آیا رفتار شما حجاب دارد؟
به گزارش سرویس خانواده جام نیـوز،
رفتار هر فردی نشانه حیا و عفاف اوست. زنان و مردان به وسیله رفتار ، مى
توانند خویشتندارى را در خود وجامعه تقویت كنند و به نوعی با رفتارشان توان
بازدارندگی و امنیت اخلاقی و عفاف را افزایش دهند.
رفتار هر انسانی اعم از این که وی زن باشد یا مرد می تواند تحریک کننده
باشد. رفتار نامناسب زنان بیش از مردان می تواند بیماردلان را تحریک کند و
قرآن کریم در خطاب هایش از آشکار سازی زینت ها نهی و نفی کرده است. اگر
رفتار زن و مرد در خارج از منزل رفتاری با وقار باشد، می تواند حاوی پیام
عفاف و حیا را منتقل نماید که این مهم سبب می شود امنیت جامعه به میزان
زیادی افزایش یابد و خود فرد نیز زندگانی سالم تری داشته باشد. حتی در نگاه
قرآنی حیا هنگام راه رفتن نیز مثال زده شده است به مواردی از این قسم
رفتار ها می توان اشاره نمود.
کنترل نگاه
از مهمترین مهارت های تاثیر گذار بر روی رفتارهای ما کنترل نگاه است و
باید دانست دیدن اشخاص یا تصاویر مستهجن سبب برانگیختگی هیجانات شده و این
باعث ناامنی جنسی می شود. همانطور که در سخنان علوی فرموده اند هنگامی که
چشمان طلب کرد، هیجان تحریک می شوند باید توجه داشت تحریک باعث فساد شده و
کنترل نگاه که مورد توجه قرآن است به مردان و زنان توصیه شده است.
پوشش مناسب
استفاده از پوشش مناسب می تواند عامل مهمی در حفظ و تقویت خویشتنداری
گردد و این مهم می تواند افراد جامعه را از بی عفتی نجات بدهد. در هنگامی
که پوشش را مورد توجه قرار می دهیم می بینیم با پوشاندن زیبایی هایی که
ممکن است تحریک آمیز باشد به مدیریت و بازدارنگی احساسات و هیجانات پرداخته
ایم. فرامین اسلام در حوزه پوشش نیز این نکته را تایید می کند و بر آن صحه
می گذارد برای نمونه در جاهایی مشاهده می شود شخص به خاطر نوع پوشش توسط
معصوم دعا شده است.
در این جا برخی پوشش های نامناسب را که فضا را برای تشدید تحریک اشخاص
دیگر فراهم می سازد و آموزه های دینی ما نیز در باره ی آنها سخن گفته اند،
نام می بریم که عبارتند از:پوشش های تحریک کننده،پوشش های نازک و بدن نما،
پوشش چسبان است.
کنترل کلام
سخن از دو بخش تشکیل می شود و نحوه بیان و کلمات و جملاتی که استفاده می
شود بسیار موثر است. گاهی موضوع سخن تحریک کننده است و گاهی موسیقی کلام و
شیوه بیان جملات به گونه ای است که همراه با ناز و عشوه بیان شود و با آن
غریزه جنسی را تحریک می نماید. همچنین شوخ طبعی با نامحرمان خواسته یا
ناخواسته منشا فساد است. به همین جهت ، قرآن كریم ، مخصوصا به زنان ، توصیه
كرده است كه با نامحرمان، نازك و نرم و دلربا سخن نگویند: پس به ناز ، سخن
مگویید ، تا آن كه در دلش بیمارى است ، طمع نورزد و گفتارى شایسته گویید.
به جهت پیامدهاى منفى هم سخنى با نامحرم ، امام صادق علیه السلام مى فرماید
: هم صحبتى با زنان [ نامَحرم ]، از دام هاى شیطان است. مسئله دیگر ، شوخى
كردن با نامحرم است . دین ، با «شوخ طبعى» مخالف نیست و حتّى آن را توصیه
مى كند ؛ امّا اگر شوخى ، زمینه ناخویشتندارى و فساد را آماده سازد، به
دلیل این پیامدش ، با آن مخالفت مى شود .
کنترل شنوایی
برخی از شنیدنی ها که با مضامین غیر اخلاقی همراه است و از این جهت
خویشتنداری را کاهش دهد باید دانست حفظ عفت در شنوایی و حضور در برخی مجالس
نهی شده است. برخی از موسیقی هایی که امروزه و در گذشته رواج داشته است از
این قسم بوده و پیشوایان دینی از قرار گرفتن در معرض این قبیل چیز ها
بازداشته اند.
کنترل خیال
فکر و خیال، اگرچه به صورت عملی مشهود نباشد، تاثیر عمیقی بر روی رفتار
آدمی دارد و باید دانست انسان به سوی اندیشه و آنچه بدان فکر می کند، گرایش
دارد از مهارت های مهم در کنترل عواطف کنترل خیال و اندیشه های هوس آلود
است.
خویشتن داری در اوج غریزه
ماه مبارک رمضان ،بهترین فرصت است برای تمرین خویشتن
داری . صفتی که در صورت برخورداری از آن از گناهان و خطاها دور بوده و
زندگی مان با سلامت طی می شود.
دانشمندان، یکى از عوامل موفّقیت را
برخوردارى از توان «انتظار کشیدن» دانستهاند و بر این باورند که بدون این
عامل، نمىتوان یک زندگى کامیاب را رقم زد. افرادى که توان انتظار کشیدن
ندارند و نمىتوانند صبر کنند، کسانى هستند که هم لذّتهاى آنى و فورى را
طلب مىکنند و به آینده نمىاندیشند، و هم خواستههایشان باید فوراً ارضا
شود. در حالى که زندگى موفّق، نیازمند صبر و گذشت از لذّتهاى آنى، براى
رسیدن به لذّت پایدار آتى است. افراد فاقد این توانایى، هر چند لذّتهاى
آنى را به دست مىآورند ، امّا آینده و لذّتهاى پایدار آن را از دست
مىدهند. به همین دلیل، دانشمندان، توان انتظار کشیدن را عامل اساسى
موفّقیت مىدانند و در همین زمینه، از امورى همانند توان منع و بازدارى1 به
تأخیر انداختن ارضاى خواسته2 و مقاومت در برابر وسوسه3 یاد مىکنند.
این
نظریهپردازان، با آزمایشى که انجام دادند، نشان دادند کسانى که در کودکى،
توان انتظار کشیدن و به تأخیر انداختن خواسته را آموختهاند، در
بزرگسالى، زندگى موفّقى داشتهاند و بر عکس، کسانى که فاقد چنین نیرویى
بودهاند، در آینده، خلافکار و بزهکار شدهاند.
نکته جالبى که در این
آزمایش به دست آمد، وجود روشهایى بود که کودکان، براى به تأخیر انداختن
خواستههاى خود و بالا بردن توان انتظار کشیدن، به کار برده بودند. همه
آنها به نوعى (نقاشى کردن، بازى کردن، صحبت کردن با دوست خود و خوابیدن
و…)، حواس خود را از موضوعى که باید نسبت به آن انتظار مىکشیدند (مثل
غذاى خوشمزه، پس از یک گرسنگى طولانى)، پرت مىکردند.
توان
انتظار کشیدن و قدرت بازدارى از خواستهها، همان چیزى است که در ادبیات
دین، تحت عنوان «تقوا» شناخته مىشود ؛ البته در سطحى بالاتر و متعالىتر.
آنچه
دانشمندان طرح کردهاند، قاعدهاى فراگیر بوده و تمام جنبههاى زندگى را
در بر مىگیرد، که یکى از آنها «غریزه جنسى» است. آنچه در این بحثْ مهم
است، روشهاى مؤثّر در بالا بردن توانِ انتظار کشیدن و تحقّق خویشتندارى
جنسى است. خویشتندارى، در هر امرى و از جمله در قلمرو غریزه جنسى، نیاز به
کسب «مهارت» دارد. بدون برخوردارى از مهارت، نمىتوان به خویشتندارى دست
یافت. یکى از علل مهم ناکامى در خویشتندارى، برخوردار نبودن از مهارتهاى
خویشتندارى است. بنا بر این، یکى از مسائل مهم در بحث عفاف، «مهارتهاى
خویشتندارى جنسى» است که در متون دینى، فراوان به آن پرداخته شده و در
ادامه، به بیان آنها مىپردازیم.
مهارتهاى خویشتندارى جنسى را در دو بخش ارائه مىکنیم: «مهارتهاى شناختى ـ معنوى» و «مهارتهاى رفتارى».
الف. مهارتهاى شناختى ـ معنوى
شناخت،
منشأ رفتارها و احساسات انسان است. خویشتندارى و بازدارى، در هر قلمرویى
از جمله در قلمرو جنسى، نیازمند برخوردارى از شناختها و باورهاى لازم است.
این جاست که مفاهیمى همانند معرفت، ایمان و باور به خدا معنا مىیابند.
ایمان و باور به خدا، یکى از مهمترین عوامل در تقویت این خویشتندارى است
که کمتر مورد توجّه قرار گرفته است. نقش ایمان در خویشتندارى جنسى، بحث
دامنهدارى است که نمىتوان در این نوشتار، به آن پرداخت. امورى همچون
محبّت به خدا، شکر، حیا، امید به بهشت، ترس از دوزخ و… از زیرمجموعههاى
این بحثاند. فقط به عنوان نمونه، بحثى کوتاه درباره حیا خواهیم داشت.
عامل خویشتندارى حضرت یوسف، چه بود؟
حضرت
یوسف(ع) ضربالمثل پاکدامنى و خویشتندارى در این زمینه است. آنچه حضرت
یوسف را نجات داد، این بود که ابتدا به یاد خدا افتاد و سپس شرم کرد. قرآن
مجید، هنگام طرح داستان خلوت کردن زلیخا با حضرت یوسف، در بیان علّت امتناع
حضرت یوسف(ع) مىفرماید: «و در حقیقت ]آن زن[ آهنگ وى کرد، و ]یوسف نیز[
اگر برهان پروردگارش را ندیده بود، آهنگ او مىکرد».4
در این آیه
شریف، از «برهان پروردگار»، به عنوان عامل بازدارندگى از گناه، اشاره شده
است. امام زین العابدین(ع) در تفسیر «برهان پروردگار» مىفرماید: همسر
عزیز مصر، به سوى بُت رفت و پارچهاى روى آن انداخت. یوسف از او پرسید:
«براى چه این کار را کردى؟». پاسخ داد: «شرم دارم از این که این بت، ما را
ببیند!». در این هنگام، یوسف به وى گفت: «آیا تو شرم مىکنى از چیزى که نه
مىشنود و نه مىبیند و نه مىفهمد و نه مىخورد و نه مىنوشد، ولى من، شرم
نکنم از کسى که بشر را آفریده و او را دانش آموخته است؟!». این است معناى
سخن خداوند که مىفرماید: « ]یوسف نیز[ اگر برهان پروردگارش را ندیده بود،
آهنگ او مىکرد».5
تماس زیاد و بدون دلیل با نامحرم، زن و مرد را در معرض تهدید قرار مىدهد و امکان شکسته شدن حریم امنیتى آنان را افزایش مىدهد.
ب. مهارتهاى رفتارى
هدف
از آموختن مهارتهاى رفتارى، کاهش زمینههاى خطر جنسى است. براى تحقّق
خویشتندارى، باید زمینههاى خطر را کاهش داد. این راهبرد ، خود ، دو بخش
دارد: « کاهش تماس » و « کاهش تحریک » که در ادامه، به بررسى آنها
مىپردازیم:
اصل اول: کاهش تماس
مراد از کاهش
تماس، به حداقل رساندن تماسهاى بىدلیل و غیر موجّه است که ممکن است زمینه
فساد جنسى را فراهم سازد. تماس زیاد و بدون دلیل با نامحرم، زن و مرد را
در معرض تهدید قرار مىدهد و امکان شکسته شدن حریم امنیتى آنان را افزایش
مىدهد. براى تحقّق این امر، چند راهکار وجود دارد:
در فرهنگ دین،
از خانه، به عنوان دژ مستحکم و قلعه نفوذناپذیر زنْ یاد شده است.6 بدیهى
است که خروج «بىدلیل» و «زیاد» از این قلعه امنیتى زن را بیشتر در معرض
خطر قرار مىدهد و در معرض قرار گرفتن، هم توان بازدارى مردان را کاهش
مىدهد و آنان را تحریک مىکند و هم توان بازدارى خودِ زن را کاهش مىدهد و
امکان تمایل او را به رابطه نادرست، افزایش مىدهد. البته خروج زنان با
رعایت موازین برای فعالیت های سازنده بلا مانع است.به همین جهت، خداوند
متعال به زنان پیامبر(ص) خطاب مىکند:
«و در خانههایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم، زینتهاى خود را آشکار نکنید».7
مهارت
دیگر، جدا کردن محلّ زنان و مردان از یکدیگرالبته در بعضی از مکان ها، به
جهت جلوگیرى از اختلاط است. گاهى اختلاط زن و مرد، خواسته یا ناخواسته،
صحنههاى ناخوشایندى را به وجود مىآورد. براى جلوگیرى از این امر مىتوان
مکانهاى ویژهاى را به بانوان اختصاص داد. امروز در برخى کشورهاى
توسعهیافته، در مکانهایى مثل اتوبوس و مترو، محل خانمها و آقایان را جدا
کردهاند و جالب این که این کار، به خواست زنان و فشار اجتماعى از سوى
آنان انجام شده است.
رسول خدا، هنگامى که مسجد مدینه را بنا مىکرد،
درى مخصوص زنان قرار داد و استفاده مردان را از آن ممنوع ساخت. این الگو
مىتواند در همه جا رعایت شود.8
داشتن رفتاری متین و رفتاری در چهار
چوب دین بهترین راه حل برای زمانی است که زن و مرد بخاطر شرایط کار یا
تحصیل باید در یک مکان باشند .در مقاله ی بعد پیرامون خویشتن داری در غریزه
ی جنسی به بحث کاهش تحریک و چگونگی آن خواهیم پرداخت.