رازهایی که کاملا زنانه است!
معمولا زنان هنگامی که شعله های عشق کم سو می شوند و زندگی زناشویی رو
به سردی می گذارد شوهر خود را عامل اصلی سرد شدن زندگی مشترک می دانند و
زمانی قسمتی از تقصیرها را شخصا گردن می گیرند که همسرشان از آنها فاصله
گرفته و دور شده باشداما واقعیت اینجاست که رفتار و افکار زنان موجب می شود مردان رفتاری سرد از خود نشان دهند.عشق
میان زن و شوهر هرگز نمی میرد مگر زمانیکه زوجین با رفتار نادرست خود آن
را کمرنگ و خاموش کنند. معمولا اگر زن نتواند رفتار درست و بجایی با همسرش
داشته باشد مرد نیز عشق خود را پنهان کرده و کم کم عشق زندگی ناپدید می
شود.
در این مطلب رازهایی را با شما خانم ها در میان می گذاریم که
شما را در رسیدن به زندگی زناشویی ایده آلی که در ذهنتان پرورش داده اید
یاری می رساند.
در هر صورت
آگاهی از نکات و راهکارهای زیر به شما کمک می کنند که روابط بهتر و
پربارتری را با همسرتان تجربه کنید و این مهم را نیز دریابید که چگونه می
توانید مجددا عشق را به زندگی مشترک خود بازگردانید.
راز اول: همسر شما نمیتواند تمام نیازهای عاطفی شما را برآورده کند
بیشتر
مواقع مردان از همسرشان فاصله می گیرند چون احساس می کنند زن فشار زیادی
بر او وارد کرده و مرد را برای برآوردن نیازهای عاطفی اش تحت فشار قرار
داده است.
هنگامی که مرد نمی
تواند انتظارات همسرش را برآورده کند احساس شکست و ناکامی می کند و چون زن
عامل اصلی ایجاد این احساس است مرد ناخودآگاه از همسرش فاصله می گیرد.
جالب
اینجاست که در این میان زن، شوهرش را مقصر دانسته و حتی به فکر ترک زندگی
مشترک افتاده و زندگی مشترکی که به دلیل اشتباهات ناآگاهانه خودش با مشکل
مواجه شده را رها می کند.
گاهی زنان انتظاراتی از همسرشان دارند که
نه تنها شوهرشان بلکه هیچ مرد دیگری نیز قادر به برآوردن آن انتظارات نیست و
فقط خداست که می تواند چنین زنانی را قانع سازد.
توجه به همین نکته
ساده و کوچک بسیاری از زندگی ها را از جدایی نجات می دهد. مهمتر از همه
اینکه هرگز از شوهرتان انتظار نداشته باشید مانند یک غیب گو از انتظارات و
نیازهای شما مطلع شود.
واقع
بین و عادل باشید و انتظارات بجایی از همسرتان داشته باشید و این انتظارات
را به موقع به همسرتان بگویید و هرگز او را تحت فشار نگذارید.اجازه
دهید آزادی عمل داشته باشد تا بتواند از روی میل باطنی آنچه را که می
خواهید انجام دهد. هر مردی روی کره زمین هنگامیکه بیش از حد تحت فشار قرار
بگیرد ناچار است سر به بیابان بگذارد.
راز دوم: همسرتان نیز نیازهایی دارد که درست به اندازه نیاز خود شما اهمیت دارند
توجه
به این نکته بسیار مهم است. به یاد داشته باشید مردان نیز مانند زنان
نیازهای احساسی دارند که به اندازه نیازهای زنان مهم هستند.
معمولا
تصور نادرستی وجود دارد که چون زنان در مقایسه با مردان، موجودات لطیف تر و
حساس تری هستند نیازهای احساسی بیشتر و مهمتری دارند و مردان چون موجودات
خشنی هستند هیچگونه نیاز عاطفی نداشته و یا اگر داشته باشند برآوردن آنها
چندان اهمیتی ندارد.
زنان
هنگامی که می بینند همسرشان به نیازهای آنها بی توجه بوده و نتوانسته کاری
که خواسته اند را انجام دهد به او بی توجه و بی محبت میشوند. اینجاست که
مردان از همسرشان فاصله می گیرند. چون احساس می کنند آنگونه که باید با
احترام با آنها برخورد نشده و به یاد داشته باشید حفظ ارزش و احترام از
مهمترین و اساسی ترین نیازهای عاطفی مردان است.
بسیاری
از مردان در گفته های خود اعتراف می کنند: وقتی همسرم با جملات سرد و ناشی
از بی اعتمادی و بی محبتی اش با من صحبت می کند ناخودآگاه مرا از برقراری
رابطه گرم ناامید می کند. در این مواقع من به غارم پناه می برم و ترجیح می
دهم در تنهایی با خودم خلوت کنم.
زنان باید بدانند اگر
همسرشان را یکی از دوستانشان تصور کنند، با این شیوه رفتاری هرگز نمی
توانند همسر (دوستشان) را برای مدت طولانی در کنار خود داشته باشند.
زنان
در محیط کار، با دوستان، اقوام و حتی فرزندانشان روابطی گرم و صمیمانه
برقرار کرده و با آنها گرم و مهربانانه صحبت می کنند اما هنگام برخورد با
همسرشان ناگهان فرد دیگری می شوند.
این اصلا عادلانه نیست، چگونه از کسی که با او رفتار درستی ندارید انتظار واکنشی گرم و عاشقانه و بدون اشتباه دارید؟!
یکی دیگر از نیازهای بسیار مهم مردان که حتی از نیاز آنها به احترام و عشق مهمتر است این است که همسرشان را سرحال و خوشحال ببینند.
زنان
باید بدانند برای مردان هیچ چیز آزاردهنده تر از این نیست که ببینند
همسرشان افسرده و ناامید است، چرا که مردان با دیدن این حالت احساس می کنند
فردی بی لیاقت و ناتوان هستندکه نتوانسته اند همسرشان را شاداب نگه دارند.
مردان خود را عامل اصلی خوشحالی و ناراحتی های همسرشان می دانند.
راز سوم: مردان دوست دارند رهبر خانواده باشند
راز
سوم این است که زنان باید بدانند مردان ذاتا دوست دارند رهبر ومدیر
خانواده باشند وهنگامی که زنی این واقعیت را نادیده می گیرد مشکل بروز می
کند. برای مردان بسیار دردناک است که ببینند همسرشان آنها را نادیده گرفته و
خودرا رهبر و مدیر خانه می داند.
زنان
نباید طوری رفتار کنند که مردان احساس کنند آنها برتری خود را به رخ می
کشند. حتی اگر از جهات مختلفی از همسرتان برتر هستید هرگز این نکته را به
رخ او نکشید.گام به گام با همسرتان پیش نروید، یک قدم عقب
تر از او بایستید، اجازه دهید همسرتان بداند شما به او به عنوان رهبر خانه
باور دارید. این یک قدم کوچک، تاثیر بزرگی در بهبود زندگی زناشویی شما ایفا
می کند.
راز چهارم: بیشتر مردان از صمیم قلب می خواهند زندگی موفق و پرباری داشته باشند
برخلاف
تصور عموم معمولا مردان به اندازه زنان به زندگی مشترکشان احساس تعهد می
کنند و به اندازه زنان به زندگی مشترکشان باور دارند اما فرهنگ جوامع، زنان
را وادار می کند که تصوری خلاف واقع داشته باشند. بسیاری مواقع مردان با
تمام وجود بر حفظ و نجات زندگی مشترکشان تلاش می کنند و در این زمینه از
هیچگونه تلاشی دریغ نمی کنند.
مردان دوست دارند همسرانشان را خوشحال
کنند، دوست دارند اعضای خانواده را کنار یکدیگر جمع کنندو صحیح ترین کارها
را انجام دهند. در چنین وضعیتی وظیفه زنان است که با ایجاد جو احساسی سالم و
مناسب مردان را در انجام این کارها یاری داده و آنها را تشویق کنند تا
همچنان به زندگی مشترکشان متعهد باقی بمانند.
سال
هاست که جامعه، مردان را موجوداتی بی قید و بی توجه به تعهدات در زندگی
مشترک معرفی کرده است و همین امر علت بروز مشکلات بسیاری در روابط زناشویی
شده است. به خصوص در دهه های گذشته بسیار می شنویم که علت نارضایتی و
ناراحتی زنان در زندگی زناشویی مستقیما به اشتباهات مردان بازمی گردد.
متاسفانه
چنین نظریاتی مردان را به انزوا و گوشه گیری و در بسیاری مواقع بدخلقی
کشانده است، اکنون زمانی است که دریابیم نتیجه چنین افکار و نظریاتی فقط
سردتر شدن روابط و دور شدن زن و شوهر از یکدیگر است.
البته
به یاد داشته باشید که زنان نیز هرگز عمدا مرتکب چنین اشتباهاتی نشده اند و
آنها هرگز نمی دانستند رفتارشان چه اثر بدی بر همسرشان می گذارد، در واقع
بیشتر اشتباهات زنان کاملا ناآگاهانه و غیرعمدی بوده و هست.باید
کمی به زنان آگاهی داده شود تا دریابند رفتار و گفتار آنها چه آثار و
پیامدهایی در رفتار مردان بر جای می گذارد. نتایج آزمایشات محققان بر روی
هزاران زوج، نشان می دهد که ایجاد اندکی آگاهی در زوجین نتایج شگفت آوری در
روابط آنها با همسرانشان ایجاد می کند. زمانی که زوجین سعی دارند در طرف
مقابل احساس رضایت و خوشحالی ایجاد کنند بخش اعظم مشکلات به سادگی برطرف می
شود. سعی کنید برای ایجاد عشق و پایداری آن در زندگی مشترکتان از هیچ
تلاشی دریغ نورزید و مطمئن باشید با ایجاد اندکی تغییر در رفتارتان می
توانید همسرتان را به بهترین مرد کره زمین مبدل کنید.
زندگی عاشقانه با دو روش ساده
به گفتگوی زیر توجه کنید ، قبل ازآن که ادامه مقاله را مطالعه نمایید ،
از خودتان بپرسید : آیا در زندگی شماهم مانند این گفتگو ها هست ؟ آیا
تاکنون در باره حقوق زناشویی خودتان، با همسرتان بحث وگفتگوکرده اید ؟ اگر
پاسخ پرسش ها مثبت است؛با مطالعه مقاله ،به کمک دوکلید طلایی ، در زندگی
زناشویی ، دریچه خوشبختی را به روی خود وهمسرتان ،باز نمایید ؛ تا در کنار
همسرتان ، به خوبی زندگی نمایید ودر آخرت از ثواب های همسرداری برخوردار
شوید.
زن : آقای مشاور شوهر من ، درزندگی زناشویی هیچ گاه حق من را ادا نمی کند !
مشاور : یعنی چی ؟
زن : کمتر به احساسات من توجه می کند ، هیچ وقت از کلمات عاطفی استفاده نمی کند ، اصلاً من را دوست ندارد !
مرد : آقای مشاور نخیر ایشان است که حق من را رعایت نمی کند !
مشاور: یعنی چی ؟
مرد : به من احترام نمی گذارد وبه حرف من گوش نمی دهد !
زن : خب اول تو به احساسات من توجه کن تا من به تو احترام بگذارم !
مرد : چگونه وقتی تو به من احترام نمی گذاری ، عاشقانه صحبت کنم !
*******
به نظر شما در مشاجره بالا چه کسی درست می گوید ؟ خانم یا آقا ؟
به
نظر می رسد هردو درست می گویند ، هردو، حق خود را از طرف قابل مطالبه می
کنند ؛ شما فکر می کنید این دو با چنین گفتگو به نتیجه خوبی می رسند ؟
هر
کدام از این زن ومرد ، انجام وظیفه خود را منوط به اخذ حق خودش کرده
است،آیا آنها به حقوق خود می رسند ؟ آیا با این گونه گفتگوی به زندگی آرام
وعاشقانه دست خواهند یافت ؟ به نظر شما چه باید کرد تا هردو به حقوق خود
برسند ،تا دارای زندگی شیرین وعاشقانه داشته باشند؟
با کمی دقت و
تأمل ، پاسخ پرسش های فوق منفی است ، این زن وشوهر، به نتیجه مثبت و سازنده
نخواهند رسید ؛ و حداقل به طلاق عاطفی می رسند ! چه باید کرد ؟ این زن
وشوهر چگونه به حقوق خود برسند ؟
این زن وشوهر با مطالبه حقوق یکدیگر
، دائم از هم ایراد می گیرند. برای برآورده نشدن حقشان، همدیگر را مورد
سرزنش قرار می دهد؛ که این کار موجب دوری از یکدیگر می شود .
زن
ومرد هر کدام سعی کنند که تکلیف و وظیفه خودشان را انجام دهند ، تاهر دو
به حقوقشان برسند ودارای زندگی شیرین وعاشقانه داشته باشند
حضرت علی (ع) : سرزنش زیاد راموجب بروز کینه و دشمنی می داند وَ لَا تَكْثُرِ الْعِتَابَ فَإِنَّهُ یُورِثُ الضَّغِینَةَ
حضرت علی (ع) : بسیار عتاب وسرزنش مكن، كه (این کار) كینه را برانگیزد و به دشمنى سخت كشاند. (تحف العقول ، ص: 85).
در کنار هر حقی ، تکلیف و وظیفه ای قرار دارد ، به عبارت دیگر هر انسانی در کنار حقش نسبت به فردی ، تکلیفی قرار دارد.
قرآن در باره حقوق متقابل زن وشوهر می فرماید:
وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ «و براى آنان،همانند وظایفى كه بردوش آنهاست،حقوق شایستهاى قرارداده»(بقره ، 228).
اگر
هر کدام به عوض مطالبه حقشان ، به فکر انجام تکلیف و وظیفه اش نسبت به
همسرش باشند ؛ این عمل علاوه برآن که محبت همسرشان را جلب می نمایند،حقوق
طرف مقابل خود را ادا نموده است. به عبارت دیگر انجام تکلیف و وظیفه زن، حق
شوهر است ؛وبالعکس انجام تکلیف و وظیفه شوهر ، حق زن می باشد.
خدا در سوره طلاق (سوره خانواده) بعد از انجام تکلیف ، وعده گشایش داده است :
لَا یُكلَِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا ءَاتَئهَا سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدکم َ عُسْرٍ یُسْرًا
هیچ كس را جز به مقدار توانایى كه به او داده تكلیف نمىكند خداوند بزودى بعد از سختیها آسانى قرار مىدهد! (طلاق،7)
اولین کلید طلایی خوشبختی
زن
و مرد هر کدام سعی کنند که تکلیف و وظیفه خودشان را انجام دهند ، تاهر دو
به حقوقشان برسند و دارای زندگی شیرین وعاشقانه داشته باشند.
آقای
مشاور،من تکالیف ووظایفم را انجام می دهم،ولی شوهرم هیچ گاه تکلیفش را
انجام نمی دهد؛من خسته شده ام ! ومن به بن بست رسیده ام ! من می دانم که
این کار هم هیچ فایده ای ندارد ! آقا شوهرم عوض نمی شود.
لطفاً به آیات سوره طلاق دقت کنید :
وَ
مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مخَْرَجًا ؛ وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ
لَا یحَْتَسِبُ وَ مَن یَتَوَكلَْ عَلىَ اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ
اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكلُِّ شىَْءٍ قَدْرًا ؛
وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا
و
هر كس تقواى الهى پیشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىكند، و او
را از جایى كه گمان ندارد روزى مىدهد و هر كس بر خدا توكّل كند، كفایت
امرش را مىكند خداوند فرمان خود را به انجام مىرساند و خدا براى هر چیزى
اندازهاى قرار داده است! و هر كس تقواى الهى پیشه كند، خداوند كار را بر
او آسان مىسازد! (طلاق،4ـ2)
در
کمبود های زندگی زناشویی ، قبل از آن که به همسرت اعتراض کنی ،از خودت این
سؤال را بکن « من چکار کرده ام که همسرم بامن این گونه رفتار نادرست
دارد ؟!!»
خدا
در سوره طلاق که می توان آن را سوره خانواده نامید، به هر آن که تکالیفش
را انجام دهد (تقوا پیشه کند) چهار نتیجه خوب و مثبت ، وعده داده است:
1. نجات از سختی و مشکلات
2. روزی دادن از جایی که فکرش را نکرده اید .( این روزی ،فقط روزی مادی نیست ، محبت شوهر، هم می تواند یک روزی باشد)
3. پشتیبانی خدا برای آن که اورا وکیل خود انتخاب نموده است
4. تسهیل در کارش قرار دادن
یک بار دیگر آیات سوره طلاق را بخوان ، آیا فکر می کنی خدا به وعده اش وفا نمی کند !!!!!
اما کلید دوم خوشبختی
در
کمبود های زندگی زناشویی ، قبل از آن که به همسرت اعتراض کنی ،از خودت این
سؤال را بکن «من چکار کرده ام که همسرم بامن این گونه رفتار نادرست دارد
؟!!»
توضیح
آن که درکمبود ها واختلافات زناشویی ، ابتدا نگاه کنیم که «من چه اشکالی
در همسر داری دارم؟! » ، آن را شناسایی کرده و در رفع آن کوشش نماییم . این
نوع نگاه اولاً ایجاد تشنج در خانواده نمی کند ؛ ثانیاً من خودم را نسبت
به همسرم طلبکار نمی دانم، بلکه خودم را نسبت به او بدهکارمی دانم؛ این
موضع گیری در اصلاح بسیار مؤثر است.
در روان شناسی، این گونه افراد
را دارای « کنترل درونی » می دانند ، این افراد همواره موفق بوده و رشد می
کنند، ولی افرادی دارای « کنترل بیرونی » هستند ، همواره به دنبال آن هستند
که دیگران تغییر کنند تا آنها تغییر کنند.
بر اساس نظریه جولین راتر به طور کلی افرادرا به دو دسته می توان تقسیم کرد : افراد دارای کنترل درونی وافراد دارای کانون کنترل بیرونی .
افرادی که کانون کنترل درونی هستند : مسؤلیت رفتار ها، شکست ها وپیروزی هایشان را خود بر عهده می گیرند ، اما بر عکس هنگامی که انسان به کنترل بیرونی معتقد باشد: احساس
می کند که فقط دیگران یا محیط بیرون توان ارزیابی رفتار های او ویا مسؤلیت
رفتارها ، شکست ها وپیروزی های اورا بر عهده دارد وخود او هیچ نقش مؤثری
ندارد (بولتون ،1386(ترجمه سهرابی)،ص54).
حضرت علی (ع) : مِنَ أَشَدَّعُیُوبِِ المَرءِأَن تَخفی عَلَیهِ عُیُوبُهُ
از بد ترین عیب ها ی آدمی ،آن که عیبش بر او پوشیده باشد (از عیب خود بی خبر باشد ).
حضرت علی (ع) : أَعقَلَ النّاسِ مَن كانَ بَعیبِهِ بَصیراً وَ عَن عَیبِ غَیرِهِ ضَریراً
خردمندترین مردم آن است که به عیب خودش بینا و آگاه وعیب دیگران نابینا است (غررالحکم ص236)
حضرت علی (ع) : وَ بِقَوْلِهِ ص مَنْ كَانَ لَهُ مِنْ قَلْبِهِ وَاعِظٌ كَانَ عَلَیْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ
هر کسی که از درون قلبش واعظی داشته باشد ، خدابر او حافظ ونگهدانده خواهد بود ( بحارالأنوار ج 70 ص 327 ).
درونی
ها وقتی با رویدادهای تنش زای زندگی روبه رو می شوند ، برای مقابله با آن
،تمایل دارند که خودشان با روش مسئله گشایی با رویدادهای تنش زای در معرض
کنترل مقابله کنند ،در حالی که بیرونی ها عمدتاً حتی نسبت به رویدادهای
قابل کنترل ، از طریق آرزومندانه وانتظار از دیگران واکنش نشان می دهد
(همسران سازگار،ص27).
قالَ علی (ع) : وَ
اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ لَمْ یُعَنْ عَلَى نَفْسِهِ حَتَّى یَكُونَ لَهُ
مِنْهَا وَاعِظٌ وَ زَاجِرٌ لَمْ یَكُنْ لَهُ مِنْ غَیْرِهَا زَاجِرٌ وَ
لَا وَاعِظٌ
علی (ع) فرمودند:بدانید که هر کسی از
درونش واعظی که او را باز دارد و یاری ندهد ،برای او باز دارنده و واعظ از
بیرون بی فایده است( بحارالأنوار ج 4، ص311).
با این دو
کلید، درِ خوشبختی را در زندگانی زناشویی خود باز کنید ، وآرامش در دنیا
ورضایت خدا ونعم جنات را کسب نمایید .پس از آن که شمابا این دو کلید طلایی
،دارای زندگی شیرین شدید ،به عنوان امر به معروف به دیگران توصیه نمایید ،
تا شما ثواب رفع اختلاف بین دو مؤمن را بدست آورید انشاءالله.