در باره جوانان

سه سخن درباره جوان

«تهاجم فرهنگی» یکی از راه های مبارزه با ارزش ها و باورهای جامعه است. تهاجم فرهنگی؛
یعنی «تلاش برنامه ریزی شده و سازمان یافته یک گروه یا جامعه ای برای تحمیل باورها،
اعتقادات، ارزش ها و اخلاقیات خود به دیگر گروه ها و جوامع.» به بیان دیگر، تهاجم
فرهنگی، حمله به بینش ها و جهان بینی هاست. در تهاجم فرهنگی، افراد فرهنگ بیگانه را
می پذیرند و هویت و اصالت ارزش های خودی را زیر پا می گذارند.

در تهاجم فرهنگی، به بهانه آزادی و رشد، جوان را به بی بند و باری تشویق و از این راه،
شکاف عمیقی میان والدین و فرزندانشان ایجاد می کنند؛ والدینی که خواستار پای بندی
فرزندانشان به ارزش ها و اصول دینی و مذهبی هستند و فرزندانی که شور و اشتیاق و علاقه
شدیدی به جلوه ها و زیبایی های ظاهری فرهنگ غرب دارند. مهاجمان فرهنگی، با تضعیف
و نفی هویت ملی و بومی ملت ها، کم رنگ کردن باورها و گرایش های مذهبی آنان و
جای گزین کردن الگوهای خودی و تاریخی خویش، به گسترش روحیه خودباختگی و
غرب گرایی میان ملت ها دامن می زنند. آنها با سست کردن پایه های ایمان و باورهای دینی،
می کوشند پای بندی مردم به آموزه های دینی و انجام دادن اعمال شرعی شان را کاهش دهند.
ازاین رو، گناه و حرام را امری عادی و خوب جلوه می دهند و پای بند بودن به مسائل شرعی را
خشک مقدسی می نامند. اینان نمونه آشکار این شعر مولوی هستند که می گوید:

نغزها را زشت گرداند به فن زشت ها را نغز گرداند به ظن

«آنها با تحلیل های اشتباه، کسانی را که آگاهی های اجتماعی لازم ندارند، با روش های
ویژه ای به پذیرش دیدگاه های خود وادار می کنند و برای از میان بردن هویت ملی ملت ها و
گسترش فرهنگ خود، به رواج مُدهای مختلف دست می زنند و کالا و لباس هایی را وارد
بازار می کنند که معرّف فرهنگ آنان باشد. ازاین رو، تبیین درست فرهنگ ملی و اسلامی
برای جوانان و در نتیجه، ایجاد خودباوری در آنان، مهم ترین عامل مبارزه با تهاجم فرهنگی
خواهد بود».

پیام متن:

1. تهاجم فرهنگی، یکی از راه های حمله به ارزش ها و اصول اعتقادی
هر جامعه است.

2. مهاجمان فرهنگی با شبهه افکنی و ایجاد مشکلات فکری و اعتقادی،
برای گسترش روحیه خودباختگی و دین گریزی مردم می کوشند.

3. اصلی ترین راه مبارزه با تهاجم فرهنگی تبیین و ترویج فرهنگ ملی و
اسلامی می باشد.

جوان و شبهه های فکری و وظیفه والدین در این باره

نداشتن شناخت کامل و درست از دین و ارزش های مذهبی سبب می شود فردا این ارزش ها
را نادیده انگارد. در نوجوانی و جوانی، احساسات مذهبی فرد برانگیخته می شود و رشد
افکار مذهبی و علاقه به فضیلت های اخلاقی، به بالاترین حد خود می رسد. حتی ممکن
است جوان در انجام دادن کردار عبادی، زیاده روی کند و ساعت های بسیاری را به این کارها
اختصاص دهد. از سویی دیگر، شک و تردیدهای مذهبی نیز در همین سن آغاز می شود؛
شک در باورهای خود و والدین و شک در آموزه های دینی و مذهبی. او می خواهد اطمینان
بیابد که آیا آنچه را تا به حال به دست آورده، درست بوده است یا نه؟ او می خواهد تنها با دلایل
عقلی و منطقی، این باورها را بپذیرد یا رد کند. البته او می ترسد که این شک و تردیدش را با
دیگران مطرح کند؛ زیرا احتمال می دهد او را سرزنش کنند. دراین صورت، او در شک های
خود باقی می ماند و هنگامی که در برابر دریافت ها و شبهه های فکری مکتب ها و فلسفه های
مختلف قرار می گیرد، از آن جا که دلیل منطقی بر پذیرش دین خود ندارد، برای حفظ غرور
جوانی اش، خود را از مذهب، بیگانه معرفی می کند و گاه به نفی مذهب نیز دست می زند.
گاهی ممکن است شک و ابهام های خود را با افراد ناآگاه و بی دین در میان گذارد و آنها نیز او
را به بی بند و باری و انحراف های اخلاقی بکشانند. تعصب مذهبی خانواده و اطرافیان
نوجوان و جوان و پافشاری آنها به قبولاندن ارزش های مذهبی خودشان، میان والدین و
فرزندان، اختلاف ایجاد می کند.

والدین و مربیان باید با مهربانی و با هدف آگاه سازی نوجوان و جوان، اصول و
ارزش های مذهبی را با دلیل و منطق عقلی به او تفهیم کنند. این آموزه ها باید با روشی
هماهنگ با روحیه فرزند بیان شوند تا تضاد و اختلافی پدید نیاید و بتوان در زندگی روزانه
به آنها عمل کرد. نوجوان و جوان نیز باید بتواند مسائل زندگی خود را با آنها هماهنگ کند و
نیازهای روحی و روانی خود را با کمک آنها برطرف سازد.

پیام متن:

1. نداشتن پاسخ درست و منطقی برای پرسش ها و شبهه های فکری
جوان، به دین گریزی او می انجامد.

2. اصول و ارزش های مذهبی باید با دلیل و منطق درست به جوان تفهیم
شود، تا راه پذیرش آنها برای جوان، هموار گردد.

بحران هویت

بحران هویت، از سال های نوجوانی آغاز می شود و بخشی از سال های دوره جوانی را نیز
دربرمی گیرد. نوجوان، در دوره انتقال از کودکی به جوانی به سرمی برد. بنابراین، در تشخیص
جایگاه اجتماعی خود، به ابهام و سردرگمی دچار می شود. این سرگردانی ممکن است فرد را
از همه نقش های وجودی اش دل زده و او را به بحران هویت گرفتار سازد. موفق نبودن یک
نوجوان در شکل دادن به هویت فردی خود، به دلیل تجربه های نادرست دوره کودکی یا شرایط
نامناسب فعلی، وضعیتی ایجاد می کند که «بحران هویت» یا گم گشتگی نامیده می شود.

در دوره نوجوانی و جوانی، عضویت فرد در گروه های مختلف، نقش مهمی در
شکل گیری هویت و شخصیت او دارد؛ زیرا فرد را از روی ویژگی هایی می شناسند که از
پذیرش نقش ها و عضویت در گروه های مختلف به دست آورده است. از این رهگذر،
مخالفت نوجوان با والدین و مقاومت در برابر ارزش ها و اصول اعتقادی آنها، به منظور
تثبیت شخصیت و جدا کردن هویت خویش از دیگران است. فردی که از یافتن ارزش های
مثبت و پایدار در فرهنگ و مذهب خویش ناتوان است، به بحران هویت دچار می شود و
احساس پوچی، از خود بیگانگی، تنهایی و غربت می کند.

گاهی نوجوان، آگاهانه به دنبال یافتن هویت منفی می رود؛ یعنی هویتی خلاف آنچه
والدین و جامعه برای او در نظر گرفته اند. ازاین رو، بسیاری از رفتارهای ضد اجتماعی و
ناسازگارانه نوجوان را می توان با چنین دیدگاهی توجیه کرد. در چنین موقعیتی، با ایجاد
رابطه دوستانه با جوان و نوجوان، باید او را از ویژگی های مثبتش آگاه ساخت و به او کمک
کرد تا برای معنویت بخشی به زندگی خویش بکوشد و مسئولیت انتخاب ها و تصمیم هایش
را خود برعهده بگیرد. در نتیجه، به هویتی انسانی و والا دست یابد.

پیام متن:

1. بحران هویت؛ پوچ انگاری و از خودبیگانگی جوان را در پی دارد.

2. عضویت جوان در گروه های مختلف، نقش اساسی در شکل گیری
هویت او دارد. بنابراین، در انتخاب این گروه ها باید بسیار دقت کرد.

3. ایجاد رابطه دوستانه با جوان، نقشی مهم در هویت یابی او یا رهایی او
از بحران هویت دارد.



با هزینه های زندگی دانشجویی چه کار کنیم؟

اگر شما از قبولی های امسال دانشگاه ها هستید، احتمالا هنوز از لذت قبول
شدن سرخوش هستید و در رویای خانم دکتر و آقای مهندس شدن غرق هستید، اما
بالاخره با واقعیت رو به رو می شوید. بهترین کار این است که اجازه ندهید
واقعیت ها غافلگیرتان کنند. باید قبل از غافلگیری درباره هزینه های ترم اول
دانشگاه و خوابگاهی بودن تحقیق و پرس و جو کنید. تا دلتان بخواهد هم در
اطرافتان دانشجوهایی پیدا می شوند که دوست دارند در نقش یک انسان باتجربه
به شما کمک کنند. طبیعی است که اول باید از مقدار هزینه های ضروری و
غیرضروری خودتان در ترم اول باخبر باشید، بعد بتوانید آن هزینه ها را نسبت
به درآمدی که دارید، بودجه بندی کنید.

قدم
بعد از بودجه بندی و طبقه بندی هزینه ها، کم کردن مخارج و صرفه جویی است.
مواردی را که می تواند در کم کردن هزینه ها به شما کمک کند، یادداشت کنید
تا از همان اول ترم و شروع سال تحصیلی آنها را عملی کنید. نه اینکه بگذارید
از وسط هر ماه سیاست انقباضی و سفت کردن کمربند را با فشار انجام دهید و
دوباره از ابتدای ماه آینده کمربندها را شل کنید. سوراخ کمربند را جوری
تنظیم کنید که نیازی به شل و سفت کردن مدام آن نداشته باشید.

مادرخرج خوابگاهی

شما
در خوابگاه برای زنده ماندن نیاز دارید چیزهایی بخرید و هزینه هایی انجام
بدهید. بهتر است از همان روزهای اول ورود به خوابگاه حواستان به دخل و
خرجتان باشد. یخچال اتاق یا راهروی خوابگاه را به خوبی مدیریت کنید و روی
مواد خوراکیتان برچسب بزنید یا چیزی بنویسید که وجدان بقیه دانشجوها را
نشانه بگیرد تا به مواد خوراکی شما دست نزنند. البته خیلی هم امیدوار
نباشید و سخت نگیرید، چون بالاخره باید از ایام دوران دانشجویی و زندگی در
خوابگاه خاطره هم داشته باشید.

به هم اتاقی
های خودتان پیشنهاد بدهید که بهتر است هزینه های خورد و خوراک و اتاق را با
هم شریک شوید تا میزان هزینه های فردی پایین تر بیاید؛ مثلا اگر شما در
اتاق خوابگاه چهار نفر باشید و هرکدامتان هفته ای ۵۰ هزار تومان خرج صبحانه
و شام داشته باشید، جمعا می شود هفته ای ۲۰۰ تومان، اما اگر در خرج صبحانه
و شام با هم شریک شوید، ممکن است هزینه شما نصف شود. برای این کار لازم
است یک نفر را به عنوان مادرخرج برای اتاقتان انتخاب کنید.

رفت و آمدهای پرهزینه

از
همین روزهای اول ترم نگاهی به تقویم بیندازید و فاصله زمانی عاقلانه ای را
برای برگشتن به خانه انتخاب کنید. مشخص کنید که در طول ترم چند بار می
خواهید به شهرتان بروید و به پدر و مادرتان سر بزنید. هزینه هر بار رفت و
آمد را دقیق محاسبه و یادداشت کنید. یادتان برود که در بودجه بندی، این
هزینه را از قلم نیندازید.

بعد از حساب
هزینه های رفت و آمد به خانه و جمع کلی این هزینه ببینید که آیا با بودجه
بندی شما حقیقت دارد یا نه؟ اگر برای رفت و آمدهای وسط ترم باید پول زیادی
خرج کنید از چند مورد آنها فاکتور بگیرید. یادتان باشد که برای رفتن به
شهرتان تعطیلی ها و مناسبت ها را در نظر بگیرید. چون معمولا در این شرایط و
موقعیت ها هزینه ها واقعی نیستند و بالاتر از نرخ معمول روزهای عادی
هستند.

دانشجوهای نونوار نشده

اگر
بودجه بندی و طبقه بندی هزینه ای درستی انجام داده باشید، می دانید که
چقدر هزینه های ضروری و اصلی دارید و چه اندازه از پولتان برای هزینه های
غیرضروری می ماند. به هر حال بهتر است از لیست اولویت های ضروری و غیرضروری
باز هم گزینش کنید و بعضی از هزینه ها را به لیست بودجه بندی ماه بعد ورد
کنید. شما ترم اول هزینه هایی دارید که در ماه بعدی از لیستتان حذف می
شوند. خرید لباس نو و کیف و کفش نو و عوض کردن موبایل و خرید تبلت و از این
دست هزینه ها را به ماه های بعد موکول کنید. واقعا لازم نیست برای ورود به
دانشگاه سر تا پا نونوار بشوید.

مثبت بازی

اگر
قصد دارید دانشجوی نمونه و خوبی باشید، واقعا مستحق تشویق و تقدیر هستید،
اما لازم نیست در روزهای اول ترم همه کتاب های مورد نیازتان را بخرید.
احتمالا سنگین ترین هزینه شما در هر ترم تهیه کتاب ها و نوشت افزارهای مورد
نیازتان هستند. برای خرید لوازم التحریر عجله نکنید. چند روزی که از شروع
ترم بگذرد، قیمت ها از تب و تاب می افتند و شما هم نیازسنجی کرده اید. برای
تهیه کتاب ها، اول به راههایی غیر از خریدن آن فکر کنید.

اما
نت گرفتن از سال بالایی ها، امانت گرفتن از کتابخانه دانشگاه، تهیه گتاب
به صورت دست دوم و… از راه های صرفه جویی در هزینه خرید کتاب ها هستند.
شما می توانید اقلا بخشی از کتاب ها را به این شیوه ها تهیه کنید. اگر چاره
ای جز خرید کتاب مورد نظر ندارید، بهترین کار این است که به صورت مستقیم
از ناشر همان کتاب، آن را تهیه کنید تا به قیمت مناسب تری خرید کرده باشد و
پولی به واسطه ها نداده باشید.

کشف امور رفاهی دانشجویی

بیشتر
دانشگاه ها سعی می کنند تا حدودی امور رفاهی را برای دانشجوها تامین کنند.
سعی کنید این خدمات را زود بشناسید و از آنها استفاده کنید. خدماتی مثل
رزرو غذای سلف، استفاده از سرویس رفت و آمد خوابگاه به محل کلاس ها،
باشگاه، کلاس ها آموزشی متفرقه و فوق برنامه و… شاید به ظاهر و به چشم
شما هزینه اندکی باشد، اما در طولانی مدت به صورت خیلی جدی می تواند در
صرفه جویی و پایین آوردن هزینه ها به شما کمک کند.

راه های منحصر به فرد پس انداز را کشف کنید

بیداری اسکروچ های درون

آنهایی
که می توانند پولی را پس انداز کنند، قطعا مهارت مدیریت پول هایشان را خوب
یاد گرفته اند. شاید شما هم مثل خیلی های دیگر، این روزها با شنیدن اصطلاح
پس اندازکردن می خندیدن، چون فکر می کنید درآمدتان آن قدر چشمگیر نیست که
بتوانید مقداری از آن را کنار بگذارید و اصلا به آن میزان پول فکر نکنید یا
اینکه گمان می کنید آنقدر خرج واجب و ضروری دارید که دیگر پولی برای کنار
گذاشتن و پس اندازکردن نمی ماند.

شاید کمی
حق با شماب اشد، اما ممکن است تصور شما از پس اندازکردن تصور کامل و درستی
نباشد. همین که بتوانید خودتان را به این کار عادت بدهید، خیلی ارزشمند است
و انگار نصف راه را رفته اید، چون ذهن خودتان را با مساله درگیر کرده
اید. مهم ترین و بزرگ ترین عاملی که می تواند مقاومت شما را در برابر خرج
نکردن پول از بین ببرد ،احساس نیاز به خرید یک کالاست، اما نکته اینجاست که
این احساس نیاز بسیاری از اوقات واقعی نیست؛ یعنی شما به خاطر هجوم
تبلیغات به این نتیجه می رسید که به یک کالایی نیاز دارید، اما در واقع
،حقیقت چیز دیگری است و احساس شما، احساس نیاز کاذب است؛ مثل همین ماجرای
یکه در خریدن موبایل ها در اطراف ما اتفاق افتاده است.

همه
افراد جامعه با هر سطح سواد و در هر شرایطی که باشند، احساس می کنند به یک
تلفن همراه هوشمند فول آپشن نیاز دارند! پس در اولین قدم تصمیم گیری برای
پس انداز مرزهای اریک نیاز واقعی را از نیاز کاذب بشناسید و توطئه های
درونی خودتان را در نطفه خفه کنید.

نظریه
پردازان اقتصادی برای پس انداز کردن راه های زیادی را پیشنهاد می کنند: روش
هایی مثل کنار گذاشتن ۲۰ درصد از اصل پولی که به دستتان می رسد، باز کردن
یک حساب جداگانه برای پول های پس انداز شده و فراموش کردن این پول ها و به
همراه نداشتن پول نقد و خرید با کارت های عابربانکی و… چند مورد از این
پیشنهادات است، اما اگر از ما می شنوید، خودتان را به هیچ کدام از این راه
ها محدود نکنید. شما از شرایط مالی و زندگی خودتان بیشتر می دانید.پس راه
های پس انداز کردن منحصر به فرد خودتان را کشف کنید.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top