مصاحبه با سحر قریشی
سحر قریشی را جزو خوش شانس ترین بازیگران زن باید دانست چرا که با همان نقش اولش توانست یک شبه ره صد ساله را طی کند و به یک بازیگر چهره بدل شود هر چند که حاشیه ها روند موفقیت او را گاهی کند و حتی متوقف کردند اما او سعی داشته این حاشیه ها را از خودش دور کند و بر این باور است که هواداران واقعی اش، مرز بین «حاشیه و واقعیت» را به خوبی درک می کنند. با سحر در مورد زیبایی و تاثیرگذاری آن روی روحیه اش گپی زدیم، سوالی است که خیلی ها دوست داشتند از زبان سحرخانم بشنوند.
شیفته آراستگی هستم
از اینکه برای زیبایی و آراستگی ام زمان صرف کنم بسیار لذت می برم و زمانی که درگیر آن می شوم، روحیه ام تغییر می کند و انرژی از دست رفته ام را پیدا می کنم. به همین خاطر در زمانی که حالم خوب نیست سعی می کنم برای ظاهرم وقت بیشتری را صرف کنم.
دلبستگی من به محیط آرایشگاه
من عاشق محیط آرایشگاه هستم و آرامش زیادی را از این محیط می گیرم، گاهی که بی دلیل دلشوره دارم به آرایشگاه می روم و با یک مانیکور یا براشینگ ساده یا تغییر رنگ مو حالم را عوض می کنم. آراستگی جزوی از یک زن است و خانم ها باید همیشه به این موضوع اهمیت دهند. با وجود اینکه گاه پیش می آمد به لحاظ مالی هم در شرایط خوبی به سر نمی بردم اما از رفتن به آرایشگاه دریغ نمی کردم چون می دانستم که رفتن به آنجا باعث تقویت روحیه ام می شود.
ذات زن و زیبایی
آدم ها، وقت هایی که دل تنگ هستند به یک سمتی پناه می برند و از آنجایی که ذات زن با زیبایی گره خورده است به همین خاطر وقت هایی که به لحاظ روحی دچار خلاء شده است دوست دارد که زیبایی اش را افزون کند. نحوه آفرینش آنها به گونه ای است که به زیبایی گرایش بیشتری دارند و پرداخت به این مقوله روح آنها را آرام می کند و انرژی زیادی را به آنها می دهد، به همین خاطر افرادی که در زمینه هنر و تجارت در تمام دنیا فعالیت می کنند، سعی دارند سلیقه زنانه را در طراحی و تولید محصول شان لحاظ کنند چون می دانند وقتی نظر آنها را تامین کنند و توجه آنها به سمت شان جلب شود، احتمال موفقیت شان بالا می رود.
فکر نمی کنم این موضوع ساده، احتیاجی به پنهان کاری داشته باشد چون شما هر چقدر که با مردم صادق تر باشید، آنها بیشتر حرف هایتان را باور می کنندو متوجه می شوند شما چیزی برای پنهان کردن برای آنها ندارید و ازت اینکه حس واقعی تان را بدون پنهان کاری با آنها در میان می گذارید، خوشحال می شوند.
مردم از صداقت خوشحال می شوند
مردم بیش از هر چیزی از صداقت خوشحال می شوند، از اینکه می بینند جنس زندگی هنرمندشان شبیه به خودشان است با او بیشتر همذات پنداری پیدا می کنند و وقتی شما با این موضوع خوشحال می شوید چه لزومی دارد به دروغ چیزی دیگری را بگویید تا مبادا دیگران شما را به ساده انگاری متهم کنند. حتی اگر چنین اتهامی وجود داشته باشد، باز هم نباید به خاطر ترس، صداقت را پنهان کرد.
از بچگی شیفته بازیگری بودم
علاقه من به بازیگری به قبل از ورودم به مدرسه باز می گردد. از همان دوران، وقتی که کارتون نگاه می کردم، شخصیت های کارتونی را تقلید می کردم، در همان زمان کودکیم، همه می گفتند که سحر تو روزی هنرپیشه می شوی. وقتی به دوران دبیرستان رسیدم وارد حیطه تئاتر شدم و بعد از آن هم که پایم به کارهای تصویری باز شد.
باور نمی کنند عمل زیبایی انجام نداده ام
«بعضی ها به من می گویند در مورد جراحی زیبایی صادقانه رفتار نکردم و اعتراف نمی کنم که دست به عمل جراحی زده ام.» برای من طرز فکر این عده جالب است اما بعید نیست؛ چون در شرایطی که بسیاری از خانم ها دست به جراحی زیبایی می زنند، این طرز فکر وجود دارد که هر کسی که بینی کوچک یا گونه های برجسته ای دارد حتما به جراحی متوسل شده است.
پیش تر هم به این موضوع اشاره کردم که من هیچ جراحی روی صورتم انجام ندادم. تنها یک بار تزریق لب انجام دادم که خیلی زود هم از انجام این کار پشیمان شدم و ژل را از لبم خارج کردم. برای گواه این موضوع حتی عکس های مربوط به دوران کودکی ام را هم منتشر کردم اما خب، برخی ها همچنان اصرار دارندکه بگویند من عمل زیبایی انجام دادم.
از این موضوع ناراحت نمی شوم اما دلم می گیرد از اینکه ما پیرامون موضوعی، بدون اینکه تحقیقات کافی انجام دهیم، قضاوت می کنیم و دوست داریم همه چیز را با زاویه دید خودمان مورد بررسی قرار دهیم و برداشت هایمان هم در این مورد بسیار سطحی است … اما با این حال فکر می کنم آنهایی که مخاطبان جدی هستند و حاشیه برایشان چندان اهمیتی ندارد، حقیقت را بهتر از هر کس دیگری درک کردند.
از عکس خانوادگی می ترسم
متاسفانه برخی از بازیگران زن ایران با مشکلات بسیاری مواجه هستند که عمده ترین آن به عکس های شخصی شان بازمی گردد چرا که متاسفانه برخی از عکس هایی که ما با اعضای خانواده یا اقوام مان که در سال های قبل گرفتیم، بنا بر بی احتیاطی فردی ممکن است سر از فضای مجازی دربیاورد و آن وقت ما در این میان باید پاسخگو باشیم، به همین خاطر در طول مدت اخیر من حتی از گرفتن عکس با اعضای خانواده ام هم پرهیز می کنم.
در دوران کودکیم واقعا شیطون و پر جنب و جوش بودم، حتی یک لحظه هم در خانه بند نمی شدم، رفتارم بیشتر شبیه پسرها بود؛ به همین خاطر مدام با ورزش هایی نظیر فوتبال و اسکیت سرم را گرم می کردم. همه دوستان و آشنایان به پدر و مادرم می گفتند سحر اشتباهی دختر شده است! (می خندد)
به من می گفتند خجالت نمی کشی!
مردم با نقش هایی که بازی می کنیم حسابی درگیر می شوند و آن را باور می کنند. حس باورپذیری آنها واقعا جالب و خوشایند است. هیچ وقت یادم نمی رود، سال ها قبل وقتی که در سریال دلنوازان بازی می کردم مردم وقتی من را در کوچه و خیابان می دیدند مرا مورد نصیحت قرار می دادند یا به من می گفتند: «خجالت نمی کشی به همسرت نمی رسی!» این حرف ها از سویی خوشایند بود اما از سویی برایم سوال برانگیز بود که چطور مردم تا این حد درگیر نقش یلدا شدند؟
سحر قریشی از ممنوعالتصویر شدن خود در صداوسیما خبر داده و مدعی است خطاکار نبوده و کل ماجرا سلیقه شخصی است.
سحر قریشی که با نقش یلدا در مجموعه تلویزیونی «دلنوازان» به چهرهای شناخته شده برای مخاطبان تلویزیون بدل شد، در گفتوگویی از ممنوع التصویر شدن خود در صداوسیما خبر داد.
این بازیگر که روزهای پرمشغله ای را سپری می کند و در ماههای باقیمانده از سال ۹۰ چند فیلم سینمایی از او روی پرده میرود به تازگی اعلام کرده که مسئولان رسانه ملی بدون دلیل اجازه حضور وی را در دومین پروژه تلویزیونی مشترک با حسین سهیلیزاده ندادهاند.
قریشی در این باره به اوج نیوز گفته است: اینکه می گویم بدون دلیل واقعا همین طور بود. هر چه پرسیدم گفتند خانم قریشی حاشیه داری.پرسیدم یکی از آنها را نام ببرید. پاسخ می دادند که زیاد سر زبانها هستی. میگفتم آخر این هم دلیل شد؟ مگر میشود به صرف اینکه سر زبانها باشی،با تو اینطور رفتار کنند.
او ادامه می دهد: سر این جریان خیلی از مدیران سازمان صدا و سیما را دیدم. تا خود آقای ضرغامی هم رفتم. برایم حالا مشخص شده کل ماجرا حسادت و سلیقه شخصی بوده است.
قریشی در پایان افزوده است: اینکه یک نفر برای سیستم تصمیم بگیرد. شاید اگر صد کار دیگر بود اهمیت زیادی برای من نداشت اما آن کار آقای سهیلیزاده اگر روی آنتن می رفت دیگر برای عمرم کافی بود.
*********************************************************************
سحر قریشی متولد 1366 است و تنها عضو متاهل بین بازیگران جوان دلنوازان به حساب می آید. همسر او مهران اخوان ذاکری است و 25 سال سن دارد .
زندگی مشترک آنها چند سالی است که آغاز شده و روز های خوبی را با هم پشت سر میگذارند . سحر قریشی تنها یک برادر دارد و رنگ های مورد علاقه اش مشکی ، آبی و قرمز است . سحر قریشی دوست دارد هر چه زود تر به اوج برسد و این آینده را برای خود پیش بینی میکند .
برای قریشی نوع پوشش و لباس خیلی اهمیت دارد . او حسین سهیلی زاده را مانند پدرش دوست دارد.
از میان 350 كاندید به «دلنوازان» رسیدم
سحر قریشی درباره نحوه ورودش به تلویزیون گفت: من كار اولم در زمینه بازیگری فیلم سینمایی «لج و لجبازی» به تهیه كنندگی آقای زبر دست بود. در مراحل پایانی این كار بودم كه از طریق آقای خیرابی به آقای سهیلیزاده معرفی شدم. آقای سهیلی زاده از من دعوت كرد تا برای نقش یلدا كه حدود 350 نفر كاندید داشت، تست بدهم و خوشبختانه پس از تست مورد قبول واقع شده و برای بازی در این نقش آمدم.
وی با بیان اینكه بازیگران در كار روتین تلویزیونی بیشتر دیده میشوند، درباره بازتاب سریال «دلنوازان» اظهار داشت: استقبال مردم از این سریال خیلی خوب است و مردم در كوچه و خیابان مرا میشناسند و مورد محبتشان قرار گرفتهام. البته در این كار استرس هم داشتهام، چون در كنار پیشكسوتان بزرگی ایفای نقش میكردم و كار اولم بود.
وی افزود: من برای بازی در چنین سریال پر قسمتی تجربه چندانی نداشتم. ضمن اینكه نقشم هم پررنگ بود اما آقای سهیلیزاده با من همراهی كرد و كمكهای او مرا به اینجا رساند.
وی درباره انتخاب بازیگران و اینكه آیا دوست داشته به جای بازیگر دیگری در این سریال ایفای نقش كند؟ پاسخ داد: من در جایگاهی نیستم كه بخواهم در این باره صحبت كنم ولی به نظرم انتخاب بازیگران خوب است. روزی كه من برای تست آمدم فقط برای نقش یلدا آمدم و امروز هم فكر میكنم هركدام از بچهها به بهترین شكل در جای خود قرار گرفتهاند.
قریشی درباره نقش یلدا نیز عنوان داشت: به نظر من تمام گیرایی داستان در این است كه پیش زمینهای از زندگی یلدا وجود نداشته باشد. یلدا خودش پر از نگرانی و معماست و همین است كه این جذابیت را برای این نقش ایجاد كرده است. تا آخر داستان مشخص نمیشود كه یلدا كه و چه بوده و همین تعلیق باعث میشود تا این نقش برای مخاطب خاكستری به نظر برسد و نداند كه مثبت است یا منفی.
بازیگر نقش یلدا درباره اینكه دوست دارد همچنان در تلویزیون بازی كند و یا به سینما برود تیز تصریح كرد: به خاطر اینكه تلویزیون رسانه ملی است، پر بینندهتر است و قشر بیشتری از جامعه تلویزیون میبینند. ولی هم سینما و هم تلویزیون میتوانند بازیگر را نشان بدهند و انتخاب درست نقشها در این میان خیلی مهمتر است تا تكرار مكرر یك نقش. در تلویزیون میتوان به قیمت تكراری شدن دیده شد، ولی من دوست دارم در هر دو ژانر دیده شوم و نقشهای متفاوتی را تجربه كنم.
وی با بیان اینكه من بیشتر برایم نقش و فیلمنامه مهم است و سینما و تلویزیون زیاد فرقی ندارد، گفت: یلدا را دوست دارم و با آن ارتباط برقرار كردهام البته خیلی به من شباهت ندارد اما در اتفاقاتی كه برایش میافتد، خودم را به جای او میگذارم و ری اكشنها از طرف خودم بوده است.
**********************************************************
نمیدانم چرا خودم هم گمان میكردم كه سحر قریشی، همان یلدای معروف دلنوازان بینی و گونهاش را عمل زیبایی كرده و با اینكه چند سال است او را از نزدیك میشناسم، حتی در گفتوگوهای قبلی كه با او داشتم فراموش كرده بودم سؤال كنم «سحر! تو بینیات را عمل كردی؟»ولی این بار پرسیدم و همین نقطه شروع مصاحبهای بود که موضوعش رواج «جراحی زیبایی» مخصوصا در میان چهرههای سینما و تلویزیون است.
سحر در جواب من گفت: «من بینیام را كه عمل نكردم، گونه هم تزریق نكردم، اما راستش را بگویم سال گذشته به لبهایم ژل تزریق كردم و آنقدر حالم بد شد كه 10 روز بعد آن را تخلیه كردم.» سحر معتقد است كه فرد درجهت رفع نقصها اگر جراحی زیبایی انجام دهد، خوب است اما نه درجهت تغییر شكل و قیافه.او راست میگوید: این روزها همه یك شكل و قیافه شدهاند و این اصلا زیبایی ندارد.
سحر از مشكلاتی كه بعد از تزریق ژل لب برایش به وجود آمد گفت و كلی حرفهای جالب و شنیدنی در این مورد داشت كه خواندن آن برای شما هم خالی از لطف نیست.تنیس برای تفریح بازی میكنم ولی مثل آن روزها دیگر بدنسازی حرفهای كار نمیكنم؛ روزی 6 ساعت باشگاه میرفتم ولی مشغله كاری دیگر این اجازه را به من نمیدهد. این روزها آماده باش هستم برای كار آقای سماواتی و كمتر وقت دارم كه باشگاه بروم
خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد
برای بازیگری كه با تغییرات چهره وارد كار و تصویر شود شاید جراحی زیبایی مشکل نداشته باشد، یعنی اگر من اول ژل تزریق میكردم و بعد برای نقشی انتخاب میشدم ایراد نداشت.در مصاحبه از من پرسیدند، معروفیت بهتر است یا محبوبیت؟ و من گفتم محبوبیت، شهرت میآورد و مهمتر است. من بازهم میگویم من اگر بازیگر شدم حق ندارم دیگر آنقدر به سر و صورتم دست بزنم كه ذهنیت مردم را به هم بریزم؛ آنها مرا با شكلی پذیرفتند كه وارد این محیط شدم.هنوز سن من كم است و افتادگی پلك، چروك صورت و… ندارم. پس نباید دیگر این اشتباه را انجام دهم. من در مدتی انگار بیمار شده بودم و در آن روزها اعتمادبهنفس نداشتم و باید حال بدم را با سفر و استراحت خوب میكردم نه با دستكاری صورتم.
بدون بیحسی ژل زدم و كلی درد كشیدم و دوباره بدون بیحسی آن را تخلیه كردم. چون داروهای بیحسی روی صورتم اثر نداشت. اگر كسی نیاز به جراحی داشته و پول هم داشته باشد و این كار را انجام ندهد واقعا آدم نادانی است. میگویند خداوند زیباست و زیباییها را دوست دارد؛ پس باید هركسی به زیباتر شدن فكر كند.این روزها جوانها مدام دلشان میخواهد تغییر كنند. به 2 علت؛ خود كمبینی و نداشتن اعتمادبهنفس. اگرهر فردی حس كند كه خودش را دوست دارد حتی اگر نقصی دارد، این كافی است ولی اگر نقصی وجود دارد كه اعتمادبهنفس را كم میكند باید آن را رفع كرد
خودم را همین جوری كه هستم دوست دارم
اگرهر فردی حس كند كه خودش را دوست دارد حتی اگر نقصی دارد، این كافی است ولی اگر نقصی وجود دارد كه اعتمادبهنفس را كم میكند باید آن را رفع كرد. مادرهایی كه این مصاحبه را میخوانند این نكته را بدانند كه باید از كودكی به دختر و پسرتان اعتمادبهنفس بدهید و آنها را تایید كنید. مادر و مادربزرگم همیشه میگفتند «قربون دختر خوشگلم برم…!»
و این ملكه ذهن من شد كه صورت زیبایی دارم… و آنقدر این جمله را شنیدم كه دیگر باور كردم زیبا هستم و بیشتر باید به درون و سیرت زیبا فكر كنم.وقتی سیرت زیبا باشد آن مهربانی و صداقت و پاكی در چشمها تبلور پیدا میكند و منعكس میشود. بعضیها زیبایی ظاهری ندارند اما 2 جلسه كه با آنها برخورد میكنیم، میبینیم چقدر این آدم
زیباتر از قبل دیده میشود. پس داشتن زیبایی ظاهر، هیچ نیست…بعضیها هم زیبا بوده اما در اصطلاح عوام، نچسب هستند. آنها آدمهایی هستند كه درونشان زیبا نیست و موج منفی دارند.
هیچ لذتی بالاتر از غذا خوردن نیست!
اهل رژیم غذایی هستم و از طرف پدر و مادر، ژن چاقی دارم. قدم 170 سانتیمتر و وزنم 58 كیلوگرم است اما به شدت مراقب وزنم هستم. یك دوره بود كه خیلی ورزش میكردم اما الان وقت نمیكنم و فقط رژیم میگیرم و گریه میكنم.بعد از اینكه یك عالمه غذا میخورم كلی گریه میكنم… انگار در دنیا هیچ لذتی بالاتر از غذا خوردن نیست. به شدت غذا دوست دارم؛ كاملا سیر كه شدم افسرده میشوم و گریه میكنم؛ طوری كه مجبور شدم مشاوره بگیرم. به دكتر گفتم نمیتوانم جلوی اشتهایم را بگیرم… سر فیلمبرداری كه هستیم اصلا غذا نمیخورم.
دورهای بود كه تا غذا میدیدم، گریه میكردم كه چرا این غذا را جلوی من گذاشتید؟ مرغ پخته را میدیدم میگفتم طفلكی را چرا پختید…؟دكتر آنقدر با من حرف زد و روشهایی به كار برد كه بهتر شدم. رژیم سخت گرفتم و مشاورههایی كه رفتم باعث شد این حالت كمتر شود. برای درمان این حالتها ظرف غذا را بزرگتر كردم و مقدار غذا را كمتر و این را پذیرفتم كه من اشرف مخلوقات هستم؛ باید همهچیز بخورم و دلم برای مرغ و گوسفند نسوزد.
من هیچ وقت صورتم را جراحی نخواهم کرد
دوستم بینیاش را 3بار عمل كرد و در آخر هم درست نشد. پره بینی دوستم ایراد داشت، سه بار عمل كرد و تنها نقصی كه دكتر نتوانست رفع كند، همان پره بینی بود.خب این زیباتر شدن نیست. حتی یكی از دوستانم ژل تزریق كرد و بدنش حساسیت شدیدی به این تزریق نشان داد و لبش كج شد و دكتر گفت دیگر نمیتوانم درستش كنم.حتی بعد از تخلیه لبش مثل قبل نشد. با توجه به این اتفاقها آدم كمی ترسو میشود، البته من ریسكپذیر هستم اما روی صورتم دیگر كاری انجام نمیدهم.
ورود به سینما آسان است اما…
اولین بار من برای بازی در فیلم سینمایی «لج و لجبازی» تست دادم و حدودا 6 نفر در انتخاب نهایی بودیم و درنهایت كسی را خواستند كه شبیه به سارا خوئینیها یا امیر جعفری باشد كه قرار بود نقش پدر و مادر مرا داشته باشند.
نظر نهایی را گریمور و كارگردان با هم میدادند. گریمور گفت گونههایش شبیه ساراست و با گریم میتواند شبیهتر هم بشود و به این ترتیب، من انتخاب شدم. خانم مهدیه اعرابی، گریمور كسی بود كه باعث انتخاب من شد.البته زیبایی صورت هم شرط است و بازیگر باید قابلیت دیده شدن را داشته باشد اما بازی من باعث شد كه بمانم و دوباره انتخاب شوم. من بازیگر بیلبورد نیستم اما مطمئنا زیبایی صورت و بازی، هر دو برای ماندن مهم است.
ورود به سینما آسان است و ماندن در آن دشوار. تهیهكننده و كارگردان با پول میتوانند خیلیها را وارد كنند ولی آیا آن فرد برای دفعه دوم و سوم هم انتخاب میشود؟ من در مورد خودم میگویم كه صورتم بكر و دستنخورده بود با آن مدل ابروهای یلدا، آن نقش كلی روی ابروی بازیگرها در كارهای بعدی تاثیر گذاشت. یادش بخیر؛ سال 88 من 21ساله بودم كه آن نقش را بازی كردم.
زیبایی مصنوعی ارزش ندارد
من به گونهام ژل تزریق نكردهام. دروغ گفتن توهین به شعور مخاطب است و عكس بچگیام را به شما نشان میدهم تا ثابت كنم عمل نكردهام. به نظر من در دوره ما صورتها همه یك شكل شده و این اصلا خوب نیست لبها، بینیها و ابروها همه یك شكل است.خدا آدمها را متفاوت آفریده و این زیباست؛ نه اینكه در یك مهمانی لباسها كه بر اساس مد همه یك شكل است، بینیها همه كوچك و سربالا، لبها هم كه همه ژل زده، ابروها هم تتو شده و… آیا این زیبایی مصنوعی ارزش دارد؟
دختری كه در 20سالگی این كارها را انجام میدهد دیگر لطافتی ندارد و وقتی 40ساله شد دیگر میخواهد چه بكند؟ از لطافت جوانی باید لذت ببریم و این جراحیها را بگذاریم برای زمانی كه زیبایی ما كم میشود و شاید اعتماد به نفس ما را تحت شعاع قرار دهد.من بازیگر بیلبورد نیستم اما مطمئنا زیبایی صورت و بازی، هر دو برای ماندن مهم است. ورود به سینما آسان است و ماندن در آن دشوار.
سحر دختری لوس و اطواری است؟
زمانی كه فیلم سینمایی «دردسر بزرگ» را بازی كردم، خودم هم در خیابان حس كردم كه همه نسبت به من این برداشت را دارند كه فردی لوس و نازپرورده هستم.در آن فیلم نقش همسر حامد كمیلی را داشتم. پریسا دختر پولدار و لوسی بود كه خیلی ادا داشت و با انگشت اشاره با همه سلام و خداحافظی میكرد. همه در خیابان با من با همان حركت سلام میكردند و در حالیكه هرگونه نقش بازی میكنم
اما هنوز هم در ذهن مخاطب همان یلدا باقی ماندهام. من خیلی هم شیطون و پرسروصدا هستم. به شدت مسئولیتپذیرم. با اینكه تكفرزند هستم اما اهل قهر نیستم. باید اعتراف كنم كه نق نقو و خوابآلود هستم.از سر و صدا فراریام و در خانه وقتی تنها باشم، هیچ صدایی شنیده نمیشود؛ نه تلویزیون و نه موزیك. در كل آدم شلوغی هستم اما در تنهایی از سر و صدا و شلوغی فاصله میگیرم.
توصیه آخرمن به خانم ها
یك زن كامل، زنی است كه سالم باشد، به غذا خوردنش، به پوست و مو و لباس پوشیدن و… اهمیت بدهد. توصیهام این است كه تا ازدواج میكنید زیبایی خود را كنار نگذارید و حس كنید به هدفی كه میخواستید رسیدید. من بازیگر هستم و بیشتر به این نكات اهمیت میدهم و حس میكنم من هستم و یك قاب صورت.باید زیبا و سالم باشم تا حسم را به مخاطب برسانم اما همه خانمها باید به این نكات اهمیت بدهند و این اول احترام به خودمان است و درنهایت احترام به بیننده و كسانی كه در كنار ما زندگی میكنند آدمی كه سلامت روح داشته باشد میتواند به همه كمك كند.
یك زن ایدهآل باید به ظاهرش توجه كند. اغلب زنها میگویند من دیگر مادر شدم و از من گذشته. اگر این زن به خود و سلامت روحش اهمیت ندهد چطور میخواهد آرامش و سلامت را به خانواده و فرزندش منتقل كند؟پس در هر كاراكتری كه هستیم (مادر، همسر، دختر و…) به زیبایی و سلامت روح و جسم باید اهمیت دهیم و نقصهایمان را رفع كنیم.