نجواهای عاشقانه
سکوت خدا
گاه خدا آن قدر صدايت را دوست داردكه سكوت مي كند
تا تو بارها بگويي” خداي من”
————————-
خـــــدا
در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالیکه گویی ایستاده بودم
چه غصه هایی که فقط به غم دلم حاصل شد
در حالیکه قصه کودکانه اى بیش نبود
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نخواهد نمی شود
به همین سادگی!
———————-
عجب هوایی داری!
هوایت که به سرم میزند ،
دیگر در هیچ هوایی نمیتوانم نفس بکشم!!
عحب نفس گیر است هوای دور از تو بودن !!!
————————
کاش می شد…
کاش تا دل میگرفت و میشکست ،دوست می آمد کنارش می نشست!
کاش میشد روی هر رنگین کمان ،می نوشتم “مهربان “با من بمان!!!
———————-
کاش می شد قلب ها آباد بود
کینه و غم ها به دست باد بود
کاش می شد دل فراموشی نداشت
نم نم باران هم آغوشی نداشت
کاش می شد کاش های زندگی
تا می شد در پشت قاب بندگی
کاش میشد کاش ها مهمان شوند
درمیان غصه ها پنهان شوند
کاش می شد آسمان غمگین نبود
رد پای کینه ها رنگین نبود
کاش میشد روی خط زندگی
با تو بود تا مُنــتـهای زندگی
————————–
اکسیر عشق
شاعر و فرشته ای با هم دوست شدند …
فرشته پری به شاعر داد و شاعر ، شعری به فرشته …
شاعر پر فرشته را لای دفتر شعرش گذاشت و شعرهایش بوی آسمان گرفت …
فرشته شعر شاعر را زمزمه کرد و دهانش مزه
عشق گرفت …
خدا گفت : دیگر تمام شد … دیگر زندگی برای هر دوتان دشوار می شود …
زیرا شاعری که بوی آسمان را بشنود ، زمین برایش کوچک است … و
فرشته ای که مزه عشق را بچشد ، آسمان برایش کوچک.
————————–
زیباترین سوگند سهراب سپهری
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی…
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند…
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز!!
—————-
گلچین سخنان و اشعار شکسپیر (قسمت چهارم )
ای فتنه و فساد، تو چه زود در اندیشه مردان نومید رخنه
میکنی. ویلیام شکسپیر
بدیهای ما در دنیا به یادگار میماند و خوبی هایمان
همراه با ما به گور میرود. ویلیام
شکسپیر
بذلهگویی برازندهترین لباسی است که در یک مجلس میتوان
پوشید. ویلیام شکسپیر
برای دشمنانت کوره را آنقدر داغ مکن که حرارتش خودت را
نیز بسوزاند. ویلیام شکسپیر
برای لذت بردن کافیست اندکی احمق باشی. ویلیام
شکسپیر
به دست آور آنچه را که نمیتوانی فراموشش کنی و فراموش
کن آنچه را که نمیتوانی بدست آوری. ویلیام
شکسپیر
تردیدهای ما خائنینی هستند که با نصایح خود، ما را از
حمله به دشمن باز میدارند، درحالی که تصمیمی راسخ و حملهای به موقع میتواند فتح
و پیروزی را نصیب ما سازد. ویلیام
شکسپیر
تملق خوراک ابلهان است. ویلیام
شکسپیر
جاییکه تخم محبت کاشته شود، شادمانی میروید. ویلیام
شکسپیر
جوانی و پیری با یک دیگر قابل مقایسه نیستند. جوانی
مایه نشاط و سعادت است و پیری موجب فلاکت و حسرت. جوانی نیمروز زندگانی است و پیری
شبانگاه ظلمانی. جوانی دوره خودنمایی و شجاعت است و پیری روزگار ترس و مذلت، جوان
چون آهوی وحشی با نشاط و غرور در وادی زنگی میدود و پیر چون مردی لنگ آهسته و با
هزار زحمت ، قدم برمیدارد. ویلیام
شکسپیر
جوانی جرعهای است فرحانگیز ولی حیف که به پیری آمیخته
است. ویلیام شکسپیر
چراغ کوچکی در شب، تاریکی را میشکافد و به اطراف نور
میدهد، کار خوب اگرچه کوچک و ناچیز باشد در نظر من کوچک و ناچیز نیست. ویلیام
شکسپیر
در سرتاسر اعمال بشر، جزر و مدی موجود است که اگر آدمی
در مجرای آن واقع شود، به ساحل سعادت میرسد وگرنه سراسر عمر وی در گودالهای
بدبختی و فلاکت سپری خواهد شد. ویلیام
شکسپیر
در سینه خود شرارهای آسمانی دارم که نامش وجدان است.ویلیام
شکسپیر
دشمنان بسیاری دارید که نمیدانند چرا دشمن شما هستند
ولی همچون سگ های ولگرد هنگامی که رفقایشان بانگ بردارند، آنها نیز پارس میکنند. ویلیام
شکسپیر
دنیا مانند یک تماشاخانهاست، هرکس رل خود را بازی میکند
و سپس مخفی میشود.ویلیام شکسپیر
دوستی نعمت گرانبهایی است، خوشبختی را دوبرابر میکند و
از بدبختی میکاهد. ویلیام شکسپیر
دنیا، سراسر صحنه بازی است و همه بازیگران آن به نوبت
میآیند و میروند . نقش خود را به دیگری میسپارند. ویلیام
شکسپیر
دیدن و حس کردن، وجودداشتن است، زندگی در اندیشهاست. ویلیام
شکسپیر
دیوانه خودش را عاقل میپندارد و عاقل هم میداند که
دیوانهای بیش نیست. ویلیام شکسپیر
زنبور هرچقدر باشد،گل از آن بیشتر است؛ دلهای ماتم زده
هر اندازه باشند، قلبهای شاد زیادترند. ویلیام
شکسپیر
زندگی از تار و پود خوب و بد بافته شدهاست، فضیلت ما
وقتی میتواند بر خود ببالد که از خطاهای ما شلاق نخورد و جنایتهای ما وقتی نومید
میشود که مورد ستایش فضیلتهای ما قرار نگیرد. ویلیام
شکسپیر
سعادتمند کسی است که به مشکلات و مصایب زندگی لبخند
زند. ویلیام شکسپیر
شادمانی در خانهای است که مهر و محبت در آن مسکن دارد. ویلیام
شکسپیر
شخص عاقل و هشیار به هرجا قدم بگذارد، سعادت و فراغت
بال همراه اوست زیرا در جهان بجز خوبی وزیبایی چیزی نمیبیند. ویلیام
شکسپیر
عشق غالبأ یکنوع عذاب است، اما محروم بودن از آن مرگ
است! ویلیام شکسپیر
عقل و هوش خود را با خوشی و نشاط دمساز کن تا هزاران
آسیب از میان برود و عمرت دراز شود. ویلیام
شکسپیر
علامت و نشان حقیقی اصالت و علو شأن، نوازش و ترحم
آمیخته با شادمانی و گشادهرویی است. ویلیام
شکسپیر
کاری که وظیفه و صمیمیت در آن دخالت دارد، خللپذیر نیست. ویلیام
شکسپیر
کسانی که دنیا را از دست میدهند آن را با فکر و وسواس
میخرند. ویلیام شکسپیر
کشنده تر از نیش مار ، بچه حقناشناس است. ویلیام
شکسپیر
کینه پنهان نمیماند. ویلیام
شکسپیر
گذشت زمان هرچه از موهای مردم میکاهد، به خرد آنها
میفزاید. ویلیام شکسپیر
گربه ما وقت تولد از آن رو است که به صحنه بزرگ جنون و
حماقت وارد شدهایم. ویلیام شکسپیر
مردی که دردرون خویش موسیقی ندارد و نداهای خوش و
دلنشین او را تحت تأثیر قرار نمیدهد، برای خیانت، توطئه و غارتگری مناسب میباشد
و هیچ کس نباید به او اعتماد کند. ویلیام شکسپیر
مسکنت در کوی هنرمندان و رنجبران راه ندارد و شادمانی
در خانوادهای است که مهربانی در آن جا حکومت میکند. ویلیام
شکسپیر
مصائب خود را مانند لباستان با کمال بیاعتنایی تحمل
کنید. ویلیام شکسپیر
من از خوشبختیهای این جهان بهرهمند گردیدهام زیرا در
زندگی عاشق شدهام. ویلیام شکسپیر
من همیشه میل دارم از اشخاص نجیب پیروی کرده و از آنان
چیز بیاموزم. ویلیام شکسپیر
موفقیت هائی که نصیب بشر شده عمومأ در سایه تحمل و
بردباری بودهاست. ویلیام شکسپیر
میدانیم که چیستیم اما نمیدانیم که چه میشویم. ویلیام
شکسپیر
وجود ما به منزلهٔ باغی است
که ارادهٔ ما باغبان آن است. ویلیام
شکسپیر
وقتی ناراحتی بزرگی پیش آید، رنج و غمهای دیرین از یاد
میرود. ویلیام شکسپیر
هر اندازه گناهی بزرگ کهنه شود و به حال اختفا باقی
بماند سرانجام هنگام مرگ یا بروز خطر، چون فرصت کشف آن فرارسد، به صورت موحشی زهر
خود را برجان آدمی میریزد. ویلیام
شکسپیر
هر چه را که دوست داری بدست آور وگرنه مجبور میشوی هر
چه را که بدست میآوردی دوست داشته باشی.ویلیام شکسپیر
هرکس فقیر و قانع باشد ثروتمند است. ویلیام
شکسپیر
همیشه حرف حق را بدون بیم بیان کن و شیطان را خجل ساز. ویلیام
شکسپیر
همیشه کار کنید و بکوشید تا جامه افتخار و عظمت را
بپوشید، همیشه در نظر داشته باشید که افتخارات تازهای به دست آورید زیرا افتخارات
گذشته همچون شمشیری است که زنگ زده و از رونق افتاده باشد . ویلیام
شکسپیر
هیچ چیز ، بد یا خوب نیست، فقط نیروی اندیشه بدی و خوبی
و سعادت و شقاوت را میآفریند.ویلیام شکسپیر
یقینأ رفتار حکیمانه یا وضع جاهلانه همچون بیماری از
شخصی به شخص دیگر سرایت میکند، پس لازم است که انسانها مواظب انتخاب معاشران خود
باشند. ویلیام شکسپیر
اگر تمام شب را بخاطر از دست دادن خورشید گربه کنی
لذت دیدن ستارهها را از دست خواهی داد. ویلیام
شکسپیر
داشتن علم بهتر از داشتن ثروت است ولی نداشتن ثروت بدتر
از نداشتن علم است. ویلیام شکسپیر
در دریای پرتلاطم زندگی همیشه موجی را می توان یافت که
اگر با آن حرکت کنید شما را به ساحل خوشبختی می رساند. ویلیام
شکسپیر
به خدا سوگند که خروارها فریب خوردگی بهتر از یک جو
بدگمانی است! ویلیام
شکسپیر
احمق ها هیچ گاه کمتر از عهد کنونی محبوبیت نداشتنه اند
، چون خردمندان به جای آنان خودنمایی میکنند و نمیدانند از عقل خود چگونه بهره
ببرند زیرا رفتارشان تؤام با تقلید است .ویلیام شکسپیر
من تو را همچون خوابی در خاطر دارم،خوابی زیبا هنگامی
که چون پادشاهی می خوابم و وقتی بیدار می شوم تو را در بر ندارم . ویلیام
شکسپیر