اعتیاد ، عامل 50 درصد طلاق ها
دکتر محمدرضا حیدری پزشک و روانشناس در همین رابطه می گوید: «آن فرد
معتاد اگر به همسر خود عشق بورزد و برای او و خواسته هایش احترام قایل باشد
هیچگاه به طرف اعتیاد که خانمانسوزترین بلای مهلک است نخواهد رفت و به نظر
من کمبودهای مالی از یک طرف و از طرف دیگر نبود عشق، صمیمت و وفاداری در
زندگی باعث تمامی جدایی ها بوده که به اشکال گوناگون از جمله اعتیاد، فقر
مالی و… خود را نشان می دهد.»
طلاق، بسترها، عوامل، راههای پیشگیری-1 اعتیاد ، عامل 50 درصد طلاق ها
گزارش از ایرج نظافتی شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پرگشودیم و در آن خلوت
دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو همه راز جهان ریخته در چشم
سیاهت من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب آرام… خیلی ها با این
رویاهای شیرین در کوچه آشنایی، پیمان زناشویی می بندند و عهد می کنند تا
آخر عمر با هم بمانند. خیلی ها وقتی با هم آشنا می شوند، به هم می گویند:
حتی یک لحظه جدایی از تو برایم تحمل ناپذیر است. خیلی ها می گویند: اگر یک
روز ترا نبینم، می میرم. اصلاً بدون تو، زندگی برایم جهنم می شود و… اما
این آتش سوزان ظرف چند ماه چنان سرد می شود که گویی هیچ چیز جز «طلاق» نمی
تواند تاوان آن باشد. گویی آن کوچه های رویایی تنها به خیابان نفرت منتهی
می شد و به بزرگراه سرگردانی و تنش و ناآرامی. براساس آخرین آمارهای موجود
از دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در سال 1382، تهران
با 20244 مورد طلاق رتبه اول را در کل کشور داشته، استان خراسان رضوی با
8012 و استان اصفهان با 5669 مورد طلاق به ترتیب در ردیف دوم و سوم قرار
داشته اند. پائین ترین موارد ثبت شده طلاق در استان های ایلام با 183 مورد،
چهارمحال و بختیاری 291 مورد و سمنان با 372 مورد بوده که به ترتیب در
رتبه اول تا سوم قرار داشته اند. شایع ترین انواع طلاق تحقیقات به عمل آمده
نشان می دهد طلاق در میان کسانی شایع تر است که از گروههای اجتماعی-
اقتصادی پایین تر هستند، مشکلات روان شناختی دارند، در مناطق شهری زندگی می
کنند و قبل از سن بیست سالگی اقدام به ازدواج کرده اند. همچنین شیوع طلاق
در میان زوج هایی که ازدواج ناخواسته داشته اند و نیز در میان کسانی که پدر
و مادرشان طلاق گرفته اند بیشتر است، از سوی دیگر، طلاق در میان کسانی
کمتر است که از گروههای اجتماعی- اقتصادی بالاتری هستند، مشکلات روانی
ندارند، در روستا زندگی می کنند و … البته طلاق و جدایی میان زوجین آنها
را با آسیب های مهمتری روبرو می کند، در همین رابطه دکتر حیدری می گوید:
«از جمله عوارض شایع در بین زوج های جدا شده می توان از این موارد نام برد:
نوسان خلق، افسردگی، مشکلات هویتی، آسیب پذیری در مقابل بیماریهای عفونی،
وخیم شدن مشکلات بهداشتی قبلی که با این وجود این مشکلات در اکثر افراد تا
حداقل دو سال بعد از رخداد جدایی وجود دارد و پس از آن به مرور زمان کاهش
خواهد یافت، البته این را هم باید اضافه کرد که جدایی و طلاق افرادی که
صاحب فرزند یا فرزندانی هستند عامل استرس زای بزرگی برای تمامی اعضای
خانواده محسوب می شود، چرا که تجربه نشان داده است که جدایی پدر و مادر
ممکن است در کودکان مشکلات سازگاری کوتاه یا بلندمدت را به وجود آورد.»
عوامل مؤثر بر طلاق تنها یک عامل در وقوع طلاق دخالت ندارد، بلکه مجموعه ای
از عوامل می توانند همراه با هم بر این مسئله تأثیر بگذارند. این نظر اکثر
جامعه شناسان و کارشناسان امور خانواده است و معتقدند که ما در دوران
تغییرات بسیار سریع زندگی می کنیم، در این دوران دگرگونی ها به اندازه ای
سریع هستند که حتی متخصصان نیز نمی توانند خود را با پیشرفت علم، همگام
نمایند، به علاوه پیچیدگی و شخصیت زدایی کل جامعه به احساس از خود بیگانگی،
انزوا و بی اعتمادی فرد دامن زده است، در نتیجه ارزش ها، رسوم و اعتقادات
از هر سو مورد تردید و تهدید قرار گرفته است که این مسئله بیش از هر چیز
خود را در زمینه روابط زناشویی و خانوادگی آشکار می کند. در ازدواج سنتی،
نقش ها مشخص بود و هرکس جایگاه خود را می شناخت، ولی اینک زندگی متفاوت شده
است، به شکلی که اگر فرد نیازهایش در زندگی زناشویی تأمین نشود از خود می
پرسد: « چرا باید به این رابطه تنش آور ادامه دهم!؟» «برنشتاین» جامعه
شناس غربی درباره زندگی های امروزی می گوید: «موضوع مهم دراین باره خانواده
های دو درآمدی معاصر هستند که زن و مرد هر دو شاغل و در خارج از خانه
مشغول کار هستند، در چنین شرایطی زن و شوهر به دنبال هدف های متفاوت هستند و
ساعات با هم بودن آنها کاهش می یابد، فشار روانی محیط کار نیز بر هر دو
فشار مضاعف وارد می آورد و در نتیجه با گذر زمان، زن و شوهر از نظر عاطفی و
جسمانی از هم فاصله می گیرند.» در گزارش های تحقیقی متعددی که در «مرکز
امور مشارکت زنان» وابسته به نهاد ریاست جمهوری وجود دارد، عوامل مؤثری در
افزایش نرخ طلاق عنوان گردیده است که از جمله آنها برداشت های نادرست و
انتظارات غیرواقع بینانه از ازدواج است که جزء عوامل شخصی به شمار می آید،
تا زمانی که جامعه به ترویج عشق رمانتیک و انتظارهای بیهوده و خیالی زن و
مرد ادامه دهد و افراد نیز این اندیشه ها را بپذیرند، بر سرخوردگی و دلسردی
از زندگی زناشویی روز به روز افزوده خواهد شد. از عوامل مؤثری که در این
رابطه مطرح گردیده، ارزش ها و هدف هایی است که افراد در رابطه زناشویی
دنبال می کنند، زمانی که فردی به خاطر خوشبخت شدن تن به ازدواج می دهد به
محض کاهش خشنودی در زندگی زناشویی، تنها راه چاره را طلاق می داند. 50
درصد طلاق ها به دلیل اعتیاد اعتیاد بلای خانمانسوزی است که یکی از عوامل
اصلی جدایی زوجین و متلاشی شدن کانون های خانوادگی به شمار می رود. «رامین
مقدم زهرا» رئیس شعبه 283 دادگاه خانواده مجتمع قضایی شهید باهنر تهران در
همین رابطه می گوید: «اعتیاد علت حدود 50 درصد در خواست های طلاق دراین
شعبه است و بیشتر طلاق های انجام گرفته در شعبه 283 خانواده، توافقی است که
زوجه با بخشیدن تمام یا بخش عمده مهریه خود به صورت توافقی از زوج طلاق می
گیرد، که با توجه به اعتیاد زوج، دادگاه نمی تواند سرپرستی فرزند یا
فرزندان را از وی سلب کند بلکه پس از بررسی و اثبات نداشتن صلاحیت اخلاقی
زوج، حضانت فرزند به زوجه سپرده می شود.» دکتر محمدرضا حیدری پزشک و
روانشناس در همین رابطه می گوید: «آن فرد معتاد اگر به همسر خود عشق بورزد و
برای او و خواسته هایش احترام قایل باشد هیچگاه به طرف اعتیاد که
خانمانسوزترین بلای مهلک است نخواهد رفت و به نظر من کمبودهای مالی از یک
طرف و از طرف دیگر نبود عشق، صمیمت و وفاداری در زندگی باعث تمامی جدایی ها
بوده که به اشکال گوناگون از جمله اعتیاد، فقر مالی و… خود را نشان می
دهد.» به نظر کارشناسان مسائل روانشناسی عشق و محبت در زندگی مشترک با
شناخت کامل از طرفین حاصل می گردد، چرا که عشق و علاقه اگر با یک لبخند و
لطافت مختصر شکل بگیرد قطعاً با یک تندی مختصر هم خواهد رفت که نتیجه آن
همین عاشق شدن های کوچه بازاری و زودگذر بعضی از جوانان است که عاقبت الامر
هم به جدایی و طلاق می انجامد. ازدواج تحمیلی راهی به سوی تباهی تحقیقات
انجام شده درباره ازدواج های تحمیلی نشان می دهد که این گونه ازدواج ها
ناپایدار بوده و منجر به شکست خواهد شد. تحمیل ازدواج به دختران می تواند
پیگرد قانونی به همراه داشته باشد، چرا که از طرفی بعضی از دختران با
خواستگارهای مناسبی روبرو هستند اما والدین آنها به خاطر سلیقه شخصی یا
لجبازی و یا منافع و مسایل مادی مانع ازدواج آنها می شوند. دکتر حیدری در
همین رابطه می گوید: «نقش والدین و اطرافیان بسیار مهم و حساس است از اینکه
با جوان خود همفکری کامل را داشته باشند و به هیچ وجه چنین مسایل مهمی را
بر فرزند خود تحمیل نکنند چرا که تحمیل کردن این موضوع فقط به منزله تهدید
شخص برای تن دادن به ازدواج با اشخاص موردنظر نیست، بلکه شرایطی را برای
افراد درست می کنند که اگر خلاف خواسته آنها حرکت کرد هم از نظر روحی و
روانی و معنوی و هم مادی شدیداً مورد ضرر و زیان های جبران ناپذیری قرار می
گیرد و اصولا کسانی که در ابتدای راه زندگی مشترک قرار دارند آسیب پذیرتر
از دیگران هستند و به حمایت خانواده خود خصوصاً شخص پدر و مادر احتیاج
دارند.» محبت زوجین به یکدیگر به گفته یک روانشناس، 75 درصد زوجین تهرانی
در حالت بی تفاوتی، درگیری و یا جدایی از یکدیگر بوده و تنها 25 درصد آنها
از یکدیگر رضایت نسبی دارند. «دکتر افروز» پس از اعلام این مطلب، هدف اصلی
ازدواج را پاسخ به نیازهای فطری بشر و نه ارضای نیازهای جنسی و فرزندآوری
می داند و می گوید: «هدف اصلی ازدواج، خوشبختی و در نهایت رسیدن به آرامش
است زن و شوهر براساس توصیه های قرآن باید لباس همدیگر و پوشاننده عیوب هم
باشند، این درحالی است که بعد از خدا نزدیکترین فرد به انسان همسر و محترم
ترین اشخاص والدین هستند و از نظر فقهی، حقوق زن مقدم بر حقوق مادر است،
زوجین باید محبت خود را نثار یکدیگر کنند، که این محبت کردن دارای هفت
مولفه، گذشت، ایثار، صداقت، شجاعت، عدالت، صبوری و احسان است که هر فردی
دارای این مولفه ها باشد اهل محبت نامیده می شود.» این روانشناس در ادامه
سخنان خود می گوید: «ریشه خوشبختی زوجین در جاذبه های روانی- جنسی است، این
در حالی است که بیش از 95 درصد طلاق ها به علت دافعه های روانی- جنسی،
همسرگریزی و همسرستیزی است، افسردگی در زنان ایرانی دو برابر مردان است که
ریشه آن در رابطه با همسر و ناخوشایندی های روانی- جنسی است و کالبدشکافی
طلاق نشان می دهد ریشه دلزدگی زوجین از یکدیگر دافعه های روانی- جنسی است.»
انتخاب همسر هم برای زن و هم برای مرد باید با تحقیق کامل و براساس شناخت
واقع بینانه صورت بگیرد. دکتر علی شریعتی در این خصوص حضرت فاطمه (س) را یک
نمونه بارز در عشق واقعی می داند و در کتاب «فاطمه، فاطمه است» می نویسد:
«وی- حضرت فاطمه (س)- در همه ابعاد گوناگون زن بودن نمونه شده بود، مظهر یک
دختر در برابر پدرش، مظهر یک همسر در برابر شویش، مظهر یک زن مبارز و
مسئول در برابر زمانش و سرنوشت جامعه اش، یعنی یک نمونه مثالی، یک تیپ ایده
آل، یک اسوه برای هر زنی که می خواهد شدن خویش را خود انتخاب کند.» طلاق
در غرب با توجه به آمارهای موجود، تقریبا در ایالات متحده آمریکا 50 درصد
کل ازدواج ها به طلاق می انجامد، 25 درصد طلاق ها نیز در سه سال اول زندگی
مشترک اتفاق می افتد، پس از طلاق 80 درصد این افراد مجدداً ازدواج می کنند.
به گزارش شبکه تلویزیونی «اسکای نیوز» هم اکنون در انگلیس در بین کشورهای
اروپایی بیشترین میزان طلاق رخ می دهد، این در حالی است که این میزان
همچنان رو به افزایش است. در سال دوهزاروسه، صد و شصت و هفت هزار زوج در
انگلیس طلاق گرفتند که با بیست وهفت هزار مورد در سال هزارونهصد و شصت ویک
قابل مقایسه است. به گفته برخی کارشناسان حقوقی انگلیس، علت شیوع طلاق در
این کشور وجود توقعات و انتظارات غیرعملی زوج ها از یکدیگر است.
تأثیر اعتیاد و مصرف مواد مخدر در بروز طلاق
چکیده مقاله:
امروزه مواد مخدر در مخدرات سنتی خلاصه نمیشود. مخدرات صنعتی در
سطح وسیعی و تحت نامهای گوناگون تولید و سبب انواع توهمات و رفتارهای
دیوانه وار در مصرف کنندگان میگردد. مصرف مواد مخدر و تبعات آن در زندگی
مشترک در صور مختلف مالی، جسمی، جنسی برخورد خشن و رفتارهای مخاطره آمیز
خود را نشان میدهد. در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش علی و با
توزیع پرسشنامه در میان معتادین در حال بهبودی در انجمن های N.A و انجمن
نارنان ( همسران معتادان در حال بهبودی) و کمپ های ترک مواد مخدر و استفاده
از تجربه عملی آنان موضوع تأثیر اعتیاد در بروز طلاق بررسی میشود.