نکته هایی برای سخنرانی در مجالس ترحیم و ختم
مقدمه
برای هر فرد متوفّی گاهی چندین مجلس بزرگداشت اعمّ از: سوّم، هفتم،
چهلم، سال و… برگزار می شود. در این مجالس، اقشار مختلف مردم از هر طیف و
طرز فکر و سلیقه و از هر پست و مقام شرکت دارند. بسته به موقعیت اشخاص
صاحب مجلس، حتی افرادی در این مجالس شرکت می کنند که به خاطر موقعیت شغلی،
کمتر توفیق شرف یابی به مسجد را داشته اند.
تجربه ثابت کرده است که برخی از این مجالس، پرجمعیت تر و باشکوه تر و در
عین حال، تأثیرگذارتر برگزار می شود؛ از این رو فرصت و موقعیّت بسیار
مغتنمی است تا مبلّغ دینی بتواند از آن بهره برداری کند؛ زیرا در فضای چنین
جلساتی تا حدود زیادی دلها آماده پذیرش سخنان و مطالب سخنران است.
بنابراین، برای بهتر برگزارشدن سخنرانی در این گونه مجالس، نکاتی را یادآور
می شویم:
پرهیز از موضوعات تکراری
بسیار مشاهده می شود که در مجالس ترحیم، مبلّغین فقط آیات مربوط به مرگ،
نظیر آیات «اِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ»، «کُلُّ نَفْسٍ
ذائِقَةُ الْمَوْتِ» و… را می خوانند و اندکی تفسیر کرده، چند دقیقه ای
موعظه می کنند و با نقل حکایت و ذکر مصیبتی، منبر خود را پایان می دهند.
متأسفانه این مسئله برای روحانیانی که در یک منطقه کوچک مستقر هستند،
(چه در شهرهای کوچک، چه در روستاها و چه در ادارات و سازمانها و…) بیشتر
اتفاق می افتد.
از آنجا که در مناطق کوچک، اکثر مدعوّین با یکدیگر مراوده و آشنایی
دارند، غالبا در مجالس نیز به نحو اشتراکی حضور می یابند. حتی گاهی اوقات
فقط نام مجلس تغییر می کند و بیشتر شرکت کنندگان کسانی هستند که در جلسات
قبل نیز حضور داشته اند؛ از این رو در این گونه موارد که کم هم نیست، تنوع
در سخنرانی و مطالب از ضروریات تبلیغ است.
رعایت مقتضای حال
مبلّغ محترم باید از لحاظ برخورد با افراد، در مجالس دقت داشته باشد.
لبخند، بذله گویی افراطی و… تأثیر سخن را در این گونه سخنرانیها که مجلس
حزن و عزاست، پایین می آورد و شاید در مواردی موجب رنجش خاطر صاحبان عزا
نیز بشود.
گزینش موضوع مناسب و غیر تکراری
مبلّغ گرامی می تواند پس از خواندن خطبه، یک آیه در موضوعات زیر و یا
موضوعات متناسب دیگر را قرائت کند؛ موضوعاتی نظیر: چیستی مرگ و حکمت آن،
آیات اثبات حشر، آیات حساب، شفاعت، شهادت دادن اعضا در قیامت، درجات ایمان،
خلود و جاودانگی در آخرت، فضل ایمان و اوصاف متقین، احوال متقین و مجرمین
در قیامت، محبت خدا، صبر، توکل، ابتلا، خوف و رجا، معاد و… .
برای دست یابی بهتر و راحت تر به این موضوعات و نظایر آنها، رجوع شود به
فرهنگهای موضوعی تفاسیر، بالاخص تفسیر المیزان و نمونه و یا کتب معتبری که
درباره این موضوعات نوشته شده است.
ابراز همدردی با بازماندگان
پس از قرائت خطبه و آیه با ترجمه ـ که شایسته نیست بیش از 3 دقیقه طول
بکشد ـ صاحبان عزا و حضّار را تسلیت و سرسلامتی بدهد و سعی کند هر چه بیشتر
جانب اخلاص را رعایت کند و در نحوه تسلیت گفتن دقت کافی داشته باشد.
بنابراین، نباید تحت تأثیر موقعیّت مادّی و مقام و منصب متوفّی یا بستگان و
یا حضّار قرار گیرد و متوفی را بیش از آنچه که هست، مورد تقدیر و تمجید و
تعریف قرار دهد. فقط در بعضی موارد مبلّغ مجاز است با استفاده از آیات و
روایات، متوفی را مورد تقدیر قرار دهد. به عنوان مثال، متوفی از علما و
دانشمندان مؤمن و مخلص بوده است و یا اینکه فرد مسلمان خیّری بوده که به
حال مردم نفع داشته و در کارهایی که کرده، مشهور به اخلاص باشد و مثلاً
مدرسه یا مسجد ساخته و یا کاری عام المنفعة انجام داده است و یا اینکه فردی
بوده که در راه خدمت به اسلام و مسلمین جانش را از دست داده و نظایر این
افراد.
البته قابل ذکر است که وظیفه روحانیان مستقر، در این گونه موارد بیش از
اینهاست و شایسته است مبلّغان سعی کنند که از ابتدای مراسم، یعنی غسل و
تکفین و تشییع و تدفین و پس از آن تا جایی که به روحانی مربوط است، در
مراسم شرکت داشته باشند؛ زیرا حضور پررنگ و مخلصانه روحانی در این مجالس،
سبب علاقه مندی بیش از پیش مردم به روحانیت و دین می شود.
سعی در برقراری نظم
در بعضی از مناطق، رسم بر این است که مدعوّین پس از ورود به مسجد، بدون
حفظ حرمت سخنرانی، تقاضای فاتحه می کنند و یا با صدای بلند بازماندگان را
تسلیت و سرسلامتی می دهند. این کار تا حدودی نظم مجلس را به هم می زند و
باعث حواس پرتی گوینده و شنوندگان می شود. جهت رفع این معضل، به صاحبان عزا
که معمولاً دمِ در مسجد ایستاده و به مدعوّین خیرمقدم می گویند، گفته شود
که هنگام ورود حضار، آنها را توجیه نمایند که در بین سخنرانی تقاضای فاتحه
نکنند و یا بسیار آرام این کار را انجام دهند که حواس دیگران پرت نشود؛ هر
چند در صورت امکان، ترک این کار بهتر است.
انتخاب و قرائت حدیثی زیبا و متناسب با موضوع مجلس
از آنجا که مجلس ترحیم را نمی توان بدون یاد قیامت یا مرگ و یا مانند
آنها آغاز کرد، بهتر است پس از قرائت خطبه و آیه، مبلّغ حدیثی زیبا و تکان
دهنده از مرگ یا بعد از مرگ را بخواند. این حدیث را می تواند از کتب معتبر
نظیر: نهج البلاغه، منازل الآخرة، معاجم حدیثی شیعه و یا کتب معتبر دیگر که
درباره مرگ و معاد نوشته شده است، انتخاب کند و مجموعا روایت و ترجمه و
توضیح مختصر آن را به مدّت 7 الی 10 دقیقه بخواند.
پس تا این مرحله، قرائتِ خطبه و سرسلامتی دادن و خواندن آیه و حدیث با
ترجمه مجموعا بهتر است بیش از 10 الی 12 دقیقه طول نکشد. توجه داشته باشید
که اگر برنامه های دیگری مانند: نماز جماعت، پذیرایی، رفتن بر سر مزار
متوفّی و… در پیش نباشد و فضای جلسه نیز پذیرا باشد، مجالس ترحیم را می
توان تا 45 دقیقه ادامه داد و بیش از این به مصلحت نیست و موجب خستگی حضار
می شود؛ مگر در موارد استثنایی و به اقتضاء شرایط محیطی و فرهنگی مخاطبان.
انتخاب موضوع سخنرانی مناسب
اکنون به اصلی ترین بخش سخنرانی می رسیم که با توجه به نوشته های ابتدای
مقاله مبنی بر حضور اقشار مختلف مردم در مجلس، مبلّغ باید با آگاهی کامل
از وضعیّت مجلس صحبت خود را ادامه دهد؛ یعنی موضوعی مستقل را به عنوان محور
صحبتهای خود انتخاب کند. موضوعات اخلاقی از اهمّ موضوعاتی است که انتخاب و
تشخیص موقعیت آن ظرافت و دقت زیادی می طلبد؛ امّا می توان موضوعات زیر را
نیز جهت سخنرانی انتخاب کرد.
تقوا و آثار فردی و اجتماعی آن، آثار و عواقب گناهان، دنیا از نظر
اسلام، مال و استفاده از آن از دیدگاه اسلام، محاسبه نفس، کفران نعمت،
مراقبه، احترام و آبروی مؤمن، اهمیت نماز و بالاخص نماز جماعت، حقوقِ افراد
بر یکدیگر (حق زن بر شوهر، حق مرد بر زن، حق فرزندان بر والدین و حق
والدین بر فرزندان)، اشتغال به لهو و لعب، شناخت امام زمان علیه السلام و
ارتباط با آن حضرت، تربیت دینی در سنین مختلف، توسل به اهل بیت علیهم
السلام ، قرآن بهترین آیین نامه زندگی، ذکر و یاد خدا، موجبات رضایت الهی،
موجبات خشم الهی، حساب در قیامت، حق الناس، حق اهل بیت علیهم السلام بر
مسلمانان و… .
مبلّغ گرامی باید بین موضوع سخنرانی و مصادیق اجتماعی آن ارتباط برقرار
کند و سعی کند از آموزه های دینی پاسخ و راه حلّ معضلات را بیان کند و
تأکید نماید که اگر آموزه های دینی در جامعه اجرا شود، قطعا مشکلات و
معضلات و مفاسد اجتماعی و جنگ و جدالها و اختلافات و… از میان خواهد رفت.
این گونه مجالس زمان خوبی برای اظهار مشکلات فرهنگی منطقه است. مبلّغ با
توجه به حضوری که در منطقه دارد و یا با توجه به آنچه از مؤمنین و معتمدین
مؤمن و واقع بین شنیده است، می تواند معضلات را شناسایی کند و با در میان
گذاشتن آن با مردم، آنها را از آثار و پیامدهای سوء گرفتاریها، برحذر دارد؛
مثلاً در صورتی که مردم از لحاظ دینی و اخلاقی مشکلی دارند که قابل تذکر
است، با دلسوزی و اهمیت دادن به موضوع، پیرامون آن صحبت کند و با استناد به
احادیث و روایاتِ حضراتِ معصومین علیهم السلام و قرآن مجید ایشان را متوجه
کند که مشکل مزبور از دیدگاه اسلام مورد نکوهش است و هرگز نباید با امور
ناشایستی که برای مردم به صورت رسم و یا مُد یا فرهنگ در آمده است، به صورت
شخصی و یا دستوری برخورد شود؛ مثلاً اگر در منطقه ای افراد ثروتمندی زندگی
می کنند که شاید اهل خمس و زکات دادن نباشند، باید دلسوزانه به آنها تذکر
داد و می توان پیرامون خمس، انفاق، کمک به مستمندان، ارزش وقف و موقوفات،
ساختِ اماکن عام المنفعة، کمک به جوانان در امر ازدواج، قرض الحسنة، کفالت
ایتام، تعمیر و تجهیز اماکن عام المنفعة و… صحبت کرد.
امّا در مورد داستانها، می توان از بین داستانهایی که جنبه الگویی دارد،
به زندگی اهل بیت علیهم السلام و فرازهای مورد نظر، اشاره کرد و باید از
گفتن داستانهای معمولِ منبریان که مستمعین هم آنها را بلدند، پرهیز شود.
جوان امروز باید بداند که در عصر ماشین و تکنولوژی نیز می توان آن گونه
زیست که الگوی دیگران شد. بدین منظور، می توان از داستانهای زندگی شهدا و
ترجیحا شهدای منطقه و اولیا و صلحای معاصر نظیر: حضرت امام رحمه الله ،
مقام معظم رهبری، مراجع تقلید معاصر و… استفاده کرد؛ زیرا با این کار هم
دِین خود را نسبت به انقلاب ادا نموده ایم و هم فرهنگ پاکی و ایمان را در
ضمن دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی بیان کرده ایم.
بعضی از گناهان و معضلات اجتماعی را نمی توان بی پرده موشکافی و تشریح و
تبیین کرد. گناهانی مثل: زنا، شُرب خمر، منکرات جنسی و… از این مقوله
اند؛ از این رو این موارد را به وسیله نهی های روایی باید گوشزد نمود؛ امّا
درباره مضرّات آن نیز می توان به صورت سربسته و اجمالی به مؤیدات علمی
استناد کرد و در این نوع انذار، باید به گونه ای سخن راند که خدای نخواسته
مصداق اشاعه فحشاء نشود؛ حتی زمانی که کسی از مبلّغ در این زمینه ها
سؤالاتی دارد، مبلّغ باید مراعات زیّ طلبگی را بنماید تا خدای نخواسته باعث
وهن روحانیّت نشود و در بعضی از موارد استفاده از شیوه «تغافل» پسندیده
است.
دقت در هنگام ذکر مصیبت
بعضی اوقات مبلّغ به اشتباه، خاطرات متوفی را به عنوان ذکر مصیبت نقل و
یا در لا به لای مصیبت خوانی استفاده می کند. بهتر است از این مورد پرهیز
شود؛ چرا که فقط اهل بیت علیهم السلام هستند که سزاوارند برای ایشان گریسته
شود و با یاد آنها مجالس عطر و بوی معنوی بگیرد و فیوضات رحمانی نازل گردد
و جمع حاضر ثواب ببرند.
گاهی نیز مبلّغ به جای تسکین دادن درد فراقِ متوفی، داغدیدگان را بیشتر
داغ می کند! یعنی با ذکر بعضی از خاطرات، فقدان متوفی را امری ناگوار جلوه
می دهد و خدای نخواسته نوعی اعتراض به امر الهی می کند. بنابراین، بهتر است
مبلّغ سعی کند با استشهاد به آیات و روایات، مسئله مرگ را تبیین کند.
همچنین باید از مقایسه مستقیم بین بازماندگانِ متوفی و داغدیدگان اهل
بیت علیهم السلام پرهیز شود؛ چرا که اصلاً این سنخ شأنیت بین ما و ایشان
علیهم السلام وجود ندارد. البته با اشارات کلّی اگر این مقایسه انجام شود،
اشکال ندارد؛ مثلاً بگوید: وقتی به بعضی افراد مصیبتی می رسد، چنین و چنان
می شوند و یا چنین و چنان حالتی پیدا می کنند؛ در حالی که اهل بیت علیهم
السلام این گونه نیستند و… .
نحوه دعای ختم مجلس
چون قصد ما این است که از لحظه به لحظه این مجالس نهایت استفاده برده
شود؛ لذا می توانیم در پایان مجلس نیز از دعاهایی که بارِ تبلیغی دارند،
استفاده کنیم. البته باید توجه داشته باشیم که نباید دعای ختم مجلس خیلی
طولانی شود و در حدّ یک دقیقه و یا یک و نیم دقیقه کافی است.
به تناسب موضوعِ سخنرانی می توان دعاهایی را انتخاب کرد؛ مثلاً اگر در
مورد قرآن صحبت شده، چنین دعا کنیم: خدایا! زندگی ما را بر محور تعالیم
قرآن قرار بده! یا: ما را با قرآن محشور بفرما! و یا ما را با قرآن مأنوس
بفرما! و… .
با کودک چگونه از مرگ صحبت کنیم؟
مقدمه
توضیح مرگ به کودکان یکى از سختترین کارها براى اولیاست،
بخصوص هنگامى که خود آنها با غم مرگ عزیزى دست به گریبان هستند. اما مرگ
یک بخش غیر قابل انکار از زندگى است و چه بخواهیم و چه نخواهیم، از خیلى
خردسالى ، کودکان نسبت به آن کنجکاو مىشوند و به فهمیدن و پرسیدن درباره
روشهایى که احساس غم مربوط به آن را بطور طبیعى نشان بدهد، علاقهمند
هستند، روشهایى که بزرگترها عزادارى مىنامند.
چگونگى نگاه کودکان به مقوله مرگ
شاید باعث تعجب باشد که بدانید حتى کودکان ۲ ساله از مرگ
آگاه هستند. کودکان در قصههایشان یا برنامههاى تلویزیون از مرگ مىشنوند،
یا در اطراف خود حیوانات خانگى یا خیابانى مرده را مىبینند. علیرغم این
موارد ، هیچ کدام از کودکان مفهوم مرگ را نمىدانند. آنها نمىتوانند مفهوم
همیشگى بودن مرگ را درک کنند و در عوض ، آن را به عنوان یک اتفاق موقت و
قابل برگشت در نظر مىگیرند.
آنها تصور مىکنند که اجساد هنوز مىخورند و مىخوابند و کارهاى همیشگى
خود را انجام مىدهند، فقط با این فرق که این کارها را یا در آسمانها و یا
در زیر خاک انجام مىدهند. حتى وقتى یکى از اولیا یا خواهران و برادران
کودک درگذشته است، او نمىتواند این اتفاق را براى آنها در نظر بگیرد.
واکنش کودکان نسبت به مرگ
کودکان به روشهاى مختلف نسبت به مرگ واکنش نشان مىدهند:
اصلا تعجب نکنید اگر کودک ۲ سالهاى در آموزش مهارت توالت رفتن پسرفت کند،
یا کودک ۵ سالهاى نخواهد به مهد کودک همیشگىاش برود، چرا که کودک در جست
و جوى علت پریشانى و غمگینى بزرگترها است و مىخواهد بداند چرا برنامه
روزمرهاش تغییر کرده است. او با خودش فکر مىکند چرا به ناگهان جهان
اطرافش این همه نگران کننده شده است. از سوى دیگر ، ممکن است کودکى هم باشد
که اصلا واکنشى به مرگ نشان ندهد، یا گاه گاهى در بین شادى و خوشحالىهاى
کودکانهاش به یاد آن بیفتد که این هم کاملا طبیعى است و دلیل سنگدلى کودک
نیست!
اصولا کودکان این مفهوم را کمکم و به آهستگى درک مىکنند و نباید
انتظار داشت که همه موضوع را در یک لحظه یا یک روز بفهمند و حتى بسیارى از
آنها تا وقتى که کاملا احساس امنیت نکنند، به احساس غم خود اجازه ظهور
نمىدهند، یعنى فرایندى که ممکن است ماهها تا سالها به طول بینجامد، بخصوص
اگر مرگ عزیزى را شاهد بوده باشند. بعضى از کودکان رفتارهایى انجام مىدهند
که به نظر عجیب مىرسد. مثل بازیهاى تشییع جنازه یا اداى مردن کسى را
درآوردن. این هم امرى طبیعى است، حتى اگر به نظر بزرگترها غیر معقول باشد.
بنابراین ، این روش ابراز احساسات در مورد مرگ را نباید از کودک گرفت.
احساسات خود را در مورد مرگ توضیح بدهید.
سوگوارى یک قسمت بسیار مهم براى التیام غم مرگ عزیزان است
و این هم در مورد بزرگسالان و هم در مورد خردسالان صادق است. کودک را
نباید با سوگوارى شدید ، وحشتزده کرد، ولى از طرفى هم نباید مسأله را
بىاهمیت جلوه داد. به کودک باید توضیح داد که بزرگترها هم نیاز به گریه
کردن دارند و اینکه ما به خاطر از دست دادن کسى ناراحت هستیم. در غیر این
صورت ، کودک کنجکاوانه تغییرات خلقى شما را درک مىکند و بخصوص وقتى حس کند
مسألهاى وجود دارد، ولى شما سعى در مخفى کردن آن دارید، نگرانتر مىشود.
پاسخ دادن به سوالات کودکان
به سؤالات کودک پاسخ دهید. کنجکاوى کودکان درباره مرگ یک
امر عادى است و نباید از سؤالات آنها فرار کرد، بلکه بهتر است از فرصت پیش
آمده استفاده کرده و به کودک کمک کنیم تا بتواند با مسأله از دست دادن
دیگران روبرو بشود. جوابهاى آسان و کوتاه عرضه کنید. کودکان قدرت درک
اطلاعات پیچیده و سنگین را ندارند. بنابراین سعى کنید براى توضیح مرگ وارد
جزئیات و بحثهاى پیچیده آن نشوید. آنچه براى کودکان بخصوص زیر ۵ سال درک
بهترى دارد، توضیح مرگ به عنوان توقف تمام کارهاى جسمانى است.
مثلا به او گفته شود مردن این گربه یعنى اینکه او دیگر راه نمىرود یا
غذا نمىخورد و چیزى را نمىبیند و هیچ دردى را احساس نمىکند و جسم آن
دیگر کار نمىکند. کودکان نیاز دارند در مورد خودشان اطلاعاتى داشته باشند.
ممکن است بپرسند که «من کى مىمیرم؟» که در جواب بهتر
است گفته شود: «هیچ کس نمىداند که کى کسى مىمیرد، ولى بیشتر ما زمان خیلى
خیلى زیادى زندگى مىکنیم. من مطمئنم که تو تا وقتى که خیلى پیر بشوى،
زندگى مىکنى.» یا ممکن است کودک بپرسد: «مامان ، تو کى مىمیرى؟» این سؤال
معمولا براى اولیا خیلى تکاندهنده است.
عملا منظور کودک از این نوع سؤال این است که آیا تو از من مراقبت مىکنى
و یا چه کسى بعد از این از من مراقبت مىکند، بنابراین بهتر است به کودک
گفته شود «مامان قوى و سالم است و خیلى خیلى وقت زیادى ، پیش تو خواهد
ماند.» حتى به اولیا توصیه مىشود به کودکان زیر ۵ سال بگویند: «مامان
نمىمیرد»، «بابا نمىمیرد». بنابراین اگر اینگونه جواب بدهیم که «فرزند
عزیزم همه ما یک روزى مىمیریم» براى کودک مانند این است که بگوییم ما همین
امروز مىمیریم.
از عبارتهایى که به یک امر خوب اشاره مىکند، پرهیزکنید.
عبارتهاى معمول بزرگترها درمورد مرگ مثل «در آرامش
استراحت کردن» یا «خواب ابدى» یا «رفتن به یک جاى دور» براى خردسالان بسیار
گیجکننده است. پس نگویید که «پدربزرگ خوابیده است» یا «به یک جاى دور
رفته است». کودک ممکن است با این توضیحات از رفتن به تختخواب نگران بشود و
فکر کند که او هم ممکن است بخوابد و دیگر برنگردد، یا اگر شما به خرید و
کار بروید، فکر کند که شما هم برنمىگردید.
مرگ را هرچه قابل لمستر براى او توضیح بدهید مثلا بگویید: «پدربزرگ
خیلى خیلى پیر شده بود و بدنش قادر به کارکردن نبود.» اگر پدربزرگ قبل از
مرگ مریض بوده، اطمینان حاصل کنید که کودک بفهمد مریض شدن مثل سرماخوردن
معنى مردن نمىدهد. به او توضیح بدهید که این مریضىها نمىتواند کسى را
بکشد.
در مورد کاربرد واژههاى خداوند و بهشت با احتیاط کامل رفتار کنید.
دقت کنید این مفاهیم را براى یک کودک ۵ ساله یا حتى
کوچکتر بکار مىبرید و هدف شما این است که او را آرام کنید. پس مراقب باشید
او را بیشتر گیج و مضطرب نکنید. براى مثال اگر بگویید «مادربزرگ الان خیلى خوشحال است، چون توى بهشت است.»
کودک فکر مىکند «چطور مادربزرگ واقعا خوشحال است اگر همه کسانى که دور و
بر من هستند، این همه ناراحتند؟!» یا مثلا بگویید که «عمو آنقدر خوب بود که
خداوند او را پیش خودش برد.» کودک فکر مىکند اگر خدا عمو را پیش خودش
برده چون خوب بوده، پس ممکن است مامان ، من یا هرکس خوب دیگرى را نیز پیش
خودش ببرد!!» یا «اگر من هم خیلى خوب باشم، مىتوانم برم پیش خداوند و
بابابزرگ را ببینم» یا اینکه «سعى کنم که بچه بدى باشم تا بتوانم بیشتر پیش
بابا و مامان بمانم!» بنابراین عبارتى بکار ببرید که او را نگرانتر
نسازد. مثلا بگویید: «ما خیلى ناراحتیم که بابابزرگ دیگر پیش ما نیست و ما
خیلى دلتنگ او مىشویم، ولى این خوب است که بدانى او الان پیش خداوند است.»
منتظر واکنشهاى مختلفى ازسوى کودک باشید.
کودکان علاوه بر احساس غم درباره مرگ ، احساس گناه یا خشم
نیز پیدا مىکنند. بخصوص اگر متوفى یک فرد نزدیک خانواده باشد. مثلا کودک
ممکن است فکر کند خواهرش به خاطر حسادتهاى او مرده است یا چون او خواهرش
را کتک مىزده و اذیت مىکرده، مرده است و از این احساس به احساس گناه شدید
برسد. گاهى ممکن است کودک نسبت به متوفى خشمگین بشود که چرا او را ترک
کرده و رفته، یا حتى نسبت به شما ، پزشکان و پرستاران احساس خشم کند.
ازسوى دیگر کودک ممکن است با بروز رفتارى کاملا بىتفاوت شما را متعجب کند. مثلا بگوید: «حالا که بابا پیش ما نیست، من راحتتر مىتوانم بازى کنم!»
از اینگونه عبارات تعجب نکنید و آنها را به حساب ناتوانى کودک از درک
مفهوم پیچیده مرگ بگذارید. کودکان نمىتوانند آنطور که بزرگترها معنى و اثر
مرگ را درک مىکنند، این موضوع را درک کنند، بنابراین چنین کودکانى سنگدل و
بىاحساس نیستند.
انتظار تکرار سوالات کودک را داشته باشید.
سوالات تکرارى در مورد مرگ و توضیح علائم غم و ناراحتى
براى کودک ممکن است مدتها به طول بینجامد. حتى با بزرگترشدن وى و رشد
مهارتهاى شناختى او ، سوالات تازهترى مطرح مىشود. نگران نباشید که
توضیحات شما ناقص بوده، چرا که سوالات تکرارى کودکان یک امر طبیعى است.
تنها کارى که باید بکنید این است که با صبر هرچه تمامتر به آنها پاسخ
دهید.
به کودک کمک کنید خاطرات خوب فرد فوت شده را به یاد بیاورد.
صحبت از شیرینى با او بودن و اجازه تعریف از گذشته دادن
به کودک خیلى آرامش مىدهد. کودکان به روشهاى قابل لمس براى سوگوارى
نیازمند هستند، بنابراین به جاى شرکت در مراسم تدفین ، کودک زیر ۵ سال
مىتواند در خانه شمع روشن کند، یا یک آواز براى فرد درگذشته بخواند، تصویر
او را بکشد یا در مراسم دیگر سوگوارى شرکت داده شود. دادن یک وسیله از فرد
فوت شده به کودک ، براى ایجاد احساس آرامش در او بسیار موثر است، مثلا
مىتوان یک گردنبند از مادربزرگ را در اتاقش گذاشت.
گاهى اوقات مادر به علت سقط جنین بیمار ، دچار سوگ مىشود. در این موارد
کودک نیز نگران مادر مىشود، حتى بدون اینکه بداند حاملگى و تولد چه معنى
مىدهد. او ممکن است احساس گناه کند و یا به سوگ از دست رفتن نقش خواهر یا
برادر بزرگتر شدن خودش بنشیند که شما از قبل به او وعده داده بودید. دراین
مواقع ، کودک احتیاج دارد مطمئن بشود اینگونه مرگ و میر خیلى نادر است،
بخصوص اگر شما قصد باردارى دیگرى دارید. به کودک باید توضیح داد «بچه فوت
شده به اندازه کافى بزرگ نشده بود که بتواند به دنیا بیاید و بیرون شکم
مامان زندگى کند». به کودک خود اجازه بدهید با کشیدن یک نقاشى یا درست کردن
یک کاردستى در این باره سوگوارى خود را نشان بدهد.
وقتی با مساله مرگ روبه رو میشوید
- در شرایط دشوارى که خود شما از یک غم بزرگ در رنج هستید، انتظار رفتار
کامل و بدون اشکال ازخود نداشته باشید. در این مواقع ، ممکن است شما جلوى
کودک گریه کنید، یا جواب سوالات او را در وهله اول نداشته باشید، که اینها
همه طبیعى است. بنابراین از دوستان و اقوام کمک بخواهید و به یاد داشته
باشید هرچه شما به خودتان بیشتر کمک کنید تا با مسأله سوگ کنار بیایید، به
کودکتان نیز بیشتر مىتوانید یارى برسانید. - در مواقعى که از تلویزیون یک حادثه را مشاهده مىکنید، کودک شما اضطراب و نگرانى شما را درک مىکند. بنابراین به او بگویید: «
از اینکه مردم ناراحت شدهاند و با سختى روبه رو هستند، من هم ناراحت
هستم. ولى در کنار تو ، کودکم ، خواهم بود و از تو مراقبت خواهم کرد.» - سعى کنید که کودک هرچه زودتر به زندگى همیشگى و روزمرهاش برگردد،
فعالیتها و برنامههاى همیشگى به کودک کمک میکند که زودتر احساس امنیت و
آرامش کند.