دلایل افت تحصیلی دانش آموزان
با توجه به تحقیقات انجام شده، مهمترین عواملی که بر پیشرفت تحصیلی موثرند، عبارتند از:
1 ـ روابط معلم و دانش آموز:
آموزش
بدون ایجاد رابطه، معنایی نخواهد داشت. اولین هدف معلم باید برقرار کردن
رابطهای دوستانه و حمایت کننده با دانش آموزان باشد. باید به یاد داشت که
هرگونه برخورد با دانش آموزان در تقویت با تضعیف تصور آنان نسبت به معلم،
موثر است. بنابراین تلاش برای رابطه مثبت با دانش آموز، باید همه اوقات
معلم و دانش آموزان را در بر بگیرد.
اجتناب از تنبیه شدید مکرر:
معلمانی
که مایلند رابطه خوبی با دانش آموزان داشته باشند، برای آموزش رفتار مناسب
نباید بر تنبیه متکی باشند. اغلب تنبیهها با هدفی فراتر از خجالت دادن و
ناراحت کردن دانش آموزان در نظر گرفته میشوند. برخی از معلمان که خود مایل
به تنبیه دانش آموزان نیستند، از والدین کودک میخواهند تا آنها را به
دلیل رفتار نامناسب در مدرسه، تنبیه کنند که در نتیجه رابطه معلم و والدین
با دانش آموزان، دچار اغتشاش میشود. به جای اینکه از والدین بخواهیم تا
آنها را تنبیه کنند، بهتر است کاری کنیم تا والدین با امر آموزش فرزند خود
درگیر شوند.
دوری کامل از راهبردهای تنبیه، شاید دشوار باشد.
معلمان باید چگونگی استفاده از روشهای انضباطی و تنبیههای خفیف را
بیاموزند، در واقع تنبیه باید بیشتر از آن که واقعی باشد، نمادی باشد. یکی
از راههای تنبیه خفیف، استفاده از روش محروم کردن است. به طور مثال، وقتی
دانش آموزی با مدادش به پشت شاگرد دیگری که در جلو او نشسته است میزند،
معلم میتواند آرام به او نزدیک شود و مدادش را بگیرد و به او بگوید:
«میتوانی مدادت را در آخر وقت کلاس از من بگیری»
1ـ1ـ اجتناب از شوخی:
منظور این است که نباید با دانش آموزان بدرفتار، از عبارات تمسخر آمیز استفاده کرد.
آموزش
بدون ایجاد رابطه، معنایی نخواهد داشت. اولین هدف معلم باید برقرار کردن
رابطهای دوستانه و حمایت کننده با دانش آموزان باشد. باید به یاد داشت که
هرگونه برخورد با دانش آموزان در تقویت با تضعیف تصور آنان نسبت به معلم،
موثر است.
2 ـ 1ـ پرهیز از پیش داوریهای غیرمنصفانه:
اولین
گام برای پرهیز از اینگونه موارد آن است که معلم باید صادقانه به آنچه
باور دارد اعتراف کند، زیرا اگر آنها را انکار کند، نمیتواند دانش آموزان
خود را از عواقب ناخوشایند آن دور دارد. پس از آن، معلم باید تلاش کند تا
بین دانش آموزان خود تفاوت نگذارد. روابط معلم با برخی از دانش آموزان،
بسیار زیانبار است. زیرا بقیه دانش آموزان، آن را نوعی تبعیض میشمارند.
معلمی که به ریاضی علاقهمند است با دانش آموزان علاقمند به ریاضی، بیشتر
رابطه برقرار میکند. حال آنکه معلم، مسئولیت حرفهای دارد و باید با همه
شاگردان، رابطه یكسانی داشته باشد.
3 ـ 1 ـ ثبات داشتن و بخشنده بودن :
دانش
آموزان، معلمی میخواهند که رفتارشان پایدار و قابل پیشبینی باشد. معلمی
که یک روز رفتاری دوستانه و روز دیگر رفتاری غیر دوستانه دارد، موجب میشود
که دانش آموزان از در میان گذاشتن مشکلات خود با وی تردید داشته باشند.
حتی دانش آموزانی که در روز قبل، مشکلی در کلاس ایجاد کردهاند، باید
بتواند روز بعد به راحتی به سر کلاس بیایند.
4 ـ 1ـ اجتناب از روابط وابستگیزا:
معلمانی
که به وضوح برای برقراری ارتباط مثبت با دانش آموزان خود تلاش میکنند،
باید مراقب باشند که یکی از حادترین دشواریهای وابستگی، وابستگی بیش از حد
و اندازه برخی از دانش آموزان به تایید و تمجید معلمان است.
یکی
از راههایی که میتوان به میزان وابستگی دانش آموزان پی برد، این است که
آنها موفقیتهای خود را فقط به معلم نسبت می دهند. این دانشآموزان بر این
باورند که علل موفقیتشان، بیرون از خودشان است. معلم از طریق ارزش دادن به
دانش آموزان به خاطر عملکردهای مطلوب، میتواند آنها را در شناسایی عوامل
اصلی موفقیت خود یاری کند. مثلاً اگر دانش آموزی در بخشی از درس، مهارت
کسب کرده باشد، معلم میتواند به او بگوید: «توجه خوب دیروز تو به درس، در
یادگیری و حاضر جوابی امروزت موثر بوده است»
همچنین، دانش آموزان
باید بیاموزند تا شکستهایشان را به عدم تلاش، و نه عدم توانایی نسبت دهند.
اگر دانش آموزی در امتحان شکست خورد، نباید شکست خود را انکار کند، بلکه
باید آن را بپذیرد. اما لازم است آن را از عدم تلاش خود بداند.
2ـ مهارت معلمان:
به
طور کلی، معلمانی که در نظر دانش آموزان، سخت گیرترند، و معلمانی که
توانایی برقراری سریع نظم را در کلاس درس دارا هستند، و معلمانی که به طور
منظم از کارهای خود ارزیابی میکنند، و به آنچه دانش آموز یاد گرفته، در
برابر همه آنچه باید یاد میگرفت، به درستی واقفند؛ و به دانش آموزانی که
مطالب را در بار نخست یاد نگرفتهاند، فرصت فراگیری مجدد را میدهند، در
حرفه معلمی خود، موفقترند.
1ـ 2ـ آگاهی از مهارتهای آموزشی و اصول تربیتی:
معلم
باید از فنون و مهارتهای آموزشی، آگاهی داشته باشند و تنها ایمان و تعهد،
کافی نیست. معلمی که از این فنون و اصول تعلیم و تربیت و مسائل روانشناسی
عمومی کودک اطلاعاتی ندارد، ممکن است با اخلاص کامل و با نیت پاک، ولی با
یک برخورد حساب نشده و نسنجیده با شاگرد، او را به سرنوشتی تلخ دچار کند.
یک
علت موثر در ترغیب شاگردان به فعالیتهای درسی، طرح و برنامه درسی معلم
است؛ طرحی که در آن، وقت کلاس تقسیم و تنظیم شده باشد، تا به مسائل مختلف،
همچون پرسش از درسهای گذشته، بررسی نوشتهها و تکالیف شاگردان، ارزیابی
آنان به وسیله امتحانات ناگهانی و … رسیدگی شود.
2 ـ 2ـ تسلط بر درس:
این
نیز از وظایف و مهارتهای معلم است. زیرا معلم، نقش تعیین کنندهای در
سرنوشت کودکان و شاگردان خود دارد و علاوه بر تأثیرات ایمانی و اخلاقی که
بر روح و روان ایشان میگذارد، در بالا بردن توان علمی و شکل دادن به وضعیت
فکری آنان نیز بسیار موثر است. لازمه ایفای این نقش بسیار مهم، بالا بودن
توان علمی و تسلط کامل بر درس است تا اولاً، مطالب آموخته شده به شاگردان
صحیح باشد و ثانیاً هیچگونه ابهامی در مسائل و مطالب آن علم برایشان باقی
نماند.
اگر معلم، به صورت عمیق بر رشته تعلیمی خود تسلط نداشته
باشد، شاگردان نیز عمیق نخواهند شد. معلم برای تسلط بر درس باید در راه
بالا بردن توان علمی خود بکوشد. توقف در یک حد از دانش و آگاهی، برای معلم
نقص بزرگی است، او باید با زمان و پیشرفت علوم، بر دانش خود بیفزاید.
3 ـ 2ـ دارا بودن طرح و برنامه درسی:
یک
علت موثر در ترغیب شاگردان به فعالیتهای درسی، طرح و برنامه درسی معلم
است؛ طرحی که در آن، وقت کلاس تقسیم و تنظیم شده باشد، تا به مسائل مختلف،
همچون پرسش از درسهای گذشته، بررسی نوشتهها و تکالیف شاگردان، ارزیابی
آنان به وسیله امتحانات ناگهانی و … رسیدگی شود. خوب است كه معلم، طرح
خود را برای بچهها در اولین جلسه كلاس مطرح کند که این امر موجب اهمیت
دادن بیشتر آنان به درس خواهد شد.
4 ـ 2 ـ ایجاد انگیزه درسی:
یک
عامل موثر در بی رغبت بودن شاگردان به درس، انگیزه نداشتن است که معلم
میتواند با معرفی درس و شناساندن جایگاه آن درس در بین علوم دیگر و تأثیر
آن در زندگی، این انگیزه و هدف را ایجاد کند. اگر شاگردان، هدف از یادگیری
درس مورد نظر و فایده آن را بدانند و بشناسند، با رغبت بیشتری آن را دنبال
میکنند.
5ـ 2ـ ارتباط مستمر با دانش آموز:
لازمه
نظارت بر فعالیتهای کلاس و خارج از کلاس دانش آموزان، ارتباط مستمر با
آنان است. در صورتی که معلم ارتباطی احترام آمیز و صمیمی با شاگردان داشته
باشد، وی را بر امور درسی و غیردرسی خود ناظر خواهد گرفت. علاوه بر ارتباط
روحی و معنوی با شاگردان، ایجاد ارتباط بین محیط درس و خانه و اجتماع به
وسیله تماس با والدین آنها، در نظارت بهتر و دقیقتر معلم موثر است.
3 ـ شرایط آموزشی و امکانات مطلوب تحصیلی:
عدم
امکانات و تسهیلات مطلوب آموزشی، یکی دیگر از عوامل افت تحصیلی دانش
آموزان است. کمبود معلمان مجرب و توانا در انتقال مطالب و موضوعهای درس به
دانش آموزان، وجود ضعف در روشهای تدریس و تکیه بر محفوظات، تراکم جمعیت
در کلاس، فشردگی برنامههای درسی و کمک آموزشی، دوری مدرسه از محل سکونت و
دهها مسئله دیگر در مورد شرایط مطلوب آموزشی و امکانات و تسهیلات تحصیلی،
از عوامل قابل توجه در ایجاد و افت تحصیلی است.