5 قاعده برای صراحت و ظرافت بخشیدن به گفته هایتان
شما باید خواسته تان را هم برای خود و هم برای
دیگران مشخص کنید. تا کجا، چه قدر؟ چه وقت،کجا ،چطور، با چه کسی؟ اگر در
کارتان نیاز به وام دارید، به آن می رسید، به شرط این که از نحوه در خواست
خود آگاه باشید.
5 قاعده برای صراحت و ظرافت بخشیدن به گفته هایتان
- آنچه را می خواهید به طور مشخص بیان کنید.
شما
باید خواسته تان را هم برای خود و هم برای دیگران مشخص کنید. تا کجا، چه
قدر؟ چه وقت،کجا ،چطور، با چه کسی؟ اگر در کارتان نیاز به وام دارید، به آن
می رسید، به شرط این که از نحوه در خواست خود آگاه باشید.
اگر
بگویید : “ما به پول بیشتری نیاز داریم تا محصول جدیدی وارد بازار کنیم.
لطفا مقداری پول به ما قرض بدهید” به شما وام نمی دهند.باید کاملا مشخص
کنید چه نیازی دارید و چرا و چه وقت به آن نیاز دارید. باید قادر باشید
نشان دهید می خواهید با آن محصول چه کار کنید. در سمینارهای هدف گذاری،
حاضران همیشه می گویند به پول بیشتری نیاز دارند. من هم چند سکه ای به آنها
می دهم. آن ها پول خواستند و دریافت کردند ولی خواست خود را با زیرکی بیان
نکردند. در نتیجه به آنچه خواستند نرسیدند.
- از شخصی که می تواند به شما کمک کند، درخواست کمک کنید.
درخواست
کمک به تنهایی کافی نیست. شما باید از شخصی کمک بخواهید که دانش، سرمایه،
حساسیت یا تجربه کاری لازم را داشته باشد. فرض کنید با همسرتان دچار مشکل
هستید و ممکن است روابط تان تیره شود. شما می توانید با شخصی درد و دل
کنید. در این رابطه باید تا حد امکان حرفهای تان را به طور دقیق و با صداقت
هرچه تمام تر در میان بگذارید. اما اگر بخواهید از شخصی که مانند شما
رابطه زناشویی تاسف باری دارد، کمک بخواهید، آیا موفق می شوید ؟ البته که
نه .
شما
طالب هرچه باشید، مانند داشتن رابطه بهتر، شغلی بهتر و برنامه ای برای
سرمایه گذاری مالی عاقلانه تر، می توانید کسی را پیدا کنید که در حال حاضر
مشغول همان کار است یا در گذشته آن را انجام داده است. نکته مهم این است که
شما آن اشخاص را پیدا کنید و دریابید چه کار کرده اند. بعضی اوقات ما
اشخاصی را پیدا می کنیم که شنونده ی دلسوزی هستند و با در میان گذاشتن
مشکلات خود انتظار داریم به نتیجه برسیم. چنین توفیقی حاصل نمی شود مگر آن
شنونده ی دلسوز، دارای تجربه و آگاهی باشد.
- مصالح فردی که از او درخواست می کنید را نیز در نظر بگیرید.
فقط
درخواست نکنید و منتظر باشید تا کمکی به شما بکنند. مشخص کنید چگونه شما
هم می توانید کمک کنید. اگر در کارتان ایده ای دارید و به پول نیاز دارید،
کسی را پیدا کنید که هم بتواند کمک تان کند و هم منفعت ببرد. برایش مشخص
کنید ایده ی شما چگونه می تواند هم برای او و هم برای شما پول ساز باشد.
مصالح
شخصی همیشه جنبه ی مالی ندارند. ممکن است او را در احساس یا رویایی شریک
کنید و اغلب اوقات همین مسئله کافی است. اگر نزد من بیایید و بگویید به ده
هزار دلار نیاز دارید، احتمالا من پاسخ خواهم داد : ” خیلی ها به چنین پولی
نیاز دارند”
مصالح
شخصی همیشه جنبه ی مالی ندارند. ممکن است او را در احساس یا رویایی شریک
کنید و اغلب اوقات همین مسئله کافی است. اگر نزد من بیایید و بگویید به ده
هزار دلار نیاز دارید، احتمالا من پاسخ خواهم داد : ” خیلی ها به چنین پولی
نیاز دارند” و اگر بگویید به این پول نیاز دارید تا زندگی بسیاری را تغییر
دهید، ممکن است به شنیدن حرف شما علاقه مند شوم. اگر هم نشان دهید چگونه
می خواهید به دیگران کمک کنید و برای آنان و خودتان ارزش هایی ایجاد کنید،
ممکن است من هم به این مسئله بیندیشم که چگونه با کمک به شما از فواید این
کار بهره مند می شوم.
- در خواست خود را با اعتقادی راسخ بیان کنید.
مطمئن
ترین راه شکست، بیان حرف های ضد و نقیض است. اگر به آنچه که می خواهید،
اعتقاد ندارید، چطور ممکن است شخص دیگری به شما اعتماد کند؟ در نتیجه
درخواست خود را با اطمینان و اعتقادی راسخ بیان کنید. اینمسئله را در کلام و
رفتارتان نشان دهید. نشان دهید از آنچه می خواهید مطمئن هستید و می دانید
موفق می شوید و کاملا اعتقاد دارید نه تنها مصالح خود بلکه مصالح طرف مقابل
را نیز در نظر می گیرید.
بعضی
ها، چهار حالتی را که بیان کردم به نحو شایسته ای انجام می دهند.آن ها
خواست خود را واضح بیان می کنند، از شخصی می خواهند که یاری شان کند، مصالح
طرف مقابل را در نظر می گیرند و لحن درخواست شان با اطمینان کامل است. اما
باز هم نمی توانند به آنچه میخواهند، دست یابند. دلیلش این است که پنجمین
حالت را در نظر نمی گیرند. آنها نباید تا به خواسته شان نرسیده اند دست از
در خواست خود بردارند. این مطلب مهمترین قسمت یک درخواست زیرکانه است.
- تا به درخواست خود نرسیده اید، دست از درخواست بر ندارید.
منظور
این نیست که از درخواست خود نسبت به شخص معینی دست برندارید. منظور این
نیست که خواسته تان را با همان روش قبلی مطرح کنید. فرمول موفقیت نهایی می
گوید. شما باید همواره اقدامات خود را تحت نظر داشته باشید تا دریابید به
چه نتیجه ای می رسید و باید برای تغییر در خود انعطاف پذیر باشید. در نتیجه
وقتی خواسته ای دارید، باید خودتان را تغییر و با شرایط وفق دهید تا به آن
برسید.
اگر
زندگی افراد موفق را بررسی کنید، در می یابید آن ها همواره خواسته شان را
مطرح می کنند. همواره تلاش می کنند و همواره خود را تغییر می دهند چون می
دانند دیر یا زود کسی را پیدا خواهند کرد که نیازهای آنان را برطرف سازد.
با حرف زدن با خود به موفقیت برسید
بسیاری از افرادی که با خود حرف می زنند به لحنی که
با دیگران حرف می زنند توجه نمی کنند و از این کارشان آگاهی ندارند. گفت و
گو با خود باعث بالا بردن افزایش اعتماد به نفس و متعادل شدن احساسات و
خلق و خو می شود.
با حرف زدن با خود به موفقیت برسید
بسیاری از افرادی که با خود حرف می زنند به
لحنی که با دیگران حرف می زنند توجه نمی کنند و از این کارشان آگاهی
ندارند. گفت و گو با خود باعث بالا بردن افزایش اعتماد به نفس و متعادل شدن
احساسات و خلق و خو می شود.
با خودتان حرف بزنید تا موفق شوید! «تو
میتونی انجامش بدی»، «زود باش، تمرکز کن.» این تنها تعدادی از عباراتی است
که به خودتان میگویید. بسیاری از ما روزانه با خود گفتوگو میکنیم، ولی
بسیاری از افراد نمیدانند لحنی که بهکار میبریم هم در افزایش
اعتمادبهنفس و هم پیشروی به سمت موفقیت و یا شکست خوردن مؤثر است.
دکتر
کاریسا تاکر میگوید، در حالی که همه ما با خودمان صحبت میکنیم، بسیاری از
ما دربارهٔ لحنی که انتخاب میکنیم و تأثیر آنچه به خود میگوییم آگاهی
نداریم. گفتوگو با خود باعث افزایش اعتماد بهنفس، متعادل کردن احساسات و
بهبود خلقوخو و رفتار میشود. آنچه مهم است چگونگی این گفتوگو است.
گفتوگوهای محرک و بازدارنده را بشناسید
گفتوگو با
خود به سه نوع تقسیم میشود: مثبت، خنثی و منفی. گفتوگوی خنثی آن است که
موقع وارد شدن به فروشگاه و مرور کردن لیست خرید با خود مرور میکنیم.
گفتوگوی منفی، مثل «چه تنبلی هستم. این گزارش باید هفته پیش آماده میشد»،
معمولاً با عکسالعمل احساسی همراه است. اگر گفتوگوی منفی بیش از حد
باشد، بر خلقوخو اثر میگذارد و اعتمادبهنفس را کم میکند و مانع از
اقدام به کار میشود. از سوی دیگر، گفتوگوی مثبت مثل «من میتونم این کار
رو انجام بدم»، الهامبخش است و به ما انگیزهٔ انجام کار را میدهد.
گفتوگوی خود را یادداشت کنید
تاکر
میگوید: «باید بدانید در ذهن شما چه میگذرد.» به طور مثال شخصی افکارش را
اینگونه یادداشت کرده بود: «این کار انجام نمیشه». او با بررسی این
عبارت توانست آن را برطرف کند و اجازه نداد مانعی برای انجام کارش باشد.
با گفتوگوی منفی مقابله کنید
زمانی که
متوجه شدید افکار منفی به تکرار در ذهنتان اتفاق میافتند، با آن مقابله
کنید. در مثال بالا روانشناس فرد را تشویق به مقابله با افکارش کرد، از او
خواست برای مثبت کردن و انگیزهبخش کردن افکارش از خود بپرسد:» چگونه
میدانم این کار انجام نمیشود؟ اگر بیشتر تلاش کنم چه؟»
بر فعالیت متمرکز شوید
به جای
آنچه ببینید باید از چه چیزی دوری کنید، به آن چیزی بیاندیشید که باید
انجام دهید. به جای «ناراحت نباش» بگویید «آرام باش. همه چیز درست میشود.»
گفتوگوی عملگرا به شما میگوید به چه نیاز دارید و شما را از احساس
سرخوردگی که بهرهوری را به مخاطره میاندازد دور میکند.
افراد منفینگر را کنار بگذارید. بودن در کنار افراد حامی و مثبت، بر لحن گفتوگو با خودتان بسیار مؤثر است.
چگونگی اشاره به خودتان مهم است
استفاده از ضمیر «تو» به جای «من» در
گفتوگو با خودتان بسیار مؤثر است. مطالعات بر یک گروه از دانشآموزان که
در گفتوگو با خود از ضمیر «تو» استفاده کردند، نشان داد که آنها توانستند
مسائل بیشتری را حل کنند و همچنین گفته شد این دانش آموزان در آینده بهتر
میتوانند کار انجام دهند. استفاده از ضمیر دوم شخص همچنین به ما کمک
میکند دید بهتری نسبت به شرایط داشته باشیم و بیش از احساسی بودن، عملگرا
باشیم.