جملات زیبا آرامش
همیشه نماز جماعت در ماه مبارک رمضان صفای دیگری داشته و داره.
بعد از پایان نماز و خوندن دعا . دستام رو کمی بالا بردم و گفتم: خدایا راحتی و آسایش رو در این دنیا نصیب ما کن …
وقتی از مسجد بیرون اومدیم و به سمت خونه به راه افتادیم، گیله مرد رو کرد بهم و گفت : اجازه هست اگر ناراحت نمیشی چیزی بهت بگم ؟
گفتم : خواهش میکنم و بفرمایید.
گفت
: در مورد آخرین دعایی که کردی باید به این نکته توجه کنیم که ما برای
راحتی و آسایش به این دنیا نیومدیم . دنیای ما یک گذرگاهه نه یک آسایشگاه
…. . دونده ها در طول مسابقه استراحت ندارند ، استراحت اونها بعد از پاره
کردن بند پایان مسابقه ست و گرفتن جایزه و برای ما بعد از رهیدن از بند تن
و مرگ .
چشمانت رو ببند و کودکیت رو به یاد بیار …
راحتی
رو در تمام شدن امتحانات ثلث آخر و در نهایت گرفتن دیپلم می دیدیم . تمام
ثلث آخرها تمام شد و بالاخره دیپلم گرفتیم ولی … راحت نشدیم .
راحتی رو در پایان خدمت سربازی میدیم . سربازی تموم شد ولی … راحت نشدیم .
راحتی رو در پیدا کردن شغل میدیدیم ، شغل پیدا کردیم ولی باز هم راحت نشدیم.
با
خودمون گفتیم : ازدواج کنیم راحت میشیم ، بچه مون دنیا بیاد راحت میشیم ،
خونه دار بشیم راحت میشیم ، تحصیل بچه ها تموم بشه راحت میشیم ، سربازی بچه
ها تموم بشه راحت میشیم ، بچه ها رو زن بدیم و شوهر بدیم راحت میشیم …
بازنشسته بشیم راحت میشیم …
راحتی حلقه ی مفقوده ی همه ی عمرمون بود …
ما راحتی رو پیدا نکردیم ، چون گمشده در این دنیا هم بود و هم نبود …
راحتی مربوط به وقتیه که حساب پس دادی و کارنامه ات رو دادن دست راستت.
به گیله مرد میگم : پس دروغ نیست وقتی کسی فوت میکنه میگن: راحت شد.
گیله مرد لبخندی زد و گفت : اگر حساب کتاب اون دنیاییش پاک باشه بله باید گفت که راحت شد وگرنه اول ناراحتی ها شه …
—————————–
راحتی بوته ی گلِ سرخِ زیبا و خوش بویی ست که، در آن دنیا شکوفا میشود ، باغچه ای پر از آرامش برایت آرزومندم .
جملات زیبا کما
اشک تو چشمام جمع شده بود و بغض گلوم رو گرفته بود …
گلاب و گل بود که روی سنگ ریخته میشد …
با
گریه به گیله مرد گفتم : آخه چرا گیله مرد ؟ این انصافه ؟ … اینهمه دعا
کردیم از کما بیاد بیرون ! اینهمه نذر کردیم و قران خوندیم از پیش ما نره ؟
پس چرا خدا به حرف ما گوش نداد ؟
چشمانش
رو با دستش پاک کرد و گفت : چون خدا به حرف و دعای اون بیشتر گوش کرد ،
اونی که حرفش پیش خدا از حرف ما بیشتر خریدار داشت. مطمئنم که خودش نخواست
برگرده و بین ما و خدا ، خدا رو انتخاب کرد و این زیباترین انصاف خداونده
در مورد کسی که با رفتنش چند بیمار نیازمند به اهدای عضو رو به زندگی
برگردونده …