آزار دادن شوهر با تفنگ بدن
طعنه زدن، سرزنش کردن، دشنام دادن، زخم زدن و…
معانی مختلف زخم زبان زدن است که در لغت نامه دهخدا بیان شده، اما این واژه
در زبان عامیانه مصداق دیگری از قبیل سرکوفت های مادر شوهر و مادر زن و
موارد بسیار دیگری که در روابط عامیانه به کار می رود، نیز دارد.
اما زخم زبان
شاید در مراحل دیگر زندگی تاثیرش زود از بین برود اما بر روابط خانوادگی
تاثیر بسیار زیادی دارد. کنترل نکردن زبان پیامدهای بسیار مخربی در زندگی
دارد که در پاره ای موارد، جبران آنها امکان پذیر نخواهد بود. اگر سری به
خانه ها بزنید، با اندکی دقت و تامل در می یابید که ریشه بسیاری از ناراحتی
ها و خصومت ها که اساس و بنیان خانواده را به مخاطره انداخته است و از
زندگی، جهنمی ساخته که آتش آن دامنگیر افراد خانواده شده است، همان کنترل
نکردن زبان است.
آنچه زخم زبان کند با شوهر…
دکتر
مرضیه مشتاقی، روان شناس و مشاور خانواده درباره تاثیر زخم زبان در افراد
می گوید: زخم زبان، نیش و کنایه به طور مستقیم روان فرد را تحت تاثیر قرار
می دهد؛ حرف زدن با نیش و کنایه، به اندازه زمانی که فردی بدون اجازه از
کیف دیگری چیزی برمی دارد غیراخلاقی است، چون وقتی کسی به دیگری نیش و
کنایه می زند مانند این است که دست خود را وارد سینه طرف مقابل کرده و با
مشت تکه ای از دل او را برمی دارد. مشتاقی می افزاید: بدترین شکل این است
که تکرار نیش و کنایه زدن در فرد به صورت عادت درآید و باعث دور شدن
اطرافیان ازجمله خانواده، دوست و مهم تر از همه، همسر از فرد کنایه زننده
شود.
بیشتر این افراد نمی دانند با این عمل
چقدر شخصیت خودشان را پایین می آورند و اگر این طرز صحبت بین همسران باشد
می تواند آسیب های جبران ناپذیری را به زندگی مشترک وارد کند
معمولا
این افراد دافعه زیادی ایجاد می کنند، دوستان و آشنایان و حتی اعضای
خانواده زیاد دلخوش نیستند که با آنها صحبت کنند زیرا این افراد قادر
نیستند احترام و حریم طرف مقابل را به خوبی حفظ کنند.
اما مهم تر از همه تخریب روابط
به وسیله نیش و کنایه در بین همسران است؛ وقتی زن و مرد از هم رنجش پیدا
می کنند و درصدد رفع آن برنمی آیند، ناراحتی ها و دلخوری ها روی هم انباشته
شده و رابطه شان سرد می شود.وقتی یکی از دیگری می رنجد، بی منطق، بی انصاف
و پرخاشگر می شود، حال حدس بزنید قضاوت چنین آدمی نسبت به همسرش چگونه
خواهد بود.
دکتر فردوسی نیز در این باره می گوید: بیشتر این افراد نمی
دانند با این عمل چقدر شخصیت خودشان را پایین می آورند و اگر این طرز صحبت
بین همسران باشد می تواند آسیب های جبران ناپذیری را به زندگی مشترک وارد
کند. دوری از طعنه و کنایه، حرف های نیش دار، لاف زدن یا ابراز نوعی تحکم
می تواند ما را در مسیری قرار دهد تا در هر جمع و گروهی، نقل محفل شویم و
خود را نسبت به مکنونات قلبی و افکار و عقاید شخصی دیگران، صمیمی و مشتاق
نشان دهیم و در حریم آنان، شریک و سهیم شویم.
زن ها بیشتر از مردان اهل نیش و کنایه هستند
گاه
علت مشکلاتی که بین زن و مرد به وجود می آید این است که تصورات آنها از
کلمات مشابهی که استفاده می کنند متفاوت است. آنها حتی از جملات واحد،
معانی متفاوتی برداشت می کنند. زنان احساسات خود را اغراق آمیز جلوه می
دهند و محدودیتی در استفاده از لغات نمی بینند، اما مردان کلمات را واقعی
پنداشته و واکنش های نامناسب نشان می دهند، دیگر این که مردان حرف های زنان
را لغت به لغت معنا می کنند.
برای زندگی بهتر به خانم ها توصیه می شود،
وقتی با همسرشان صحبت می کنند کلمات را سنجیده و حساب شده به کار ببرند و
آقایان نیز زیاد به نوع کلماتی که خانم ها استفاده می کنند، حساس نشوند و
خرده نگیرند. وقتی زن و مرد با یکدیگر صحبت می کنند یا از هم سوال می
پرسند، منتظر جواب معقول هستند. پاسخ هایی که شما می دهید، می تواند ارتباط
را شفاف تر و نزدیک تر کند یا ارتباط را تیره و قطع نماید، پاسخ دهنده با
جوابی که می دهد شخصیت درونی خود را نمایان می سازد. جواب های تند و سریع و
بدون تفکر موجب رنجش شنونده می شود و این گونه جواب ها خامی و عجول بودن
پاسخ دهنده را می رساند.
آزار زبانی؛ راه حلی برای انتقام از دنیا
آزار
و اذیت کلامی همسر شما در خیلی از مواقع بی دلیل است.معمولا شما را به این
فکر فرو می برد که چه کار اشتباهی انجام داده اید که باید این کلمات را
بشنوید. حتی گاهی ممکن است دل تان به حال همسرتان بسوزد و فکر کنید به
خاطر شرایط سختی که در کودکی داشته، چنین رفتاری با شما دارد. فراموش نکنید
که آزارگری کلامی و حمله به شما از نظر او انتقام گرفتن
از دنیای است که شما هم بخشی از آن هستید. عدم امنیت برای همسر شما در
رابطه ای که با او دارید، بسیار بزرگ تر از عشق و افکار منطقی است و درست
به همین خاطر است که او نمی تواند به راحتی، داشتن یک رابطه سالم را تصور
کند. اما چطور می توان با یک همسر تلخ زبان رفتار کرد.
نحوه مقابله با حملات کلامی همسر
معمولا
این افراد دافعه زیادی ایجاد می کنند، دوستان و آشنایان و حتی اعضای
خانواده زیاد دلخوش نیستند که با آنها صحبت کنند زیرا این افراد قادر
نیستند احترام و حریم طرف مقابل را به خوبی حفظ کنند
دست از
تغییر دادن او بردارید شما نمی توانید زنی را که به آزار کلامی متوسل می
شود، تغییر دهید. دلایلی بسیار هرچند اشتباه وجود دارد که چرا او این طور
با شما رفتار می کند. شاید او اسیر احساس ناامنی یا اختلال شخصیت خودشیفته است و در این صورت شما نمی توانید روان درمانگر او باشید.
جملات کلامی او را تکرار نکنید
این
کار به او چیزی آموزش نمی دهد و فقط در ذهنش این ایده را تقویت می کند که
شما طرف غیرمنطقی داستان هستید. به جای این کار، صبور باشید. برای او به
آرامی توضیح دهید که چقدر ناراحتید که او در مورد شما این طور فکر می کند،
اما با او موافق نیستید و به او بگویید که چقدر دوستش دارید.
حریم خود را مشخص کنید
اگر
همسرتان به شما توهین می کند یا کنایه می زند، به او بگویید که انتظار
دارید به گونه ای با شما رفتار کند که با افراد مهم زندگی اش برخورد می
کند. به او بگویید دل تان می خواهد شما را تحسین کند و به ارزش های تان
احترام بگذارد. اگر به کارش ادامه داد به او بگویید که اگر این برخورد را
قطع نکند، شما به بحث خاتمه می دهید. اگر همچنان بحث ادامه پیدا کرد، به
آرامی از اتاق خارج شوید و به او بگویید که او را تنها می گذارید تا درباره
رفتارش فکر کند.
رابطه را قطع نکنید
نگذارید همسر تلخ
زبان رابطه شما را با دیگران قطع کند امکان دارد که همسرتان بخواهد شما را
از جمع خانواده و دوستان تان جدا کند. بسیار مهم است که شما ارتباط خود را
با کسانی که دوست تان دارند و به شما احترام می گذارند، حفظ کنید.
به مشاور مراجعه کنید
به
یک روان شناس حرفه ای مراجعه کنید. اگر در رابطه تان با همسر خود، تمام
تلاش تان را انجام داده اید ولی رفتار همسرتان تغییر نکرده است، مراجعه به
یک روان شناس که تخصص او زوج درمانی است، پیشنهاد خوبی برای شما خواهدبود.
کدام رازهایمان را به همسرمان نگوییم؟
سالها بود
که برای ما از مزیت تنهایی درد کشیدن میگفتند و از اینکه عاشق واقعی،
نمیگذارد آب توی دل عشقش تکان بخورد. در کنار همه این توصیهها، از لزوم
رو کردن همه اسرار مگو در مقابل شریک زندگی هم کم نمیگفتند و در گوشمان
میخواندند که جز دردها و آشوبهایی که در دلمان است، باید همه چیز را با
کسی که کنارمان روزهایش را شب میکند در میان بگذاریم.
نگاهی به زندگی خودتان بیندازید! میان شما و همسرتان چه حرفهای
نگفتهای هست؟ شما هم همیشه با ترس از اینکه این نقطههای پنهان زندگیتان
آشکار شوند و به عشقی که میان شماست آسیب بزنند روزهایتان را شب میکنید؟
ما به شما میگوییم که نگفتن چه رازهایی میتواند به رابطه شما آسیب بزند و
چه حرفهایی را میتوانید بدون عذاب وجدان برای همیشه در دلتان حبس کنید.
توی بدهی دست و پا میزنم
از قدیم شنیدهاید که مرد واقعی مشکلاتش را پشت در خانه میگذارد و با
لبخند وارد خانهاش میشود؟ اگر زیر بار بدهی و قرض کمرتان خم شده، به فکر
رفتن در قالب چنین مردی نیفتید و موضوع را پیش از آنکه کار بالا بگیرد با
همسرتان در میان بگذارید. او نهتنها شریک قلب، بلکه شریک جیب شما هم هست و
اگر جیبتان پرپول یا خالی از پول شود، این اتفاق در زندگی او هم تاثیری
غیرقابل انکار میگذارد. نمیگوییم همسرتان را نسبت به آینده اقتصادیتان
بیاعتماد کنید، کافی است برایش توضیح دهید که مشکل چرا و چطور ایجاد شده
است و اگر برای حل مشکل نیاز به همکاری او دارید، با دقت برایش توضیح دهید
که چه کمکی از او میخواهید و قدمی که برای حل شدن این مشکل برمیدارد، چه
تاثیری در آینده اقتصادی خانوادهتان میگذارد.
سالها پیش عاشق شدم
اگر سابقه یک عشق
بیسرانجام در کارنامه عاطفیتان است، دلیلی ندارد همسرتان را از آن احساس
قدیمی با خبر کنید. آیا کسی که به او دل بسته بودید امروز در زندگی شما
نقشی دارد؟ آیا گفتن این راز
تغییری در زندگی مشترک شما ایجاد میکند؟ اگر پاسختان به این سوالها
منفی است و با گفتن چنین رازی تنها میخواهید برای همسرتان درددل کنید،
کارشناسان هافینگتون پست به شما توصیه میکنند، سراغ راه دیگری برای
نزدیکتر شدن به همسرتان بروید. گفتن چنین موضوعی، جز ایجاد یک اشتغال
آزاردهنده و البته بیجهت ذهنی برای همسرتان پیامدی ندارد. با بیان چنین
موضوعی میخواهید حسادتش را قلقلک دهید و بیشتر مورد توجهش قرار بگیرید؟
مراقب باشید که این شیوه تلاش کردن برای جلب محبت او به حبس شدنتان در
قفسی از بیاعتمادی ختم نشود.
اخراج شدهام
شاید جزئیات آنچه در محل کار شما میگذرد، به همسرتان ارتباطی نداشته
باشد، اینکه امروز در محل کارتان رئیس با شما بد صحبت کرده چندان ربطی در
زندگی مشترک شما ندارد و دانستن آن در زندگی او تغییری ایجاد نمیکند، اما
اتفاق مهمی مثل از دست دادن شغل که با از دست دادن درآمد و تغییر در موقعیت
اجتماعی هم همراه میشود، نباید از چشم همسر
شما پنهان بماند. میترسید نگران آینده شود و استرس به جانش بیفتد؟ اشکالی
ندارد! او هم در روزهای خوب و هم در روزهای سخت، شریک زندگی شماست؛ پس این
نگرانی و اضطراب را تنهایی به دوش نکشید و با گفتن واقعیت به او، برای
هموار کردن شرایط در کنار هم تلاش کنید و برای شرایط استرسزایی که ایجاد
شده راه حل پیدا کنید.
از خانوادهاش بیزارم
هیچ حس مثبتی نسبت به خانواده شریک زندگیتان ندارید و از بودن در
کنارشان لذتی نمیبرید؟ فکر میکنید غر و لند کردن در زمانی که به دیدنشان
میروید و ابراز نارضایتی از وقت گذراندن با آنها، یعنی در میان گذاشتن
سلیقهتان با همسرتان و نزدیکتر شدن به او؟ اشتباه میکنید! خانواده شما و
شریک زندگیتان باید از خطوط قرمزی باشند که در زندگی مشترک نباید رویشان
پا بگذارید. دوستشان ندارید؟ اشکالی ندارد! لزومی ندارد که شما عاشق
خانواده همسرتان باشید؛ اما «باید» به آنها احترام بگذارید و به همسرتان هم
نشان دهید که چنین خط قرمزی را به رسمیت میشناسید.
جواب آزمایشهایم مشکوک است
شاید نداشته باشد که مشکلات را با همسرتان در میان بگذارید و شاید
بتوانید برخی حرفهای دلتان را بهعنوان محدوده شخصی که جز شما کسی از آن
باخبر نیست حفظ کنید؛ اما حرفهایی که در مورد سلامتتان وجود دارد، در
گروه این رازها قرار نمیگیرند. شریک زندگی شما باید بداند که جسمتان در
چه وضعیتی قرار دارد. اگر دکترها حرف خوبی در مورد سلامت شما نمیزنند،
باید همه آنچه شنیدهاید را با او در میان بگذارید. حاصلش چیست؟ او یا
میتواند به شما کمک یا اینکه لااقل میتواند خودش را برای روزهای سختی که
باید در کنار شما آنها را بگذراند آماده کند.
دیگر عاشقش نیستم
اگر احساستان در مورد شریک زندگیتان فرق کرده یا اینکه احساس میکنید
در رابطه میان شما یک جای کار میلنگد، باید موضوع را با او در میان
بگذارید. به همسرتان بگویید چه احساسی دارید و دلایلی که تصور میکنید چنین
تغییراتی در احساس شما ایجاد کردهاند را هم با او در میان بگذارید.
حرفهایش را بیطرفانه و با آرامش بشنوید و ایدهآلتان از یک زندگی خوب را
برایش شرح دهید. اگر احساس کردید مکالمه دونفره شما به جای خوبی نمیرسد،
از یک مشاور خانواده برای پیدا کردن الگوی خوب و البته شدنی برای ساختن
زندگی موفق کمک بگیرید و اجازه ندهید سکوتتان رسیدن به چنین ایدهآلی را
هر روز سختتر کند.
سرد شدهام
از رابطه زناشوییتان
لذتی نمیبرید و هر بار بهخاطر همسرتان این رابطه را تحمل میکنید؟ سرد
شدن شما نباید مثل یک راز بماند و از همسرتان پنهان شود. اگر نمیخواهید
این بیمیلی در رابطه شما ماندگار شود و به آن آسیب بزند، موضوع را با
همسرتان در میان بگذارید. اگر دلیل این سردی برای خودتان روشن است، آن را
با همسرتان مطرح کنید و برای برطرف شدن دلیل مورد نظر تلاش کنید. اما اگر
خودتان هم نمیدانید چطور کارتان به اینجا کشیده، با همسرتان سراغ یک متخصص
سکسولوژیست بروید و ریشههای این سردی را در کنار هم بررسی کنید.
یک جای کار خانوادهام میلنگد
اگر در خانواده شما مشکلی است که دانستن یا ندانستن آن تغییری در زندگی
همسرتان ایجاد نمیکند، دلیلی برای در میان گذاشتن آن راز با همسرتان وجود
ندارد. حتما حواستان باشد که تاثیر آن را درست بررسی کنید. شاید فقط از
نظر شما موضوع اهمیتی نداشته باشد بنابراین تلاش کنید از زاویه دید او هم
به موضوع نگاه کنید. هرگز در مقابل شریک زندگیتان، وجهه خانواده خود را
خراب نکنید و اگر گفتن یا نگفتن موضوع، تاثیری در رابطه شما و همسرتان
نمیگذارد، آن راز را در دل خود نگه دارید.
میخواهم مادر/پدر شوم
نهتنها از همان لحظهای که احساس میکنید به مادر یا پدر شدن میل دارید، بلکه از روزهای پیش از ازدواجتان
باید در این مورد با شریک زندگی خود صحبت کنید. چنین میلی، چیزی نیست که
بخواهید آن را زیر شرم یا همرنگ شدن با کسی که در کنارتان زندگی میکند
پنهان کنید و در آینده او را بهخاطر نارضایتی پنهانی که به جانتان افتاده
قربانی کنید. او باید بداند در دل شما چه میگذرد و برای اینکه قدمی برای
رسیدن به خواسته شما بردارد یا عواقب محروم ماندن شما از آن خواسته را
بپذیرد، آماده شود.
اگر میخواهید رازتان را بگویید
تا اینجای مطلب برایتان توضیح دادیم که چه رازهایی را بهتر است برای
همیشه در دلتان نگه دارید و حق شریک زندگی شماست که از چه موضوعاتی باخبر
شود، اما گفتن رازها هم آداب خودش را دارد که در این چند سطر با آنها آشنا
میشوید.
سر میز مذاکره بنشینید
در یک محیط آرام و خاص قرار بگذارید. یک گوشه دنج در یک پارک یا صندلی
خاصی در کافهای خلوت میتواند برای این گفتوگو مناسب باشد. با همسرتان در
محلی آرام بنشینید و با آرامش و انتخاب جملاتی شفاف که اجازه ایجاد
سوءتفاهم را نمیدهند، ماجرا را برایش شرح دهید.
بشنوید
شما میخواهید راز مهمی را بگویید، اما دلیلی ندارد که تنها گوینده این
جلسه شما باشید. شاید همسرتان با شنیدن حرفهای شما نگران، مضطرب یا بدبین
شود. این واکنشهای منفی میتواند طبیعی باشد اما نباید اجازه دهید که
واکنشهای شتابزده شما آنها را تشدید کند. به او بگویید که حق دارد دچار
احساسات منفی شود و حاضرید برای کنترل شرایط هر قدمی بردارید.
کمک بگیرید
هیچ وقت دنبال حل مساله به تنهایی نباشید. اگر همسرتان توان کمک کردن به
شما را دارد، دستتان را به سمتش دراز کنید اما اگر احساس میکنید کمکی از
او ساخته نیست، روی حمایت روانیاش حساب کنید و بهعنوان همراهی خوب در
کنارتان از او کمک بگیرید.
اشتباهات را نبش قبر نکنید
مدتها پیش اشتباهی کردهاید و پروندهاش در زندگیتان بسته شده؟
اشتباهی که همسرتان را از آن بیخبر گذاشتهاید و امروز دیگر در زندگی شما
یا او تاثیری ندارد؟ اگر از محل کارتان اخراج شده بودید اما به همسرتان
گفته بودید که استعفا دادهاید، اگر دچار مشکلات مالی شده بودید اما مشکلات
را برطرف کردهاید و. . . دلیلی ندارد که امروز این موضوعات را با همسرتان
در میان بگذارید. درصورتیکه پرونده اتفاقاتی که رویشان به اشتباه سرپوش
گذاشته بودید بسته شده، با نبش قبر کردنشان مشکلاتتان را چند برابر نکنید
و همسرتان را بهخاطر اتفاقاتی که امروز دیگر در زندگیتان دخالت ندارند،
نسبت به خود بیاعتماد نکنید.