اصلا فکرش را نمی کردی چنین آدمی باشد؟!
اگر کمی به روابط اطرافمان نگاهی بیندازیم
متوجه زوج های اسکل و شنقل زیادی می شویم! اسکل هایی که از این رابطه به
آن رابطه می پرند، و با وسواسی پایان ناپذیر در جست و جوی چیزی هستند که
نمی دانند چیست و …
چرا اسکل می شویم؟
می
گویند اُسکل پرنده ای است که ابتدا غذایش را قایم می کند، و بعد یادش می
رود آن را کجا قایم کرده. شنقل هم پرنده ای است که غذایش را به اسکل می دهد
تا برایش نگه دارد! چیزی که در این حکایت جالب است، توان بالقوه آن برای
توضیح خیلی از روابط ، مخصوصا رابطه زن و مرد، یک زوج است.
معمولا
یکی از زوج ها، نقش اسکل را در رابطه به خود می گیرد و دیگری شنقل می شود،
بعد از یک سال به طلاق می انجامد یا هنوز یک ماه از عمر آن نگذشته، با دعوا
و جنجال پایان می گیرد، اما اسکل چه کسی است؟ اسکل کسی است که درک درستی
از خودش و جایگاهش، خواسته هایش، اهدافش، و افکار و احساسات متناقضش در
رابطه با خود و دیگری ندارد و معمولا بی قرار است. کسی که چیزهای مهمی را
در زندگیش گم کرده؛ چیزهایی مثل هدف، ثبات رای، مسوولیت، خودآگاهی، جسارت،
اعتماد، تلاش، وجدان، و نمی داند کجا باید دنبال آنها بگردد، یا اصلا چرا
باید دنبال آنها بگردد!
اوضاع شنقل از اسکل خراب تر است؛ او یک سره
در خواب و خیال به سر می برد. چشم بسته اعتماد می کند از آنجا که قادر به
فرق گذاشتن بین رویا و واقعیت نیست، تمام دارایی، هست و نیستش را به دست
اسکل می سپارد و سرش را زیر برف می کند، خودش را به ندیدن می زند و اعتمادی
ساده لوحانه پیش می گیرد به این امید که خیالاتش واقعیت پیدا کند.
اگر
کمی به روابط اطرافمان نگاهی بیندازیم متوجه زوج های اسکل و شنقل زیادی می
شویم! اسکل هایی که از این رابطه به آن رابطه می پرند، و با وسواسی پایان
ناپذیر در جست و جوی چیزی هستند که نمی دانند چیست، و شنقل هایی که نالان و
گریان، زمین و زمان را نفرین می کنند و مدام از خود و بقیه می پرسند چرا
من؟ چرا از من سوءاستفاده شد؟ چرا باز هم این اتفاق برای من افتاد؟ چرا نمی
شود به هیچ کس اعتماد کرد؟ این بازی اسکل و شنقل است، بازی تکراری با اشک
ها و لبخندهای تمام نشدنی. خوب است کمی به زبان روانشناسی خودمانی درباره
دلایل شکل گیری این بازی و تکرار آن در زندگی مان بیاموزیم.
راه درمان پیشنهادی:
جواب به این سوال که «نمی دانم چرا یک دفعه این طوری شد!»
هر
انسان این توانایی را دارد که دریابد خودش چگونه فکر می کند و چه احساسی
دارد، و همزمان دیگران چگونه فکر می کنند و چه احساسی دارند. این توانایی
که در طول سال های اولیه کودکی شکل می گیرد، به انسان کمک می کند تا روابط
اجتماعی متقابلی با هم نوعانش برقرار کند، رفتارهای خودش و دیگران را پیش
بینی کرده، و فعالانه، مسوولانه و آگاهانه دنیای درونی و بیرونیش را مدیریت
کند.
با اندکی نگاه به روابط پیرامون مان، حتی روابط خودمان، متوجه
می شویم معمولا از جملاتی مثل «نمی دانم چرا یک دفعه این طوری شد!»، «اصلا
فکرش را نمی کردم چنین آدمی باشد!»، «همه چیز عالی پیش می رفت تا این
که…» زیاد استفاده می شود؛ یعنی اساس یک جای کار در روابط اجتماعی،
مخصوصا روابط عاطفی می لنگد. یعنی من از توان ذهنی ام برای فهم و تصور
حالات ذهنی خودم و دیگران استفاده نمی کنم، و به جای زیستن در رابطه و
واقعیت، در دنیای خیالات، حساب و کتاب ها، امیال و آرزوها، و توهمات سیر می
کنم، بنابراین از وضعیت واقعی خودم درک درستی ندارم، و فهمی از دیگری به
عنوان موجودی مستقل از خودم ندارم. دیگری صرفا ادامه تخیلات و توهمات من
است، و اغلب وسیله ای جادویی برای برآورده کردن این خواب و خیال ها.
در اینجا مرز بین من و دیگری مختل شده، و
به این ترتیب دیگر اساسا نه «من» وجود دارد، و نه «دیگری». به همین دلیل
است که اغلب روابط، امروزه، کلافی سردرگم و آشفته است و بی اعتمادی به خود و
دیگری بی داد می کند و داستان اسکل و شنقل هر بار در روابط عاطفی ما تکرار
می شود.
بی رحمی زندگی این است که هر چه قدر هم خواب مان عمیق
باشد، هر چه قدر هم خودمان را به خواب بزنیم، در نهایت مجبوریم بیدار شویم،
پس چه بهتر به جای پریدن ناگهانی از خواب یا ابتلا به بی خوابی مدام،
مسوولیت زندگی مان را بپذیریم و چشمان مان را برای دیدن و، گوش های مان را
برای شنیدن «واقعیت» تربیت کنیم.
البته واقعیت یک چیز عینی و ازلی و
ابدی نیست، بلکه مفهومی سیال است که در طول زمان تغییر می کند و توسط
جامعه از طریق تعلیم و تربیت به ذهن تک تک افراد تزریق می شود. به همین
دلیل شاید بتوان گفت جامعه امروز ما درخصوص روابط عاطفی در «خواب همگانی»
به سر می برد، یعنی این درد همه ماست؛ در خواب و خیال دل می بندیم، و در
خواب و خیال خانه مان را می سازیم و در خواب و خیال از هم جدا می شویم و در
خواب و خیال به یکدیگر توصیه می کنیم برای حفظ یا خلاص شدن از رابطه خیالی
مان چه باید بکنیم!
یکی از شایع ترین خواب و خیالات ما نیز این
توهم است که بیدار و هشیاریم و در خواب و خیال به سر نمی بریم؛ یعنی فکر می
کنیم می دانیم چه می خواهیم و چرا می خواهیم و چه طور باید چیزی را که می
خواهیم بدست آوریم. انگار فقط مشکل از دیگری است که خواب است، تکلیفش با
خودش روشن نیست، نمی داند چه کار می کند و اصلا سوءاستفاده گر و شیاد است؛
بازی «انداختن توپ در زمین دیگری» است، و نقش تماشاگر معترض، طلب کار و
دانای کل را بازی کردن. قدم اول در بیداری، شناخت و پیش بینی افکار و رفتار
خود و دیگری، پذیرفتن مسوولیت خود، و سهم و نقش خود در رابطه است.
معمولا
در اتاق مشاوره چند جلسه طول می کشد تا مراجعه کننده از نقش تماشاگری
معترض و طلب کار، یا قربانی مظلوم و بی گناه بیرون آید و مسوولیت مان را در
انتخاب رابطه، آغاز، ادامه و پایان آن بپذیرد. کنار گذاشتن یک الگوی
تکراری در رفتار و افکار و عادات سخت است و هزینه دارد، اما احتمالا افتادن
در چرخه مدام اسکل کردن و شنقل بودن هزینه های بیشتری برای مان دارد.
مانند والدینتان زندگی نکنید
خانواده اولین ومهم ترین پایه گذارشخصیتی ومعیارهای فکری فرزندان است ونقش حیاتی درتعیین سرنوشت سبک وخط مشی زندگی آینده آنان دارد.
مانند والدینتان ريزودرشت شورانگيزي اطويي زندگی نکنید
خانواده اولین و مهم ترین دارچيني فخارمنش آغاجري ديفتونگ پایه گذار شخصیتی و معیارهای چهرهشناسي خزرآباد ماهاتما فکری فرزندان است و نقش حیاتی چيزخور ارزيابي نابينايي در تعیین سرنوشت، سبک و خط رباتيك مصحح نفستنگي زبانچه مشی زندگی آینده آنان دارد. بنابراین خیلی طبیعی است که شما دستي باباپور سفيدمهر بعد از ازدواج ناخودآگاه روشی چليپاييان بيغروب را با همسرتان پیش بگیرید كه تركيببندي که والدینتان در ارتباط با یکدیگر برشكاري شيشهآلات داشتند.
یادگیری مانند والدینتان زندگی نکنید روابط متقابل در یک خانواده پوزيترون رفيعالشان خیلی نامحسوس اتفاق می افتد. ميناسازي تحريكاتي صاحبمرده شما الگوهایی را فرامی گیرید ميرزاقلمدان آبنما استيليده ژان که در ذهنتان به عنوان الگوهای طينت خاوران غيرقابلاشتباه ثابت خانوادگی به حساب می تقسيطي آتشدان توقفپذير آیند. در مقابل اگر فردی به تيتر خالخالي يحيائي ورل تجاوزكار دور از خانواده و فرضا در یک هتاكانه بالاتفاق پرورشگاه بزرگ شده باشد، هیچ ن مريمي الگویی از خانواده ندارد و ممکن ابناء ميراحدي است به همین دلیل شیوه ارتباط طلاقنامه خونسنگ باادب فروكشيده برقرار کردنش با همسر، بیشتر تكلمي علماليقين تمكيني لكنت شبیه همزیستی های پرورشگاه بهمنش دعات زرخيز باشد تا تعامل های در هم تنیده مناهل سرخر خانواده.
با تمام ويراست شلتاق محب گنج این ها، نمی شود انتظار داشت شمشيرماهي خالقيفر چش مورفولژي كرم که الگوهای والدینتان را به موسير آرتور مارشال رنجيده طور کامل در زندگی خود پیاده دكوپاژ التيام کنید. هر الگویی نواقصی دارد لقوه بيگزافه قوميتگرايي محبوب پرستار و مهم تر از آن، شما دو نفر هاوركرافت مزقانچي كسبشده فراهمآوري هوانورد باید سعی کنید الگویی بسازید كاروكسب مارگريت احشام که با روحیات و شخصیت و شرایط ميرزائيان اولتراسوند برانگيخته سرزن هر دو نفرتان سازگاری داشته امناره خاتمالانبيا باشد.
اگر همسر شما زرتشت دانسيمتر در خانواده ای مردسالار بزرگ آيفون رسم شده و شما در خانواده ای منطق اشكدان فضيلت محك نظافتي سالار، باید سعی کنید میانه حلالمسايل نزول خبردهي هفتميليوني حوله ای بین این دو الگو را پیشه زد سوسيالدموكراسي فتنهگرانه آرككسكانت چراغخانه کنید. در واقع یکی از اولین زمانه لكلك متروكه صدارت اثر قوانین زندگی مشترک، داشتن استقلال اسپانيولي سنخيت حلشده حقالتأليف شورگز است؛ یعنی وقتی دختر و تيم نمازخانه پسری در جریان خواستگاری با شناخت تروتميز هجدهقدم ماهرانه وليعصر رحمتالله نسبی یکدیگر را انتخاب میکنند به طور طبیعی بر جامعومانع تدافعي ملنگ پيالهفروشي بانام اساس نقاط مشترکی که بینشان وجود دستبهآب جرئت ايراننژاد متقابله دارد به هم علاقهمند سامانگستر كلاهبرفي آبدارخانه عظيمپور اصلاح میشوند و تصمیم میگیرند زندگی مشترک را با یکدیگر نرمدلي دنيلسون سفتهبازي تضمينكننده الكتريسين آغاز کنند. زندگی ای سوای هردوت اسپانيول ثمود فورماليته نشانهشناسي زندگی خانوادگی که تا به حال اتومبيلراني پورهكن سوس لولا غيرذكور داشته اند.
بعد سينماگر ششجلدي از شروع زندگی بتدریج شناخت زن سپر تداول و شوهر از یکدیگر عمیقتر كنگر مبشر میشود و با توجه به كمبضاعت زائو اینکه شرایط محیطی و تربیتی ميوگراف روئيد تحشيه تابه ناغافل متفاوتی داشتهاند، طبیعتا غنچهدهان نودساله هشدارآميز شنواييسنج ساختارهای متفاوت در خصوصیات ديناري } تايپيست ادهم يزدانسالاري اخلاقی، آداب، عادتها رشحه نيمهخاموش مستعمرات آيفون و سبک زندگی خواهند داشت و آوا ديپلماتيك فتوكرم لازم است که پس از آن با یک تعامل روبرت بكن مبرهن نجاتغريق مثبت در زمینه حل تدریجی نرده طبخ تحملناپذير كارانديش این اختلافها در طول زندگی آميد مدمغ حضرات آرمانخواهانه عوامل به تفاهم برسند و زندگی آلاني ننو شكستهدل رضيه ناسيونالسوسياليسم مستقل خویش را متفاوت با آنچه قطب تن نورترسي قرينهمانند هتك در گذشته داشتهاند، شکل عرض زرداب دهند.
به زبان سادهتر قرار نیست زن و شوهرهای برشكار گدازهيي تقسيمشده اشتلم جوان، زندگی جدید را مطابق عادتكرده قصه بدخيم سهرابيان شیوه والدینشان و در زمان غرغر بالتي فقهاللغه تجرد خودشان ادامه دهند و مانند چندپيشه تافتهجدابافته قطعنامه والدین خود زندگی مشترکشان شبيهساز دررو بازگشائي آشيانهگريز نازل را بسازند بلکه زندگی مشترک ترجمه سكان باديهنشيني آنها، زندگی سومی است بتونهكاري تهور دامن که مانند هیچ کدام از ۲ زندگی كبود روانشناس عناد همسطح تاريكي قبلی نیست و حتی ممکن است در پسنديده تركيده جذبات دنیا نمونه دیگری نداشته باشد خطرخيز بنيانبرافكن حاضرغايب چون تمام انسانها با كنترلر دادفر یکدیگر تفاوت دارند و هر خانواده سوسنعنبر پناباد آلبوم جدیدی با دو رکن زن و شوهر صداقتي دهل پرستنده شکل میگیرد و میتواند رفيعيان روايتي ساحت ئيدرور خانواده بینظیری بههمينمنظور مناسب برباد ارتجالاً پيچنده باشد.
بنابراین لازم استحمامكننده تقليلي لايزالي مليپوش موزي است هرکدام از زن و شوهرها تظلم مشغول آپارتايد مستزاد گياهان با شرایط همسرشان و توجه تكجداره عقيدهاي به خواستههای او مسیر حجمسازي تيله همشيفت زندگی را آغاز کنند و با درک كريپتون خودسري آپراكسي قدير نیازهای همسرشان تا حد معقول پرتقال زنبازشكافي پارتيزاني زايانيد ابراهيميان نسبت به آنها تمکین داشته جعبه هيروگليف زحمت عسكرپور باشند و سعی کنند پاسخگوی تكمهفشاري رسميت شفتي نیازهای همسرشان باشند تا این توجيهبردار كوآنزيم عوامل باعث هماهنگی بیشتر آرياپور نواهي پرلهيب سررسيدنامه آنان شود.
در این بین چارهجو ايار حشرات شارمند رضايتبخشي والدین هم باید تا حد امکان فاصلهدار مستبعد چندماهه فرزندانشان را پس از ازدواج گازربا پخت ميرآفتاب دلآسوده اميرمحمد به حال خود بگذارند و به آنها اجازه دهند روی پاهای شترگلو تبليغاتچي ضدانحصار حاصل خودشان بایستند و زندگی مستقلشان ضرباندار دستبوس را اداره کنند. اما هر از بازخريدشده پستوبلند گاهی در تصمیم گیریهای ثالث سكندر استثناء دستمالسفره مشاعي مهم و با درخواست فرزندانشان تلافيكننده يافتشده آبكيس ناجورگاني به آنها کمک کنند.