مرزهای آشنایی قبل از ازدواج

حد و مرز آشنايي پيش از ازدواج

تا چندی پیش، روال بر این بود.
دختر و پسری که به اصطلاح دم‌بخت بودند و قصد واقعی آنها ازدواج و تشکیل
خانواده بود از طریق والدین، اقوام، آشنایان یا همسایگان به یکدیگر معرفی
می‌شدند. پس از تماسی تلفنی با خانواده دختر و طرح چند سوال کلیدی در مورد
سن، تحصیلات، طبقه فرهنگی، عقاید و… قرار جلسه اول گذاشته می‌شد. ​

طی جلسه اول آشنایی که
خواستگاری نام می‌گرفت، دختر و پسر یکدیگر را می‌دیدند و پس از توافق اولیه
با نظارت والدین مراحل آشنایی با ضوابط خاصی انجام می‌گرفت، اما در جامعه
کنونی ما تعدادی از ازدواج‌های نسل جوان بر پایه آشنایی قبل از خواستگاری
شکل می‌گیرد و خیلی‌ها این نوع آشنایی را ملاکی برای انتخاب همسر ایده‌آل
خود می‌دانند، اما سوال اینجاست آشنایی قبل از ازدواج تا چه حد تضمین‌کننده
یک زندگی مشترک موفق خواهد بود و چه حد و مرزهایی باید در آن رعایت شود؟
​حسین بهشتی، کارشناس دینی به این پرسش پاسخ می‌دهد. ازدواج در سه مرحله
شکل می‌گیرد: آشنایی، نامزدی و عقد. به طور معمول و سنتی آشنایی از طریق
خواستگاری آغاز می‌شود. در این روش پدر، مادر یا خواهر پسری که قصد ازدواج
دارد با توجه به خصوصیات خانوادگی، اخلاقی، فرهنگی، مذهبی و… دختری را
انتخاب می‌کنند. البته این انتخاب با نظر و موافقت پسر همراه است و اغلب
این نوع خواستگاری‌ها به ازدواجی موفق ختم می‌شود.

آشنایی بی‌ضابطه، رابطه‌ای بی‌سمت و سو


حسین بهشتی ادامه می‌دهد: حال اگر این آشنایی
از طریق خود پسر یا دختر، قبل از مراسم خواستگاری صورت گیرد نه‌تنها صحیح و
پسندیده نیست، بلکه در اغلب موارد مفید و موفق هم نخواهد بود. او با اشاره
به این که آشنایی قبل از خواستگاری رابطه‌ای بدون تعهد، سطحی، ظاهری و
بدون سمت و سو است، می‌افزاید: روابط حاکم در این نوع آشنایی‌ها اغلب
رویایی، فانتزی و براساس احساسات و هیجانات عاطفی دختر و پسر شکل می‌گیرد و
هرچند که برای دو جنس مخالف دلنشین و شیرین است، اما مبتنی بر واقعیت
نبوده و کاذب است. در این روابط، عشقی مجازی حکمفرماست که واقعیت خارجی
ندارد. این کارشناس دینی توضیح می‌دهد در این نوع آشنایی‌ها اغلب پسرها قصد
ازدواج نداشته و معمولا از دادن تعهد ازدواج طفره می‌روند. این افراد
بیشتر به فکر کامروایی خود هستند و برای رسیدن به آن آشنایی را طولانی کرده
و نمی‌گذارند ​رابطه از آشنایی فراتر رود. او تاکید می‌کند: اگر این نوع
آشنایی‌ها به ازدواج ختم شود اغلب ناموفق بوده و با طلاق به شکست منتهی
می‌شود.

آشنایی با ضابطه، دوران شناخت اولیه

پس از خواستگاری، دوران
آشنایی شروع می‌شود. این دوران بنا به گفته بهشتی، نباید از سه یا چهار
جلسه بیشتر به طول انجامد. او می‌گوید: ​طی این جلسات دختر و پسر و
خانواده‌هایشان تا حدودی با لایه‌های سطحی شخصیت یکدیگر آشنا می‌شوند.

این آشنایی نوعی شناخت
اولیه و پیش‌زمینه دوران نامزدی است. این دوران اگرچه به قصد ازدواج شروع
می‌شود اما به این معنی نیست که الزاما به وعده ازدواج و نامزدی ختم شود.
چراکه گاهی در همین چند جلسه خانواده‌ها پی به حقایقی برده و حاضر به ادامه
این رابطه نیستند. بنابراین آشنایی بین دختر و پسر باید ارتباطی هدفدار و
با اطلاع خانواده‌ها باشد. به گفته بهشتی طبق احکام شرعی دختر و پسر در این
دوران می‌توانند برای یکبار بدون حجاب ضروری به مشاهده اندام و ظواهر
یکدیگر پرداخته تا نداشتن آگاهی در این مورد، منجر به نارضایتی زوجین در
آینده نشود .

نامزدی، آشنایی را عمیق‌تر می‌کند

زمانی که دختر و پسر در
چارچوب خانواده قدری باهم آشنا و مصمم به ازدواج شدند دوران نامزدی شروع
می‌شود. دوران نامزدی با وعده ازدواج شروع و با عقد به پایان می‌رسد و
حداقل خانواده دختر و پسر از آن آگاه هستند. در این دوران تعهد افراد به
یکدیگر زیادتر، ارتباطات بیشتر و شناخت‌ها عمیق‌تر شده و افراد خانواده،
فامیل و دوستان در این رابطه وارد می‌شوند. در این دوره می‌توانیم با
نمونه‌ای از زندگی مشترک و آینده خود روبه‌رو شویم و درستی و نادرستی
تصورات و ذهنیات خود را از یکدیگر ​ اصلاح کنیم. بنا‌به گفته بهشتی به طور
میانگین 4 تا 6 ماه فرصت مناسبی است که دختر و پسر و خانواده‌هایشان باهم
آشنا شوند. او تاکید می‌کند. این دوران نباید طولانی شود، چراکه یا موجب
وابستگی کاذب و غیرمنطقی شده​ یا اغلب موجب دلزدگی می‌گردد. بنابراین اگر
خانواده‌ها در این مدت شش ماه متوجه شدید ​نظرها و اعتقاداتشان از هم دور
است باید هرچه زودتر قبل از هرگونه وابستگی عاطفی بین دختر و پسر به این
دوران خاتمه دهند.

برخی افراد بر این
باورند که شش ماه فرصت بسیار کوتاهی برای شناخت شخصیت واقعی افراد است، اما
روان‌شناسان می‌گویند: چه تضمینی وجود دارد که پس از یک سال یا بیشتر
شناخت طرفین از هم کامل شود. گاهی گذر زمان چیزی را عوض نکرده و فقط
وابستگی عاطفی کاذب به وجود می‌آورد. نوعی وابستگی که موجب نادیده گرفتن
تضادها و تفاوت‌های شخصیتی دو طرف خواهد شد.

ترس از نامزدی ممنوع

برخی خانواده‌ها با این
عقیده که چون نامزدی رسمیت ندارد و ممکن است پسر، دختر را رها کند یا اسم
روی دختر بماند، دوران نامزدی را به بعد از عقد رسمی موکول کرده و این
دوران را درفاصله بین عقد و عروسی قرار می‌دهند، اما حسین بهشتی با بیان
نادرست بودن این عقیده می‌گوید: شناختی که در دوره آشنایی، نامزدی یا عقد
به دست می‌آید با یکدیگر متفاوت بوده و باید برای داشتن یک ازدواج موفق
هرکدام از این مراحل را در مدت زمان توصیه شده طی کرد.

در واقع شناخت‌های عمیقی
که در دوران نامزدی تجربه می‌شود برای دختر و پسر این فرصت و امکان را
فراهم می‌کند که اگر متوجه نبود تفاهم یا تضادی در یکدیگر شدند قبل از وقوع
عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه یکدیگر، وعده ازدواج را منتفی کنند.
نامزدی یک فرصت است و نباید از این فرصت ترسید. هزینه‌های عاطفی، اقتصادی و
اجتماعی جدایی در نامزدی بسیار کمتر از جدایی پس از عقد است.

حدود نظارت در دوران نامزدی


دوران نامزدی باید با نظارت همان افرادی که
از نامزدی باخبرند یعنی پدر و مادر دو طرف صورت گیرد. مهم‌ترین حریم نامزدی
رابطه جنسی است که اگر برقرار شود فضای نامزدی از حالت طبیعی خارج و جدایی
سخت می‌شود. بهشتی با اشاره به این که در این دوران نباید هیچ‌گونه ارتباط
جسمانی و پنهانی برقرار شود، می‌افزاید: در دوران نامزدی دختر و پسر تحت
نظر و با توافق خانواده‌ها با حفظ ادب و مراعات ارزش‌های اخلاقی می‌توانند
با خانواده‌های یکدیگر رفت و آمد کرده و در حد و مرز مشخصی با هم صحبت کنند
یا بیرون بروند تا یکدیگر را بشناسند. این کارشناس دینی می‌افزاید: در این
دوران به جای ایجاد روابط احساسی و هیجانی باید به تحلیل ملاک‌های اصلی
زندگی پرداخت و از نظرات یکدیگر باخبر
شد.

از مشاور ازدواج کمک بگیرید


مشاوره با کارشناسان دینی، دختر و پسر را به
وظایف شرعی خود در قبال همسر و فرزند در طول زندگی مشترک آگاه می‌ کند و
شرکت در کلاس‌های آموزشی ازدواج می‌تواند زوجین را در برقراری یک ارتباط
عاطفی و روابط صحیح زناشویی هدایت کند. به گفته کارشناس صاحب‌نظر گفت‌وگو
در مورد سنجش میزان تمایلات جنسی در دوران نامزدی به منظور جلوگیری از
نارضایتی جنسی پس از ازدواج نه‌تنها جایز نیست، بلکه ملاک درستی برای سنجش
تمایلات نخواهد بود. دختر و پسری که هنوز وارد زندگی زناشویی نشده‌اند و
تجربه و شناخت کاملی از تمایلات جسمی، جنسی و عاطفی خود ندارند، نمی‌توانند
در مورد میزان یا شدت این نوع تمایلات تصمیم‌گیری کنند. در این زمینه
مراجعه به کلاس‌های آموزشی و مشاوران خانواده کارساز خواهد بود.





ازدواج با مهرطلب ها مجاز است؟

مهرطلبی یک تیپ شخصیت است که اگر شدید
باشد، می تواند به اختلالات شخصیتی نزدیک شود. اما این تیپ حتی اگر شدید هم
نباشد باز برای ازدواج دردسرهای زیادی درست می کند.

ازدواج با
مهرطلب ها، یعنی همیشه بدهکار بودن، همیشه منبع تغذیه روانی فرد دیگر بودن و
البته از دست دادن استقلال کامل! این مطلب را بخوانید تا هم مهرطلب ها را
بیشتر و بهتر بشناسید و هم بدانید که چرا در ازدواج با افراد مهرطلب باید
احتیاط کرد.

یک رابطه فرسایشی
مهرطلبی
یکی از انواع تیپ های شخصیتی است که متاسفانه در فرهنگ ما به عنوان نوعی
رفتار پسندیده شناخته می شود و دقیقا همین موضوع یعنی همین طرز تلقی که
نسبت به افراد مهرطلب وجود داشته و اشتباه گرفتن آنها با افراد مهربان یا
دلسوز، مشکلات بسیار زیادی را ایجاد کرده است. در ابتدای آشنایی با یک
مهرطلب، ممکن است خیلی تحت تاثیر محبت بی حد و مرز او قرار گیرید اما همین
که وارد یک رابطه جدی و ازدواج با او شوید، می بینید که همه چیز بسیار طاقت
فرساست. کم کم همه خونتان، انرژی، فردیت، هویت، آرامش و امنیت تان مکیده
می شود ولی چون همه چیز در قالب مهربانی اتفاق می افتد، نمی توانید به
راحتی از فرد مهر طلب فاصله بگیرید.

مهرطلب کیست؟
تیپ
های مهرطلب یا کمک کننده آنهایی هستند که مرتب به فکر دیگران اند. خودشان
را به آب و آتش می زنند تا به دیگران کمک کنند. توانایی نه گفتن ندارند و
همین موضوع سبب می شود که همیشه گوش به فرمان دیگران باشند. در نهایت
احساسات تخریبی و بسیار بدی را تجربه می کنند.

نیاز بسیاری به محبت و توجه دیگران دارند. رفتار آنها الگوهای تاییدطلبانه و توجه طلبانه بسیاری دارد.
از طرد شدن و تنها ماندن به شدت می ترسند.
وابستگی و اتکای بیش از اندازه به دیگران دارند.

اعتماد به نفس و عزت نفس شان بسیار پایین است، همین مساله را باید به عنوان محرک اصلی رفتارهای تاییدطلبانه در نظر گرفت.

مهرطلب ها نیاز به تایید دائمی دیگران
دارند و اگر کار یا رفتارشان توسط دیگران تایید نشود، احساس رضایت و آرامش
نمی کنند. آنها عقاید مشخصی در مورد موضوعات ندارند و بیشتر ترجیح می دهند
با تملق گویی دیگران را تایید کنند. افراد مهرطلب از طلب کردن حق خودشان
پرهیز می کنند چون از اینکه بخواهند حقشان را بگیرند خجالت می کشند و شرم
می کنند.

مهرطلب ها از مقاومت آشکار و مستقیم
در برابر دیگران به طور جدی اجتناب می کنند. از اظهار عقیده و نظر خود
پرهیز می کنند. اساس کار مهرطلب ها، اطاعت و فرمان برداری از دیگران است.
آنها برای حفظ رابطه با دیگران، در هر شرایطی خودشان را مجبور به معذرت
خواهی می کنند. آنها مراقبت و رسیدن به خودشان را در زمره رفتارهای
خودخواهانه در نظر می گیرند و از آن پرهیز می کنند.

مهرطلب ها در بعضی مواقع بسیار پرتوقع
می شوند و از دیگران انتظار دارند که کارهای خاصی را برایشان انجام دهند.
این افراد نمی توانند حرف هایی را که توی دلشان هست به دیگران بزنند،
بنابراین همیشه عصبانیت خود را از دیگران توی دلشان نگه می دارند و در
مقابل نسبت به خودشان احساس خشم می کنند که چرا نمی توانند حق خود را از
دیگران بگیرند! البته فکر نکنید که این خشم همین جا به اتمام می رسد بلکه
این عصبانیت به دشمنی آنها با خود و دیگران ختم شود و حتی می تواند تاثیرات
منفی بر روی اعتقادات آنها به خدا نیز داشته باشد چون با خودشان فکر می
کنند که این تقدیر بد فقط شامل حال آنهاست!

 

ازدواج با فرد مهرطلب

ازدواج با مهرطلب ها، یعنی همیشه بدهکار بودن

 

فرق مهرطلبی و مهربانی
آیا
مهربانی هم ناشی از مهرطلبی است؟ خیر! فرد مهربان شخصیتی متعالی و کمال
یافته است، او به دیگران مهر نمی دهد که سرویس و خدمات دریافت کند و از
دیگران توجه گدایی نمی کند، بلکه این کار را می کند تا از دادن مهر به
دیگران لذت می برد و این کار را قلباً انجام می دهد.  در حالیکه فرد مهرطلب
به دلیل عزت نفس پایین خود را با چاپلوسی و مهربانی کردن به دیگران بالا
می برد و در مقابل دیگران احساس حقارت می کند و در نهایت تبدیل به فردی
مردم گریز می شود چون آن چیزی را که به عنوان مهر به دیگران داده، هیچ وقت
دریافت نمی کند.

فرد مهربان از رضایت و خشنودی دیگران
لذت می برد و رشد می کند اما فرد مهرطلب به دنبال هر محبتی عذاب می کشد و
خودخوری می کند. از سوی دیگر فرد مهربان در قبال لطف و محبتی که به دیگران
دارد، انتظاری از آنها ندارد بلکه بسیار هم خوشحال است که چنین فرصتی در
اختیارش قرار داده شده تا با مهربانی در حق دیگران رشد معنوی بیشتر شامل
حال خودش بشود.

اگر با یک فرد مهرطلب آشنا شده اید…
پیشنهاد
می کنیم به ازدواج با او فکر نکنید. افراد مهرطلب با محبت و وابستگی بیش
از اندازه شان به شما احساس گناه و عذاب وجدان می دهند. آنها شما را فرسوده
کرده و در صورت ترک شدن، با تهدید مثل تهدید به خودکشی سعی در کنترل شما
دارند.

بهترین کاری که در مقابل یک شخصیت
مهرطلب می توانید انجام دهید این است که رابطه خود را با او کاهش دهید.
پاداش ندادن و تعریف نکردن از رفتارهای اشتباه ولی به ظاهر عاشقانه او باعث
می شود رفتار مهرطلبانه تقویت نشود. سپس کم کم خود را از او دریغ کرده،
دور شوید. بعد از مدتی ممکن است خود شما معتاد گرفتن این محبت شوید و برای
فاصله گرفتن از او، احساس عذاب وجدان کنید. پس توصیه می کنیم به ازدواج با
فرد مهرطلب فکر نکنید چون رابطه عاطفی با آنها یک سیستم معیوب است که مرتب
آزارتان خواهد داد و شما را در چرخه ای عذاب آور غرق می کند.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top