قصه کودکانه ” آپارتمان قُلی ها “
قصه کودکانه ” آپارتمان قُلی ها “
نی
نی قل قلی می خواست بخوابد. خوابش نمی برد. ناراحت بود. گریه می کرد.
مامان قلی برایش قصه گفت، نخوابید. لالایی خواند، نخوابید. گفت: « آخه چرا
نمی خوابی؟ » نی نی قلی گفت: « می ترسم. صدای گومب و گومب می آد. یکی می
خواد بیاد منو بخوره! » مامان قلی این ور را گشت. آن ور را گشت هیچی نبود.
اما گوش هایش را که تیز کرد صدای گومب و گومب را شنید. به سقف نگاه کرد.
فهمید از طبقه بالاست. نی نی قلی را بغل کرد. رفت در خانه ی همسایه بالایی
را زد. طبقه ی دوم خانه ی دوم قلی ها بود. توی این آپارتمان، فقط قلی ها
زندگی می کردند. دوم قلی، در را باز کرد و گفت: « سلام اول قلی جان!
بفرمایین تو! » اول قلی گفت: « ببخشید! صدای گومب گومب از خانه ی شماست؟ »
دوم قلی گفت: « نه! بچه ام ساکت نشسته داره آب تو هونگ می کوبه. آخه از صبح
گیر داده حوصله ام سر رفته. من هم گفتم آب بریز تو هونگ. بکوب بکوب تا سفت
بشه. » بعد هم به بچه اش گفت: « ننه یه دقه نکوب ببینم گومب و گومب از مجا
می آد! » همه ساکت شدند و گوش کردند. دیدند صدای تق و توق و دلنگ دولونگ!
می آید. صدا از خانه ی سوم قلی ها بود. رفتند بالا در زدند. سوم قلی چند
روز بود بچه اش هوس سنتور کرده بود. هر چی می گفت، آخه بچه قلی ها که سنتور
نمی زنند، گوش نمی کرد.
این
بود که دو تا قابلمه برایش گذاشت با دو چوب. گفت: « با این چوب بزن رو
قابلمه. دستت که راه افتاد برات یک سنتور خوشگل می خرم. » بچه قلی هم همچون
می زد روی قابلمه که بیا و ببین. سوم قلی گفت: « ننه نزن انگار در می
زنند. » بچه قلی نزد. سوم قلی در را باز کرد. همسایه ها گفتند: « صدای دلنگ
دولونگ و تق و توق از خانه ی شماست؟ » سوم قلی گفت: « نه! بچه ام از صبح
بی سر و صدا نشسته داره سنتور تمرین می کنه. باباش هم داره برامون قند می
شکنه. » یک دفعه صدای وحشتناکی شنیدند. صدا از پشت بام بود. همه رفتند
بالا. رعد و برق بود. باران گرفت شُر شُر.
قلی
ها خوشحال شدند و گفتند: « به به چه هوایی! زود باشین همه با هم بریم
بیابون توی گِل ها غلت بزنیم. » قلی ها بچه هایشان را برداشتند و بردند گِل
بازی. آپارتمان ساکت و بی دامب و دومب شد. نی نی قلی هم توی بغل مامانش
خوابش برده بود.
بازی های خانگی برای کودک
چند بازی ساده داخل خانه
چند بازی با ماکارونی
(برای گروه سنی 2 تا 4 سال)
ماکارونی، بهجز اینکه غذای مورد علاقه بچههاست، به خاطر شکل و بافت
خاصاش، امکانهای زیادی برای بازی فراهم میکند. در مورد بچههای کوچکتر
میتوانید از ماکارونیهای بزرگ لولهای استفاده کنید.
یک ظرف کوچک از ماکارونی را به همراه یک نخ کاموا در اختیار کودک قرار
بدهید و او را تشویق کنید که ماکارونیها را نخ کند و یک گردنبند از
ماکارونی درست کند. این بازی باعث تقویت ماهیچههای کوچک دست میشود و بین
چشم و دست کودک، هماهنگی ایجاد میکند.
(برای گروه سنی 3 تا 6 سال)
چند نوع مختلف ماکارونی، در اختیار کودک قرار دهید و روی زمین، همراه
هم، با استفاده از ماکارونیها، شکل بسازید. در مرحله بعدی، میتوانید با
استفاده از یک مقوا و چسب مایع، شکلهایی را روی مقوا با ماکارونی
بچسبانید. این شکلها را میتوانید با استفاده از قلممو و گواش رنگ کنید.
کودک را در ساختن شکل، آزاد بگذارید. این بازی، با تقویت ماهیچههای کوچک، در رشد خلاقیت کودک هم موثر است.
بازی با حبوبات
یک کاسه کوچک با حبوبات مختلف را همراه یک بطری کوچک آب معدنی خالی، در
اختیار کودک قرار دهید. کودک معمولا شروع به انداختن حبوبات داخل بطری
میکند. این کار برای کودکان کوچک دشوار است و نیاز به تمرکز زیادی دارد.
برای همین باعث تقویت ماهیچههای کوچک دست و ایجاد هماهنگی بین چشم و دست
میشود.
بعد از اینکه تمام حبوبات را داخل بطری انداخت، بطری را همراه هم، روی
یک سینی بزرگ خالی کنید. با حرکت دادن بطری میتوانید صداهای مختلفی ایجاد
کنید. بعد، کودک را تشویق کنید که حبوبات را دستهبندی کند. برای این
دستهبندی، توجه کودک را به رنگ و شکل مختلف حبوبات، جلب و نام آنها را
تکرار کنید.
بازی انداختن حبوبات داخل بطری، برای کودکان دو تا سه ساله و بازی با
حبوبات و دستهبندی آنها، برای کودکان دو تا چهار ساله مناسب است
تیزهوش کردن کودکان با اسباببازیهای خانگی
ـ بچهها از دیدن و شناختن تفاوتها لذت میبرند. چند تکه پارچه با جنس و
بافت متنوع، کلیدهای فلزی، چند خودکار رنگی یا حتی تعدادی قاشق در
اندازههای مختلف، بهراحتی میتواند سرگرمشان کند.
ـ قبل از اینکه چیزی را در سطل آشغال بیندازید، چند لحظه، از دید یک
کودک به آن نگاه کنید. عکسهای روی یک بسته پاستیل یا یک جعبه خالی شکلات،
معمولا برای بچهها جالب است.
ـ آشپزخانه میتواند شهربازی بچهها باشد، به شرطی که محیط آن را برای
بازی کودک ایمن کنید و وقتهایی که سرتان شلوغ نیست و مشغول آشپزی نیستید،
همراه او، با قابلمهها و ظرفهای پلاستیکی بازی کنید؛ البته نفس عمیق و
لبخند را فراموش نکنید.