آخر و عاقبت عاشقی….
از چیزی میترسی …
صبح که از خواب بیدار میشی نه می تونی چیزی بخوری نه می تونی کاری انجام بدی ، فقط و فقط اونه که توی فکر و ذهنت قدم می زنه
به خودت می گی ای بابا از درس و زندگی افتادم ! آخه من چمه ؟
راه می افتی تو کوچه و خیابون هر جا که میری هرچی که می بینی فقط اونه ، گویا که همه چی از بین رفته و فقط اون مونده
طوری بهش عادت می کنی که اگه فقط یه روز نبینیش دنیا به آخر میرسه
وقتی با اونی مثل اینکه تو آسمونا سیر می کنی وقتی بهت نگاه می کنه گویا همه دنیا رو بهت میدن
گرچه عشق نه حرفی می زنه و نه نگاهی می کنه !
آخه خاصیت عشق همینه آدم رو عاشق می کنه و بعد ولش می کنه به امون خدا
وقتی باهاته همش سرش پائینه
تو دلت می گی تورو خدا فقط یه بار نیگام کن آخه دلم واسه اون چشای قشنگت یه ذره شده
دیگه از آن خودت نیستی
بدجوری بهش عادت کردی ! مگه نه ؟ یه روزی بهت میگه که می خواد ببینتت
سراز پا نمی شناسی حتی نمیدونی چی کار کنی …
فقط دلت شور میزنه آخه شب قبل خواب اونو دیدی…
خواب دیدی که همش از دستت فرار میکنه …
هیچوقت براش گل رز قرمز نگرفتی …چون بهت گفته بود همش دروغه تو هم نخواستی فکر کنه تو دروغ میگی آخه از دروغ متنفره …
وقتی اون رو می بینی با لبخند بهش میگی خیلی خوشحالی که امروز میبینیش …
ولی اون …
سرش رو بلند می کنه و تو چشات زل میزنه و بهت میگه
اومدم بهت بگم ، بهتره فراموشم کنی !
دنیا رو سرت خراب میشه
همه چی رو ازت می گیرن همه خوشبختیهای دنیا رو
بهش می گی من … من … من
از جاش بلند میشه و خیلی آروم دستت رو میبوسه میذاره رو قلبش و بهت میگه خیلی دوستت دارم وبرای همیشه ترکت می کنه
دیگه قلبت نمی تپه دیگه خون تو رگات جاری نمیشه
یه هویی صدای شکستن چیزی می آد
دلت می شکنه و تکه های شکستش روی زمین میریزه
دلت میخواد گریه کنی ولی یادت می افته بهش قول داده بودی که هیچوقت به خاطر
اون گریه نمیکنی چون میگفت اگه یه قطره اشک از چشمای تو بیاد من خودم رو
نمیبخشم …
دلت میخواد بهش بگی چقدر بی رحمی که گریه رو ازم گرفتی ولی اصلا هیچ صدایی از گلوت در نمیاد
بهت میگه فهمیدی چی گفتم ؟با سر بهش میگی آره!…
وقتی ازش میپرسی چرا؟؟؟میگه چون دوستت دارم!
انگشتری رو که تو دستته در میاری آخه خیلی اونو دوست داره بهش میگی مال تو …
ازت میگیره ولی دوباره تو انگشتت میکنه …میگه فقط تو دست تو قشنگه…
بعد دستت رو محکم فشار میده و تو چشمات نگاه میکنه و…
بعد اون روز دیگه دلت نمیخواد چشمات رو باز نمی کنی
آخه اگه بازشون کنی باید دنیای بدون اون رو ببینی
تو دنیای بدون اون رو می خوای چی کار ؟
و برای همیشه یه دل شکسته باقی می مونی
دل شکسته ای که تنها چاره دردش تویی…
جملات و نکته های ارزشمند در مورد خوشبختی
همه ما خودمان را چنین متقاعد می کنیم که زندگی بهتری خواهیم داشت اگر:
شغلمان را تغییر دهیم
مهاجرت کنیم
با افراد تازه ای آشنا شویم
ازدواج کنیم
…
فکر میکنیم، زندگی بهتر خواهد شد اگر:
ترفیع بگیریم
اقامت بگیریم
با افراد بیشتری آشنا شویم
بچه دار شویم
و خسته می شویم وقتی:
می بینیم رئیسمان ما را درک نمی کند
زبان مشترک نداریم
همدیگر را نمی فهمیم
می بینیم کودکانمان به توجه مداوم نیازمندند
بهتر است صبر کنیم …
با خود می گوییم زندگی وقتی بهتر خواهد شد که :
رئیسمان تغییر کند
شغلمان را تغییر دهیم
به جای دیگری سفر کنیم
به دنبال دوستان تازه ای بگردیم
همسرمان رفتارش را عوض کند
یک ماشین شیک تر داشته باشیم
بچه هایمان ازدواج کنند
به مرخصی برویم
و در نهایت بازنشسته شویم …
حقیقت این است که برای خوشبختی، هیچ زمانی بهتر از همین الآن وجود ندارد.
اگر الآن نه، پس کی؟
زندگی همواره پر از چالش است.
و مشکلات تمامی نخواهند داشت!
بهتر این است که این واقعیت را بپذیریم و تصمیم بگیریم که با وجود همه این مسائل،
شاد و خوشبخت زندگی کنیم.
بعضی وقت ها …
به خیالمان می رسد که زندگی، همان زندگی دلخواه،
موقعی شروع می شود که موانعی که سر راهمان هستند، کنار بروند:
مشکلی که هم اکنون با آن دست و پنجه نرم می کنیم
کاری که باید تمام کنیم
زمانی که باید برای کاری صرف کنیم
بدهی هایی که باید پرداخت کنیم
و …
بعد از آن زندگی ما، زیبا و لذت بخش خواهد بود!
بعد از آنکه همه ی این ها را تجربه کردیم،
تازه می فهمیم که زندگی، همین چیزهایی است که ما آن ها را موانع می شناختیم
این بصیرت به ما یاری میدهد تا دریابیم که جاده ای اختصاصی بسوی خوشبختی وجود ندارد.
خوشبختی، خود همین جاده ایست که ما را به زندگی و آینده هدایت می کند.
تو رو خدا بیائید از هر لحظه زندگی لذت ببریم.
برای آغاز یک زندگی شاد و سعادتمند لازم نیست که در انتظار بنشینیم:
فارغ التحصیل شویم
به دوران دانشگاه برگردیم
به دوران کودکی برگردیم
وزنمان را کاهش دهیم
وزنمان را افزایش دهیم
شروع به کار کنیم
مهاجرت کنیم
دوستان تازه ای پیدا کنیم
ازدواج کنیم
فرزند به دنیا بیاوریم
یک خانه شیک بسازیم
شروع تعطیلات فرا برسد
صبح جمعه بیاید
در انتظار دریافت وام جدید باشیم
یک ماشین نو بخریم
بازپرداخت قسط ها به اتمام برسد
برنده یک مسابقه میلیونی شویم
مشهور و سرشناس شویم
بهار بیاید
تابستان از راه برسد
پاییز را تجربه کنبم
زمستان را به امید بهار دلخوش کنیم
اول برج …
پخش فیلم مورد نظرمان از تلویزیون
سفرهای خارجی
مردن
تولد مجدد !
و…
امــــــــــا …
خوشبختی یک سفر است، نه یک مقصد …
هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد.
زندگی کنید و از حال لذت ببرید.
اکنون فکر کنید و سعی کنید به سؤالات زیر پاسخ دهید:
۱٫ پنج نفر از ثروتمندترین مردم جهان را نام ببرید ؟
۲٫ برنده های پنج جام جهانی آخر را نام ببرید ؟
۳٫ آخرین ده نفری که جایزه نوبل را بردند چه کسانی هستند ؟
۴٫ آخرین ده بازیگر برتر اسکار را نام ببرید ؟
نمیتوانید پاسخ دهید؟
نسبتاً مشکل است، اینطور نیست؟
نگران نباشید، هیچ کس این اسامی را به خاطر نمی آورد.
پس شما چیزی را از دست نداده اید.
چـــــــــون :
روزهای تشویق به پایان می رسد!
نشان های افتخار خاک می گیرند!
برندگان به زودی فراموش میشوند!
و حتی بهترین ها هم آخر می میرند!
اکنون به این سؤالها پاسخ دهید:
۱٫ نام سه معلم خود را که در تربیت شما مؤثر بوده اند، بگویید ؟
۲٫ سه نفر از دوستان خود را که در مواقع نیاز به شما کمک کرده اند، نام ببرید ؟
۳٫ افرادی که با مهربانی هایشان احساس گرم زندگی را به شما بخشیده اند، به یاد بیاورید ؟
۴٫ پنج نفر را که از هم صحبتی با آن ها لذت می برید، نام ببرید ؟
حالا ساده تر شد، اینطور نیست؟
افرادی که به زندگی شما معنی بخشیده اند، ارتباطی با “ترین های دنیا” ندارند،
ثروت بیشتری ندارند، بهترین جوایز را نبرده اند …
ولــــــــــی …
آنها کسانی هستند که به فکر شما هستند، مراقب شما هستند،
همان هایی که در همه ی شرایط، کنار شما می مانند …
کمی بیاندیشید. زندگی خیلی کوتاه است
حتی کوتاه تر از اینکه مفهوم واژه های این ایمیل را بخاطر سپردید
شما در کدام لیست قرار دارید؟
نمی دانید؟
اجازه دهید کمکتان کنم.
شما در زمره ی ترین های دنیا نیستید …
امــــــــــا…
شما از جمله دوستانی هستید که برای در میان گذاشتن این راز در خاطر من بودید
و برای تقسیم تمام شادیها نیز در خاطرم خواهید ماند
فقط همین