کودکان چه رنگهائی را دوست دارند-روانشناسی رنگ
رنگ ها باید به عنوان ابزاری برای برقراری
▪ سفید: نماد شادی، صلح، پاکی و تمیزی است. ▪ زرد: با تاثیر آرام بخشی که دارد، موجب تمدد اعصاب می شود و همچنین محرک فعالیت عضلات است.
▪ بی: اعتماد به نفس، آرامش، دانش و خرد همان چیزی است که رنگ آبی القا می
▪ سبز: رنگی است که نماد تازگی و نشاط بوده و عزت نفس و امید را تقویت می
▪ قرمز: رنگ جذابی است که نماد شور، میل و علاقه است و کودک را به هیجان می آورد.
▪ رنگ های خاکی: بژ، قهوه ای و خاکستری همگی درجاتی از رنگ خاک هستند. این
▪ بنفش: بنفش تیره نماد قدرت، تجمل و وفاداری است. بنفش روشن مانند
● رنگ ها چگونه بر کودکان تاثیر می گذارند؟
رنگ ها می توانند کودکان – به ویژه آنهایی که کم توجه هستند و نمی توانند
«زندگی خود را رنگ آمیزی کنید»، نام تکنیکی است که روان شناسان و متخصصان
کـودکــان آزادانـه می توانند هر رنگی را که دوست دارند، انتخاب کنند چون
در تحقیقی که در واحد کودکان دانشگاه کالیفرنیا انجام شد، کودکان ۶ – ۵
کودکان بیشتر به رنگ های روشن تمایل نشان می دهند و از رنگ های تیره نفرت
رنگ ها نقش مهمی را در روان شناسی کودکان و دکوراسیون اتاق آنها ایفا می |
تست روانشناسی نقاشی کودکان
بین نقش رنگ و زندگی عاطفی کودک با در نظر گرفتن دوران تکاملی او یک حالت متوازی است.
– ۳ تا ۶ سالگی کودک بیشتر تحت تأثیر فشارهای درونی است، بنابراین علاقه
وافری به استفاده از رنگ دارد و آن را مقدم بر شکل ظاهری می داند ولی به
تدریج که سن او بالا می رود از وابستگی اش به رنگ کم می شود و علاقه او به تقدم شکل بر رنگ فزونی می یابد…..
.
.
– هر قدر کودک کوچکتر باشد رنگ های زنده تر را به کار می برد. در
کودکستان کودکان ترجیح می دهند رنگ های گرم و تند استفاده کنند و فقط
کودکانی که در خانه تحت نظارت شدید هستند رنگ های سرد را انتخاب می کنند که
علت اصلی به مشکلات عاطفی و روانی مربوط می شود.
– فقدان رنگ در تمام یا قسمتی از نقاشی نشانگر خلاء عاطفی و گاهی دلیل بر گرایش های ضد اجتماعی است.
– کودکان سازگار در نقاشی هایشان به طور متوسط از ۵ رنگ مختلف استفاده می کنند.
– کودکان گوشه گیر یا آنها که ارتباط با دنیای خارج را دوست ندارن از یک یا دو رنگ بیشتر استفاده نمی کنند.
– علاقه واقعی کودک به رنگ زمانی شروع می شود که او سعی در کشیدن
شکلهایی می کند. این مرحله تا ۷ یا ۸ سالگی به درازا می کشد. کودک برای
استفاده از رنگ ها فقط تحت تأثیر احساسات خود قرار دارد. مثلا ممکن است چمن
را بنفش بکشد چون هم می خواهد چمن را نشان دهد و هم از رنگ بنفش خوشش می
آید.کودک در حین بزرگ شدن به تدریج ارتباط میان اشیا و رنگ حقیقی آنها را
درک می کند، ولی بدو امر این موضوع فقط در مورد چیزهایی است که برایش ارزش
عاطفی دارند؛ مثلا اگر مادرش موهای بور داشته باشد هر زنی را که می کشد
موهایش را بور می کند زیرا این رنگ برایش انباشته از نیروی عاطفی است.
شناخت کودک با توجه به رنگ استفاده شده در نقاشی
کودکانی که در نقاشیهای خود رنگهای سرد مثل رنگهای آبی یا سبز را انتخاب میکنند ، متفکر هستند و سنجیدهتر عمل میکنند.
استفاده از رنگهای قهوهای و خاکستری نشان دهنده ناراحتیهای درونی کودکان است.
استفادهی آزادانه از رنگ قرمز در نقاشیها توسط کودکان ، خصومت و دشمنی
یا نیاز به محبت را نشان میدهد. و گاه نشانهی عشق و علاقهای ساده و بی
آلایش است.
رنگ آبی در نقاشی کودکان نشان دهندهی سازگاری ، تمایل به اطاعت و کنترل یا سرکوب احساسات است.
کودکانی که زیاد از رنگ سبز استفاده میکنند ، معمولا احساسات قوی و آشکاری ندارند.
کودکان به ندرت به رنگهای قهوهای ، سیاه یا خاکستری علاقه دارند.
استفاده درهم و برهم از رنگ قهوهای در نقاشی در واقع نشانهی اعتراض به والدین است.
هم چنین اگر کودک به طور مداوم از رنگ سیاه برای رنگآمیزی استفاده کند ، نشان دهندهی اعتراض ، ترس و یا اضطراب است.
شناخت کودک با توجه به موضوع نقاشی
کودک با تمام وجود و شخصیت ذهنی و عاطفی خود نقاشی می کند. موضوعاتی که
در نقاشی کودکان دیده می شود آدم، خانه، درخت، خورشید، ماه، حیوانات و
خانواده است.
آدم
هنگامی که کودک شکل آدمی را می کشد پیش از هر چیز شکل خود یا درکی که از
بدن و تمایلات دارد را بیان می کند. اگر آدمک در مجموع هماهنگ باشد،
احتمال بسیاری وجود دارد که کودک کاملا سازگار باشد. اگر اگر آدمک مثلا در
اندازه ای خیلی کوچک یا در گوشه ای از کاغذ کشیده شده باشد به معنای آن
است که کودک خود را کم ارزش و از دیگران پایین تر می داند. اگر این کم بها
دادن به خود در چند نقاشی کودک ادامه پیدا کرده باشد نشانگر خجالتی بودن
اوست که ممکن است تا حد تمایل به ناپدید شدن نیز پیش برود. در نقاشی فقدان
دست و بازو نیز علامت کم بها دادن به خود و عدم امنیت است.
کودکانی که خود را بالاتر از بقیه می دانند آدمک هایی با اندازه بزرگ
رسم می کنند. این نوع نقاشی مخصوص کودکانی است که اختلال عاطفی دارند یا به
طور معمول کودکانی هستند زودرنج و حساس که همیشه فکر می کنند مورد ظلم و
ستم قرار گرفته اند.
خانه
خانه نماد پناهگاه و هسته اصلی و گرمی خانواده است که ممکن است مورد علاقه یا تنفر کودک باشد.
– زندگی سعادتمند در خانه باغچه، گل، درهای بزرگ، پنجره و دودکش بخاری را می کشد، خانه با حالت دلباز عرضه می شود.
– خانه بدون در ورودی در ۵ تا ۸ سالگی نشانه خجالتی بودن کودک و وابستگی
شدید به مادر، بعد از ۸ سالگی نشانگر احساس خود کوچک بینی و تنهایی کودک
در نوجوانی نشانگر شرم و حیای زیاده از حد و داشتن احساسات رقیق است.
هنگامی که پدر و مادر جدا شده باشند خانه به دو قسمت تقسیم می شود و اغلب
دارای دو در ورودی است که یک قسمت از خانه نماد زندگی خانوادگی واقعی و در
دیگر نشانه زندگی تحمیل شده به کودک است.
– خانه به صورت قصر به منزله پناهگاهی مطلوب است.
– خانه به صورت زندان نشانگر فشارهای خانوادگی و ناسازگار و از هم پاشیده است.
– کوچه امکان خارج شدن از خانه و محیط محدود خانواده و بالاخره از خود بیرون آمدن است.
– جاده به صورت پیچ وخم مبین مشکلات در برقراری ارتباط با دیگران است. خیابان های باز و عریض شادی و صداقت را نشان می دهد.
– کوچه تنگ و بسته کمبودهای عاطفی را القا می کند.
– افراد پویا و خیالپرور بیشتر به ترسیم امواج دریا یا پرندگان می پردازد.
درخت
برای تحلیل نقاشی درخت باید ۳ قسمت آن مشخص شود: ریشه، تنه و شاخه ها و برگ ها.
ریشه درخت در زمین فرو رفته و درخت را تغذیه می کند نماد نا خداگاه نشانه های درونی است.
تنه بیانگر مشخصات دائمی و عمیق پایدار شخصیت است. شاخه ها و برگ ها بیانگر طریق ارتباطی کودک با دنیای خارج است.
بچه ها در سنین پیش دبستانی تنه درخت را بلند ترسیم می کنند ولی پس از
این سن بلند بودن درخت نشانگر عقب افتادگی فکری یا بیماری عصبی یا آرزوی
بازگشت به دنیای دوران کودکی پیش از مدرسه است.
تنه درخت اگر کوتاه کشیده شود نشانگر جاه طلبی و بلند پروازی کودک است.
تنه درخت اگر کج کشیده شود نشانگر عدم ثبات کودک است و تنه صاف نشانگر
ثبات فکری کودک است . برگهای زیاد و درهم بیانگر شخصیت در خود فرو رفته
کودکی است که آمادگی تغییر و تحول ندارد.
درختی که شاخه های آن به هر سویی کشیده شده اند ( درختی که شاخه های
فراوان دارد ) نمایانگر حساسیت شدید کودکی است که مسائل را به سادگی می
فهمد و قادر به ارتباط با دیگران است و در عین حال به راحتی می تواند خود
را با محیط سازگار کند.
خورشید و ماه
تصویر خورشید بیانگر امنیت، خوشحالی، گرما، قدرت و به نظر برخی نماد پدر مطلوب است.
خورشید به طور کامل در حال درخشیدن نشانگر رابطه خوب پدر و کودک است.
خورشید پشت کوه نشانگر ارتباط نا مطلوب پدر با کودک است.
خورشید به رنگ قرمز تند یا سیاه نشانگر ترس کودک از پدر است که مضطرب کننده است.
طرز کشیدن به حال و حوصله لحظه ای کودک نیز بستگی دارد. باید پی در پی در نقاشی هایش باشد تا بتوانیم درباره او قضاوت کنیم.
ماه بیشتر نشانگر نیستی است زیرا او زمانی که خورشید یعنی نماد زندگی
ناپدید می شود ظهور می کند. بسیاری از کودکان ماه را در نقاشی هایی که از
قبر و قبرستان می کنند به کار می گیرند