افراد کم اراده این نکات را نادیده نگیرند
– اگر شما هم جزو افراد کم اراده هستید این نکات را فراموش نکنید. این نکات می تواند راهنمایی زیادی به شما کند.
چندی
پیش مطلبی را در خصوص غلبه بر تنبلی منتشر کردیم که در آن به طور ویژه در
خصوص تکیه بر اراده صحبت شده بود، حال آن که ضعف در اراده به عنوان یکی از
عوامل ایجاد تنبلی در افراد قابل بحث است. وقتی ما در توصیف خصوصیات شخصی
میشنویم یا میگوییم فلانی کم اراده است، فردی ناموفق و غالبا ناراحت تجسم
میشود که توانایی انجام هیچ کاری را به صورت کامل و به تنهایی ندارد.
اگر
این رفتارها برای شما آشناست و حتی تجربه آن را دارید، نگران نباشید چرا
که شما تنها نیستید. در حقیقت افراد زیادی هستند که با این مشکل دست و پنجه
نرم میکنند. اما این بدان معنی نیست که کمارادگی یک مشخصه ذاتی است بلکه
انتخاب شماست. شما به خودتان و تواناییهایتان باور ندارید و برای شما
سادهتر آن است که در مواجه با کارها بگویید «من نمیتوانم»!
اما واقعیت این است که شما میتوانید
هر کاری را که اطرافیانتان انجام میدهند، انجام دهید و شاید حتی در به
انجام رساندن امور از آنها موفقتر باشید. تنها لازم است که بخواهید. شما
هم میتوانید عادات غذایی سالم کسب کنید، تمرینهای ورزشی منظم انجام دهید،
پروژههای نفسگیر کاری را به پایان رسانید و به اهداف خود دست یابید.
بنا به تعریف انجمن روانشناسی آمریکا، «اراده» توانایی مقاومت در برابر وسوسههای کوتاه مدت برای بدست آورده اهداف بلند مدت است.
برای یک زندگی شاد و موفق شما به
اراده نیاز دارید و اگر فکر میکنید به اندازه کافی در این زمینه قوی
نیستید، این چند راهنمایی ممکن است برای شما مفید باشد.
1 – مثبت بیاندیشید
تفکر
مثبت میتواند زندگی شما را بهبود دهد، یک روز کسلکننده و تاریک را روشن
سازد، حس خوب و نگاه خوب ایجاد کند و در نتیجه آن شما روابط موثرتری برقرار
خواهید کرد و فرد موفقتر و سالمتری خواهید بود. افراد مثبتاندیش ارده
بیشتری برای تحقق اهداف خود دارند، در نتیجه اگر فرد کم ارادهای هستید کار
را از پرورش نگرش مثبت آغاز کنید.
یادبگیرید که چگونه بر شرایط و روزهای سخت لبخند بزنید و در برابر وسوسهها مقاومت کنید تا زندگی شما قابل تحملتر و شادتر باشد.
2 – غذای سالم بخورید
اگر
لازم باشد باید بارها بارها یادآوری کرد که غذای سالم بخورید. یک برنامه
غذایی سالم کلید جسم و روح سالم است و درنتیجه شما سطح انرژی بیشتر، اراده
بیشتر و در نهایت زندگی طولانیتری خواهید داشت. خوردن یک صبحانه مناسب در
ابتدای روز به شما کمک میکند تا انرژی لازم را برای فعالیتهای روزمره کسب
کنید، وزن خود را کنترل کنید و در برابر مشکلاتی که در طول روز با آن
مواجه میشوید آسانتر و عاقلانهتر رفتار کنید.
نکته جالب این است
که زمانی که به واسطه عادات غذایی سالم اندام شما متناسب شد، اعتماد به نفس
بیشتری پیدا میکنید و نوع حضور شما در جامعه و محیط کاری پررنگتر خواهد
شد و موفقتر خواهید بود. هم چنین شما به میان وعده و شام مناسب و سالم و
میزان کافی آب در طول روز احتیاج دارید که پاسخگوی نیازهای بدن شما باشد.
3 – فعال باشید
برای
داشتن جسمی سالم و ورزیده علاوه بر رعایت رژیمهای غذایی سالم و داشتن
ذهنی مثبتاندیش باید فعالیت کنید. عادات قدیمی لم دادن جلوی تلویزیون و یا
ساعتها با لپتاپ و ابزارهای اجتماعی سرگرم بودن را ترک کنید.
نیازی
نیست برای انجام فعالیتهای جسمی خود را مقید باشگاههای ورزشی و یا قوانین
خاصی کنید، یک پیادهروی ساده، تمیز و مرتب کردن خانه، بازی با بچهها و
یا رفت و آمد از پله به جای آسانسور میتواند تاثیرگذار باشد.
4 – از شر حسادت و دشمنی خلاص شوید
افرادی
که اراده و اعتماد به نفس کافی ندارند تمایل به حسادت و دشمنی با دیگران
دارند. حسادت میتواند زندگی موفقترین افراد را هم به تباهی بکشد و شما را
از مولد بودن و شادیهای معمول زندگی محروم کند و خود سرآغاز بیماریهای
روحی از جمله اضطراب و افسردگی و به تبع آن بیماریهای جسمی باشد.
اگر از بند اسارت حسادت و دشمنی رها شوید و حواستان را متمرکز زندگی خودتان کنید کمکم اراده و اعتماد به نفس بیشتری خواهید یافت.
5 – خود را با دیگران مقایسه نکنید
این
که دوستان و اطرافیان شما اراده بیشتری برای انجام کار مشخصی دارند بدان
معنی نیست که از شما بهتر و قویتر هستند. اعتماد داشته باشید که ممکن است
توانایی و اراده شما حتی بیشتر از آنها باشد و فقط شما نیاز به زمان و
مسیری دارید که توانایی شما کشف شود.
الگوبرداری و تکرار یکسری از
عادات افراد موفق و بااراده میتواند برای شما بسیار کارآمد باشد، اما به
یاد داشته باشید این بدان معنا نیست که زندگی شخصی خود را مختل کنید و با
الگوبرداری کورکورانه در زندگی فرد دیگری زندگی کنید. خودتان باشید و ازآن
مهمتر خودتان را دوست داشته باشید و به خودتان افتخار کنید.
6 – استرس خود را کاهش دهید
به
طور قطع بسیاری از شما اثرات سوء و مشکلاتی را که استرس برای سلامت، آرامش
و رفاه ما ایجاد میکند میدانید. در این خصوص مطلبی در خصوص نقش استرس در
ساز و کار مغز انسان منتشر خواهد شد که میتواند در روشن شدن برخی از
زوایای مخرب استرس کمککننده باشد. در زندگیهای امروزی تنشها و فشارهای
روزمره به گونهای است که تجویز نسخه «استرس نداشته باش» به یک شوخی بیشتر
شبیه است تا یک پیشنهاد راهگشا. چیزی که برای ما اهمیت ویزه دارد کنترل
سطح استرس است!
بنابراین اگر احساس میکنید همواره مضطرب هستید و
استرس زیاد سلامت و زندگی شما را به خطر انداخته است، باید روشهای مقابله
با استرس بیاموزید. به عنوان یک راه حل ساده و در دسترس پیادهروی، تنفس
عمیق و طبیعتگردی میتواند در کاهش و کنترل سطح استرس مفید باشد.
7 – کتابهای انگیزشی بخوانید
به
اعتقاد من کتاب خواندن یک روش قدرتمند است که به ما کمک میکند تا احساس
بهتری داشته باشیم، تکنیکهای بهتر زندگی کردن را بیاموزیم، برای مشکلات
خود راهحلهای مناسب بیابیم و در نهایت خواندن چند صفحه از یک کتاب
انگیزشی میتواند در افزایش اراده و بهبود سطح زندگی ما موثر باشد.
طبق
معمول مقالات گذشته یادآوری میکنیم که از خواندن کتابهای اینترنتی
اجتناب کنید و اگر در خانه حس و حال خواندن کتاب را ندارید، قرار گرفتن در
محیط کتابخانه از آنجهت که شما را از حواس پرتی و وسوسههای روزمره دور
میکند و عدهای را مشغول کتاب خواندن میبینید، میتواند به شما کمک کند
که به خواندن موضوعات مورد علاقه خود شوق و تمایل پیدا کنید.
8 – قلب خود را از عشق لبریز کنید
وقتی
که در خصوص عشق صحبت میکنیم منظورمان تجربه یک رابطه عاشقانه و داشتن یک
شریک عشقی نیست، بلکه منظور دوست داشتن جنبههای مختلف حیات است. لیستی از
افراد، کارها، مکانها، غذاها و هر آنچه که دوست دارید را تهیه کنید. شاید
در طول روز به سادگی از کنار این علایق گذر میکنید و آنها را نادیده
میگیرید. دوست داشتن هر یک از جنبههای زندگی به شما انگیزه و بهانه برای
تلاش و ادامه حیات میدهد.
همه شما میتوانید کارهای بزرگ انجام دهید و ارداه پولادین داشته باشید، تنها باید بخواهید و در مسیر صحیح گام بردارید.
رسیدن به رویاها در سه سوت
چشم هایتان را ببندید؛ کمی صبر کنید تا سر
و کله اش پیدا شود؛ ذهنتان را از اتفاق های ناخوشایند امروز وکارهای
تلنبار شده فردایتان خالی کنید؛ نفس عمیق بکشید و بگذارید سراغتان بیاید.
می بینید؟ بدون آنکه دنبالش بگردید خودش را به ذهنتان رسانده، رویایی که
گهگاه در روزهای آرام زندگیتان سراغ شما می آید، باز هم آمده تا ذهن و تن
خسته تان را به دنیایی که دست نیافتنی جلوه می کند ببرد؛ اما صبر کنید! چرا
دست نیافتنی؟ رویاهایی که فکر می کنید رسیدن به آن ها نه کار شماست و نه
کار کس دیگری، می توانند به واقعیت زندگیتان تبدیل شوند.
کافی است بعد از دیدنشان چشم هایتان را باز کنید و با تکنیک هایی که به شما معرفی می کنیم، دنبالشان کنید.
ببافیدش
همه
چیز از ذهنتان شروع می شود و بعد به واقعیت تبدیل می شود. حالا که این
واقعیت را می دانید، به قوه تخیلتان پروبال دهید و اجازه دهید. رویا ببافد.
دوست دارید کجای این دنیا بایستید. دوست دارید که باشید؟ کنار که بایستید و
چطور زندگی کنید؟ تا زمانی که جوابی برای این سوال ها نداشته باشید، هیچ
تغییر قابل توجهی در زندگی تان اتفاق نمی افتد.
باور کنید
رویاهایتان
را با پرداختن به موضوعات کوچک و در دسترس هدر ندهید. رویای که به ذهن شما
پا می گذارد، باید آن قدر بزرگ باشد که ارزش انتظار و دویدن برای رسیدن را
داشته باشد. وقتی رویایی را در ذهنتان می بافید، باید قبل از اینکه قدمی
به سمتش بردارید از خود بپرسید «کی چی؟»، «وقتی به رویایم رسیدم چه اتفاقی
در زندگی ام می افتد؟» اگر پاسخی که به این سوال ها می دهید، به جای متوقف
کردن رویابافی، ذهنتان را برای پر و بال دادن به آن تشویق می کند، یعنی
رویای نابی بافته اید. حالا که ناب بودن رویایتان را باور کرده اید، نیمی
از مسیر را برای رسیدن به آن پیموده اید.
ببینیدش
مسیری
که برای رسیدن به رویا در ذهنتان دارید را کنار بگذارید و تصور کنید همه
چیز اتفاق افتاده است. در کوچه رویاییتان قدم بزنید؛ کنار آدم رویاییتان
بایستید؛ جایزه رویاییتان را در دست بگیرید و پشت میز ریاستی که رویایش را
داشته اید بنشینید. رویایتان را خوب مزه مزه کنید و ببینید زندگی تان چقدر
تغییر کرده است. برای رسیدن به نقطه ای که در ذهنتان مجسم کرده اید، نباید
رویا را دور از دسترس و خیالی تصور کنید. شما باید بپذیرید که رویایتان
درست توی مشتتان است.
بگوییدش
بسیاری
از رویاها، هیچ وقت محقق نمی شوند، چون صاحبانشان آن ها را فقط در ذهنشان
نگه می دارند. حالا که باور کرده اید رویایتان توی مشتتان است، باید آدم
های دیگر را شریک فکرتان کنید. وقتی در مورد رویایتان صحبت می کنید، یک قدم
دیگر به باورکردنش نزدیک می شوید. شمایی که با اشتیاق تصویر دوست داشتنی
ذهنیتان را با دیگران به اشتراک می گذارید، آن ها را هم به باورکردن
رویایتان ملزم می کنید. انگار قرار نیست چرخ این دنیا بدون محقق شدن رویای
عزیز شما بچرخد.
برنامه اش را بریزید
حالا
وقت آن است که حرفتان را به عمل دربیاورید. رویای شما در فکرتان متولد شده
اما با ماندن در ذهن شما به زندگیتان راه پیدا نمی کند. پس بنشینید و مسیر
رسیدن به آن را طراحی کنید. اول باید یک برنامه کلی و بزرگ را برای مشخص
کردن این مسیر تدوین کنید و بعد به جزییاتش بپردازید. آن قدر در زمان طراحی
این مسیر خودتان را سوال پیچ کنید که هیچ ابهامی در برنامه باقی نماند.
جزییاتی
که به عنوان کوچه پس کوچه های این مسیر طراحیشان می کنید، امکان رسیدن به
آن را بیشتر می کنند. البته برنامه ای که امروز طراحی می کنید تا زمانی در
دست گرفتن رویایتان بدون تغییر نمی ماند. مطمئن باشید هرچه پیش تر بروید،
نیازها و محدودیت هایتان را بیشتر درک می کنید و مجبور به ویرایش کردن
برنامه تان می شوید.
تدوین برنامه های بلندمدت، میان مدت و کوتاه
مدت می تواند به شما کمک زیادی بکند. برنامه بلندمدتی که تنظیم می کنید،
اما مسیر اصلی رسیدن به رویای تان است و برنامه های کوتاه مدت، می توانند
انرژی و انگیزی بیشتری برای رسیدن به هدف به شما بدهند. وقتی در دل برنامه
اصلی ده ها مسیر فرعی تعریف کرده اید، به محض عبور از هر کدام از مسیرهای
فرعی، از موفقیت کوچکی که به دست آورده اید احساس غرور می کنید و با انگیزه
بیشتری به راهتان ادامه می دهید.
عملی اش کنید
قبل
از اینکه رویایتان را عملی کنید، باید یک چک لیست تهیه کنید و موفقیت های
کوتاه مدتی که تعریف کرده اید را در آن فهرست کنید. حالا می توانید بعد از
عبور از هر مرحله ای که تعریف کرده اید، به نشانه پیروزی مقابل آن موضوع
تیک بزنید و از کوتاه شدن راهی که در پیش دارید احساس غرور و خوشحالی کنید.
با احتیاط اما با انگیزه، در مسیری که طراحی کرده اید قدم بگذارید. پیش
نیاز وارد شدن به این مسیر، مشخص کردن نیازهایتان است. اگر قرار است در
زمینه ای آموزش ببینید، با افرادی ارتباط برقرار کنید یا اینکه تجهیزاتی را
فراهم کنید، دست به کار شوید. رویای شما درست در لحظه ای که روی مبل نشسته
اید برآورده نمی شود. پس از جا بلند شوید و برای عملی کردنش جان بکنید.
لمسش کنید
شاید
سختی راه بعد از مدتی شما را سرد کند و خیال در دست گرفتن رویا را از
سرتان بیرون کند؛ اما با خواندن داستان موفقیت رویاباف های دیگر می توانید
جلوی چنین اتفاقی را بگیرید. وقتی بدانید که دیگران هم مثل شما از ره پرپیچ
و خمی عبور کرده اند و وقتی بفهمید که برای رسیدن به هدفشان چه میانبرهایی
را به کار برده اند، انگیزه تان برای ادامه دادن این راه و در دست گرفتن
رویایتان چندبرابر می شود.
کیفش را بکنید
صبوری،
برنامه ریزی و تلاشتان نتیجه داده و حالا شما زندگی رویاییتان را در
مشتتان دارید. کار دیگری لازم نیست بکنید. فقط روی همان مبلی که رویایتان
برای اولین بار در آن پیدا شده بنشینید و این موفقیت را جشن بگیرید. شاید
هم داستان برای شما تمام شده نباشد و تصمیم داشته باشید بار دیگر همین مسیر
را طی کنید و برای رسیدن به رویاهای دیگرتان آماده شوید.
بسیاری از رویاها، هیچ وقت محقق نمی شوند، چون صاحبانشان آن ها را فقط در ذهنشان نگه می دارند
چرا بعضی ها به رویایشان نمی رسند؟
زندگی
در گوشه ای دنج و رویایی، نان پختن زنی که از شهر دل کنده کنار زنان
روستایی و پرواز با هواپیمای شخصی، ممکن است رویای هر کسی باشد؛ اما تا به
حال فکر کرده اید که چرا این رویاها، تنها برای برخی آدم ها چهره واقعیت به
خود می گیرند؟ راستش را بخواهید، رویاباف هایی که مثل تصویر ذهنی شان
زندگی می کنند، این اشتباهات را انجام نمی دهند.
رویا قرض نمی گیرند
مراقب
باشید تحت تاثیر دیگران رویابافی نکنید. رویایی که در ذهنتان می پرورانید،
باید منحصر به فرد باشد. قرض گرفتن رویاهای دیگران انگیزه کافی برای حرکت
کردن به سمت رویاها را به شما نخواهد داد و به جای تغییر زندگی تان، به
شکست هایتان خواهدافزود. کسانی که رویایشان را در مشتشان می گیرند، هیچ وقت
چنین اشتباهی نمی کنند.
به خودتان نگاه کنید
می
دانیم که برای رویابافی نباید حد و مرزی بگذاریم، اما اگر می خواهید به
رویایتان لباس واقعیت بپوشانید، باید محدودیت هایتان را هم در نظر بگیرید.
اگر معلولیت جسمی دارید، بعید است که رسیدن به رویای خلبانی برایتان ممکن
باشد و اگر صدای خوبی ندارید، مطمئن باشید رویای چه چه زدن در صحنه ارکستر
مجال تبدیل شدن به واقعیت را پیدا نخواهدکرد. رویاباف ها موفق می دانند که
برای رسیدن به تصویر ذهنی شان، نیازی به آماده بودن همه شرایط نیست؛ اما
این را هم خوب می دانند که برخی محدودیت ها می تواند همه چیز را خراب کند و
راه رسیدن به رویا را برای همیشه ببندد.
دست روی دست نگذارید
به
اطرافتان نگاه کنید؛ چند نفر از آدم های دور و برتان به رویاهایشان
رسیدهاند؟ تصور می کنید هیچ کدام از آدم هایی که زندگی معمولی و خالی از
رویایی را می گذرانند، در ذهنشان خیالی را نپرورانده اند؟ نه! آغلب آدم ها
به رویاهای ذهنی شان پر و بال می دهند اما اشتباهشان این است که برای رسیدن
به رویا قدمی بر نمی دارند. اگر تصور می کنید جای رویا فقط در ذهنتان است و
دلیلی ندارد که به حقیقت تبدیلش کنید، هیچ وقت نمی توانید سرنوشتتان را آن
طور که می خواهید تغییر دهید.
منتظر زمین و زمانید
برای
رسیدن به رویایتان، هیچ وقت منتظر ایده آل شدن شرایط نمانید. درست است که
باید جاده را اندکی صاف کنید اما اگر می خواهید شرایط ایده آل برای تحقق
رویایتان فراهم شود، باید به شما بگوییم که هیچ وقت چنین شرایطی را تجربه
نخواهید کرد. یادتان نرود که نه زمان متوقف می شود و نه زمین به سمت شما
مسیرش را عوض می کند. پس همین حالا دست به کار شوید و به سمت رویایتان حرکت
کنید. این اصلی است که رویاباف های موفق به آن باور دارند.
از نردبان دیگران بالا نروید
در
مسیر رویاهایتان، حتما نیاز به آدم های دیگر پیدا خواهدی کرد اما حسابی که
روی دیگران باز می کنید، نباید مبنای تصمیم گیریتان شود. سعی کنید مسیری
را برای رسیدن به رویایتان انتخاب کنید که در آن دیگران و کمک هایشان
کمترین تاثیر را داشته باشند.
کمال گرایی را کنار بگذارید
می
خواهید همه توانایی هایی که برای رسیدن به رویایتان در ذهن دارید را کسب
کنید و بعد به سمتش حرکت کنید؟ اشتباه می کنید. درست است که باید نقشه راه و
مقدمات رسیدن به مقصد را فراهم کنید، اما قرار نیست صددرصد چیزی که به آن
نیاز دارید، توی دستتان باشد تا به سمت رویایتان حرکت کنید. رویاباف های
حرفه ای هیچ وقت زمانشان را با چنین تصوری هدر نمی دهند.