انشای درباره ی نماز

این انشا درباره نماز از دوستم آناهیتایزدان پناه

نمی
دانم ازکجا شروع کنم ولی ای کاش زبانم گویای حرف دلم و ای کاش قلمم گویای
هدفم بود ، ای قلم ، بر طب پاک این صفحه ی سفید بنویس که نماز چیست ؟ نماز
واژه ای است به رسم عشق و محبت به خداوند . نماز خلاصه عشق است و سرود
معنویت. هنگامیکه صدای ملکوتی اذان از کوچه پس کوچه های شهر خالی وجودمان
می گذرد و وارد پنجره های نیمه باز دلمان می شود و با دستان نوازشگر خود
روح سرکش ما را نوازش می کند، نا خودآگاه از تاثیر آن برمی خیزیم و آماده
می شویم، آماده برای رازو نیاز با یار ، زمانیکه از رسم دنیای بی وفا که هر
تکه از آن را باز کنی اشک را بیشتر بیرون می آورد و تیری مسموم بر سینه ی
پر از خونت می زند، خسته و درمانده شدی ، در پی آن هستی که مرهمی برای
دردهایت بیابی،آن روزها را به یاد می آوری . آن روزهایی که کودک بودی و
آغوش پر مهر مادر تو را بسنده بود و هرگاه احساس خطرمی کردی به زیر پروبال
مادرت از گزند آسیب ها به دور می ماندی. روزی را به یاد می آوری که مادرت
مثل همیشه تو را در آغوش می کشد و با زبان بی زبانی گنجی را به تو می
آموزد. مادرت می گفت : (یکی در آسمان هاست که مهربانتر از مادر ، دستانش پر
محبت تر و آغوشش گرمتراز مادر است. آن روزها چون آغوش مادر داشتی نمی
توانستی وجودش را احساس کنی ولی افسوس که روزگار نامرد همه چیز را عوض کرد.
روزها در پی روزها ، ثانیه ها در پی ثانیه ها گذشته و الآن آن کودکی که
مانند کبوتر سپید بالی از گرمای وجود مادر بهره می برد، انسانی است که از
جفای روزگار زخم نموده و به دستان نوازشگر مادر نیاز دارد تا روح سرکشش
آرام گیرد. به یاد حرفهای مادرت می افتی . آنقدر از بی وفایی روزگار زخم
خورده ای که با تمام وجودفریاد بر می آوری « خدای من کجایی؟» طولی نمی کشد
که دستان نوازشگری را احساس می کنی که تا به حال به چنین احساس سبک بالی
دست نیافته بودی. وقتی که به وعده گاه عاشقی رسیده ای و چنان سبک بال هستی
که به پرواز در می آیی و همه ی سختی ها را پشت سر گذاشته ای ، شاید رد پایت
را ، شاید گناهانت را شاید آرزوهای دور ودرازت را شاید کودکی هایت را و
شاید دلت را روزهایی است که تو هم مثل عارفان پر از نور خدا زیسته ای،
روزهایی است که به خوشبختی خندیه ای و روزهایی است که در زیارت خدا بوده ای
. آری! نماز در وجودمان حدیث بلند حیات با عزت را زمزمه می کند. نماز تجلی
گاه عشق است وشکوه عبادت و بندگی. طنین قاطع و کننده ی غربال وحی در فضای
درونی وجودمان می پیچد وصدای زنگ کاروانی را که آهنگ رحیل کرده است را می
شنویم . هجرت آغاز شده است و ما خوب می دانیم که پایان این هجرت، یعنی
زندگی، یعنی خوشبختی ، یعنی حیات دوباره. در این کاروان یعقوب های بی قراری
هستند که برای رسیدن به یوسف زیبای خوشبختی بی قراری می کنند و زلیخای
دنیا نتوانسته آن ها را مفتون خویش سازد. کسانیکه زیباترین حدیث بندگی را
با بند بند وجودشان نوشتند، ناگهان درسکوت خلوت صفا وصمیمیت، گل واژه های
وفا برلبان محبت می دوید. چشمه ی ایثار در بوتان دل می جوشد وشهد شرافت می
نوشاند مهر می تابد و در این رهگذر احسان می بالد. آری! نماز شاهنامه بلند
ایهار است، دیوان عاشقی است، شعرهای سفید، باواژه های محبت ، به وزن عشق و
قافیه های از جنس قلب شکسته عاشقی و درقالب غزل عشق ومثنوی بلند حیات
دوباره، دیوانی که شکسته دلان عارف باقلم دل و مرکب اشک وبا خط شکسته ی
عروج نوشتند.آری! نماز بهار است لبریز از گل محمدی، نماز دریاست، مواج از
موج های عاشقی. زمانیکه با تمام وجود پیشانی بر خاک می افکنیم به همان چیزی
که تار وپودمان با آن عجین شده است به راز بندگی پی می بریم و آن زمان است
که باید خود را در میان آسمان یافت نماز فرودگاه عشق است و عروجگاه دل. و
نماز همان چیزی است که پس از معرفت خداوند، بنا بر فرمایش امام صادق(ع)
چیزی برتر از آن نیست که انسان به مولایش سازد.


پرورش زنبور در کوه های هیمالیا

افرادی
که پرورش زنبور دارند شاید در حالت عادی که هیچ مشکلی سر راهشان برای
پرورش زنبورهایشان نباشد؛ کار بسیار سختی دارند.چه برسد به اینکه پرورش
زنبور شما در کوه های هیمالیا باشد که از بزرگترین کوه های جهان است.
زنبورهای عسل نیوزیلندی از سرسخت ترین موجودات دنیا هستند و شغل زنبور داری
با آنها سختی ها بسیاری دارد. این شیاطین کوچک که اندازه ای حدود ۱.۲ اینچ
دارند؛ فقط در همیالیا زندگی می کنند. این زنبور ها لانه ی خود را در
ارتفاعی حدود ۸۲۰۰ تا ۱۳۵۰۰ فوت از سطح زمین می سازند. هر کندوی این زنبور
ها توانایی ذخیره سازی حدود ۱۰۳ پوند عسل را دارد.

پرورش زنبور در کوه های هیمالیا

مردان
نپالی برای نسل های متمادی به حرفه پرورش زنبور مشغول بوده اند و این شغل
برای انها شغل آلا و اجدادی شان است. هنر جمع اوری عسل یکی از قدیمی ترین
هنرهای جهان است. نقاشی هایی با قدمت ۸۰۰۰ سال که در روی سنگهای قدیمی
موجودند؛ این ادعا را تایید می کنند.

پرورش زنبور در کوه های هیمالیا

برای
استخراج عسل در این منطقه، نپالی ها ابتدا نردبان طنابی خود را به صخره ها
تکیه می دهند. سپس آتش روشن می کنند. با روشن کردن آتش، دود حاصل از این
آتش زنبورها رو از پا در میاره و این افراد می تونن عسل ها رو بردارند.

پرورش زنبور در کوه های هیمالیا

پرورش زنبور در کوه های هیمالیا

پرورش زنبور در کوه های هیمالیا

پرورش زنبور در کوه های هیمالیا

پرورش زنبور در کوه های هیمالیا

پرورش زنبور در کوه های هیمالیا

پرورش زنبور در کوه های هیمالیا

پرورش زنبور در کوه های هیمالیا

پرورش زنبور در کوه های هیمالیا

پرورش زنبور در کوه های هیمالیا

پرورش زنبور در کوه های هیمالیا



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top