رشد جوانی
مقدمه
با پایان دوران نوجوانی و آغاز مرحله جوانی بسیاری از مشکلاتی که با آغاز بلوغ برای فرد بوجود آمده بود (تاثیر بلوغ در رفتار جوانان)،
فروکش کرده و تا حدودی فرد توانسته است به ثباتی نسبی قدم بگذارد.
جایگاهها ، نقش و هویت جوان تا حدودی برایش روشن شده و از این پس میرود تا
شرائط و موقعیت خود را مستحکمتر و باثباتتر سازد، هرچند آثار مربوط به
بحرانهای مرحله قبل ممکن است هنوز وجود داشته باشد و برخی جوانان هنوز با
مسائلی چون سردرگمی و هویت روبرو باشند.
در هر حال عوامل مختلفی میتواند گذر از مرحله نوجوانی را به جوانی
متاثر سازد. برخی عوامل به صورت عوامل تاخیر دهنده و برخی عوامل به عنوان
تسهیل کننده گذر از این مرحله میباشند. به هر حال جوانی آغاز میشود و فرد
وارد دورانی میشود که هرچند پختهتر و تواناتر از مراحل قبلی است، اما
هنوز با مشکلاتی گریبانگیر است که با سرنوشت او در مراحل بعدی زندگی ارتباط
مستقیم دارند.
رشد جسمی دوران جوانی
رشد جسمی تا رسیدن به این دوره دو مرحله بحرانی و جهشی خود را پشت سر
گذاشته است. در دوره کودکی و به ویژه دوره نوجوانی ، رشد جسمی چشم گیر بوده
و با تغییرات اساسی مشخص میشود. با شروع جوانی آهنگ رشد تدریجیتر و
کندتر میگردد و دیگر آن سرعت مرحله قبل را ندارد. رشد قد و اندامهای بدن
هرچند متوقف نشده، ولی بسیار کند شده است.
رشد فکری ، شناختی و
عاطفی هنوز ادامه دارد و تجاربی که جوان با آنها برخورد میکند، فکر و بینش
او را تحت تاثیر قر ار میدهد. در مرحله قبل اگر نوجوان در تلاش بر عنادورزی
در مقابل افکار و شناختهایی بود که از اطراف و به ویژه از طرف والدین به
او دیکته میشد، در این دوران تمام تلاش جوان رسیدن به یک ثبات فکری و
شناختی است. هرچند در این دوران نیز گرایشات مختلفی از طرف جوان تجربه
میشود و مکاتب مختلفی را انتخاب مینماید، اما هدف از آنها بر هم ریختن و
عنادجوئی با ارزشهای دیکته شده برای او نیست. بلکه او در تلاش برای استحکام
بخشیدن به هویت خود است و در این راه ممکن است دست به امتحانها و
انتخابهای مختلف بزند.
جوانی که دوره نوجوانی را در شرائط مناسب و
به صورت سالم و مناسبی پشت سر گذاشته، هویت کاملتری از خود دارد و با
دشواریهای کمتری نسبت به افرادی که نوجوانی پرتلاطمی داشتهاند، روبرو است.
عواطف در این دوران هنوز از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. هرچند غلیان عواطف و هیجانات
دیگر آن تلاطم دوران نوجوانی را ندارد، اما نیاز به عشق و صمیمیت از
ویژگیهای اساسی دوره جوانی است و تفاوت آن با عواطف دوران نوجوانی ، ثبات و
هدفمندتر شدن آن است. نوجوان با جوشش عواطف و هیجانات ناگهانی خود
روبروست، به صورتی که توانایی کامل برای کنترل مناسب آنها ندارد.
خیالپردازیهای شدید ، دوستیهای بسیار صمیمی و روابط با جنس مخالف مضرهایی
برای عواطف دوران نوجوانی هستند. در حالی که در دوره جوانی فرد تلاش
میکند، سر و سامانی به عواطف خود بدهد و تصمیماتی برای آنها اتخاذ کند.
اریک اریکسون
دوره جوانی را دوره صمیمیت و تعلق میداند و معتقد است که با شکل گیری
هویت ، فرد آماده میشود تا به مرحله رشد روانی اجتماعی پا بگذارد. در این
محله فرد میتواند بر اساس عشق ، صمیمیت ، دوست داشتن و تعهد رابطه برقرار
کند. بر عکس اجتناب از برقراری رابطه با دیگران ، فرو رفتن در خود است که
منجر میشود فرد به گوشهگیری و انزوا پناه ببرد. نیاز به تعلق و صمیمیتی که در این دوران در فرد وجود دارد، منتج به مساله مهم ازدواج میشود. در واقع این دوران را دوران ازدواج نیز نامیدهاند.
مشکلات مربوط را به تصمیم گیری و انتخابها در جوانی
با رسیدن به یک هویت نسبتا کاملتر ، فرد خواه ناخواه در شرائطی قرار
میگیرد که ملزم به اتخاذ تصمیمات و انجام انتخابهایی است که اهمیت ویژهای
در زندگی فرد دارند. برخی از این تصمیم گیریها
و انتخابها سرنوشت ساز هستند، مثل ازدواج ، مثل انتخاب شغل و برخی
تصمیماتی هستند، سادهتر و جزئیتر. برای انجام این انتخابها جوان نیاز به
شناختهای کامل ، استفاده از راهبردهای مناسب و کمک و یاری راهنمایان دارد.
افزایش توان فکری جوان و بالا بردن قدرت تصمیم گیری وی ، اهمیت بسزائی در
صحت انتخابهای او خواهد داشت.
ازدواج و انتخاب شغل: دو مشکل اساسی جوانی
دو ویژگی مهمی که در جوانی از رنگ و نمای خاصی برخوردار است و در واقع
هر دو از دوره نوجوانی شکل گرفته و بتدریج متکاملتر شدهاند، تمایلات
عاطفی و استقلال طلبی
است. تمایلات عاطفی جوان را به انتخاب کانونی که نیازهای او را ارضا
میسازد، میکشاند و تمایلات استقلال طلبانه به اتخاذ راهبردهایی برای کسب
استقلال مالی ، فکری و … .
تلاش ویژه جوان برای کسب استقلال مالی بسیار بارز و روشن است و او را
وادار به انجام چالشهایی میکند تا در راستای انگیزهها و اهداف خود به
دنبال یک منبع درآمد باشد. بخشی از مشکلات مربوط به شغل به انتخابهای جوان
برمیگردد و بخش مهم دیگری از آن به شرائط و موقعیتهای اجتماعی. اما در هر
حال بالا بردن شناختهای فرد و قدرت تصمیم گیری و توان او برای استفاده از
شرائط و فرصتها و خویشتن شناسی
و کشف استعدادها نقش مهمی در موفقیت او برای غلبه بر موانع موجود بازی
میکند. همین خصوصیات در انتخاب او برای ازدواج و فراهم آوردن شرائط مناسب
نیز از اهمیت خاصی برخوردار است.
اعتیاد وانواع آن، تهیه کننده: محمدرضا ورپشتی
تعریف مواد مخدرو تقسیم آن
موادی
هستند که مصرم آنها در انسان در حالت لذت و خوش کاذبی به وجود می آورد و
وابستگی جسمی روانی ایجاد می کند وبروز همین حالات وکیف ولذت پس از اولین
مصرف که در بعضی مواد فقط به علت کنجکاوی مبادرت به آن می گردد باعث تداوم
مصرف واعتیاد می شود.
مواد
مخدر درحال حاضر از تنوع زیادی برخوردار است به همین دلیل تقسیمات متعددی
در مورد انواع آن از نظر منشا شیمیایی یا طبیعت و آثار مصرف و… وجود
دارد.
مواد مخدر بر روی جسم و روی روان تاثیر می گذارد.
1.
ترياک : ترياک که در فارسي به صورت ترياق آمده است ماده اي است به رنگ
قهوه اي شيره ، که از شيره گياهي به نام کوکنار که در عربي به آن خشخاش مي
گويند به دست مي آيد. ترياک از قديمي ترين داروهايي است که بشر شناخته است و
داراي اثر تخديري است يعني يک حالت آرامبخش توام با سستي و رخوت و بالاخره
خواب ايجاد مي نمايد .
2. هروئين : هروئين با عمل تقطير از مرفين استخراج مي شود و پودر سفيد رنگي است که در سال 1874 توسط يک دانشمند انگليسي (C.R.Wright)
در بيمارستان سنت مري کشف شد . دانشمندان فوق اين ماده را تترا استيل
مرفين خواند و کارخانه باير آلمان دست به تهيه تجارتي که زد و به آن نام
هروئين گذاشت . اين مواد ( هروئين ) نيز تخدير کننده است و اعتياد آور ترين
ماده مخدر است و ايجاد خواب آلودگي ، کاهش بازتاب هاي بدن ، پايين آمدن
ضربان قلب ، کاهش ميزان تنفس ، تقليل اشتها مي گردد .
3.
مرفين : مرفين پودري است کريستالي به رنگ قهوه اي روشن . از ترياک استخراج
مي شود و يا مستقيما از ساقه خشخاش به دست مي آيد . اگر مرفين به طريق
مستقيم از ساقه خشخاش به دست آيد باعث مي شود که ترياک توليد نشود .
درگذشته مرفين براي تسکين دردهاي حاد و موقت ناشي از عمل جراحي ، شکسته
بندي ، سوختگي ، به کار مي رفت . خواص مسموم کنندگي مرفين بسيار قوي است به
قدري که مصرف 200 ميلي گرم آن معادل مصرف 2 تا 3 گرم ترياک است و گاهي نيز
منجر به مرگ مي شود .
معنی اعتیاد و ویژگی های آن
هرگونه
وابستگي شديد رواني و يا فيزيولوژيکي ارگانيسم نسبت به يک مواد به عنوان
اعتياد شناخته مي شود و داراي چهار ويژگي عمده مي باشد که عبارتند از :
1. تمايل و احتياج شديد به صورتيکه به هر وسيله اي آن ماده اعتياد آور را به دست مي آورد .
2.
وابستگي بدني و رواني به اثرات ماده اعتياد آور ، وابستگي جسمي يک حالت
فيزيولوژيک است که با استعمال مکرر ماده اعتياد آور به وجود مي آيد و باعث
ادامه استعمال آن مواد مي شود و قطع آن باعث سندرم و نشانه هاي محروميت مي
گردد که آن نشانه ها عبارتند از آب ريزش از چشم و بيني و خميازه و عرق کردن
، بي خوابي يا پرخوابي ، اضطراب ، تهوع ، اسهال ، دل درد … .
3. گرايش به ازدياد مصرف ماده اعتياد آور که به اين پديده تحمل گفته مي شود يعني تحمل دارويي را از دو طريق مي توان تشخيص داد :
الف- نياز به افزايش مقدار ماده براي رسيدن به مسمويت يا تاثير دلخواه
ب- کاهش قابل ملاحظه اثرات ماده با مصرف مداوم مقادير يکساني از آن دارو .
4.
اثرات منفي و ضرر و زيان نسبت به مصرف کننده و جامعه . مواد مخدر هم ضرر
مادي و عوارض رواني براي شخص و هم آسيب اقتصادي و اجتماعي براي جامعه دارد .
تاریخچه مواد مخدر در جهان
مکتوبات
تاريخي چنين مي نمايد که بشر از آغاز تاريخ از مواد مخدر براي تسکين دردها
و آلام خود که به تجربه با آن ها آشنا شده بودند استفاده مي نموده است .
بر خلاف آن چه که مشهور است ، چيني
ها اولين مردمي نبودند که با ترياک آشنايي داشتند ، گرچه حکما و دانشمندان
چيني از ديرباز باخواص درماني ترياک آشنا بودند ولي احتمالا در قرن نهم و
يا دهم بود که ترياک توسط اعراب به کشور چين معرفي شد . نوشته هايي که از
تمدن سومري ها باقي است ، نشان مي دهد که سومريان از کهن ترين اقوامي بودند
که نه تنها از ترياک استفاده مي کردند ، بلکه نام « گياه شفابخش » نيز بر
آن نهاده بودند ، که هنوز اين نام شايع است . پزشکان آشوري نيز صدها سال
پيش از ميلاد مسيح به خواص داروئي ترياک پي برده بودند . نوشته هاي باستاني
نشان مي دهد که ترياک در تمام دوره هاي تاريخ بابل ، مصر ، يونان و روم
استعمال مي شد و حتي هومر شاعر يوناني در آثار خود از گل خشخاش سخن به ميان
آورده و آن را جزو گل هاي زينتي باغ هاي روم در ششصد سال پيش از ميلاد مي
دانسته است . بر اساس پاپيروس هاي باقيمانده از مصريان ، مصري ها از زمان
هاي قديم خشخاش ( ترياک ) استعمال مي کردند و اسم (THE BAICA ) مشتق از شهر THEBES است
که در آن جا مي کاشتند ، لذا کشت خشخاش با اين که در ممالک شرقي از جمله
ايران ، چين ، هند ، ترکيه ، و ممالک اروپايي به عمل مي آمد ، ولي اصل آن
از مصر بوده است . مجارستان اولين کشور اروپايي است که با خشخاش آشنا شد و
گياه شناسان کشور مذکور هزار و دويست سال پيش از ميلاد آن را مي شناخته و
شيره اش را به کار مي برده اند . ساکنان سرزمين هند نيز در شمار نخستين
آشنايان به گياه مواد مخدر « کوکنار» مي باشند و گفته مي شود که هنگاميکه
داريوش بزرگ آن کشور را گشود هنديها افيون را مي شناخته و با آن سر و کار
داشتند . يونانيان زمان سقراط به آثار طبي ترياک پي برده و براي تسکين و
آرامش آلام خود به کار مي بردند .
تاریخچه مواد مخدر درایران
در
ايران دانشمندان و پزشکاني چون محمد بن زکرياي رازي و ابن سينا اولين
کساني بودند که به خواص داروئي ترياک آشنا بوده و آن را براي مداواي
بيماران خود تجويز مي کردند . به طور کلي استعمال ترياک در ايران را پاره
اي ره آورد حمله اعراب يا چنگيز و يا سوغات لشکرکشي نادرشاه به هندوستان مي
دانند . ولي آن چه مسلم است در زمان حکومت صفويان مصرف اين ماده متداول
بوده و چنانچه از شواهد برمي آيد ، زمان صفويه استعمال ترياک بيشتر به
منظور تعديل اضطراب خاطر بزرگان و در باريان و رجال عالي مقام معمول بود .
در قرن دهم هجري شاه طهماسب صفوي مصرف مواد افيوني را جدي تلقي مي کند و
دستور مي دهد تا ترياک موجود در دربار را معدوم نمايند . در زمان شاه عباس
ظاهرا بايد مصرف اين مواد توسعه بيشتري پيدا کرده باشد زيرا مي گويند شربت
کوکنار که همان جوشانده خشخاش است بسيار رايج بوده به طوريکه شاه عباس دوم
ضرورت مبارزه با آن را دريافته و براي جلوگيري از مصرف آن ناگزير از صدور
احکام و فرامين موکدي مي شود .
تا
پيش از قرن نوزدهم ترياک در ايران به طور وسيع کشت نمي شد و ترياک کشي آن
چنان رواج نداشت . ترياک کشي در ايران از زمان ناصر الدين شاه شروع مي شود .
در دوران اميرکبير کشت خشخاش به صورت آزمايشي در اطراف تهران انجام گرفته
است . استعمار انگليس پس از به زانو در آوردن هند بر آن شد که ميان لندن و
هندوستان خط ارتباطي تلگراف برقرار کند و براي اينکار مي بايست از سرزمين
ايران بهره مي گرفتند و از اين جهت آن را به ناصر الدين شاه مطرح و عملي
ساختند و به اين طريق سيم بانان و کارگران هندي خط ارتباط ، از بزرگترين
انگيزه هاي گسترش و آموزش ترياک کشي در ايران بودند و خراسان به عنوان
ترياک کشي در تيررس آرمان هاي شوم آنان قرار گرفت به طوريکه از سال 1851
پيش قراولان قاچاقچيان اين داروي تحذير کننده و اعتياد آور در لباس هاي
دراويش هندي در خراسان و کرمان
پراکنده شدند و به ترياک کشي پرداختند . چون انگليسي ها ترياک ايران را خوب
مي خريدند ، کشاورزان دست از زراعت گندم کشيدند و به کشت خشخاش روي آوردند
. قانون هاي تحديد ترياک (1329 قمري ) و انحصار ترياک و مجازات مرتکبين
قاچاق مواد افيوني و توليد و توزيع غيرقانوني هر چند ظاهرا در جهت کاهش
مصرف اين ماده و مبارزه با آن وضع و کنترل محدود هم از بين رفت و در سال
هاي جنگ جهاني دوم و بعد از آن قاچاق مواد افيوني و اعتياد آن رواج بيشتري
پيدا مي کند . در سال 1334 قانون منع کشت خشخاش و جلوگيري از مصرف غير
طبيعي ترياک از تصويب مجلس گذشت و وزارت بهداري را مسئول معتادين قرار
دادند . در سال 1348 دولت قانون منع کشت خشخاش را لغو کرد و به جاي آن
قانون کشت محدود خشخاش و سهميه کوپن ترياک را رواج داد . پس از پيروزي
انقلاب اسلامي ايران ، در خرداد ماه 1359 قانون سهميه ترياک معتادان مجاز
لغو و دوره اي به مدت شش ماه به عنوان ترک اعتياد مقرر شد و از آن پس (
اتمام مهلت ) اعتياد جرم و معتاد مجرم شناخته شد .
فصل دوم
طبقه بندی مواد مخدر
ترياک (Opium) مورفين (Morphine)
هروئين ( Heroin) متادون (Methadone)
الکل (Alcohol) توتون و دخانيات (نيکوتين Nicotine)
تریاک
ترياك
به شكل ماده قهوه اي تيره رنگ به گونه دلمه شده مانند پلاستيك وجود دارد.
ترياك شيره الكالوييد داري است كه از تيغ زدن گرز خشخاش (تصوير شماره 1) و
لخته شدن شيره خشخاش نارس بدست مي آيد. تخمدان حاوي دانه هاي خشخاش، بيضي
شكل است كه گلبرگهاي صورتي رنگ دارد. وقتي اين گلبرگها رو به پژمردگي مي
رود، با تيغ زدن تخمدان نارس، عصاره شيري رنگي شروع به تراوش مي كند كه در
مجاورت هوا به صورت (دلمه) شده پس از گذشت يك شبانه روز به رنگ قهوه اي و
گاهي سياه در مي آيد و به حالت صمغي چسبيده بر جدار خارجي تخمدان باقي مي
ماند كه آن را تراشيده و جمع آوري مي كنند.
اين گياه را در انگليسي ((Papaver Somniferom))و خشخاش را((Poppy))و در فارسي كوكنار و دانه هاي خشخاش را به انگليسي((Poppy Seeds))و صمغ جمع آوري شده را ترياك كه از ترياكا (Theriaca)يوناني گرفته شده و در عربي افيون، ابيون، ترياق، درياق و در انگليسي ((Opium))مي نامند، ابيون يا افيون نيز از ريشه يوناني اپيون
. ((Opion))اقتباس شده است
هروئین
هروئين
كه نام شيميايي آن “دي استيل ـ مورفين” است و در سال 1900 به عنوان
وسيلهاي براي درمان مؤثر اعتياد به مورفين ارائه شد. اما افسوس كه اين
اميد واهي خيلي زود به يأس مبدل گشت. زيرا متوجه شدند، گرچه هروئين
خوابآوري كمتري دارد، اما قدرت مسموم كنندگي آن پنج برابر مورفين است.
هروئين
با عمل تقطير از مرفين استخراج ميشود. هروئين پودر كريستالي سفيد رنگي
است كه در سال 1874 توسط دانشمند انگليسي در بيمارستان سنت مري كشف شد.
دانشمند قوي اين ماده را تترااستيل مرفين خواند تا اينكه در حدود سال 1890
دانشمند آلماني بنام درسر و چند دانشمند ديگر مطالعات بيشتري روي آن انجام
دادند و دريافتند كه اين مشتق دي استيله است و آن را براي معالجه اشخاص
مبتلا به سل و ساير بيماريهاي جهاز تنفسي و همچنين براي ترك اعتياد به
مرفين پيشنهاد و عمل كردند.
كارخانه
باير آلمان دست به تهيه تجارتي آن زد و به آن نام هروئين داد شايد باير
كلمه هروئين را از كلمه كه در زبان آلماني به معني عامل بسيار قوي و بسيار
موثر كه مقدار كم آن اثر زياد دارد، اقتباس كرده است. از طرفي شايد چون
مصرف هروئين ميتواند اثر اعتياد مرفين را از بين ببرد (چون يك مخدر قويتر
ميتواند اثرارت فيزيولوژيكي داروي مخدر قبلي را از بين ببرد و خود جانشين
آن بشود)در ضمن چون پس از مصرف هروئين البته فقط در شروع و اوايل مصرف آن
اعمال رواني و جسماني به شدت تقويت ميشود و شخص ميتواند كار چند روزه را
در يك روز تمام كند به اين ماده نام هروئين مشتق از كلمه به معني قهرمان
دادند.
هروئين
اعتياد شديد فيزيكي را در كمتر از 21 روز در 97 درصد اشخاصي كه آن را مورد
مصرف قرار داده بودند، به وجود آورد. هروئين ماده مخدري قوي است، كه آخرين
پله نردبان اعتياد را در مصرف مواد مخدر به خود اختصاص داده است و شخص را
به سفري مي برد كه كمتر كسي از آن به سلامت بازگشته است!
فردي
كه پس از سير در مصرف انواع مواد مخدر به هروئين روي ميآورد. ابتدا آن را
استنشاق ميكند، اما كمي بعد جهت تأثير فوري و افزايش دادن اثر آن، به
سرنگ روي ميآورد و در رگ تزريق ميكند.
هروئين
تزريق شده احساس لذت عمومي و سريع و شديد را توليد ميكند. متخصصان اين
حالت را شبيه اوج در جماع توصيف نموده ولي در اصطلاح، معتادان آنرا فلش (Flash) يعني چيزي شديد و آني همانند نور فلش دوربين عكاسي مينامند.
فلش عكسالعملي است ناگهاني، زنده و عميق كه ارگانيسم نسبت به ورود ماده نشان ميدهد. اين حالت كه
حداكثر در حدود 10 ثانيه طول ميكشد براي معتاد هميشه عالي است. هروئين كه
قدرت خوابآوري كمتري دارد، توليد برانگيختگيهاي شديد و خشني ميكند،
ليكن سهولت تفكر و تصور ترياك را توليد نمينمايد،شايد به همين علت است که
مصرف اين ماده بيشتر در بين مردها متداول است. بررسيهاي آماري نشان ميدهد
كه در برابر هر 5 مرد معتاد فقط يك زن معتاد وجود دارد.
هروئين
از مورفين مستبدتر است و كمبود آن زودتر احساس مي شود. به طوريكه معتاد را
مجبور ميسازد در فواصل زماني مشخص ( 3 تا 5 ساعت براي هروئين و 8 تا 12
ساعت براي ترياك) از اين ماده استفاده كند، تا اضطراب غيرقابل تحمل ناشي از
كمبود را از بين ببرد.
آثار موادمخدر بر بدن
مهمترين محل اثر موادمخدر بر مغز است. در مغز گيرنده هايي وجود دارد كه اين مواد بر آنها اثر مي كنند. اين گيرنده ها به 3 گروه تقسيم مي شوند:
1 _ اثر بر گروه اول سبب تنظيم و كاهش احساس درد، كاهش فعاليت مركز تنفس، يبوست و اعتياد مي شود.
2 _ اثر برگيرنده هاي دوم سبب كاهش احساس درد، افزايش حجم ادرار و ايجاد حالت آرامش مي شود.
3 _ اثر موادمخدر بر گيرنده هاي گروه سوم سبب كاهش احساس درد مي شود.
حدود
بيست و پنج سال پيش مشخص شد كه در بدن انسان موادي شبيه موادمخدر [مرفين]
توليد مي شود كه مهمترين آنها به نام آندورفين ها و آنكفالين ها است. به
طور طبيعي وقتي بدن دچار آسيب هاي دردزا و حوادث ناراحت كننده مي شود مغز
اين مواد را ترشح مي كند و سبب كاهش احساس درد و ناراحتي مي شود.
موادي
که دستگاه عصبي مرکزي را تغيير مي دهند مواد روان گردان هستند (الکل ؛
نيکوتين ؛ کوکائين) و موادي امثال اينها که اعتياد به آنها مشکل بزرگ بعضي
از جوامع امروزي است. همچنين کافئين که در قهوه و نوشابه ها يافت مي شود از
جمله مواد روان گردان هستند. تمام اين مواد مي توانند باعث وابستگي رواني
مصرف کننده شوند و مهم تر از آن اين است که باعث وابستگي جسمي نيز مي شود.
اعتياد
پاسخي فيزيولوژيک است که مصرف پي در پي مواد مخدر موجب آن مي شود و عملکرد
طبيعي نورونها و سيناپس هارا تغيير مي دهد.هنگامي که عملکرد نورون يا
سيناپسي توسط مواد مخدر تغيير کرد از آن پس آن نورون يا سيناپس به طور
طبيعي به کار خود ادامه نمي دهد مگر با بودن موادمخدر.
شخص با مصرف
پي در پي مواد مخدر به آن معتاد مي شود و بدن او نسبت به آن ماده مخدر
عادت مي کند.شخص معتاد بايد با گذشت زمان مقدار ماده مخدر مصرفي اش را
افزايش داده تا نياز بدنش تامين شود.نيکوتين ماده اي اعتياد آور است که در
برگهاي گياه تنباکو يافت مي شود.اين ماده بسيار سمي است و حدود60 ميلي گرم
از آن براي انسان مرگ آور است. نيکوتين سريعا وارد جريان خون شده و در بدن
به گردش در مي آيد.عملکرد نيکوتين در مغز شبيه به عملکرد انتقال دهنده عصبي
استيل کولين است.
نيکوتين به دليل شباهت ساختاري با استيل کولين به
محلهاي مخصوصي در سلول عصبي که به طور طبيعي محل ها گيرنده هاي استيل کولين
هستند متصل مي شوند.اين جايگاهها از مراکز کنترل مغز هستند که بسياري از
فعاليت هاي مغزي را کنترل مي کنند.اتصال نيکوتين به سلولهاي عصبي موجب
تغييرات بسياري مي شود پس از مدتي بدن فرد سيگاري تنها در حضور نيکوتين به
جاي استيل کولين به طور طبيعي کار مي کند و در حضور حذف نيکوتين حالت طبيعي
بدن مختل مي شود.هنگام بدست آمدن اين حالت تنها راه برگشت بدن به حالت
طبيعي کشيدن سيگار است.در اينجا است که مي گوييم فرد سيگاري معتاد به کشيدن
سيگار است.
داروهاي روان گردان نوعي مواد مخدرند که در تسکين درد و
القاي خواب نقش بسزايي دارند. بسياري از اين مواد از گياهان تيره خشخاش به
دست مي آيند. مواد مخدري که از ترياک استخراج مي شوند شامل: مورفين،
هروئين و کدئين هستند. پزشکان براي تسکين درد بيماران گاه کدئين تجويز مي
کنند. مورفين نيز يکي از موثرترين تسکين دهنده هاي درد مي باشد که امروزه
در پزشکي مورد استفاده قرار مي گيرد. گيرنده هاي درد محرکهايي که باعث درد
مي شوند را شناسايي مي کنند.درد در بدن نقش اهميت زايي دارد درد به ما مي
گويد که يکي از بافتهاي بدن ما زخمي و يا آسيب ديده شده است.وقتي عضوي آسيب
ديده مي شود از انتهاي اعصاب آسيب ديده ي آن پيام هايي انتقال داده مي شود
که باعث احساس درد مي شود.پيامهاي عصبي حامل درد را به نخاع و سپس به مغز
انتقال مي دهند.پس از رسيدن پيام عصبي درد به طناب عصبي؛ پيام درد بوسيله
گروهي از انتقال دهنده هاي عصبي به نام انکفالين ها سرکوب مي شوند.زماني که
انکفالين ها به نورونهاي نخاع مي پيوندند از انتقال پيام به مغز جلو گيري
مي کنند .مواد مخدر عملکردي مشابه به انکفالين ها دارند و به گيرنده هاي
پروتئيني درد در طناب عصبي مي پيوندند و از انتقال پيام درد به مغز و احساس
درد جلوگيري مي کنند.
مشروبات الکلی
-با
نوشيدن مشروبات الکلي ، الکل بسرعت در معده و روده جذب شده و با انحلال در
آب پلاسما وارد جريان خون مي شود. الکل چند مرکز را در مغز تحت تاثير قرار
مي دهد. اين مراکز به ترتيب اثر عبارتند از :
1- بافت خاکستري که
بزرگترين قسمت مغز است.سلولهاي اين بافت ، اطلاعات حسي شما را پردازش مي
کند، فرآيند تفکر و هوشياري شما را به عهده دارد و آغازگر بيشتر حرکات
ماهيچه اي شماست.
الکل در اين بخش ، کار مراکز رفتارهاي بازدارنده (نه
نوروترانسميترهاي بازدارنده) را مختل مي کند. در اين صورت شخص پر حرف مي
شود ، اعتماد به نفس بيشتري احساس مي کند و ديگر چندان به قوانين بازدارنده
اجتماعي پايبند نيست.
پردازش اطلاعات حسي را کند مي کند در نتيجه شخص
در حسهاي پنجگانه خود دچار مشکلاتي مانند تاري ديد، کاهش شنوايي ، بي حسي
پوست و غيره مي شود و آستانه درد نيز در او بالا مي رود (درد را کمتر حس مي
کند) فرآيندهاي فکري را متوقف مي کند و اين باعث مي شود شخص نتواند بخوبي
قضاوت يا فکر کند.
2- دستگاه ليمبيک که احساسات و حافظه را کنترل مي
کند. وقتي الکل بر اين بخش اثر مي گذارد شخص دچار احساسات اغراق آميز
(مانند خشم ، پرخاش ، تهاجم) و ضعف حافظه مي شود.
3- مخچه که حرکت
ماهيچه هاي بدن را هماهنگ مي کند. به زبان ساده ، مخچه با اثرگذاري بر
سيگنال هاي حرکتي ماهيچه ها، دقيق و بي نقص بودن حرکات را کنترل مي کند و
مانع لرزش اعضا يا ناشيانه بودن و بروز اشتباه در حرکات مي شود. با تاثير
الکل بر اين بخش ، حرکات ماهيچه اي ناهماهنگ خواهد شد. علاوه بر هماهنگي
حرکات ارادي ، مخچه هماهنگي حرکات ظريف موردنياز براي حفظ تعادل را نيز به
عهده دارد؛ بنابراين با رسيدن الکل به مخچه ، شخص تعادل خود را براحتي از
دست مي دهد. تلوتلو خوردن آدم مست به همين علت است.
4- بصل النخاع يا
ساقه مغز. تمامي اعمال غيرارادي بدن مانند تنفس ، تپش قلب ، دما و هشياري
را کنترل مي کند. وقتي الکل به مراکز بالايي بصل النخاع مي رسد به شخص
احساس خواب آلودگي دست مي دهد که با افزايش BAC ممکن است به بيهوشي بينجامد. اگر BAC
به قدري زياد شود که بتواند بر اين فعاليت ها اثربگذارد شخص ممکن است به
کندي نفس بکشد يا فشار خون و دماي بدن افت کند و در نهايت به کاهش و توقف
اين علايم حياتي و مرگ بينجامد.