زندگي پس از آسيب نخاعي
آسيب هاي نخاعي از تلخ ترين و پرعارضه ترين اتفاقاتي است که مي تواند براي
شخصي اتفاق بيفتد. چرا که دامنه تبعات آن با ناتواني هاي حرکتي وسيعي که
ايجاد مي کند جنبه هاي اجتماعي و اقتصادي نيز براي بيمار خواهد داشت.
شايد
خيلي ها به اشتباه لفظ قطع نخاع را براي هر نوع آسيب نخاعي به کار ببرند.
در حالي که به گفته دکتر فرهاد عصارزادگان، متخصص مغز و اعصاب وقتي نخاع به
علت شکستگي ها يا دررفتگي هاي ستون مهره آسيب مي بيند به اشتباه، ازطرف
مردم باعنوان قطع نخاع شناخته مي شود، ولي در اغلب اين موارد، نخاع واقعا
قطع نشده بلکه آسيب ديده است.
اين متخصص در گفت وگو با جام جم توضيح
مي دهد: قطع نخاع عبارتي است که معمولابراي توصيف آسيب هاي نخاع به
کاربرده مي شود. اين آسيب ها در اثر حوادثي مانند تصادف وسايل نقليه، سقوط
از ارتفاع، حوادث ورزشي، حوادث حين کار، آسيب هاي ناشي از اصابت گلوله و
ديگر علل به وجود مي آيند. قطع نخاع معمولابه دنبال شکستگي يا دررفتگي ستون
مهره در کمر يا گردن ايجاد مي شود.
وقتي قطع نخاع اتفاق مي افتد
به
دنبال شکستگي يا دررفتگي در مهره ها، فشار شديدي به نخاعي که درون مهره
قرار دارد وارد شده و اين فشار و ضربه مي تواند موجب پارگي، له شدگي،
فشردگي، کشيدگي يا خونريزي نخاع شده و به دنبال آن اندام ها فلج مي شوند.
دکتر
عصار زادگان با بيان مطالب فوق مي افزايد: اغلب بيماراني که قطع نخاع مي
شوند، افراد جوان و سالمي هستند که به دنبال سانحه، ناگهان فلج مي شوند که
فشارهاي روحي فراواني به آنها وارد مي کند.
شوک نخاعي
جالب است بدانيد در آسيب هاي کامل نخاعي ناشي از ضربه، شوک نخاعي ايجاد مي شود که با قطع نخاع متفاوت است.
اين
متخصص مغز و اعصاب در اين باره اظهار مي کند: وقتي نخاع به صورت ناگهاني
دچار قطع عرضي مي شود، فعاليت هاي نخاعي به شدت مختل مي شود. هرچه سطح آسيب
بالاتر باشد اثرات ناشي از شوک نخاعي گسترده تر مي شود. کاهش شديد رفلکس
هاي نخاعي و شلي عضلاني زير سطح آسيب به هنگام شوک نخاعي ايجاد مي شود.
وي
تاکيد مي کند: اين حالت موقتي است و معمولابعداز چند روز تا چند هفته
ادامه مي يابد. بعد از اين مدت نورون هاي نخاعي زير سطح آسيب به تدريج فعال
شده و تحريک پذيري خود را از سر مي گيرند، به طوري که در بسياري از موارد
فعاليت مجدد نورون ها از حد طبيعي خود فراتر مي رود.
وقتي پاها از حرکت مي ايستد
اما در چه شرايطي شخصي که دچار آسيب نخاعي شده است توان حرکت اندام هاي تحتاني مانند پاها را از دست مي دهد ؟
دکتر
عصار زادگان در پاسخ مي گويد: شدت علائم آسيب با توجه به شدت آسيب نخاع
متفاوت است. ممکن است نخاع به طور کامل قطع شده يا امکان دارد آسيب وارده
نسبي باشد. علائم بر حسب اين که قطع نخاع در کدام قسمت ايجاد شده باشد
متفاوت است. هرچه محل آسيب نخاع بالاتر باشد، قسمت هاي بيشتري از اندام ها
دچار فلج مي شوند .
وي مي افزايد: در قطع نخاع گردن نيز مشکلات
بيمار در اندام فوقاني، تنه و اندام تحتاني وجود دارد که ممکن است يکطرفه
بوده يا در هر دو طرف بدن ايجاد شود.
مهم ترين علائم قطع نخاع
گردني شامل اختلال تنفس، اختلال در کنترل ادرار و مدفوع،کاهش يا عدم حس لمس
در پوست، کاهش قدرت يا فلج کامل عضلات اندام همراه با اسپاسم و سفتي
عضلات، درد اندام و مشکلاتي در فشار خون، تعريق و کنترل درجه حرارت بدن مي
شود.
اين متخصص با اشاره به مهم ترين علائم آسيب نخاع در ناحيه کمر
مي گويد: اختلال در کنترل ادرار و مدفوع، کاهش يا عدم حس لمس در پوست، کاهش
قدرت يا فلج کامل عضلات اندام همراه با اسپاسم و سفتي عضلات و درد اندام
در چنين وضعي نيز ديده مي شود.
مرگ پس از آسيب نخاعي
وقتي در تصادفي، مهره اي در گردن بشکند و رابطه نخاع را قطع کند، چرا به احتمال زياد شخص آسيب ديده زنده نمي ماند؟
دکتر
عصار زادگان در توضيح چنين وضعي مي گويد: صدمه و آسيب به مهره هاي گردني
يا شکستگي مهره هاي فوقاني ستون فقرات، مشکلات خاصي را در عمل تنفس به وجود
آورده و باعث توقف کامل تنفس مي شود . به علاوه بيماران دچار آسيب نخاع
گردني که به دليل فلج ديافراگم، به دستگاه تنفس مصنوعي وابسته مي شوند در
معرض عوارض مهمي مانند عفونت هاي شديد تنفسي نيز قرار مي گيرند که عارضه
بسيار خطرناکي محسوب مي شود.
آسيب هايي که درمان مي شود
بي
شک اولين و موثر ترين اقدام در کاهش آسيب هاي حرکتي و فيزيکي ايجاد شده پس
از ضايعه نخاعي، اقدامات جراحي است. اما پس از اين مرحله، نقش تيم
توانبخشي و طب فيزيکي، فيزيوتراپي، کار درمانگر، مددکار اجتماعي و روان
شناس باليني در کمک به بيمار بسيار پر رنگ مي شود.
دکتر سيدمنصور
رايگاني، متخصص طب فيزيکي و توانبخشي نيز در گفت وگو با جام جم در اين باره
مي گويد: بي شک اصلي ترين کمکي که تيم تخصصي توانبخشي پس از بروز ضايعه
نخاعي مي تواند به بيماران کند، اين است که آنان را به سطح مطلوبي از
عملکرد فيزيکي و اجتماعي قبل از ضايعه برسانند تا جايي که وابستگي شخص آسيب
ديده به ديگران کاهش يابد.
اين متخصص مي افزايد: در اين راستا طي
کردن چند مرحله درماني و کمک درماني ضروري است . ابتدا بايد داروهاي خوراکي
و تزريقي خاصي به بيمار تجويز شود . سپس برنامه فيزيوتراپي و کار درماني
ويژه اي به وي ارائه مي شود . تجويز وسايل خاص حرکتي از جمله انواع اورتزها
نيز از ضرورت هاي درماني براي اين دسته از بيماران است . نکته مهم ديگر
بهره گيري از روش هاي جديد تحريک الکتريکي براي آن است که بيمار، ايستادن
را ياد بگيرد و بتواند چند قدمي راه برود . البته استفاده از داروهاي شل
کننده عضلات نيز کمک کننده است.
وي با تا کيد بر پر اهميت بودن باز
آموزي تکنيک هاي کنترل ادرار و مدفوع به بيمار تاکيد مي کند: راه اندازي
کلينيک هاي تخصصي طب توانبخشي ضايعات نخاعي براي درمان بيماران در کشور ما
يکي از ضرورت هايي تلقي مي شود که تاکنون اجرايي نشده و اميد است با حمايت
وزارت بهداشت در آينده نزديک در ايران راه اندازي شود.
مردان کوتاهقد شریک بهتری برای زندگی هستند
مطالعات نشان داده است که مردانی که قد متوسط رو به کوتاهی
دارند، انتخابهای بهتری برای ازدواج و زندگی مشترک هستند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، مرد ایدهآل برای شریک زندگی مردی
است که درآمدی خوب داشته باشد و همواره آراسته و وفادار باشد و کمی قدش از
متوسط پایینتر باشد. بر خلاف نظر عموم که تصور میکنند مردان قدبلند، تیره
و خوشتیب گزینههای بهتری هستند، مطالعات نشان داده است که در زندگی
مشترک، مردان ایدهآل خصوصیات دیگری دارند.
مطالعات نشان داده است که صرف نظر از جذابیتهای ظاهری، مردان کوتاهتر و
تیره و در عین حال شیکپوش میتوانند شریکهای بهتری باشند. در واقع مردان
کوتاهتر معمولا درآمد بیشتری دارند و بیشتر امکان دارد که در زندگی مشترک
وفادار بمانند و علاوه بر این دوستان و روابط اجتماعی بهتری دارند و به
قولی از این طریق یک سر و گردن از همتایان قد بلند خود بالاتر هستند.
در واقع در روابط طولانی همچون ازدواج مردان کوتاهقد بسیار مطلوبتر از مردان بلندقد هستند.
نتایج تحقیقی که بر روی 5هزار خانواده انجام شد، نشان داد که مردان آن
خانوادهها که بین 23 تا 45 سال بودند و در دو دسته کوتاهقد و بلندقد قرار
داشتند، نشان داد که مردان کوتاه قد طلاقهای کمتری دارند و بیشتر در
انجام کارهای خانه به همسر خود کمک میکنند و به طور کلی نانآور بهتری
هستند.