نمونه اقدام پژوهی مقطع ابتدائی 2
چکیده
تحقیق حاضر در سال تحصیلی ۹۰-۸۹ در
پایه دوم مدرسه…..واقع در ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر قم و با فراوانی 26
نفر دانشآموز انجام شده است. مسأله ی مورد نظر، بیعلاقهگی، بیتوجهی و
غیرفعال بودن اغلب دانشآموزان یادشده درانجام فعالیتهای درس ریاضی و
رضایت بخش نبودن نتایج آزمون های عملکردی آنان بوده و هدف از انجام این
تحقیق، افزایش میزان علاقهمندی دانشآموزان پایه دوم دبستان یاد شده به
درس ریاضی و انجام فعالیتهای آن دردرس مورد نظر بوده است. بر این اساس،
پژوهشگر با استفاده از روشهای علمی به منظور کسب دادههای لازم، از منابع
گوناگون تحقیق مانند: همکاران و مدیر، سرگروه آموزشی درس ریاضی،
دانشآموزان و والدین آنها، کتابها، مجلات، اینترنت، بررسی کارنامهی
تحصیلی و ارزیابی نتایج آزمونهای برگزار شده، به تجزیه و تحلیل آنها جهت
شناسایی عوامل موثر در ایجاد مسأله و یافتن راهحلهای پیشنهادی پرداخت.
سپس به انتخاب چندین راهکار عملی از میان راه حلهای پیشنهادی مبادرت
ورزید. آن گاه پس از اعتبار بخشی توسط گروه پژوهش، به اجرای راهحلهای
انتخابی اقدام نمود که عبارت بودند از: 1. تنظیم جدولی به منظور ارزشیابی
تشخیصی و تکوینی و تعیین روش تدریس2. تشکیل انجمن کودکان ریاضیدان 3.
تنظیم فرم ارزشیابی فعالیتهای عملکردی دانشآموزان تنظیم شبکهی تلوزیونی
ویژهی کودکان. لازم به ذکر است، پس از اجرای راهحلهای فوق، پژوهشگر
موفق گردید تا فراوانی دانشآموزان علاقهمند به یادگیری مفاهیم ریاضی را
از 7 نفر در اوایل سال تحصیلی به ۱۴ نفر درژایان سال تحصیلی برساند.در
پایان این نتیجه به دست آمد که، استفاده از روشهای متنوع تدریس، متناسب با
هدف هر درس، ارائه فعالیتهای عملکردی به دانشآموزان با توجه به
تفاوتهای فردی، نیازها و علایق آنان و تشویقهای مناسب، تقویت حافظه
دیداری و شنیداری، پرورش دقت و توجه فراگیران، در قالب بازی های هدفدار، در
افزایش میزان علاقهمندی آنان به درس ریاضی و انجام فعالیتهای عملکردی
آن، بسیار مؤثر بوده است.
کلید واژه ها: درس ریاضی، فعالیتهای عملکردی، علاقهمندی، ارزشیابی، دانشآموزان، پایه دوم …..
——————————————————————————————–
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه. ……………………………………………………………………………….1
بیان مسأله…………………………………………………………………………… 3
اهداف تحقیق………………………………………………………………………….. 5
توصیف وضع موجود ( شواهد 1)……………………………………………………… 6
الف. شاخصهای کیفی وضع موجود ………………………………………………… 6
ب. شاخصهای کمّی وضع موجود……………………………………………………. 8
گردآوری دادههاجهت شناسایی………………………………………………………..12
تجزیه و تحلیل و تفسیر دادهها …………………………………………………………14
گردآوری داده ها جهت ارائه راه حل ها…………………………………………………..15
ادبیات موضوع………………………………………………………………………….17
الف:پیشینه نظری …………………………………………………….17
ب. پیشینه عملی……………………………………………………….19
راه حلهای پیشنهادی……………………………………………….. 23
انتخاب راه حلها …………………………………………………………29
اعتبار بخشی به راه حلهای انتخابی …………………………………….30
اجرای راه حل های انتخابی………………………………………………………..31
اصلاح، تعدیل و تغییرات در اجرای راه حل ها ………………………………………63
توصیف وضع مطلوب (شواهد2)………………………………………………… 65
الف. شاخصهای کیفی وضع مطلوب………………………………………….. 65
ب. شاخصهای کمّی وضع مطلوب……………………………………………….. 66
نتایج حاصل از انجام پژوهش حاضر……………………………………………………70
پیشنهادها و راهکارها …………………………………………………………………74
فهرست منابع ومآخذ…………………………………………………………………..75
پیوست ها…………………………………………………………………………….
……………………………………………………………………………………………….
مقدمه
مفاهیم ریاضی، یکی از اثربخش ترین و کارآمد
ترین مواد درسی میباشد. به طوری که مبینی(1380) به نقل از ریچارد کورانت،
در این زمینه میگوید: «ریاضیات یکی از عالی ترین تراوشهای اندیشه ی آدمی
است که منعکس کنندهی ارادهی انسان و نشان دهندهی سیر عقل و برهان و
همچنین بیان کنندهی میزان علاقهی بشر به کمال و زیبایی است.» نقش بنیادی
علم ریاضی در پیشبرد سایر علوم و فنون نیز مورد پذیرش همگان است، به طوری
که نرسیدن به هدفهای آموزشی در زمینهی ریاضی موجب ضعف ، ناتوانی و دست
نیافتن به اهداف مربوط به پیشرفت علوم و فنون دیگر خواهد بود(
مبینی،1380،ص15).
با توجه به مطالب یاد شده، آشکار میگردد که
نقش و جایگاه درس ریاضی در زندگی انسان به چه میزان دارای اهمیت است. اما
سؤال مهمی که مطرح میباشد آن است که، چرا عدهی کمی از دانشآموزان به درس
ریاضی علاقهمند می باشند؟ چرا نتایج ارزشیابی درس ریاضی اغلب فراگیران
رضایت بخش نمی باشد؟ چرا بعضی از دانشآموزان در زنگ ریاضی دچار اضطراب و
نگرانی میشوند؟ چرا بعضی از آموزگاران در تدریس این درس موفقیّت چندانی
ندارند؟ به راستی دلیل این ناکامیها چیست و عوامل آن کدامند؟
برخی از پژوهشگران، هم چون عزیزخانی(1388) در
اقدام پژوهی که با عنوان «چگونه توانستم با ایجاد محیطی شاد و فعال میزان
یادگیری دانشآموزان کلاس سوم مدرسه شهیدین فاطمی را در درس ریاضی افزایش
دهم؟ » انجام داده بود، با استفاده از روشهای گوناگون تحقیق ، به این
نتیجه رسید که میتوان با ایجاد محیط شاد و افزایش نشاط در دانشآموزان،
میزان علاقهمندی آنان را در درس ریاضی افزایش داد.
بیشک، مهم ترین عاملی که در موفقیت یا ناکامی برخی از معلمان در تدریس ریاضی ، نقش بسزایی دارد، مربوط به روش[1] آنان در علاقه مند کردن دانشآموزان به درس یاد شده و چگونگی ایجاد انگیزه و ارائه مطالب درسی به آنان میباشد.
بر این اساس، عنوان اقدام پژوهی حاضر این است: « راهکارهای افزایش علاقهمندی دانشآموزان پایه دوم دبستان تربیت اسلامی به درس ریاضی و انجام فعالیتهای عملکردی آن » و
هدف اصلی آن، ایجاد انگیزه و افزایش علاقه در دانشآموزان یاد شده نسبت به
درس ریاضی و انجام فعالیت های عملکردی آن و پیشرفت فراگیران در آزمون های
مداد-کاغذی درس مورد نظر می باشد.
از سوی دیگر، این تحقیق در پی آن بود تا
علاوه بر افزایش علاقهمندی دانشآموزان پایه دوم دبستان دخترانه تربیت
اسلامی شهر قم به درس ریاضی، میزان مهارت آنان را نیز در انجام آزمونهای
عملکردی و فعالیتهای خارج از مدرسه، ارتقا بخشد. هم چنین سعی بر آن داشت
تا میزان کاربرد مفاهیم ریاضی را در زندگی روزمره ی فراگیران افزایش داده، و
به دلیل تلفیق درس یادشده با سایر دروس، موفقیت دانشآموزان در یادگیری
درسهای دیگر (فارسی، علوم، هنر و غیره) را نیز امکان پذیر سازد.
………………………………………………………………………………….
بیان مسأله
اینجانب …………با میزان تحصیلات
کارشناسی در رشته…….. و …… سال سابقه ی خدمت، در سال تحصیلی۹۰-۸۹
با سمت …….،مدرسه………. واقع در ناحیه 2 قم، مشغول به انجام وظیفه
بودم. این آموزشگاه، دارای .. کلاس و…. نفر دانشآموز بوده و … نفر از
همکاران آموزگار و …نفر کادر اجرایی در آن مشغول به کار بودند. از نظر
اقتصادی و فرهنگی و همچنین میزان سواد، خانوادههای دانشآموزان در وضعیت
نسبتاً خوبی قرار داشتند. بر این اساس، دانشآموزان کلاس اینجانب نیز با
فراوانی 26 نفر، از این قاعده مستثنی نبوده و دارای وضعیت خانوادگی مشابه
با دیگر دانشآموزان این آموزشگاه بودند. از نظر وضعیت فیزیکی؛ آموزشگاه
مذکور با بنای قدیمی شامل دو طبقه بوده؛ دفترآموزشگاه، اتاق امورتربیتی،
..کلاس در طبقه ی اول، .. کلاس، نمازخانه وآزمایشگاه در طبقه ی دوم قرار
داشت. اما، آنچه ذهن اقدامپژوه را به خود مشغول کرده بود ، به شرح زیر
است:
در اوایل سال تحصیلی یاد شده، همواره رفتار
دانشآموزان در زنگ ریاضی، توجه مرا به خود جلب میکرد. بدان معنا که در
این زنگ، شاهد چهرههای درهم رفته و بی حوصلهی آنان بودم. بعضی از دانش
آموزان در این زنگ با یکدیگر صحبت میکردند، برخی از آن ها بی مورد اجازهی
بیرون رفتن از کلاس را میگرفتند، چند تا ازدانشآموزان سرشان را روی میز
خود گذاشته چرت می زدند.گاهی اوقات کتاب ریاضیشان را نمیآوردند و هنگام
انجام تمرینها، دائم در کلاس راه میرفتند. در واقع آن چه بیش از هر چیز
مرا متعجّب میکرد، کمتحرکی و بیتوجهی آنان نسبت به درس ریاضی بود، زیرا
آنها در زنگهای دیگر فعال و پرتحرّک بودند و برای انجام دادن
فعالیّتهای مربوط به درسهای دیگر میل و رغبت زیادی از خود نشان داده و
فعالیتهای مورد نظر را به خوبی، کامل و تمیز انجام میدادند، اما درکلاس
ریاضی علاوه بر این که غیرفعال بودند، تکالیف و فعالیتهای مربوطه را نیز
کامل و مرتب انجام نمی دادند! همچنین، برای حل تمرین روی تختهی کلاس،کسی
داوطلب نمیشد، و زمانی که دانشآموزی را صدا میزدم تا تمرینی را حل کند،
چندان رغبتی برای انجام تمرین از خود نشان نمی داد. در صورت نوشتن پاسخ
نادرست هم، هیچ کس نظری نمیداد! فراگیران یاد شده نه تنها به تمرینهای
انجام شده روی تختهی کلاس توجهی نکرده بودند، بلکه به کتاب خود هم توجهی
نداشتند تا پاسخهای ناصحیح را اصلاح کنند. این امر نشان دهنده ی آن بود که
اصلاً دقت و توجه کافی را نداشتند. با توجه به تذکرات زیادی که به آن ها
می دادم، باز هم شاهد پاسخ های نادرست و ناقص تمرین های ریاضی بودم. از این
رو، وضعیت موجود واقعاً برایم رنج آور بود. مگر می شود فراگیران در درس
ریاضی این قدر بیتحرک و غیرفعّال بوده و یا اینکه هیچ اعتراضی به جواب
نادرست تمرینها نداشته باشند؟ از نتایج آزمون های مداد-کاغذی نیز رضایت
چندانی نداشتم، به جز تعداد اندکی، بقیه دانش آموزان، پاسخ سؤالات آزمون را
ناقص یا نادرست می نوشتند، با اینکه بیشتر سؤالات در کلاس، تمرین میشد،
ولی باز هم بی دقتی یا عدم یادگیری مفاهیم ریاضی کاملاً مشهود بود. زمانی
که فعالیتهای عملکردی ارائه میشد تا انجام دهند، مشاهده میکردم که
بیحوصله، بیدقت و نامرتب انجام می دهند. از این که آنها این قدر نسبت به
درس ریاضی بیتوجه بودند، متأثر میشدم. احساس میکردم حتماً مشکلی هست که
به درس مورد نظر بیاعتنا هستند، به همین دلیل توجهم به این مسأله
بیشتر جلب شد(پیوست شماره22).
با توجه به این که درس ریاضی یکی از علوم
پایه محسوب میشود، عدم علاقه به این درس، منجر به ناتوانی یادگیری شده،
در نهایت، نه تنها باعث افت تحصیلی و اتلاف بودجه میشود، بلکه به سرزنش و
تحقیر دانشآموزان، تشکیل خودپنداره ی ضعیف و کاهش عزت نفس آنان انجامیده و
سلامت روانشان را نیز به مخاطره میاندازد. و چه بسا آنان را به
مکانیزمهای دفاعی ناموفق بکشاند. این مشکلات، از مدرسه و دانشآموزان، به
خانه و خانواده کشانده شده و اضطراب و ناخشنودی را در همه فضای زندگی
میپراکند و حاصل همهی اینها، آسیب سختی است که به بهداشت روانی جامعه
وارد میشود(تبریزی،1384،ص7).
از این رو، و بر اساس وظیفهی خطیر الهی و
تعهد شغلی خود و احساس مسئولیتی که در برابر دانشآموزانم داشتم، سعی کردم
مانند یک پزشک عمل کنم. همانطور که پزشک ابتدا بیمار را به خوبی معاینه
نموده و بر اساس علم و تجربهای که دارد، علت بیماری را تشخیص داده و از
طریق آزمایشات پاراکلینیکی به اطمینان در تشخیص خود، دست یافته و پس از آن،
درمان صحیح را آغاز میکند، من نیز تصمیم گرفتم ابتدا علل بیعلاقهگی
آنان را نسبت به درس ریاضی ریشهیابی نموده و سپس به حل آن مبادرت ورزم.
انگیزهی من به عنوان آموزگار پایه دوم ابتدایی این بود که با استعانت از
خداوند متعال و استفاده از نقطه نظرات همکاران، به بررسی موانع ایجاد شده
پرداخته و همچنین با بهرهمندی از روشهای گوناگون، تجربیات و راهکارهای
ابتکاری، علاوه بر ایجاد و افزایش علاقهمندی آنان به درس ریاضی،
مهارتهایی را در رابطه با این درس مهم ایجاد کنم و همچنین روشها و
طرحهای مناسبی را جهت علاقهمندی آنان در به کار گیری مفاهیم ریاضی در
زندگی روزمره فراهم نمایم.مسألهای که برایم مطرح میشد این بود؛ با توجه
به محور بودن دانشآموزان در فعالیتهای کلاس، در راستای هدف این اقدام
پژوهی چه راهکارهای عملی را میتوان ارائه نمود تا میزان علاقهمندی
دانشآموزان به درس ریاضی و فعالیتهای مربوط به آن بیشتر شود؟ به عبارت
روشنتر، با استفاده از چه روشهایی میتوان، زمینهی مناسبی برای شرکت
فعال فراگیران در انجام فعالیتهای مربوط به درس ریاضی فراهم نمود؟
بنابراین، در تحقیق حاضر که از نوع پژوهش در عمل بوده است، در پی آن بودم
تا با استفاده از ابزار معتبر علمی به جمع آوری دادههای لازم با هدف
شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد مسأله و دستیابی به راهحلهای مورد نیاز
برای حل آن پرداخته، تا پس از انتخاب و اعتبار بخشی مناسب، به اجرای آنها
بپردازم.
اهداف تحقیق
آموختن ریاضیات یک فرایند اجتماعی است
و از طریق آن، دانشآموزان با همکاری یکدیگر و به طور گروهی دانش و
مهارتهای ریاضی خود را میسازند و فرصتهای یادگیری نیز از راه گفتگوی
جمعی، توضیح، توجیه و مذاکره درباره ی معنا و مفهوم، پدید میآید، (صفوی،
1389،ص20) بر این اساس، هدف کلی از پرداختن به این پژوهش، افزایش
علاقهمندی دانشآموزان به انجام فعالیتهای درس ریاضی بوده است. به بیان
روشن تر، هدف این بود که پس از اجرای طرح، میزان علاقه مندی دانش آموزان به
یادگیری مفاهیم درس ریاضی از 92/26 درصد به 40 درصد، میزان علاقه مندی به
انجام تکالیف بدون کمک اولیا از 23/19 درصد به 50 درصد، میزان علاقه مندی
به انجام فعالیت های عملکردی از 07/23 درصد به70 درصد افزایش یابد.
توصیف وضع موجود ( شواهد 1)
به منظور مشخص کردن مسأله ی ذکر شده، در اوایل سال تحصیلی89-90جهت گردآوری دادهها، از شاخصهای کیفی و کمّی استفاده نمودم.
الف. شاخصهای کیفی وضع موجود
قبل از پرداختن به شاخصهای کیفی بر خود لازم میدانم، مروری بر اهداف آموزش ریاضی در دورهی ابتدایی داشته باشم.
به منظور آگاهی بیشتر از میزان
علاقهی دانشآموزان نسبت به درس ریاضی، دفترچهای به نام ثبت فعالیتهای
ریاضی تهیه نموده و هر ورق آن را به دانشآموزی اختصاص دادم و هنگامی که
دانشآموزان فعالیتهای مختلف گروهی و فردی در کلاس انجام میدادند، با
دقت، رفتار آنان را مشاهده نموده و یادداشت میکردم. بعد از دو ماه و چند
روز:
با بررسی مراجعات مکرر بعضی از اولیای دانشآموزان به کلاسم، و گله مندی از فرزندشان در رابطه با درس ریاضی دریافتم:
· از نتایج آزمونهای مداد-کاغذی درس یاد شده ناراضی بودند.
· نسبت به درس ریاضی ابراز بیعلاقهگی می کردند.
· انجام تکالیف ریاضی در منزل، با تأخیر و نارضایتی اولیا همراه بود.
· تکالیف ریاضی با کمک بزرگترهای خود انجام می شد.
با نظرسنجی از دانشآموزان در مورد میزان علاقهی آنها نسبت به درس ریاضی دریافتم:
· نسبت به یادگیری درس ریاضی نگرش مثبتی نداشتند.
· به نقل از چند تن از دانشآموزان زنگ ریاضی خسته کننده بود.
همچنین با بررسی نتایج حاصل از آزمون ریاضی آذرماه دریافتم:
· آزمونهای عملکردی را با دقت انجام نمیدادند.
· علاقهای به انجام آزمونهای عملکردی نداشتند.
· نتایج آزمونهای عملکردی چندان رضایتبخش نبود.
با بررسی کارنامه پیشرفت تحصیلی سال گذشته آنها نیز دریافتم:
· ارزیابی درس ریاضی در کارنامه پیشرفت تحصیلی سال گذشته برخی از آنان چندان رضایت بخش نبود.
ب. شاخصهای کمّی وضع موجود
برای تعیین وضع موجود از اعداد و ارقام نیز استفاده شد که در این قسمت در قالب شاخصهای کمّی به شرح زیر ارائه میگردد:
با استفاده از روش مشاهده ی متمرکز به بررسی نتایج آزمون مداد – کاغذی درس
ریاضی در اواخر آذر ماه پرداختم. نتایج به دست آمده چنین بود:
مقیاس درجه بندی: امتیاز 64 : عالی— امتیاز
بالای 58 : بسیار خوب — امتیاز بالای 51 : خوب — امتیاز بالای 45 :
متوسط — امتیاز پایین تر از 45 : ضعیف
جدول شماره 1: جدول درصد فراوانی نتایج آزمون ریاضی آذرماه بر اساس مقیاس درجه بندی در اوایل سال تحصیلی 89-90
مؤلفهها فراوانی |
عالی |
بسیار خوب |
خوب |
متوسط |
ضعیف |
جمع دانشآموزان کلاس |
مطلق |
2 |
3 |
4 |
13 |
4 |
26 |
درصد |
69/7 |
53/11 |
38/15 |
50 |
38/15 |
100 |
جدول و نمودار شماره 1 نشان میدهد که فقط2 نفر از کل
دانشآموزان، همه ی سؤالات آزمون ریاضی آذر ماه را، صحیح و کامل انجام
داده بودند! 3 نفر در حد بسیار خوب و 4 نفر در حد خوب، پاسخ داده، 13 نفر
در حد متوسط و 4 نفر ضعیف بودند. متأسفانه، بعد از 3 ماه که از سال تحصیلی
می گذشت و با توجه به تمرینات زیادی که در کلاس انجام می شد، این امر قابل
قبول به نظر نمیرسید.
با بررسی مراجعات مکرر اولیای دانشآموزان به کلاسم و اظهار نارضایتی
آنان از عدم انجام به موقع تکالیف ریاضی در منزل، پی بردم از 26 نفر
دانشآموز کلاسم فقط 5 نفر بدون کمک اولیا در منزل تکالیف ریاضی را انجام
میدادند.
با بررسی پاسخ دانشآموزان به سؤالات مصاحبهای در وقت آزاد، دریافتم فقط 7
نفر به یادگیری مفاهیم ریاضی علاقه مند بودند. سؤالات مصاحبه چنین بود:
* کدام کتاب درسی را بیش تر دوست دارید؟ چرا؟
* دوست دارید در وقت آزاد فعالیت مربوط به کدام درس را انجام دهیم؟
* آیا مایلید در اوقات فراغت، دانستنیهای ریاضی( مانند زندگینامهی ریاضیدانان) را بخوانیم؟
بنابراین چنین به دست آمد که از 26 نفر
دانشآموزان کلاسم، 7 نفر علاقهمند به یادگیری مفاهیم ریاضی، 5 نفر
علاقهمند به انجام تکالیف ریاضی بدون کمک اولیا، 6 نفر علاقهمند به انجام
فعالیتهای عملکردی بودند و 8 نفر هم علاقهمند به حذف درس ریاضی بودند!
جدول شماره 2 : جدول درصد فراوانی دانشآموزان علاقه مند به یادگیری مفاهیم ریاضی، علاقه مند به انجام تکالیف بدون کمک اولیا،
انجام فعالیتهای عملکردی، علاقه مند به حذف درس ریاضی نسبت به کل کلاس در اوایل سال تحصیلی 89-90
نظر به این که یادگیری مفاهیم ریاضی، یکی از
اهداف اصلی آموزش ریاضی در مقطع ابتدایی می باشد، با توجه به جدول و نمودار
شماره2، فراوانی دانشآموزان علاقهمند به یادگیری مفاهیم درس مورد نظر
رضایت بخش نبود. در ارتباط با هدف ایجاد توانایی درک محتوای ریاضی و حل
مسائل آن و در نتیجه توانایی برآورد راه حل مسائل روزمرهی، فراوانی
دانشآموزان علاقهمند به انجام تکالیف ریاضی بدون کمک اولیا، نیز اندک
بود. همچنین یکی دیگر از اهداف آموزش ریاضی، پرورش نظم فکری و به کار بردن
آموختهها می باشد، که متأسفانه فراوانی دانشآموزان علاقهمند به انجام
فعالیت های عملکردی در راستای رسیدن به هدف مورد نظر نیز، چندان رضایت بخش
نبود. با توجه به اهمیّت درس ریاضی که قبلاً ذکر شد، فراوانی دانشآموزان
علاقهمند به حذف درس ریاضی، موجب تأسف و تأثر بود.
به منظور آگاهی از فعالیت ریاضی آنان در سال قبل، لیست کلاس اول
دانشآموزانم را از معاون محترم دبستان دریافت کرده، کلاس و آموزگار سال
قبل آنان را مشخص نمودم، سپس پرسشنامهای ویژه با گویههای مورد نظر تنظیم
نموده و در اختیار آموزگاران مربوطه قرار دادم.( پیوست شماره 29) پس از
بررسی پاسخهای این پرسش نامه دریافتم که آموزگاران سال قبل اغلب
دانشآموزان نیز، از وضعیت درس ریاضی آنان چندان راضی نبودند.
با مشاهدهی کارنامهی پیشرفت تحصیلی سال گذشته آنان، به منظور بررسی درس ریاضی نتایج زیر حاصل شد:
جدول شماره 3 : جدول درصد فراوانی نتایج حاصل از بررسی کارنامه ارزش یابی پیشرفت تحصیلی درس ریاضی کلاس اول دانشآموزان پایه دوم
مؤلفهها فراوانی |
عالی |
بسیار خوب |
خوب |
متوسط |
ضعیف |
جمع دانشآموزان کلاس |
مطلق |
3 |
7 |
5 |
7 |
4 |
26 |
درصدی |
53/11 |
92/26 |
23/19 |
92/26 |
38/15 |
100 |
با توجه به جدول شماره 3، تعداد دانشآموزان
در سطح عالی( مقیاس درجه بندی) فقط 3 نفر بودند که از نظر من رضایت بخش
نبود و تعداد دانشآموزان در سطح بسیار خوب نیز فقط 7 نفر بوند که باز هم
رضایت چندانی نداشتم. و تعداد دانشآموزان در سطح خوب و متوسط نیز مورد
رضایت من نبود، زیرا با توجّه به اهمیّت مفاهیم ریاضی در پایه اول و پیش
نیاز بودن آن در یادگیری بسیاری از مفاهیم پایه دوم، انتظار می رفت وضعیت
تحصیلی آنها بهتر باشد.
با
بررسی پوشهکار کلاس اول آنان، متوجه شدم بسیاری از فعالیتها با دقّت
لازم و تمیز انجام نشده بود. ضمن بررسی عوامل متعدد، به نظر میرسید که
بیعلاقهگی دانشآموزان نسبت به درس ریاضی به سال قبل نیز مربوط میشود.
گردآوری دادهها :
پس از محرز شدن مسأله بیعلاقهگی
دانشآموزانم به درس ریاضی و رضایت بخش نبودن نتایج ارزشیابی آنان در درس
یاد شده، تصمیم گرفتم برای شناسایی علت یا علل ایجادکننده این مسأله، به
جمعآوری دادهها اقدام نمایم. ابتدا فرضیاتی را برای خود یادداشت کرده
بودم، مثلاً: جذاب نبودن روش تدریسم برای دانشآموزان، عدم علاقهی آنان
نسبت به من وغیره. ولی با بررسیهای انجام شده، همانطور که ذکر شد،
دریافتم که مشکل بیعلاقهگی آنان نسبت به درس ریاضی مربوط به سالهای قبل و
حتی پیشداوری آنان از درس یاد شده، میگردید. با توجه به این که، عامل هر
موفقیّت در هر فعالیّتی داشتن اطّلاعات لازم در آن زمینه میباشد، لازم
بود از روشهای علمی گردآوری دادهها استفاده کنم، تا از این طریق بتوانم
راه حلهای مسأله را نیز بیایم.
با توجه به اینکه، پرسشنامه یکی از
ابزار رایج برای کسب دادههای تحقیق است. به همین منظور پرسش نامهای با
این سؤال تنظیم نموده: «به نظرشما چرا اغلب دانشآموزان نسبت به درس ریاضی
بیعلاقهاند؟» و در اختیار26 نفر از اولیای دانشآموزان و19 نفر آموزگاران
شاغل در آموزشگاه که 3 نفر از آنان، آموزگاران سال گذشته بودند، قرار
دادم.(پیوست شماره31) بعد از چند روز، پرسشنامهها را جمع آوری و پاسخها
را بررسی کردم. (برخی از پاسخها مشترک و تکراری بود) که فراوانی پاسخهای
اولیا بدین شرح بودند:
جدول شماره5 : جدول درصد فراوانی پاسخ اولیا به پرسش نامه ی بررسی علل بیعلاقهگی دانشآموزان نسبت به درس ریاضی
مولفهها فراوانی |
یکنواخت بودن روش تدریس آموزگاران |
با نشاط نبودن فضای کلاس ریاضی |
مشکل بودن درس ریاضی |
جذاب نبودن وسایل کمک آموزشی |
عدم آگاهی اولیا از وضعیت فعالیت ریاضی فرزندشان در کلاس |
جمع اولیا |
مطلق |
5 |
6 |
3 |
5 |
7 |
26 |
درصد |
23/19 |
07/23 |
53/11 |
23/19 |
92/26 |
100 |
فراوانی پاسخ همکاران نیز به پرسش نامه ی مذکور چنین بود:
جدول شماره6 : جدول درصد فراوانی پاسخ همکاران به پرسش نامه ی بررسی علل بیعلاقهگی دانشآموزان نسبت به درس ریاضی
مولفهها فراوانی |
عدم توجه به تفاوتهای فردی و ارائه تکالیف یکسان |
عدم آشنایی دانشآموزان با کاربرد مفاهیم ریاضی در زندگی |
ضعف در یادگیری مفاهیم پیش نیاز |
چیدمان نامناسب میزو نیمکتها |
جمع همکاران |
مطلق |
5 |
5 |
6 |
3 |
19 |
درصد |
31/26 |
31/26 |
57/31 |
78/15 |
100 |
هم چنین،جهت
نظرسنجی از دانشآموزان در مورد علت بیعلاقهگی آنان به درس ریاضی سؤالات
زیر را تنظیم کرده و در زمانهای مناسب از آنان میپرسیدم.
* چرا بعضی از دانشآموزان به درس ریاضی علاقه ندارند؟
* چرا بعضی از دانشآموزان به انجام فعالیت ریاضی بیعلاقهاند؟
دانشآموزان در پاسخ به سؤالات چنین گفتند:
جدول شماره7 : جدول درصد فراوانی پاسخ دانشآموزان به علل بیعلاقهگی نسبت به درس ریاضی
مولفهها فراوانی |
مشکل بودن درس ریاضی |
زود فراموش شدن ریاضی |
شاد نبودن درس ریاضی |
وقت گیر بودن انجام تکالیف ریاضی |
جمع دانشآموزان |
مطلق |
5 |
10 |
5 |
6 |
26 |
درصد |
23/19 |
46/38 |
23/19 |
07/23 |
100 |
همانطور که قبلاً نیز اشاره شد، از اوایل
سال تحصیلی دفترچهای تهیه کرده و چگونگی فعالیت دانشآموزانم را در زنگ
ریاضی یادداشت می نمودم. پس از بررسی یادداشتهای روزانه پژوهشی خود، عوامل
مؤثر در ایجاد مسأله را چنین یافتم: بی دقتّی دانشآموزان هنگام تدریس،
عدم نگرش مثبت آنان نسبت به یادگیری درس ریاضی،
ضعف اغلب دانشآموزان در آموختههای پیش نیاز.
همچنین، با مطالعهی کتابهای مختلف،
دلایل بیعلاقهگی دانشآموزان نسبت به درس ریاضی را چنین دریافتم، که
اولاً: نوع و روش تدریس برخی از آموزگاران در درس ریاضی متناسب با هدف درس
نیست. ثانیاً: عدم دقّت و توجّه دانشآموزان به درس ریاضی، منجر به ناتوانی
آنان در انجام تکالیف میشود، ثالثاً: عدم آشنایی فراگیران با کاربرد
مفاهیم ریاضی در زندگی روزمره، میزان رغبت و علاقهی آنان را به درس یادشده
کاهش می دهد. ( نام برخی ازکتابها در فهرست منابع و مأخذ ذکر شده است.
تجزیهوتحلیلوتفسیر دادهها
پس از
جمع آوری پاسخهای اولیا و همکاران به سؤالات پرسشنامه، بررسی پاسخ
دانشآموزان به سؤالات مصاحبه، تبادل نظر با مدیر، معاونین و آموزگاران
کلاس اول و پیشدبستانی آنان،به تجزیه و تحلیل و تفسیر پاسخها پرداخته و
دریافتم که عوامل مؤثر در ایجاد بیعلاقهگی دانشآموزان نسبت به درس ریاضی
به ترتیب اولویت(تعداد نظرات) به شرح زیر بود:
1. با نشاط نبودن فضای کلاس ریاضی(11 نفر)؛
2. فراموش شدن بعضی از مفاهیم ریاضی(10 نفر)؛
3. مشکل بودن درس ریاضی(عدم نگرش مثبت دانشآموزان نسبت به یادگیری درس ریاضی)(10 نفر)؛
4. عدم آگاهی اغلب اولیا از وضعیت فعالیت ریاضی فرزندشان در کلاس(7 نفر)؛
5. ضعف شاگردان در یادگیری مفاهیم پیشنیاز(6 نفر)؛
6. وقت گیر بودن انجام تکالیف ریاضی(6 نفر)؛
7. عدم آشنایی فراگیران با کاربرد مفاهیم ریاضی در زندگی روزمره(5 نفر)؛
8. عدم توجّه برخی از آموزگاران به تفاوتهای فردی و ارائهی تکالیف یکسان به دانشآموزان(5 نفر)؛
9. جذاب نبودن وسایل کمک آموزشی(5 نفر)؛
10. یکنواخت بودن روش تدریس برخی از آموزگاران(5 نفر)؛
11. چیدمان نامناسب میز و نیمکت های کلاس(3 نفر).
هم چنین با بررسی مطالب به دست آمده از طریق
مطالعه ی منابع گوناگون، دریافتم که عدم دقّت و توجّه بعضی از دانشآموزان
هنگام تدریس مفاهیم ریاضی، منجر به ناتوانی آنان در انجام تکالیف و
فعالیتهای درس مورد نظر شده، در نهایت موجب بیعلاقهگی آنان نیز می شود.
گرد آوری دادهها جهت ارائه راهحلها
به منظور دست یابی به راهکارهایی برای
حلمسأله، مجدداً به جمعآوری دادهها و اطلاعات، با استفاده از روشهای
علمی پرداختم که توضیح آن بدین شرح میباشد:
الف. مصاحبه
به منظور کسب اطلاعات مفیدتر، چند سؤال را
تنظیم کرده و در زنگهای مختلف که وقت آزاد داشتیم، از دانشآموزان
میپرسیدم، سؤالات چنین بود:
1. به نظر شما با چه روشهایی میتوانیم کلاس ریاضی را با نشاط کنیم؟
2. چگونه میتوانیم یادگیری درس ریاضی را ساده و آسان کنیم؟
چند نمونه از پاسخ دانشآموزان، چنین بود: استفاده از تصاویر زیبای مرتبط با مفهوم درس ریاضی و استفاده از شعر در تدریس .
ب. مشاهده باز
به لحاظ حضور در کلاس همکاران و ارتباط
مستقیم با دانشآموزان و محیط پیرامون آنها، برخی از اطّلاعات خود را، از
طریق مشاهده به دست آوردم. بدین طریق که در زنگهای ورزش، که مربی داشتیم و
وقت من آزاد بود، با همکارانم در پایههای مختلف هماهنگ میکردم و به کلاس
آنها میرفتم و روش تدریس ایشان و فعالیت دانشآموزان را مشاهده نموده و
نکاتی که به نظرم، منجر به ایجاد علاقهمندی دانشآموزان نسبت به درس ریاضی
میشد، را یادداشت میکردم، مانند: استفاده از روش ایفای نقش توسط
دانشآموزان و ارزشیابی تشخیصی جهت تعیین نقطه ی شروع تدریس.
ج. پرسش نامه
با توجه به این که، پرسشنامهی بازپاسخ به
پاسخدهنده اجازه میدهد تا به ابراز دامنهی گستردهتری از نظرات خود
بپردازد. به منظور نظرخواهی از اولیا، برای کسب راهحلهای مناسب جهت حل
مسأله، پرسشنامهای که شامل سؤالات زیر بود، را تنظیم نموده،(پیوست شماره
32) سپس در اختیار تمامی اولیای دانشآموزان (26 نفر) قرار دادم تا
نظرات خود را در آن مکتوب نمایند. سؤالات بدین گونه بود:
1. به نظر شما با چه روشهایی میتوانیم کلاس ریاضی با نشاط و شاداب داشته باشیم؟
2. جهت آگاهی از وضعیت درس ریاضی فرزندتان چه روشهایی را پیشنهاد میدهید؟
چند نمونه از پاسخ اولیا به پرسشنامه
نظرخواهی، چنین بود: نصب فعالیتهای دانشآموزان روی دیوار، یادداشت نتایج
فعالیت کلاسی دانشآموزان در دفتر فعالیت ریاضی آنان.
علاوه بر این، یک پرسشنامه بازپاسخ دیگر
نیز، ویژه همکاران شاغل در آموزشگاه، طراحی نموده و در اختیار ایشان قرار
دادم.(پیوست شماره 33) سؤالات این پرسشنامه، چنین بود:
1. چگونه میتوان وسایل کمک آموزشی را برای دانشآموزان پایه دوم جذاب نمود؟
2. به نظر شما چگونه میتوان نگرش منفی دانشآموزان را نسبت به یادگیری درس ریاضی از بین برد؟
نمونهای از پاسخ همکاران به پرسشنامه، چنین
بود: ساخت وسایل کمک آموزشی توسط دانشآموزان، استفاده از فعالیتها و
تکالیف عملکردی، استفاده از روش بارش فکری در تدریس برخی از مفاهیم ریاضی.
ادبیات موضوع
برخی از آثار صاحب نظران و پژوهشگران را در رابطه با درس ریاضی شناسایی نموده و با در نظر گرفتن هدف خاصپژوهش خود، آنها را بررسی، تحلیل و نقد نمودم تا در راستای پژوهش حاضر، از آنها استفاده نمایم. بر ایناساس، نتایج بررسی و مطالعات خود را در خصوص پیشینه و یافتههای دیگران، در دو بخش نظری و عملی ارائه نمودهام.
الف: پیشینه نظری
مبینی(1380) تأکید زیادی بر نظم و دقّت دارد. وی در کتاب خود تحت عنوان «آموزش ریاضیات قبل از دبستان»
چنین بیان داشته است که با تدریس ریاضیات به شناخت تواناییها، استعدادها و
علایق، همراه با سعی در جهت رشد و پرورش آنها دست خواهیم یافت. رشد و
پرورش این تواناییها، قطعاً با پرورش نظم و دقّت آغاز خواهد شد؛ نظم و
دقّت در توجه به اطراف، نظم و دقّت در شنیدن، نظم و دقّت در دیدن، در گفتار
و رفتار، در اجرای بازیها و مسئولیتها، تصمیم گیریها، نظم و دقّت در
توانایی حل مسائل روزمره.
برور،ای. دبیلیو، دوژونج، ژ.ا. و
استوت، و.ژ.(1383) معتقدندکه در عصر فناوری و ارتباطات، نظامهای آموزشی از
یک سو به بازاندیشی و بازسازی برنامه ی درسی برای «تسلط بر سواد رایانه
ای» و از سوی دیگر، تجدید حیات و غنی سازی محیط یادگیری برای برقراری تعامل
میان یادگیرنده و منابع یادگیری، الزام دارند. از این رو، بازنگری در
شیوههای سنتی تدریس و جایگزینی آنها با شیوههای نو، برای تجهیز
یادگیرنده به مهارتهای شناختی ضرورت دارد.
با مطالعهی دو منبع ذکر شده، دریافتم که با
غنی سازی محیط یادگیری و تقویت دقّت و نظم، تا حدودی میتوان دانشآموزان
را به انجام فعالیتهای ریاضی علاقهمند نمود. ولی آیا با غنی سازی محیط
یادگیری، با وسایل پیشرفته و استفاده از رسانههای گوناگون، می توان این
امر مهم را به درستی انجام داد؟ پس نقش آموزگار چه میشود؟ بنابراین باید
عوامل دیگری را نیز جستجو میکردم.
با بررسی نظرات و عقاید نویسندگان و محققان
یاد شده، چنین نتیجه گرفتم که: برای علاقه مند نمودن دانشآموزان به
فعالیتهای درس ریاضی، علاوه بر این که، باید از روشهای متنوع تدریس
بهرهمند میشدم، استفاده از امکانات مناسب و غنی سازی محیط یادگیری را،
جهت آموزش مفاهیم ریاضی، مد نظر قرار داده، همچنین لازم بود، دقّت و تمرکز
فراگیران را نیز پرورش میدادم. این نکات مهم، کلی بوده و باید روشهای
گوناگون را، جهت انجام هر یک از این موارد به کار میبردم. پس لازم بود به
مطالعهی چند پژوهش مرتبط با پژوهش خود، پرداخته و نتایج حاصل از پژوهش و
تحقیقات قبلی را بررسی میکرذم.
پیشینه ی عملی:
در این بخش به برخی از عناوین، یافتهها و نتایج پژوهشهای در عمل اشاره میگردد.
با توجه به این نکته، که اهمیت دادن
دانشآموزان به
نقش ارزشیابی توصیفی در ارزیابی یادگیری دانش آموزان
اقدام پژوهی /
- عنوان : نقش ارزشیابی توصیفی در ارزیابی یادگیری دانش آموزان /
چکیده
در این مجموعه سعی شده که نگاهی کوتاه و گذرا درارزشیابی کیفی یا توصیفی داشته باشیم و تلاش کرده ایم تا بتوانیم همکارانی را که با این ارزشیابی آشنایی ندارند و یا ابزار و روشها را نمی دانند تا حدّی یاری دهیم. در این مباحث ابتدا در خصوص ارزشیابی و اهداف آن و اعتبار و اهمیّت ارزشیابی سخن به میان آمده دسته بندی ارزشیابی ها را داریم و با توجه به اهمیت ارزشیابی تکوینی و ارتباط داشتن این ارزشیابی با ارزشیابی توصیفی سعی شده تا اهداف و اهمیّت ارتباط آن بیان شود.بعد از این موارد به بررسی ارزشیابی کمّی و کیفی و تفاوت آنها و ارزشیابی توصیفی و کاربرد وابزارهای آن صحبت شده و راهکارهای مناسب جهت چگونگی استفاده از ابزارها و نتایج حاصل از ارزشیابی توصیفی ارائه شده است.