ازدواج با این پسرها خطرناک است؟!

ازدواج با این ۸ نوع مرد خطرناک است!

شوهرانی که برای پیشرفت مقاصد خود ، دروغ های کوچکی می
گویند و یا گاه این کار را برای تمسخر همسر خود انجام میدهند. بالاخره یک
روز کارشان به دادگاه خانواده می کشد. این گروه مردان همواره در دنیایی از
وهم و خیال در پروازند و معمولاً فراموشکار هم میشوند و تمام دروغ هایی را
که گفته اند از یاد می برند چون از قدیم گفته اند که «دروغگو همیشه
فراموشکار است! »


تصویر ازدواج با این ۸ نوع مرد خطرناک است!

اخیراً «دکتر گینورد آدامز»
سرپرست انیستیتو راهنمایی ازدواج در دانشگاه پنسیلوانیا، کتابی تحت عنوان
«چگونه دوست خود را انتخاب می کنید» منتشر کرده و در آن راجع به ازدواج
مطالب مهمی نوشته است. در این کتاب دکتر «آدامز» دخترانی را که قصد ازدواج
دارند راهنمایی و ارشاد کرده و آنها را از ازدواج با «۸» نوع مرد که به
عقیده ی او خطرناک هستند بر حذر داشته است:

نوع اول: مرد خودخواه و متعصب افراطی
این نوع مرد ممکن است برای زن چهار مشکل بزرگ ایجاد کند : اختلاف عقیده ی دایمی ، نزاع همیشگی ، عصبی بودن و سختی معاشرت!

نوع دوم: مرد عصبی مزاج
این نوع مرد ، در واقع یکی از انواع مردانی است که دکتر آدامز اصلاً سخن
گفتن با آنها را نیز برای دختران خطرناک می داند. چنین مردانی که روحی عصبی
دارند با همسر خود سر کوچک ترین مسأله نزاع و مشاجره ی سختی می کنند و یک
زندگی شیرین و مفرح را به کام همسر بدبخت و بچه های بیگناه و حتی آشنایان
دور و نزدیک تلخ می سازند!

نوع سوم : شوهر سختگیر و بی گذشت در امور مالی
شوهری که در امور مالی زن بسیار سختگیری میکند و سر سوزنی گذشت ندارد ، به
درد زندگی نمی خورد. البته مقصود این نیست که باید زن بی اجازه ی شوهر هر
چه میخواهد خرج کند ، بلکه دکتر آدامز معتقد است که بیشتر مشاجراتی که در
خانه روی می دهد فقط بر سر پول است. حال آنکه در اصل نباید چنین باشد ،
خیلی از زن و شوهرها چندان که به پول اهمیت می دهند، هرگز برای تربیت بچه
ها ارزش قایل نیستند، البته زن و شوهر به واسطه ی پول مشاجره نمی کنند،
بلکه در اکثر اوقات طریقه ی خرج کردن آن است که موجب سر و صدا و نزاع ایشان
میگردد. پس زنی که به خوبی مدیریت خانه را انجام میدهد، پول را با حساب و
کتاب و مناسب خرج میکند و یک شاهی را هم حرام نمی کند و باز مورد شماتت و
سختگیری شوهر قرار می گیرد، حق دارد گلایه مند باشد.

نوع چهارم : مردی که سریع و آسان دروغ می گوید!
شوهرانی که برای پیشرفت مقاصد خود ، دروغ های کوچکی می گویند و یا گاه این
کار را برای تمسخر همسر خود انجام میدهند. بالاخره یک روز کارشان به دادگاه
خانواده می کشد. این گروه مردان همواره در دنیایی از وهم و خیال در
پروازند و معمولاً فراموشکار هم میشوند و تمام دروغ هایی را که گفته اند از
یاد می برند چون از قدیم گفته اند که «دروغگو همیشه فراموشکار است! »

نوع پنجم : مردان فراری از میدان مبارزه!
پنجمین گروه مردانی هستند که از موانع و مشکلات فراری هستند و به جای اینکه
از مشکلات زندگی استقبال کرده و در رفع آن کوشا باشند ، فرار را بر قرار
ترجیح میدهند. طبیعی است مردانی که حاضر نیستند به جنگ موانع و مسایل زندگی
بروند و همواره میدان مبارزه را ترک می گویند، در زندگی زناشویی هم برای
همسر خود تکیه گاه مناسبی نخواهند بود.

نوع ششم : مردان نامنظم و بی ادب در نزاکت!
ازدواج با مردان نامنظم و به دور از ادب و نزاکت نیز به صلاح نیست. بی نظمی
خواه در تعیین وقت ، خواه در لباس و غذا و یا هر چیز دیگر، شما را از
زندگی بیزار میکند.

نوع هفتم : مردانی متعلق به خویشاوندان خود!
شوهری که فقط به اقوام و خویشان خودش تعلق دارد نیز از جمله شوهرانی است که
ابداً به درد شما نمی خورد. چون این گونه مردان اصلاً به شما متعلق نیستند
و از آن دردانه های عزیز کرده ی پدر و مادر خود هستند که می خواهند همیشه
کنار آنها باشند . پس چه وقت میتواند به شما رسیدگی کند، چه وقت فرصت حرف
زدن با شما را دارد؟ سرپرست انیستیتو راهنمایی ازدواج اعتقاد دارد که زندگی
با این نوع مردان، همواره اختلاف در منزل به وجود می آورد و حرفهای بی
مورد و بی ارزش همیشه در منزل شما منعکس میشود که به دنبال خود دعوا مرافعه
خوهد آورد.

نوع هشتم : مردان راحت طلب!
شوهر راحت طلب، از جمله خطرناکترین مردان جهان خلقت است . مردی که بی هدف و
بیهوده پشت شیشه رستورانی نشسته، از پنجره بیرون را تماشا می کند و پک به
سیگارش می زند و وقت کشی می کند، یا مردی که در خیابان بدون برنامه مشغول
قدم زدن است و یا با اتوبوس به اول خط و آخر خط می رود و مردم را تماشا می
کند و با آسودگی خاطر وقت خود را بی سبب تلف می کند، موجودی است که خوشبختی
در کنار او امکان ندارد، بلکه اساساً زندگی با چنین مرد راحت طلب و بی درد
و سهل گذرانی به…. هیچ وجه صلاح نیست…


مهم‌ترين علائم مرگ يك رابطه…

زندگي‌تان رنگ و بوي روزهاي اولش را ندارد؛ خانه‌تان سوت و كور شده و گاهي
فكر مي‌كنيد كه اگر در همان دوره مجردي‌تان بوديد، زندگي شادتري مي‌داشتيد.
گاهي فكر مي‌كنيد، جايي در دل همسرتان نداريد و گاهي هم فكر مي‌كنيد، خبري
از حس سال‌هاي اول ازدواج در دل‌تان نيست. اما با تمامي اين اوصاف زندگي
مشترك‌تان را ادامه مي‌دهيد. ممكن است اميدوار باشيد كه اين روزها تمام
شوند و شادي به خانه مشترك‌تان برگردد يا ممكن است اميدتان را تمام و كمال
از دست داده باشيد و براي ساختن زندگي‌تان يك‌تنه پيش برويد و از شادي‌ها
گرفته تا پيشرفت‌هاي‌تان را بدون همسرتان تجربه كنيد. كم نيستند آدم‌هايي
كه با وجود اين تصوير‌ها هنوز زير يك سقف زندگي مي‌كنند و مدام از خود
مي‌پرسند، آيا كار زندگي‌شان تمام است يا اين‌كه هنوز براي قضاوت خيلي زود
است. اگر شما هم مدام اين سوال را از خود مي‌پرسيد بهتر است با مهم‌ترين
نشانه‌هاي يك رابطه ويران شده آشنا شويد. آيا در زندگي مشترك خودتان هم اين
نشانه‌ها را مي‌بينيد؟


  كاري به كار هم نداريد؟

اين
ساده‌ترين راهي است كه به شما از تمام‌شدن رابطه‌تان خبر مي‌دهد. اگر
مدت‌هاست كه با يكديگر ارتباط بر قرار نمي‌كنيد، بايد بدانيد كه زندگي
مشترك شما به سراشيبي افتاده است. مهم نيست كه كدام يك از شما اين ارتباط
را قطع كرده‌ايد و ديگر تلاشي نمي‌كنيد؛  هر كدام‌تان كه باشيد بايد بدانيد
كه اگر نجنبيد خيلي زود همه چيز را از دست مي‌دهيد. شايد ندانيد كه قطع
شدن جريان ارتباط شما شامل چه مواردي مي‌شود. حرف نزدن به تنهايي به معناي
قطع شدن رابطه شما نيست. اگر شما احساسات‌تان را با هم درميان نمي‌گذاريد،
در مورد اتفاقاتي كه روزانه براي‌تان مي‌افتد با هم صحبت نمي‌كنيد، يك
عالمه چيز براي مخفي كردن از يكديگر داريد يا اين‌كه وقت گذاشتن با هر كسي
را به بودن با يكديگر ترجيح مي‌دهيد، پس بايد بدانيد كه كار رابطه‌تان تمام
است.


 به همسرتان اعتماد نمي‌كنيد؟

هنوز
هم به هم اعتماد داريد؟ اگر براي جواب دادن به اين سوال ترديد داريد، نجات
زندگي‌تان كمي دشوارتر مي‌شود اما اگر شما واقعا ديگر نمي‌توانيد به او
اعتماد كنيد و همسرتان هم توان اعتماد كردن به شما را از دست داده، بايد
بدانيد كه خيلي چيزها را از دست داده‌ايد. در صورتي كه فكر مي‌كنيد رابطه
شما و زندگي مشترك‌تان يك رابطه سالم نيست، بعيد است كه بتوانيد مدت
طولاني‌ به اين زندگي ادامه دهيد. كمتر كسي مي‌تواند تمام روزهايش را با شك
و انتظار براي خوشحال بودن بگذراند. يادتان نرود كه زندگي شما تمام و كمال
از حس شما تاثير مي‌پذيرد و ارتباط‌تان از جايي ويران مي‌شود كه احساس‌تان
منفي و مخرب به‌نظر مي‌رسد.


 خواست او براي‌تان اهميتي ندارد؟

ببينيد
كه مي‌توانيد از اشتباهات گذشته‌تان درس بگيريد يا نه. اگر در خودتان چنين
توانايي‌اي را نمي‌بينيد و شريك زندگي‌تان هم مدام همان اشتباهات گذشته‌اش
را تكرار مي‌كند بايد در مورد ادامه اين زندگي كمي احساس خطر كنيد. اين‌كه
شما و او مدام اين چرخه را تكرار كنيد، اشتباهي كه ديگري را آزار مي‌دهد
را انجام دهيد و در واكنش به انتقاد او با صداي بلند خود را توجيح كنيد يا
اين‌كه نسبت به انتظار او بي‌تفاوت باشيد، مي‌تواند يكي از نقاط اوج در
رابطه شما باشد. اگر مدت‌هاست چنين رابطه‌اي را تجربه مي‌كنيد، مشكلات شما
در حال رشد است و وضعيت رابطه‌تان روزبه‌روز وخيم‌تر مي‌شود.


 روزهاي خوب را به ياد نمي‌آوريد؟

اگر
واكنش شما به رفتارهاي يكديگر هميشه خشم است، اگر مدام شما را با
رفتارهايش نااميد مي‌كند و اگر رابطه‌تان آنقدر آزار‌دهنده شده كه ديگر
نمي‌توانيد روزهاي خوب، شاد و عاشقانه زندگي‌تان را به ياد بياوريد، زندگي
مشترك شما مدت‌هاست كه از هم پاشيده است و خبر نداريد. اگر هنوز هم شك
داريد، فهرستي از لحظه‌هاي خوب زندگي‌تان و چيزهايي كه همسرتان در خود دارد
و شما را خوشحال مي‌كند را بنويسيد. در كنار اين فهرست آنچه شما را آزار
مي‌دهد و اتفاقات بدي كه هر روز در زندگي‌تان مي‌افتد را يادداشت كنيد.
كدام بخش از اين فهرست براي‌تان ارزش بيشتري دارد؟ لحظات خوب يا اتفاقات
آزار دهنده. حالا مي‌توانيد تصميم بگيريد كه همين‌طور به ويران كردن
زندگي‌تان ادامه دهيد يا اين‌كه براي نجات دادنش دست به كار شويد.


  با جسم هم بيگانه‌ايد؟

آيا
ارتباط جسمي و زناشويي شما مدت‌هاست كه فراموش شده است؟ ديگر حتي نشستن
شما در كنار يكديگر براي‌تان زيبايي ندارد و خبري هم از رابطه زناشويي در
زندگي شما نيست؟ اين موضوع را به هيچ‌وجه بي‌اهميت تلقي نكنيد. اين ماجرا
از كجا شروع شده؟ از يك ناراحتي ساده كه همين‌طور ادامه پيدا كرده و اوج
گرفته است يا از يك مشكل ساده پزشكي كه آن را جدي نگرفته‌ايد. وجود اين
رابطه طبيعت زندگي مشترك است و طبيعي است كه از ميان رفتنش هم جرقه‌اي براي
از ميان رفتن احساس شما به يكديگر باشد.


  پيشرفتي در خود نمي‌بينيد؟

هيچ
علاقه‌اي به پيش رفتن و تجربه‌هاي جديد نداريد؟ زندگي شما ساكن شده و هر
كدام‌تان هر روز بيش از ديروز در اين كسالت فرو مي‌رويد؟ يادتان نرود كه
لازمه يك زندگي موفق آدم‌هايي موفق است كه در كنار هم تلاش مي‌كنند. اين
تلاش هيچ حد و مرزي ندارد. از پيشرفت تحصيلي و ارتقاي شغلي گرفته تا تلاش
براي خوشحال‌تر و خوشبخت‌تر كردن يكديگر و… اگر شما فقط به يكي از اين
جنبه‌ها توجه مي‌كنيد و بقيه را رها كرده‌ايد نبايد انتظار يك زندگي موفق
را هم داشته باشيد. شروع اين تك بعدي بودن، شروع ويران شدن رابطه شماست.


 انتظار داريد آدم ديگري شود؟

آيا
هر روز منتظر ديدن تغييراتي در همسرتان هستيد كه سال‌هاست اتفاق
نيفتاده‌اند؟ آيا شخصيت و رفتار او پر از نكته‌هايي است كه دوست‌شان نداريد
و آرزو داريد كه بتوانيد تغييرشان دهيد. چاره‌اي جز نااميد كردن‌تان
نداريم. بهتر است به اين انتظار پايان دهيد و باور كنيد كه اين تغييرات
هرگز اتفاق نمي‌افتند و اگر هم بيفتند هميشگي نخواهند بود. اشتباه شما از
همان روز اول شروع شده بود. همان زماني كه با او ازدواج كرديد به اين اميد
كه كم كم تغييرش دهيد و از او كسي بسازيد كه هميشه آرزو داشته‌ايد. برخي
اشتباهات قابل جبران نيستند. اگر نمي‌توانيد انتظارات خودتان را تغيير دهيد
باور داشته باشيد كه شوهرتان هم تغييري نخواهد كرد، پس به اين اميد كاذب
پايان دهيد.


همسرتان فراموش‌تان كرده؟

آيا
همسرتان فراموش‌تان كرده و غرق زندگي دروني و اجتماعي خودش است؟ آيا تمام
كارهايي كه در سال‌هاي اول زندگي براي شادكردن‌تان مي‌كرده را كنار گذاشته؟
تاريخ تولد و سالگرد ازدواج‌تان را فراموش مي‌كند و برخلاف سال‌هاي قبل
هيچ علاقه‌اي به خريدن هديه براي‌تان ندارد؟ اين موضوعات نشان‌دهنده اين
است كه او آنقدر مشغله‌هاي مهم‌تر در ذهنش دارد كه جايي براي شما در آن
نمي‌ماند. البته بهتر است زود قضاوت نكنيد. اگر اين فراموش كاري‌ها 2 يا 3
بار اتفاق افتاده است مي‌تواند طبيعي باشد اما اگر اين موضوع به شيوه زندگي
همسرتان تبديل شده و ديگر به خاطر از دست دادن اين اتفاقات ناراحت هم
نمي‌شود، پس ارتباط شما مي‌تواند از نظر عاطفي قطع شده باشد.


  از شما سوءاستفاده مي‌كند؟

اطمينان
پيدا كنيد كه شريك زندگي‌تان از شما سوءاستفاده نمي‌كند. اين سوءاستفاده
مي‌تواند جنبه‌هاي مختلفي داشته باشد. اگر او به پول و درآمد شما چشم دارد و
سعي مي‌كند با چرب زباني آن را از شما بگيرد، اگر مي‌خواهد از شما يك آدم
تك‌بعدي بسازد و روابط اجتماعي‌تان را از بين برده و مانع پيشرفت‌تان شود،
اگر از حس و عشق شما سوء‌استفاده كرده و براي رسيدن به مقاصدش شما را
تحت‌تاثير قرار مي‌دهد، بايد بدانيد كه رابطه‌تان در معرض نابودي است زيرا
شما نمي‌توانيد تا پايان عمر به تقاضاهاي گوناگون او جواب مثبت دهيد و
خودتان را ناديده بگيريد و اگر هم بتوانيد، اين روندي نيست كه شما را
خوشحال كند و احساس رضايت از زندگي را در شما به‌وجود بياورد.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top