مراقبت از عشق، دشوارتر از عاشق شدن!
نمیخواهیم رؤیا ببافیم. ما هم میدانیم که بعد از گذشت یک دهه از زندگی
مشترک شما، خیلی چیزها مثل روز اول نمیماند. روزهای اول عاشق شدن، هیچ
کاری برایتان سخت نیست. لبخند زدن بخشیدن یا هر روز عاشقتر شدن در آن
روزها از هر کاری آسانتر است اما هر سال که از ازدواجتان میگذرد، سادگی
این اتفاقات هم کمتر میشود. با این وجود، شما میتوانید بعد از گذشت چند
دهه از زندگی مشترکتان، باز هم آرام و عاشق بمانید. کافی است با چند راه
ساده تزریق انرژی به زندگی مشترکتان آشنا شوید و با کمک این میانبرها،
غباری که در این سال ها روی زندگیتان نشسته را پاک کنید.
به یک ریسمان چنگ بزنید
حرف
ما نیست. محققان میگویند زوجهایی که پایههای اعتقادیشان محکمتر است،
از زندگیشان راضیترند و به هم متعهدترند. در کل زوجهای مذهبی زندگی
مستحکمداری دارند و آرامش بیشتری در خانهشان حاکم است. اما پیدا کردن
معنایی برای زندگی، تنها به عشق میانتان کمک نمیکند. وقتی شما میدانید
در کجای این دنیا قرار دارید و از آن چه میخواهید، با اطمینان بیشتری قدم
برمیدارید و به جای ناامید شدن، برای جبران شکستهایتان تلاش میکنید. پس
بهتر است به دنبال راهی بگرديد که به زندگیتان معنا میدهد.
پازل درست کنید
بازیهای
دو نفره، بیشتر از آنچه فکرش را میکنید میتواند شما را به هم نزدیک کند.
محققان میگویند زوجهایی که با هم بازی میکنند، از هم دل نمیکنند. از
نظر آنها دوام زندگی کسانی که برای چند ساعت هم که شده از دنیای جدی و عبوس
بزرگترها فاصله میگیرند و کمی با هم کودکی و تفریح میکنند بیشتر است.
اگر نمیخواهید کار عشقتان تمام شود، همین امروز پازل، راکت بدمینتون،
شطرنج و چند وسیله بازی دو نفره دیگر بخرید و با هم رقابت کنید. وقت نداشتن
را بهانه نکنید. شما میتوانید هر هفته تنها چند ساعت برای این بازیها
وقت بگذارید و با خندهها و عصبانیتها و اضطرابهایی که وقت برد و باخت
سراغتان میآید به زندگیتان جان دهید. حالا که انگیزه بازی کردن را پیدا
کردهاید، میتوانید گاهی سراغ بازیهایی بروید که کمی جسمتان را هم به
حرکت وامیدارد و به سلامت بدنتان هم کمک میکند.
تکنولوژی لعنتی را رها کنید
تکنولوژی
این روزها فرصت با هم بودن را از ما گرفته و دیدنهای حقیقیمان را هم
مجازی کرده است. در مهمانی آدمها به جای گپ زدن با هم، تبلت یا تلفن
همراهشان را دست میگیرند و با کسانی که در آن جمع نیستند گفتوگو
میکنند. موبایلها و تبلتها حتی نمیگذارند آرام و بیدغدغه غذایتان را
بخورید و به سفره شما هم وارد میشوند. اما شاید بهتر باشد قانونهای خانگی
را برای استفاده از این ابزارها وضع کنید. مثلا وقت دیدن فیلم یا غذا
خوردن، از آنها دل بکنید یا تلاش کنید که در مهمانی کمتر سراغشان بروید.
باور کنید هیچ چیز مثل رابطه حقیقی و رو در رو حال شما را بهتر نمیکند.
آن جمله جادویی را مدام بگویید
اغلب
ما، از نشان دادن احساساتمان میترسیم. ترسی که گاهی اسمش را خجالت
میگذاریم، اجازه نمیدهد عشقمان را فریاد زده و دلتنگیمان را نشان دهیم.
اما باور کنید اطرافیان شما برای آنکه احساس آرامش کنند، به شنیدن برخی
جملات نیاز دارند. درست است که میدانند دوستشان دارید و دلتنگ شان
میشوید، اما گاهی میخواهند این عبارات لذتبخش را از زبان خودتان بشنوند.
اگر همسرتان به ماموریت رفته، دلتنگیتان را برایش پیامک کنید. اگر
کودکتان شیرین زبانی میکند، در آغوش بگیرید و بگویید دوستش دارید. بیان
کردن احساسات را در خانهتان باب کنید تا فرزندانتان نمایش احساساتشان را
یاد بگیرند. باور کنید دنیایی که در آن مهربانی به زبان آورده میشود،
دنیای زیباتری است.
شنیدن را یاد بگیرید
حرف
زدن برای اغلب ما آسانتر از شنیدن است. اما راههای آسان همیشه شما را به
نتیجه نمیرساند. اگر میخواهید قدمی برای حل مشکلات بردارید یا به
همسرتان نزدیکتر شوید، بیشتر سکوت کنید و بشنوید. در جریان شنیدن، نه تنها
به همسرتان احساس خوشایندی میدهید وبه او نشان میدهید که برایتان تک تک
عبارتهایش اهمیت دارد، بلکه شریک زندگیتان را بیشتر میشناسید و با
انتظارات و نیازهایش بیشتر آشنا میشوید. پس گذشته از وقت گذاشتن برای
شنیدن حرفهایش، راه و رسم شنیدن فعال را هم یاد بگیرید. زبان بدن به شما
کمک بزرگی خواهد کرد. گاهی سرتان را تکان دهید و با نمایش شادی یا ناراحتی
در چهرهتان، به او ثابت کنید که معنای حرفهایش را میفهمید اما مراقب
باشید. شما روی لبه تیغ حرکت میکنید. نشان دادن یک واکنش نادرست و
غیرمنتظره میتواند به رابطه شما صدمه جدی وارد کند.
پر انرژی ظاهر شوید
نگاهی
به چهرهتان در آینه بیندازید. عجیب نیست اگر کمی چین و چروک به صورتتان
اضافه شده باشد و خودتان را بیش از اندازه جدی و خشک ببینید. در دنیای پر
مشغله امروزی که هزار و یک بهانه برای جدیت، اضطراب و خستگی به ما میدهد،
خندیدن اتفاقی نیست که هر لحظه تکرار شود. اما اگر میخواهید چهرهتان را
با لبخند زیبا کنید و انرژی آن را به زندگیتان بیاورید، باید به جای آنکه
منتظر بهانه بمانید، خودتان آگاهانه وارد عمل شوید. چند سی دی کمدی و مجله
طنز بخرید و امروز در کنار همسرتان آنها را ببینید و بخوانید. نیازی نیست
قهقهه بزنید. حتی چند لبخند کوچک یا بلند خواندن قطعهای از یک شعر طنز
میتواند آرام آرام زندگی شما را دگرگون کند.
ببخشید
زندگیتان
را به میدان غر زدنهای دائمی تبدیل نکنید. میدانیم که همسرتان باز هم
کمد را به هم ریخته اما به جای غر زدن یا جنجال به پا کردن برای موضوعات
ساده، به این فکر کنید که آیا خودتان بیعیب و نقصید؟ مطمئن باشید که همه
ما گاهی به خاطر کاستیهایمان دیگران را رنجانده یا ناامید میکنیم. پس به
جای آنکه مدام خودتان را در مقام قاضی یا معلم قرار دهید، از کنار مشکلات
کوچک آسانتر بگذرید و صحبت کردن در مورد آنها را به زمانی که آرامترید
موكول کنید. باور کنید انتخاب کلمات بهتر در زمان آرامش تاثیر حرف شما را
چند برابر خواهد کرد.
درست دعوا کنید
نمیگوییم
همه دلخوریها را توی دلتان نگه دارید و هیچ وقت با همسرتان یکی به دو
نکنید. دعوا کردن یکی از حقوق و حتی نیازهای اساسی شماست. تا زمانی که در
مورد مشکلات بحث میکنید، برای حل شدنشان امید دارید. پس به جای سکوتی که
تنها فاصله شما را زیاد میکند، با همسرتان بحث کنید. اما یادتان نرود که
بحث و دعوا کردن هم آداب خودش را دارد. اگر رفتاری از همسرتان شما را آزار
داده، زمین و آسمان را به هم ندوزید و در دعوا تمام اشتباهات پیشین او را
رو نکنید. وقت بحث کردن بر همان اشتباه او تمرکز کنید و کل شخصیتش را زیر
سؤال نبرید. با رفتار منطقی و بحثهای محترمانه و بیحاشیه، به او نشان
دهید که مشکل شما همان رفتار است، نه همه رفتارهای او.
از هم جدا نشوید
فعالیتهای
دونفره تنها مخصوص تازه عروس و دامادها نیست. حتی اگر دهها سال از زندگی
مشترکتان بگذرد، باز هم میتوانید از لذت قدم برداشتن در کنار هم بهرهمند
شوید و با وقتگذرانیهای دونفره آرامش بگیرید. چند وقت است که با هم
تئاتر نرفتهاید؟ از آخرین باری که فقط شما دو نفر پشت میز رستوران یا کافه
نشسته بودید چقدر گذشته؟ آخرین بار که با هم آشپزی کردید کی بوده؟ اگر
پاسخ دادن به این سؤالات برایتان سخت است، بدانید که بیش از اندازه از هم
فاصله گرفتهاید. همین امروز بلیت سینما بگیرید و دونفره فیلم ببینید و
همین هفته در کنار هم کیک درست کنید و از با هم ساختن و حتی با هم خرابکاری
کردن لذت ببرید.
عاشق این مردها نشوید!
اگر حرف و حدیث های خانه شما به شوهرتان ختم می شود، اگر هر برنامه و
تفریحی دارید جزو علاقه مندی های شخص شخیص اوست و احساس می کند دنیا به
وجود آمده تا او روی آن قدم بردارد. احتمالا درگیر رابطه با مردی خودشیفته
شده اید. چطور می شود از این رابطه جان سالم به در برد؟
ویژگی مردان خودشیفته
۱
مرد خودشیفته بسیار اغواگر است و هر کاری انجام می دهد که در نظر دیگران
منحصر به فرد جلوه کند. البته اغواگری آن ها کاملا سطحی است.
۲
مرد خودشیفته به احساسات، افکار و عقاید شما احترام نمی گذارد. هر چیزی
که بگویید و به خودتان هم ارتباط داشته باشد، از طرف او قابل پذیرش نیست.
۳
همیشه همه چیز باید درباره مرد خودشیفته و برای او باشد. خواسته ها و
نیازهای او در هر حالتی اولویت دارد و همه کارها باید حول محور آرزوها و
امیال او برنامه ریزی شده و حتی همه مکالمات هم باید درباره او باشد.
۴
مرد خودشیفته به قوانین دیگران احترام نمی گذارد. او خود را بالاتر از هر
قانونی می داند و نمی تواند خودش را وادار به تبعیت از آن ها کند.
۵
اگر درباره مسائل و مشکلات خودتان با مرد خودشیفته حرف بزنید، به شدت بی
حوصله و عصبی می شود. خصوصا اگر این مشکلات به نوعی به رفتار خود او ارتباط
داشته باشد. در این وضعیت او چنان قاطعانه به شما حمله می کند که در نهایت
این شما هستید که باید عذرخواهی کنید.
۶
مرد خودشیفته شما را تحقیر می کند تا خودش را بالا ببرد. او هیچ وقت شما را
در موقعیت بالاتر یا مساوی خود نمی بیند و قبول نمی کند. او دنبال زنی است
که بتواند کنترلش کند و به او زور بگوید
۷
مرد خودشیفته کنترل گر است. زمانی که فرد خودشیفته احساس می کند کنترل
زندگی همسرش را از دست داده، اولین واکنش او خشم بسیار زیاد است؛ چون او با
کنترل گری همیشه خود را در موضع قدرت قرار می دهد.
۸
مرد خودشیفته نیاز بسیاری به توجه دارد. او همیشه باید در مرکز توجه شما
باشد و هر کاری که انجام می دهد، مورد توجه قرار گرفته و از طرف شما تایید و
تشویق شود.
محبوب برای دیگران، آزاردهنده برای همسر
مردان
خودشیفته رفتاری نسبتا مشابه با یکدیگر دارند. البته در همه موارد، آزار و
اذیت آن ها فیزیکی نیست، بلکه می توانند این کار را به صورت کلامی انجام
دهند. مردان خودشیفته می توانند مدیری برجسته یا یک پزشک متخصص باشند، اما
رفتارهای آن ها در محیط خانه، دیگران را آزار می دهد.
شاید
برای تان عجیب باشد که چرا همسر خودشیفته شما، محبوب دیگران است و کسی به
اندازه شما از دستش حرص نمی خورد؟ علتش این است که مردان خودشیفته همسر خود
را آزار می دهند و در شرایط بسیار سخت روحی و عاطفی رها می کنند و تنها می
گذارند.
مردان خودشیفته مدام همسر خود را
متهم می کنند که بزرگ نمایی می کند یا دچار اشتباه شده است. همین مسئله
باعث می شود که همسرشان به شدت نسبت به افکار و رفتارهای خودش دچار شک و
تردید شود.
خودشیفته ها و آزارگری کلامی
اگر
شما با یک خودشیفته ازدواج کرده اید که از نظر مالی یا حرفه ای بسیار موفق
است، باید بدانید که آزار و اذیت او به مرحله فیزیکی کشیده نخواهد شد چون
ممکن است آبرو و اعتبار اجتماعی اش از بین برود و هر چیزی را که به دست
آورده، از دست بدهد. او برای آزار دادن شما فقط از کلمات و بعضی رفتارهای
خاص استفاده می کند تا ردی از خودش به جا نگذارد.
چرا خودشیفته ها همسرانی آزارگرند؟
سوال
این است که چرا همسرتان فقط با استفاده از کلمات می تواند چنین تاثیر روی
شما بگذارد؟ پاسخ بسیار ساده است؛ چون او شما را به خوبی می شناسد و به
همین خاطر به راحتی «کلید» شما را می زند. به معنای دیگر او ارزش های شما و
چیزهایی را که در مورد خودتان دوست دارید، می داند و از تمام چیزهایی که
درباره شما می داند استفاده می کند تا به شما آسیب بزند.
زمانی
که یک مرد آزارگر به صورت کلامی و احساس به نقاط قدرت شما حمله می کند،
علتش این است که آن چیزی که در مورد شما وجود دارد و شما را منحصر به فرد
می کند، به او آسیب می زند. او به راحتی شما را به خاطر کسی که هستید،
سرزنش می کند. حالا متوجه شدید که چقدر بودن در کنار یک خودشیفته سخت است و
چطور اعتماد به نفس شما را کاهش می دهد و باعث می شود که به خودتان و همه
تصمیماتی که در زندگی تان می گیرید، شک کنید.
شاید
این رفتارهای او برای تان بسیار مخرب باشد، اما تا این تاکتیک مورد علاقه
مردان خودشیفته است، مرد خودشیفته از این روش استفاده می کند، چون برایش
تاثیرگذار است و خوب جواب می دهد. مردان خودشیفته چیزی از همدلی یا مراقبت
ای حمایت از همسرشان نمی دانند و فقط می خواهند همیشه بالا باشند.
چطور از رابطه با مرد خودشیفته آزار نبینید؟
مرد
خودشیفته فکر می کند که همیشه درست می گوید و به خود حق می دهد که هر کاری
دوست دارد، انجام دهد. برای اینکه بتوانید با این مشکل مواجه شوید، بهتر
است اول رفتارهای آسیب زای همسرتان را شناسایی کنید و ببینید که او چگونه
با این رفتار می خواهد شما را تخریب کند. شاید در ابتدا صحبت کردن در مورد
احساسات تان با همسر خودشیفته روش خوبی به نظر برسد، اما مرد خودشیفته یاد
گرفته که به فرد دیگری جز خودش اهمیت ندهد؛ بنابراین بهتر است به یک روان
شناس مراجعه کنید. در ضمن این نکته را نیز بدانید که افراد خودشیفته به
راحتی به روان شناس مراجعه نمی کنند ولی شما این کار را شروع کنید تا
خودتان کمتر آزار ببینید.