتواند پاسخگوی مناسبی برای نسل امروزی باشد. دانش آموزان فعلی کشور نسبت
به چندین سال قبل تغییرات زیادی از لحاظ بهره هوشی، استعداد و توانایی،
رفتار و… کرده اند اما متاسفانه بخش آموزش متناسب با آنها تغییر نکرده است.
در سیستم آموزشی ما سطوح مختلف شامل پیش
دبستان، دبستان، راهنمایی و دبیرستان وجود داشته که هر کدام ویژگی های خاص
خود را دارد. در سطح دبیرستان، به معلمان معمولا دبیر گفته می شود. با توجه
به ویژگی دانش آموزان هر سطح، معلمان آن هم خصوصیات ویژه ای دارند. مثلا
در سطح پیش دبستان، معلم باید بچه ها را برای ورود به سیستم آموزشی کشور
آماده کند. یا مثلا در دوره راهنمایی، بیشتر دانش آموزان در سن بلوغ هستند و
معلم باید با درنظرگرفتن این موضوع و کسب آگاهی های لازم، رفتارهای مناسبی
را در برخورد با آنها بروز دهد.
ساعت کاری معلم معمولا به صورت تمام وقت
است. برخی معلمان بعد از ساعات کاری خود به تدریس های خصوصی، برنامه ریزی
دروس و شرکت در برخی جلسات با مسئولان آموزشی و یا والدین می پردازند.
البته برخی نیز به دلیل کافی نبودن حقوق دریافتی، به شغل دوم روی می آورند.
توجه به این نکته ضروری است که معلمان مدارس در سه ماه تابستان تعطیل
هستند که این یکی از مزایای این شغل محسوب می شود.محل کاری معلمان در مدارس
مختلف و برای برخی سایر مراکز آموزشی هم می باشد.
در ادامه با وظایف، دانش و مهارت مورد
نیاز، تحصیلات لازم و نحوه ورود به شغل، بازار کار و فرصت شغلی و میزان
حقوق و درآمد معلم آشنا می شوید.
وظایف معلم
-برنامه ریزی دروس و تهیه محتوای درسی
-تدریس و آموزش دروس به دانش آموزان
-نمره دادن و ارزیابی کارهای دانش آموزان
-مدیریت رفتار دانش آموزان و برخورد مناسب با آنها
-توجه به مشکلات و مسایل شخصی دانش آموزان و کمک به رفع آنها
-همکاری با متخصصانی مانند روانشناسان آموزشی یا مددکاران اجتماعی
-ارتباط داشتن و صحبت با والدین در خصوص فرآیند پیشرفت بچه ها
-شرکت در جلسات مدرسه
دانشها و مهارتهای موردنیاز معلم
-داشتن علاقه و اشتیاق زیاد به آموزش
-توانایی خوب در تدریس
-توانایی ایجاد و گسترش روابط خوب با دانش آموزان، والدین، مسئولان مدرسه و…
-تعهد کاری زیاد و رعایت برابری بین دانش آموزان
-توانایی کار تیمی همراه با داشتن ابتکار عمل
-ایجاد انگیزه و شوق یادگیری در دانش آموزان
-توانایی سازماندهی و مدیریت زمان
-توانایی مدیریت کلاس و برخورد صحیح با رفتارهای نامناسب
-صبر و خوش خلقی
تحصیلات مورد نیاز و نحوه ورود به شغل
برای معلم شدن باید تحصیلات دانشگاهی
داشت. داوطلبان شغل معلمی می توانند در دانشگاه های وابسته به وزارت آموزش و
پرورش (دانشگاه های فرهنگیان (مراکز تربیت معلم سابق) و شهید رجایی) در
رشته مورد علاقه خود تحصیل کنند. جذب نیرو در آموزش و پرورش از بین فارغ
التحصیلان این دانشگاه ها صورت می گیرد.
گاهی بر مبنای نیاز موجود، از بین فارغ
التحصیلان دانشگاه های دیگر در رشته های مختلف، برای شغل معلمی استخدام
صورت می گیرد که این افراد باید دوره های مهارت آموزی لازم را گذرانده و
صلاحیت های حرفه ای مورد نیاز را کسب کنند.
برای استخدام در آموزش و پرورش باید از
طریق آگهی های استخدامی که انتشار می یابد، با شرایط آن آشنا و بعد اقدام
کرد. برای تدریس در مدارس غیر انتفاعی نیز می توان به آنجا مراجعه و
درخواست استخدام خود را به مسئولان مدارس ارائه داد.
فرصت های شغلی و بازارکار معلم
معلم می تواند در انواع مدارس دولتی و غیر
انتفاعی تدریس کند. همچنین تدریس خصوصی و یا تدریس در مراکز آموزشی هم
فرصت های کاری است که برای او وجود دارد. با کسب تجربه و سابقه کاری، می
تواند به سمت های معاون و مدیر مدرسه و یا پستی دیگر در اداره آموزش و
پرورش دست یابد.
در خصوص وضعیت بازارکار و استخدام معلمان
در کشور اطلاعات موثقی در دسترس نیست. استخدام معلمان رسمی در سال های اخیر
بسیار کاهش یافته و در عوض از معلمان شرکتی و حق التدریسی استفاده شده
است. معلمان در سال های اخیر با مسایل و مشکلات زیادی در کشور روبرو بوده
اند. برخی از آنها که هنوز نیز رفع نشده اند عبارتند از :
ناکافی بودن حقوق و مزایای معلمان با در نظرگرفتن اهمیت و حساسیت کارشان
دو شغله بودن بسیاری از معلمان
نبود امکانات و تجهیزات آموزشی کافی در
مدارس به خصوص هنرستان ها به ویژه در شهرستان ها و در نتیجه آموزش دروس به
دانش آموزان به صورت صرفا تئوری
وجود مشکلات زیاد در روند استخدام معلمان حق التدریسی
و …
وضعیت استخدام معلم در برخی کشورهای جهان به شرح زیر است :
آمریکا – رشد متفاوتی برای میزان استخدام معلمان دوره های مختلف پیش بینی شده است.
استرالیا -میزان استخدام معلمان دوره های
مختلف رشد متفاوتی داشته اند ولی برای سال های آتی رشد خوبی برای همه آنها
پیش بینی شده است.
درآمد معلم
آمار صحیح و دقیقی از میزان حقوق معلم در
دسترس نمی باشد. درآمد معلمان مدارس دولتی و غیر انتفاعی با یکدیگر متفاوت
است. برخی از معلمان هم که علاوه بر کار اصلی خود در مدارس تدریس خصوصی می
کنند، با توجه به دانش و تخصص خود، درآمدهای متفاوتی نیز از این راه کسب می
کنند. با توجه به نرخ هر ساعت تدریس خصوصی و تعداد شاگردان خصوصی معلمان،
این درآمدها برای برخی معمولی و برای برخی بسیار خوب است.
سال هاست که در کشور بر سر میزان حقوق
رسمی معلمان و نحوه پرداخت آن بحث و گفتگوهایی وجود دارد. اشکالات زیادی به
نظام پرداخت حقوق فعلی معلمان از سوی کارشناسان مختلف وارد شده است. با
توجه به این موارد چندی است که بحث تغییر نظام پرداخت ها و رتبه بندی که
زیر مجموعه سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش است، مطرح می باشد.
بر اساس این نظام جدید، مبنای پرداخت به
معلمان دیگر لزوما قانون مدیریت خدمات کشوری نمی باشد و تصمیمات براساس
آیین نامه هایی خواهد بود که توسط وزارت آموزش و پرورش پیشنهاد و حسب مورد
به تصویب دولت می رسد. در نظام رتبه بندی معلمان، چهار رتبه برای آنها در
نظر گرفته شده که عواملی مانند سوابق و مدرک تحصیلی، شرکت معلمان در
فعالیتهای مدرسه، داشتن مقالات علمی و پژوهشی، خدمت در مناطق محروم و … در
رتبه بندی و ارتقای رتبه معلمان موثر است. همچنین لازم به ذکر است حقوق
این افراد از رتبه دوم به بالا، افزایش چشمگیری خواهد داشت. البته این طرح
هنوز به تصویب نهایی نرسیده است.
در این بخش میزان درآمد معلم در برخی کشورهای جهان آورده شده که عبارتند از :
آمریکا – برای معلمان دوره های مختلف متفاوت است ولی متوسط درآمد سالانه آنها حدود۵۵.۰۰۰ دلار در سال ۲۰۱۳ می باشد.
استرالیا – برای معلمان دوره های مختلف
متفاوت است ولی متوسط درآمد سالانه آنها حدود ۶۰.۰۰۰ دلار استرالیا ( قبل
از کسر مالیات) می باشد.
انگلستان – متوسط درآمد سالانه معلمان بین ۳۲.۵۰۰ تا ۴۸.۰۰۰ دلار می باشد.
و در انتها:
برای انتخاب شغل صحیح و درست، عوامل
مختلفی از جمله ویژگی های شخصیتی، ارزش ها، علایق، مهارت ها، شرایط
خانوادگی، شرایط جامعه و … برای هر فرد باید در نظر گرفته شوند. یکی از مهم
ترین این عوامل ویژگی های شخصیتی می باشد. شناخت درست شخصیت هر فرد
فرآیندی پیچیده و محتاج به تخصص و زمان کافی است. البته هر فردی ویژگی های
منحصربه فرد خود را دارد، حتی افرادی که به نوعی تیپ شخصیتی مشابه دارند،
باز هم در برخی موارد با یکدیگر متفاوت هستند.
به طور کلی همیشه افراد موفقی از تیپ های
شخصیتی مختلف در تمام مشاغل هستند و نمی توان دقیقا اعلام کرد که فقط تیپ
های شخصیتی خاصی هستند که در این شغل موفق می شوند. اما طی تحقیقاتی که
صورت گرفته تیپ های شخصیتی ای که برای این شغل معرفی می شوند، عموما این
کار را بیشتر پسندیده و رضایت شغلی بیشتری در آن داشته اند.
تراژدی
تراژدی کلمه ای است یونانی به معنای “سرود بز”.
یونانیان برای تئاتر و نمایش لغت تراژدی را بکار می بردند، این کلمه
مرکب از لفظ “تراگو” یعنی “بز” و “اگل” یعنی “ترانه” است و معنای مرکب آن
“ترانه بز” می شود.
بز در نظر یونانیان باستان مقدس بود، از این رو نمایشگران خود را به
صورت بز در می آوردند و در آغاز جنبه خنده آوری داشت تا اینکه پس از مدتها
از کمدی جدا گردید و بصورت کاملی در آمد.
در کتابهای لغت و در کتابهای ادبی زبانهای مختلف، تعریف کلمه “تراژدی” و
شرح مفهوم و مصداق و بیان کیفیت جذبه های آن در همه جا یکسان نیست.
تراژدی ساخته فکر لطیف یونانی است و از عهد ارسطو تا امروز بزرگان فضل و حکمت در باب تراژدی مطلب نکته آموز بسیار نوشته اند.
یکی می گوید که تراژدی جنگ عقلست با میل ها و شهوتهای انسانی و به
عقیده دیگری مایه تراژدی تأثر شدید و عمیق روح شخصیت بسیار حساس در مقابل
گرفتاری و مصیبت و عذابهای وجدانی است.
در تعریف تراژدی نوشته اند که تراژدی شرح وقایعیست ناگوار و بد عاقبت، هم باعث هول و وحشت می شود و هم موجب رحمت و شفقت.
غم نیز از ارکان تراژدی است، اما نه هر غمی.
عقیده ارسطو این است که در تراژدی آنچه بر سر بیچاره گرفتار می آید(رنج و درد و عذاب جسمانی و روحانی) باید حاصل عمل او باشد.
برای روشن شدن این مطلب است که می گویند که مثلاً مصلوب گشتن و کشته
شدن مسیح- بعقیده مسیحیان- تراژدی نیست چرا که وی ضعفی نداشت و خطایی نکرد،
آنچه بر او گذشت درد و غم و رنج و مصیبت اوست نه تراژدی مسیح.
بعضی معتقدند که انسان با آفریدن و دیدن و خواندن و شنیدن تراژدی، هم
رنج می برد و هم لذت و هر قدر هول و هراس و رنج و درد گرفتار بیشتر باشد
برایش خوشایندتر است.
در مورد علت این موضوع بحث های زیادی شده است. ولی آنچه مسلم است انسان با دیدن تراژدی لذت می برد و این عجیب است.
بزرگانی چون هگل و نیچه معتقدند که این لذت موضوعی خاص و جدای احساس های معمولی بشر است.
ارسطو
در این مورد می گوید: “قهرمان تراژدی در ما هم حس شفقت را بیدار می کند و
هم حس وحشت و هراس را.او نه خوب است و نه بد، مخلوطی از هر دو است، اما اگر
قهرمان از ما بهتر باشد اثر تراژدی بیشتر است.”
قهرمان بر اثر تغییر سرنوشت ناگاه از اوج سعادت به ورطه شقاوت فرو می
افتد. تغییر سرنوشت بر اثر عمل اشتباهی است که از قهرمان سر می زند و او بر
اثر نقطه ضعفی که دارد مرتکب این اشتباه می شود.
قهرماتن تراژدی بیش از گناهش دچار عقوبت می شود و همین موضوع است که باعث می شود حس شفت و دلسوزی همه نسبت به او برانگیخته شود.
یکی از رایج ترین انوع نقطه ضعف در تراژدی های یونانی غرور است.
از خود راضی بودن و اعتماد به نفس بیش از حد باعث می شود قهرمان تراژدی
به نداها و اخطارها و علائم آسمانی توجه نکند و یا از قوانین اخلاقی منحرف
شود.
این نقطه ضعف در نمونه های ایرانی آن مانند “رستم” و “اسفندیار” نیز به چشم می خورد. ما این ضعف اخلاقی را هم در رستم می ببنیم و هم اسفندیار.
یکی از مشخصات تراژدی پیش بینی است.
در داستان “رستم و اسفندیار” عمل پیشگویی بر عهده جاماسب است.
بخواند آن زمان شاه جاماسب را —– همان فال گویان سهراب را
و اوست که مرگ اسفندیار را به دست رستم پیشگویی می کند.
در داستان رستم و سهراب هم، رستم وقوع فاجعه ای را پیش بینی کرده است:
به دل گفت کاین کار اهرمن است —– نه این رستخیز از پی یک تن است
هم چنین به نظر می رسد که رستم و سهراب گاهی به شناخت یکدیگر نزدیک می شوند چنان که سهراب به رستم می گوید:
من ایدون گمانم که تو رستمی!
در فرهنگ ها و ملل مختلف تراژدی هایی یافت می شوند که اگر چه “بومی” و
مربوط به همان منطقه هستند ولی مشابه آنها با روایتی متفاوت در بین ملتهای
دیگر هم یافت می شود.
به طور مثال موضوع “کشتن فرزند” که در فرهنگ ایرانی در داستان “رستم ” و
“سهراب” به چشم می خورد، حدود 50 مورد مشابه دیگر با همان سیر داستانی
(جنگ پدر و پسر، ناشناخته ماندن رابطه پدر و فرزندی، کشته شدن پسر به دست
پدر) در بین ملل مختلف دارد.