قیصر امین پور / آرزوهای معلم
صبح یک روز سرد پاییزی
روزی از روزهای اول سال
بچه ها در کلاس جنگل سبز
جمع بودند دور هم خوشحال
بچه ها غرق گفتگو بودند
بازهم در کلاس غوغا بود
هریکی برگ کوچکی در دست!
باز انگار زنگ انشا بود
تا معلم ز گرد راه رسید
گفت با چهره ای پر از خنده
باز موضوع تازه ای داریم
آرزوی شما در آینده
شبنم از روی برگ گل برخاست
گفت می خواهم آفتاب شوم
ذره ذره به آسمان بروم
ابر باشم دوباره آب شوم
دانه آرام بر زمین غلتید
رفت و انشای کوچکش را خواند
گفت باغی بزرگ خواهم شد
تا ابد سبز سبز خواهم ماند
غنچه هم گفت گرچه دل تنگم
مثل لبخند باز خواهم شد
با نسیم بهار و بلبل باغ
گرم راز و نیاز خواهم شد
جوجه گنجشک گفت می خواهم
فارغ از سنگ بچه ها باشم
روی هر شاخه جیک جیک کنم
در دل آسمان رها باشم
جوجه کوچک پرستو گفت:
کاش با باد رهسپار شوم
تا افق های دور کوچ کنم
باز پیغمبر بهار شوم
زنگ تفریح را که زنجره زد
باز هم در کلاس غوغا شد
هر یک از بچه ها بسویی رفت
و معلم دوباره تنها شد
با خودش زیر لب چنین می گفت:
آرزوهایتان چه رنگین است
کاش روزی به کام خود برسید!
بچه ها آرزوی من این ست
زندگی نامه ی محمد نوری
زندگی نامه ی محمد نوری استاد بزرگ موسیقی کلاسیک….
محمد هدایت نوری، آوازخوان نامی موسیقی لایت ایرانی، یکم دی ۱۳۰۸ در تهران زاده شد
او علاوه بر موسیقی توانست در شاخههایی چون هنرستان تئاتر، دیپلم بگیرد
و در کنار آن در دبیرستان دارایی تهران ادبیات و زبان انگلیسی را هم فرا
گرفت و در دانشکده علوم اجتماعی تهران هم درس خواند.
دههٔ بیست، دوران آغاز نوعی تفکر در شعر و موسیقی آوازی درمیان مردم
ایران، بهویژه نسل جوان بود که بخشی را میتوان متأثر از نشر و پخش
وسیعتر موسیقی علمی و آثار فولکلور کشورهای مختلف جهان ازطریق رادیو و
صفحات گرامافون دانست. «محمد نوری» در همین سالها – سنین نوجوانی – با
خواندن اشعار نوینی که برروی نغمههای روز مغربزمین و برخی قطعات کلاسیکِ
آوازی سروده شدهبود، کار خوانندگی را آغاز کرد. او طی سالهای بعد، با
تکیه بر تحصیلات هنرستانی و دانشگاهی خود، توانست هویت مستقلی به این
اندیشه و گرایش ببخشد و با اجرای آثار اساتیدی که قبلاً ذکر آنان رفت، فضای
متفکرانهای به گونهٔ آوازیِ خویش دهد.
مدتی هم به بازیگری تئاتر سرگرم بود که از جمله آنها ایفای نقشی در نمایش بلبل سرگشته علی نصیریان در سال 1339 بود.
آوازهای
این استاد، طی پنج دهه، درمیان سه نسل، شأن و اعتبار ویژهای کسب
کردهاست. این هنرمند در حاشیهٔ سالهای پرتلاش، با اجرای بیش از سیصد
قطعهٔ آوازی، تقریر و ترجمهٔ مقالات و سرودن اشعاری از ترانههای ماندگار،
بیش از پیش خود را در دل مردم این مرزوبوم جا داد. او اخیراً چند اجرا به
نفع بیماران خاص داشت. صدای او برای نسل گذشته یادآور لحظههای خوب و
مهربانیهای سرشار، و برای نسل امروز، آفرینندهٔ شیرینترین خاطرات است. وی
ترانههای میهنی زیادی اجرا کردهاست. یکی از مهمترین و معروفترین
ترانههای وی، جان مریم نام دارد که آهنگ زیبای آن از ساخته های خود نوری
است.
نوری در کنار تحصیل در رشته ادبیات زبان انگلیسی و رشته نمایش، آواز
ایرانی را نزد اسماعیل مهرتاش آموخت. بعد از آن نزد اساتید هنرستان عالی
موسیقی «سیروس شهردار» و «فریدون فرزانه» و« مصطفی پورتراب» رفت و از آنها
تئوری موسیقی، سلفژ و نوازندگی پیانو را فراگرفت. آواز کلاسیک را نزد
ئولین باغچه بان و فاخره صبا آموخته و شیوه آوازی خود را با تاثیر از
استادانی چون حسین اصلانی، ناصر حسینی پیدا کرد و رفته رفته به شیوه منحصر
به فرد خود دست یافت. شیوهای که به سختی میتوان آن را در زیر شاخهای از
شاخههایی چون پاپ، کلاسیک و… گنجاند.
اجرای ترانههای مختلف محلی آذری، گیلکی، شیرازی و… او همچون «جان
مریم»، «شالیزار»، «واسونک»، «جمعه بازار» و…به لحاظ احساس و لهجه در
نهایت زیبایی و استادی است. از نوری نزد یک به 300 اثر و ترانه و شعر برجای
مانده است که اخیرا در کتابی با عنوان در خموشیهای ساحل از سوی انتشارات
آتنا به بازار کتاب عرضه شد.
وی به لحاظ پایبندی به اخلاقیات و پرهیز از دروغ و فریب به جایگاه
والایی در بین مخاطبان و در اجتماع دست یافت. در سال ۱۳۸۵ او از سوی سازمان
صدا و سیما به عنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب و معرفی شد.
سرانجام پس از سالها مبارزه با بیماری سرطان بدخیم خون و وخامت وضعیت
جسمانی در شامگاه ۹ مرداد ۱۳۸۹ در بیمارستان جم در تهران به دیار باقی
شتافت