چند درصد از زنان ایرانی در رابطه جنسی به ارگاسم میرسند؟
تحقیق ” گیتی ازگلی ” ، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
87 درصد زنان اعلام می کنند تقریبا” هیچوقت در روابط زناشویی پیش قدم نمی شوند و 23/5 درصد اظهار می کنند ابراز نیاز جنسی زن کاری ناشایست است و 34 درصد می گویند حتی در صورت تمایل نباید زن شروع کننده باشد.
این درحالی است که میل جنسی در طول دوره ماهیانه متفاوت است. بطور مثال در موقع تخمک گذاری و قبل از عادت ماهیانه تمایل به برقراری ارتباط جنسی بیشتر است.
وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی به ارگاسم نرسیدن زنان را 23/5 تا 43 درصد و نرسیدن به فاز تحریک را 14/7 درصد اعلام کرده است. درحالی که تحقیقات در شمال و شرق تهران نشان میدهد که میزان به ارگاسم نرسیدن در جامعه از حداقل 62/8 درصد تا 85/5 درصد در تغییر است.
از آنجا که بین رضایت جنسی با رضایت زناشویی و اعتماد به نفس ارتباط نزدیک
وجود دارد و زنان، کمتر درباره این گونه مسایل به گفتگو می پردازند
بنابراین رضایت جنسی در آنان بدون درمان می ماند.
گفتنی است 85/2 درصد زنان نسبت به رابطه جنسی نگرش مثبت دارند
.یعنی آنرا به عنوان نیاز بیان می کنند ! اما نحوه برخورد با آن را نمی
دانند و در صورت وجود مشکل به مراکز بهداشت مراجعه نمی کنند . مراجعه آنان
به این مراکز تنها در قالب خارش ، ترشحات زیاد و درد در ناحیه پایین شکم
بیان می شود.
تمایل جنسی از دوران بلوغ تا مرحله میانسالی افزایش می یابد که اوج آن در
سن 30 سالگی است . در ضمن با افزایش طول مدت ازدواج و تعداد فرزندان میزان
رسیدن به ارگاسم کمتر می شود. همچنین سطح وضعیت رفاهی زندگی در رسیدن به ارگاسم تاثیر مستقیم دارد.
در پایان به این نکته توجه می شود که در شروع حاملگی به دلیل نداشتن ترس
از ایجاد بارداری ، ارگاسم و تحریک بیشتراست ؛ اما با افزایش سن حاملگی به
لحاظ ترس از آسیب به جنین کمتر می شود.
” گیتی ازگلی ” ، عضو هیئت
علمی دانشگاه شهید بهشتی که این مطالب نتایج تحقیقات اوست پیشنهاد می کند
:” با توجه به وضعیت و اهمیت خانواده در جامعه ایران و این که رفع
نیازهای مشروع با توجه به اعتقادات ایرانیان باید در چارچوب خانواده و به
شکل صحیح صورت گیرد آمار نسبتا” بالای مشکل به ارگاسم نرسیدن ،
باید نکته درخور تاملی برای برنامه ریزی مسئولان در جهت رفع خلاء موجود در
آموزش روابط زناشویی قبل از ازدواج باشد. “
رابطه جنسی چنددرصد ازدواج است؟
:يكي
از مسائل مهمي كه اين روزها در ذهن بسیاری از زوجهامطرح است ميزان اهميت
رابطه جنسي در زندگي زناشويي است. خانوادههاي زیادی دچار طلاق جنسي
شدهاند كه شايد در بسياري از موارد به اشتباه به طلاق عاطفي تعبير شود ولي
کارشناسان میگویندطلاق جنسي از طلاق عاطفي جداست و طلاق جنسي خيلي زود به
طلاق عاطفي منجر ميشود. اينكه چقدر اين رابطه مهم است و چند درصد از
زندگي را تشكيل ميدهد موضوعي است كه دكتر بهنام اوحدي، روانپزشك درباره آن
توضيح داده است.
پيشتر در مشاورههاي سنتي و قديمي گفته ميشد
رابطه جنسي 20 تا 25 درصد ازدواج است. واقعيت اين است كه براي قديميها
منظور از ازدواج تشكيل يك نهاد اجتماعي بود و نه لزوما اغناي غريزه جنسي.
در گذشته وقتي دو نفر ازدواج ميكردند و خانه و خانوادهاي تشكيل ميدادند،
قصدشان اين بود كه سفرهاي بيندازند و مهماني بدهند و جمعي را دور خود
جمع كنند و رابطه جنسي در راستاي توليد مثل بود. در اصل فرزندان به چشم
نيروي كار ديده ميشدند و در خانهها و باغهاي بزرگ نيروي كار از بين
اعضاي خانواده تامين ميشد. در اين ميان تعداد كمي به بعد لذت اين رابطه
توجه ميكردند و بهويژه در خانمها اين توجه بسيار كم بود. خانمهاي زيادي
در آن دوران هرگز در طول عمر خود به ارضاي جنسي نرسيدند و ناكام، سرخورده و
حتي از مسائل جنسي متنفر شدند.
تقابل سنت و مدرنیته!
بهتدريج
با صنعتي و مدرن شدن جامعه ديگر نگاه به فرزندان، نگاه به نيروي كار نبود و
با كاهش متراژ خانهها فرزندان هم تعدادشان كم شد. آنچه بهويژه در 50-40
سال اخير در جامعه ما رخ داده كاهش چشمگير تعداد فرزندان است. حالا ديگر
تعداد فرزندان از هفت، هشت بچه به دو بچه رسيده و رهاورد مدرنيته لذت از
غرايز جنسي است. حالا ديگر رابطه جنسي از ابزاري در جايگاه توليد مثل به يك
ابزار لذت تبديل شده است.
چه زوجهایی موفق ترند؟
در
حال حاضر خانواده لزوما يك نهاد اجتماعي و اقتصادي نيست و كاركردي پيدا
كرده كه افراد ميخواهند در آن لذت ببرند. به همين دليل در اين سيستم
اجتماعي آدمهايي كه خيلي درونگرا باشند يعني به نحو بيمارگونهاي درونگرا و
جداييگزين باشند شايد بتوان گفت 20 تا 25 درصد ازدواج را در رابطه
زناشويي ميبينند اما افراد طبيعي 50 تا 75 درصد ازدواجشان مربوط به رابطه
زناشويي است. در حال حاضر همسرگزيني بر اساس معيار فيزيكي و رفتاري است و
به همين دليل همسر به عنوان همبستر بايد ويژگيهاي مورد انتظار دو طرف را
داشته باشد. بايد طرف مقابل از نظر فيزيكي و رفتاري جذابيت جنسي، آميزشي و
زناشويي داشته باشد.
پیش از ازدواج باید بدانید
بسياري
از بزرگترهاي خانواده با جواني كه قصد ازدواج دارد صحبت ميكنند و به او
ميگويند كه قيافه و اندام عادي ميشود و تاكيد ميكنند اگر زير يك سقف
برويد جذابيت جنسي، فيزيكي و رفتاري ايجاد ميشود اما تازه جوان بعد از
ازدواج متوجه ميشود كه همسرش كوچكترين جذابيتي برايش ندارد و متاسفانه
ممكن است موردي كه برايش جذاب است را در جامعه عمومي ببيند و اينجاست كه
همبستر از همسر جدا میشود. نكته مهم اينجاست كه اغلب مشاوران ازدواج و
روانپزشكان اصلا همخواني جنسي و زناشويي را ميان دو نفر نميسنجند و
متاسفانه حتي همخواني شخصيتي دوطرف را هم چه به لحاظ سرشتي و چه به لحاظ
منش درست ارزيابي نميكنند و در نهايت ازدواجها به شكست ميانجامد.
درمانگر معجزه نميكند!
اگر
دو نفر به هيچ عنوان براي هم كششي ايجاد نكنند متاسفانه درمان مشكلات
رابطه جنسي با كمك داروها چندان رضايت بخش نخواهد بود. بخشي از اين موضوع
بيولوژيك است. اين بخش از ميل جنسي به آفرينش فرد مربوط است و با هيچ
دارويي قابل تغيير نيست. پس تنها كاري كه ميتوان انجام داد اين است كه دو
نفر از اين لحاظ به هم نزديك باشند. يك ضربالمثل قديمي ايراني است كه
ميگويد كبوتر با كبوتر باز با باز. پرواضح است كه اين دو پرنده چقدر با هم
تفاوت دارند. بر همين اساس اميال جنسي افراد حدود متفاوتي دارد و به قول
معروف يك كبوتر نميتواند با باز ازدواج كند. به همين دليل است كه همتايي
جنسي زناشويي در ازدواجها بايد توسط مشاوران كاربلد ارزيابي شود و مشاوران
نابلد هم بايد سريعتر شيوه سنجش اين موضوع را ياد بگيرند.
فرمولش را پيدا كنيد
اگر
خودتان بخواهيد ببينيد كه از نظر اميال جنسي چقدر با طرف مقابلتان
همخواني داريد بايد يك فرمول بسيار ساده را بدانيد و آن هم ميزان خور و
خواب، خشم، طنز و شهوت است. فردي كه زياد ميخورد يا خوشخواب و طناز است،
معمولا در رابطه زناشويي هم موفق است. بهطور كلي افراد را ميتوان به دو
دسته تقسيم كرد؛ افرادي كه زياد ميخوابند و افرادي كه كم ميخوابند. كساني
كه نيازمند خواب كم هستند و با دوره خواب كوتاهي سرحال ميشوند و سرزنده،
شاداب و پر انرژي هستند، افراد تيزي هستند و از نظر جنسي فعالترند و ذاتا
مهارتهاي جنسي زناشويي را بهتر بلد هستند و البته جاهطلبتر بوده و در
زندگي بلندپروازترند ولي افرادي كه خواب طولاني دارند عموما تنبلترند و
تغيير فاز بيشتري دارند و اغلب هم ميل جنسي كمتر و مهارتهاي جنسي
پايينتري دارند. اين است كه ازدواج فردي كه زياد ميخوابد با فردي كه كم
ميخوابد ميتواند فاجعهآميز باشد.
همخوانی جنسی و شخصیتی شرط اول
همخواني
جنسي زناشويي و شخصيتي هر دو در درجه نخست اهميت قرار دارند و نميتوان
گفت كداميك از اينها مهمتر است ولي عموما افرادي كه همخواني جنسي زناشويي
بيشتري دارند اغلب خانوادههاي پابرجاتري دارند. خيلي وقتها شما ميبينيد
كه مردي خوب پول درنميآورد، وضعيت مالي خوبي ندارد و وضعيت بهداشتي خوبي
هم ندارد و در خانه بسيار راحت است و آدم خوشكلامي نيست اما همسرش از او
طلاق نميگيرد، خيليها فكر ميكنند اين زن براي بچهها به زندگي ادامه
ميدهد اما اين واقعيت ندارد و اين رابطه جنسي است كه خانواده را حفظ كرده
است. رابطه زناشويي مانند موتور كشتي است؛ اگر موتور كشتي از كار بيفتد اين
كشتي ديگر در دريا پيش نخواهد رفت مگر با اندك موجي كه به عقب و جلو برود
ولي قطعا هدفمند نيست.
آموزش را فراموش نكنيد
آموزش
هنر همآغوشي و مهارتهاي زناشويي به مردان بايد انجام شود. مسائلي مانند
پيشنوازي و پسنوازي در رابطه جنسي بايد حتما رعايت شود. ضمن آنكه ميزان
توقع زوجين از روابط زناشويي بايد شفاف اعلام شود. اگر كسي از پس ارضاي
جنسي همسرش برنيايد اصلا نبايد بچهدار شود و بايد ابتدا به درمانگر مسائل
جنسي مراجعه کند و تا زماني كه اين مشكل حل نشده به بچهدار شدن فكر نكند.
تعريف صميمیت را اصلاح كنيد
جوانان
فكر ميكنند بايد اول عاشق شوند و بعد ازدواج كنند در حالي كه عشق بعد از
دو تا سه سال رنگ ميبازد و بايد طرفين كاري كنند كه عشق به صميميت تبديل
شود. صميميت اجزايي مانند همآغوشي، بوسه و نوازش فيزيكي را شامل ميشود كه
نبايد از آنها غافل شد. با توجه به آمار رو به افزايش طلاق در جامعه بايد
آموزش لازم در اين زمينه وجود داشته باشد و زوجين آگاهانه با اين مساله
برخورد كنند. زن و مرد بايد در اين زمينه خودشان را ارتقا دهند. در حال
حاضر خانمها بیشتر از تلويزيون و فيلمها استقبال ميكنند و با توجه به
آگاهي كه پيدا كردهاند در زمينه روابط زناشويي خودشان را ارتقا دادهاند
اما آقايان متاسفانه هنوز غافل هستند بنابراين خانمها از نظر هنر همآغوشي
و مهارتهاي زناشويي رشد زيادي كردهاند. به همين دليل است كه رشد آمار
فرازناشويي در زنها در جامعه ما در دهه اخير از تصاعد هندسي تبعيت ميكند
ولي در مردها از تصاعد حسابي پيروي ميكند.
آشنايي قبل از ازدواج مهم است
با
توجه به قوانين و سنتهايي كه در كشورمان وجود دارد بهترين كار اين است كه
افراد قبل از ازدواج دائم براي مدتي ازدواج موقت داشته باشند كه به آن
ازدواج مشروط گفته ميشود. در اين مدت جوانها با هم زندگي ميكنند و اگر
همهچيز خوب پيش رفت ميتوانند پيمان ابدي با هم ببندند.