تاثیر نماز بر ثبات شخصیت
شخصیت در تعریف روانشناسی و روانپزشکی ، معرف مجموعه ای
از صفات ، رفتارها ، افکار و تمایلات عاطفی و هیجانی هر فرد می باشد ، که
او را از دیگران متمایز می کند .
ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا
پروردگارا! صبر و شکیبایی را بر ما فرو ریز و قدمهایمان را (در زندگی) ثابت و پایدار نما.
(سوره مبارکه بقره آیه شریفه 250)
شخصیت
در تعریف روانشناسی و روانپزشکی، معرف مجموعه ای از صفات، رفتارها، افکار و
تمایلات عاطفی و هیجانی هر فرد می باشد، که او را از دیگران متمایز می
کند.
دانش امروز، عوامل شکل دهنده شخصیت انسان را در دو گروه درونی و بیرونی،
طبقه بندی می نماید. صرفنظر از عوامل درونی و جسمی تاثیر گذار بر روی
شخصیت ( از جمله مسائل ژنتیکی، وضعیت فیزیکی و ظاهری بدن، مسائل هورمونی و
شیمیایی و…) عوامل بیرونی (محیطی) نقش عمده ای را در شکل دادن به شخصیت
انسان ، ایفا می کنند.
این عوامل بیرونی شامل:
1. تاثیر والدین و خانواده
2. عوامل فرهنگی اجتماعی
3. تجارب زندگی می باشند و تاثیر هر کدام از این عوامل بر شخصیت انسان توسط مطالعات متعدد پژوهشی به اثبات رسیده است.
با توجه به نقش این عوامل متعدد، بر روی تشکیل شخصیت،
می توان رسیدن به ثبات شخصیت و برخورداری از آرامش و پایداری شخصیتی را
یکی از ایده آلترین، خواسته های بشری دانست، چرا که وجود ناهنجاری در هر
کدام از عوامل شکل دهنده شخصیت می تواند اثرات فاجعه آمیزی مثلا به صورت
اختلالات پیچیده و متعدد شخصیت به بار آورد، که از جمله این اختلالات به سه
نمونه در نکات پیشین این مجموعه مقالات و تاثیر نماز در رفع آنها، اشاره
شده است.
اما بی ثباتی شخصیت (پسیکوپاتی) که گاهی
از اصطلاح آن در ممالک غربی برای برچسب زدن به مخالفان سیاسی و مذهبی نیز
استفاده می شود، دلالت بر یک نوع شایع از اختلال شخصیت دارد که مبتلایان به
آن از تغییرات دائمی حالات و رفتارها و افکار رنج می برند، به نحوی که هر
لحظه به رنگی در می آیند و نغمه جدیدی ساز می کنند!
این بیماران که
بدون آن که با عنوان بیمار شناخته شوند و به وفور در جامعه حضور دارند،
کسانی هستند که از کمترین درجه سازشکاری و انطباق در خانه، مدرسه محل کار
یا حتی در امر ازدواج برخوردارند، بعنوان مثال به تغییر مکرر شغل می
پردازند یا گروه و جناح سیاسی خود را پیوسته تغییر می دهند.
مبتلایان
به این اختلال که در جامعه ایرانی با عناوینی چون بوقلمون صفت، عضو حزب
باد، دمدمی مزاج و… معرفی می شوند در واقع از بیماری بی ثباتی عمومی
شخصیت رنج می برند.
با این که موارد درمانی متعددی در کتب روانپزشکی
برای درمان این بیماران لیست می شود (از جمله این که در دارو درمانی گروهی
از اینان که دچار اختلال ریتم مغزی هستند از داروهای محرک دستگاه عصبی
استفاده می گردد) اما از دیدگاه ما، نماز باز هم می تواند ایفاگر نقش بسیار مهمی در پیشگیری و درمان این اختلال عمیق شخصیت باشد .
پذیرفتن
مطلق و تسلیم در مقابل یک دین و پیروی از یک مذهب و پیمودن یک راه که
همانا صراط مستقیم است، ویژگی مهم و برجسته نمازگزاران است.
نمازگزار
ضمن تکرار مکرر یک مجموعه از الفاظ و اذکار واحد در طی نمازهای روزانه
خود، پیوسته یک عقیده واحد و یک خط مشی مشخص را در زندگی خود دنبال می کند و
بدین ترتیب گویی یک شخصیت ثابت و یک روش و منش معین و یک ایدئولوژی همیشگی
را برای خود انتخاب می نماید و در حین تکرار جزء به جزء اصول اساسی
ایدئولوژی خود در نماز (که همگی آن اصول در مضامین نماز متجلی است) پیوسته
به تثبیت شخصیت واحد و ثابت خودمی پردازد.
بدین ترتیب برای آن گروه
که نماز را تکرار مکررات می دانند شاید توجه به همین یک نکته کافی باشد، که
در ورای همین تکرار همیشگی، موهبت بزرگ ثبات شخصیت و تعادل کامل روانی
نهفته است که می توان آنرا به نوعی سر منشاء تمام موفقیتهای بشری در عالم
ماده ومعنا دانست.
تاثیر نماز بر کاهش اضطراب
الا بذكر الله تطمئن القلوب (سوره رعد/آیه 28)
“اضطراب”
بیماری شایع قرن اتم و كهكشان است. پیشرفت سریع و پیچیده تمدن و در عین
حال بی توجهی به ارزش های مذهبی و خانوادگی هر روز بیش از پیش برای افراد و
اجتماع اضطراب های جدید به وجود می آورد.(1)
از نظر
روان پزشكان، اضطراب با یك احساس منتشر و مبهم دلواپسی كه اغلب ناخوشایند و
بدون دلیل است مشخص می شود كه معمولا با یك یا چند مشكل جسمی همراه می
گردد. از جمله شخص ممكن است علامت های جسمی چون احساس تپش قلب، تنگی نفس و
درد قفسه سینه، خالی شدن سردل، تعریق، سردرد، تكرر ادرار، اسهال، گزگز دست و
پاها، لرزش و… را نیز به همراه داشته باشد.
اضطراب، گاهی به شكل
طبیعی در اشخاص سالم بروز می كند و گاهی به صورت بیمارگونه و دائمی در می
آید كه نیاز به درمان و مراقبت پزشكی دارد. با اینكه دلایل علمی گوناگونی
از دیدگاه های مختلف به عنوان دلایل بروز اضطراب و تشدید آن ارائه شده است
اما همچنان دور شدن از ایمان مذهبی، به عنوان یك عامل مهم در بروز اضطراب
نقش غیرقابل انكاری دارد(2) و به این ترتیب نقش پیشگیری كننده و حتی درمانگر مذهب در مورد اضطراب قابل بررسی است.
آرامش
حاكم بر روح و روان و در نتیجه آن سلامت جسم اشخاص مذهبی، در مقایسه با
آشفتگی روانی و جسمی و اضطراب لامذهب ها از دیر باز مورد توجه پزشكان بوده
است.
به این ترتیب در بعد پیشگیری از اضطراب و برای آرامش دائمی جسم
و روان، “نماز” نقش خارق العاده ای را ایفا می كند. از طرفی در بعد درمان
بیماران مبتلا به اضطراب، امروز علاوه بر درمان های دارویی، از روش های چون
آموزش انبساط آرامش عضلانی و همچنین تلقین بوسیله هیپنوتیزم نیز استفاده می شود(3) كه
ما در مورد آرامش عضلانی ناشی از نماز در نكته چهارم از این مجموعه
مقالات، سخن گفته ایم و درباره تلقین های سازنده ناشی از نماز نیز در آینده
سخن خواهیم گفت.
در
مورد اضطراب، بد نیست به این نكته اشاره كنیم كه شخص نمازگزار با ایمان به
قدرت لایتناهی پروردگاری كه در مقابلش كرنش می كند، خود را در مقابل هر
عاملی كه قصد به خطر انداختن و ترساندن (و در نتیجه مضطرب ساختن) او را
داشته باشد ایمن می یابد و ضمن تكرار باور اعتقادی خود طی نمازهای پنجگانه
یومیه این ایمنی همه جانبه را، به روان خود تلقین می كند و سرانجام آرامش
عمیق را در وجود خود ملكه می سازد.
در راستای این موضوع
تحقیقات علمی در برخی كشورهای مسلمان نشان می دهد كه بیماران مضطربی كه در
كنار درمان های رایج ضد اضطراب، به خواندن نماز و قرآن و حتی احادیث نبوی
مشغول شده اند(4)، از بهبودی بالاتری نسبت به سایرین برخوردار بوده اند.