دغلبازی و حقهبازی های ما از کجا می آید؟
انسان تنها موجودی است که با نقشه و طرح از پیش ساخته به دغلبازی و کلک
متوسل می شود، بدین معنا که او کاملاً آگاهانه و هدفمند و بدون هر گونه
ندانم کاری برای انجام رساندن اهدافش به حقه بازی روی می آورد. چیزی که
حیوانات برای به دام انداختن شکارشان انجام میدهند، هر چند شکل و ظاهری
توطئه و کلک دارد اما این کار با زیست آنها رابطه دارد و عمل آنها مانند
انسان اندیشمندانه و عمدی نیست.
انسان از زمان کودکی بسیاری از خواسته های خود را در تبیین
با قوانین، اخلاق، سنن و فرهنگ در جامعه می بیند، و برای انجام دادن
آنها به حقه و کلک متوسل می شود. در دنیای ذهنی کودکان موانع اجتماعی
علاوه بر قدرت، ابزارهایی هستند که فقط بر ای رسیدن به خواستههایشان بکار
گرفته می شود.
کودکان توانایی مقابله برای برداشتن موانع خواسته هایشان
را در جامعه ندارند، آنها در ظاهر به روابط تن می دهد، اما بسیاری از
خواستهها یشان را در ناخودآگاهشان انبار میکنند و کم کم با انواع حقه و
ترفند ها، آن را در دوران زندگی بکار می گیرند.
انسانها
در زندگی اجتماعی در مجموعهای از روابط و مناسبات با هم پیوند
دارند، که با بسیاری از آن ها موافق نیستند، اما عدهای بخاطر ترس از نیروی
سرکوبگر که حافظ این مناسبات هستند و عده ی دیگر بخاطر ترس از سنن،
اخلاق و قوانین جمعی، اجبارا و در ظاهر آن را می پذیرند. این افراد برای
دور زدن موانع به انواع ظاهر سازی و وانمود کردن دست می زنند.
اولین شیادان، دغلبازان و حقه بازان تاریخ کسانی بودند که دور زمینی خط
کشیدند و گفتند این مال ماست. این افرادها با کمک اسلحه و خدایان آسمانی و
زمینی و انواع و اقسام حقهبازی عدهای را مجبور به پذیرش و قبول این کلک
بازی کردند. این شیادان، امروزه به شکل مالک کارخانه ها، املاک برزگ،
صاحبان عمده سهام و بورس ها در آمده اند.
اقتباس از دوست خوبم اکبرابادی……..
به دلم نشست گفتم شاید به دل مخاطبانم بنشیند!!
تحلیل شما چیست؟!!
عذرخواهی کردن را یاد بگیریم
اشتباهاتی که از نظر عاطفی در روابط خود مرتکب می شویم و آنها را پرده پوشی
می کنیم، اغلب اثرات ماندگار و زیان آوری بر روابط ما با دیگران می گذارد.
این خطاها به تدریج بر روی هم انباشته می شود و بعد از چند سال، رابطه ما
را با دیگران سرد می کند و حتی می تواند موجب قطع رابطه با آنها شود. برای
ایجاد تغییر در مناسباتی که بر اثر اشتباهات عاطفی رو به نابودی است، باید
واقعیت ها را درک کنیم و بپذیریم که همواره بخشی از تقصیرات نیز به گردن
خود ماست.
برای ترمیم صدمات عاطفی که در رابطه انسانی ما بروز یافته
است، باید تلاش کنیم که ابتدا خطای خود را بیابیم و سپس آن را بپذیریم اما
مشکل این است که هنوز عده بیشماری به آن درجه از مهارت عاطفی نرسیده اند
که صمیمانه از دیگران عذرخواهی کنند و موضع دفاعی به خود نگیرند. هنر ظریف
اعتراف به اشتباه و طلب بخشش، آخرین مهارت سواد عاطفی است که هر کسی باید
به درستی آن را بیاموزد.
قوانین والزامات یک معذرتخواهی موثر
1- عذرخواهی باید به شیوه ای درست بیان شود
هر
معذرت خواهی شامل دو بخش است: 1- معذرتخواهی، 2- پاسخ آن. برای آنکه
معذرتخواهی موثر واقع شود، باید به طور کامل و درست بیان شود، مورد تعمق
قرار گیرد و در آخر به آن پاسخ داده شود.
وقتی کسی دیگری را آزرده
می سازد و سپس به شیوه ای سطحی عذرخواهی می کند و عذرخواهی او مورد پذیرش
نیز واقع می شود، علاوه بر اینکه عملکردی موثر به تصویر کشیده نمی شود،
ممکن است اثرات زیانبار آن برای همیشه باقی بماندت و در طولانی مدت، رابطه
را به سوی قهقرا بکشاند و این نوع عذرخواهی، هیچ نتیجه مثبت و سازنده ای به
بار نیاورد.
بنابراین پذیرش معذرتخواهی نباید به سعرت و بدون تامل و تعمق صورت گیرد.
2-
معذرتخواهی زمانی موثر واقع می شود که عمل اشتباه فرد در آن کاملا مشخص
شود. بعضی اوقات مردم به خاطر عملی که چندان مشکل آفرین نبوده به عذرخواهی
می پردازند و عامل اصلی رنجش را فراموش می کنند. لازم است هر مشکلی دقیقا و
با موشکافی مورد تحلیل قرار گیرد تا معذرتخواهی به خاطر اصل عمل (نه ظاهر
آن) انجام پذیرد.
3- در هنگام معذرتخواهی از عمل اشتباه خود، باید
از شدت تاثیر آ« بر دیگران آگاه باشیم. اگر میزان ناراحتی و رنجش افراد از
عملکرد دیگران را به سه بخش «خفیف، متوسط و شدید» تقسیم کنیم، لازم است
میزان عذرخواهی ما دقیقا متناسب با میزان یا درجه رنجش طرف مقابل باشد.
دو اشتباه رایج در عذرخواهی و پذیرش آن
1- بسنده کردن به یک عذرخواهی لفظی ساده
به
کار بردن کلماتی مانند «ببخشید»، «معذرت می خواهم» یا «وای؛ اشتباه کردم» و
غیره، به هیچ وجه عذرخواهی واقعی محسوب نمی شود. این نوع عذرخواهی ها شاید
در زمانی که ناخواسته به کسی تنه می زنیم یا به میان حرف کسی می پریم مثمر
ثمر باشد اما در موارد دیگری که احساسات طرف مقابل را عمیقا جریحه دار
کرده ایم، به هیچ وجه موثر نیستند.
معذرتخواهی صحیح و موثر آن است
که به کسی که به سبب ایجاد رنجش یا کدورت در قلب او شده ایم، پاسخی عاطفی،
همدلانه و از صمیم قلب بدهیم. در واقع معذرتخواهی باید از ته قلب و برای
رفتار خاصی باشد که انجام داده ایم؛ وگرنه بی معنا و بی اثر خواهد بود. اگر
به دنبال معذرتخواهی، رفتار شخص تغییر نکند، ثمری به بار نخواهد آورد.
2- سریع بخشیدن
این
مورد مربوط به زمانی است که طرف مقابل مرتکب اشتباه شده و شما قرار است او
را ببخشید. در این قسمت درباره این موضوع بحث می کنیم که سریع بخشیدن
افراد، دقیقا به همان اندازه خطرناک است که نبخشیدنشان، زیرا اگر عذرخواهی
دیگران را بدون هیچ واکنشی فورا بپذیرید در روابط عاطفی خود با او به
هیچگونه تغییر مثبت یا بهبود عاطفی دست نمی یابید.
از
این گذشته اگر کسی به خاطر عمل خطایی که مرتکب شده با یک عذرخواهی ساده و
سرسری از کنار رنجش شما بگذرد و شما هم بگویید که «اشکالی ندارد»، ناراحتی و
دلخوری همچنان در دلتان باقی می ماند؛ هرچند که به ظاهر اوضاع آرام به نظر
می رسد.
نکته قابل ماجرا آنجاست که این رنجش و دلخوری باقی مانده در
قلب شما، همان آتش زیر خاکستری خواهد بود که بالاخره رابطه شما را تباه
خواهد کرد. سواد عاطفی به شما می گوید که باید به جای سریع بخشیدن افراد،
راجع به آن فکر کنید و ببینید آیا از نظر روحی و عاطفی قادرید طرف مقابل را
ببخشید و عذرخواهی اش را قبول کنید یا خیر.
انتخاب با شماست و هیچ
اجباری در کار نیست. اگر فکر می کنید عذرخواهی او از صمیم قلب و واقعی
نیست، آن را رد کنید. هیچ اشکالی ندارد اگر با خودتان صادق باشید و به طر
فمقابل بگویید که به عذرخواهی بیشتری نیاز دارید یا هنوز نمی توانید او را
ببخشید و به زمان بیشتری نیاز دارید.
به هر حال آنچه در مبحث
عذرخواهی و پذیرش آن مورد اهمیت است، توجه به این نکته است که اگر عذرخواهی
ما از دیگران یا عذرخواهی دیگران از ما سبب بهتر شدن احساس ما نشود، ابراز
یا پذیرفتن آن بی فایده است!
به هر حال در رابطه انسانی مبتنی بر
سواد عاطفی، موضوع عذرخواهی و پذیرش آن از اهمیت بسزایی برخوردار است، زیرا
به محض آنکه افراد در مقوله عذرخواهی و پذیرش آن به دانشی صحیح دست یابند،
به منبع قدرت و سلامتی روان تبدیل می شوند. در واقع وقتی که عواطف و
احساست خود را به طور شفاف بشناسیم، به طور کحامل آن را ابراز کنیم و
احساسات دیگران را نیز همچون احساسات خودمان مهم بدانیم، آنگاه زندگی تحرک
بیشتری می گیرد و لذتبخش تر می شود.