فوايد کتابدرماني براي کودکان
کتابدرماني يک واژه قديمي است. مفهوم
اساسي کتابدرماني، بازپروري از راه خواندن است. فکر کتابدرماني از آنجا
برميخيزد که انسان به تعيين هويت با ديگران از راه ادبيات و هنر علاقهمند
است. کتابدرماني تعامل بين خواننده و ادبيات است. در روش درمان با کتاب،
مطالب خواندني که دراختيار خواننده قرارميگيرد، تأثير درماني و شفابخشي
دارد.
اگرچه اين مفهوم طيف گستردهاي از کاربريها را دربر ميگيرد،
در اين بخش ما تنها به کاربري آن در گستره کودکان و نوجوانان در بحران
ميپردازيم؛ زماني که کودکان و نوجوانان با مشکلات اجتماعي، احساسي يا شخصي
روبهرو هستند و نياز بهکتابدرماني دارند.
متخصصان رشد و پرورش
کودکان، بارها، کتابدرماني را براي مواردي که کودکان در فشارهاي روحي
مانند بستريبودن در بيمارستان، از دست دادن دوست و جدايي والدين، يا در
شرايط جنگ و رخدادهاي طبيعي همچون سيل و زلزله قرار ميگيرند، توصيه
کردهاند. ادبيات ميتواند کودکان را در درک عواطف خود، همذاتپنداري با
شخصيتهايي که احساسهاي مشابه را تجربهميکنند و نيز کسب بينشي نوين
نسبت به چگونگي برخورد ديگران با همان مشکلات، ياري رساند.
کتاب
ميتواند نقشي همچون آينه را براي کودکان بازي کند؛ به اين معنا که
بازتابدهنده ويژگيهاي ظاهري، روابط، احساسها و انديشههاي آنها در
پيرامونشان باشد. همچنين کتاب ميتواند چون پنجرهاي رو به جهان باشد که
کودکان را به نگاه فراتري از خود و پيرامونشان دعوت کند تا با شخصيتها و
شرايط پيوند برقرار کنند.
ادبيات به ٤ شيوه در رشد عاطفي کودکان سهيم ميشود:
نخست،
ادبيات به کودکان ثابت ميکند که در بسياري از احساسها مانند ديگران
هستند و اينکه بروز اين احساسها و عواطف در آنها امري عادي و طبيعي است.
دوم،
ادبيات، هرگونه احساس را از نقطهنظرهاي گوناگون بهبررسي ميگيرد و
تصويري کامل از آن به دست ميدهد و برپايه اصولي، آن احساس ويژه را
شناسايي ميکند.
سوم، کنشهاي شخصيتهاي گوناگون نقطهنظرهايي را براي شيوههاي برخورد با عواطفي ويژه ارايه ميدهد.
چهارم،
ادبيات بهروشني نشان ميدهد که هر فرد عواطف گوناگوني را تجربه ميکند و
ديگر اينکه اين عواطف گاهي در تضاد و کشمکش با يکديگر قرار ميگيرند.
کودکان هنگام کتابدرماني ٣ فرآيند را تجربه ميکنند: فرآيند همانندسازي، فرآيند پالايش رواني و فرآيند بينش درون.
کتابدرماني ميتواند به شکل انفرادي يا گروهي انجام شود
از آنجا که کودکان و نوجوانان در
بيشتر موارد خود را بهجاي شخصيتهاي کتاب يا قهرمانهاي اصلي داستان
ميگذارند، چنانچه در پروژههاي کتابدرماني، کتابهاي مناسبي گزينش شوند،
همانندسازي به آنها کمک ميکند تا مشکلات خود را شناسايي کنند و هنگامي که
درمييابند در رويارويي با اينگونه مشکلات تنها نيستند، احساس آرامش و
امنيت ميکنند و از تنهايي و تشويش آنها کاسته ميشود. زماني که اين
همانندسازي صورت گرفت، فرآيند پالايش رواني نيز انجام ميشود.
کودک
و نوجوان از جنبه احساسي درگير داستان ميشود و ميتواند احساسات خود را
در شرايطي امن بروز دهد. با همانندسازي و پالايش رواني، کودک و نوجوان براي
تجزيه و تحليل مشکلات خود توانمندتر ميشود. اينگونه تحليلها سبب افزايش
آگاهي و درک عميقتر آنها از خود و ارتباط با ديگران ميشود. اين خودآگاهي
کودک و نوجوان را قادر ميسازد تا دريافتهاي خود را از رخدادها دگرگون
کند و رفتارهايش را بهبود بخشد.
کتابدرماني ميتواند به شکل
انفرادي يا گروهي انجام شود. در کتابدرمانيهاي انفرادي، کتابي براي يک
فرد خاص با يک نياز ويژه برگزيده ميشود. آن کودک يا نوجوان خاص ميتواند
کتاب را خود بخواند يا برايش خوانده شود. فعاليتهايي که پس از خواندن کتاب
طراحي شدهاند به شکل انفرادي با آن کودک يا نوجوان انجام شود. کودک يا
نوجوان درباره آن کتاب با آموزگار، کتابدار يا هر فرد بزرگسال که با او کار
ميکند، ميتواند گفتوگو کند، گزارشي درباره داستان بنويسد يا احساسات
خود را به شکل هنر نقاشي يا هرگونه ديگري از هنر بيان کند.
در اين
پروسه کودک و نوجوان از فشارهاي احساسي رها ميشود و در ضمن با تحليل
ارزشهاي اخلاقي و برانگيختهشدن تفکر انتقادي در او، بر خودآگاهياش
افزوده ميشود و ميتواند ارزيابيهاي شخصي و اجتماعي خود را بهبود بخشد.
نتيجه آن خواهد شد که او رفتارش را بهبود بخشد و بتواند موضوعهاي مهم
زندگي را درک کند.
در کتاب درمانيهاي گروهي، کودکان و نوجوانان
داستاني را بلند ميخوانند يا برايشان کتابي خوانده ميشود. گفتوگوي گروهي
و فعاليتهاي جمعي در پي اين خواندن انجام ميشود. آنها در اين بحثها
درمييابند که تنها نيستند و ميتوانند مشکلات خود را با ديگران سهيم شوند.
اگرچه
کتابدرماني براي حل مشکلات کودکان در بحران است، اما تنها به اين موارد
محدود نميشود. بهطورکلي ادبياتي که زندگي کودکان را بازتاب ميدهد،
ميتواند کودکان را در حل مشکلات و ناشناختههاي زندگي خود ياري دهد.
گامهاي کتابدرماني:
– شناسايي نيازهاي کودکان و نوجوانان مورد هدف
– گزينش مواد مناسب
– طراحي فضا و زمان نشستها (از پيش مخاطبان را درباره چگونگي گرداندن جلسه آگاه کنيد.)
– طراحي فعاليتهاي پس از کتابخواني
– گفتوگو درباره داستان يا کتاب
– نوشتن درباره کتاب يا داستان، نقاشي و اجراي نمايش
– برانگيختن کودکان براي فعاليتهاي بيشتر (پرسشهاي بيشتر درباره موضوع کتاب يا داستان.)
– اختصاص زمان استراحتي به کودکان
– دادن فرصتي براي واکنش آنها به داستان
راهکارهایی برای پرورش کودکان شاد
شاد بودن یکی از بزرگترین هدایاست که
کودک می تواند از والدین خود بگیرد. مطلب زیر به شما می گوید چطور به
کودکانتان عزت نفس و رضایتمندی پایدار بدهید.
یکی از بزرگترین
هدایایی که والدین می توانند به کودکان خود بدهند توانایی و استعداد شاد
شدن است. البته بین خوشحالی و شادی لحظه ای- مثلاً دادن یک اسباب بازی جدید
یا یک سبد پراز تنقلات به کودک- و خوشحالی و رضایتمندی پایدار، تفاوت عمده
ای وجود دارد. مطمئناً کودکان دوست دارند تفریح کنند و مانند بزرگترها
نیازمندند تا عمیقاً احساس خوشبختی کنند. اما شادی واقعی مطلب قابل تعمق
تری است و آن روح فرزند شما را تحت تاثیر قرار میدهد و در او این حس را
بوجود می آورد که همه چیز دنیا خوب است.
متخصصان معتقدند، کودکان
شاد ویژگی های مشخصی دارند، از جمله: عزت نفس، خوش بینی و خویشتن داری.
چنانکه خواهید دید، ایجاد و پرورش این ویژگیها بسیار ساده تر از آنست که
تصور کنید، در اینجا 11 روش ذکر شده تا به فرزندتان کمک کنید دید مثبتی به
زندگی داشته باشد.
1- از سرگرمی های سازمان نایافته و قدیمی استفاده کنید
کودکان
موفق معمولاً کودکان شادی هستند، اما تلاش شما به منظور آماده سازی
فرزندتان در رویارویی با مسائل زندگی، باعث می شود که تمام وقت او را با
حجم زیادی از برنامه های مختلف پر کنید. تمامی بچه ها به زمانی برای کاهش
فشار نیاز دارند. وقفه ای در زمان بازی و یا درس به آنها بدهید و بگذارید
در این زمان تخیلاتشان آنها را هدایت کند و آزادانه بازی کنند. مثلاً سر
فرصت حشره شکار کنند، آدم برفی بسازند و یا به عنکبوتی که تارمی تند نگاه
کنند. اینها موجب می شود حس تخیل در کودک افزایش یابد و به کودک اجازه می
دهد دنیا را با گامهای خودش کشف کند.
بهتر است شما هم برنامه پر مشغله و آشفته خود را کم کنید و کودکانتان را در هنگام تفریح همراهی کنید.
2- کمک کردن به دیگران را به کودکانتان بیاموزید
برای
آنکه بتواند شاد باشد احساس کند که عضو با ارزشی از یک اجتماع بزرگ است و
می تواند به زندگی افراد دیگرمعنی ببخشد. با بوجود آوردن موقعیت های مناسب،
این احساس را در او ایجاد کنید. اسباب بازیهای قدیمی او را که دیگر نیازی
به آنها ندارد، جمع کنید و از او بخواهید آنها را به خانواده های نیازمند
بدهد، یا در فروشگاه از او بخواهید که مقداری مواد غذایی برای اهداء به
مستمندان خریداری کند.
کودکان می توانند لذت کمک کردن به دیگران را در سنین پایین یاد بگیرند.
مثلاً
چنانچه شما از تکه های اضافی پارچه عروسک درست می کنید، کودک دوساله شما
می تواند کمک کند وبگوید چشم و دهان عروسک را در کجا قرار دهید.
3- همراه با کودک خود، فعالیتهای فیزیکی داشته باشید
همراه
با کودک خود گردش بروید، با او بازی کنید ویا با همدیگر دوچرخه سواری
کنید. با این کار نه تنها نیرو و بنیه کودک خود را تقویت می کنید بلکه باعث
شادی و خنده اش می شوید. فعال نگهداشتن کودکان، استرس را در آنان کاهش می
دهد و موجب می شود آنان انرژیشان را به طریق سالم تخلیه کنند. کودکان سالم
از قدرت بدنی بیشتری نیز برخوردارند. کودکان بیشتر ازآنکه نگران ظاهرشان
باشند، به کارهایی که انجامی می دهند، افتخار می کنند. چنانچه کودکتان را
در انجام کاری که علاقه دارد، تشویق کنید، برای ایجاد شادی در او روشی جدید
به کار گرفته اید.
4- با کودکانتان بخندید
برای
بچه ها لطیفه تعریف کنید، شعرهای خنده دار بخوانید، خودتان را دست
بیاندازید. خندیدن برای کودکتان و نیز برای خود شما مفید است. یک دلیل
کاملاً فیزیکی این است که هنگامی که می خندید، تنش (نگرانی) و اضطراب آزاد
می شود و اکسیژن بیشتری دریافت می کنید و سبکبال می شوید.
5- در تحسین کودکان خلاق باشید
هنگامی
که فرزند شما درهدفی که دنبال می کند به موفقیتی می رسد یا مهارتی کسب می
کند، تنها به گفتن جمله «کارت خوب است» اکتفا نکنید. به جزئیاتی که آنها را
موثر یافته اید، اشاره کنید. مثلاً بگویید:«روشی که تو برای توصیف قهرمان
در خلاصه کتابت انتخاب کردی، به قدری عالی است که من احساس می کنم او زنده
است». یا بگویید:«روشی را که برای کشیدن آن درختها به کاربرده ای، بسیار می
پسندم.» این طرز برخورد بسیار پر معنادارتر از آنست که به شکل خیلی رسمی
به پشتش بزنید و آفرین بگویید.
به طور کلی درتشویق افراط نکنید. یکی
از معلمین کلاس چهارم می گوید:«من سابقاً هر پنج شنبه جوایزی به بچه ها می
دادم اما متوجه شدم انگیزه و تلاش آنها بیشتر برای گرفتن جایزه است نه
برای انجام صحیح تکالیف.» سعی کنید فرزندتان این مسئله را درک کند که رضایت
و خشنودی واقعی، در انجام و اتمام یک کار است.
شاد بودن یکی از بزرگترین هدایاست که کودک می تواند از والدین خود بگیرد
6- از خوب غذا خوردن کودکتان اطمینان داشته باشید
چنانچه
فرزندتان بد اخلاق یا بهانه گیراست، اگر بیمار نباشد، احتمالاً گرسنه است.
اگر زمان غذا خوردن نیست از میان وعده ها استفاده کنید، ولی به خاطر داشته
باشید که این میان وعده ها باید حاوی مواد مغذی(دارای ارزش غذایی) باشد و
صرفاً شکم پرکن نباشد. خوب خوردن ازتغییرات رفتاری ناگهانی (مانند بهانه
گیری) می کاهد و در بوجود آوردن احساس سلامتی و تندرستی موثر است. میان
وعده های مفید عبارتند از: ماست کم چربی، میوه تازه یا خشک، یا کره و مربا
با نان کامل گندم.
7- لبخند بزن
برای
یک کودک هیچ چیز به اندازه یک خنده شیرین اطمینان بخش نیست. این خنده روشی
مختصر و مفید برای گفتن «دوستت دارم» می باشد. در حالی که می خندید، سنگین
و رسمی او را در آغوش بگیرید. به خاطر داشته باشید تمامی این لبخندها و در
آغوش گرفتن ها، به همان اندازه که برای کودکتان خوب است، برای شما نیز
مفید است.
8- با دقت به حرفهای کودکتان گوش دهید
برای
کودک هیچ چیز به این اندازه مهم نیست که همه توجه تان به او باشد. دراین
هنگام او آنچه را که در ذهنش است به شما می گوید. آیا می خواهید شنونده
بهتری باشید؟ تمام حواستان را به کودک بدهید . اگر زمانی که شما مشغول
پرداخت یا بررسی صورتحساب ها یا انجام کارهای روزمره هستید، فرزندتان با
شما صحبت کرد، همه کارهایتان را کنار بگذارید و تمام توجه تان را معطوف او
کنید. هیچگاه صحبت او را قطع نکنید و میان افکارش ندوید، حتی اگر تمام آنها
را قبلاً شنیده باشید.
فرصتهای طلایی برای گوش سپردن به سخنان کودک
با توجه کامل(و بدون این که کلامش را قطع کنید) یکی هنگام رانندگی است در
حالیکه کودکتان همراهتان است و زمان مناسب دیگر، شب در رختخوابش می باشد.
9- ایده آل گرایی محض را کنار بگذارید
همه
ما می خواهیم فرزندانمان هر کاری را به بهترین نحو انجام دهند. اما هنگامی
که ما اقدام به تکمیل یا مرتب کردن کارهای آنها می کنیم ، ناخواسته اعتماد
به نفس آنان را تضعیف می کنیم.«کارین ایرلند» نویسنده کتاب «عزت نفس را در
کودکان بالا ببرید» و هم در مقام یک مادر می گوید:«چنانچه ما محلهایی را
که او فراموش کرده تمیز کند، دوباره تمیز کنیم یا پیشخوان آشپزخانه را
دوباره دستمال بکشیم، در واقع به کودکمان گفته ایم که او به اندازه کافی آن
کار را درست و خوب انجام نداده است. متاسفانه کودکان به راحتی باور می
کنند به اندازه کافی شایستگی ندارند.
بار دیگر که می خواهید کار کودکتان را اصلاح کنید، از خود بپرسید:
1- آیا این موضوع حیاتی است یا به سلامتی مربوط است؟
2- آیا این موضوع تا 10 سال دیگر به همین نحو باقی خواهد ماند؟
چنانچه
جوابهای شما منفی است- یعنی چنانچه آن کار، مسئله مهمی نیست- بگذارید
کارها را به همان نحو انجام دهد. مطمئناً کمک به کودک برای کسب مهارتهای
زندگی، قسمت بزرگی از وظیفه والدین است . اما تنها یک قسمت از وظیفه آنان
را تشکیل می دهد. ارتباط عاطفی بین شما و کودکتان بسیار مهمتر از این موضوع
است که مثلاً وقتی او میز را می چیند، چنگال را در جای درست خود قرار داده
است یا نه؟
10- به کودکتان یاد بدهید مشکلاتش را حل کند
از
بستن بند کفش گرفته تا عبورایمن ازخیابان، هر مهارتی که کودک شما بدست می
آورد، قدمی به سمت استقلال(اتکاء به نفس) وی می باشد. در واقع حتی دانستن
این مطلب که او می تواند با این مسائل روبرو شود و آنها را حل کند، کمک می
کند که کودک شما احساس خوبی نسبت به خود داشته باشد. هنگامی که او با مشکلی
مواجه می شود؛ اعم از اینکه آن مشکل اذیت شدن توسط همبازیش باشد یا شکست
در چیدن تکه های پازل در کنار هم، شما می توانید بدین ترتیب به او کمک
کنید:
1- مشکل او را بشناسید.
2- راه حلی را که او به نظرش می رسد، بپرسید.
3- مشخص کنید چه کارهایی به حل آن مسئله یا مشکل می انجامد.
4- در مورد این که او خودش به تنهایی می تواند پیش برود یا به کمک شما نیاز دارد، تصمیم گیری کنید.
5- چنانچه به کمک شما نیاز داشت، وی را مطمئن کنید که به او کمک خواهید کرد.
11- به فرزندتان فرصتهایی دهید تا خود را نشان دهد.
هر
کودکی استعداد یا مهارت ویژه دارد. چرا به او اجازه نمی دهید که کمی از آن
را نشان دهد. آیا او کتاب خواندن را دوست دارد؟ از او بخواهید هنگامی که
آشپزی می کنید، برایتان کتاب بخواند.آیا او حسابش خوب است؟ هنگامی که به
خرید می روید بگذارید او انتخاب کند کدام کالا بیشتر می ارزد. «کارین
ایرلند» می گوید:«هنگامی که شما در کارهای مورد علاقه کودکتان شریک می شوید
و نشان می دهید که تحت تاثیر انجام آن کارها قرار گرفته اید، مرحله دیگری
ازعزت نفس را در او به ظهور رسانده اید».