حقوق سالمندان در جامعه
آنان سالها جوانی خود را صرف کردهاند تا زندگی راحتی را برای فرزندان خود
فراهم سازند و اینک به دوران پیری رسیده اند. در سالهای آخر زندگی که قوای
جسمی آنان رو به تحلیل میرود حق آنهاست که بتوانند با آسودگی خاطر و بدون
هیچ نگرانی استراحت کنند. سالمندان امروز جوانان دیروز اند، پس بهتر است
اندکی به فردای خویش نیز بیندیشیم و به سالمندان امروز توجه کنیم.
به گزارش ممتاز نیوز به نقل از آرمان ؛ در
آستانه روز جهانی سالمند با دکتر فرهنگ ارشاد استاد بازنشسته جامعهشناسی
دانشگاه شهید چمران اهواز و سردبیر مجله جامعهشناسی ایران، به گفتوگو
نشستهایم:
سالمندی چیست؟ ازچه سنی آغاز میشود و به چه کسی کهنسال میگویند؟
کلمه «سالمند» در واژهشناسی علمی و از جمله در جمعیتشناسی کشور ما تعریف
مشخصی ندارد. فقط در سرشماریهای رسمی گروههای سنی ۶۵ سال به بالا را در
ردیف «سالخوردگان» قرار میدهند. ولی هنوز هم این واژه و بهویژه «کهنسالی»
به صورت کلمهای عمومی و نه تخصصی به کار میرود. ما معمولا به کسی کهنسال
میگوییم که نمودی از پیری، فرتوتی و ناتوانی در او مشاهده شود.
سالخوردگان را چه عوامل روحی تهدید میکند؟
بدیهی است که سالخوردگان، در مقایسه با جوانان، گذران زندگی را به صورت
متفاوتی درک میکنند و حساسیت بیشتری در این زمینه دارند و این وضعیت آنها
را به لحاظ روانی حساستر و آسیب پذیرتر میکند. همچنین بدیهی است که
چگونگی این حساسیت، نه تنها در جوامع مختلف که حتی در گروهها و طبقات
مختلف اجتماعی با هم فرق دارد.
برای بهرهمندی از اندیشهها و تجربههای پیران چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟
اجازه بدهید در باره بعد اخلاقی و ارزشی آن فعلا صرف نظر کنیم، ولی از بعد
عینی و استدراکی، این نکته ظریف و قابل تاملی است. مثلا در مورد
دانشگاهیان در کشورهای توسعه یافته، تا زمانی که خودشان تمایل و توانایی
داشته باشند در سالهای بازنشستگی از آنها استفاده کافی میکنند. بسیاری از
آنها ممکن است پس از بازنشسته شدن نخواهند در همان شهر یا استان و ایالتی
که کار میکردهاند ادامه زندگی دهند که در این صورت بازهم دانشگاه محل
جدید برای آنها – بهویژه کسانی که شهرت و اعتبار بیشتری دارند- دفتری و
اتاقی در نظر میگیرند تا چنانچه دانشجویان و همکاران جوانتر بخواهند آنها
را ببینند و مشورتی با آنها داشته باشند میسر باشد.
آیا زن و مرد در این دوران شرایط یکسانی از نظر تواناییهای جسمی و روحی دارند؟
مسلم است که این امر در افراد مختلف و حتی با توجه به خلق و خوی آنها و
همچنین تواناییشان فرق میکند. در بسیاری از کشورهای اروپایی
(براساس تجربه شخصی من) شهرهایی برای زندگی دوران بازنشستگی در نظر گرفته
شده که بسیار آرام و دور از بنگاههای صنعتی و حتی بازرگانی شلوغ و پر
سروصداست و گاهی هم نزدیک به ساحل دریاست که بیشتر برای یک زندگی آرام
خانوادگی و بازنشستگی کامل منسب است.
وضعیت بهداشتی و تغذیه سالمندان تا چه اندازه مهم است ؟
معمولا هزینههای بهداشتی و درمانی در بین کودکان و سالخوردگان بیشتر از
گروههای سنی دیگر است و حساسیت بیشتری هم دارد. یک بیماری ساده و شناخته
شده مثل آنفلوآنزا ممکن است یک کودک زیر ۵ سال و یا سالخوردهای را به کام
مرگ بکشاند در حالی که جوانان و میانسالان با چند روز تب و ناراحتی، خطر آن
را پشت سر میگذارند و سالخوردگان هم به خوبی از این وضعیت خود آگاهی
دارند و نگرانی خود رانشان میدهند، و اطرافیان آنها گاهی با این واکنش با
برداشتی منصفانه برخورد نمیکنند، در حالی حفظ نفس از غرایز هر موجود زنده
است.
آیا دولت در این زمینهها مسئولیتی دارد؟
معمولا در کشورهای توسعه یافته موازین و مقررات مدونی برای این امر دارند.
در کشوری مانند انگلستان که من در آنجا دوره دکتری را گذراندهام و در
دورهای در باره امور رفاهی و مددکاری اجتماعی شرکت کردهام، میدانم که
سالخوردگانی که سن آنها از ۷۰ سالگی میگذرد، هر ساله یک ماه را در
بیمارستان (به طور رایگان) بستری میشوند تا در باره سلامتی آنها بررسی
(چکاپ) کامل بشود و آنگاه به خانهشان برگردانده میشوند.
در این دوران مشکلات سالمندان در رابطه با هزینههای درمانی مخصوصا در مورد کسانی که استطاعت مالی ندارند برعهده چه کسانی است؟
من در این باره اطلاع دقیقی ندارم، فقط این را میخواهم بگویم که لازم است
این منطق و این دیدگاه در جامعه ما جا بیفتد که رسیدگی به زندگی سالمندان و
همچنین جانبازان و معلولان و از کارافتادگان نباید مبتنی بر اندیشههای
صرفا اخلاقی و ارزشی و خیرخواهی (خیریه و کمک رسانی) باشد بلکه باید آن را
در حیطه حقوق و تکالیف بررسی کرد.
مشکلات اقتصادی دوران بازنشستگی، با توجه به گستردهتر شدن خانواده چه تبعاتی را به دنبال دارد؟
معمولا هر چه جامعه بهسوی نوجویی ( مدرنیته) پیش میرود، از آمار خانواده
گسترده کاسته شده و بر خانواده هستهای افزوده میشود و این وضعیت بهویژه
در جامعه شهری ما که اکنون نزدیک به ۷۰ درصد جمعیت آن در شهرها زندگی
میکنند روشن است. معمولا برای خانوادههای هستهای نگهداری از سالخوردگان
خود چندان راحت نیست و آنها هم که به دلایل عاطفی و انسانی یا هر دلیل دیگر
چنین کاری را میکنند، با مشکلات زیادی روبهرو هستند.
در این دوران مراقبت از سالمند در بیرون از منزل مثل آسایشگاهها، باید از
چه کیفیتی برخوردار باشد؟ در کشورهای دیگر این پدیده چگونه است؟
تا جایی که من میدانم کشورهای توسعه یافته اروپایی هزینه کافی و
برنامههای جدی برای نگهداری سالمندان خود تخصیص میدهند. ولی برای ما
زندگی در «سرای سالمندان» حالتی به شدت نوستالژیک دارد و به کسانی که
سالخوردگان یا پدران ومادران پیر خود را به سرای سالمندان میسپرند، با
انتقاد مینگریم و شاید چندان هم بیراه نباشد. در حالی که کشورهای توسعه
یافته، رسیدگی سازمانیافته و هدفمند برای سالخوردگان خود در پیش میگیرند و
آن را نمودی مهم از «توسعه انسانی» جامعه خود میدانند.
نقش پر رنگ جامعه توان بخشی در رفع ناتوانی “سالمندان”
دکتر خسرو خادمی دبیر کنگره توانبخشی سالمندان در گفتگو با خبرنگار بهداشت و درمان باشگاه خبرنگاران افزود: هدف از برگزاری این کنگره شناخت و آشنایی با مشکلات و ناتوانیهای سالمندان است.
جامعهی ما رو به سالمندی بوده و با شیب تندی در این زمنیه حرکت میکند و
در حقیقت پیری و سالمندی با ناتوانیهای شناخته میشود. این ناتوانیها در
زمینههای مختلف بینایی، عصبی، اختلال تعادل و مشکلات متعدد است.
وی تصریح کرد: نزدیک به ۳۰۰ مقاله ارسال شده است که
از این مقدار ۲۰ مقاله به صورت سخنرانی و پوستر ارائه میشود، این مقالهها
۱۰ حیطه مختلف نظام سلامت را در بر میگیرد که اینها به نحوی درگیر
توانبخشی سالمندان می باشند.
وی اظهار کرد: توانبخشی و جامعه توانبخشی نقش به سزایی در برطرف کردن
این ناتوانیها دارند، این ناتوانیها به خودی خود خطرناک بوده و عوارض
بعدی را به دنبال دارند.
لازم به ذکر است: کنگره توانبخشی سالمندان ۲۰ تا ۲۲ آذر در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی برگزار میشود.