روابط دختر و پسر قبل از ازدواج در اسلام
در حقیقت با اهمال و بیتوجهی در این مسیر
امت اسلامی به سوی هرج و مرج و انحطاط اخلاقی کشانده خواهد شد. در دین
اسلام روابط بین دختر و پسر به طور کلی ممنوع نگردیده است بلکه حدودی برای
آن مشخص شده، به طوری که در آن نه افراطی باشد و نه تفریطی، یعنی همان خط
اعتدال.
اگر کوتاهی در اجرای حدود خداوند در این مسئله صورت گیرد چه خواهد شد؟
در این صورت ما را به سوی اوج فساد و انحطاط جامعه سوق خواهد داد یعنی به
سوی بیاخلاقی و تجاوز به فرامین خداوند متعال. ما بسیاری از دختران و
پسران را میبینیم که در چنین شرایطی هستند و ظاهراً هیچگونه راهنمایی و
راهکاری برای آنها ارائه نمیشود. آیا این عدم ارائه راهنمایی به آنها به
کمبود دین در ارائه الگوی درست و بهجا بر میگردد؟ در حالی که برای هر
مسئلهای در سیره حضرت رسول(ص) و قرآن الگو و اسوهای ارائه شده است و این
به دوری ما از قران و سنت و تقلیدهای کورکورانه از دنیای جدید بر
میگردد نه به نقص در دین.
● اما در ارتباط با عشق و دوستی…؟
دوست داشتن از والاترین و زیباترین مفاهیم زندگی است واسلام نیز آیین
دوستی و رحمت و مهربانی است اما آنچه مد نظر ما است دوستی و عشقی است بدور
از هر گونه پلیدی و انحراف از قانون خداوند و بدون هر گونه عوارض نا
مطلوب فردی واجتماعی، که به عنوان مثال به دوستی و علاقهی مسلمان به
برادر وخواهر دینی خود و یا عشق و علاقهی زنی به شوهرش و بالعکس و عشق و
علاقهی مادر به فرزندش و فرزند به والدینش و…میتوان اشاره کرد.
والاترین عشق و علاقه حب به خداوند است که در پرستش او متجلی میگردد پس
هیچ کس را به اندازهی او دوست مدار و برایش شریکی قرار مده که اگر کسی
را بیشتر از او دوست بداری در حقیقت شریک برایش قائل شدهای. همچنانکه
خداوند میفرمایند: «وَمِنْ النَّاسِ مَنْ یتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ
أَندَاداً یحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ
حُبّاً لِلَّهِ…»(البقرة/۱۶۵). در عشق ودوستی بنده مسلمان به مسلمان دیگر
هیچ تاوان و گناهی نیست بر همین اساس که اگر او به کسی علاقه داشت (چه
پسر برای دختر وچه دختر برای پسر) که البته باید به عنوان خواهر و برادر
دینی و تنها به خاطر خداوند و خلق و خوی نیکش او را دوست بدارد. اما به چه
شیوه کسی را به خاطر خداوند دوست میداری؟ بله میتوان به خاطر خدا کسی
را دوست داشت یعنی در آن رضای خداوند مدنظر باشد َو به حدود او تجاوز نشده
باشد، همه میدانیم خداوند برای زندگی برنامه و منهجی فرو فرستاده تا
پیرو آن باشیم همچنانکه میفرماید: «وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی
مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ
عَنْ سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ
تَتَّقُونَ»(الانعام/۱۵۳) در حقیقت راه خدا تنها راهی است که به عنوان
برنامه و راه روش زندگی در نظر گرفته شده است که در آن هیچ کمی و
کاستی راه ندارد و لازم است دختران و پسران دنباله رو این منهج باشند
بر همین مبنا است اگر به طرف آن رفته وبر آن دوام داشتند رضایت خداوند
را بدست خواهند اورد واگر از آن منحرف شدند و راه دیگری را در پیش گرفتند
در اصل از راه خداوند دور شده اند وبه دور از راهنمایی او در گمراهی
خواهند ماند.
در روابط بین پسر و دختر نیز لازم است که از حد
وحدود او تجاوز نشود که شامل برخورد و رفتارهای نیک و به دور از هر
گونه وسوسه و هوس است که خداوند از ما خواسته است به عنوا ن نمونه میتوان
به داستان حضرت موسی(ع) اشاره کرد، هنگامیکه به چاه آبی میرسد که
دو دختر در آنجا توانایی کشیدن آب از چاه را ندارند تا گوسفندانشان را
سیراب کنند موسی(ع) به آنها کمک میکند. پس در حقیقت عدم رعایت حدود در
روابط ما بین دختر و پسر یعنی معصیت در محضر خدا. خداوند از زنان و
مردان میخواهد تا خود را با زیباترین رفتارها زینت دهند و به عنوان
دو عضو فعال و تاثیر گذار در اجتماع حضور یابند و در این زمینه دین
مبین اسلام تفاوتهای فطری بین زن و مرد را درنظر گرفته که آنها را ملزم به
رعایت یک سری آداب و رفتار خاص میکند تا اینکه خود و حیثیتشان را
در برابر سُستدلان محفوظ بدارند.
● عشق و علاقهی قبل از ازدواج…..!
دوستی
بین دختر و پسر قبل از ازدواج به هیچ شیوهای جایز نیست هرچند امروز به
وضوح شاهد آن هستیم و در این روابط به یک سری مسائل روی میآورند که آیین
مبین اسلام آن را جایز نمیداند، متاسفانه امروزه شاهد دختران و پسرانی
هستیم که به شیوهای مخفی با همدیگر ارتباط دارند که آن را خاطرخواهی
مینامند و از طرف دیگر با هم صحبت میکنند، قرار ملاقات میگذارند، و
از طریق نامه و تلفن و…. با هم تماس میگیرند و آن را با حرفهای نرم
وسوسهانگیز میآرایند که سبب تضعیف نفس و درون در مقابل هوی و هوس
میشود، سپس از طرف دختر ناز و عشوهی بیشتری در حرف زدنها سر
میزند و علاوه بر آن نگاههای وسوسه انگیزشان بر هم، که خدا میداند چه
تاوان و عقوبتی به دنبال خواهد داشت شاید فکر کنند با این ارتباط دوستی
در جامعه محبوب میشوند ولی آیا هیچ شفاعتی نزد خداوند برایشان به همراه
خواهد داشت؟
در حالی که همچنانکه بحث شد اگر حب و دوستیت سبب سرپیچی
از اوامرخداوند ودوری از او گردد نوعی شریک برایش قائل شدهای. پیامبر
گرامی اسلام (ص)میفرمایند: “إیاکم و الدخول علی النساء فوالذی نفسی بیده
ما خلا رجل بامراة الا دخل الشیطان بینهم” [الطبری]یعنی «از اختلاط با زنان
بپرهیزید، قسم به خدایی که نفسم به دست اوست هیچ مردی زنی را ترک
نمیکند در حالی با هم دو نفری خلوت کردهاند مگر آنکه شیطان سوّمی آنها
بوده باشد.» حال خواهر و برادر ایمانی!
میدانید که اگر شیطان
مابین دختر و پسری واقع شد آنها را به سوی چه تاوانی سوق خواهد داد و چه
وسوسه و تمایلی در این نشستنها پدید خواهد آورد برهمین اساس است که
اسلام خلوت زن و مرد نامحرم را با همدیگر جایز نمیداند (چه حرف زدن و
نگریستن به همدیگر باشد وچه از آن بیشتر….)تا آنها را از عملی که خداوند
حرام کرده حفظ کند، همه میدانیم غریزه جنسی قویترین غریزه است و خلوت
دختر و پسر با هم سبب تحریک آن و کشاندن آن دو به طرف گناه و… میشود.
پس لازم است دختر و پسر هیچگاه با همدیگر خلوت نکنند مگر با حضور یکی از
محارم دختر، آنهم با رعایت اصول مطرح شده ؛و این سبب تقوی و پرهیزگاری
و آرامش درون است، نه چیز دیگر. خداوند متعال میفرمایند: «قُلْ
لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ
ذَلِکَ أَزْکَی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یصْنَعُونَ» (النور
/۳۰) یعنی؛ ای محمد بگو به مردان مومن که نگاههایشان را از نامحرم
نگه دارند و پاکدامنی پیشه کنند واین سبب تزکیهی آنهاست و خداوند
بر اعمال آنها اگاه است.
بر همین اساس، ارتباط دختر و پسر قبل از
ازدواج حرام شده است هر چند با هم قرار پیوند ازدواج در آینده را نیز
بسته باشند و این را هم باید دانست که بدون تشکیل زندگی مشترک محبت واقعی
پدید نمیآید… در حالی که عشق ومحبت مفهومی پاک و دوام دار است، به شرطی
که در جایگاه خود به کار آید، مثل دوستی خداوند متعال و پیامبر و
همسر وفرزند و اقوام و… اما کدام از یک از ما اگر یک نفر از جنس
مخالف خود را دوست داشت، به او فکر نخواهد کرد و خیالش به سوی او روانه
نخواهد شد و صفاتش را در ذهن مجسم نخواهد کرد تا اینکه آتش شوق دیدار
محبوب در او به خاموشی گراید؟ سؤالم از شما خواهر و برادر عزیز اینست که
آیا تمام اینها بدون تشکیل زندگی زناشویی میسر خواهد شد؟
● چه وقت میتوان ابراز عشق و علاقه کرد؟
بی
شک دوستی وعشق حلال است اگر به شیوهای صحیح به کار آید ( منظورم آن
دوستی و پیوند بین دختران و پسران امروزی نیست)بلکه همان طور که قبلا
اشاره شد، همین دوستی و محبت حرام خواهد بود در صورتی که سبب غفلت و
دوری از برنامه خدا وپیامبرش شود، به عبارتی دیگر خداوند به زن مسلمان
اجازه نداده است قبل از زندگی زناشویی با مردان به شیوهای که همراه با
ناز و عشوه، که توجه مردان را جلب میکند صحبت کند همچنان که
خداوند متعال به همسران پیامبر میفرماید: «یا نِسَاءَ النَّبِی
لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنْ النِّسَاءِ إِنْ اتَّقَیتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ
بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلاً
مَعْرُوفاً» این هم آداب و رفتاری است که خداوند متعال به همسران پیامبر(
که الگوی سایر زنان میباشند) فرمان میدهد تا خود را با آن بیارایند و
خداوند فرمود: «…فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ…» یعنی به شیوهای همراه
با ناز و عشوه با مردان (نامحرم) سخن نگویید. همچنین خداوند میفرماید:
«وَقُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً» یعنی هنگامی سخن گفتن با حیا ومتانت حرف
بزنید و از ناز و عشوه (همچنان که با شوهران خود حرف میزنید) برحذر
باشید خواهر عزیز! برای همین است که باید خود را از این شیوه رفتارها دور
نگهداری و عشق و علاقه خود را نثار هیچ کس جز برای همسرت نگردانی. یعنی
ابراز تمایل و دوستی به او و…. که در این آیه به وضوح به این
مسائل اشاره شده است.
پس خواهرم آگاه باش که در دام گناه و زشتی نیفتی
در حالی که آن را احساس نمیکنی، بلکه خود را با خلق خوی زن مسلمان
ایماندار زینت ده و خود و دینت را محفوظ بدار و به هنگام صحبت کردن به
شیوهی سنگین و محکم و همراه با ادب و متانت عمل کن بهگونهای که سبب
برانگیختن هوی و هوس سُستدلان نشود و… بیشک به هنگام صحبت کردن اگر
حس علاقه ودوستی خود را نسبت به مردان نامحرم ابراز کنی ( چه به تنهایی
با هم باشید و چه افراد دیگری هم حضور داشته باشند) در حقیقت تمام
احساسات و اشتیاق او را نسبت به خود تحریک کردهای که مناسب مؤمن نیست و
انجام آن جایز نیست، همچنین اگر پسر این رفتار را در قبال دختر انجام
دهد و با حرفهای نازک و محبتآمیز به او نزدیک شود تمام احساسات و شوق و
علاقهاش را نسبت به خود تحریک میکند و بیگمان با این رفتارها در منجلاب
فتنه و آشوب خواهند افتاد و در آینده نیز دچار نابسامانیهایی خواهند
شد، وهرکس خواهان رسیدن به غرایز و امیال خود است بهتر است ابراز
این حس دوستی و عاشقانه را برای زندگی زناشویی با همسر خود به تعویق
بیاندازد که ابراز آن قبل از ازدواج چندها تاوان و فساد بهدنبال خواهد
داشت، بهطوری که بعد از ازدواج نیز هرگز به همدیگر اعتماد کامل
نخواهند داشت و آشیانه خوشبختی آنها با کوچکترین گردباد روزگار از هم
خواهد پاشید.
جوانی که توانایی ازدواج ندارد بهتر است روزه بگیرد تا
اینکه خداوند دری از درهای رحمتش را بر او بگشاید واین پیروی از سفارش
حضرت رسول (ص)است که میفرماید: “یا معشر الشباب من استطاع منکم البائة
فلیتزوج و من لم یستطع فعلیه بالصوم فانه له وجاء” یعنی ای
جوانان اگر توانایی دارید، ازدواج کنید و هر کس توانایی ندارد بهتر
است روزه بگیرد، چرا که روزه قلعه و سدی است در برابر گناه و سبب
پاکی نفس و درون است و اگر صبر پیشه کنید ثواب آن نزد خدا است.
تو با
روزه گرفتن افسار هوی و هوست را در دست گرفته وآن را تسلیم اوامر
خداوند متعال گردانیدهای و این نیز جزیی از جهاد نفس محسوب میشود
که پاداش آن نزد خدا است همچنانکه خداوند میفرماید: «والذین جاهدوا فینا
لنهدینهم سبلنا» یعنی: کسانی که در راه ما تلاش و کوشش میکنند راه راست
را بر آنها مینمایانیم.
● در بارهی دوستی ما بین دختر و پسر
خداوند متعال در وصف زنان ایماندار میفرماید: «…وَلا مُتَّخِذَاتِ
أَخْدَانٍ…» یعنی دوستی برای خود برنگزیدهاند (آشکارا یا پنهان) و در
این آیه برایمان به وضوح معلوم میشود که دوستی دختر و پسر جایز نیست و
هنگامیکه خداوند چیزی را جایز نمیداند حتماً حکمتی در آن نهفته
است. دختران دارای احساسات لطیفی هستند و اگر دختری با پسری ارتباط
داشته باشد و آن پسر او را به شیوهای به سوی خود متمایل نموده و به او
وعدهی تشکیل خانواده را داد و آن دختربه او متمایل شد و سپس بر حسب هر
گونه شرایطی آن پسر از ادامهی کار منصرف شد و او را رها کرد، به احتمال
زیاد به دختر لطمهی روانی زیادی خواهد رسید و آثار مخربی بر روح و روان
او بر جای خواهد گذاشت که به سختی میتواند آن را فراموش کند و در آینده
مشکلات خاصی را برایش به بار میآورد. بدان که خداوند مهربان بیش از
خود ما خواهان نفع و سود ماست،میگنا دات آی آر،پس لازم است گوش به فرمانش
بوده و خود را از محرمات دور بداریم وقبل از هر چیزی هدفمان رضایت
پروردگار باشد نه چیز دیگر.خداوند متعال میخواهد که ما را از هوی و هوس
دور بدارد و ما را از افتادن در دام شیطان محفوظ کند، این است که او
تمام درهای مختوم به گناه را بر ما بسته است، و ارتباط بین دختر و
پسر زمینهی مساعدی است برای حضور شیطان، تا در درونمان نفوذ کند و تمام
اعتقادات دینیمان را از رگ و ریشه بدرآورد و ما را از راه راست منحرف کند
همچنان که سبب بیرون راندن اجدادمان، آدم و حوا از بهشت شد و همچنین مثل
خودش که تا ابد در گمراهی و تاریکی خواهد ماند و میخواهد ما را نیز همچون
خود توشهی جهنم گرداند. بار دیگر به اصل مطلب بر میگردیم اگر نگاهی بر
دوستی و روابط بین دختران و پسران بیاندازیم هرگونه گناه و نافرمانی
خدا را شاهد خواهیم بود، از خلوتهایشان گرفته تا نگاههای حرام و
وسوسهبرانگیز و سخن گفتنهای نازک همراه با احساسات عاشقانه برای
همدیگر، که خداوند آن را جایز ندانسته و طبق آیات آن را حرام کرده
است و سایر مضرات آن را که خدا میداند…. ما نیز به عنوان امّت
مسلمان که دارای آیین و عرف خاص خود هستیم، نه فرهنگ ما و نه آیین ما
اجازه چنین پیوندهای نامشروعی را نمیدهد هر چند امروزه در
دانشگاهها و سایر اماکن شاهد چنین روابطی هستیم. باید مواظب باشیم که
صحبتها و برخوردهایمان با جنس مخالف جز در زمینههای معروف و شایسته
صورت نگیرد و حدود خداوند را با جان و دل پاس بداریم.
در پایان
از خداوند متعال خواستاریم که راه راست را به همهی ما نشان دهد و فکر و
عقیدهی سالمی نصیبمان گرداند و بر ما نیز واجب است در هر حال حریم خداوند
را نگه داریم، خداوند میفرماید:
«وَمَن یَتَّقِ ٱللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَحْتَسِبُ» (الطلاق ۲و۳)
یعنی
کسی که از خداوند بترسد و به خاطر او کاری را انجام ندهد خداوند درِ
خوشبختی را بر او میگشاید و از راهی به او میبخشد که خود انسان از آن
متعجب است.
رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج
مروی بر رابطه ی دختر و پسر قبل از ازدواج…
در
کشورهای اسلامی که قوانین مدنی و فرهنگ نهادینه شده در اذهان مردم بر پایه
دستورات دین مبین اسلام است؛از همان ابتدای سن بلوغ که اولین نگاه ها و
گرایش ها به سوی جنس مخالف کشیده می شود،دستورالعمل هایی برای تعامل سالم و
عفیف میان مردان و زنان نامحرم در خانواده و جامعه لحاظ شده است.
دستورالعمل هایی که زن را در حجاب و مرد را با نگاهی عاری از شهوت به حضور
در جامعه فرا می خواند. اما متاسفانه در فضای کنونی جامعه ما که فرهنگ های
وارداتی در قالب تجدد و امروزی بودن، بسیاری از باید و نبایدها را زیر پا
گذاشته است، هر روزه در کمال ناباوری شاهد ناهنجاری های شدید ارتباطی و
تعاملات خارج از عرف دختران و پسران در کوچه و خیابان وحتی بسیاری از مراکز
عمومی و تفریحی مانند پارک ها و سینماها و حتی در مهدهای علم و دانشی چون
دانشگاه هستیم!!
دختر و پسر
فضای این گونه تعاملات به گونه ای باز شده است که جوانان به راحتی و حتی با
توسل به برخی از استدلال ها و توجیهات اسلامی « در اسلام گفته شده است دو
نفر که یکدیگر را دوست داشته باشند، به هم محرماند! » بدون هیچ گونه عقد
رسمی یا صیغه، با هم قدم میزنند و یا حتی گاهی اوقات، به قول خودشان برای
شناخت بیشتر، بدون اطلاع خانوادهها در خلوت باهم صحبت میکنند. دوستی هایی
که بنا به گفته دختران و پسران جوان بابت آشنایی بیشترشان با جنس مخالف و
پر کردن اوقات فراغت به نحوی شادمانه !! صورت می گیرد و گاهی برای توجیه
عملکرد خود دم از شناخت برای ازدواج
می زنند .فضای این گونه تعاملات به گونه ای باز شده است که جوان امروز بی
هیچ واهمه و شرمندگی دست به کارهای ناشایست زده و حد و مرز های تعاملات
اجتماعی را می شکند . دیگر زمانی شده که دختر و پسر امروز،
با شجاعت و جسارت هر چه بیشتر در جلوی چشم مردان و زنان، پیر و جوان،
آشنا و غریب و… با یکدیگر قدم میزنند یا دست میدهند و یا شانه به شانه
راه می روند!!
قبح دوستی های خیابانی تا بدان جایی ریخته شده که دیگر جوانان این روابط را
نه تنها مجاز و عادی می دانند بلکه آن را به عنوان یک امتیاز برای خود
محسوب می کنند و در دفترچه تلفنشان تعدادی اسم دختر یا پسر نوشته و بدان
مباهات می کنند وحتی بسیار مشاهده شده که برخی در این عرصه دست به رقابت
های ناسالمی زده و راه را بسیار بیراهه پیش می برند!!!
اما براستی روابط پسران و دختران که بسیاری از اوقات زشت و ناپسند است، ناشی از چیست؟
عدم ارضای صحیح غریزه جنسی
بی تردید ایام جوانی، ایام بیداری غریزه جنسی و گرایش به جنس مخالف است. در
این ایام شوق جنسی و احساسات بر روان آدمی سایه می افکند؛ ناخودآگاه
رفتار، سخن و نگاه جوان را تحت تأثیر قرار میدهد و سبب تحریک پذیری وی در
برخورد با جنس مخالف میشود. طبیعی است این نیاز درونی باید به طور صحیح و
مطلوب ارضا و تأمین شود. راه قابل قبول آن نیز ازدواج است؛ ولی متأسفانه به دلایل مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی
– نظیر بالا رفتن سطح انتظارت و توقعات خانوادهها و توجه به برخی تشریفات
غیر لازم، معضل اشتغال و آینده شغلی جوانان، ادامه تحصیل آنها و عدم وجود
امکانات و شرایط مالی مناسب برخی خانوادهها – سن ازدواج دختران و پسران
افزایش یافته و در نتیجه ارضا و تأمین عاقلانه و صحیح این غریزه سرکش، به
خصوص در دوران جوانی، به انحراف کشیده شده است. بنابراین، این گونه
رفتارهای نابهنجار در جامعه دینی و سنتی ما روبه فزونی است و اگر نگوییم به
یک «بحران اجتماعی» تبدیل شده دست کم میتوان آن را یک « معضل اجتماعی »
نامید. متأسفانه نظام اجتماعی ما تا کنون نتوانسته با فراهم کردن زمینه ازدواج جوانان از گسترش این رفتارهای نادرست پیشگیری کند.
احساس نیاز به محبت
در این سنین جوانان خواهان روابط دوستانه و هم سخن شدن با یکدیگرند.
اریکسون، یکی از روانشناسان غرب، میگوید: جوان در این مرحله میخواهد
روابط دوستانه نزدیکی با دیگران پیدا کند؛ ارزشمندترین و مهمترین هستی و
داراییاش را به فردی دیگر هدیه دهد؛ در پی یافتن هویتی جدید است و گمان
میکند خانواده و والدینش نمیتوانند از وی حمایت کنند. بنابراین، اگر این
نیاز در محیط خانوادگی به خوبی تأمین نشود یا لطمه بیند و مخدوش شود، نیاز
به محبت و ابراز محبت و برقراری ارتباط دوستانهاش دچار اختلاف خواهد شد؛
در غیر این صورت آنها به بهانه های مختلف از قبیل آشنایی برای ازدواج و
تبادل نظر درباره مسائل علمی و درسی آگاهانه یا ناخودآگاه در جهت تأمین و
ارضای این نیازشان گام بردارند؛ البته با روشی غلط و غیر قابل قبول که
مشاهدهاش شما را میرنجاند.
دوستی قبل از ازدواج
الگو گرفتن از جوامع غیر خودی
متأسفانه بخش قابل توجهی از جوانان ما، ارزشها و هنجارهای اجتماعی خود را
از محیطهای غیرخودی و غیراصیل جوامع دیگر میگیرند. بیتردید گسترش
ارتباطات اجتماعی و توسعه آن، گسترش و توسعه تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی و
عوارض پدیده جهانی شدن در همه عرصهها، در این خودباختگی و روی آوردن به
فرهنگ بیگانه، نقش اساسی دارد. این امور سبب میشود جوانان، فرهنگها و
ارزشهای دیگر جوامع را الگو قرار دهند و به گمان اینکه اینگونه روابط،
عامل رشد و نشانه کمال و وسیله ابراز شخصیت است، به آن روی آورند. در این
میان، مسئله رقابت جوانان و به رخ کشیدن خود برای همسالان نقشی عمده ایفا
میکند. برخی برای اینکه در جمع دوستان مورد تحسین قرار گیرند و یا دست کم
بی عرضه و بی جرأت خوانده نشوند، به دنبال دوست پسر یا دوست دختر میگردند و با آنکه به خوبی از عواقب سوء این کارها آگاهند، از آن دست نمیکشند!!
اما در وضعیت حاضر، در برابر چنین معضل اجتماعی چه باید کرد؟ به نظر میرسد
باید متناسب باعلل به وجود آورنده و عوامل گسترش دهنده این مشکل اقداماتی
درخور انجام داد. بخشی از اقدامات سودمند در این مسأله عبارت است از:
الف) ارضای صحیح غریزه جنسی
ارضای صحیح و مشروع این غریزه معقولترین راه برای نجات یافتن از این گونه رفتارهای نابهنجار یا کجروانه است.
ویل دورانت، دانشمند معروف مغرب زمین، درباره ازدواج مینویسد: اگر راهی
پیدا شود که ازدواج در سالهای طبیعی انجام گیرد، بیماریهای روانی و
انحرافات جنسی که زندگی را لکه دار کرده است تا نصف تقلیل خواهد یافت. شاید
به همین جهت است که در آموزههای دینیمان تسریع در ازدواج فرزندان و
جوانان مورد تأکید قرار گرفته است. این دستورها و تشویقها گویای آن است که
میتوان با ازدواج از بسیاری انحرافات اخلاقی و جنسی و روابط ناسالم و غیر
مشروع دو جنس پیشگیری کرد.
البته این موضوع به تلاش همگانی خانوادهها و مسۆولان و اصلاح نگرشها و
آداب و رسوم نادرست و فراهم کردن تسهیلات و امکانات ازدواج بستگی دارد و
همه افراد، خانوادهها و حکومت وظیفه دارند در مسیر تحقق مقدمات ازدواج
جوانان بکوشند.
اگر راهی پیدا شود که ازدواج در سالهای طبیعی انجام گیرد، بیماریهای
روانی و انحرافات جنسی که زندگی را لکه دار کرده است تا نصف تقلیل خواهد
یافت. شاید به همین جهت است که در آموزههای دینیمان تسریع در ازدواج
فرزندان و جوانان مورد تأکید قرار گرفته است. این دستورها و تشویقها گویای
آن است که میتوان با ازدواج از بسیاری انحرافات اخلاقی و جنسی و روابط
ناسالم و غیر مشروع دو جنس پیشگیری کرد
دوستی های خیابانی
ب) تقویت روابط خانوادگی
تحکیم روابط خانوادگی و ایجاد فضای عاطفی مثبت بین والدین و فرزندان و
افزایش رابطه صمیمانه و نزدیک بین اعضای خانواده عامل پیشگیرانه دیگری است
که میتواند در ایجاد احساس امنیت و آرامش و تأمین نیاز عاطفی نقش مۆثری
داشته باشد. زیرا وقتی جوانان در خانه با محبت و توجه کافی روبرو نشوند،
این محبت و رابطه عاطفی را در بیرون خانه جست و جو میکنند و متناسب با دوران بلوغ و اوجگیری احساسات غریزی، رابطه خود را با جنس مخالف توسعه میدهند.
ج) خود کنترلی
خود کنترلی میتواند جوانان جویای
رشد و کمال و عفت و پاکی همچون شما را در این فضای آلوده حفظ کند. با
کنترل چشم، گوش و دیگر حواس و نیز کنترل افکاری که در این زمینه شکل
میگیرد، میتوان از تأثیر گذاری روابط ناسالم دیگران تا حدود زیادی
جلوگیری کرد. مطمئناً هر چه بیشتر ذهن و حواس خود را در این زمینه مشغول
سازیم، بیشتر تأثیرپذیر خواهیم بود. پس بهتراست اوقات فراغت خودرا با
برنامهریزی صحیح پرکنید و با پرهیز از بیکاری و تنهایی و توجه به این
صحنهها، به وظیفه اصلی و مهم دوران دانشجویی که همان تحصیل علم است،
بپردازید.
در پایان باید یادآور شد، برخی از عزیزان و جوانان از اشتباه بودن یا عدم
مشروعیت بعضی ارتباطهای خود آگاهی ندارند. برخورد روشنگرانه و با عاطفه ما
میتواند به اصلاح و تغییر رفتار آنها انجامد. قطعاً حسن سلوک و رفتار شما
در بیان این موضوع به آنها نقشی تعیین کننده دارد.