طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب
ما بچه بودیم یه بازی بود به نام :
«همه ساکت بودند ناگهان خری گفت» …
صد برابر پلی استیشن ۳ لذت داشت !
خدایا
مارو ببخش که در کار خیر
یا “جار” زدیم…
یا “جا” زدیم…
تا حالا دقت کردین چقدر حرص آوره که سر غذا
دقیقا اون چیزی رو بر میدارن که تو کلی تو ذهنت واسش نقشه کشیده بودی
امروز رفتم از دستگاه خودپرداز پول بگیرم مبلغ رو زدم ۵۰۰۰۰ تومان .
یه ده هزار تومنی داد! سه تا پنج هزار تومنی داد!
پنج تا دو هزار تومن داد! پونزده تا هزاری!
یه لحظه دلم واسه دستگاه سوخت،نزدیک بود پولو برگردونم تو دستگاه!
طفلی خودشو کشت ۵۰ تومن منو جور کرد!
سعی نکن به یک خوک آواز خواندن یاد بدهی
هم وقت خودت را هدر می دهی و هم خوک را اذیت می کنی !
(مارک تواین)
نقاش نیستم ، ولی دلم برایت پر می کشد !
.
.
.
دوتا جمله خفن دارم نه حسین پناهی گردن میگیره نه دکتر شریعتی
موندم چیکارش بکنم !
یه ضرب المثل چینی است میگه:
تا ایران هست بازیافت چرا؟!؟
دقت کردین !؟
احتمال اینکه جهتی که یو اس بی رو تو بار اول وصل میکنی درست باشه یک در میلیونه !
ممکن است شاهزاده ام را پیدا کنم اما پدرم همیشه پادشاه من خواهد ماند!
بعضیا تو زندگیت نقش دیوارو بازی میکنن
نه دوست داری خرابشون کنی ؛ نه میتونی بهشون تکیه بدی … !!!
بی دل و خسته در این شهرم و دلداری نیست
غم دل با که توان گفت که دلداری نیست
رو مداوای خود کن ای دل از جای دگر
کندر این شهر طبیب دل بیماری نیست . . .
وقتی عمق یک ارتباط رو نمیتونی تخمین بزنی
شیرجه زدن…
اصلا کار عاقلانهای نیست!
مرگ حقه !
تنها حقی هست که اگر نگیری هم بهت میدن !
رئیس جیست!؟ :
فردی که وقتی شما دیر به سر کار میروید خیلی زود میآید
و زمانی که شما زود به اداره میروید یا دیر میآید و یا مرخصی است …!
به یک نفر مسلط به زبان آدمیزاد برای رفع پاره ای دلتنگیها نیازمندیم !
نامه هایم که چراغ قلبت را روشن نکرد !
امشب تمامشان را بسوزان شاید بتوانی تنهایی ات را ببینی !
چشم هایم را به بیمارستان می برم.. نمی دانم چه مرگشان شده!
هر شب در خواب جایشان را خیس می کنند…!
طلا باش…
تا اگه روزگار آب ات کرد,
روز به روز طرح های زیباتری از تو ساخته شود
سنگ نباش…
تا اگر زمانه خرد ات کرد,
تیپا خوردهء هر بی سر و پایی بشوی..!!!
شخصیت منو با برخوردم اشتباه نگیر.
شخصیت من چیزیه که من هستم،
اما برخورد من بستگی داره به اینکه ” تو ” کی باشی…
زنی که سرو صدا داره یعنی دوستت داره
از زنی که ساکت شده بترس
یعنی پایان .
از این طرح هزاران لبخند که هیچی به ما نرسید.
حالااگه یه طرح هزاران فحش بذاره
من یه نفری همه رو برنده میشم !
تو گذشته میگفتن پزشک محرمه..
کم کم عکاس و فیلم بردار هم محرم شدن
حالا هم که دى جى و گروه موسیقى محرم شدن
اینجور که من فهمیدم الان فقط داداشاى عروس و دوماد نامحرمن!
یکی از خاصیتهای بهشت اینه که اونجا آدمای اطرافت
اون گوشهشون یه دکمهی “Ask me later” دارن.
بعضیا برای اینکه
ظاهرشونو حفظ کنن
باطنشونو نابود میکنن….!!!
آنقدر بدم میاد ازاینایی که از سادگی و صداقت بچگیامون سواستفاده می کردن
و حرف می کشیدن ازمون!
الان که بزرگ شدم میفهمم چه مسائل فوق سری ای رو لو دادم !!!
یه سری استکان هست آدم میخواد چای بخوره دماغش میره تو استکان 😐
مهندسین یه فکری به حالش کنین ، خعلی رو مخه !
چه لحظه باشکوهی بود اون لحظه..!
وقتی معلم میبردمون پا تخته ازمون درس بپرسه وسطش زنگ می خورد..!
یکی از مزایای پسر بودن اینه که هرچقد دلت خواس میتونی گریه کنی
آخرش دستتو محکم بمالی به چشمت، هیچچچچی نمیشه!
نه ریمیلت پخش میشه نه سایه ات بهم میریزه ….!
مسخره ترین سوالی که میشه از یکی پرسید:
– میتونم بهت اعتماد کنم ؟!
در تاریخ حتی یک مورد هم جواب منفی ثبت نشده!!!!
کاربردی ترین چیزی که من از کتاب علوم دوران مدرسه یاد گرفتم اینه که
وقتی در ترشی یا مربا باز نمیشه, بگیرمش زیر آب گرم !!
سلامتیه اونایی که خودشون سنی ندارن
ولی روزگار دلشونو پیر کرده …
گفت:اینقدر سیگار نکش میمیری
گفتم:اگه نکشم میمیرم
گفت:اگه بکشی با درد میمیری
گفتم:اگه نکشم از درد میمیرم
گفت:هوای دودی جلوی درد رو نمیگیره
گفتم:هوای صاف جلوی مرگو میگیره؟
یه کم نگاهم کرد و گفت : بکش …..
یکی از بدترین لحظه های زندگی وقتیه که فیلم رقصیدنت رو توی جمع نگاه می کنی
به دوستم گفتم سه بار پشت سر هم بگو
سه سیر سرشیر سه شیشه شیر !
نامبرده حدود یک ساعته لکنت زبون گرفته ! 🙂 )
تا حالا دقت کردین
وقتی یه نفر شمارو دعوت به دیدن یه فیلمی که قبلا خودش دیده میکنه
تو مدت فیلم یه جوری نگاتون میکنه که انگار خودش فیلمو ساخته؟!!!
مهندس کیست؟
در واقع “مهندس” به کسی میگن:
که تو کاری تخصص داره و کاری رو به خوبی انجام میده.
… همین کلمه ی “مهندس” با حفظ سِمت,
به کسایی که تو یه کاری گند میزنه هم گفته میشه.
بعد در جای دیگه ممکنه “مهندس” در قالب یک اسم اشاره,
به کسی که اسمشو نمی دونیم هم استفاده بشه.
همچنین اگه همین کلمه ی “مهندس” خوب ادا شه,
میتونه در حکم فحش هم باشه
آدﻡ ﻫﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻴﺴﺘﻦ ﻣﻴﺮﻥ
ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻴﺸﻦ ﺑﺮﻣﻴﮕﺮﺩﻥ . . .
داستان اموزنده حتما بخونید
پسر فقیری که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصیل
خود را بدست میآورد یک روز به شدت دچار تنگدستی شد. او فقط یک
سکه ناقابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار
میاورد، تصمیم گرفت از خانه ای تقاضای غذا کند. با این حال وقتی
دختر جوانی در را به رویش گشود، دستپاچه شد و به جای غذا یک
لیوان آب خواست. دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه است.
برایش یک لیوان شیر بسیار بزرگ آورد. پسرک شیر را سر کشیده و
آهسته گفت: چقدر باید به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت: هیچ.
مادرمان به ما یاد داده در قبال کار نیکی که برای دیگران انجام می
دهیم چیزی دریافت نکنیم. پسرک در مقابل گفت: از صمیم قلب از
شما تشکر می کنم. پسرک که هاروارد کلی نام داشت، پس از ترک
خانه نه تنها از نظر جسمی خود را قویتر حس می کرد، بلکه ایمانش به
خداوند و انسانهای نیکوکار نیز بیشتر شد. تا پیش از این او آماده شده
بود دست از تحصیل بکشد. سالها بعد… زن جوانی به بیماری مهلکی
گرفتار شد. پزشکان از درمان وی عاجز شدند. او به شهر بزرگتری
منتقل شد. دکتر هاروارد کلی برای مشاوره در مورد وضعیت این زن
فراخوانده شد. وقتی او نام شهری که زن جوان از آنجا آمده بود شنید،
برق عجیبی در چشمانش نمایان شد. او بلافاصله بیمار را شناخت.
مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد کرد هر چه در توان دارد، برای
نجات زندگی وی بکار گیرد. مبارزه آنها بعد از کشمکش طولانی با
بیماری به پیروزی رسید. روز ترخیص بیمار فرا رسید. زن با ترس و لرز
صورتحساب را گشود. او اطمینان داشت تا پایان عمر باید برای پرداخت
صورتحساب کار کند. نگاهی به صورتحساب انداخت. جمله ای به
چشمش خورد: همه مخارج با یک لیوان شیر پرداخته شده است. امضا
دکتر هاروارد کلی زن مات و مبهوت مانده بود. به یاد آنروز افتاد. پسرکی
برای یک لیوان آب در خانه را به صدا در آورده بود و او در عوض برایش
یک لیوان شیر آورد. اشک از چشمان زن سرازیر شد. فقط توانست
بگوید: خدایا شکر… خدایا شکر که عشق تو در قلبها و دستهای انسانها جریان دارد