راه های تقویت اراده چیست؟
آیا گاهی احساس می کنی حوصله نداری دست به کاری بزنی؟ آیا گاهی احساس می
کنی در برابر کاری که باید انجام دهی، مقاومت به خرج می دهی و بهانه می
آوری؟ آیا عادت هایی داری که دلت می خواهد آن را تغییر دهی، ولی اراده قوی و
قدرت لازم را نداری؟
یادت باشد قدرت اراده و انضباط می تواند زندگی
ات را متحول کرده و قدرت درونی ات ار که برای موفقیت و رشد معنوی مهم است،
فعال کند. داشتن یا نداشتن این مهارت ها عامل عمده ای است که تو را به سوی
موفقیت یا ناکامی می برد. این قضیه برای تمام امور خواه پیش پاافتاده یا
اساسی نیز بسیار مهم است.
کمی در مورد سوالات زیر فکر کن:
•
چندبار قصد پیاده روی داشتی و می دانستی که پیاده روی حالت را بهتر می
کند ولی تنبلی به تو اجازه این کار را نداد و به جای آن در خانه ماندی و
تلویزیون تماشا کردی؟
• چندبار سعی کردی عادت غذایی ات را تغییر
دهی، سیگار کشیدن را ترک کنی، صبح زودتر از خواب بیدار شوی، اما اراده ای
برای انجام این امور نداشتی؟
• چندبار کاری را با ذوق و شوق شروع کردی، ولی آن را نیمه تمام گذاشتی؟
اگر جواب هایت ناامید کننده است، ناراحت نباش؛ چون می توانی با اراده ای قوی رفتارت را بهتر کنی.
اراده یعنی چه؟
•
اراده نیرویی باطنی است که برای تصمیم گیری، شروع کار، انجام اهداف و
وظایف در برابر عقب انداختن کارها و تنبلی، نقش پادزهر را ایفا می کند.
• اراده توانایی و مهارتی است که می تواند انگیزه ها و هوس های مضر و غیرضروری را کنترل یا رد کند.
• اراده توانایی تصمیم گیری و پیگیری با عزم راسخ است تا آن هدف و تصمیم با موفقیت به پایان برسد.
• اراده نیرویی درونی است که تو را مجبور می کند به میل خود و از روی هوس رفتار نکنی.
• اراده نیرویی درونی است که به تو امکان می دهد، بر تمام موانع و سدهای بیرونی غلبه کنی.
نیز
باید توجه کنی انضباط شخصی با قدرت اراده همراه است و به تو قدرت می دهد
برای انجام هرکاری سماجت و پافشاری کنی و مهارتی است که رضایت فوری و لذت و
خوش ناگهانی را مهار می کند تا به چیزی که برایت بهتر و خوشایندتر است،
این دو برسی؛ حتی اگر برای رسیدن به آن، مجبور شوی با مشکلات رو به رو شوی.
این
دو مهارت مهم، یعنی اراده و انضباط شخصی، تو را بسیار قدرتمند، توانا و
فردی مسئول می کند؛ در نتیجه می توانی به راحتی رفتار و اعمال خود را
انتخاب کنی. وقتی اراده تو قوی شود، می توانی در مورد هرکاری که می خواهی
انجام دهی، به خوبی فکر کنی. اراده باعث می شود اهداف تو معقول باشند.
وقتی اراده ات قوی باشد می توانی با تلاش و تقلا و استقامت، هر آنچه را بخواهی به دست بیاوری.
روش های تقویت اراده
1-
تعیین هدف: کاری را که دلت می خواهد انجام دهی به طور دقیق مشخص کن، هدف
تو باید شفاف، قابل اجرا، مطابق توان و استعداد تو و واقع بینانه باشد. اگر
هدف توجنبه بلندپروازی داشته باشد و خارج از توانایی های شخصی ات باشد، با
مشکلاتی مواجه می شوی که نتیجه آن، ناامیدی و دلسردی خواهدبود و تو را از
ادامه کار باز می دارد؛ چون خود را ناتوان و بی اراده می بینی که همین
موارد منفی موجب فشار عصبی در تو می شوند.
2- شناخت توانایی: در
وجودت توانایی و استعداد خاصی نهفته است. باین این ها را کشف کنی و برای
رسیدن به اهدافت آن ها را به کار ببری.
3- برنامه ریزی: باید
برایت تمام امور خودت برنامه ای منظم داشته باشی؛ پس هر روز که از خواب
بیدار می شوی، برنامه های خودت را طبق اولویت یادداشت کن و خودت را موظف کن
که تک تک آن ها را انجام دهی، در صورت تخلف در هر ک دام خودت را تنبیه و
در صورت موفقیت در اجرای هرکدام خودت را تشویق کن و به خودت پاداش بده.
4-
تلقین: هر کلامی که از دهانت بیرون می آید، باور تو را می سازد. وقتی می
گویی: «من آدم زرنگی نیستم»، در حقیقت حکم محکومیت خود را صادر کرده و به
کائنات فرمان داده ای که تمام موارد منفی را به سویت سرازیر کند؛ سعی کن
زمانی که گفت و گوی ذهنی با خودت داری، کلام تو از موضع قدرت باشد؛ چون هر
آنچه را که به خودت می گویی، چندبرابرش به خودت بر می گردد. اول ذهنت را
بررسی کن و ببین بیشتر اوقات خودگویی هایت مثبت است یا منفی؛ چون زیربنای
هستی، تفکر است. اگر می خواهی مواردی عالی و مثبت در زندگی برایت پیش
بیاید. نگرش و ذهنیت خود را تغییر بده و یادت باشد که نود درصد تغییرات خوب
و بد زندگی ات به نوع نگرش تو نسبت به رویدادهای زندگی بستگی دارد و ده
درصد آن به وقایع بیرونی وابسته است.
مشکل افراد شکست خورده ای که
دست از تلاش برداشتند، این است که خبر نداشتند در یک قدمی موفقیت هستند.
راز موفقیت من در این بود که هرگاه برای بازکردن دری تلاش می کردم و باز
نمی شد، با اراده ای قوی بارها و بارها تلاش می کردم و با خودم می گفتم:
«حتما این کلید اراده، صدمین بار در را به رویم خواهد گشود.» «ادیسون»
تدریجی بودن قدرت اراده
نمی توانی انتظار داشته باشی یک شبه صاحب اراده ای قوی شوی. برای این کار می توانی اول از امور جزئی شروع کنی.
1-
مثلا اراده کن که هر روز صبح نیم ساعت زودتر از خواب بیدار شوی یا اگر
عادت به ورزش کردن نداری، سعی کن ده دقیقه از صبح خود را به ورزش اختصاص
دهی.
2- به خودت قول بده کاری را که برایت سخت است و به خاطر تنبلی مرتب از زیر آن در می روی، انجام دهی.
تمرینات تقویت اراده
تمرین
شماره یک: اگر در اتوبوس یا مترو نشسته ای و می بینی فرد مسنی وارد می
شود، بلندشو و جای خود را به او بده. این تمرینی است برای غلبه کردن بر
مقاومت ذهنی و روحی خودت.
تمرین شماره دو: اگر کلی ظرف کثیف در سینک
آشپزخانه است که باید شسته شوند و تو به خاطر تنبلی، شستن آن ها را عقب می
اندازی، به سرعت بلند شو و آن ها را بشور و اجازه نده تنبلی تو را کنترل
کند. وقتی این گونه عمل کنی، قدرت اراده ات تقویت خواهدشد.
تمرین
شماره سه: به خانه می آیی و مستقیم سراغ تلویزیون می روی؛ چون احساس تنبلی
می کنی، نمی خواهی دوش بگیری، پس بر این حال و هوا غلبه کن و اول سراغ دوش
گرفتن برو.
تمرین شماره چهار: اگر دوست داری همیشه قهوه یا چای را
با شکر بنوشی، یک هفته تمرین کن و چای یا قهوه ات را بدون شکر بنوش و اگر
عادت به مصرف زیاد چای در روز داری، سعی کن در مدت ده روز آن را به دو
فنجان در روز برسانی؛ چون در این صورت می توانی عادت هایت را کنترل کنی یا
آن ها را تغییر دهی.
تمرین شماره پنج: اگر برای بالارفتن می توانی
از آسانسور یا پله استفاده کنی، پله را انتخاب کن؛ البته اگر تعداد طبقات
خیلی زیاد نباشند.
درواقع با تقویت قدرت اراده، قدرت درونی خود را
آشکار می کنی که باعث می شود بر عادت های مضر خود غلبه کنی، راحت تر تصمیم
بگیری و جرئت پیدا کنی که تمام موانع را از سر راه خود برداری و موفق شوی.
بهترین روش برای تربیت کودکان چیست؟
کلید اصلی شیوه تربیتی مناسب درک شخصیت
خلق و خوی کودک است تا در کنار آن بتوانید استعدادها و تمایلات او را بهتر
شناسایی کنید.اما نمی توان گفت که یک راه قطعی برای تربیت کودکان
در همه موارد وجود دارد. هیچ شیوه صحیح و منحصر به فردی وجود ندارد که شما
با استفاده از آن بتوانید یک کودک سالم را پرورش دهید. به هر حال شیوه های
متفاوتی هستند که همه پدر و مادرها باید از آن ها آگاهی داشته باشند.
بر اساس تحقیقاتی که در زمینه نحوه برخورد با کودکان انجام شده، محققان به 4 شیوه تربیت دست پیدا کرده اند:1- محبت کم، محدودیت کم2- محبت کم، محدودیت زیاد3- محبت زیاد، محدودیت کم4- محبت زیاد، محدودیت زیاد میزان عشق و محبت و محدودیت هایی که در مورد تربیت کودکان
به میان می آید، با نحوه برخوردی که والدین با فرزندان خود دارند، ارتباط
مستقیمی دارد. والدین باید با محبتی که به فرزندان خود ابراز می کنند به آن
ها احساس آرامش داده و به راحتی با آن ها ارتباط برقرار کنند و به گفت وگو
بنشینند. هم چنین با محدودیت هایی که برای فرزندان خود قایل می شوند می
توانند به صورت متعادل، غیرفعال و سلطه جویانه در برابر کودکان خود ظاهر
شوند. به این معنا که می توانند عکس العمل متعادلی در مقابل رفتار کودک خود
نشان دهند، یا نسبت به رفتار او هیچ گونه عکس العملی از خود نشان ندهند و
یا نهایتا عکس العمل تندی نشان داده و به صورت سلطه جویانه در مقابل او
ظاهر شوند. اگر
بخواهیم در یک کلام این روش ها را تشریح کنیم، می توانیم بگوییم واکنش
غیرفعال هیچ کاری از پیش نمی برد، واکنش متعادل، شما و فرزند را به نتیجه
دلخواه رسانده و هر دو موفق خواهید بود و واکنش پرخاشگرانه نیز در نهایت به
کتک خوردن کودک می انجامد.به هر
حال همه پدر و مادرها به نحوی از این چهار روش استفاده می کنند و با بهره
گیری از الگوهای رفتاری متفاوت، عشق خود را نثار کودکان کرده و با تعیین
محدودیت ها، آن ها را در مسیر درست قرار می دهند. در حقیقت نتیجه تمام این
تلاش ها رسیدن به تعادل است که هم در زمینه محدودیت ها و هم در زمینه محبت
کردن باید مورد تامل و بررسی قرار گیرد. اگر شما از شیوه محبت زیاد در تربیت کودکان
خود استفاده می کنید، بنابراین به تبعیت از این روش باید بیشتر با آن ها
صحبت کنید، وقت بیشتری را با آن ها صرف کنید و با دلیل و منطق برخورد کنید.از
سوی دیگر، والدینی که از روش قرار دادن محدودیت های زیاد استفاده می کنند،
باید قبول کنند که قدری دیکتاتورانه با کودکان رفتار می کنند. این روش به
زمان های قدیم، هنگامی که کودکان را تنبیه بدنی می کردند، باز می گردد. به
هر حال هر گزینه ای را که انتخاب می کنید همواره باید به خاطر داشته باشید
که هدف شما از تربیت کودکان، آموزش احترام گذاشتن متقابل به آن ها و آماده کردن آن ها برای پیروی از قوانین اجتماعی است. از
چهار شیوه ارایه شده باید تکنیکی را انتخاب کنید که خودتان به شخصه ارتباط
بهتری با آن برقرار می کنید. به عنوان مثال اگر والدین شما از تکنیک قرار
دادن محدودیت های زیاد برای تربیت شما استفاده می کردند و شما احساس می
کنید که با این شیوه به بهترین نحو تربیت شده اید، بنابراین این امکان وجود
دارد که خودتان نیز همین شیوه را در مقابل فرزندتان به کار گیرید. از سوی
دیگر شاید به هیچ وجه با شیوه والدین تان موافق نباشید و ترجیح دهید تا از
شیوه محبت زیاد در قبال فرزندان تان بهره بگیرید. تحقیقات،
گویای این مطلب هستند که محبت و محدودیت زیاد خیلی بهتر از محبت و محدودیت
کم عمل می کند. چرا که در صورت کم بودن میزان محبت و محدودیت، کودکان از
شخصیت پایینی برخوردار می شوند. اغلب پدر و مادرهایی که بیشتر به فکر راحتی
و آرامش خود هستند تا به فکر پرورش و تربیت کودکان، از این روش استفاده می
کنند. در یکی از برنامه های تلویزیونی، مادری را نشان می دادند که ترجیح
می داد هیچ کاری به کار فرزندش نداشته باشد، دلیلش هم این بود که ممکن است
کودک از گفته ها و کارهای او برداشت منفی کند. “دکتر منل” در پاسخ به این
مادر گفت: “چنین تصوری کاملا سطحی است و بیشتر می توان گفت که شما می
خواهید وظایف خود را ساده کنید و هیچ ارزش و اهمیتی برای تربیت فرزند خود
قایل نیستید.” در پایان گفت وگو، مادر به اشتباه خود پی برد و تصمیم گرفت
تا رفتار خود را به طور کلی در مقابل فرزندانش تغییر دهد.زمانی
که می توان از محبت فراوان استفاده کرد و کودکان را به راحتی در مسیر درست
قرار داد، چرا به زور و اجبار متوسل شویم؟ خود شما هم دوست ندارید همه چیز
به شما دیکته شود و تحت کنترل شدید دیگران قرار بگیرید. هیچ گاه زور و
اجبار غیرضروری را به فرزندان خود تحمیل نکنید و کاری نکنید که حد و مرز،
بیش از اندازه آن ها را خسته کرده و مجبور شوند تا دست به مخالفت های شدید
بزنند. باید
تا جایی که می توانید عشق و محبت خود را نثار آن ها کنید و هر کجا که لازم
بود حد و مرزهای مشخصی برای شان تعیین کنید. در موقعیت هایی که سلامت
جسمانی کودک در معرض خطر قرار می گیرد و یا امکان بروز مشکلات جدی برای او
وجود دارد، می توانید تا حدی از شیوه پرخاشگرانه و سلطه جویانه استفاده
کنید. زمانی که کودکان ملزم به انجام کاری هستند، به عنوان مثال زمان خواب
شان فرا رسیده و باید برای خوابیدن آماده شوند، باید با شیوه متعادل با آن
ها برخورد کنید. واکنش غیرفعال نیز در مواقعی نظیر زمانی که کودک نوشیدنی
خود را از دهان به بیرون می ریزد، کاربرد دارد. در چنین مواقعی به هیچ وجه
نباید به روی خود بیاورید ولی می توانید طوری وانمود کنید که کودک تصور کند
شما فکر می کنید کار او کاملا تصادفی بوده است. به این طریق او از تکرار
مجدد این کار خودداری خواهد کرد. در این موقعیت نباید بر سر کودک داد بزنید
و یا او را تنبیه کنید چرا که در صورت مشاهده چنین واکنشی او مجددا این
کار را تکرار خواهد کرد. بر اساس موقعیت های مختلف شما ملزم به تغییر روش
های تربیتی خود هستید. همان طور که در ابتدای این مقاله هم اشاره کردم، هیچ
شیوه ای از پیش تعیین شده ای برای تربیت کودکان وجود ندارد. در هر حال او
را دوست بدارید و با توجه به موقعیت های مختلف، متعادل، منفعل و سلطه جو
باشید. یادتان
باشد بچه های امروز متفاوت هستند. آن ها علاقه ای به گوش کردن نصحیت های
طولانی مدت ندارند. به نوعی می توان گفت آن ها فرزندان عصر سرعت هستند.
بهترین نوع خوراک ذهنی که می توان برای آن ها تجویز کرد، پند و اندرز فست
فودی است.