فرازهايي از سخنان رهبري درباره پرستاران
به گزارش مشرق به نقل از فارس، مقام معظم رهبري در مواقع و مناسبت هاي
مختلف همواره به نقش و جايگاه مهم پرستاران و رسيدگي به مشکلات آنان تأکيد
داشتهاند که در ذيل فرازهايي از سخنان مقام معظم رهبري ميآيد.
*فرهنگ جامعه بايد اهميت کار پرستار و دشوارى آن را بشناسد
* سلامت، اولين مسئله مهم زندگى
مسئله سلامت جزء اولين مسائل مهم زندگى جوامع است. اين حديث معروف
“نعمتان مجهولتان الصّحّة و الأمان ” حقيقتاً انگشت اشارهاى است به يک امر
اساسى و حياتى. هم سلامت، هم امنيت در شمار نعمتهاى بزرگى است که انسان
تا از آن نعمتها محروم نباشد، اهميت و ارزش آن را نمىفهمد، مثل هوا، مثل
تنفس. تا وقتى انسان تنفس مىکند، اهميت اين نعمت رايگان و همهجايى را درک
نمىکند. تنفس که مشکل شد، انسان آن وقت احساس مىکند چه نعمت بزرگى از
دست رفته است.(1/2/1389)
*نقش پرستار در تأمين سلامت جامعه
مجموعه پزشکى و پرستارى و بقيه دستگاههاى سلامت، در واقع تأمينکننده
اين نعمت بزرگ براى جامعهاند و نقش پرستار در اين ميان، نقش بسيار
برجستهاى است.(1/2/1389)
* قشر پرستار در نظام سلامت اثر گذار است
قشر پرستار، يک قشر بسيار اثرگذار و مهم است. نقش پرستار و همچنين قابله
در نظام سلامت کشور يک نقش بسيار مهمى است، نقش بسيار عظيمى است. اگر
پرستار دلسوز و مهربانى در کنار بيمار نباشد، گمان اينکه معالجه پزشک در آن
بيمار تأثيرى نبخشد، بسيار زياد است.
آن عنصر و آن موجود فرشتهگونى که بيمار را در واقع از مسير طولانى و
دشوار مرض و شدت آن عبور مىدهد، عبارت است از پرستار. اين را هر کدام از
ما که دچار بيمارى شده باشيم و در جريان بيماريهاى سخت و عملهاى جراحى
دشوار قرار گرفته باشيم – از جمله خود من – بالعيان احساس کرديم و احساس
مىکنيم. نقش پرستار، نقش احياگر است، زندهکننده است.(9/2/1388)
*پرستار؛ فرشته رحمت
پرستاران، دردآشنايان همه بيماران و از کار افتادگان هستند، مونس
لحظههاى درد و رنج انسانهايى هستند که نياز به مونس و پرستار
دارند.(25/3/1384). پرستاران عزيز حقيقتاً فرشتگان رحمت براى همه افراد
بيمار و بيماردار جامعه محسوب (مىشوند).(3/4/1383)
پرستار فرشته رحمت براى بيمار است. آنوقت که بيمار از همه جا دستش
کوتاه است، در آن ساعاتى که حتى همسر، فرزندان و پدر و مادر بيمار هم بالاى
سرش نيستند، چشم اميدش بعد از خدا به پرستار است و اين پرستار است که مثل
ملائکه آسمانى، مثل فرشتگان رحمت، به دردها، مشکلات و نيازهاى جسمى و عاطفى
او پاسخ مىدهد، اينها خيلى مهم است، اينها پيش خداى متعال فراموش
نمىشود. البته ممکن است هيچ چشمى هم اين زحمت شما را نبيند. خيلى از
زحماتى که شما مىکشيد و رنجهايى که مىبريد، کسى آنها را نمىبيند. گاهى
يک لبخند شما به بيمار دل افسرده، به او جان دوباره مىدهد. چه کسى اين
لبخند را مىبيند؟(3/4/1383)
*پرستارى؛ سختترين مشاغل
پرستار، انسان مهربانى است که با رفتار و اخلاق و خدمات خود، سلامت بيمار
را به او هديه مىکند. اگر طبيب، درمان خود را به انجام رساند، اما خدمات
پرستارى نباشد، تأمين سلامت بيمار دشوار است. هر کس که از خدمات پرستاران
مهربان برخوردار شده باشد، مىفهمد و مىداند که نقش پرستاران در هديهکردن
سلامت به بيماران، چقدر مؤثر است. اين موجود بشرى که کار فرشتهگون انجام
مىدهد، با سختيهاى زيادى روبهرو است؛ بيمارهاى گوناگون، اخلاق تند و به
ستوهآمده بيمار در بستر و روى تخت بيمارى، مشکلات ناشى از وضع بيمار،
بيماريهاى سخت و احياناً واگير، فضاى گرفته بيمارستان، همه اينها چيزهايى
است که اين حرفه را با همه شرافت و قداستش، در شمار يکى از سختترين مشاغل
قرار مىدهد.(3/5/1380)
*پرستارى؛ ارزشمندترين حرفهها
اگر بخواهيم ارزش خدمات مختلفى را که قشرهاى مردم به يکديگر تقديم مىکنند،
اينگونه محاسبه کنيم که هر خدمتى که مستقيماً به انسان ارتباط پيدا
مىکند، هر خدمتى که نوعى غمگسارى نسبت به انسانهاى ديگر است، هر خدمتى که
تقديمکننده آن خدمت، رنج بيشترى مىبرد و هر خدمتى که از روى علم و معرفت و
آگاهى و تحصيلات است، ارزشش بيشتر است، در اين صورت گمان مىکنم که خدمت
پرستارى، جزو ارزشمندترين حرفهها و خدمتگزاريها خواهد بود، چون پرستار،
هم مستقيماً با انسان سر و کار دارد، هم غمگسار انسانى است که به غمگسارى و
همدردى و کمک او نياز دارد و هم اينکه بحمدالله، کارى از روى دانش و
تحصيلات و علم است.(20/7/1373)
*پرستار در يک تلاش و چالش دائمىِ روحى و روانى است، فقط مسئله جسم او
نيست. خستگى روحى، مواجهه با بيمار و دردمند و احساس وظيفه اينکه بايد براى
اين دردمند و بيمار، هم علاج جسمانى، هم علاج روحى و معنوى تقديم کند،
مسئله بسيار فرسايندهاى است، کار سنگينى است. اين وظيفه سنگين را پرستاران
بر عهده گرفتهاند.
مطمئن باشيد که هر لحظهاى، ثانيهاى، دقيقهاى که در اين کار، با توجه
به احساس تکليف در مقابل بيمار، در مقابل انسان دردمند مىگذرانيد، يک
حسنهاى را از خداى متعال و يک پاداش اجرى را از حضرت ربوبى دريافت
مىکنيد.
هيچ ثانيهاى در محاسبات الهى از بين نمىرود. نبايد تصور کرد که لحظات
دشوار براى يک پرستار بر بالين يک بيمار، در محاسبات الهى مورد غفلت قرار
خواهد گرفت، اينجور نيست. هر لحظهاى که مىگذرانيد و هر تلاشى که مىکنيد،
هر کفّ نفسى که در مقابل سختىها از خود نشان مىدهيد، اين يک حسنهاى
است، يک کار درخور اجر است و خداى متعال همه اين لحظات را ثبت مىکند. اين
کارهاى دشوار را که تأثيرهاى بزرگ و مهمى دارد، بايد قدر دانست.
يک روايت
در روايت هست که کسى که بر سر بيمار مىرود، مثل کسى است که در رحمت الهى
غوطهور مىشود. ممکن است بعضى تعجب کنند که مگر بر سر بيمار رفتن چه
خصوصيتى دارد. خود شما که نياز بيمار و تأثير کار خودتان را مىدانيد،
مىفهميد که چرا چنين پاداش بزرگى براى بيماردار و پرستار گذاشته شده است،
چون تأثير آن تأثير غيرقابل محاسبه و برتر از محاسبات معمولى است.
روحيه دادن به مريض گاهى از دادن داروى او بسيار حياتبخشتر و مؤثرتر است،
اين روحيه را شما مىدهيد. در دعاها مىخوانيم: “اللهم انى اسألک موجبات
رحمتک “؛ رحمت الهى را که بىمحاسبه و بىجهت به کسى نمىدهند، بايد التماس
کرد پيش خدا تا موجبات رحمت را به ما بدهد، يعنى آن کارى را انجام بدهيم
که موجب رحمت مىشود تا بعد خدا رحمت خودش را بفرستد. اين کار، برترين
موجبات رحمت است، که خيلى مغتنم و خيلى باارزش است.(3/4/1383)
*پرستاران! متقن و کامل
به پرستاران و همچنين به قابلههاى محترم (عرض مىکنم) که قدر اين خدمت،
اين نعمت بزرگ را بشناسند، همچنانى که مردم به چشم تکريم به آنها بايد نگاه
کنند، خودشان هم به اين شغل خود به چشم تکريم نگاه کنند که خود اين
کرامتدادن به خود، قدر خود را دانستن، نقش عظيمى دارد در همه قشرهاى
گوناگون در کيفيت انجام کار.
توصيه اول ما به همه اين است که آن کارى را که محول به آنها است، با شوق،
با علاقه قدر بدانند، ارج بنهند، اهميت بدهند و کار را درست انجام بدهند.
مکرر اين گفته پيامبر عظيمالشأن را عرض کرديم که فرمود: “رحم الله إمرا
عمل عملا فاتقنه “؛ رحمت خدا بر آن انسانى که کارى را به دست مىگيرد و آن
را متقن و درست و کامل انجام مىدهد. اين در مورد من، شما، يکايک افراد
کارگر، معلم، پرستار و ساير مشاغل و حرفهها و مسؤوليتها صادق است. کارى
را که به عهده گرفتيم، آن را متقن و کامل انجام بدهيم.(9/2/1388)
* من به پرستاران عزيزمان – چه مردان پرستار و چه زنان پرستار – عرض
مىکنم: شما که اين توفيق را پيدا کردهايد و اين کار بزرگ را برعهده
گرفتهايد و اين خدمت باارزش را انجام مىدهيد، آن را گرامى هم بداريد.
نگذاريد که خداى ناخواسته با يک قصور يا تقصير يا برخورد نامناسب، کارى به
اين عظمت و ارزشمندى مخدوش شود. اين خدمت را هر چه بيشتر و صحيحتر ارائه
دهيد، نظام امور زندگى مردم بهتر خواهد شد و اجر و ثواب شما هم بالاتر
خواهد بود.(20/7/1373)
* لزوم تدوين منشور اخلاقى پرستارها
لبته تکاليف هم سنگين است. به تکاليف هم بايد توجه کرد. اخلاق پرستارى، مثل
اخلاق پزشکى يک فريضه است، يک وظيفه است. اجر شما بسيار زياد است، تکليف
شما هم بسيار سنگين است، چون بيمار انسانى، يک ماشين نيست، يک مجموعه آهن و
فولاد و پيچ و مهره نيست، فقط جسم نيست.
روح انسان، احساسات انسان، عواطف انسان، به خصوص در هنگامى که مريض است،
دردمند است، خيلى نيازمند لطف است، نيازمند نوازش است. گاهى يک لبخند شما،
از دارو و درمانى که براى اين بيمار به کار مىرود، ارزشش بيشتر است، اثرش
بيشتر است. بيمار دچار آشفتگى است، دچار ناراحتى است – به خصوص بيماران سخت
– کمک به او، فقط کمک به جسم او نيست، جسم او را با دارو و درمان و تزريق و
تدابير پزشکى بايستى علاج کرد، اما روح او با محبت، با لطف، با نوازش، با
مهربانى درمان مىشود. گاهى اين درمان روحى، حتّى جاى درمان جسمى را هم
مىگيرد، اين، هم علمى است، هم به تجربه ثابت شده است که شادى روح انسان،
شادى عصبى و احساسى انسان، بر روى جسم او تأثير مثبت مىگذارد. اين، دست
شما است، در اختيار پرستاران است.
حقيقتاً بايد منشور اخلاقى پرستارها فراهم شود، ميثاق پرستارى و معاهده
پرستارى بايد تعليم داده شود و تدريس شود، پرستار عظمت کار خود را – که
طبعاً اين عظمت کار، ملازم با اهميت شخصيت خود او است – بداند، کار را
آنچنان که شايسته است، انجام دهد.(1/2/1389)
*مسئولان و مردم
کسانى که در زمينههاى مختلف، برنامهريز و تصميمگيرند، بايد به اين شغل
با اين چشم نگاه کنند و برطبق اين خصوصيت، درباره آن تصميم بگيرند. مردم هم
که به خدمتگزاران جامعه در همه ردهها، به چشم احترام نگاه مىکنند، بايد
با اين چشم به اين شغل و شاغلان زحمتکش آن نگاه کنند. احترام پرستار لازم
است. پرستار بايد اين را احساس کند که براى شغل و مسئوليت و تلاش او، مردم و
جامعه و مسئولان اهميت قائلند. اين، سختيها را براى او آسان
مىکند.(3/5/1380)
* فرهنگ جامعه بايد اهميت کار پرستار را بشناسد
بايد فهم عمومى جامعه و فرهنگ عام مردم ما اين مطلب را به درستى درک کند که
براى حفظ سلامتى در جامعه، اهميت پرستارى در طراز اول قرار دارد، يعنى اگر
بهترين پزشکان و جراحان کار خودشان را با بيمار به بهترين وجه انجام دهند،
اما از آن بيمار پرستارى نشود، بهطور غالب، کار آن پزشک يا جراح عاليقدر
بىفايده خواهد بود. نقش پرستارى و بيماردارى در حفظ سلامت و بازگشت سلامت
بيمار، نقش درجه اول است؛ معادل است با نقش يک پزشک ماهر. بسيارى از اين
نکته غفلت دارند، لذا آن وزن و ارزشى که بايد براى پرستار در نظر گرفته
شود، از ذهن آنها مغفول مىماند و به آن توجه نمىکنند.(3/4/1383)
به نظر من همه مردم ما و همه کسانى که به سرنوشت بيماران و به سلامت
کشور اهميت مىدهند، بايستى به قشر پرستار توجه و محبت و اهميت نشان بدهند؛
چه مسئولان، چه آحاد مردم. فرهنگ جامعه بايد اهميت کار پرستار و دشوارى آن
را بشناسد.(3/4/1383)
پرستار خوشامدگو
پرستاری علم و هنر است
برای همین یک پرستار باید علاوه بر دانش لازم، از آمادگی روحی و روانی،
صبر و حوصله، روابط عمومی خوب و قدرت تجزیه و تحلیل بالا برخوردار باشد.
لغت پرستار (NURSE) از
کلمه لاتین (NUTRIX) به معنای تغذیه گرفته شده است. پرستار یکی از اعضاء
کلیدی در گروه مراقبت های بهداشتی و درمانی است و نقش ارزنده او در پذیرش،
آماده سازی، مراقبت ها و حمایت های جسمی و اجتماعی مورد قبول همه است و بر
هیچ کس پوشیده نیست.
مراکز بهداشتي، درماني
با هدف عمده ارائه خدمات مطلوب به مددجويان تشکيل شده اند.بنابر اين،
مددجويان يا بيماران، محور همه فعاليت ها هستند و جلب رضايت آنان نيز بايد
هدف اصلي مسئولان و ارائه دهندگان خدمات بهداشتي درماني در آن مراكز باشد.
جلب رضايت نيز مستلزم آگاه شدن از نيازها و نظرات آنان از طريق برقراري
ارتباط مناسب با مددجويان و خانواده آنها است.
پرسنل پرستاري که به
عنوان ارائه دهنده مراقبت به مددجو، بيشترين تماس و ارتباط را با وي دارند،
در زنجيره عوامل موثر بر رضايتمندي بيماران، از جايگاه ويژه اي
برخوردارند.
پرستاري حرفه اي است که در آن، تجربه، احساسات، عواطف و رابطه ها مجموعه کار روزمره را تشکيل مي دهد.
ارتباطات، مجموعه اي از مهارتهاست که هدف عمده آن درک نظرات و ديدگاه هاي طرف مقابل و تفهيم نظرات خويش است.
مهارت در برقراري
ارتباط مناسب با بيماران، موجب افزايش توانایي ها و اعتماد به نفس پرستاران
می شود، استعداد و دستاوردهاي حرفه اي ما را جلوه گر مي سازد و احترام و
قدرداني ديگران را جلب مي کند.
رابطه ميان پرستاران و
دريافت کنندگان مراقبت به گونه اي نابرابر آغاز مي شود: يک طرف بيمار است و
طرف ديگر سالم، يک طرف ناآگاه است و ديگري دانش خاصي دارد. يکي دريافت
کننده و نيازمند کمک است و ديگري ارائه دهنده. بنابراين رنج و بيماري نقطه
آغاز است اما، هدف هر دو بازگرداندن سلامت يا بهبودي است.
آنچه پرستار به عنوان
ارائه دهنده مراقبت عرضه مي کند ترکيبي است از دانش و مهارت ها، ساعات
طولاني کار، و وظايف ناخوشايند و آنچه دريافت مي دارد، قدرداني يکي از
بستگان بيمار، لبخند يک کودک يا مادر يا تنفس راحت يک بيمار است. به همين
دليل است که پرستاري، حرفه اي منحصر به فرد محسوب مي شود.
ميلتون ميروف 8 عامل
اساسي را لازمه ارائه مراقبت مي داند اين عوامل عبارتند از دانش و آگاهي در
مورد بيمار، فرهنگ و نيازهاي او، تلفيقي از ريتم هاي متناوب و متفاوت با
يکديگر، مانند تجربيات گذشته و علوم جديد، صبوري هنگام مراقبت از فرد و
حرکت گام به گام با او، صداقت در گفتار و کردار، اعتماد و اطمينان، تواضع،
اميدوار بودن و اميد دادن به بيمار و شجاعت است.
سيمون زوج معتقد است مراقبت، اساس و پايه درمان است. وي پنج عامل همدردي، توانایي، اعتماد، وجدان و تعهد را لازمه مراقبت مي داند.
همدردی؛ را مي توان
پاسخي دروني و برآمده از دل در شرايطي که نياز شديدي به اميد وجود دارد بر
شمرد. همدردي ما را ملزم مي دارد که با ناتوانان ناتوان باشيم. همدردي چيزي
بيش از مهرباني ساده است.
همدردي اساس مراقبت، و
توانایي روبناي آن است. مراقبت را مي توان آموخت، اما همدردي ناشي از
تجربه صدمه ديدن و مشاهده همدردي ديگران است. همدردي در حقيقت پذيرفتن
ديگري است به عنوان يک فرد، بدون توجه به موقعيت يا مرتبه اجتماعي او.
توانایي؛ دارا بودن
دانش و مهارت به منظور پاسخ به نيازهاي بيمار در رابطه با مسئوليت هاي حرفه
اي است. اما توانائي با چهره اي انساني.
اعتماد؛ لازمه برقراري
ارتباط موثر با بيمار است. هنگامي که از طرف ارتباط، فردي حرفه اي است،
طرف ديگر بايد احساس کند که وي قابل اعتماد است. ايجاد اطمينان بستگي به
ميزان صداقت دارد. ارائه مراقبت دقيق موجب ايجاد و رشد اعتماد مي شود.
وجدان؛ عبارت است از
راهنمایي که حرکت فرد را بر اساس صحت اخلاقي امور، کنترل مي کند، و او را
به طرف رفتار صحيح و شيوه مناسب، خلاق و دلسوزانه ارتباط با ديگران هدايت
می کند. به همین علت شايد بتوان وجدان را معنوي ترين اصول فوق محسوب کرد.
تعهد؛ تعهد نيز پاسخي
عاطفي و پيجيده است. ويژگي آن همگرایی تمايلات و مسئوليت هاي فرد و يک
انتخاب انديشمندانه برای عمل بر طبق آنها است.
نويسندگان مکتب اسلام نيز عوامل گوناگوني را در برقراري ارتباط موثر با بيمار مهم مي دانند از جمله اين عوامل عبارتند از:
۱- اخلاص: يعني ارائه مراقبت بر اساس صدق و بدون ريا و تظاهر و کذب به بيمار توسط پرستاري که خود را در محضر خداوند عالم مي بيند.
۲- محبت:
بيماران در محيط ناآشناي بيمارستان تنها و دردمند هستند، رنج آنها سخت
محتاج دوستی و محبت پرستار هستند. پرستار با گوش کردن به صحبتهاي بيمار و
توجه به نيازهاي او، ضمن مراعات اصول اسلامي مي تواند کمال محبت را به
بيمارش داشته باشد.
«بيمار به محبت بيشتر از دارو نياز دارد» امام خميني (ره)
۳- عدالت:
پرستار مسئول مراقبت از بيماراني است که هر يک به نوعي از مراقبت و توجه
نياز دارند. برخي محتاج مراقبتهاي ويژه و خاص هستند. آنها همچنين، از طبقات
مختلف اجتماعي هستند، اما پرستاران بايد با رعايت عدالت همگان را برابر
دانسته و تفاوتي از اين جهت بين آنها قائل نشوند و ضمن آنکه حداکثر تلاش
خود را براي رفع نيازهاي جسمي و رواني ايشان به کار مي گيرند، به آنها
توضيح دهند که هر بيماري نيازهای خاصی دارد و در نتيجه نوع پرستاري از
بيماران متفاوت است.
۴- صبوري:
پرستاران هميشه با افراد و بيمارانی سر و کار دارند که بر اثر درد و رنج
ناشي از بيماري و نگراني، طاقت خود را از دست داده اند، حساس، زود رنج و
حتي گاهي پرخاشگر مي شوند. پرستاري که به خلق و خوي انساني و اسلامي آراسته
است، بايد هميشه در برابر برخورد تند بيمار، از خود متانت و بردباري نشان
دهد و کينه اي از آنان به دل نگيرند. و خداوند انسانها را به داشتن آن
بشارت داده است.
صاحبنظران ديگر
معتقدند: قوانين و مقررات از عوامل موثر بر نحوه رفتارهاي انسان هستند و
افراد حرفه پرستاري نيز با توجه به قوانين موجود، رفتارهاي خود را به منظور
حفظ موقعيت شغلي خود، تنظيم مي کنند.
بنابراين چنانچه ارتباط حرفه اي بر اساس حفظ و رعايت قانون باشد، حدود آن مشخص و روشن خواهد بود.
رعايت احترام و حفظ حريم بيمار هنگام برقراري ارتباط
هر کس جاي مددجو قرار گيرد خواهد گفت آنچه که مهمتر از هرچيز ديگر است انسان بودن پزشک و پرستار است.
مدل قراردادي:
در اين روش ارزش هاي مورد نظر بيمار مورد توجه قرار مي گيرد و پرستار (يا
پزشک) در تصميم گيري شرکت دارد. اين مدل با مفهوم واقعي مراقبت، ارتباط
نزديکي دارد. همچنين مدلي است که با فرآيند پرستاري هماهنگ است و بر اساس
احترام به فرد، توجه به نيازها و ارزش هاي مددجو و مشارکت او و پرستار،
اقدام مي شود.
مدل دانشکده اي مدلي ايده آل و آرماني است. در اين مدل بيمار و پرستار اهداف مشترک دارند و به صورت دوستان صميمي عمل مي کنند.