سایکوز یا روان پریشی چیست؟
روان
پریشی یا سایکوز به معنای وضعیت روانی غیرطبیعی است واصطلاحی است که در
روانپزشکی برای حالتی روانی بکار می رود که اغلب بصورت << از دست دادن تماس با واقعیت>>
توصیف می شود .سایکوز به انواع جدی اختلالات روانی گفته میشودکه در طول
آنها ممکن است دچار توهم وهذیان شود .گاه افراد سایکوتیک اختلال شخصیت نیز
دارند .جنون یا سایکوز نوعی قطع ارتباط با واقعیت است که به طور مشخص شامل
هذیان (عقایدنادرست درباره وقایع یا اشخاص)وتوهم (دیدن یا شنیدن چیزهای که
وجود خارجی ندارند)می شود.واژه سایکوز به معنی وضعیت روانی غیر طبیعی است
که حالت های مختلفی را در بر می گیردولی اصلی ترین ویژگی آنها نوعی قطع
ارتباط با واقعیت است.
کلمه
روان پرشی یا سایکوز برای توصیف شرایط غیر طبیعی ذهن ووضعیت روانی به کار
می رود که طی آن ارتباط فرد با واقعیات قطع می شود. در این حالات علاوه بر
قطع ارتباط با واقعیات،اختلال در تفکر ،درک وقضاوت نیز بروز می کند.زمانی
که کسی دچار حالت روان پریشی شود ،روان پریش یا سایکوتیک نامیده می
شود.روان پریشی یا سایکوز یا اختلالات شدید روانی ،نوع شدید بیماری روانی
است که ویژگی عمده آن فقدان واقعیت سنجی یا قطع ارتباط با دنیای واقعی است
.معمولا”بیمار رفتارها وصحبت های غیر طبیعی دارد.فعالیت های جسمی وروانی او
به حدی دچار اختلال می شود که باعث به هم ریختگی فعالت های فردی واجتماعی
اش می شود .چنین بیماری معمولا”از بیماری خود آگاهی ندارد وخود راسالم می
داند واز درمان خودداری می کند ،در این نوع بیماری اغلب ضایعه مشخصی در مغز
مشاهده نمی شود .روان پریشی را به دلیل تفاوت در شروع وسیر بیماری ،مدت
بیماری و بهبود به چند گروه اصلی تقسیم می کنند ، روان پریشی ممکن است با
بیماریهای جسمی (مثلا” به دنبال ضربه های مغزی ،عفونت های شدید مصرف مواد)
یا براثر بیماریهای روانی (مثلا اسکیزوفرنیا )
همراه
باشد. اگرچه روان پریشی ممکن است در هر گروه سنی دیده شود ،اما بیشتر در
افراد جوان اتفاق می افتد.حدود3تا 5 نفرازهر نفر حالاتی از روان پریشی را
تجربه میکنند.که این میزان بیشتر ازمیزان شیوع دیابت (بیماری قند )است.
اغلب
مردم از این دوره بیماری رهایی پیدا می کنند .روان پریشی ممکن است برای
هرکسی اتفاق بیفتد ومثل هرنوع بیماری دیگری می تواند درمان شود. روان پریشی
انواع مختلفی دارد مانند اسکیزوفرنیا ،افسردگی روان پریشانه ،اختلال خلق
دو قطبی واختلال هذیانی ،اسکیزوفرنیایا شیزوفرنیا از موارد شایع بیماریهای
روان پریشانه است که حدود 1/5-1 درصد افراد جامعه را در طول عمر مبتلا می
سازد.
روان
پریشی ، موجب تغییرات خلق وتفکر (بروز عقاید غیر معمول )،قضاوت وادراک می
شود .مجموعه این عوامل باعث می شوند گفتار ، کردار ورفتار شخص آنچنان دچار
آشفتگی شود که براحتی نتوانیم احساسات شخص بیمار را درک کنیم .
تفکر گیج ومبهم (سر در گمی):در
این حالت افکار روز مره فرد مبتلا مبهم شده وارتباط معمول ومنطقی خود با
یگدیگر را از دست می دهند. صحبت های شخص نا مشخص ،نا مفهوم یا نا مر بوط می
شوند.شخص ممکن است در تمرکز ، دنبال کردن مکالمه ویاد آوری مسایل مشکل
داشته باشد وسرعت افکار ممکن است بسیار تند یا کند شود.
اعتقادات غلط (هذیان ):کسی
که یک دوره روان پریشی را تجربه می کند ،ممکن است دچار عقاید وباورهای غلط
ونابجایی شود که هذیان نامیده می شود .در این حالت شخص چنان به عقاید خود
مطمئن است که بحث های منطقی نمی تواند تغییری دراو ایجاد کند.به عنوان مثال
ممکن است شخصی با توقف یک اتومبیل در بیرون اظهار کند که پلیس اورا تحت
نظر دارد.
توهم :توهم
به مفهوم درک بدون محرک خارجی واقعی است .دراین حالت شخص روان
پریش،چیزهائی را میبیند،می شنود،حس می کند،می چشدیابوئی احساس میکندکه
وجودخارجی ندارند.به عنوان مثال چیزهائی می شنودکه افراددیگرحاضردرهمان
موقعیت زمانی و مکانی نمیشنوندیاچیزهائی می بیندکه وجود
خارجی ندارند.علائم درافرادمختلف با هم تفاوتهائی داردکه ممکن است طی زمان
تغییرکند.یک دوره روان پریشی در3 مرحله اتفاق می افتدوطول این دوره هااز
فردی به فرد دیگرمتفاوت است.
روان پریشی وضعیت روانی غیرطبیعی است که حالت های مختلفی را در بر می گیرد ولی اصلی ترین ویژگی آن،نوعی قطع ارتباط با واقعیت است.
مرحله
یک(مقدماتی):در این مرحله، علائم گنگ و مبهم هستند و بسختی می توان متوجه
آنها شد ممکن است تغییراتی در چگونگی بیان احساس ،ادراک و افکار ایجاد
شود.مثلا شخص کمی مشکوک و بدبین می شود،دیر به خواب می رود،مرتب دلشوره
دارد،انگیزه قبلی خود برای کار کردن را از دست می دهد و زود عصبانی می شود.
مرحله دوم(حاد):در این مرحله علائم روان پریشی به وضوح تجربه می شوند،این علائم شامل توهم، هذیان یا تفکر مبهم است.
راهنما برای خانواده بیماران مبتلا به بیماریهای شدیدروان پزشکی
کنترل توهم
فردی ممکن است درحال توهم باشد که:
- باخودش باهیجان بحث وگفتگو کندوبه نظربرسدکه درحال پاسخگوئی به سوالات یابیانات فرددیگری است.
- بدون هیچ دلیل واضحی ناگهان می خندد.
- به نظرمیرسدحواسش پرت است ویامشغولیت ذهنی داردویانمی تواندبرموضوع بحث یاکاری متمرکزشود.
- به نظرمیرسدچیزی رامی بیندکه شمانمی توانیدببینید.
بعضی بیماران می آموزندکه باتمرین وممارست وبااستفاده ازیک یاادغام چندشیوه باتوهمات خودکنارآیندازجمله:
- صحبت ومشاوره بایک درمانگر یافردی دیگر.
- افزایش مقدارداروی ضدروان پریشی(سایکوز)موردمصرف.
- باخواستن ازصداهاکه اوراترک کنند.(درصورت وجودتوهم شنوائی)
- نادیده گرفتن صداها،تصاویر،بوها،مزه هاواحساس ها.
- تمرکزبرکار یافعالیتی دیگر.
- گوش دادن به موسیقی بلند(ترجیحاًباگوشی)
شمامیتوانید باروشی حمایت گرانه،همدلانه وآرام:
- ازاوبپرسیدآیاهم اکنون چیزی شنیده یادیده است؟واگرپاسخ بلی است،آن چه بوده؟
- به منظوردرک این که آن تجربه چه احساسی دراوایجادمی کند،اطلاعات کافی بگیرد.
- راه
های مختلف برای کنارآمدن بااحساسات ونیازهای برخاسته از توهم
پیشنهادکنید.این امر احساس امنیت وتوانائی کنترل احساس خود به بیمار میدهد. - درمورداینکه
آن تجربه ممکن است یک نشانه یاتوهم باشدبااوگفتگوکنید.(میتوان به کمک
نشانه ،یاتوهم واژه دیگری که مورد پذیرش بیمار است به کاربرد.) - درصورت لزوم محدودیت های رفتارشانرابه اویادآوری کنید.(مثلاً فریادنکشد).
شمانبایداو یاتجربه اش را مسخره کنید.
شمانبایدازتجربه اش دچارحیرت و هراس شوید.
شمانبایدبه اوبگوئیدکه تجربه اش واقعی نیست،یاآنرانادیده ودست کم بگیریید.
شمانبایددرموردمحتوای توهم یااینکه چرااوصدائی می شنودیاچیزی می بیند،واردبحثی طولانی شوید.
پاسخ به هذیان
درموردجزئیات هذیان بحث وسوال مفصل نکنید.برای خارج کردن بیمار از هذیان نه بااو بحث کنید ونه سعی کنیداورا متقاعد
کنید.زیرانتیجه نخواهدداشت.
چنانچه او آرام است ،بی طرفانه ،محترمانه وآرام به اوگوش دهید،سپس یک یا کلیه موارد زیررا انجام دهید: به نظرات و پیشنهادات غیرهذیانی فردپاسخ دهید .
موضوع صحبت را از محتوای هذیان منحرف کنید.
واضح وروشن ولی بدون داوری تمایل خودرادرتفسیروضعیت ابرازکنید.
چنانچه خویشاوندبیمارتان اصرارداردکه درموردموضوع هذیان شما نظری بدهیدشمامی توانید:
اورا به عنوان یک فردبپزیرید و همان طور که برای نظر خود احترام قائلیدبرای نظراوهم
احترام قائل شویدوتوضیح دهیدکه بین نظرشماودیدگاه او تفاوت وجود دارد.
درصورتیکه هذیان توام باعواطف شدیداست شمامیتوانید:
- بدون اشاره به هذیان ،به احساس مزاحم/ناراحت کننده(مانند:ترس،خشم،اضطراب،غم)همراه باهذیان راپاسخ دهید.
- کمکش کنید،باآن احساسات وعواطف مزاحم/ناراحت کننده کنارآید.برای مثال می توانیدبپرسید: چه میتوانم بکنم تا
احساس امنیت بیشتری کنید.
- اطراف بیمارآرامش برقرارکنید.
- تعدادافرادوسروصدای اطراف بیمار راکم کنید.
- ابراز همدلی برای شرایطی که بیمار درآن قراردارد(دررابطه بافکرغلط/هذیانی)نشان دهیدودرصورت امکان به بیمار
کمک کنید(بعنوان مثال تلویزیون را خاموش کنیداگربیمارفکرمیکنددربرنامه درباره او صحبت میشود)
با این 14 راه از انرژی های منفی دور شوید
افراد مثبت اندیش همیشه رفتار چشمگیری دارند، اما انرژی منفی تقریبا همه
جا وجود دارد. افرادی هستند که دائما در مورد زندگی گله و شکایت می کنند،
رفتارهای بدی از خود نشان می دهند و با حس منفی، ممکن است شما را از پای در
بیاورند. انرژی ای که این افراد منتشر می کنند روی افکار و اعمال شما اثر
نامطلوبی می گذارد؛ پس اگر به دنبال موفقیت بیشتر هستید دوری از منابع
انرژی منفی برای شما اجباری است.
انرژی منفی می تواند به راحتی روی هرکسی اثر بگذارد و استثنای این قضیه
تنها کسانی هستند که مقابله با این اثرات را یادگرفته اند.این 14 راه به
شما نشان خواهدداد چگونه افراد مثبت، با انرژی منفی مقابله می کنند تا به
سوی موفقیت گام های مطمئن تر و راحت تری بردارند. شما هم می توانید این راه
کارها را در زندگی تان به کار بگیرید تا موفقیت را لمس کنید.
با این 14 راه از انرژی های منفی دور می شوند
1- شادی را در وجودشان خلق می کنند
افراد
شاد، مبنای شادی های شان را انگیزه های بیرونی قرار نمی دهند. آن ها این
موضوع را به خوبی درک می کنند که اگر یک بار انگیزه های بیرونی، از بین
برود حال خوب آن ها نیز خراب خواهدشد. پس به دنبال منابع درونی انرژی مثبت
هستند و روی تمرکز ذهن خود کار می کنند.
2- مثبت نگری را تمرین می کنند
اعمال
شما تحت تاثیر افکار شما هستند، بنابراین اگر منفی نگر باشید، آینده روشنی
پیش روی تان وجود نخواهد داشت. افراد مثبت نگر به بهانه هایی که به ذهن
شان خطور می کنند، اعتقادی ندارند. آن ها از طریق مثبت نگری و پیدا کردن
وجه مثبتی از هر مشکل، از این مطمئن می شوند که از نظر ذهنی آماده کسب
موفقیت هستند.
3- به دنبال دلایلی برای خودباوری هستند
هرگز
اجازه ندهید افکار منفی شما را اذیت کند. شاید افراد به دنبال این باشند
که از هر طریقی به شما آسیب برسانند، اما تا زمانی که شما خودتان را باور
دارید این خودباوری از هر چیزی برای شما مهم تر و اثرگذارتر خواهد بود. حتی
زمانی که شما کاملا احساس ناتوانی و بی ارزش بودن می کنید، دلایل زیادی
وجود دارد که خودتان را باور کنید. افکار منفی اکثر اوقات وجود دارند و به
عنوان مانعی بر سر راه موفقیت های شما خواهند بود.
4- رابطه شان را با افراد منفی نگر قطع می کنند
شما
به شدت تحت تاثیر محیط اطراف خود هستید. اگر وقت تان را صرف حضور در کنار
افراد مثبت کنید، به احتمال زیاد این مثبت بودن به شما نیز سرایت خواهد
کرد. از سوی دیگر اگر شما بیش از حد در کنار افرادی قرار بگیرید که مدام در
حال گله و شکایت هستند، به سختی قادر خواهید بود افکار منفی را از ذهن خود
دور کنید.
5- به طور منظم تمرین می کنند
ورزش
و تمرین های مرتبط با آمادگی بدنی، توام با ترشح هورمون اندورفین است که
مسئول ایجاد «احساس خوب» در انسان است. اگر بدن خود را به این کار عادت
دهید، نتیجه اش کاهش استرس و افزایش شادی شما خواهدبود. در مقابل، اگر به
نیازهای بدن تان توجه نکنید، عواقب بدی در انتظار شما خواهد بود.
6- زمانی را در طبیعت می گذرانند
بودن
در طبیعت، ذهن تان را پاک و بدن تان را آرام می کند. افراد مثبت، زمانی از
روز را در طبیعت می گذراند و به تحسین زیبایی های این جهان می پردازند.
این یک راه بسیار موثر برای جریان داشتن انرژی جدید در شما خواهدبود.
7- از خرج های اضافی دوری می کنند
امروزه
حراجی ها به عامل برای پرت کردن تمرکز شما تبدیل شده اند، با این بهانه که
خرید را برای شما آسان می کنند. هرچند، زیاد خرید کردن ممکن است احساس
خوبی در شما ایجاد کند، اما در یک بازه طولانی مدت، این کار یک رفتار
ناسالم است که انسان های مثبت از آن به هر قیمتی دوری می کنند. آن ها ترجیح
می دهند وقت و هزینه خود را برای کشفیات جدید در جهان و خلق خاطراتی بسیار
بزرگ صرف کنند.
8- شکست را می پذیرند
افراد
مثبت شکست را می پذیرند چرا که متوجه شده اند این تنها راه برای یادگرفتن و
رشد کردن است. آن ها زمانی که از جایگاه خود سقوط می کنند برای بالا رفتن و
به دست آوردن دوباره جایگاه رفیع خود، به جای تسلیم شدن، سخت کار می کنند.
حتی اگر یک شکست، احساساتی منفی برای آن ها به همراه آورد، این را به خوبی
درک می کنند که این امور گذرا خواهدبود و به سرعت محو خواهدشد. آن ها برای
سرعت بخشیدن به این روند، افکار مثبت را پرورش می دهند.
9- کاملا مسئولیت پذیر هستند
افراد
مثبت نگر همواره مسئولیت آنچه را در زندگی شان اتفاق افتاده است، خود بر
عهده می گیرند. این اتفاق پیروزی یا شکست باشد، همواره اثری از افکار و
اعمال خود آنها تلقی می شود. یک فرد مثبت نگر هرگز عوامل خارجی را مقصر نمی
داند و روی موارد قابل دسترسی تمرکز می کند که بتواند شرایط را بهبود
بخشد. با انجام این کار او به جای اینکه به خاطر عوامل خارجی که خارج از
کنترل اوست، ناامیدانه رفتار کند، مدام به دنبال پیشرفت و کسب تجارب جدید
خواهدبود.
10- یاد می گیرند افکارشان را کنترل کنند
ذهن
آدمی به راحتی می تواند در اثر عوامل خارجی تمرکز خود را از دست بدهد.
افراد مثبت نگر می دانند اگر افکار خود را کنترل نکنند، کنترل اعمال و
رفتارشان را نیز از دست می دهند؛ به همین دلیل آن ها به دنبال آموختن و
تمرین روش های کنترل ذهن هستند.
11- زمانی را برای آسودگی خاطر اختصاص می دهند
افراد
مثبت نگر به خوبی درک می کنند که گاهی اوقات نیاز دارند به جای تلاش برای
عالی بودن، آهسته تر به جلو حرکت کنند و اهداف و جاه طلبی های خود را کاهش
دهند. آن ها با این کار از صرف انرژی ای که منجر به ایجاد انرژی منفی می
شود، جلوگیری می کنند. به طور خلاصه باید گفت این افراد برای حرکت بیشتر در
زوی بعد، امروز یک گام به عقب بر می دارند.
12- بر این باورند که همیشه راهی وجود دارد
گاهی
اوقات زندگی ناامیدانه و سخت به نظر می رسد. در این لحظات شما به توانایی
های خودتان برای حل آن مشکل شک می کنید. حقیقت این است که همیشه یک راه
برای غلبه بر مشکلات وجود دارد و افراد مثبت نگر این فکر را دائما در ذهن
خود نگه می دارند حتی اگر مشکلات به اوج خود برسد، آن ها بر این باورند که
می توانند آن را حل کنند و قادر خواهند بود به اوج بازگردند و حتی بیشتر از
قبل اوج بگیرند.
13- می دانند چه زمانی باید «نه» بگویند
گفتن
«نه» و یا «بله» بلافاصله بعد از یک درخواست، امری بسیار بی ارزش است.
برخلاف تصور رایج، این دو کلمه قدرت بسیار زیادی دارند و چگونگی استفاده از
آن ها، تعیین می کند در زندگی شما چه اتفاق بیفتد. افراد مثبت نگر به جای
خشنودی دیگران بر اولویت های خودشان تمرکز می کنند. به همین دلیل آن ها به
خوبی می دانند بسیاری از امور هستند که نیازی به بله گفتن به آن ها ندارند.
14- تایید هر کسی برایشان مهم نیست
اگر
اجازه دهید نظرات منفی دیگران شما را فلج کند، به سختی احساسی خوب و حالتی
شاد خواهید داشت. بسیاری از مردم از بی اعتباری و مورد انتقاد قرار گرفتن
می ترسند. افراد مثبت گر فکر کرده و اقدامی حتی معکوس نسبت به بقیه مردم را
انجام می دهند. آن ها از منتقدان به عنوان یک شاخص معتبر و خوب استفاده می
کنند. در حقیقت امور زیادی در فکر شما برای حرکت به سوی موفقیت و جود دارد
که نیازی به تایید دیگران برای انجام آن ها ندارید.