این همه سختی روزه را تحمل کنم که چی ؟

این همه سختی روزه را تحمل کنم که چی ؟

واه ناخواه روزه‌داری
تاثیرات مثبتی هم بر بدن و هم بر روان افراد می‌گذارد، مطابق روایت پیامبر
اسلام «صلی‌الله‌علیه‌وآله» و هم‌چنین نتایج پژوهش‌های پزشکان؛ روزه‌داری تاثیرات مثبتی بر سلامت جان و تن انسان دارد(1)، اما آیا فقط جان و تن اهمیت دارد؟

رمضان
و شب‌های قدرش ابتدای سال بندگی است؛ همین‌که مقدّرات یک‌سال انسان در آن
تعیین می‌شود یعنی اگر کاملا رمضان را بشناسیم، کاری کرده‌ایم کارستان!
توشه‌ی یک‌سال‌مان را بسته‌ایم و با یک‌ماه بندگی برای یازده ماه دیگر
برنامه زندگی چیده‌ایم.

فدراسیون فوتبال همیشه قبل از بازی‌های مهم،
در کشورهای اروپایی اردو می‌زند، کشورهایی نظیر آلمان، ترکیه… خب
معمولاً شرایط جوّی، امکانات تمرین و بدن‌سازی برای مربیان تیم ملّی در
درجه اول اهمیّت قرار دارد. همه‌ی این‌ها برای این است که تیم، هم از لحاظ
روحی و هم از لحاظ جسمی و بدنی آمادگی لازم را پیدا کند تا بتواند از تمام
پتانسیل‌های خود برای نمایش یک بازی خوب و مطلوب بهره ببرد.

خدا هم
همین کار را کرده، رمضان را برای آماده کردن روح و جسم انسان قرار داده،
خدا شیطان را در غل و زنجیر گذاشته و کاری کرده که شهوات انسان کاهش یابد،
شهوت خوردن، آشامیدن و حتی شهوت جنسی.

اصلاً غیر از این است که شرایط را محیّا کرده تا معنوی‌تر زندگی کنیم؟ غیر از این است که می‌خواهد با محیا کردن شرایط، تمرین بندگی
کنیم؟ تمرین کنیم که اولا روی دستوراتش تأمل کنیم و بیشتر بشناسیمش و در
ثانی با عمل به دستوراتش ایمان و آرامش قلبی را برای خود به ارمغان
بیاوریم.

رمضان
و شب‌های قدرش ابتدای سال بندگی است؛ همین‌که مقدّرات یک‌سال انسان در آن
تعیین می‌شود یعنی اگر کاملا رمضان را بشناسیم، کاری کرده‌ایم کارستان!
توشه‌ی یک‌سال‌مان را بسته‌ایم و با یک‌ماه بندگی برای یازده ماه دیگر
برنامه زندگی چیده‌ایم

اما متأسفانه می بینیم افرادی را که مرتبا از گرما می نالند و به بهانه عطش و تشنگی روزه را ترک می کنند، باید آگاه باشیم که خداوند متعال، بهتر از ما خیرمان را می داند ،ما مجاز نیستیم طبق صلاح دید خودمان روزه را ترک کنیم ، اگر واقعا روزه خطری داشت خداوند متعال آن را وضع نمی کرد و از واجبات دین محسوب نمی کرد.

اما چون از فلسفه احکام بی خبریم و از طرفی در مقابل دستورات خداوند متعال هم تسلیم نیستیم اینگونه ،با روزه
دشمنی می کنیم،درست است گرم است اما این گرما کجا و گرمای جهنم کجا، ما
درد می کشیم آمپولی را میزنیم تا به بیماری خطرناکی مبتلا نشویم، و این درد
کوچک در مقابل خیری که برای ما به دنبال دارد هیچ است و بی اهمیت، این
گرما را تحمل می کنیم و روزه می گیریم، در روایت آمده است که: «روزه
سپر آتش است»، چرا الان که از دستمان بر می آید این سپر را بر نداریم و
دست خالی راهی دیاری شویم که هیچ مفری به جز اعمالمان نداریم،و هیچ فرصت
جبرانی هم نیست.

واقعا چرا اینقدر این روزه داری را سبک و کم اهمیت می دانیم، و اگر یک روز روزه می گیریم ،بر خدا و بنده خدا منّت ها می گذاریم ، مگر این روزه جز برای خود ما سودی دارد، خداوند تبارک و تعالی بی نیاز مطلق است و این روزه را منتی برای من و شما قرار داده  تا هم جشممان را بسازیم هم روحمان.

 

پی‌نوشت ها:

1. پیامبر اسلام می‌فرمایند: صوموا تصحوا؛ روزه بگیرید تا سالم بمانید. بحارالانوار، ج93، ص255

دکتر مسعود کیمیاگر؛ متخصص تغذیه، می‎گوید: «حضرت رسول می فرمایند :  صوموا تصحوا – روزه بگیرید تا سالم بمانید. امروزه دانشی که وجود دارد، در تحقیقاتی که در چند سال اخیر انجام شده، پیدا کرده است که در دوران روزه‌داری ترکیبات چربی خون به نفع سلامتی اصلاح می‌شوند؛ یعنی کلسترول بد خون مقدارش کم می‌شود و کلسترول خوب خون مقدارش زیاد می‌شود.»



فصلی که بهار مومن است!

امام هادی (علیه السلام) در جمله کوتاهی به نقش مهم و سازنده فصل زمستان
اشاره می کند و می فرماید: الشتاء ربیع المومن؛ زمستان بهار مومن است.

از
جدش رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) نقل می کند. متن حدیث در وسایل
الشیعه این گونه است: قال رسول الله (صلی الله و علیه وآله) الشتاء ربیع
المومن یطول فیه لیله فیستعین به علی قیامه و یقصر فیه نهاره فیستعین به
علی صیامه.

رسول خدا(صلی الله و علیه وآله) فرمود:

زمستان بهار مومن است از شبهای طولانی اش برای شب زنده داری و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد. (وسائل الشیعه، ج7، ص302، ح3)

در
بهار طبیعت گیاهان سر از دل خاک بیرون می آورند و با باران های بهاری جان
تازه ای می گیرند و بالنده می شوند. همه جا سر سبز و زیباست و گلها و میوه
ها همه طبیعت را دربر می گیرد.

انسان برخلاف طبیعت در تابستان به سبب انبوه آیات الهی از خود و خدا غافل می شود؛ زیرا هرچه مظاهر الهی افزایش
یابد، حجاب، بیشتر می گردد؛ از این رو در هنگام روز آدمی گرفتار مشغله های
فراوان است و همانند ماهی در میان آب روز شنا می کند و سرگرم دنیا و مظاهر
آن شده و از حقیقت و باطن، غافل می گردد.

این درحالی است که در
هنگام شب نوری نیست تا طبیعت و مظاهر طبیعی را بنگرد و در این حالت خود را
در خلوتی شگفت تنها می یابد و به تفکر و اندیشه در خود و خدا می پردازد و
خداوند در وی بیشتر نمود می یابد و قولاً ثقیلای وحی و الهام را از درون
خویش دریافت می کند. بعلاوه او در شب تنها برخی از مظاهر دور از دسترس چون
ستارگان و طبیعت بی نهایت آسمان را می نگرد و در برابر عظمت آن خاشع و خاضع
شده و خود را کوچک می یابد.

بر این اساس شب در تحلیل قرآنی مقامی بزرگ برای سیر آفاق و انفسی دارد
و خداوند، مومنان را برای عبودیت و ربوبیت عبودی به میهمانی شب فرا می
خواند تا در خود و پیرامون خویش بی هیچ دغدغه ای تفکر کنند.

در
زمستان شب ها بلند و روزها کوتاه می شود. زمان استراحت فراخی و گسترش می
یابد و زمان سبح طویل (مشغله های زیاد) در طبیعت و مظاهر غافل کننده، کاسته
می شود، و لذا فرصتی چون شب برای مومنان فراهم می آید با این تفاوت که
ازنظر زمانی بسی طولانی است که فصلی را دربر می گیرد

در
آرامش شبانه است که آدمی خود گم شده را می یابد و پیش از آن که با دیگران
انس و الفت گیرد با خود آشتی می کند و از درون خویش مظهریت خداوندی را می
یابد و در برابر جلال و عظمت الهی به سجده عبودیت خالصانه می افتد.

زمستان
نیز این گونه است؛ زیرا زمانی است که مظاهر طبیعت کاهش یافته و طبیعت از
سر و صدا و جنب و جوش افتاده و همانند شب از آرامشی خاص برای مومن برخوردار
است.

در این زمان است که دل مومن جوانه
می زند و محبت و عشق خداوند (جمال) در کنار هیبت و عظمت خداوندی(جلال) از
درون خاک تیره کالبد انسانی بیرون می آید و بندگی را در خود چنان که شایسته
و بایسته است می یابد.

در زمستان شب ها بلند و روزها کوتاه می شود.
زمان استراحت فراخی و گسترش می یابد و زمان سبح طویل (مشغله های زیاد) در
طبیعت و مظاهر غافل کننده، کاسته می شود، و لذا فرصتی چون شب برای مومنان
فراهم می آید با این تفاوت که از نظر زمانی بسی طولانی است که فصلی را در
بر می گیرد.

اگر به تفسیر قرآنی تابستان و زمستان توجه کنیم، می
بایست طبیعت را در اندیشه کلان و تفسیر کلی به دو فصل تابستان و زمستان
دسته بندی کنیم. تابستان از فصلی که بهارش می نامیم آغاز و تا فصل پاییز
ادامه می یابد؛ و فصل زمستان از آن چه پاییزش می خوانیم آغاز و به بهار
سرانجام می یابد.

این آغاز و انجام فصول دو گانه (تابستان و زمستان)
همانند زندگی انسان از دو بخش زندگی دنیوی و مرگ تشکیل می شود. مرگ طبیعت
از همان آغاز پاییز تا زمان رویش دوباره آن همانند زندگی انسان از برزخی
دوباره تشکیل می شود.

بهار، برزخ زندگی آغازین و پاییز نیز برزخ
مرگ آغازین است. در یک گردش دوری است که زندگی از بهار برزخی می آید و به
تابستان دنیا ختم می شود و آن گاه مرگ برزخی در پاییز به سراغ آدمی می آید و
در نهایت در زمستان، مرگ واقعی را به حکم: لمن الملک الیوم، لله الواحد
القهار، تجربه می کند.

امام
كاظم (علیه السلام) مى ‌فرماید: «درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است. به
قارى قرآن گفته مى‌شود: بخوان و [ در مراتب بهشت] بالا برو. سپس مى‌ خواند و
مقامش بالا ‌مى‌رود»

امام
جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: روزها و شب های زمستان بهترین فرصت برای
راز و نیاز و مناجات با خداوند است و استفاده از این فرصت یعنی برخاستن از
خواب شیرین در دل شب و اندیشیدن در قدرت خدا
که طبق فرمایش امام جعفر صادق (علیه السلام) «افضل العباده إدمان التفکر فی الله و فی قدرته» «برترین عبادات مداومت نمودن بر تفکر درباره خداوند و قدرت او است.» (جهاد النفس، ج 53)

نیز روزه گرفتن در روزهای کوتاه زمستانی، بهترین و خالص ترین عبادت خداوند است و شاید به همین دلیل پیامبر اسلام فرمودند که روزه زمستان، غنیمتی فرح بخش است. «الصوم فی الشتاء الغنیمه البارده» (الفقیه، ج4، ص 356)

 

زمستان، غنیمت عابدان و بهار مومنان

همان طور که می دانیم درجات بهشت بر اساس تعداد آیات قرآن تقسیم شده است و هر كس هر مقدار كه با قرآن آشنا باشد درجات بهشت را طى مى ‌كند.

امام كاظم (علیه السلام) مى ‌فرماید: «درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است. به قارى قرآن گفته مى‌شود: بخوان و [ در مراتب بهشت] بالا برو. سپس مى‌ خواند و مقامش بالا ‌مى‌رود.» [همان، ص‌187]

خداوند به قارى قرآن پاداش عظیمى خواهد داد. پیامبراكرم (صلی الله و علیه وآله) فرمود: «هر كس براى رضاى خدا و آگاهى عمیق در دین، قرآن بخواند، ثواب فرشتگان و انبیاء و رسولان را خواهد داشت».[وسائل‌الشیعه، ج‌6، ص 184]



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top