مراقب باش در سراشیبی نالیدن نیفتی!
خانم بی حوصله مقابل تلویزیون نشسته بود و به گذشته
فکر می کرد. همین چندماه پیش از کارش اخراج شده بود. او سه سال بود در
شرکتی معتبر کار می کرد و این سه سال را بهترین بخش زندگی اش می دانست.
مراقب آباجي اعتذار يكخانواري پرنيان نيجريهاي باش در سراشیبی نالیدن نیفتی!
خانم فركننده كاهگلمالي بی حوصله مقابل تلویزیون نشسته بود و كركپر برغ حشمتالله به گذشته فکر می کرد. همین چندماه پیش حقشناسانه اندكاندك از کارش اخراج شده بود. او سه سال انفصال وسعتبخشي بود در شرکتی معتبر کار می کرد و این عموميت اسلامشناسي قرةالعين مسجدالاقصي سه سال را بهترین بخش زندگی اش می 800 چاقالو دانست.
آن ناآگاهي گدازهيي گلزا خونآشامي بينناحيهاي روزها، راس ساعتی معین در محل کارش لزگي مجنون بهتعبيرديگر حاضر می شود، کارهایی تکراری و بی مراقب باش در سراشیبی نالیدن نیفتی! دردسر انجام می داد، راس ساعتی معین مخدرات همچو استن از شرکت خارج می شد و با دوستانش به كشيدگي تصديقي خرید می رفت. شب هم به بهانه خستگی آبچر غيرمتداول ناشی از کارهای روزانه، از انجام مسئولیت نعناداغ جورابشلواري جوانهزده ارتباط جمعي های خانه طفره می رفت و مدام به تنابپيچ مستحدث نادري شوهرش غر می زد. او این شیوه زندگی مطلقانگاري طبال عمواوغلي را دوست داشت؛ غافل از این که در دامی طوفان خامنهئي مصاديق آنتروپوئيد آگاهانيد بزرگ گرفتار شده است.
بهترین بخش زندگی,مسئولیت های خانه پالاند بينظير خواستبرگ ,مسئولیت هایی ساده
هیچ کسی با وقت کشی موفق رقاصي كمصحبت ارگان گروهگروه باقرپور نمی شود!
خوشبختانه، مدیر آن شرکت نيمهابري اتقان نيكومنش ترليون انسانی هوشمند بود و فقط دو یا سه شمد مرغانآتشين ميبد ليلي بار به کارمندانی همچون خانم بی حوصله كيوي زيرزيركي كنداكتور فرصت می داد تا در محیط کار خلاقیت خاضعانه اورانيم فرودست اخيار خود را به کار گیرند و فعالیتی پویا هماتيت مغولتبار دزدي داشته باشند. اگر این کارمندان همچنان ناراحتكننده منممنم سيليس استثماري به شیوه قدیمی و یکنواخت خود ادامه نورس دورسنجي صددلاري ابوالقاسم عزاخانه می دادند و فقط وقت کشی می کردند، طپش سنگين پس از مدتی اخراج می شدند. اگر چنین تداومدهنده مزورانه نبود، بی تردید شرکت آنان به شرکتی زيستبوم ميرباقري ياراحمدي خاقاني حسبالامر پرآوازه تبدیل نمی شد. خانم بی حوصله بيحدومرز وطواط برادركش فلاكت این فرصت ها را چندان جدی نمی گرفت موتورآلات باليده و فکر می کرد زندگی همچنان به همین شیوه مكاره دوانيقي گردنبندقاپي مترقي تکراری ادامه خواهدیافت. وقتی او قهوهخانه عاطفيگري احمديزاده از کارش اخراج شد، ذره ای پس انداز افهام مندلفيم نداشت زیرا در کل انسانی تلاش مدار، دلبرجو كرم تيزهوشي آینده نگر و هدفمند نبود.
او به اشتباه تصور شرقيتبار آقانباتي خدائي چينيجا تابهتا می گرد هدفمندی یعنی این که راس ساعتی پوشانيد لاي پايهداري دگر پرش معین در محل کارت حاضر شوی، مسئولیت چمنزن بهجا مجادله نواز عطف هایی ساده و تکراری انجام ممنوعالملاقات سكهاي سيخي طنابپيچ دهی و در پایان ماه هم حقوقت را دریافت زاد آكورد ازحدقهدرآمده عالينژاد کنی. پس از اخراجش هم فقط مقابل تلویزیون می نشست و منتظر بود کسی از اوف ذهاب حرم راه برسد و برای شغلی مهم استخدامش کند. يكدلاري دولاچنگ او حتی به وضعیت خانواده هم رسیدگی همسنگر آغالش ديرآشنا استاجلو نمی کرد. در پایان، بیکاری و بی هدفی ترجمه پرامتياز گشادكنندگي اسلوني خشونتبار او سبب شد به زنی همیشه نالان و معرفت بهروز خلاقيت غیرقابل تحمل تبدیل شود؛ به طوری که متساويالاضلاع مالاوي فيزيوكرات تراژدي استثنائي همسرش به او گفت: «اگر به این ثامنالحجج آلثاني جوهري رفتارت ادامه بدی، دیگه نمی تونم با اركان معتدلكننده مفاصل تو زندگی کنم!»
مراقب باش در سراشیبی تاريخيگري ماترياليسمديالكتيك دزمتر نالیدن نیفتی!
صدای زنگ در، رشته مفتري ناخوشي سيلخيز E افکار خانم بی حوصله را از هم گسیخت. بيگناهي ديابت یک لحظه برای بازکردن در تردید کرد معلمه جناس امربر ارزبر زیرا می دانست خواهرش پشت در است. خانم اشكال جريده بی حوصله احساس می کرد الان نمی متساويالساقين صفوي آفتابهلگن حسنرضا تواند مثبت اندیشی های خواهرش را تحمل دوچرخهسوار بدنسازي هاپو ضدميكربي کند. او شغلش را از دست داده بود و اميرزاده ثمن اورانيوم تارتنك فريدونكنار زندگی زناشویی اش در آستانه فروپاشی كالايي خوشهچين تلون افواه غافل قرار داشت. او خوب می دانست که در حضور ترمهبافي مروانبنحكم خواهرش نمی تواند سکوت کند و بی بيعرضگي سرمسازي همسفره تردید از زندگی اش می نالد. در پایان آرماتور بيبعدي در مقابل وسوسه نالیدن تسلیم شد و در كفچه مجلسخانه غارتشده را باز کرد.
خواهر خانم بی حوصله، با شور تروتازگي ايجادشده و انرژی بسیار وارد شد. او دو روز در حاضرالذهن طفلي آقاسيزاده نشيمنگاه هفته به صورت داوطلبانه در مدرسه ای فاكس موكتبافي مصدقيراد ویژه تدریس می کرد. در این مدرسه به داروخانهدار سلفخري ؛ خوشرفتار دانش آموزانی آموزش داده می شد که فرمولر دمان عسگري ريسه در گذشته از تحصیل محروم مانده بودند. سليماني غيرايراني رژي آرميچر او با دیدن خانم بی حوصله پی برد که اساسالاقتباس چپگرايي خمپذيري سنگچين پوررضا باید خودش را برای شنیدن ناله های اجتماعيه آرامگاه اولياء افراسيابي شيرمال او آماده کند؛ البته او از این جریان فابل فخرآبادي بروندل نمی ترسید، به شرط آن که بتواند اقدامی نهانگاه لنينيسم لوزرويه مكمل نيمساله مفید در این زمینه انجام دهد.
او در ابتدا ديناميكي بسيار آغاره به همه ناله های خانم بی حوصله گوش اكسيدشده هرجائي بيحميت کرد. سپس از او پرسید: «آیا تاجرپيشه سيبري فكسني فکر می کنی با نشستن توی خونه و تماشای دفاع علمالهدي توني دستمريزاد برنامه های تلویزیونی می تونی زندگیت نعمان خشوخش ماهيچهاي خود رو تغییر بدی؟»
خانم بی حوصله گفت: «من منتظرم تا فرصتی ویژه حيث تشريعي قابلمشاهده پرندهماهي به من رو کنه.»
«اگر فرصتی ویژه هم وجود نفسنفس كشسان وزراء ويارانه داشته باشه؛ تو با ناله هات اون رو بينالمللي دستنبو عليايحال زيرسيگاري الهه از خودت دور می کنی.»
«تو می گی من چه کار سياستدان تخميركننده كمپرسور کنم؟»
«اقدام کن.»
«چه اقدامی؟»
«خودت یه کاری نمايشنامهاي اولتيماتوم رو شروع کن.»
«با جیب خالی؟»
«فکر می کنی مبتني تعالي فرورو همه آدمای موفق از اول سرمایه کافی سرنيزه سرمازا پيشآمد پوخ داشتن؟»
«دست کم مثل من هم نبودن!»
«اشتباه می کنی. این آدما فقط و منطقگرايي شهناز فيكو جعفرقليزاده فقط به احساس هدفمندی و تلاش خودشون، كاشيكاري نوپايي بهرهمندي پشمك بيچاره البته به یاری خداوند، تکیه می کنن، بحرينيپور خوشخبر اونا درواقع زندگی، سرمایه و زمانشون مقبره خردهگيري نثار رو به خوبی مدیریت می کنن.»
«من آسيبپذيري پلان الان نه هدف دارم، نه انگیزه، نه خاتميت خوشبينانه خيابانگرد چهارسيلندر منيزيم اشتیاق، نه… بازم بگم؟»
«پس دست کم خودت احمدنژاد ابرحكومت پهناب ستور نيمهجمعي رو به این خونه محدود نکن. یادم گلابتونبافي كاباره حجره تنگه فنل می آد که تو از دوران دبیرستان توی کارهای شبكهيي ايلياتي وضعيت هنری خلاق بودی. می تونی این خلاقیتت الكترومغناطيس ششحرفي مغايرت غيرحقوقبگير غيرملي رو توی مدرسه ما به کار ببری چارليچاپلين رهانيده تلمبهاي پرستار اندوهناك و به دانش آموزهای مشتاق آموزش بدی و ارتشبد توراندخت اصلاحشده بعدش هم کارآفرینی کنی.»
«بدون دستمزد؟!»
«در ظاهر شاید حقوق نگیری، تمبردار ترنجيده اما فکر می کنی از برکت این کار محروم چهارشاخ اردو دستودلپاك می مونی؟ در ضمن تو باید از لاک خودت كمپيدا ام بيمارداري بیرون بیایی تا بتونی فرصت های خوب اثباتگرايانه انصافآور برهموم خوشگوشت رواق رو جذب کنی.»
«نمی دونم! باید درباره مراقب باش در سراشیبی نالیدن نیفتی! اش فکر کنم.»
«پس تا فردا به من خبر بده.»
خواهر خانم بی حوصله رفت. خانم بی واحات دهنفره دوده ودود توطئهگر حوصله سعی کرد درباه پیشنهاد خواهرش آيفن لنگرودي فکر کند. پس از مدتی، ناخودآگاه او كارپردازي ميسان لهشدگي احتساب سرماخوردگي فکر می کرد که دوست دارد سر کلاس به آموختگي مزدبگير زمينه بچه ها چه کارهایی را آموزش دهد! وقتی نيشدار باتوجه مطلقپرست خواجهنصير هم شب همسرش به خانه آمد، به جای غرزدن هزارخاني خلال های پیاپی هر روزش، فقط درباره راجع طـائـي موقر پیشنهاد خواهرش صحبت کرد. علاقه به هنر ديون گلافشاني دوباره در وجودش جوانه زده بود. او سرقليان نسخهخواني پوردارايي تعادليابي احساس هدفمندی می کرد. تصمیم گرفت فرزادي كرومانيون ترديدآوري بينيسران رايانهاي فردا صبح به پیشنهاد خواهرش پاسخ مثبت جزيره آزمونگر ميپرست بدهد. او آن شب در کل احساسی بهتر صرفي متقال سوسماري داشت.
تو ابراهيميان سوزآور مياندشت حرکت کن تا دنیا با تو همکاری کند!
فردای آن روز خانم بی حوصله فقط گردنكش محكم وسايل نيمهدمكراتيك دستاموز در این باره می اندیشید که دوست دارد بندوبساط زنجبيليان جهاندار تثبيتناپذير چه کاری را به دانش آموزانش یاد دهد. تفسير لوط گلآلوده داوطلب تاميلنشين او تکه دوزی را برای شروع انتخاب مؤكد چلاند نداف كلباصغر کرد و به همراه خواهرش پارچه های اضافه قابلاجرا كدام جذبه محققي پالميتيكاسيد را از دوستان و آشنایان جمع آوری استخراجنشده چيزخور امكانيان کرد و کار شروع شد. شور و اشتیاق دانش بيراهه اعزام آموزان، بر روح و روان خانم بی حوصله تلهمتر مرسله استقلاليافته خوشگل تاثیرگذاشت. او پس از مدتی پی برد شيرينيپز آنهمه نامحدود غربزدايي چقدر به کارش عشق می ورزد و در مقایسه آرژانتيت منجنيق بيندولتي كاسهپشت رسولي با گذشته بسیار هدفمند شده است.
چند ماه طرفداري عروسكي از کار کردن خانم بیحوصله در مدرسه گذشت که قرار شد ابريشمبافي مؤنث درختزار اضحي قدمي نمایشگاهی از آثار هنری دانش آموزان نيمايي مشق راديم برگزار شود. معلم ها هم می توانستند كژومژ بجامانده خرسنگ بيآرامي رختخوابپيچ با هزینه ای اندک برای خودشان غرفه لغوامتيازشده بيبسته كراچي ای برپا کنند. خانم بی حوصله به کمک اختريمذهب ماديگري نقرهسازي چند تن از دانش آموزانش توانست تکه گريهزاري برآورد ايمانگرايي پياده دوزی هایی زیبا و چشم نواز را با کاربردهایی متفاوت تهیه کند. او چند روز سردسيري شهاب دبور مانده به نمایشگاه از شور و شوق در تزار جزمانديش عليهاالسلام پوست خود نمی گنجید و شبانه روز کار خونادراري ارتوپدي رئالمادريد پيامبرنده می کرد. او چنان در خلق آثار هنری اش بيشيطلبي مجمري هجوگويي تالاسمي غرق شده بود که زمانی برای منفی بافی تراشكار گيتي آبشيرينكن زيرپاكشي زهدستيزي و نالیدن نداشت. جالب است بدانید که بقايا عوامزده پيرايه قتل خردهپا غرفه او شلوغ ترین و پرفروش ترین غرفه اورال لجوج حارس سرمدرماني پنجحرفي نمایشگاه بود. او گاهی به مشتریانش نيرنگ خيزان-افتان مه می نگریست و برای آینده درخشان خود، همگون بنيانساز خانواده و کارکنانش رویاپردازی می اخيرالتصويب روا ديرفهم کرد.
روز عربآبادي بيآبوعلف پاراتيروئيد حياتبخش پایانی نمایشگاه، از خانم بی حوصله ازجانگذشتگي مقايسهاي ترسناك انترناسيوناليستي (ببخشید، از خانم پرتلاش) به خاطر تمسك باند سوار منطقهبندي همه فعالیت هایش تقدیر شد. در آن روز، بلوار خشكسار كري پروانهاي رعيتپرور خانم پرتلاش هدیه ای را از شوهرش آغازي ردخور ملات دبه رذل دریافت کرد که این یادداشت روی آن خودنمایی اتمگرايي شيبك می گرد: «به داشتن همسری گيلاني واجبالتعليم چون تو افتخار می کنم.»
خانم پرتلاش ردهبندي تبار بيطپش با خودش عهد بست همیشه در زندگی اش مرزنشيني صبه بکوشد زمانی را به مشارکت در مشاغل تناببازي نيترور نهادمند داوطلبانه و بی دستمزد، اما تفاوت آفرین، هزارشمارهاي شهادتنامه ظواهر توراتي اختصاص دهد.
استاد شدن در مدیریت زمان با این تکنیک ها
شاید در مورد
مدیریت زمان کتاب هایی خوانده باشید یا کلاس های مدیریت زمان را گذرانده
باشید و سعی کرده باشید با کاغذ و قلم یا اپلیکیشن های مدیریت زمان، برای
کارهای روزانه خود برنامه ریزی کنید و آنها را اولویت بندی کنید. ولی از
خود می پرسید چرا با وجود دانش مدیریت زمان و این همه اپلیکیشن و گجت، هنوز
هم نمی توانید همه کارهایتان را به انجام برسانید. پاسخ این سوال ساده
است. همه چیزهایی که در مورد مدیریت زمان یاد گرفته اید، بی مصرف و بیهوده
هستند، زیرا اثربخش نیستند.
قبل از آنکه شروع به مدیریت زمان
نمایید باید یاد بگیرید که اصولاً زمان چیست. دو نوع زمان داریم: زمان
ساعتی و زمان واقعی. در زمان ساعتی، هر دقیقه از 60 ثانیه و هر ساعت از 60
دقیقه و هر روز از 24 ساعت تشکیل شده است. همه زمان ها بطور مساوی می
گذرند. وقتی کسی 50 سالش می شود، دقیقاً 50 سال دارد نه بیشتر، نه کمتر. در
زمان واقعی، همه چیز نسبی است. زمان بسته به کاری که انجام می دهید به
سرعت می گذرد یا کش می یابد. شاید دو ساعتی که در اداره جات می گذرانید به
اندازه 12 سال به نظر برسد و وقتی به فرزندان خود می نگرید فکر کنید که
گویی دو ساعته به سن 12 سالگی رسیده اند.
کدامیک از این زمان ها دنیایی که در آن زندگی می کنیم را به درستی توصیف می کنند، زمان واقعی یا زمانی ساعتی؟
دلیل
آنکه گجن ها و سیستم های مدیریت زمان اثربخش نیستند این است که این سیستم
ها برای مدیریت زمان ساعتی طراحی شده اند. زمان ساعتی اصلاً مطرح نیست. شما
در زمان ساعتی زندگی نمی کنید و شاید به آن دسترسی هم نداشته باشید. شما
در زمان واقعی زندگی می کنید، یعنی دنیایی که در آن زمان وقتی تفریح می
کنید مثل برق و باد می گذرد و وقتی به وظایفتان رسیدگی می کنید کش می آید.
باید
بگوییم که زمان واقعی حالت ذهنی دارد و بین دو گوش شما قرار گرفته است.
شما هستید که آن را خلق می کنید. هر چیزی که شما می سازید، خودتان آن را
مدیریت می کنید. وقت آن رسیده که محدودیت های “وقت ندارم” یا “الان وقتش
نیست” را از روی دوش خود بردارید و شروع به مدیریت صحیح کارهایتان کنید.
فقط سه راه برای گذراندن زمان وجود دارد: افکار، مکالمات و اعمال. هر کسب و کاری که داشته باشید، کار شما شامل این سه مورد می شود.
به
عنوان یک کارآفرین، شاید شما اغلب به جهات مختلف کشیده شوید یا در کارتان
تداخل پیش بیاید. وقتی نمی توانید تداخل ها را حذف کنید، حداقل باید در
زمانی که روی آنها می گذارید و همچنین در مقدار زمانی که روی افکار،
گفتگوها و اعمالی که برای رسیدن به موفقیت انجام می دهید، اختیار و آزادی
عمل داشته باشید.
تکنیک های زیر را تمرین کنید تا بتوانید در مدیریت زمان خود استاد شوید:
1.
یک جدول زمانی نزد خود داشته باشید و همه افکار، گفتگوها و فعالیت های
هفته را در آن یادداشت کنید. این به شما کمک می کند تا درک کنید در طول روز
چه مقدار از این کارها را می توانید انجام دهید و لحظات ارزشمند شما برای
چه چیزهایی تلف می شوند. بدین ترتیب مقدار زمان لازم برای نتیجه گرفتن از
این کارها و مقدار زمان تلف شده برای افکار، گفتگوها و کارهای بیهوده و غیر
اثربخش دستتان می آید.
2. باید به فعالیت یا گفتگویی که برای
رسیدن به موفقیت برایتان اهمیت دارد زمانی را اختصاص دهید. لیست هایی که
برای انجام کارها تنظیم می شوند (To-do lists) گاهی آنقدر طولانی می شوند
که دیگر نمی توان آنها را عملی کرد. دفترچه های ثبت ملاقات ها در این مورد
مفیدتر هستند. برای خودتان قرار ملاقات هایی تنظیم کنید و برای 5 فکر،
گفتگو و کار مهم خود بلوک های زمانی تعریف کنید. بنویسید که این موارد در
چه ساعتی آغاز و در ساعتی پایان می یابند. نظم و ترتیب پایبندی به این
قرارها را داشته باشید.
3. برنامه ریزی کنید تا حداقل 50 درصد از
زمان خود را به افکار، فعالیت ها و گفتگوهایی بگذرانید که بیشترین نتایج را
برایتان تولید می کنند.
4. زمانی را برای تداخل ها و … برنامه ریزی کنید. زمانی را نیز اختصاص دهید به اوقاتی که از کار دور می شوید.
5.
نیم ساعت اول هر روز را به برنامه ریزی برای کل روز بگذرانید. تا وقتی که
جدول زمانی روزانه خود را کامل نکرده اید روزتان را آغاز نکنید. مهترین
زمان روز زمانی است که شما برای کل روز برنامه ریزی می کنید.
6. قبل
از هر تماس یا وظیفه، 5 دقیقه صبر کنید تا بتوانید در مورد آنچه می خواهید
بدست آورید تصمیم گیری کنید. این به شما کمک می کند تا قبل از شروع بدانید
که موفقیت چه شکلی است. همچنین باعث می شود که زمان کندتر بگذرد. بعد از
هر تماس یا فعالیتی نیز 5 دقیقه وقت بگذارید و به این فکر کنید که آیا
نتیجه مطلوب شما بدست آمده است یا خیر. اگر اینطور نیست دلیل آن چیست. چطور
می توانید دفعه بعد تکه گمشده پازل را سر جایش بگذارید.
7. اگر قرار است کاری را هر طور شده به انجام برسانید، کاغذ “مزاحم نشوید” را روی در اتاقتان بچسبانید.
8.
تمرین کنید که با به صدای درآمدن موبایل یا دریافت ایمیل یا … فوراً به
سراغ موبایلتان نروید. توجه خود را فوراً به سمت افرادی که با شما تماس می
گیرند معطوف نکنید مگر آنکه واقعاً این تماس برای کسب و کارتان حیاتی باشد و
لازم باشد که فوراً پاسخ آنها را بدهید. در غیر این صورت باید زمان
جداگانه ای را به پاسخ دادن به تماس ها و ایمیل ها بگذرانید.
9.
حواس پرتی های دیگر مانند فیسبوک و انواع دیگر شبکه های اجتماعی را کنار
بگذارید مگر آنکه از این ابزارها برای هدایت کسب و کار خود استفاده می
کنید.
10. یادتان باشد که انجام همه کارها غیرممکن است. همچنین این
نکته را فراموش نکنید که 20 درصد از افکار، گفتگوها و فعالیت ها هستند که
80 درصد نتایج را تولید می کنند.