۵ منبع استرس در رابطه زناشویی
برای اینکه یک رابطه با تنش و درگیری محدود داشته باشید و بتوانید
استرسهای یک رابطه را حل کنید باید بفهمید چه چیزهایی منبع استرس و نگرانی
افراد است. همین که بدانید به طور معمول چه چیزهایی باعث نگرانی است و
چطور باید این نگرانیها را کم کنید در مقابله با استرسی که اغلب باعث تنش
در رابطه میشود برایتان مفید است.
نگرانیهای دائمی
به
طور معمول چیزهایی وجود دارد که باعث نگرانی و اضطراب میشود اما چیزهایی
که معمولا شما را نگران میکند با چیزهایی که عامل اضطراب دیگری است فرق
دارد. شما ممکن است همیشه برای قرارهای روزانهتان اضطراب داشته باشید و
شریک زندگیتان معمولا برای آینده نگران است. اضطراب شما ممکن است برای
چیزهای روزمره باشد مثل اینکه آیا چراغ را خاموش کردهاید؟ برای مهمانی چه
بپوشید؟ آیا وقت میکنید به همه کارهایتان برسید یا نه. این استرسها ممکن
است برای کسی که با او زندگی میکنید سطحی باشد چون او نگران آینده است و
مثلا نگران آینده تحصیلی فرزند است یا گرفتن وام خانه در ده سال آینده. این
تفاوت شما است اما کسی نمیتواند بگوید نگرانیهای دائمی کدام یک از شما
اهمیت بیشتری دارد و جدیتر است. هر دوی شما حق دارید دغدغههای خودتان را
داشته باشید. راه حل این نوع نگرانیها ساده است؛ با در نظر گرفتن احساس
دیگری به هم اطمینان بدهید که میتوانید این نگرانیها را رفع کنید.
پیدا کردن مقصر
یکی
از شما ممکن است جزیی نگر باشد و دیگری خیلی کاری به جزئیات نداشته باشد.
یکی ممکن است دائما نیاز به تائید داشته باشد و دیگری ترجیح بدهد که فقط
کارها درست پیش برود. هر کدام از این موارد میتواند فرصتی برای بهانهجویی
برای دیگری فراهم کند. شما میتوانید دائم بهم ایراد بگیرید که چرا چیزی
که میخواستید مهیا نیست و این میتواند برای طرف مقابل شما نگرانی ایجاد
کند. شما برایتان مهم است که همه چیز به خوبی پیش برود و هیچ نقصی در کار
نباشد اما همسرتان اینطور نیست. اگر شما در وضعیتی که همه چیز مطابق
میلتان پیش نرفته همسرتان را مقصر بدانید او به مرور زمان این مساله را
موضوعی برای اضطراب و نگرانی خواهد دانست. غر نزنید و دنبال مقصر نگردید به
جای آن میتوانید حرفتان را بزنید اینکه چه میخواستید و چرا از وضعیت
راضی نیستید.
بازی دادن
شاید
شریک زندگی شما مثل خودتان صریح و ساده نباشد. او ممکن است شخصیت
پیچیدهای داشته باشد و این ممکن است باعث نگرانی و استرس باشد. شما ترجیح
میدهید حرفتان را بی پرده بزنید اما او اینطور نیست. ممکن است سکوت کند،
دلخوری یا رضایتش را نشان ندهد و این عذابتان میدهد چون شما دقیقا
نمیدانید در ذهن او چه میگذرد. خندهها و گریههای او برایتان مشخص نیست و
هیچ وقت متوجه نمیشوید او چه میخواهد و چه میگوید. شما حق دارید که در
این موقعیتها دچار اضطراب شوید. همسرتان باید بفهمد که این رفتار
آزاردهنده است. حرف بزنید و بگویید که این نوع رفتار چقدر نگرانتان میکند و
برایتان سخت است که حرفها و رفتارهایش را تفسیر کنید چون میترسید که
برداشتتان اشتباه باشد. او باید این بازی را تمام کند چون این ترسناک و
نگران کننده است
.
انتقاد به ظاهر
اگر
پذیرفتهاید که با آدمی زندگی کنید لابد ظاهر او را هم پذیرفتهاید. اینکه
از بدن هم ایراد بگیرید و آن را مایه خنده یا خجالت بدانید و یا دائما به
نوع پوشش هم ایراد بگیرید فقط باعث میشوید که طرف مقابل دچار نگرانی و
اضطراب شود. خندیدن به اندام و یا اصرار برای چاق شدن یا لاغری میتواند
اعتماد به نفس طرف مقابل را نابود کند یا او را دچار اضطراب کند؛ او به این
فکر خواهد کرد که مقبول نیست و شما همیشه او را با بدن یا لباسش ارزیابی
میکنید. شاید او تلاش کند که رضایت شما را جلب کند اما حتی با این کار هم
او همیشه نگران است. شاید هرگز به زبان نیاورد که چنین ترسی دارد اما این
اصلا به معنای آن نیست که با این مساله کنار آمده است. بپذیرید که با چه
آدمی و با چه ظاهری زندگی میکنید. سعی نکنید او را تغییر بدهید، تحسین
کنید و مراقب باشید که چه میگویید. به بار احساسی و عاطفی حرفی که میزنید
فکر کنید و باور کنید تحقیر اندام دیگری یک رفتار جنسیت زده و خشونتآمیز
است.
واکنشهای تند
واکنشهای
تند عاطفی و تغییرات خلقی میتواند باعث استرس و نگرانی طرف مقابل شود.
اگر ناگهان از کوره در میروید و تندی میکنید و یا ناگهان دچار غلیان
احساسات میشوید و دچار شور و هیجان عاطفی میشوید باید بیشتر مراقب تاثیر
این نوع واکنشها باشید. کسی که با او زندگی میکنید باید بفهمد که با چه
آدمی طرف است. اینکه یکهو خشمگین میشویدو یا یک دفعه اظهار عشقهای شدید
میکنید و یا دائما از «هرگز» یا «همیشه» در گفتارتان استفاده میکنید اصلا
خوشایند نیست و هر آدمی در برابر شما میتواند دچار نگرانی و اضطراب شود.
سعی کنید شخصیت ثابت و وضعیت روحی مشخصی داشته باشید، اجازه بدهید دیگران
در کنار شما احساس امنیت کنند.
چهار سال انتظار پیش از جدایی
این
فقط شما نیستید که با علم به این مساله که باید هر چه زودتر از یک رابطه
پر تنش یا خشونتآمیز خارج شوید همچنان به زندگی مشترکتان ادامه میدهید.
این تقریبا وضعیت بسیاری از افراد در روابط پر مشکل است. به طور متوسط
افراد چهار سال در یک رابطه بیمار صبر میکنند. دلایل این صبر و تحمل
متفاوت است. برخی از تنهایی میترسند و شجاعت ترک رابطه را ندارند و عدهای
هم امید به حل مشکلات دارند. خیلی از روابط به همین ترتیب ادامه هم پیدا
میکند. فقط یک نفر از چهار نفری که در یک رابطه پر خطر بیمار قرار دارند
شجاعت ترک آن را دارند. ترس از جدایی، وجود یک فرزند، ترحم به دیگری و
نگرانیهای عرفی و ترس از انزوای اجتماعی مهمترین دلایل ادامه رابطه است.
این
در حالی است که در یک پژوهش درباره روابط خشونتآمیز مشخص شده است که
افراد میدانند که ادامه ارتباط در موقعیت خشونتآمیز یا پر مشکل اشتباه
است. آنها به خوبی آگاه هستند که این رابطه فاقد هیچ نوع اتباط عاطفی و
عاشقانه است.
ترک رابطه و جدایی هرگز آسان نیست اما در شرایطی که
میدانید هیچ امیدی برای بهبود آن نیست جدایی بهترین کاری است که میتوانید
برای خودتان و حتی دیگران انجام بدهید. اگر رابطه سالمی ندارید، تحت خشونت
و آزار طرف مقابل قرار دارید و نمیتوانید تنشهایتان را تمام کنید از این
رابطه خارج شوید احتمال اینکه در آینده رابطه بهتری را تجربه کنید بسیار
بیشتر از ادامه رابطهای است که در آن بارها و بارها برای بهبود تلاش
کردهاید اما هر بار شکست خوردهاید.
همه مصائب خانواده یک معتاد
خانوادههای معتادان همواره با احساس شرم و گناه زندگی میکنند و اغلب تلاش
میکنند تا با هر وسیله ممکن، عضو معتاد خانواده خود را از مصرف مواد مخدر
باز دارند.
خانوادههای معتادان اغلب با
نگرانی و ترس از اینکه چه بر سر خانواده یا عزیز معتادشان خواهد آمد،
زندگی میکنند و به دلیل همین نگرانیهاست که زندگی اعضای خانواده به تدریج
از هم گسیخته شده و بیسر و سامان میشود.
دوستان معتاد
اعضای خانواده بهشدت از این مسأله که عزیزشان، دوستان خوب را از خود دور
کرده و با دهها معتاد به مواد مخدر رفاقت میکند دچار ترس و وحشت میشوند.
آنها نگران این هستند که معاشرت با چنین افرادی باعث ایجاد تاثیر زیانباری
در زندگی عزیزشان شود. خانواده نگران این است که رفاقت و وقتگذرانی با
چنین اشخاصی ممکن است عواقب ناگواری برای عضو معتاد در پی داشته باشد. ممکن
است آنها اقدام به انجام کارهای خلافی بکنند و تحت پیگرد قانونی قرار
بگیرند و بهترین سالهای عمر خود را پشت میلههای زندان بگذرانند. مضافا
این نگرانی وجود دارد که تهیه و مصرف مواد مخدر با رفتارهای پرخطری نظیر
استفاده از سرنگهای مشترک همراه باشد و فرد معتاد ناقل بیماریهای مختلفی
شده و آن را به دیگر اعضای خانواده نیز منتقل کند.
امور مالی معتاد
تهیه و خرید و مصرف مواد مخدر بسیار پرهزینه است و معتادان برای تأمین این
هزینهها به انواع خلافها و حیلهگریها دست میزنند. خانوادهها همواره
در این ترس و نگرانی به سر میبرند که عضو معتاد برای تهیه مواد مصرفی خود
چگونه پول به دست میآورد. آنها دایما نگران این موضوع هستند که مبادا فرد
معتاد برای رسیدن به مواد مخدر مرتکب جرم یا فحشا شده است و همزمان خودشان
نیز مجبور میشود مال و اموال خانه را از دسترس او دور نگه داشته تا مورد
سرقت واقع نشود. زمانی که اعضای خانواده میبینند که فرد معتاد برای تأمین
هزینه مواد مخدر خود، اشیای قیمتی و حتی لوازم منزل را سرقت میکند بسیار
سردرگم و نگران میشوند.
گاهی فرد معتاد دست به سرقتی در خانه میزند که ممکن است تا مدتها کسی
متوجه آن نشود، و در بعضی مواقع بهخاطر اینکه مقصر شناخته نشود سرقت را
به گردن سایر اعضا میاندازد. در بسیاری از مواقع خانوادهها برای
بازگرداندن اموال مسروقه توسط عزیزشان مجبور میشوند که بهای گزافی را
بپردازند. ممکن است خانواده مجبور شوند پولهایی که فرد معتاد از دوستان و
آشنایانشان قرض گرفته است را بپردازند یا حتی برای رعایت مصالح خود، چکهای
بی محل او را نیز پرداخت کنند.
رفتارهای معتاد
اعضای خانواده یک معتاد، اغلب قبل از خود او متوجه شروع تغییرات رفتاری و
بی توجهی او نسبت به زندگی میشوند. آنها متوجه میشوند که فرد معتاد در
مورد وضع ظاهری و بهداشت خود بی توجه بوده و همیشه کثیف و ژولیده به نظر
میرسد. آنها از مشاهده عزیزشان در چنین شرایط نامناسبی بسیار ناراحت و
اندوهناک میشوند. آنها حوادث مختلفی که برای معتاد پیش میآید، آثار زخم و
کبودی و نابود شدن اموال شخصی او را مشاهده میکنند، درحالیکه خود او هیچ
چیز درمورد اتفاقات اطراف خود به یاد ندارد و همه حواس او متوجه مصرف مواد
مخدر است. خانوادهها میبینند که عزیزشان همه علاقه خود نسبت به
فعالیتهای زندگی را از دست داده و مایل است در تمام طول روز خود را در
اتاق محبوس کرده، بخوابد یا از موادمخدر استفاده کند. این شرایط باعث
میشود که فرد معتاد از دیگران گریزان شده و نتواند در میهمانیها و
مناسبتهای خانوادگی شرکت کند.
در چنین شرایطی مثلا همسر فرد معتاد از قضاوت دیگران در مورد رفتارهای
غیرمعمول همسرش دچار ترس و نگرانی میشود. یکی دیگر از نگرانیهای خانواده
مصرف موادمخدر در خانه است، زیرا آنها میترسند که آلوده بودن فضای خانه،
بر سلامت سایر اعضا بهخصوص کودکان و خردسالان نیز تأثیر بگذارد. اعضای
خانواده، اغلب تمام وقت و انرژی خود را صرف تلاش برای تغییر رفتار معتاد و
متوقف کردن اعتیاد او میکنند، اما تنها نتیجهای که از این کار میگیرند،
شکست، و نا امیدی است؛ چراکه فرد معتاد همواره اشتباهات خود را انکار کرده و
هیچگاه حاضر به پذیرش صحبتهای آنان نیست.
سلامت روحی معتاد
مشکلات شدید روحی و روانی بهطور مستقیم به بیماری اعتیاد ارتباط دارند و
بروز آنها اغلب موجب اضطراب و سردرگمی اعضای خانواده میشود. همانطور که
بیماری اعتیاد پیشرفت میکند، معتاد به مواد مخدر اغلب دچار نوسانات روحی
شدیدی میشود. آنها ممکن است به دلیل اختلالات روحی و روانی شدید دچار
افسردگی شده یا در مورد اقدام به خودکشی صحبت کنند. آنها ممکن است از
گوشهگیری، فراموشی آنچه برایشان اتفاق افتاده است، گرفتاری در اوهام و
خیالات، یا عدم درک درست از واقعیت رنج ببرند. همه مشکلات روحی فرد معتاد
به شدت بر اعضای خانواده و کیفیت زندگی آنها نیز تأثیر میگذارد. اغلب
خانوادهها نمیدانند که چطور باید با او رفتار کنند و واکنش فرد معتاد
نسبت به رفتارهای آنان چگونه است. آنها بخاطر مشاهده تغییرات شخصیتی شدید
در فرد معتاد، در نگرانی و ترس دایمی به سر میبرند. فرد معتاد ممکن است یک
دقیقه مطیع و سر به راه بوده و در لحظهای بعد رفتاری خشونتآمیز علیه
آنها داشته باشد. اعضای خانواده اغلب به عضو معتاد اعتماد ندارند و معمولا
در حالت اضطراب و سردرگمی زندگی میکنند.
زندگی با یک معتاد مانند زندگی با یک بمب ساعتی است. آنها هرگز نمیدانند
که این بمب چه زمانی منفجر خواهد شد و چه آسیبی به خود او یا سایر اعضای
خانواده وارد میکند. تهدید کردن اعضای خانواده به انواع صدمات و آسیبها،
از دیگر مواردی است که باعث لطمه شدید به اعضای خانواده میشود. معتادان
برای ادامه مصرف مواد خود نیاز شدیدی به پول دارند و برای تهیه کردن این
پول، خانواده خود را بهشدت تحت فشار میگذارند، در صورتی که گاهی ممکن است
پرداخت چنین مبالغی خارج از توان خانواده نیز باشد. فرد معتاد بهدلیل
فشاری که بیماری اعتیاد بر او وارد میکند و از این بابت که حاضر است به هر
قیمتی مخارج اعتیاد خود را تامین کند، ناخواسته آسیبهای فراوانی به اعضای
خانواده خود وارد میکند. تهدیدهای فرد معتاد باعث بروز ترس و وحشت در همه
اعضای خانواده میشود و گاهی حتی این نگرانیها تا به آنجا میرسند که
دیگر اعضای خانواده میترسند که در زیر یک سقف با فرد معتاد زندگی کنند یا
او را از خانه بیرون میکنند، یا خودشان ترجیح میدهند که خانه را ترک
کنند.
سلامت جسمی معتاد
اعتیاد به مواد مخدر و انواع دیگر اعتیاد ازجمله اعتیادهای رفتاری به
روشهایی بر سلامت جسمی فرد معتاد تأثیر میگذارند و نگرانی برای سلامتی
آنها در اعضای خانوادههایشان یک امر معمول و طبیعی است. عموما ناخوشیها و
عوارض جسمی، از اولین نشانههای بیماری اعتیاد است و تقریبا همه معتادان
با آن دست به گریبان هستند. در روند شکل گیری بیماری اعتیاد ابتدا جسم فرد
معتاد درگیر میشود. بنابراین اعضای خانواده معتادان در ابتدا سلامت جسمی
وی را در نظر گرفته و به شدت نگران آن میباشند. اما بنا به دلایلی ممکن
است ذهن خود را از اینکه ممکن است عزیزشان به اعتیاد مبتلا شده باشد دور
نگه دارند؛ اما پس از چندی به دلیل پیشرفت بیماری اعتیاد و بر جا گذاشتن
اثرات مخرب روی جسم فرد مبتلا، آنها انکار را کنار گذاشته و بهشدت نگران
جسم تحلیل رفته عزیز معتادشان میشوند. بهعنوان خانواده فرد معتاد متوجه
میشوند که عضو معتاد خانواده از لحاظ جسمی بیمار به نظر میرسد یا وزن
زیادی را از دست داده یا اضافه کرده است.
آنها ممکن است نگران بیماری عزیز خود یا خواهران و برادران وی باشند.
بیماریهایی مانند فشار خون بالا، ذاتالریه، مشکلات کبدی و کلیوی،
بیماریهای قابل انتقال از طریق خون و سرنگهای مشترک آلوده از جمله HIV و
هپاتیت ازجمله عواقب اعتیاد به مواد مخدر است. خانواده فرد معتاد ممکن است
همواره در نگرانی یا سردرگمی بهسر ببرند و به این فکر کنند که آیا الان
عزیزشان زنده است یا مرده. آنها همیشه در این نگرانی هستند که عزیزشان را
بر اثر زیادهروی در مصرف مواد یا در یک تصادف رانندگی از دست بدهند.
همچنین ممکن است خانواده به شدت نگران واگیردار بودن و مسری بودن عوارض
جسمی بیماری اعتیاد باشند.
اینگونه مسائل بر روند زندگی تک تک اعضای خانواده فرد معتاد اثر گذاشته و
زندگی عادی و معمولی آنها را دچار آشفتگی میکند. اینگونه نگرانیها و
دلواپسیهای دایمی و تمرکز آنها بر درمان بیماری اعتیاد عزیزشان، آنها را
از دیگر مسائل و مشکلات خانواده غافل کرده و باعث کم توجهی آنها به سایر
جنبههای زندگی میشود.
کار معتاد
استفاده از مواد مخدر به تنها اولویت در زندگی فرد معتاد تبدیل میشود و
آشفتگی و بینظمی حاصل از مصرف مواد سرانجام بهکار او لطمهزده و ممکن است
شغل خود را از دست بدهد. همانطور که برخی گفتهاند، اعتیاد به موادمخدر
خودش یک کار تماموقت است. رسیدگی به وظایف شغلی و بهطور همزمان استفاده
از مواد مخدر، روز به روز دشوارتر میشود. این امر به نوبه خود بر زندگی
سایر اعضای خانواده نیز تأثیر میگذارد. بهعنوان مثال، شوهر معتادی که
دیگر قادر به حفظ کردن شغل خود و تأمین مخارج زندگی نیست، بار زیادی را بر
دوش همسر خود تحمیل کرده و باعث میشود که او علاوه بر وظایف قبلی خود
مانند خانهداری، به ناچار مسئولیت امرارمعاش خانواده را نیز برعهده بگیرد.
در چنین شرایطی، تمام خانواده دچار ترس و ناامنی در زندگی شده و مجبور
میشوند که خودشان را با شرایط جدیدی که بهدلیل ناتوانی شوهر در نگهداری
کارش بهوجود آمده است، هماهنگ کنند.
همسر فرد معتاد در مواقعی که بهخاطر تأمین معیشت خانواده مجبور است ساعتها
از خانه دور باشد، دائما نگران وضع فرزندان خود است. چنین نگرانیهایی در
پدران و مادرانی که فرزند معتاد دارند نیز مشاهده میشود. والدین نگران
هستند که فرزندشان علاقهاش به تحصیل را از دست داده و از مدرسه اخراج شود و
بهخاطر اعتیادش به فردی بیانضباط و غیرمسئول تبدیل شود.