حضرت زینب را در 14 جمله بشناسیم
نام نهادن زینب علیها السلام
چشم اهل مدینه، روزی به جمال زینب کبری
روشن شد که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در سفر بودند. فاطمه
زهرا علیها السلام به امیر مؤمنان علیه السلام عرض کردند: چون پدرم در
مسافرت هستند، نامی برای این دختر برگزین. علی علیه السلام فرمودند: من
بر پدرت پیشی نمی گیرم. صبر میکنیم تا رسول خدا صلی الله علیه و آله
از سفر باز گردند.
پس از بازگشت رسول خدا صلی الله علیه و
آله از ایشان خواستند تا نامی برای نو رسیده انتخاب کنند. پیامبر
فرمودند: فرزندان فاطمه اگرچه اولاد من هستند، ولی امر آنها با خدا است و
من منتظر دستور الهی میمانم. جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند
میفرماید: نام این دختر را زینب بگذارید، چرا که این نام را در لوح
محفوظ نوشتهایم.
القاب زینب علیها السلام
حضرت زینب را «عقیله بنی هاشم» نام نهاده
اند و عقیله، به زنی بزرگ منش گویند که در بین بستگان، عزیز و محترم و
در خاندانِ خود، ارجمند باشد.
دیگر لقب ایشان صدیقه صغری است. به زن
بسیار راستگو، صدیقه گویند، و چون فاطمه زهرا را صدیقه کبری میخواندند و
علی علیه السلام را صدیق اکبر، زینب را صدیقه صغری نامیدهاند.
لقب دیگر آن بانوی بزرگوار، «عصمت صغری»
است، چرا که ملکه1 پاک دامنی و دوری از گناه را خداوند به او عطا فرموده
بود. این بانوی امین و بزرگوار القاب دیگری نیز داشتهاند که از آن
جمله است: «ولیّةُ الله» و «اَمینةُ الله».
کمالات حضرت زینب
زینب کبری را کمالاتِ بسیار بود: در جمال و
سکینه و وقار، همانند خدیجه کبری بود و در عصمت و حیا، به فاطمه زهرا
میمانست. در فصاحت و بلاغت، هم چون علی مرتضی بود و در حلم و بردباری،
همسان امام مجتبی و در شجاعت و قوت قلب، بسان حضرت سید الشهدا.
تربیت حضرت زینب
زینب کبری در حصنِ حصینِ
نبوت و خاندان والا مقامِ ولایت و امامت تربیت یافت. از لبان آموزگار
وحی، دانش اندوخت و در دامان کرامت، پرورش یافت و از تربیت خمسه طیبه،
ادب آموخت.
یگانه پرستی زینب علیها السلام
حضرت زینب در دوران
طفولیت در دامان پدر می نشست و حضرت علی علیه السلام با لطف و مهربانی،
به او سخن گفتن میآموخت. روزی امام به دختر عزیزش فرمود: بگو «یک».
گفت: یک. فرمود: بگو «دو» زینب ساکت ماند. فرمود: نور دیده من! بگو دو.
ناگهان زینب زبان گشود و عرض کرد: پدر جان! زبانی که به گفتنِ یک باز
شد، چگونه می تواند «دو» بگوید؟! امام که میدانست مراد فرزندش اذعان به
توحید و یگانگی خدا است، او را به سینه چسباند و بوسید.
حضرت زینب را
«عقیله بنی هاشم» نام نهاده اند و عقیله، به زنی بزرگ منش گویند که در
بین بستگان، عزیز و محترم و در خاندانِ خود، ارجمند باشد.
زین اب
بعضی معتقدند: زینب، نام
درختی زیبا و خوشبو است، و برخی گفتهاند: زینب در اصل، مرکب از دو
کلمه «زین» و«اب» است و زینب را از آن رو زینب گویند، که زینت و افتخار
پدر است و بدین سان، آن بزرگوار را «زین ابیها» نامند؛ هم چون مادرش
که«ام ابیها» است.
بندگی خدا
شهامت، شجاعت و قوت قلب
زینب، از ارتباط و اتکای او به خدا سرچشمه میگیرد. سخنان کوبندهاش در
کاخ یزید، نهی از منکر در آن فضای مسموم، حمایت و پاسداری از حیا و عفت
در همه مراحل سفر، و عمل به وظیفه در همه جا، جلوههایی از بندگی حضرت
زینب علیها السلام است.
دوستی زینب و حسین علیهما السلام
علاقه و محبت امام حسین و
زینب علیهما السلام به یکدیگر در تمام مراحل زندگیشان جلوه گر است: در
طفولیت، زینب جز در آغوش حسین آرام نمیگرفت و همواره به او چشم
میدوخت. گویند: موقع ازدواج، زینب کبری با شویش، عبد اللّه شرط کرد که
همه روزه به او اجازه دهد تا حسین علیه السلام را زیارت کند و کمتر روزی
بود که زینب حسین را نبیند.
هم سفر حسین علیه السلام
بعضی از سیره نویسان
گفتهاند: در هنگام ازدواجِ زینب کبری، علی علیه السلام با عبد اللّه
شرط کرد که هر گاه حسین به سفر رفت، زینب هم اجازه داشته باشد با او
مسافرت کند. عبد اللّه شرط را پذیرفت و به پیمان خود همواره پایبند بود.
دانش زینب علیها السلام
حضرت زینب از نظر دانش در آن مرتبه بود که
بسیاری از زنان مدینه نزد ایشان میآمدند و از درس تفسیر او بهره
میبردند. البته دانش او برگرفته از مدرسه و مکتب نبود، بلکه ـ چنان که
امام سجاد علیه السلام در مسجد کوفه بعد از ایراد خطبه معروف حضرت زینب
فرمودند ـ او دانشمندی الهی است و خداوند چشمههای زلال معرفت را بر قلب
مبارکش جاری ساخته است.
عبادت زینب کبری علیها السلام
زینب علیها السلام در
خشوع و خضوع و عبادت و بندگی مانند پدر و مادر بزرگوارش بود: شبها را به
تهجد صبح میکرد و مدام قرآن تلاوت میفرمود. آن بانوی بزرگ اسلام در
میدان دشوار کربلا و از آن جا تا شام، در مشکلترین حالات، نماز شب و
عبادتِ خدا را ترک نگفت.
فصاحت و بلاغت
ابن عباس، پسر عموی
پیامبر صلی الله علیه و آله درباره زینب کبری چنین گوید: «عقیله ما
زینب، دختر علی علیه السلام در فصاحت و بلاغت و شجاعت ادبی، بی نظیر
بود. هنگامی که سخن میگفت، میپنداشتی علی علیه السلام سخن میگوید.»
گواه این مطلب سخنرانی او در مجلس یزید است. این سخنان در حدّ اعلای
فصاحت و در اوج شیوایی و رسایی قرار دارد.
بصیرت در امور سیاسی
محمد غالب شافعی از
علمای اهل سنت می گوید: زینب علیها السلام دختر علی بن ابیطالب در
بهترین مکتب اخلاقی پرورش یافت و از سرچشمه آیات الهی سیراب گشت؛ در حلم
و کرم و بصیرت در امور سیاسی بین خاندان بنی هاشم مشهور شد و جمال و
جلال، سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را به هم آمیخت. او شبها در عبادت
بود و روزها در روزه.
صبر و شکیبایی
مرحوم سپهر، سیره نویس
معروف میگوید: در مراتب فضل زینب کبری علیها السلام سخن بسیار است، به
فصاحت و بلاغت او، همگان معترفند؛ هر گاه لب به سخن میگشود، گویی علی
بن ابیطالب سخن میگفت. عفت و عصمت، و درآیت و دانش آن بانوی بزرگ
فراتر از آن است که به قلم در آید و در وصف بگنجد. در صبر و شکیبایی
چنان بود که همگان را متحیر میساخت. اگر اندکی از سنگینیِ مصایب او، بر
دوش کوهها و آسمان و زمین قرار گیرد، آنها را متلاشی میکند. به راستی
از آغاز آفرینش انسان تا کنون زنی به بردباری، ایثار و شجاعت او دیده
نشده است.
حضرت زینب (سلام الله علیها)؛ الگوی حیا، عفت و فداکاری
امروز، روز آفرینش صبر، وقار و شکوفایی دستهای مهربان پرستاری است که با ولادتش صبر و شکیبایی معنا یافت.
به
گزارش تبیان به نقل از خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران
(ایسنا)، حضرت زینب کبری(س) «عقیله بنی هاشم»، سوّمین فرزند حضرت
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) و حضرت فاطمه زهرا (س)، در روز پنجم جمادی
الاولی سال پنجم یا ششم هجری قمری در شهر مدینه منوره متولد شدند و جهان را
به قدوم خویش مزین فرمودند.
زینب در لغت، به معنای «درخت نیکو منظر» آمده و معنای دیگر آن «زین اب» یعنی «زینت پدر» است.
بر
اساس روایات متعدد، نامگذاری حضرت زینب (س)، توسط پیامبر اسلام (ص) صورت
گرفت. گفته شده است که جبرئیل از سوی خداوند این نام را به پیامبر (ص)
رسانده است. هنگامی که پیامبر اسلام (ص) قنداقه وی را طلبید، او را بوسید و
فرمود:” به حاضران و غایبان امّتم وصیت میکنم که حرمت این دختر را پاس
بدارند. همانا وی مانند خدیجه کبری (س) است”.
برای وی،
القاب فراوانی نقل شده است، همانند عقیله بنی هاشم، عالمه غیرمعلمه، عارفه،
موثقه، فاضله، کامله، عابده آل علی، معصومه صغری، نائبةالزهرا،
نائبةالحسین، عقیلة النساء، شریکة الشهداء، بلیغه، فصیحه و شریکةالحسین.
ایشان
را به سبب سختیهای بسیاری که در زندگی دید (درگذشت جدش پیامبر(ص)، درگذشت
و سختیهای مادرش، شهادت پدرش امیرالمؤمنین(ع)، شهادت برادرش امام
مجتبی(ع)، فاجعه کربلا و شهادت برادرش امام حسین(ع) و دو فرزندش و دیگر
بستگان و سایر شهدا، و به اسارت رفتن در کوفه و شام) ام المصائب نیز لقب
دادهاند.
حضرت زینب(ع) با عبدالله فرزند جعفر طیار ازدواج
کرد و از وی چهار پسر داشت به نامهای؛ علی، عون، عباس، محمد؛ و یک دختر
به نام ام کلثوم داشت، عون و محمد در واقعه کربلا به شهادت رسیدند.
سخنان
و خطبههای وی در کوفه و همچنین در دربار یزید، که همراه با استدلال به
آیات قرآن بود، بیانگر دانش حضرت است. وی احادیثی از حضرت علی (ع) و مادرش
حضرت زهرا (س) نقل کرده است. محمّد بن عمرو، عطاء بن سائب، فاطمه بنت
الحسین و دیگران از وی حدیث نقل کردهاند.
حضرت زینب (س) هنگام حضور امیرالمؤمنین علی (ع) در کوفه برای زنان آنجا تفسیر قرآن ارائه میداد.
سخنوری
وی برای شنوندگان یادآور خطبههای پدرش امیرالمؤمنین (ع) بوده است. سخنانش
در کوفه و مجلس یزید و نیز گفتوگوهای وی با عبیدالله بن زیاد، بیشباهت
به خطبههای امام علی (ع) و خطبه فدکیه مادرش حضرت زهرا (س) نیست.
هنگام
سخنرانی وی در کوفه، پیرمردی در حالی که میگریست، گفت:” پدر و مادرم فدای
ایشان که سالخوردگانشان بهترین سالخوردگان و کودکان ایشان بهترین خردسالان
و زنانشان بهترین زنان و نسل آنان والاتر و برتر از همه نسلهاست.”
حجاب و عفت
درباره
حجاب و عفت ایشان در تاریخ اینچنین آمده است:” هنگامی که زینب (س)
میخواست به مسجدالنبی کنار قبر رسول خدا (ص) برود، علی (ع) دستور میداد،
شب برود. به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) میفرمود: همراه خواهرشان باشند.
امام حسن (ع) جلوتر وامام حسین (ع) پشت سر، زینب در وسط حرکت میکردند.
آنان از سوی مولای متقیان مأمور بودند که حتی چراغ روی مرقد منور پیامبر
(ص) را خاموش کنند تا چشم نامحرم به قامت حضرت زینب (س) نیفتد.”
یحیی
مازنی میگوید:” من در مدینه، مدت زیادی همسایه حضرت علی (ع) بودم. سوگند
به خداوند! در این مدت، هرگز حضرت زینب (س) را ندیدم و صدایش را نشنیدم.”
صبر و استقامت
حضرت
زینب (س)در روز عاشورا، هنگام دیدن پیکر خونین برادرش چنین گفت:” بار
خدایا! این اندک قربانی و کشته در راه خودت را از ما (خاندان پیامبر)
بپذیر.”
وی بارها جان امام سجّاد (ع) را از مرگ نجات داد؛
از جمله در مجلس ابن زیاد، پس از احتجاج امام سجاد(ع) با ابن زیاد، وی
دستور کشتن امام را صادر کرد. در این هنگام حضرت زینب (س) دست در گردن
فرزند برادر انداخت و فرمود: “تا زندهام، نخواهم گذاشت او را بکشید.”
عبادت
عبادت
غرض اصلی آفرینش است و امام معصوم سمبل و تجلی این غرض؛ و هرچه یک انسان
عابدتر باشد با حرکت آفرینش هماهنگتر و با معصوم مانوستر میشود. شاید
علت انس حضرت زینب (سلام الله علیها) با برادرش امام حسین (علیه السلام)
جلوهای از این عبادت باشد.
از امام سجاد علیه السلام نقل
شده است: “عمهام زینب در مسیر اسارت از کوفه به شام هم فرایض و هم نوافل
خود را به جای میآورد و غفلت نداشت. فقط در یکی از منازل به خاطر شدت ضعف و
گرسنگی، نشسته نماز خواند که بعد معلوم شد، سه روز است غذا میل نکرده،
زیرا به هر اسیر شبانه روز یک گرده نان میدادند و عمهام سهمیه خود را
بیشتر اوقات به بچهها میداد.”
حضرت زینب کبری (س) شبها
به عبادت میپرداخت و در دوران زندگی، هیچگاه تهجّد را ترک نکرد. آنچنان
به عبادت اشتغال ورزید که ملقّب به «عابده آل علی» شد. شب زندهداری وی حتی
در شب دهم و یازدهم محرم، ترک نشد. فاطمه دختر امام حسین (ع) میگوید:” در
شب عاشورا، عمّهام پیوسته در محراب عبادت ایستاده بود، نماز و نیایش داشت
و پیوسته اشکهایش سرازیر میشد.”
ارتباط حضرت زینب (س)
با خداوند آنگونه بود که امام حسین (ع) در روز عاشورا هنگام وداع، به
خواهرش فرمود: «یا اختی لا تنسینی فی نافلة اللیل»؛ “خواهرم! مرا در
نمازهای شب، فراموش نکن.”
در تاریخ وفات حضرت زینب (س)
اختلاف است. همانطور که در تاریخ ولادت و وفات برخی از ائمه هم اختلاف است.
در هر حال به احتمال قوی آن حضرت در پانزدهم رجب سال 62 هجری رحلت کردند و
عده کثیری از مورخین این خبر را قبول دارند.
چند سخن زیبا از امام سجاد(ع)در مورد مقام حضرت زینب (س)
**
عمّهام، زینب، با وجود همه مصیبتها و رنجهایی که در مسیرمان به سوی
شام به او روی آورد، حتّی یک شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت.
** ای زینب، تو، بحمداللَّه، عالمی هستی که نزد کسی تعلیم ندیدی و دانایی هستی که نزد کسی نیاموختی.
** اوهیچ گاه چیزی از امروز برای فردای خود نیندوخت.