معرفي رشتهي روانشناسي از نگاه يک دانشجوي دانشگاه تهران
ديباچه:
تا
80 سال پيش روانشناسي را مطالعه روح و روان و روانشناس را فردي
ميدانستند که رويدادهاي دروني، ذهني ومغزي را مثل تصورات، خاطرات،
افکار واحساسات مطالعه ميکند. طبق اين تعريف، روانشناسي شاخهاي از
ذهنيترين بخش دانش انسان؛ يعني فلسفه بود. اما از اوايل قرن بيستم و با
پيشرفت سريع دو علم زيستشناسي و فيزيک، روانشناسي نيز مطالعهي ذهني
(زندگي رواني) را کنار گذاشت و به مشاهده و مطالعهي رفتار موجودات پرداخت.
البته هنوز نيز روانشناسان فرآيندهاي ذهني را مطالعه ميکنند اما اين کار را نه بهصورت ثبت شخصي ادراکات و احساسات بلکه بهشيوهي عيني
و علمي انجام ميدهند.روانشناسي شاخهاي از علوم زيستي است که هم
به مطالعهي عيني رفتار قابل مشاهده ميپردازد و هم به فهم و درک
فرآيندهاي ذهني که مستقيماً قابل مشاهده نبوده و براساس دادههاي
رفتاري و عصب زيست شناختي قابل استنباط است، توجه دارد. رشتهي روانشناسي در مقطع کارشناسي داراي 4 گرايش باليني، آموزش کودکان استثنايي، صنعتي و سازماني و عمومي است.
در اين ميان روانشناسي باليني خدمات تشخيص و درمان (رواندرماني) را
به افرادي که دچار رفتارهاي نابهنجاري مثل افسردگي، اضطراب،
وسواس، و غيره هستند، ارائه ميدهد که اين خدمات در سه زمينهي
تشخيص، درمان و پيشنهادِ روشهايي براي پيشگيري از معضلات و
ناهنجاريهاي رفتاري ارائه ميشود.
روانشناسي صنعتي و سازماني نيز
يافتههاي روانشناسي را در تمام محيطهاي کاري بهکار ميبرد؛ يعني
دربارهي اينکه محيط کار بايد چگونه باشد تا بهترين بازدهي را
داشته باشد يا چه متغيرهايي در ارتباط بين کارفرما و کارگر مؤثر است
و چه عواملي باعث عدم تفاهم بين کارفرما و کارگر ميشود ،مطالعه
ميکند.
روانشناسي عمومي نيز به مطالعهي کليات روانشناسي ميپردازد
و روانشناسي و آموزش کودکان استثنايي کاربرد يافتههاي روانشناسي در رابطه با کودکان استثنايي (تيزهوشان و معلولين جسماني) است.
تواناييهايلازم براي رشتهي روانشناسي:
زيستشناسي
و شيمي در اين رشته اهميت بسياري دارد و بايد پايه علوم زيستي
دانشجوي اين رشته قوي باشد. بههميندليل، امروزه دانشجويان اين
رشته از بين دو گروه آزمايشي علوم انساني و علوم تجربي پذيرفته
ميشوند. از سوي ديگر آمار و رياضي و زبانانگليسي در اين رشته کاربرد
و اهميت زيادي دارد. دانشجوي اين رشته بايد نسبت به اطراف و
جامعهي خود ديد عميقي داشته باشد تا بتواند ظرافتهاي رفتاري افراد
را درک کند و به ويژگيهاي رواني افراد پي ببرد.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل
دروس مشترک در گرايشهاي مختلف روانشناسي:
روانشناسي
عمومي، علمالنفس از ديدگاه دانشمندان اسلامي، آمار توصيفي،
فيزيولوژي عمومي، کليات فلسفه، مباني جامعهشناسي، روانشناسي احساس
و ادراک، متون روانشناسي به زبان خارجي، آمار استنباطي، روش
تحقيق در روانشناسي، روانشناسي فيزيولوژيک، روانشناسي تجربي،
روانشناسي رشد، روانشناسي يادگيري، روانشناسي تربيتي، روانشناسي
اجتماعي، روانسنجي، انگيزش و هيجان، شخصيت، آسيبشناسي رواني،
بهداشت رواني، روانشناسي مرضي کودک، تاريخچه و مکاتب روانشناسي.
دروس تخصصي گرايش روانشناسي باليني:
کاربرد
مقدماتي روشهاي تشخيص باليني، کاربرد مقدماتي روشهاي درمان،
مصاحبه، سمينار مسائل روانشناسي باليني در جهان و ايران، پژوهشهاي
عملي در روانشناسي باليني،
روانشناسي پويايي گروه، کليات روانپزشکي، بررسي مقدماتي نظريههاي
رواندرماني، روانشناسي مشاوره و راهنمايي، روانشناسي کودکان
استثنايي.
دروس تخصصي گرايش روانشناسي عمومي :
طرحها
و پژوهشهاي آزمايشگاهي، مقدمات نوروبسيکولوژي، ارزشيابي شخصيت،
روانشناسي مشاوره و راهنمايي، روانشناسي هوش و سنجش آن، تفکر و
زبان، روانشناسي پويايي گروه، روانشناسي کودکان استثنايي، سمينار
در مسائل روانشناسيعمومي، اختلالات يادگيري، روانشناسي جنايي،
پژوهشهاي عملي در روانشناسي عمومي
دروس تخصصي گرايش روانشناسي استثنايي :
روانشناسي
مشاوره و راهنمايي، نظريهها و کاربرد آزمونهاي شناختي، روانشناسي
کودکان تيزهوش و روشهاي آموزش آنها، روانشناسي کودکان عقبمانده
و روشهاي آموزش آنها، اختلالات تکلم و گفتار درماني، روانشناسي
تدريس به کودکان ناشنوا، روانشناسي تدريس به کودکان نابينا، متون
روانشناسي کودکان استثنايي به زبانهاي خارجي، بهداشت رواني
کودکان استثنايي و خانواده، زمينه پيشگيري از تولد کودکان عقب
افتاده، روانشناسي کودکان ناسازگار، روشهاي تغيير و اصلاح رفتار
کودکان، سمينار مسائل کودکان استثنايي در جهان و ايران، پژوهشهاي
عملي در روانشناسي و آموزش کودکان استثنايي.
تعداد واحدها:
تعداد کل واحدهاي درسي دوره کارشناسي روانشناسي 144 واحد به شرح زير است:
دروس عمومي 23 واحد
دروس پايه و اصلي شاخههاي عمومي استشنايي 71 واحد
دروس پايه و اصلي گرايش باليني 98 واحد
دروس اختصاصي شاخههاي عمومي – استثنايي 40 واحد
دروس اختصاص گرايش باليني 13 واحد
دروس انتخابي براي شاخصها و گرايشها 10 واحد
توضيح اينکه مجموع دروس هر يک از شاخههاي عمومي و استثنايي وهم چنين گرايش باليني 144 واحد ميباشد
موقعيتشغليدرايران
امروزه
روانشناسي با همه جنبههاي زندگي ما ارتباط دارد و هر اندازه که
جامعه پيچيدهتر شود، روانشناسي نيز نقش مهمتري در حل مسائل آدمي
برعهده ميگيرد. اين به معناي فرصتهاي شغلي متنوع و گسترده براي
فارغالتحصيلان رشتهي روانشناسي است. به گفتهي کارشناسان اين
رشته، آيندهي روانشناسي در کشور ما روشن و اميدبخش است و
فارغالتحصيلان اين رشته بايد آيندهي خود را در فردا ببينند. چون
کشور ما يکي از کشورهاي درحالتوسعه است و بدون بهرهگيري از
شاخههاي مختلف روانشناسي نميتواند توسعهي همهجانبه داشته باشد. از
سوي ديگر کشور ما، کشور جواني است و امروزه يکي از دغدغههاي
خانوادهها، حفظ بهداشت رواني و بالابردن سطح دانش فرزندانشان
ميباشد که اين دو مهم نيز به ياري شاخههاي مختلف روانشناسي از
جمله روانشناسي رشد و روانشناسي تربيتي امکانپذير است. البته در
حال حاضر فارغالتحصيلان اين رشته بيشتر جذب آموزش و پرورش
ميشوند يا در شرکتها و سازمانها بهعنوان کارشناس روانشناسي
فعاليت ميکنند و عدهاي نيز به عنوان دستيار متخصص روانشناسي
باليني يا روانپزشک مشغول بهکار هستند.
روانشناسي عمومي
فارغالتحصيلان
در اين رشته ميتوانند فعاليتهاي مقدماتي را در زمينههاي
تشخيص و درمان اختلالات رواني در مؤسسات عمومي و رواني و
کلينيکهاي روانپزشکي و ساير مراکز شبيه به آن عهدهدار شوند و يا
تدريس روانشناسي عمومي را در مراکز آموزشي بعهده گيرند و يا بهعنوان
روانشناس مدرسه در مدارس همکاري داشته باشند.
روانشناسي باليني
روانشناسان ميتوانند
در مورد تشخيص، درمان و بازآموزي افراد نيز عهدهدار مسئوليت گردند؛
اگرچه در اغلب اين موارد، روانشناسان بهعنوان عضوي از يک تيم
شامل: روانپزشک،
پرستار و مددکار اجتماعي کار خواهند کرد ولي آموزش تخصصي آنها
بايد بهگونهاي باشد که بتوانند بخش زيادي از مسئوليتها را به
تنهايي برعهده گيرند. اهم اين قبيل مسئووليتها عبارتاند از: تشخيص
ناهنجاريهاي رفتاري، درمان فردي و گروهي، مشاوره و راهنمايي و
بازآموزي.
روانسنجي
روانسنجي عمدتاً با آمار، شيوههاي سنجش در آموزش و پرورش و يادگيري، ارزيابيهاي روانشناختي از طريق آزمونهاي رواني و شيوههاي گزينش و سرند کردن در ارتباط است. کارشناس
ارشد روانسنجي ميتواند به کار اجراي آزمونهاي رواني – تشخيصي، سنجش
هوش، ويژگيهاي شخصيتي، آسيبهاي مغزي، عقبماندگيهاي ذهني، ارزيابي در
آموزش و پرورش، سازمان سنجش و دادهپردازي مشغول گردد. يا به همراه يک تيم
درمان در کلينيکهاي روانشناختي مشغول به کار گردد. هدف از تحصيل در اين رشته، تربيت افرادي است که با جنبههاي نظري و کاربردي در زمينههاي مربوط به اندازهگيري و ارزيابي خصوصيات مختلف افراد انساني و مهارتهاي او، آشنايي کافي داشته و توانايي بهکارگيري آن را در موقعيتهاي شغلي در آموزش و پرورش داشته باشد. فارغالتحصيلان اين رشته با استفاده از تئوري کلاسيک اندازهگيري به سنجش ويژگيهاي پنهان افراد ميپردازند و از سويي ديگر با طراحي انواع آزمونها (تحصيلي، هوش و استعداد، استخدامي و …) در سطوح وسيعي به سنجش آموزشي و تربيتي افراد مشغولاند. اجراي آزمونهاي رواني در امر تشخيص، همواره ياري رسان متخصصان بوده است.
با دارا بودن مدرک کارشناسي ارشد در گرايش هاي باليني، عمومي و باليني کودک و نوجوان، فرد ميتواند:
– پس از احراز شرايط لازم (از جمله 800 ساعت کارآموزي در مراکز داراي مجوز رسمي، تأييديه از اساتيد رشته و …) و دريافت مجوز از سازمان نظام روانشناسي اقدام به تاسيس کلينيک مشاوره نمايد.
–
به عنوان کارشناس اين رشته در مراکز دولتي نظير بهزيستي- شهرداري- نيروي
انتظامي- سازمان زندانها- کانون اصلاح و تربيت و … در قسمت مربوطه جذب
به کار شود.
– در واحدهاي کوچک دانشگاه آزاد و يا دورههاي فراگير و يا موسسات آموزش عالي آزاد به عنوان مدرس فعاليت کند.
– در آموزش و پرورش به عنوان معلم و يا دبير در دروس مربوطه و يا به عنوان مشاور مدرسه مشغول به کار شود.
– با اخذ مجوز از سازمان بهزيستي اقدام به تأسيس مهد کودک نمايد.
– با اخذ مجوز از سازمان بهزيستي اقدام به تأسيس سَراي سالمندان نمايد.
–
در کلينيکهاي درمان اعتياد به عنوان روانشناس مشغول به کار شود. (اشتغال
در اين مراکز مستلزم تحصيل در گرايش روانشناسي باليني است و دارا بودن
مدرک کارشناسي اين گرايش کافي است)
– در کلينيکهاي مشاوره اي به کارهاي درماني بپردازد.
–
با روانپزشکان در کلينيکهاي خصوصي ايشان همکاري کند. (البته روانپزشکان
مايل به همکاري با کارشناسان ارشد در گرايشهاي
باليني و خانوادهدرماني هستند)
–
در کلينيکهاي مشاوره و رواندرماني کودک به کارهاي درماني مثل بازي
درماني و … بپردازد. (در اين مراکز تاکيد بيشتر روي کارشناسان ارشد با
گرايش باليني کودک و نوجوان و باليني است)
راهکارهایی برای حل حسادت فرزند دوم
کودک من: ورود نوزاد دوم به خانواده برای کودک
اول، بحران بزرگی را به وجود میآورد. او که تا آن زمان مورد توجه والدین
بودهاست با آمدن نوزادی دیگر موقعیتش را در خطر میبیند و احساس
ناخوشایندی پیدا میکند . از یک طرف دوست دارد به او بپیوندد و از طرفی
احساس میکند جایگاه خود را از دست داده است. حالا برادر یا خواهر جدید،
مرکز توجه والدین شده است. پس روی تخت او میخوابد، او اصرار دارد شیشه شیر
را در دهانش بگذارد، نوزاد را در بغل گرفته محکم میفشارد.
حسادت
که در بین همه اقشار و طبقات اجتماعی و در همه سنین وجود دارد، یکی از
رفتارهای شایع کودکان و نوجوانان است. نوع و میزان و شدت حسادت، به زمان و
مکان و سن و جنس کودک بستگی دارد. درباره حسادت تعاریف متعددی ارائه شده
است که به دو مورد آن اشاره میشود. حسادت: واکنش کودک نسبت به از دست دادن
محبت واقعی یا ذهنی والدین و نزدیکان که به صورت رفتارهای مزاحم بروز
میکند.
تعریف دیگر حسادت: نوعی خشم یا ترس که از احساس حقارت و
محرومیت یا اضطراب حاصل میشود. گاهی اوقات حسادت خود را به صورت تغییر
رفتار خود نشان میدهند. مثلا رختخواب خود را تر میکنند و یا به مکیدن شست
خود مبادرت میورزند و گاهی اوقات از خوردن غذا خودداری میکنند و یا از
برخورد با اشیاء ترس نشان میدهند. از جمع، گوشهگیری و تظاهر به
بیاعتنایی میکنند، با رقیب خود دشمنی و بدرفتاری میکنند و از شخص مورد
علاقه دوری میکنند.
هدف بچهها از اجرای این گونه اعمال، جلب
توجه مادر و منحصر نمودن علاقه و محبت او نسبت به خویشتن است. در حقیقت
آنها از این وسیله دفاعی برای برخورد با موقعیت نامطلوب استفاده میکنند.
حسادت در میان بچهها در سالهای سوم و چهارم زندگی بیش از سایر اوقات
است..
او را با مسئولیت نگهداری نوزاد درگیر کنید. از او بخواهید
پوشک نوزاد را برایتان بیاورد. وقتی شما در اتاق نیستید او را سرگرم کند.
هنگامی که نوزاد گریه میکند آرام به پشت نوزاد بزند و او را ساکت کند، اگر
اصرار دارد نوزاد را در آغوش بگیرد با رعایت نکات ایمنی این اجازه را به
او بدهید. این که کودک 5 ساله به نوزاد حسادت کند امری طبیعی است.
او
مجبور است شرایط جدیدی را تحمل کند. از این پس در هر آنچه داشته، باید با
دیگری شریک شود. احساس او را درک کنید. اوقاتی را به او اختصاص دهید. حتی
زمانی خیلی کوتاه او را در آغوش بگیرید. اگر عادت داشته روی زانوی شما
بنشیند باز هم این امکان را در اختیارش قرار دهید. توصیهای که به والدین
میشود، این است که قبل از تولد فرزند دوم تمام مسائل را برای بچه اول
توضیح دهند و اثرات مثبت برادر و خواهر داشتن و اثرات منفی تنهایی را برایش
بیان کنند. از طرف دیگر بعد از تولد فرزند دوم این مساله را رعایت کنند که
تمام حواسها و ذهنها عطف به بچه دوم نشود و در تمام کارها از بچه اول
کمک گرفته و آن را در بزرگ کردن بچه دخیل کنند.
اهمیت دادن به کودک و
نظرخواهی از او این احساس را در کودک به وجود میآورد که هنوز برای
خانوادهاش عزیز و محترم است و احساس بزرگی میکند. برای کودکی که به نوزاد
جدید و حسادت میکند راههای زیر را پیشنهاد میکنیم:
او را در
فعالیتهای مربوط به شیرخوار شرکت دهید تا احساس طرد شدن نکند. رفتارهای
مناسب کودک را تشویق کنید؛ مثلا بگویید از این که در عوض کردن لباس کوچولو
به من کمک کردی متشکرم. تو خیلی خوب کمک میکنی. به او یاد بدهید چگونه
نوزاد را بغل کند و در طول روز به او اجازه بدهید نوزاد را در آغوش بگیرد.
واکنشهای
نوزاد را برایش توصیف کنید، مثلا بگویید: او دوست دارد تو به آرامی با او
رفتار کنی. این توضیحات موجب بهتر شدن روابط بین آنان و لذت بردن از وجود
یکدیگر خواهد شد. به علاوه زمانی که خانواده و بستگان شما فرزند جدید را
ملاقات میکنند به آنها یادآوری کنید که به کودک بزرگتر نیز توجه کنند
زمانی
ر در طول روز به کودک اختصاص دهید و حتی سعی کنید چند دقیقه با او تنها
باشید. احساس خود را به کودک نشان دهید و به او بگویید که دوستش دارید تا
او نیز احساسات خود را برای شما بیان کند.
کودک بایستی بفهمد که
آسیب رساندن به نوزاد پذیرفتنی نیست و با انضباط خاصی با او برخورد خواهد
شد. در صورتی که با رعایت نکات گفته شده، همچنان با کودک خود درباره فرزند
جدید مشکل دارید، بهتر است از مشاوران روانپزشک و یا روانشناس کودک بهره
بگیرد.