عوارض هولناک تنهایی برای سلامتی مغز و بدن
اشکالی ندارد که دلتان بخواهد یک شب جمعه را با خود خلوت کنید و تنهایی
بگذرانید. اما اگر زیاد تنها بمانید یا حتی در حضور دیگران نیز احساس انزوا
کنید و به قول معروف در جمع هم تنها باشید، ممکن است دچار عوارض جدی
سلامتی شوید.
به گزارش فرادید به نقل از Prevention.com، در زیر چهار عارضهای که تنهایی میتواند موجب شود را میخوانید.
ممکن است دچار اضافه وزن شوید
پخت
و پز برای یک نفر یعنی که میتوانید هر چه دلتان خواست برای خودتان درست
کنید و در عین حال میتواند باعث تنبل شدن شما شود. آیا واقعاً حوصلۀ این
را دارید که برای خودتان سبزی خورد کنید و مرغ سوخاری کنید؟ خوردن هله هوله
به جای شام، اگر هر از گاهی باشد بد نیست، اما اگر برنامۀ هر شبتان همین
باشد یا بیش از حد پیتزای مانده میخورید، به خودتان بیایید. پژوهشگران
دانشگاه کویینزلند به این نتیجه رسیدهاند که احتمال داشتن رژیم غذایی
ناسالم، در مورد افرادی که تنها زندگی میکند، بیشتر است. این احتمال در
مورد مردان تنها بیش از زنان مجرد است.
بازیافتن سلامتی بیشتر برایتان طول میکشد
بر اساس یک تحقیق تازه، احساس تنهایی، چه واقعاً در خانه تنها باشید و چه
در یک جشن تولد باشید و حس کنید که توانایی برقراری ارتباط با دیگران را
ندارید، میتواند امری خطرناک باشد. پژوهشگران دریافتند که احساس انزوا
میتواند خطر مرگ زودرس را تا ۱۴ درصد افزایش دهد. به نظر میرسد که تنهایی
باعث افزایش وقوع التهاب جسمی و کاهش شدت واکنش دستگاه ایمنی بدن میشود.
حساب بانکیتان ممکن است تاوان تنهاییتان را بدهد
خریدتراپی
میتواند مفید باشد، اما خطرات خود را دارد. تحقیقی که در ژورنال پژوهشهای
مصرف کننده به چاپ رسیده استف نشان میدهد که افراد تنها گرایش بیشتری به
تمرکز بر اشیای مادی دارند و خرید لوازم جدید در واقع آنها را خوشحالتر
میکند. اما این تنها زمانی درست که جنس خریداری شده، مثلاً یک جفت کفش یا
یک تلویزیون جدید، برایشان راحتی و لذت به همراه بیاورد. اگر چیزی را
میخرید به این امید که دیگران بیشتر به بودن با شما تمایل نشان دهند، به
خودتان زحمت ندهید. چون به گفتۀ پژوهشگران اگر خریدتان توجه مثبتی را که
انتظارش را داشتید به شما جلب نکند، احساس بدتری پیدا خواهید کرد.
قدرت مغزتان ممکن است دچار افت شود
داشتن یک همخانه، چه همسرتان باشد، چه دوستتان، یا حتی یک کمک خرج،
میتواند به شما کمک کند که درگیر بمایند و نورونهای مغزتان را به فعالیت
وادارد. تنهایی میتواند خطر تحلیل رفتن حافظه بر اثر افزایش سن را بالا
ببرد. یک تحقیق بزرگ که بر روی بیش از ۲۰۰۰ نفر انجام شده و در ژورنال
نورولوژی، جراجی اعصاب و روانپزشکی به چاپ رسیده است، نشان میدهد که تنها
زندگی میکنند، ۷۰ تا ۸۰ درصد بیشتر از افرادی که همخانه دارند، احتمال
دارد که به زوال عقل دچار شوند. همچنین کسانی که احساس تنهایی میکنند، چه
با کسی زندگی کنند و چه تنها، ۲.۵ برابر بیشتر احتمال دارد که معضلات
شناختی دچار شوند.
هفت قانون طلاییِ بقای “عشق”
رموز اصلی بقای عشق چیست؟ من 25 سال در مناطق در حال درگیری زندگی کردهام
و الگوهای تخریب کننده زندگی را به چشم دیدهام. دکتر آلدو سیویکو گزارش
میدهد.
به گزارش فرادید به نقل از سایکولوژی تودی،
زندگی در محل فعالیت قاچاقچیان مواد مخدر و گروههای تبهکاری باعث شد تا
به آزمایشگاه طبیعی رفتارهای انسانی در شرایط سخت دسترسی داشته باشم. به
همین دلیل، موارد بسیاری را در این مناطق دیدهام. افراد بسیار زیادی از
شرایط زندگیشان خسته شدهاند، اما از خیلی از مواضع خود گذشت کرده تا
زندگی بهتری را تجربه کنند.
شاید به دلیل همین تجارب من است که
مردان و زنان زیادی هر روز به سراغ من میآیند و از من میخواهند که به
آنها کمک کنم تا عشقشان از بین نرود. برخی حتی از من خواستهاند تا کمک
کنم رابطه عاشقانهشان وارد فاز جدیدی شود. حساب کسانی که برای مشاوره پیش
من آمدهاند دیگر از دستم خارج شده و شرایط مختلفی را دیدهام.
روز
ولنتاین گذشت و به همین دلیل چند توصیه اساسی برای تمامی زوجها دارم تا
رابطه عاشقانهشان را نگه دارند. این موارد گلچینی از تمام نکاتی است که من
در طول این سالها در مقام مشاور به دیگران گفتهام. زوجهای خوشبخت بیش
از هر چیز این موارد را دارند:
1. آنها در مورد رابطهشان یک افق در نظر دارند
هر
وقت با کسی صحبت میکنم، متوجه این مسئله شدهام که اکثر زوجها افقی
برای شغل و حتی تعداد بچههایشان در نظر دارند، اما برایم جالب بود که
تعداد کمی نسبت به «رابطه عاشقانهشان» یک برنامه دراز مدت در ذهن داشتند.
هر وقت بحث عشق مطرح میشود، باید از خودمان بپرسیم: چه چیزی از این رابطه میخواهیم؟ واقعا چه هدفی از ادامه رابطه داریم؟
چند
وقت پیش از یک دختر جوان پرسیدم که مرد ایدهآل او چه ویژگیهایی دارد. از
او مشخصا پرسیدم: «دوست داری مرد زندگیات چگونه تو را دوست داشته باشد؟
اگر آنطور که میخواهی دوست داشته شوی، چه احساسی خواهی داشت؟» آن دختر چند
لحظه بعد گفت که تا به حال درباره این موارد اصلا فکر نکرده است!
بنابراین
بسیار مهم است که بدانید از رابطه میخواهید. در غیر این صورت مثل این است
که تاکسی سوار شوید و مقصد را به او نگویید. در عوض فقط به رانندگی
بگویید: «من را به فرودگاه نبر!»
2. آنها به عشق غیرشرطی متعهد هستند
عشق
واقعی یعنی عشق غیرشرطی؛ شکی در آن نیست. اینطور نیست که شما به ازای
دریافت یک امتیاز، به شخص مقابل خود امتیاز بدهید. عشق واقعی در مورد «من»
نیست، بلکه در مورد «دیگری» است.
در بیشتر موارد، افراد از اینکه
دیگری به آنها کم اهمیتی میکنند گلایه دارند. اما حقیقت این است که تحت
هیچ شرایطی، بالاخص در شرایط بحرانی، ما نمیتوانیم دیگری را تغییر دهیم و
باید تغییر را از خودمان شروع کنیم. صبر کردن برای به وجود آمدن تغییر در
دیگری نامش عشق نیست. این عمل بیشتر نوعی خودخواهی است. گاندی میگوید همان
تغییری باش که دوست داری در دیگران ببینی. میدانم که کمی شجاعت میخواهد،
اما هرگز از این کار هراس نداشته باشید.
3. آنها نیازهای یکدیگر را برآورده میکنند
در
عشق هر دو طرف تلاش میکنند تا به خواستههای یکدیگر احترام بگذارند و در
جهت تحقق بخشیدن به خواستهها قدم بردارند. من به برادرم و همسرش نگاه
میکنم. برادر قلب بزرگی دارد و همیشه دوست داشته تا به دیگران کمک کند. او
دفتر کارش در ایتالیا را تعطیل کرده و به لبنان رفته تا در کارهای انسان
دوستانه دخیل باشد. او را به خاطر قلب بزرگش تحسین میکنم. همسر او نیز
درست به همین اندازه قابل تحسین است.
4. آنها به نیات خوب دیگری اعتماد دارند
عشق
به شکل یک پدیده کمال یافته ظاهر نمیشود. هرگز اینطور نیست. عشق بیشتر یک
فرآیند رو به جلو است که ممکن است در طول مسیر به طرق مختلف تهدید شود.
انواع
و اقسام اشتباهات ممکن است رخ دهد. ممکن است حرفهایی زده شود که بعدا
خودتان از یادآوری آنها خجالت بکشید. حتی ممکن است تصمیماتی گرفته شود که
پایههای اعتماد را بلغزاند. گاهی اوقات چنین اتفاقات دردناکی ممکن است رخ
دهد.
زوجهای خوشبخت و موفق اما این لحظات سخت را به خوبی درک
میکنند. آنها تلاش میکنند تا از همین اتفاقات به عنوان سکوی پرش به
مرحله بعدی زندگیشان استفاده کنند. این درک البته باید متقابل باشد. در
این صورت است که اعتماد، ارتباط و عمق رابطه بیشتر میشود. مهم است به یاد
داشته باشیم که هرگز نباید خود اتفاق را به صورت ظاهری در ذهنمان مرور
کنیم؛ بلکه مهم نیت پشت آن اتفاق است.
5. تسلط بر مهارتهای ارتبط موثر
مهمترین
مهارت یک ارتباط موثر «هنر شنیدن» است. دلیل اکثر جر و بحثها این است که
دو طرف با زاویه خودشان به دنیا نگاه میکنند. بنابراین خوب شنیدن حرف
دیگری میتواند مشکلات را تا حد زیادی کم کند. هنر شنیدن میتواند بذر
اعتماد، ارتباط و محبت را در دل دیگری بکارد. از طریق شنیدن ما میتوانیم
الگوهای اخلاقی را به دیگری نشان دهیم و جا را برای «درک کردن و درک شدن»
باز کنیم.
6. همیشه جا برای کنجکاوی وجود دارد
زوجهای
بسیار موفق هرگز از کشف کردن طرف مقابلشان سیر نمیشوند. آنها اصلا تلاش
نمیکنند تا طرف مقابل خود را درون یک جعبه محکم بگذراند. به عبارت بهتر،
جا برای تعصبات محدود کننده و قرار دادن دیگری در یک چارچوب وجود ندارد.
آنها از اینکه هر روز صبح یکدیگر را میبینند خوشحال میشوند. این افراد
همیشه دنبال هیجان و کنجکاوی هستند و هرگز از زندگی کردن در کنار «دیگری»
سیر نمیشوند.
7. آنها هیچگاه دست از تلاش برنمیدارند
زوجهای
موفق هرگز دست از تلاش دوباره برنمیدارند. آنها به خوبی میدانند که یک
رابطه میتواند بالا و پایین داشته باشد، اما این مسئله نباید آنها را
دلسرد کند. آنها از فرصتی استفاده میکنند تا هنگام فراز و نشیبها همه
چیز به حالت عادی برگردد و هرگز از این کار خسته نمیشوند.
دلیلش
این است که آنها میدانند عشق یک احساس گذرا نیست و باید تمرینهای قلبی و
ذهنی زیادی را برای آن انجام داد. بنابراین احترام گذاشتن به یک رابطه
عاشقانه میتواند یک سفر معنوی بسیار خوب برای ما باشد.
به طور
کلی میتوان گفت که زوجهای موفق «تعهد» را عامل موفقیت خود میدانند و یکی
از عواملی که تعهد را به ارمغان میآورد «پشتکار» است. در این مسیر، شناخت
فردی، از خود گذشتگی و البته اصلاح نوع نگرش به ادامه رابطه ضروری است.