طلاق چه بلايي سرتان ميآورد؟
تنها روان شما نيست كه پس از جدايي بيمار ميشود، محققان ميگويند جسم شما هم بعد از طلاق در معرض فروپاشي قرار ميگيرد.
مغز
محققان
ميگويند اندوهي كه در زمان جدايي سراغتان ميآيد، درست همان بخش از مغز
كه با معتاد شدنتان فعال ميشود را فعال ميكند. اسكنهاي مغزي افرادي كه
طرد عاطفي را تجربه كرده بودند، فعاليتي مشابه كساني كه كوكائين مصرف كرده
بودند را نشان داد.
بررسيها نشان ميدهد كه ما داغداري زمان طلاق
را به همان شكل تجربه ميكنيم كه آدمهايي كه عزيزشان از دنيا رفته است.
شوكه بودن، انكار، غصه و حزن، عصبانيت، سرزنش كردن خود، سرزنش كردن و مقصر
دانستن ديگري، احساس بيپناهي، ترس از آينده، افسردگي و پس از همه اين
تجربههاي احساسي پذيرش واقعيت و سازگاري با آن نهتنها سراغ مطلقهها
ميرود بلكه توسط كساني كه مرگ عزيزشان را تجربه ميكنند هم تجربه ميشود.
قلب
متخصصان
ميگويند خطر ايست قلبي در دو هفته بعد از طلاق ميتواند جان هر كسي كه
چنين جدايي را تجربه ميكند، تهديد كند. بالا رفتن سطح آدرنالين بدن را به
وضعيتي كه در زمان دعواي شديد آن را تجربه ميكنید دچار ميكند و چنين سطحي
از استرس ميتواند فرد را دچار يك حمله قلبي ناگهاني كند.
سينه
دردهاي
عاطفي گاهي ميتوانند تاثيري مشابه دردهايي كه منشأشان كاملا جسمي است بر
بدن بگذارند. به همين دليل شنيدن پاسخ نه از طرف كسي كه عاشقش هستيم يا طرد
شدن توسط او ميتواند واقعا دردناك باشد و اين احساس را در ما ايجاد كند
كه كسي با مشت و لگد به سينهمان كوبيده است.
چشمها
اشكهاي
احساسي، آبكيتر از اشكهاي معمولي هستند و ميزان نمكشان هم كمتر است.
اين اشكهاي آبكي باعث ميشوند كه آب به بافتهاي نمكيتر كه اطراف چشم
هستند، نفوذ كند و باعث شود كه چشمهايتان پس از اشك ريختن پف كرده به نظر
برسد.
پوست
استرسهاي
عاطفي ميتوانند فرد را دچار اگزما كنند يا باعث بروز آكنه روي پوستش
شوند. البته ماجراي مشكلات پوستي كه مطلقهها تجربهاش ميكنند به همين جا
ختم نميشود و گاهي ريزش سكهاي مو يا بيماريهاي نادر پوستي كه منشأيي
برايشان پيدا نميشود هم سراغ آنها ميرود.
معده
استرس
باعث بالا رفتن وزن ميشود. بدن فردي كه استرس زيادي را تجربه ميكند،
مستعد جذب قند و چربي است و به همين دليل افراد در چنين شرايطي دچار
پراشتهايي بيمار گونهاي ميشوند كه از پس كنترلش برنميآيند.
پاها
افرادي
كه تازه تجربه طلاق را پشت سر گذاشتهاند، دچار مشكلات حركتي ميشوند كه
خودشان هم نميتوانند منشأيي براي آن پيدا كنند. اين افراد اغلب از بالا
رفتن از پلهها عاجز هستند يا اينكه نميتوانند مسافت زيادي را پياده
بروند. استرس ناشي از طلاق يا جدايي عاطفي ميتواند موجب گرفتگي عضلاني هم
شود.
دلایل ابتلا به افسردگی در زنان چیست؟
بعضی از مردان همیشه از بداخلاقیهای همسرشان شکایت میکنند و معتقدند او
از روز اول تولد اینگونه به دنیا آمده است. آخرین تحقیقات نشان میدهد این
موضوع چندان هم اشتباه نیست و بدخلقیهای زنان در اصل مادرزادی است.اگر
زنان بیشتر دچار افسردگی و ناامیدی میشوند و از خود بداخلاقی نشان
میدهند، چندان مقصر نیستند زیرا مغز آنها به این شکل برنامهریزی شده
است. متاسفانه علاوه بر مورد بالا، بسیاری از زنان برای کاهش وزن خود به
سراغ برنامههای کاهش وزن با کالریهای بسیار پایین میروند که این موضوع
هم میتواند به بداخلاقی و بیحوصلگی زنان دامن زده و احتمال ابتلا به
بیماریهای روانی و تغییر در رفتار را بیشتر کند.تقریبا یک چهارم زنان در
دورهای از زندگی خود به دلیل ابتلا به افسردگی، تحت درمان قرار میگیرند،
در حالی که این آمار در بین مردان فقط 10 درصد است. از سوی دیگر تحقیقات
بیشتر اثبات کرده است، زنان نسبت به هورمون سروتونین در بدنشان پاسخ
ضعیفتری نسبت به مردان نشان میدهند. کمبود سروتونین که از آن بهعنوان
هورمون شادی یاد میشود، میتواند باعث بروز علائم افسردگی و ناامیدی در
انسان شود. عادات ماهانه زنان هم باعث بروز تغییرات هورمونی زیادی در بدن
میشود و میتواند مقادیر هورمون سروتونین را کاهش دهد. به همین دلیل
احتمال ابتلا به افسردگی در روزهای قبل از شروع عادت ماهانه، بعد از تولد و
یائسگی در زنان بیشتر از مواقع دیگر است.