داستانی کوتاه ولی در عین حال زیبا درباره ی حجاب
وقتی کتابخانه اش
را نگاه می کردم غیر از رمان ها و افسانه های خارجی، چیز دیگری به چشم نمی
خورد. موقع خداحافظی یک کتاب با موضوع داستان هایی از حجاب به او دادم؛
شاید یک سوم قطر یکی از رمان هایش را هم نداشت،
با اکراه قبول کرد بعد گفت:
نمی دونم کی می
خواهی از این کارات دست برداری؛ و در عصر الان زندگی کنی ما که برای عصر
قجر نیستیم تا حجاب داشته باشیم؛ عزیزم در این زمان حجاب معنایی ندارد.
با خنده گفتم:
به قول شهید مدرس
زمانی می رسد که مساجد و تکایا و…..به عنوان منع خرافات بسته خواهد شد، اما
سیل ها از رمان ها و افسانه های خارجی به این کشور جاری خواهد گشت که
افکار غربی را در ذهن آنان پرورش می دهد و به سوی فرار از اسلام آنان را
سوق می دهد. (۱)
نگاهی به کتابی که در دستش بود انداخت و فکر کنم در ذهن، کتابخانه اش را مرور کرد.
گفتم عزیزم: حجاب داشتن مد است و این بی حجابی است که برای زمان قبل از اسلام است که به این نکته خداوند هم در قرآن اشاره کرده است.
وَ لَا تَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجَاهِلِیَّهِ الاُولَی وَ….. (۲)
و مانند روزگار جاهلیت (قدیم)زینت های خود را آشکار مکنید.
احادیث تربیتی از معصومین علیه السلام
قال علیٌ علیه السلام:
اِنَّ
لِلقُلُوبِ شهوَةً وَ کِراهةً وَ اِقبالاً وَ اِدباراً فَأتوُها مِن
اقبالِها وَ شَهوَتِها، فَاِنَّ القَلبَ اِذا اُکرِهَ عَمِیَ.
دل ها را حالت خواستن و ناخواستن و روی آوردن و پشت کردن است. از راه
خواسته ها و تمایلات، سراغ قلب ها بروید، چرا که اگر دل را به کاری مجبور
کنند، کور می شود.
غرر الحکم 6/206 . نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 193
—————————————-
قال علیٌ علیه السلام :
ِان لَم تَکُن حَلیماً فَتَحلَّم، فَاِنَّهُ قَلَّ مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ اِلاّ اَوشَکَ اَن یَکُونَ مِنهُم.
اگر حلیم و بردبار نیستی، خود را به بردباری و حلیمی بزن، چرا که هیچکس
خود را شبیه کسی نمیسازد، مگر اینکه امید است از آنان باشد.
وسائل الشیعه، ج11، ص212، نهج البلاغه، حکمت 207.
—————————————-
عن امیرالمومنین علیه السلام :
اِذا هِبتَ اَمراً فَقَع فیهِ فَاِنَّ شِدَّةَ تَوَقّیهِ اَعظَمُ مِمّا تَخافُ مِنهُ.
هرگاه از کاری هراس و بیم داشتی، خود را در آغوش همان کار بیفکن، چرا که
سختی پرهیز و هراس، بزرگتر از خود آن چیزی است که از آن میترسی.
نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 175.
—————————————-
عن امیر المومنین علیه السلام :
ذَوُوا العُیُوبِ یُحِبُّونَ اِشاعَةَ مَعائِبِ النّاسِ لِیَتَّسَعَ لَهُمَ العُذرُ فِی مَعایِبِهِم.
از امیرالمومنین علیه السلام روایت است که :افراد عیب دار، دوست دارند تا
عیوب مردم را پخش کنند تا بهانه ای برای معایب خویش فراهم آید. (با یافتن
شریک جرم، می کوشند خطای خویش را پنهان کنند)
غرر الحکم، (چاپ دانشگاه) ج4، ص340.
—————————————-
عن ابی عبدالله علیه السلام :
اِذا اَحبَبتَ رَجُلاً فَاَخبِرهُ بِذالِک فَاِنَّهُ اَثبَتَ لِلمَوَدَّةِ بَینَکُما.
امام صادق علیه السلام فرمود :
هرگاه کسی را دوست داشتی به او خبر بده، چرا که این کار، دوستی میان شما را استوارتر می سازد.
اصول کافی، ج 2، ص644.
—————————————-
قال علی علیه السلام :
نُصحُکَ بَینَ المَلاءِ تَقریعٌ.
نصیحت کردن تو ( دیگران را ) در حضور جمع، خرد کردن و کوبیدن شخصیّت طرف است.
میزان الحکمه، ج 10، ص 582 (به نقل از غرر الحکم)
—————————————-
قال علی علیه السلام :
تَکَبُّرُکَ فِی الوِلایَةِ ذُلٌّ فِی العَزلِ.
تکبّر ورزیدن تو در دوران ریاست و سرپرستی، موجب ذلّت در ایّام برکناری است.