درباره دیوار چین چه می دانید؟
دیوار بزرگ چین یکی از بزرگترین و با وقارترین ساختههای دست بشر و نمادی
قابل توجه از فرهنگ مردم چین به شمار میرود. در این دیوار ترکیبی از
سمبلهای مردمی و اسطورههای چین به چشم میخورد.
ساخت
دیوار بزرگ چین در قرن هفتم قبل از میلاد تحت نظر سلسله زور آغاز شد و
تکمیل آن صدها سال بطول انجامید. ایده اولیه ساخت این دیوار به منظور حفاظت
از روستاییان بود که نمی توانستند در مقابل حملات دشمنان و راهزنها
مقاومت کنند. برای ساخت دیوار بزرگ چین از هزاران سرباز و کشاورز و حتی
زندانیان کمک گرفته شد و سه سلسله مختلف بنامهای شین، هان و مینگ و
البته ده پادشاه از سلسله سوئی در ساخت این دیوار نقش داشتند.
ساخت
این دیوار در دوره حکومت اولین امپراتور سلسله شین که فردی مستبد بود آغاز
شد. او با به کارگیری قدرت و استبداد خود کارگران را وادار به انجام
کارهای دشور و طاقت فرسا می کرد. هر چه بیشتر می گذشت، کارشناسان و مهندسان
از تکنیکهای پیشرفته تری برای ساخت دیوار کمک می گرفتند. در اوایل از
سنگهای ضعیف و سست استفاده می کردند اما با گذشت زمان مهندسین پی بردند
با درست کردن قابهای مستطیل شکل و پر کردنشان با خاک شل و لگدمالی آن
توسط اسبها، می توانند به خاکی سفت و مرغوب دست پیدا کنند که باعث بلندتر
شدن دیوارها و استحکام آن می شد.
تصویری از دیوار چین در سال ۱۹۰۷ (میلادی)
سلسله
بعدی که به ساخت دیوار چین ادامه داد، هان بود. طرز ساختن آنان به این
صورت بود که یک لایه را با شن و آب و لایه بعدی را با نی و ماسه می
پوشاندند تا به ارتفاع مناسب برسد. آخرین سلسله ای هم که در ساخت دیوار
سهیم بود، سلسله مینگ بود. در زمان این سلسله بدلیل پیشرفت علم و دانش از
سنگ و آجر هم برای ساخت دیوارها استفاده می شد که همچنان نیز پا برجا
هستند.
در طول بیشتر از یک کیلومتر از دیوار هم برجهایی برای مراقبت
ساختند که سربازان با آتش زدن کاه و سرگین که در روز دود و در شب نورشان
دیده می شد، می توانستند تا ۵۰۰ کیلومتر آن طرف تر از خود را باخبر کنند.
اما زیباترین و درعین حال غم انگیزترین افسانهای که در این باره نقل شده، درباره فرو ریختن قسمتی از دیوار به خاطر منگ چیانگنو است.
وی
پس از کشته شدن شوهرش در حین ساخت این دیوار، در غم او بسیار گریست و پس
از آن سرگذشت تلخ و غم انگیزی پیدا کرد. این داستان در کتابها و ترانههای
عامیانه و اپراهای قدیمی نقل شده و در میان مردم چین، بسیار مشهور است.
در
ساخت این دیوار، از آرد برنج در ساختار آجرهای آن استفاده شده است. به این
شکل که معماران و طراحان دیوار چین برای آنکه به آجرهای دیوار استحکام
بیشتری ببخشند، به ترکیبات سازنده آن، آرد برنج نیز افزودند تا دوام و قدرت
دیوار را افزایش دهند. دیوار چین تجسم درایت و رنج و زحمت میلیونها چینی
در دوره باستان چین است. این اثر پس از هزاران سال از بین نرفته و دارای
دلربایی فناناپذیر و سمبل روحیه ملیت چین است.
این
دیوار در سراسر کوههای چین شمالی گسترده شده و شمال و شمال غرب چین را
پیچ زده است. ضخامت آن به حدود 4.5 تا 9 متر و بلندی آن به بیش از 7.5 متر
می رسد و با ۶۳۵۲ کیلومتر طول، از لحاظ جرم و حجم بزرگترین ساختمان جهان
است.
برخی
از بخشهای دیوار چین بخوبی حفظ شده است، از جمله دیوار «بادلینگ» در
نزدیکی بیجنیگ دیوار «سی ما تای»، دیوار «موتیان یو»، دروازهشان حای گوان
در انتهای شرقی دیوار چین که نخستین دروازه چین نامیده میشود و دروازه
«جایوگوان» در انتهای غرب در گان سو، این بخشها همچنین از مکانهای بسیار
مشهور و دیدنی دیوار است که گردشگران زیادی در تمام سال از آنها بازدید
میکنند.
دیوار
چین تجسم درایت و رنج و زحمت میلیونها چینی در دوره باستان چین است. این
اثر پس از هزاران سال از بین نرفته و دارای دلربایی فناناپذیر و سمبل روحیه
ملیت چین است. سال ۱۹۸۷ میلادی دیوار چین به عنوان «سمبل ملیت چین» در
فهرست میراث جهانی ثبت شد.
آشنایی با آیین برهمایی
برهما
یکی از خدایان بزرگ هندوان باستان و نام یکی از سه خدای پیروان مذهب
برهمایی است که وی را قادر مطلق آفریدگار جهان می دانند . برهمنان معتقدند
که برهما روز اول خلقت روحانییون را از دهان و سلحشوران را از بازوان و
کارکنان را از ران و بردگان را از پای خود آفرید و این صنوف همیشه ثابت و
برقرار خواهند بود.
سه خدای برهمایی عبارتند از :
۱. برهما( خدای بزرگ و خالق موجودات و جهان)
۲. ویشنو (محافظ . آمر کائنات)
۳.شیوا (مخرب و خراب کننده موجودات)
شهر مقدس برهماییان (( بنارست)) در کنار رود مقدس گنگ واقع شده است .
نظام طبقاتی و خدایان مورد پرستش
پیروان
آیین برهمایی در عصر کنونی هندو نامیده می شوند اگرچه که این نام صحیحی
نیست و هیچ رابطه ای با دین برهمایی ندارد. هندوییسم در زمان ما افراد
زیادی را به خود جلب کرده است از جمله مسلمانان که به دلیل بی اطلاعی از
آیین اسلام و همچنین نا آگاه بودن از اصول ادیان دیگر مخصوصا دین برهمایی
یا هندو به این آیین و مروجان آن گرویده می شوند.
اگرچه
برخی از هندوان به دروغ خود را یکتا پرست معرفی می کنند آن هم برای جلب
نظر مسلمانان و سایر ادیان یکتاپرست است اما در حقیقت هندوییسم بر پایه ی
چند خدا بنا شده است. در راس مثلث ۳ خدای برهما- ویشنو و شیوا قرار دارند
که هرکدام چندین زن و چندین فرزند دارند و زنان آنها خدای مونث یا الهه
نامیده می شوند و فرزندان مذکر آنها خدا محسوب می شوند.(برهما – ویشنو-
شیوا)
اگر
شما از هندوان سوال کنید که بلاخره چه کسی اول خدا بود از میان این همه
خدا ؟ و چه کسی دنیا را خلق کرد هر کس جواب متفاوتی به شما می دهد و هیچ یک
هم نمی داند که چرا و چگونه. در آیین هندو سوال پرسیدن امری محال است و
زمانیکه از یک هندو بپرسید چرا بت می پرستد ؟ او با تمسخر جواب می دهد که
مگر می شود خدایی را پرستید که دیده نمی شود؟ آنها چیزهایی را می پرستند که
می توانند ببینند و این تنها به خدایان دریا و کوه و آتش و باران و یا
ارکان طبیعت محدود نیست بلکه خدایان مهمتری هم هستند که از روزگار بسیار
کهن در هندوستان پرستش می شده اند
لینگا
تمامی
خدایان به همراه خانواده هایشان همواره از چوب و سنگ و فلز و …ساخته شده
و در فروشگاهها به فروش می رسند . برای اعیادی مثل دورگا پوجا و یا گانش
چاتورچی بتهای غول آسایی از این خدایان از گل رس ساخته و رنگ می شود و بعد
لباس پوشانده می شوند و برای مدت خاصی پرستیده شده و سپس آنها را در شهر می
چرخانند و به رودخانه می دهند.مردم به یکدیگر خدا هدیه می دهند و هر
خانواده معبد خانگی خود را در گوشه ای به نام اتاق عبادت دارد و معماران
هندو خانه ها را بر اساس جایگاه این بتکده های خانگی می سازند.
در
پاسخ به اینکه چرا چنین کار بیهوده ای را با چنین هزینه هایی متحمل می
شوید می گوییند که خدایان به دیدن ما آمده بودند و حالا دارند بر می گردند
به خانه هایشان!
توجه
داشته باشید که این خدایان را با دست خود می سازند و شکل می دهند و لباس
می پوشانند و راه می برند و به عنوان خالق خود می پرستند .
کاست سیستم
خدایان
همه ی مردم را به یک چشم نگاه نمی کنند و همواره طبقات بالا هستند که می
توانند به بتها نزدیک شده و به آنها لباس بپوشانند و این طبقات از-
برهمنان- و -شاتریا -و- بانیاز- و …. هستند که برای هزاران سال از
ثروتهای فراوان و موقعیتهای فراوان در هند استفاده کرده و تمامی قدرتهای
جامعه را به دست دارند.
سایر
مردم که از طبقات پایین جامعه هستند نمی توانند به خدایان طبقات بالا
نزدیک شده و یا داخل معبدهایشان شوند . آنها باید خدایانی برای خود بسازند و
برای خود جداگانه پرستش کنند.
پایین
ترین طبقه که به اصطلاح- نجسها- هستند اصلا هیچ گونه حق و حقوقی به عنوان
انسان نداشته و همیشه به صورت حیوانات زندگی می کنند و رفتار می شوند.
اگرچه در زمان استقلال هند تلاشهای زیادی انجام شد که وضعیت مردم نجس بهبود
حاصل کند اما فقط در حد حرف و قوانین روی کاغذ بود و تا امروز نجسها جزو
انسان حساب نمی شوند.
این
سیستم وحشتناک جامعه را -کاست- می نامند که در سنسکریت -وارنا -نامیده می
شود و دقیقا همان سیستمی است که در زمان ساسانیان در ایران پیش از اسلام
اجرا می شد و زاییده ی فرهنگ آریایی است .
در
آیین برهمایی نمی توان یک خدا را انتخاب کرد و پرستید بلکه باید همزمان به
همه ی این خدایان ایمان داشت اما می توان یک یا چند خدا را به عنوان خدای
اول و دوم انتخاب کرد و بیشتر به معابد آنها رفت.
هر
خدا معبد جدای خود را دارد و در هر خیابان دهها معبد ساخته می شود. بتها
در جیب لباسها و در داشبرد ماشینها نگهدای می شوند تا از صاحبان خود محافظت
کنند!! زیرا وقتی خدا را باید دید تا پرستید باید همه جا او را با خود حمل
کرد در غیر این صورت آن بت قادر نیست که شما را ببیند و صدای شما را
بشنود.
در
معبد پس از صحبت با بت ها باید حتما زنگ معبد را به صدا در آورد تا خدا که
در کوهای هیمالایا زندگی می کند صدای زنگ را شنیده و برای بر آوردن حاجت
شما به سوی شما بیاید!
این
خدایان بخش اصلی زندگی زندگی هر هندویی را فرا گرفته اند تا جایی که مردم
فرصت فکر کردن به هیچ چیز را ندارند به جز مراسم متعددی که باید برای ۳۰۰۰
خدا در طول سال بگیرند .
برهمنان
که مروجان اصلی آیین آریایی برهمایی هستند بالاترین طبقه ی جامعه بوده و
به اصطالاح در همه ی موارد حرف حرف آنهاست. پیش از هر ازدواج – تولد – عید و
مراسم برهمنان باید حضور داشته باشند و مراسم مخصوصی را برای خشنودی
خدایان از آن مراسم اجرا کنند که گاهی تا ماهها طول می کشد. چنانچه چنین
کاری انجام نشود خشم و غضب خدایان تمام زندگی آن خانواده را نابود خواهد
کرد و آن خانواده از جامعه و از طرف برهمنان طرد خواهد شد.
آیین
برهمایی که امروزه به غلط نام دین هندو به خود گرفته است در اصل آیین
باستانی آریاییان است و امروزه همچنان به حیات خود در هندوستان ادامه می
دهد.
آریاییان
مقیم در صحرای سیبری در ۳۰۰۰(ق.م) شاید هم قبل از آن به هند و ایران کوچ
کردند و عده ای که در ایران ساکن شدند ساکنان بومی و البته متمدن ایران را
شکست داده آیین آریایی را بر آنان تحمیل کردند . اگرچه مشخص نیست که
ایرانیان اصیل و بومی پیش ار حمله آریاییان دارای چه دین و آیینی بودند .
همین اتفاق در هندوستان نیز به وقوع پیوست .
مردم
آریایی با پوست سفید و چشمان رنگ روشن و قامتهای تنومند با مهارت اسب
سواری و نیزه پرانی به راحتی بر مردم ضعیف و سیه چرده ی هندوستان پیروز
شدند و آنان را برده ی خود ساختند .
اساس
آیین آریایی بر طبقه بندی اجتماعی است اگرچه این طبقه بندی ظالمانه در
ایران پس از اسلام نابود شد ولی همچنان در نهایت ظلم و ستم در هندوستان
زنده است و طبق آمار بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۱ چیزی بیش از ۲ میلیون زن و
کودک دختر بر اثر باورهای این آیین جان خود را از دست دادند و می دهند.
زنده کشی دختران
اگر
فکر می کنید که کشتن کودکان دختر فقط در عصر جاهلیت در مکه اتفاق می افتاد
باید سری به هندوستان بزنید. طبق باورهای آیین آریایی فرزند دختر بسیار بد
یمن و بد شگون است و باید حتی پیش ار تولد در شکم مادر کشته شود . برای
همین امروزه وقتی خانواده ها از دختر بودن کودک مطمئن می شوند بی رحمانه
مادر را به همراه کودک در شکمش می کشند . قانون کوچکترین دخالتی در موارد
مذهبی و دینی نمی کند زیرا حکومت هند حکومتی غیر دینی است و تمام اتباعش را
در انتخاب و اقتدا به هر دینی آزاد می گذارد.
از
آنجا که ۹۰٪ از مردم هند برهمایی هستند و حتی خود پلیس و قاضی دادگاه به
این خرافات و اعمال ننگین باور قلبی دارند این مسائل متوقف نخواهند شد.
کشتن
فرزندان دختر فقط برای طبقات پایین جامعه است زیرا این طبقات پایین هستند
که خون ناخالص دارند! و این کار در سراسر هند مرسوم است مخصوصا در میان
دراویدیان که مردم اصلی و بومی هند هستند.
چنانچه
دختر متولد شود و به سن ۵ و ۶ برسد خانواده از غذا دادن به کودک خودداری
می کنند تا بمیرد و یا زنده در شیر خفه می کنند و یا می سوزانند.
دختری را برای کشتن آماده می کنند.
ساتی
سوزاندن
زن به همراه شوهر مرده اش از اصول آیین آریایی و برهمایی بوده و اولین بار
در سال ۱۹۴۲ یک لرد انگلیسی به تقاضای راج رام موهان روی یک اطلاح طلب
هندو لایحه ای علیه ساتی تصویب کرد که با اعتراضات شدید مردم هند روبه رو
شد و اقدامات زیادی که برای جلوگیری ساتی به عمل آمد کمی موثر بود اما
همچنان در روستاها انجام می شود.
عروس سوزاندن
بر
طبق آیین برهمایی خانواده ی عروس موظف است که مبلغ پولی را به خانواده ی
شوهر بپردازد برای نگه داری از عروس !! و این مبلغ معمولا بسیار بالا است
چون هر قدر پول بیشتری پرداخت شود عروس از احترام بیشتری برخوردار خواهد
بود. خانواده های بسیاری نمی توانند این پول را بپردازند و قول می دهند که
پس از عروسی پول را خواهند داد اما وقتی از پول خبری نیست خانواده ی شوهر
عروس را مجبور به خود سوزی می کنند و یا عروس خودش بدون در خواست آنها و از
روی شرم خودش را زنده می سوزاند….
از کسانی که در هند هستند تقاضا می شود که حوادث روزنامه را بخوانند! تقریبا سالانه ده ها هزار زن خود سوزی می کنند.
طبقات جامعه
بر طبق عقاید یک هندو هیچ ایرادی بر طبقه بندی جامعه وارد نیست زیرا عقیده به تناسخ این مسئله را توجیه می کند.
هر
فرد بر اساس کارهایی که در زندگی قبلی خود انجام داده در طبقه ای که
شایسته آن باشد متولد می شود و این تصمیم خدایان است و کسی حق اعتراض به آن
را ندارد .
گفته
ی معروفی هست که می گوید: یک هندی می تواند از هر چیزی صرف نظر کند اما
هرگز از ایمان به کاست سیستم ( طبقه بندی) دست بر نمی دارد.
تعداد
طبقات جامعه به قدری زیاد است که قابل نام بردن نیست اما به طور بسیار کلی
می توان گفت که مردم آریایی نژاد خود را برتر از سایر هندیان می دانند و
همگی از طبقات بالای جامعه هستند . طبقاتی مانند :
نام طبقه رنگ پوست گونه یوگا پیشه
برهمنان ( موبدان) پوست سفید ساتوا یانانا یوگا انجام امورمذهبی
شاتریا (ارتشداران) قرمز راجه کارمایوگا شاهان و جنگجویان
وایشیاز قهوه ای تیره تاماس بهاکتیایوگا کشاورز-صنعتگر ….
سودراز سیاه تاماس بهاکتیایوگا کارگران
این فقط یک طبقه بندی کلی است و هر یک از این طبقات دارای صدها و هزاران طبقه ی دیگر با نامهای متفاوت می باشند.
یک زن سودرا (کشاورز)
خاندانهای
ثروتمند و با نفوذ هند همگی از طبقه ی برهمنان و شاتریا هستند و سایر
طبقات هیچ حق و نقشی ندارند و هرگز هم قادر به تغییر طبقه ی خود یا ازدواج
با طبقات دیگر نیستند . کسی که کشاورز به دنیا می آید کشاورز هم می میرد و
حتی فکر خرید ماشی و خانه هم نمی تواند بکند زیرا در هند چنین نیست که
کشاورزان مالک زمین خود باشند . طبق آیین آریایی این طبقات بالا هستند که
مالک زمین هستند و کشاورزان رعیت محسوب می شوند . این دقیقا همان شرایط
ایرانیان پیش از اسلام است که به دلایل متعدد فراموش شده است. مردم ایران
توسط موبدان زرتشتی که برادران برهمنان هستند به قدری مورد ظلم و ستم قرار
گرفته بودند و به قدری تحت فشار شاهان ساسانی بودند که نام ساسان را به
حکومت خود دادند . ساسان در زبان پهلوی به معنی گدا است.قابل یادآوری است
که این شرایط در ایران از پیش از زرتشت وجود داشته است و ربطی به آیین اصلی
زرتستی ندارد . زرتشت برای مبارزه با آیین منفور آریایی تلاشهای زیادی کرد
اما از همه جا رانده شد و با مرگ گشتاسب زرتشت کاملا فراموش شد . موبدان
با سوء استفاده از نام زرتشت آیین آریایی را زنده کردند و تا امروز نیز به
این سوء استفاده ادامه می دهند.
نجس ها
غیر
از طبقات نام برده گروههای دیگری هم هستند که در اصل ساکنان بومی و اولیه
هند بوده اند که همچنان به صورت برده با آنها رفتار می شود . این گروه را
یا نجس ها می نامند و در واقع غیر آدمیزاد شناخته می شوند. گاندی این طبقه
را ؛هریجان؛ نامگذاری کرد و دکتر آمبدکار آنها را ؛ دالیت؛ نامید.
مردم نجس
نجسها
جمعیتی حدود ۲۰۰ میلیون نفر هستند که به هیچ عنوان هیچ حقوقی به عنوان
شهروند نداشته و فقط استعمار می شوند . بر اساس آیین برهمایی نجسها انسان
نیستند و حق زندگی در شهر ها را ندارند . اولین سند از وجود نجسها در تاریخ
هند به دوره ی پادشاهان گوپتا بر می گردد.