وسواس بیماری است؟
همه افراد در طی روز، حالتهایی مثل عصبانیت، ترس،
اضطراب و عدم اطمینان را تجربه میكنند. این احساسات طبیعی و عادی كه اغلب
اوقات مدت زیادی طول نمیكشد، به ما كمك میكنند از خود محافظت كرده و
مشكلاتمان را حل كنیم. اما برای افرادی كه به بیماری وسواس مبتلا هستند
همه چیز به گونهای دیگر است.
مغز این افراد توانایی
جداسازی احساسات مخرب و سالم را از دست داده و به جای داشتن حس ترس و
نگرانی عادی، در میان شك، ترس و عدم اطمینان مداوم به سر میبرند.
OCD نوعی اختلال اضطرابی است كه افراد مبتلا به آن همیشه نگران، خطرناك، اشتباه و یا آلوده بودن اطراف خود هستند و یا ذهن آنها مدام با احساسات منفی درگیر است.
در این حالت، فرد نیاز فوری و قوی به انجام مكرر و چرخهای برخی اعمال
دارد تا بدین وسیله خود را از حس ترس دور كند و یا مطمئن شود كه همه چیز
كامل، سرجای خود و پاكیزه است.افراد مبتلا به این بیماری دائما در كشمكش با
افكار، ترسها، و تصاویر ذهنی خود میباشند كه قادر به كنترل آنها نیستند.
در حقیقت، احساس تنش و اضطراب ناشی از این افكار فرد را وادار به انجام
اجباری برخی كارها میكند. این اعمال افراطی به طور موقت فرد را از اضطراب
رها میكنند؛ اما دوباره با بازگشت افكار وسواسگونه مجبور به انجام آنها
میشود. این چرخه ممكن است ساعتها طول بكشد و زندگی عادی فرد را مختل كند.
هرچه شخص بیشتر به افكار بیمارگونهاش پر و بال بدهد و برای رهایی از
احساسات منفی خود دست به اعمال وسواسگونه بزند، بیماری شدیدتر
میشود.بسیاری از افراد مبتلا از بیماری خود آگاهی دارند، ولی قادر به
كنترل رفتارهای خود نیستند. این بیماری میتواند منجر به صدمات مالی و
احساسی شود. وسواس چهارمین بیماری ذهنی شایع در جهان است كه پژوهشگران هنوز
به علت اصلی آن پی نبردهاند. ولی با تحقیقات انجام شده روشهای درمانی
آسان تری برای این بیماری پیدا شده است. OCD وابسته به سطح شیمیایی
«سروتونین» در بدن است هنگامی كه جریان طبیعی سروتونین مختل میشود «سیستم
هشداری» مغز نیز به طبع آن دچار اختلال شده و عكسالعملهای شدید بروز
میكنند.
پیام خطر اشتباهها به مغز ارسال میگردد. در نتیجه
بیمار، احساسات غیرواقعی ترس و شك را تجربه میكند. شواهد نشان میدهد كه
وسواس زمینه ارثی و خانوادگی دارد. یعنی افراد مبتلا، یك یا چند قوم و خویش
مبتلا به وسواس و یا دیگر اختلالات اضطرابی را دارند. اختلال وسواس افراد
را در همه سنین درگیر میكند؛ اما نشانههای آن بیشتر در دوران كودكی ظاهر
میگردد كه یا به آنها بیتوجهی میشود و یا تشخیص داده نمیشود. گاهی
اوقات نیز شخص از ابراز علائم خجالت میكشد.
علائم و نشانههای وسواس به قرار زیر هستند:
ترس از آلودگی با میكروبها و یا كثیف شدن
ترس از آسیبرساندن به دیگران
ترس از داشتن افكار شرورانه و یا گناهكار بودن
نیاز به دستور گرفتن
حمام كردن و شستن مداوم دستها
چك كردن دائمی محیط اطراف مثل قفلها و شعله گاز
خوردن غذاها به ترتیب خاص
ترس از اشتباه كردن
ترس از دستپاچگی و یا انجام كارهایی كه در اجتماع پذیرفته شده نیستند
تردید دائمی و احتیاج به اطمینان گرفتن از دیگران
پرهیز از دست دادن و یا لمس دستگیرهها
شمارش دائمی هنگام انجام كارهای روزانه (ذهنی یا با صدای بلند)
تكرار لغات، عبارات و یا دعاهای مشخص
تشخیص بیماری
ابتدا باید بپذیریم كه وسواس نوعی بیماری است و ابتلا به آن نتیجه اشتباه
بیمار نیست. مادر نباید خود را مقصر یا گناهكار بداند. همانطور كه ممكن
است به آسم و دیابت مبتلا شویم، احتمال دارد به وسواس نیز مبتلا گردیم. از
طرف دیگر باید بدانیم والدین در ایجاد آن دخالتی ندارند و مانند دیگر
بیماریها میتوان آن را درمان كرد و مبتلایان را از علائم و رفتارهای
وابسته به آن رهانید. اما برخلاف بیماریهایی مثل آسم و دیابت، تست
آزمایشگاهی برای تشخیص آن وجود ندارد؛ بلكه برای تشخیص آن پزشك معالج
سوالاتی از این قبیل را از بیمار میپرسد:
آیا افكار، دغدغهها، تصاویر ذهنی، احساسات و یا عقایدی دارید كه شما را آزار دهند، بترسانند و یا غمگین كنند؟
آیا احساس میكنید باید همه چیز را مكررا چك كنید، سوال كنید و یا كاری را مدام انجام دهید؟
آیا احساس میكنید كارها را باید به دفعات مشخصی انجام دهید و یا با نظم خاصی به سرانجام برسانید؟
پس از تجزیه و تحلیل پاسخها، پزشك بیماری را تشخیص داده، اقدام به درمان میكند و خوشبختانه درمانهای موجود، واقعا موثر هستند.
درمان
برای بسیاری از نوجوانان، درمان بیماری وسواس با ترس و دستپاچگی همراه
است. بسیاری افراد حتی از بازگو كردن حالات و بیماری خود به والدینشان
خجالت میكشند؛ چه برسد به افراد غریبه. اما با شروع درمان اكثر مبتلایان
احساس رهایی و آرامش میكنند. آنها توسط پزشك آگاه میشوند كه در
بیماریشان باید انتظار چه علائم و حالاتی را داشته باشند. رهایی از
احساسات مخرب و منفی بیماری، از چند ماه تا چند سال طول میكشد. migna.ir
بسیاری از نوجوانان مدتی بهبودی نسبی مییابند، ولی به محض قرار گرفتن در
شرایط اضطرابآور، اوضاع وخیمتری پیدا میكنند. آموختن نحوه صحیح برخورد
با این اختلال به اشخاص كمك شایانی میكند. همچنین، بعضی شركت در گروههای
حمایتی را ترجیح میدهند. در این گروهها، بیماران با یكدیگر آشنا میشوند،
احساسات مشترك خود را در میان میگذارند و دوستان همسانی پیدا میكنند.
و اما نكته مهم
بسیاری از ما به نوعی رفتارهای خرافاتی و یا شبه وسواس داریم (مثل چك كردن
چراغ گاز و اطمینان از خاموش بودن آن)، بسیاری از ما افراد منظم و مرتبی
هستیم، چون در این شرایط كارایی بیشتری داریم و انرژی بیشتری از محیط
دریافت میكنیم، اما به اختلال وسواس دچار نیستیم. اگر این اعمال و افكار و
رفتارها، ذهن ما را به طور مداوم مشغول كنند، وقت و انرژیمان را بگیرند و
به نوعی زندگیمان را مختل كنند، در آن صورت به بیماری وسواس مبتلا هستیم.
بیماری وسواس
مقدمه:
بیماری وسواس یک بیماری
مخرب و ناتوان کننده ای است که
تمام فعالیتهای روزمره، اجتماعی،
اقتصادی خانواده را مختل می کند.
همچنین بیمار وسواسی در جامعه
منزوی خواهد شد. ارتباطات
خانوادگی و اجتماعی بیمار قطع
می شود و بیمار احساس
سرگردانی و درماندگی می کند.
وسواس یک فعالیت ذهنی بیهوده،
مخرب و مزاحم است که عود
می کند و تکرار می شود و به تدریج
به یک احساس، تفکر و حتی
عقیده درخواهد آمد و به صحنه
زندگی و عمل کشیده می شود. با
توجه به نامه بعضی از خوانندگان
محترم مجله مبنی بر اینکه از
بیماری وسواس رنج می برند بر آن
شدیم تا در این خصوص مطالبی
را به نظر شریف خوانندگان گرامی
برسانیم. امید است این نوشته ها
مفید و مؤثر واقع گردد.
ان شاءاللّه
بیمار خانم جوانی است که با
وضعی آشفته و مضطرب به طبیب
مراجعه نموده و اظهار می دارد:
دیگر از این زندگی خسته شدم.
دست به هیچ کاری نمی توانم بزنم.
کارم شده شستشوی ظروف و
فرشها و سایر لوازم منزل و حتی
گاهی کتابهای درسی بچه هایم را
می شویم. خدایا مرا از این مصیبت
نجات بده! بیمار در حالی که
شیرخوار یک ساله ای در بغل داشت
چنین ادامه داد: الآن چند روز این
بچه مریض است، تب دارد ولی
فرصت نکرده ام که او را به درمانگاه
بیاورم. نمی دانم چرا زود به زود
مریض می شود!؟
پزشک: کدام یک مریض
هستید؟ شما یا کودکتان؟
بیمار: هر دوتای ما مریض
هستیم. واللّه من از بچه
مریض ترم.
همسر بیمار که همراه آنها
آمده بود، بچه را از خانمش گرفت و
چنین گفت: این خانم دچار وسواس
است. روزی چندین بار لباسها را
می شوید. هر بار که از خانه خارج
می شود پس از برگشت حتما باید
حمام برود و چند ساعتی در حمام
بماند. در موقع پختن غذا بیش از
20 بار برنج را می شوید و آب
می کشد. گاهی برای پختن یک
غذای ساده ساعتها وقت صرف
می کند. مواد مورد نیاز را بارها و
بارها با پودر لباسشویی و مایع
ظرفشویی می شوید و به این
ترتیب هیچگاه ما سر وقت و موعد
مقرر غذا نمی خوریم. اکثر اوقات
فرزندانم گرسنه به مدرسه می روند
و من هم گرسنه به محل کار
مراجعه می کنم. دیگر من هم
خسته شده ام!
پزشک کودک را وزن می کند،
وزن کودک یک ساله 7 کیلوگرم
است.
پزشک: وزن کودک شما خیلی
کم است و به همین دلیل ممکن
است سریعا دچار بیماری شود …
شوهر بیمار: همسرم روزی
10 بار این کودک را با شیلنگ آب
سرد می شوید. به هر کجای این
بچه دست می گذاریم از درد فریاد
می کشد …
بیمار: من فقط بیشتر از
سایرین پاکیزه هستم بقیه رعایت
نمی کنند همه باید …
پزشک: پاکیزه گی با انجام یک
کار بیهوده فرق می کند. شما حق
ندارید یک کودک یک ساله را در
سرمای زمستان با آب سرد بشویید
و او استحمام کنید. این باعث
بیماری می شود، باعث
عقب ماندگی رشد جسمی و مغزی
کودک می شود.
بیمار: درست است شما
صحیح می فرمایید. من می دانم که
دچار مشکل هستم. خودم هم
خسته شده ام. دیگر از بس
دستهایم را با آب و صابون شسته ام
دچار ناراحتی پوستی و سوزش و
خارش پوست شده ام. تمام مفاصل
کوچک و بزرگم درد می کنند.
شوهرم مرا دیوانه می خواند و
می خواهد مرا طلاق بدهد.
شوهر بیمار: ایشان حتی
بچه ها را با آزار و کتک وادار می کند
که چندبار دستهایشان را با آب و
صابون بشویند. وقتی آنها را حمام
می برد آنقدر کیسه می کشد که
پوستشان را می کند و گاهی زخم و
جراحت ایجاد می شود. کار به جایی
رسیده که بچه ها را خودم حمام
می برم یا توسط مادرم استحمام
می شوند.
پزشک: آیا عضوی از خانواده
شما دچار بیماری وسواس هستند؟
بیمار: می گویند مادرم وسواس
دارد. من تا به حال فکر می کردم که
مادرم و من از پاکیزه ترین افراد
هستیم و بهداشت را به طور کامل
رعایت می کنیم.
پزشک: آیا رفتار مادرت روی
شما تأثیر گذاشته است؟
بیمار: بله؛ من همیشه سعی
می کردم که رفتارهایم را مطابق
مادرم انجام دهم. البته مادرم هم
مرا به شستشوی مکرر دست و
صورت و ظروف تشویق می کرد.
بارها اتفاق می افتاد که مرا از کنار
سفره غذا بلند کرد و گفت: باید
بروی و سه مرتبه دستهایت را با
صابون بشویی و کم کم انجام این
کار برای خودم یک امر واجب شد
و انجام ندادن آن را گناه
می دانستم.
پزشک: خوشبختانه شما به
بیماری خودتان آگاه هستید و
مهمترین جزء درمان بیماری
هستید باید تصمیم خود را بگیرید.
بیمار: بله درست است باور
کنید پس از چند بار که کاری را
تکرار می کنم اعصابم خرد می شود
و به سر و صورت خودم می زنم.
تمام موهای سرم را در حالت
عصبانیت کنده ام. بچه ها را کتک
می زنم. رابطه ام را با همسایگان و
حتی اقوام قطع کرده ام.
شوهر بیمار: اولاً جرأت
مهمان آوردن ندارم، چون رفتار
ایشان غیر قابل تحمل و
توهین آمیز است. و پس از هر
مهمانی، همسرم از آستانه در تا
انتهای اتاقها را می شوید. حتی
دیوارها را شستشو می دهد. ما به
خاطر رفتار همسرم با همه حتی
خواهر و برادر و والدین هم رابطه
نداریم و این خیلی وحشتناک است.
بیمار: دست خودم نیست. هر
چقدر سعی کرده ام که دنبال افکار و
تکرار اعمال بیهوده نروم موفق
نشده ام. دکتر! این چه بیماری و
بلایی است که از دستش خلاص
نمی شوم. همیشه فکر می کنم مرا
جادو کرده اند و من طلسم شده ام!
موقعی که دچار افکار و سپس
اعمال به قول شما وسواسی
می شوم ناگهان چهره سیاه دیو
وحشتناکی در جلوی چشمان
مجسم می شود.
پزشک: آیا غیر از شستشو و
مشکلاتی که ذکر کردید با افکار و
اعمال آزاردهنده دیگری هم مواجه
می شوید؟
بیمار: بله، مثلاً بارها اتفاق
افتاده که درب خانه را قفل می کنم
و برای خرید به بیرون از منزل
می روم و از وسط راه دچار تردید
می شوم. فکر می کنم درب خانه را
نبسته ام دوباره و بالاخره چندین بار
رفت و برگشت دارم و عاقبت با
اعصابی متشنج به خانه مراجعت
می کنم. دست و پایم می لرزد.
زانوهایم ناتوان و ضعیف شده اند.
به هیچ کس حتی به خودم اعتماد
ندارم …
همسر بیمار: جناب دکتر! اگر
ممکن است کمی در مورد این
بیماری صحبت کنید. خواهش
می کنم ما را کمک کنید بگویید
وسواس چه بیماری است؟
پزشک: اولین قدم برای
شناخت وسواس و درمان آن
داشتن آرامش است. اساسا عامل
اصلی وسواس اضطراب است.
یعنی در واقع وسواس یک عمل
دفاعی در برابر اضطراب است. به
عبارت دیگر وسواس تظاهر
اضطراب است. به همین علت
بیمار وسواسی همیشه مضطرب
است و ما باید آرامش را به او باز
گردانیم. وسواس یک رویداد و یک
فکر مزاحم است. بارها تکرار
می شود، عود می کند و بالاخره به
صورت یک عقیده درمی آید.
وسواس بیشتر در سنین نوجوانی و
جوانی شروع می شود و حتی
ممکن است در بین کودکان نیز
دیده شود. همان طور که این فکر و
عمل آزاردهنده به بچه های شما
نیز تا حدودی منتقل شده است.
بیمار: آیا وسواس یک بیماری
ارثی است؟
پزشک: تحقیقات نشان داده
است که میزان بروز وسواس در
بستگان درجه یک بیمار بین 3 تا
7 درصد متغیر است. بنابراین
توارث در بروز این بیماری مطرح
است. البته به علت محدودیتهای
تحقیقات، تأثیر ارث بسیار اندک
فرض شده است.
همسر بیمار: آیا زنان بیشتر به
وسواس مبتلا می شوند؟
پزشک: نه، طبق آمار بیماری
وسواس در زن و مرد به یک نسبت
گزارش شده است. البته شاید یکی
از علل اینکه بیماری وسواس را
اغلب مربوط به زنان می دانند این
باشد که وسواس را به اشتباه
محدود به شستشوی تکرار شونده
ظروف و لوازم منزل و استحمام
مکرر و … دانسته اند و چون زنان
خانه دار بیشتر به این امور
می پردازند فکر می شود که زنان
بیشتر به وسواس مبتلایند.
بیمار: این چه سرنوشت
شومی است که من گرفتارش شدم.
آیا من از شر دیو وسواس نجات
پیدا می کنم؟
پزشک: مسلما شما بر افکار و
اعمال وسواسی پیروز می شوید. به
خداوند مهربان توکل کنید و از او
یاری بخواهید. حتما بهبودی پیدا
می کنید؛ اما باید صبر کنید و
مقاومت نمایید. بهبودی بیماران
وسواسی یک امر تدریجی است و
لازم است با شما و همسرتان برای
رفع این بیماری چندین جلسه
صحبت کنیم و راههای درمان را با
هم جستجو کنیم تا جلسه بعد خدا
حافظ شما.