تأثير مذهب در درمان بيماريها به چه صورت است؟

ارتباط دين و سلامت

نقش مذهب و
دين در رابطه با سلامت چگونه است ؟ به عبارت ديگر دين و مذهب با چه روشي مي
توانند در روند و سير بيماري ها مداخله نموده ، از بروز آنها پيشگيري كرده
و در درمان آنها نقش داشته باشند ؟ پرداختن به اين موضوع از آن جهت حائز
اهميت است كه اولا دين و مذهب داراي نقشي بي بديل در زندگي انسان ها بوده و
به هيچ روي قابل حذف نمي باشد . بررسي نقش اين نهاد مهم در عرصه هاي مختلف
زندگي بشر از جمله “بهداشت و درمان” حائز اهميت بسياري مي باشد كه اتفاقا
مورد توجه دانشمندان و پزشكان در كشورهاي زيادي قرار گرفته است؛ ثانيا روشن
شدن اين نقش مي تواند تاثيري اساسي در بحث مهم گستره شريعت بجا گذارده ،
به ايضاح آن و رد شبهاتي كه در باب نفي دين جامع نگر طرح مي گردد كمك
نمايد. به ديگر سخن ، روشن شدن نقش دين وآموزه هاي آن در پيشگيري و درمان
بيماري هاي مختلف ، هم در رد شبهات ماديون در اثبات بي فايدگي بل مضر بودن
دين ومذهب نقش دارد وهم در اثبات ادعاي كساني كه داراي نگرش غير سكولار به
دين بوده ، براي آن نقشي همه جانبه در زندگي بشر قائلند حائز اهميت است.

نكته اي كه بايد در اين بحث به آن توجه داشت آن است كه اين موضوع مسئله
اي چند تباري بوده ، با توجه به گستره وسيع بيماري ها ، مي تواند در علوم
مختلفي از جمله بهداشت با گرايش هاي مختلفش ، پزشكي با دهها رشته تخصصي و
فوق تخصصي و روانشناسي با مكاتب گوناگونش مورد بحث و بررسي قرار گيرد.

قلمرو دين

تعيين قلمرو دين در اين بحث از آن جهت حائز اهميت است كه حيطه و گستره
آن را معلوم خواهد كرد . به عبارت ديگر ما بايد در اين بحث مراد خود را از ”
دين ” و گستره يا گستره هاي آن معلوم كنيم . آيا دين مورد نظر ما در باره
ارتباطات چهارگانه انسان با خدا ، با خود ، با ديگران و با طبيعت و جهان
هستي داراي نظر و آموزه هاي ناظر به واقع و ناظر به ارزشي است يا نه، دين
امري شخصي است كه تنها در مورد رابطه انسان و خدا بحث مي كند . تفاوت ميان
اين دو ديدگاه كه يكي جامع نگر و ديگري سكولار است در بحث ما و مباحث شبيه
آن داراي اثر فوق العاده اي مي باشد كه قابل چشم پوشي نيست.

بگذاريد در اين باره توضيح بيشتري بدهيم . در مباحثي اين چنين دو رويكرد وجود دارد كه يكي از آنها غالب است :

در رويكرد اول كه رويكرد غالب در دنياي امروز است ، در نگرشي سكولار ،
دين و مذهب به عنوان امري دروني و رابطه اي فردي با ماوراء طبيعت كه احيانا
توام با انجام اعمالي چون عبادت است ، در نظر گرفته شده ، سپس تاثير آن بر
اموري مثل سلامتي ، ميزان جرائم و … بررسي مي شود . اكثر پژوهش هايي كه
امروزه در مجامع علمي غرب در اين باره انجام مي شود ، با اين رويكرد مي
باشد.

در رويكرد دوم كه رويكردي جامع نگر و غير سكولار است ، دين به عنوان
مجموعه اي از آموزه هاي ناظر به واقع (توصيفي) ;و ناظر به ارزش(انشايي)
دانسته مي شود كه در تمامي عرصه هاي زندگي از جمله بهداشت و درمان داراي
نظر بوده و حيطه و گستره آن حتي مي تواند علوم طبيعي و يافته هاي آنها را
دربرگيرد. در اين رويكرد شايد ديگر نتوان سخن از تاثير دين و مذهب بر
سلامتي به ميان آورد ، بلكه بايد از تاثير سطوح مختلف دينداري و دين ورزي و
ميزان التزام به آموزه هاي ديني بر ميزان سلامتي سخن گفت ، چرا كه حتي اگر
فردي ملحد نيز به پزشك مراجعه نموده و دستورات وي را انجام دهد ، به آموزه
اي از آموزه هاي ديني عمل كرده گرچه به دليل الحاد ، از اجر و پاداشي
برخوردار نخواهد بود چرا كه : انما يتقبل الله من المتقين .(1). همانا
خداوند تنها عمل انسان هاي باتقوا را مي پذيرد.

به هر تقدير، گرچه رويكرد برگزيده ما همان رويكرد دوم بوده و تعريف ما
از دين مجموعه گزاره هاي توصيفي و انشائي در عرصه ارتباطات چهارگانه انسان
كه از سوي خداوند وبه واسطه پيامبران الهي جهت هدايت انسان نازل شده مي
باشد، اما به ناچار بايد از تحقيقاتي استفاده كنيم كه در انگاره ذهني و
پارادايم رويكرد اول انجام شده است چرا كه اكثر قريب به اتفاق تحقيقات
موجود در اين عرصه توسط غربيان انجام شده است. خوشبختانه حتي در اين رويكرد
نيز ، اكثر پژوهش هاي انجام شده مؤيد آن است كه دين ورزي و اعتقاد و تقيد
به آموزه هاي توصيفي و انشائي ديني ، داراي تاثير مثبت بر سلامتي مي باشند.

تعريف سلامت و بيماري

تعريف سلامت و بيماري در اين بحث از دو نظر اهميت دارد: يكي آن كه به
ايضاح و روشن شدن مفاهيم مورد بحث ما كمك مي كند ، ديگر آن كه بحث و گفتگو
بر سر منشا وعلل بيماري و ارتباطي كه دين و مذهب مي تواند با آن داشته باشد
، منوط به تعريفي است كه از سلامتي و بيماري ارائه مي شود.

سلامتي طبق تعريف سازمان بهداشت جهاني عبارت است از “حالت رفاه كامل
جسمي ،رواني و اجتماعي و نه فقط نبود بيماري و ناتواني.” بنابراين به كسي
فرد سالم گفته مي شود كه نه تنها رشد كافي ، وزن مناسب و تغذيه صحيح داشته
باشد بلكه داراي رفتار و فكر سالم نيز باشد. (2)

اما تعريف بيماري ؛ به لحاظ نظري تعريف بيماري آن قدرها هم كه به نظر مي
رسد، آسان نبوده و از مسائل غامضي است كه در “فلسفه پزشكي” مورد بررسي
قرار مي گيرد.(3) برخي از تعاريفي كه از بيماري شده است عبارتند از :

الف ) بيماري عبارت است از نوعي اختلال در ماشين بيولوژيك؛ (4)

ب) بيماري عبارت است از خروج از چارچوب طرحي كه مختص آن گونه است . اين
چارچوب تشكيل شده است از نظامي از دستگاه هاي كاركردي كه با يكديگر همبستگي
متقابل دارندو زندگي يك ارگانيسم از آن گونه را تامين مي كنند؛(5)

ج) …مفهوم بيماري بايد شامل تمام اين موارد باشد : 1. اختلالات
كاركردي زيست شناختي ؛ 2. تظاهرات ذهني ناشي از اين اختلال ؛ 3. معناي اين
تظاهرات ذهني كه به سبك و سياق زندگي بيمار بستگي دارد.(6)

در نظر داشتن سبك و سياق زندگي در تعريف سوم مطلب مهمي است كه در اين
تعريف به آن اشاره شده است. اهميت اين عامل در سطور بعدي روشن خواهد شد.

منشاء بيماري

بيماري ها بر اساس علل ايجاد كننده آنها ، داراي منشاء هاي گوناگوني مي
باشند. براي مثال علت بيماري هاي عفوني ، ويروس ها ، باكتري ها ، قارچ ها ،
تك ياخته ها و كرم هايي مي باشند كه از طريق تماس با فرد يا حيوان آلوده
،آب و خاك آلوده ، خون ، رابطه جنسي و…. وارد بدن شده ، ايجاد بيماري مي
كنند. يا اغلب بيماري هاي داخلي در اثر عواملي چون ژنتيك ، برخي ميكروب ها ،
عوامل مضر محيطي ( مثل مواد سمي موجود در هواي آلوده ) ، سوء تغذيه ،
پرخوري ، چاقي و كم تحركي ،سيگار و مواد مخدر ، استرس و فشار روحي و… به
وجود مي آيند و… . اگر بخواهيم فهرستي از بيماري هاي شايع در ايران و
جهان تهيه نمائيم ، سرماخوردگي ، پوسيدگي دندان ، اسهال و استفراغ ، برخي
بيماري هاي پوستي ( مثل اگزما ) ، برخي بيماري هاي قلبي عروقي ، برخي
بيماري هاي رواني ( مثل اضطراب و افسردگي )، زخم معده و اثني عشر ، كم خوني
فقر آهن و … در صدر اين فهرست قرار مي گيرند.

ارتباط سلامت و نظام ارزشي

نكته بسيار مهم در اين باب اين است كه سلامتي پيكره اي واحد و كليتي
تجزيه ناپذير و متشكل از ابعاد درهم پيچيده جسماني ، رواني ، معنوي و
اجتماعي است كه هر گونه تغيير و تحول در هريك از اين ابعاد ، به تغيير و
تحول در آن مي انجامد. به ديگر سخن ، شيوه زندگي (Life Style) افراد و
وضعيت سلامت فردي و رواني آنان تحت تاثير شديد فرهنگ و نظام ارزشي جامعه
بوده و نگرش افراد به زندگي ، به جهان هستي ، به انسان ، به مرگ و…. و
رفتارهايي كه در پي آن نگرش ها سر مي زند ، داراي نقشي اساسي در سلامتي و
نيز ايجاد بيماري ها دارد. براي مثال نحوه زندگي مدرن غربي كه امروزه بر
اثر روند جهاني سازي [ كه برخي آن را غربي سازي (Westernization ) و
آمريكايي سازي (Americanization ) دنيا ناميده اند ] گسترش يافته ، خود در
ايجاد و گسترش برخي بيماري ها نقش داشته است . رواج مصرف غذاهاي سريع الطبخ
موسوم به فست فود (Fast Food ( ، مصرف مشروبات الكلي ، استفاده از مواد
سمي خطرناك در انواع محصولات ، آلودگي شديد اكوسيستم ها ، كم تحركي ، گسترش
سكس و روابط ناسالم جنسي و … از عواملي اند كه باعث شده آمار برخي از
بيماري ها رو به فزوني نهد : از هر هشت زن آمريكايي يك زن در طول عمر خود
به سرطان سينه مبتلا مي شود. … عواملي چون چاقي ، مصرف مشروبات الكلي و
عدم تحرك ، از مهمترين عوامل ابتلا به اين بيمار در بين زنان آمريكايي مي
باشد . (7) نيز: در محصولات [آرايشي ] استفاده از انواع مواد شيميايي
خطرناك و خطرناك كه پژوهش هاي مختلف نشان دهنده ارتباط تنگاتنگ اين مواد با
بروز انواع سرطان ، نارسايي هاي توليد مثل ، سقط جنين و حساسيت هاي پوستي
مي باشد ، رواج زيادي دارد.(8) حرصي كه انسان مدرن براي كسب ثروت و تسلط بر
طبيعت دارد خود منجر به توليد هزاران نوع بيماري شده است . براي مثال فقط
توليد طلا در آفريقا، در اكثر موارد به بهاي تخريب محيط زيست ، تضييع حقوق
كارگران ، افزايش جنگ و درگيري هاي خشونت بار ، آوارگي مردم ، آلوده نمودن
درياها و اقيانوس ها و انتشار گازهاي سمي تمام مي شود.(9)

منظور نگارنده از بيان اين موارد آن است كه نبايد از عوامل اصلي و كلان
توليد بيماري ها در دنياي امروز غافل شد و نقش اساسي شيوه زندگي مدرن كه
بر اساس انديشه هاي اومانيستي و انسان محورانه بنا گشته – و نيز اعمال
نادرست بشر مدرن و غارتگران بين المللي را كه به ايجاد فساد در زمين منجر
شده از ياد برد و تنها به موارد فرعي پرداخت.

بررسي نقش دين در سلامت

نگرش هاي بدبينانه

كساني بوده اند كه معتقد بوده اند بين دينداري و سلامتي نه تنها ارتباط
مثبتي وجود ندارد بلكه دين اساسا داراي آموزه هايي است كه سلامتي انسان را
به خطر انداخته ، در او توليد بيماري مي كنند ! فرويد از جمله اين كسان است
. وي دين را يك نوروز وسواسي همگاني مي داند كه از بقاياي ذبح ديرينه پدر
در قبائل اوليه و احساس گناه ناشي از آن و عبادت و پرستش خدا ( همان پدر كه
جنبه الوهيت پيدا كرده ) براي جبران آن مي داند ( 10 ) .او همچنين در
تقريري ديگر دين را همانا احساس بيچارگي انسان دانسته كه از احساس ضعف و
ترس كودكي و نياز به حمايت پدر باقي مانده است.(11)

دكتر آلبرت اليس بنيانگذار و رئيس مؤسسه درماني عاطفي عقلاني نيويورك نيز مي گويد :

دين دروني ، سنتي يا جزم گرا يا چيزي كه ممكن است تدين ناميده شود، به
طور عمده با ناراحتي هاي عاطفي مرتبط است…. شخصي كه از نظر عاطفي سالم
است ، انعطاف پذير ، باز ، مداراگر و متغير است و شخص ديني متعبد متمايل
است كه غيرقابل انعطاف ، بسته ، نابردبار و تغييرناپذير باشد .بنابراين
تدين از جهات متعددي با تفكر غيرمنطقي و آشفتگي [همراه] است.(12)

افراد و دانشمندان ديگري نيز بوده اند كه در اين باره اظهار نظر نموده و
رابطه دين و سلامتي را منفي معرفي كرده اند. در اين اظهار نظرات آسيب هاي
چندي به چشم مي خورد :

اولا، اين نظرات غالبا بدون دليل بوده، هيچ گونه برهان ، تحقيق تجربي يا
شواهد نقلي معتبري از آن حمايت نمي كند. اين آسيب ، به ويژه در مورد نظرات
فرويد بيشتر به چشم مي خورد ؛

ثانيا، بيشتر اين آراء درباره دين مسيحيت است و مشكل بتوان آن را به همه اديان تسري داد؛

ثالثا، صاحبان اين آراء ، بين دين و رفتار دين داران خلط نموده اند . به
عبارت ديگر رفتار يا رفتارهايي از افراد متدين را در نظر گرفته و بر اساس
آنها بر دين نيز حكم مي رانند؛

رابعا، دچار مغالطه ارزيابي يك طرفه شده ، محاسن و مزاياي تدين را به
كلي ناديده گرفته اند و اين نيست جز به اين علت كه دين را مصداقا يك چيز
ديده ، از تنوع و تقسيماتي كه مي توان درباره دين داشت غفلت يا تغافل نموده
اند ؛ تقسيماتي چون دين مصون از تحريف و دين تحريف شده ، دين بشري و دين
الهي و … . صاحبان اين نظريه ها همچنين تنوعي كه در ميان دينداران و
متدينان و مراتب گوناگوني كه آنان دارند ، ناديده گرفته ، بر همه به يك چوب
حكم راننده اند.

نگرش هاي واقع بينانه تر

امروزه با كنار گذاشتن نسبي واكنش هاي خصمانه در مقابل دين و انجام
پژوهش هاي علمي ، مشخص شده كه دين و مذهب در عرصه هاي مختلفي از جمله
بهداشت و درمان و سلامت ، داراي نقشي مثبت مي باشد . خوشبختانه اين رويكرد
هر روز در حال گسترش بوده ، جايگاه قابل قبول تري را در دنياي ملحد يا
سكولار امروزين و در مجامع علمي كسب مي نمايد.

قبل از هر چيز بايد به اين نكته مهم توجه داشت كه همان طور كه نسخه پزشك
بر روي كاغذ به خودي خود ، نقشي در درمان بيماري ندارد و بايد به آن و
دستورات نوشته شده بر آن عمل كرد تا نتيجه حاصل شود ، به همين نحو ، دين و
آموزه هاي آن نيز تا وقتي كه با اعتقاد به آنها عمل نشود ، اثر چنداني در
بر نخواهد داشت . در واقع اين ” تدين” است كه در فرد و جامعه ، آثاري را كه
دين به آن وعده داده ، بر جا خواهد گذاشت. تدين نيز داراي مراتب گوناگوني
است كه در آئين اسلام ، از اسلام آوردن ظاهري و انجام مراسم عبادي و عمل به
احكام تا بالاترين مراتب يقين را در بر مي گيرد. هر چه ميزان تدين و عمق
معرفت فرد نسبت به دين افزوده شده و رويكرد وي به دين و مذهب ، از انگيزه
هاي سودمدارانه( به معناي استفاده ابزاري از ظواهر ديني براي رسيدن به
منافع مادي و دنيوي ) فاصله بيشتري بگيرد ، آثاري چون آرامش ، رضايت از
زندگي ، خود شكوفايي ، قدرت تامل در باب خود ، قدرت مقاومت در برابر
فشارهاي رواني و جسماني، مهرورزي با خود و ديگران و …. بيشتر در فرد به
وجود خواهد آمد :

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ
أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاه طَيِّبَةً
وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ(13 )

هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى
پاكيزه اى حيات [حقيقى] بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مى دادند
پاداش خواهيم داد

تاثيرات مثبت تدين را 3 بخش زير ذكر خواهيم نمود :

الف ) سلامت جسماني

تدين در رابطه با سلامت جسماني به دو نحو مستقيم و غير مستقيم تاثير گذار است .

توصيه ها و دستورات ديني زير مي تواند از مصاديق تاثيرگذاري مستقيم آموزه هاي ديني بر سلامت جسماني محسوب شود :

– وجوب كفايي طبابت ؛

– تاكيد كلي بر پاكيزگي [ براي مثال : عن النبي(ص)
:فتَنَظّفوا بکلُّ ما استطعتم فان الله تعالی بنی الاسلام علی النظافه. هر
اندازه که می توانید خودتان را با نظافت (و پاکیزه) کنید؛ زیرا خداوند
متعال، اسلام را بر نظافت بنا نهاده است.] (14)
;

– وجوب حفظ سلامتي و لزوم مراجعه به طبيب در هنگام بيماري و عدم كتمان
مرض( كه خود موجب تشخيص سريع بيماري مي شود)؛[ براي مثال : عن علي عليه
السلام :من كتم الاطباء مرضه خان بدنه. هر كس بيماري خود را از پزشكان
پنهان دارد، به بدن خود خيانت كرده است.] (15)

– وجوب اعمالي چون وضو و غسل هاي مختلف ؛

– ;توصيه موكد به انجام اعمالي مثل مسواك زدن ( با توجه به اين كه همان
طور كه ذكر شد ، پوسيدگي دندان پس از سرماخوردگي ، شايع ترين بيماري دنياست
) [ براي مثال :صلاه ركعتين بسواك افضل من سبعين ركعه بغير سواك.خواندن دو
ركعت نماز با مسواك ، با فضيلت تر از هفتاد ركعت بدون مسواك است.] (16)

– توصيه به شستشوي دست ها قبل و بعد از غذا خوردن ( كه در پبشگيري از
بسياري از بيماري ها موثر است )؛ [ براي مثال : غسل اليدين قبل الطعام
وبعده زياده في العمر] (17)

لزوم رعايت بهداشت محيط [ براي مثال : روی
أن الفرات مدّت علی عهد علی (ع) فقال النّاس نخاف الغرق. فرکب(ع) و صلّی
علی الفرات، فمّر لمجلس ثقیف فغمزه بعض شبانهم، فالتفت الیهم و قال: یا
بقیه الثمود یا صعار الخدود هل انتم الا طغام لئام؟ من لی بهولاء الاعبد؟
فقال مشائخ منهم: انّ هولاء شباب جُهّال فلا تأخذنا بهم واعف عنا. قال: لا
اعفو عنکم الا علی أن أرجع و قد هدّمتم هذه المجالس و سددتم کُلّ کوّه و
قلعتم کل میزاب و طمستم کل بالوعه علی الطریق، فان هذا کله فی طریق
المسلمین و فیه اذی لهم؛
روایت شده که در دوران حکومت امام علی (ع)
آب فرات بالا آمد. مردم به آن حضرت گفتند: می ترسیم آب ما را فرا گیرد و
غرق سازد. امام بر مرکب خویش سوار شد و آهنگ فرات کرد. در مسیر به گروهی از
جوانان برخوردند که نیزه بازی می کردند و شماری از آنان به سخره، با چشم
به حضرت اشاره کردند. حضرت به سوی آنان برگشت و فرمود: ای باز ماندگان قوم
ثمود و ای روی بر گردانندگان به ناز و افاده! آیا شما را جز فرومایگان می
توان نامید و سپس فرمود: چه کسی جلو این فرومایگان را می گیرد؟ بزرگان آنان
روی به حضرت کردند و گفتند: اینان جوان هستند و نادان و رفتار آنان را بر
ما مگیر و از ما درگذر! حضرت فرمود: در نمی گذرم مگر آنکه تا هنگامی که
برمی گردم، جایگاه اینان را در هم بکوبید و دریچه های خانه هایی را که به
کوچه گشوده می شود ببندید و ناودان ها و آبریزگاه هایی که به کوچه راه
دارند و گنداب ها و پلیدی ها را در گذرگاه مردم می ریزند ازبین ببرید؛ زیرا
همه اینها در راه و گذرگاه و محل رفت و آمد مسلمانان قرار گرفته اند و سبب
آزار و اذیت آنان می شود.] (18)

– اجتناب از تماس با بيماراني كه بيماري مسري دارند. [ براي مثال : عن الرسول (ص): اتقوا المجذوم كما يتقي من الاسد ] (19)

– نهي از شرب مشروبات الكلي؛

– نهي از روابط ناسالم و نامشروع جنسي ( كه در پيشگيري از بيماري هاي شايع و خطرناكي چون ايدز و هپاتيت موثر است )؛

-;نهي از مصرف مواد مضر( كه سيگار و انواع مواد مخدر و روان گردان مي
توانند مصداق آنها باشند) و فروش و قاچاق آنها ( با توجه به اين كه اين
عوامل علت بسياري از بيماري ها ، خودكشي ها ، نابساماني هاي رواني ،
بزهكاري هاي اجتماعي و جنايات اند) ؛

-;نهي از خودكشي ، خشونت و ديگر آزاري. (20 )

اين نقش به هيچ روي نبايد كم اهميت دانسته شود. امروزه بيماري هايي چون
ايدز ، هپاتيت ، بيماري هاي مقاربتي ، ده ها نوع سرطان ، سيروز كبدي و
خشونت و ديگر آزاري … ، كه داراي هزينه هاي بسيار سنگين مالي و جاني اند
بر اثر همين چند عامل ايجاد شده و گسترش يافته اند. براي مثال بيماري هاي
ناشي از خشونت در كشورهاي توسعه يافته دنيا بيش از 14 درصد از كل بيماري ها
و در كشورهاي درحال توسعه بيش از 15 در صد از كل بيماري ها را تشكيل مي
دهد…. تنها در آمريكا هزينه سالانه مالي براي جراحت ناشي از خشونت در طول
سال هاي 1987 تا 1990 معادل 34 بيليون دلار بوده كه با افزودن ساير هزينه
هاي ناشي از كاهش كيفيت زندگي به مرز 54 بيليون دلار مي رسد! (21)

اگر تبعات رواني و اجتماعي برخي از اين عوامل – مثل شرب مشروبات الكلي ،
تجارت و مصرف مواد مخدرو روابط ناسالم جنسي – را نيز در نظر بگيريم (
تبعاتي مثل اضطراب ، افسردگي ، خودكشي ، قتل ، اختلافات خانوادگي ، افزايش
تصادفات رانندگي و … ) آنگاه درمي يابيم كه انجام دستورات ديني فوق ، چه
تاثير شگرفي در پيشگيري از بروز اين مصائب دارد.

تاثير غير مستقيم تدين بر سلامتي جسماني ، اما بسيار گسترده تر است. اين
تاثير از طرق مختلفي انجام مي پذيرد : از طريق تغيير نگرش به زندگي و شيوه
آن ، از طريق دريافت حمايت هاي اجتماعي ، از طريق افزايش قدرت مقاومت در
برابر استرس ها و … .;

بگذاريد به چند تحقيق انجام شده در اين باره اشاره كنيم :

كومستاك و همكارانش پس از 8 سال تحقيق بر 50000 نفر دريافتند كه زناني
كه به طور منظم ( هفته اي يكبار يا بيشتر ) در مراسم مذهبي شركت مي كردند ،
در مقايسه با زناني كه در اين مراسم شركت نمي كردند، كمتر در معرض بيماري
هاي متعدد از جمله 52% كمتر در معرض بيماري هاي قلبي عروقي قرار داشتند.
همچنين اضطراب و ترس از مرگ يا احتضار در اين گروه كمتر بود.( 22)

در تحقيق ديگر در سال 1998 معلوم شد تدين و كثرت حضور در مراسم ديني در
كاهش بيماري شريان كرونري ، آمفيزم ( اتساع مجاري و حباب هاي ريه ) ، سيروز
، خودكشي ، فشار خون موثر بوده و بهداشت بهتر و پذيرش رژيم دارويي را به
دنبال داشته است. ( 23 )

نيز تحقيقات زيادي در باره ارتباط تدين و ميزان فشار خون ، سكته مغزي و
بيماري هاي قلبي عروقي انجام شده كه نتيجه اكثر آنها اين مطلب را تصديق مي
كند كه التزام ديني داشتن ، در پيشگيري و درمان اين بيماري ها نقش موثري
دارد.(24) براي مثال با بررسي آثار حضور در مراسم مذهبي 407 مرد در ايالت
جورجياي آمريكا اين نتيجه به دست آمد كه مرداني كه يا غالبا در مراسم كليسا
شركت كردند ( يك بار در هفته يا بيشتر ) يا گزارش دادند كه دين براي آنها
بسيار مهم است ، فشارهاي خون پايين تري داشتند تا آنهايي كه پيوندهاي ديني
نداشتند.( 25)

نيز چهار مطالعه ، طول عمر روحانيون را بررسي نموده كه در همگي مشخص شد
اين صنف ، طول عمر بيشتري از عموم افراد جامعه دارند.( 26 ) در بعضي از
پژوهش ها نيز نكته جالبي به دست آمد و آن اين كه عنصري از دين كه بزرگترين
اثر را بر مرگ و مير دارد حضور در كليسا نبوده بلكه دريافت آرامش از دين مي
باشد. ( 27)

در يك پژوهش طولاني 28 ساله بر 5286 نفر در ايالات متحده … محققان
دريافتند كه در ميان زناني كه هر هفته به كليسا مي روند ، 34 درصد با كاهش
مرگ ومير مواجه بودند. (28 )

گسترده ترين تحقيق موجود، تحقيق هامر و ديگران ( سال 1999 م ) است كه از
نمونه گيري تصادفي 21204 نفر بزرگسال بومي در ايالات متحده در فاصله سال
هاي 1987 تا 1995 به عمل آمد. در اين تحقيق مشخص شد ميانگين سني افراد حضور
نيافته در كليسا 75 سال بود ، در حالي كه اين ميانگين در افرادي كه هرهفته
در كليسا حاضر مي شدند ، 81 سال بود. ( 29)

در كل ، تدين به گونه اي مستقيم و غير مستقيم بر سلامت جسماني تاثير
گذارده و اكثر تحقيقات دانشمندان علوم تجربي نيز اين را نشان مي دهد.

ب) سلامت و بهداشت رواني

شايد بتوان گفت بيشترين تاثير تدين و التزام ديني و مذهبي بر روي سلامت
روان انسان است . اين مطلب با توجه با اين كه انسان داراي جسم و روح بوده و
اين هر دو بر يكديگر تاثير شگرفي دارند ، داراي اهميتي فوق العاده مي
باشد. امروزه بيماري هاي جسماني بسياري شناخته شده اند كه تحت تاثير استرس
هاي رواني ايجاد يا تشديد مي شوند كه از آنها به عنوان بيماري هاي روان
تني(Psychsomatic dis.) ياد مي شود. برخي از متخصصين گفته اند : حتي به
گونه اي محافظه كارانه بيان شده كه يك سوم از بيماري هاي جسمي از عوامل
روحي ناشي است. (30) به عبارت ديگر عوامل روحي در ايجاد آنها نقش بسزايي
دارند؛ ;بيماري هايي چون: سكته قلبي ، زخم معده و اثني عشر ، ام اس مغزي ،
پسوريازيس(نوعي بيماري پوستي)، فشار خون بالا ، سندرم روده تحريك پذير و ده
ها بيماري ديگر. نيز برخي از علائم جسماني ، علت روانشناختي دارند ؛
علائمي مثل : درد شكم ، درد غير قلبي قفسه صدري ، سردرد ، درد آتيپيك صورت ،
دردهاي عضلاني، درد لگني ، خستگي مزمن ، تپش قلب ، سرگيجه ، وزوز گوش ،
تنش قبل از قاعدگي و … (31 );

طبق برآورد سازمان بهداشت جهاني (1993م) ،حدود 500 ميليون نفر در دنيا
مبتلا به يكي اختلالات رواني اند كه از اين عده 50 ميليون مبتلا به
اختلالات شديد رواني ، 150 ميليون نفر مبتلا به اختلالات خفيف رواني
هستند.(32)

در ايران نيز طبق آمار ( 1378ش) در مجموع 21 درصد افراد بالاي پانزده
سال از انواع اختلالات رواني رنج مي برند.(33 ) . انتظار مي رود تا سال
2020 ميلادي ، سهم اختلالات رواني و عصبي 50 درصد افزايش يابد و از 11 درصد
كنوني به 15 درصد كل بار جهاني بيماري ها برسد.(34 )

در ميان بيماري هاي رواني نيز اختلالات اضطرابي و افسردگي از شيوع فوق
العاده اي برخوردار بوده ، هزينه هاي فراوان معنوي و مادي به جامعه تحميل
مي كنند.

در رابطه با ارتباط دين و سلامت رواني نيز تحقيقات فراواني انجام شده است كه به برخي اشاره مي شود.

– پژوهش ها نشان داده تعهد خالصانه ديني با نقصان آمار افسردگي ، بهبودي
سريع افسردگي ، عزت نفس بالاتر ، سازگاري و رضايت در زناشويي همراه است
.(35 )

– حضور مداوم در كليسا يا كنيسه ، با 40 تا 50 درصد تقليل در حدت
افسردگي ، آمار پايين تر خودكشي ، كاهش اختلالات ناشي از اضطراب ، ميزان
كمتر ميخوارگي و مصرف دارو ، حمايت اجتماعي بيشتر ، [احساس] خوشبختي ،
تطبيق دادن ، ثمربخشي و رضايت بيشتر از زندگي همراه است.( 36 )

– نتائج دو پژوهش در سال هاي 1970 و 1991 ميلادي نشان داد كه افراد پاي بند به اصول مذهب ، ناراحتي هاي رواني كمتري دارند. (37)

– بررسي هاي انجام شده در سال 1988 ميلادي نشان مي دهد كه انجام اعمال
مذهبي ، بيش از ديگر متغيرهاي مورد بررسي ، رضايتمندي از ازدواج را پيش
بيني مي كند. نيز نشان داده شد كه افرادي كه براي مدت طولاني با هم زندگي
مي كنند، مذهب را به عنوان مهم ترين عامل رضايتمندي در ازدواج تلقي مي
كنند.(38 )

راز اصلي اين تاثيرات در آن است كه:

1- دين در بخش نظري اش به پرسش هايي از انسان پاسخ مي دهد كه هيچ نهاد
يا نظام فكري بشري قادر به پاسخ گويي به آن پرسش ها نيست . پرسش هايي كه در
درون هر انساني وجود داشته و پاسخ خود را مي طلبد. پرسش هايي كه به گونه
اي عجيب بر تمامي فعاليت هاي او تاثير دارد. پرسش هايي چون: از كجا آمده ام
؟ به كجا آمده ام ؟ براي چه آمده ام ؟ چه بايد كنم ؟ به كجا خواهم رفت ؟
… دين به شيوه اي بي بديل به اين سئوالات پاسخ گفته و به زندگي انسان
معنا مي بخشد . اهميت پاسخ گويي به اين پرسش ها به حدي است كه گاه زندگي و
حيات فرد به اين موضع بستگي پيدا مي كند . بسياري از افراد هوشمند وجود
دارند كه غلي رغم سلامت ذهن و هنجار بودن رفتار در پي پاسخ به اين سئوالات و
تحير شديد افسرده مي شوند . (39)

2- دين هم با معنا بخشي به زندگي انسان و هم با بزرگ نمودن ياد خدا در
انديشه او ، به انسان آرامش مي بخشد . هر چه تدين انسان وميزان معرفت او
نسبت به خدا افزوده شود ، ياد و نام او نيز زندگي وي را بيشتر فرا گرفته ،
آرامش عميق تري وجود وي را دربر مي گيرد:

الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.(40)

همان كسانى كه ايمان آورده اند و دلهايشان به ياد خدا آرام مى گيرد آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مى يابد.

3- تدين به انسان روحيه ” صبر” در برابر سختي ها و نيز ” توكل” بر
خداوند اعطا مي كند. اين دو عامل ، با توجه به وجود رنج دائم در زندگي بشر
در كره خاكي ، نقش بزرگي در محافظت انسان از آثار منفي استرس هاي مختلف
دارد:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَه إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ.(41) اى كسانى كه ايمان آورده ايد از شكيبايى و نماز يارى جوييد زيرا خدا با شكيبايان است.

وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا .(42);

هر كس بر خدا اعتماد كند او براى وى بس است خدا فرمانش را به انجام رساننده است به راستى خدا براى هر چيزى اندازه اى مقرر كرده است.

4- دين بر رزاقيت الهي و اين كه او روزي رسان همه موجودات است تاكيد
كرده و كساني را كه اين وعده الهي را قلبا باور كنند را از غم و اندوه رزق و
درآمد خلاص نموده است:

وَمَا مِن دَآبَّه فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى
اللّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي
كِتَابٍ مُّبِينٍ .(43)

و هيچ جنبنده اى در زمين نيست مگر [اينكه] روزيش بر عهده خداست و [او]
قرارگاه و محل مردنش را مى داند همه [اينها] در كتابى روشن [ثبت] است.

5- دين به مصائب زندگي معنا و مفهوم داده ، آنها را وسيله اي براي امتحان ،ابتلا و ارتقاء و رشد معنوي

انسان معرفي نموده است :

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ
وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ
وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ؛ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَه
قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ ؛ أُولَئِكَ
عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَه وَأُولَئِكَ هُمُ
الْمُهْتَدُونَ.(44);

و قطعا شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها
و محصولات مى آزماييم و مژده ده شكيبايان را ؛ [همان] كسانى كه چون مصيبتى
به آنان برسد مى گويند ما از آن خدا هستيم و به سوى او باز مى گرديم ؛ بر
ايشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راه يافتگان [هم] خود
ايشانند.

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ.(45) ;

و البته شما را مى آزماييم تا مجاهدان و شكيبايان شما را باز شناسانيم و گزارشهاى [مربوط به] شما را رسيدگى كنيم.

خود محاسبه كنيد كه اين نگرش تا چه حد يك مومن را در برابر سختي ها و به تعبير روانشناسان ، استرس ها مقاوم مي كند.

6- از طرف ديگر ديني چون اسلام تنها حاوي آموزه هاي نظري مختلفي در باره
هستي ، طبيعت ، خدا ، انسان و … نبوده ، بلكه دستورات عملي فراواني در
باب اخلاق و اعمال انسان نيز مي باشد كه عمل به آنها در بهداشت رواني فرد
تاثير بسزايي دارد. عباداتي چون نماز ، روزه ، حج ، تلاوت قرآن و توصيه به
انجام اعمالي مثل كمك به فقراء ، كار و فعاليت ( به مثابه جهاد در راه خدا
)، معاشرت و ارتباط با جمع مومنين ، بهره گيري متعادل و صحيح از نعمت ها و
… همه و همه در ايجاد سلامت رواني و جسماني و نيز ايجاد شبكه هاي حمايت
اجتماعي و نيز بهره گيري از ياري خداوند تبارك وتعالي در كسب سلامتي و …
موثر مي باشند.

به علاوه در رواياتي مستقيما به عوامل ايجاد شادابي و نشاط روحي در انسان اشاره شده است :

– عن الرسول (ص) : سافروا تصحوا و تسلموا . مسافرت كنيد تا تن درست و
سالم بمانيد .( نقش مسافرت در ايجاد سلامتي به ويژه در بعد رواني ). (46)

– وعنه (ص) : الطيب يسُرّ و العسل يسُرّ و
النظره الي الخضره يسُرّ و الركوب يسُرّ. بوي خوش شادي مي آورد . عسل شادي
مي آورد . نگريستن به سبزه شادي مي آورد و سواري شادي مي آورد.(47)
;

-عن الصادق عليه السلام :النُّشْرَه فِي
عَشَرَه أَشْيَاءَ فِي الْمَشْيِ وَ الرُّكُوبِ وَ الِارْتِمَاسِ فِي
الْمَاءِ وَ النَّظَرِ إِلَى الْخُضْرَه وَ الْأَكْلِ وَ الشُّرْبِ وَ
النَّظَرِ إِلَى الْمَرْأَةِ الْحَسْنَاءِ و الْجِمَاعِ وَ السِّوَاكِ وَ
غَسْلِ الرَّأْسِ بِالْخِطْمِيِّ فی الحمام ِوَ غیره وَ مُحَادَثَه
الرِّجَالِ . (48)

نشاط و شادي در ده چيز است : قدم زدن ، سواري ، در آب غوطه خوردن ، به
سبزه نگريستن، خوردن و آشاميدن ، به زن خوش سیما نگاه کردن ، آميزش جنسي ،
مسواك زدن ، سر را با خطمي در حمام و جز آن شستن و با مردمان هم سخن شدن.

– عن الرضا عليه السلام : وَ أَرْوِي أَنَّهُ
لَوْ كَانَ شَيْ ءٌ يَزِيدُ فِي الْبَدَنِ لَكَانَ الْغَمْزُ يَزِيدُ وَ
اللَّيِّنُ مِنَ الثِّيَابِ وَ كَذَلِكَ الطِّيبُ وَ دُخُولُ الْحَمَّامِ
وَ لَوْ غُمِزَ الْمَيِّتُ فَعَاشَ لَمَا أَنْكَرْتُ ذَلِكَ.(49)

روايت مي كنم كه اگر چيزي موجب افزايش [ نيرو و نشاط] بدن باشد ، ماساژ
دادن بدن و لباس نرم ، همچنين بوي خوش و استحمام [ جزيي از آن ] است و اگر [
گزارش شود ] مرده اي در اثر ماساژ دادن زنده شده ، من انكار نمي كنم.

عن الباقر عليه السلام :مَنْ لَبِسَ نَعْلًا
صَفْرَاءَ لَمْ يَزَلْ يَنْظُرُ فِي سُرُورٍ مَا دَامَتْ عَلَيْهِ لِأَنَّ
اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ
النَّاظِرِين. (50)

هر كس كفش زرد بپوشد ، تا زماني كه آن كفش را داشته باشددلِ خوش دارد؛
چرا كه خداوند مي فرمايد : زردي پر رنگ كه ديدنش بينندگان را شاد مي كند.

به تعبيري ديگر، آموزه هاي اسلامي هم نگرش انسان و هم گرايش و منش او را
هدف گرفته ، در فكر و خُلق و رفتارش تغييرات اساسي ايجاد مي كند . محور
اساسي در تمامي اين آموزه ها توحيد است كه منجر با ايجاد وحدت در شخصيت
انسان شده ، همه وجود او را در راستاي يك مسير و هدف قرار مي دهد. جالب آن
كه برخي محققان علوم رواني با استفاده از اين آموزه اساسي به ايجاد نظامي
درماني به نام توحيد درماني اقدام نموده اند. (51 )

ج ) مسائل جهاني

امروزه مسائل و معضلاتي مختلف در سطح جهاني بروز يافته كه با سلامتي
انسان به طور مستقيم يا غير مستقيم در ارتباط است. مسائلي مثل جنگ ، فقر ،
بيسوادي ، تكثير نفوس ،آلودگي محيط زيست و اكوسيستم ها ، انتشار گسترده
گازهاي گلخانه اي ، زير پا نهادن حقوق حيوانات و نابودي گونه هاي زيستي
،آلودگي شيميايي، انباشت زباله هاي هسته اي ، ;سيطره رسانه ها ، استفاده
غلط از علم و تكنولوژي و … . اين كه ريشه اين معضلات را در كجا بايد
جستجو كرد خود به بحثي مستقل نياز دارد اما اگر بخواهيم در جمله اي كوتاه
آن را معرفي كنيم ، بايد بگوييم كه ريشه اكثر اين معضلات را بايد در تحولات
4 قرن اخير در دنياي غرب و سيطره تفكر اومانيستي و انسان محورانه در
مقابل تفكر خدامحورانه بر همه جهت گيري ها و تسلط نسبي غربيان بر جهان
جستجو نمود.(52)

اديان الهي به ويژه اسلام در تمامي اين موارد داراي آموزه و دستوراتي است كه عمل به آنها به رفع آنها منجر خواهد شد.

بر طبق آيات قرآن كريم اين نحوه عمل نادرست و به تعبير دقيق تر، گناه انسان است كه منجر به ايجاد انواع تباهي در زمين شده است :;

ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ
بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا
لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ .(53);

به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده فساد در خشكى و دريا نمودار شده
است تا [سزاى] بعضى از آنچه را كه كرده اند به آنان بچشاند باشد كه
بازگردند.

و اين گناه نه تنها ويرانگر فرد بل نابود كننده ملتهاست:

أَلَمْ يَرَوْاْ كَمْ أَهْلَكْنَا مِن
قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّن
لَّكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاء عَلَيْهِم مِّدْرَارًا وَجَعَلْنَا
الأَنْهَارَ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ
وَأَنْشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ.( 54)

آيا نديدند چقدر از اقوام پيشين را هلاك كرديم؟! اقوامى كه (از شما
نيرومندتر بودند و) قدرتهايى به آنها داده بوديم كه به شما نداديم بارانهاى
پى در پى براى آنها فرستاديم و از زير (آباديهاى) آنها، نهرها را جارى
ساختيم (اما هنگامى كه سركشى و طغيان كردند،) آنان را بخاطر گناهانشان
نابود كرديم و جمعيت ديگرى بعد از آنان پديد آورديم .

راه اصلاح وضعيت فعلي نيز ترك بزرگترين گناه انسان مدرن يعني اعراض از دين الهي، رجوع به آن و تبعيت از آموزه هايش است.

وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ
وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ
وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ .(55);

و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند قطعا بركاتى از
آسمان و زمين برايشان مى گشوديم ولى تكذيب كردند پس به [كيفر] دستاوردشان
[گريبان] آنان را گرفتيم.

براي مثال يكي از ادله اي كه در وجوب حفظ محيط زيست و لزوم خودداري از
اعمال مضر به حال انسان ها مي توان به آن اشاره كرد ، ” قاعده لا ضرر” است
كه در روايات به آن اشاره شده است:

وَ قَالَ( ع):… لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ فِي الْإِسْلَامِ… (56);

در اسلام ضرر [به خود] و اضرار [به دیگران] وجود ندارد.;

شيخ انصاري درباره احاديث لاضرر مي فرمايد :

و كثرتها (الروايات) يغني عن ملاحظه سندها مضافا الي حكايه تواتر نفي الضرر و الضرار.(57)

اين قاعده شمول و گستره وسيعي دارد و تمام ابعاد زندگي انسان را در بر
مي گيرد. بر اساس اين قاعده در اسلام هر گونه عملي كه مستلزم ضرر به انسان
هاي ديگر باشد حرام مي باشد. يكي از فقهاي معاصر در اين باره مي فرمايد :
لاضرر و لاضرار دلالت بر این معنا دارد که در اسلام جایز نیست که کسی به
دیگری ضرر بزند.(58)

بي شك آلوده ساختن محيط زيست و بسياري از معضلاتي كه ياد شد ، مصداق بارز ضرر و اضرار به ديگران است و مشمول اين قاعده قرار مي گيرد.

علاوه بر اين ، در روايات بسياري بر انجام كارهايي كه لازمه يا نتيجه آن
حفظ محيط زيست و گونه هاي زيستي مي باشد تاكيد شده است .براي مثال :

– ;پیامبراکرم (ص)در اهمیت درخت کاری می فرماید: إن قامت الساعه و فی ید احدکم فسیله فإن استطاع أن لایقوم حتی یغرسها فلیغرسها(59) ؛

اگر رستاخیز به پا شد و نهالی در دست یکی از شماست، اگر می تواند آن را بکارد باید بکارد.

– حضرت امام صادق(ع) به نقل از پدران خود فرمود: پیامبر اکرم (ص) هروقت
می خواست لشکر به جایی بفرستد، آنها را درجلسه ای دعوت می کرد و به آنها
سفارش می کرد : به نام ;ویاد خداوند درراه خدا و بر سنت و طریقه فرستاده
خداوند سیر ورفتار کنید، خیانت، زیاده روی وخدعه نکنید! پیرمردان، زنان،
کودکان، فراریان صحنه نبرد را نکشید! نخل ها را نسوزانید درخت میوه دار را
قطع نکنید! مگر اینکه چاره ای جز آن نداشته باشید! زراعت را آتش نزنید،
بهائم وچهار پایان را که گوشت آنها قابل خوردن است،از پا درنیاورید، مگر
اینکه از خوردن آنها ناچار ومضطر باشید!(60)

– ;نهی رسول الله (ص) أن یلقی السم فی البلاد المشرکین (61).

پیامبر اسلام حتی درشرایط جنگی از آلوده ساختن بلاد دشمن به مواد سمی نهی کرده است.

– از حضرت امام صادق (علیه السلام) مأثور است: لایطیب السکنی إلاّ بثلاث، الهواء الطیّب و الماء الغزیر العذب و الأرض الخواره؛( 62)

زندگی بدون سه عامل حیاتی گوارا نیست: هوای پاک تمییز، آب فراوان و گوارا و زمین حاصل خیز و قابل کشت و زرع.

– عن الرسول (ص) : مَا مِنْ مُسْلِمٍ
يَغْرِسُ غَرْساً أَوْ يَزْرَعُ زَرْعاً فَيَأْكُلُ مِنْهُ إِنْسَانٌ أَوْ
طَيْرٌ أَوْ بَهِيمَه إِلَّا كَانَتْ لَهُ بِهِ صَدَقَه. (63)

هيچ مسلماني نيست كه درختي يا زراعتي بكارد و از آن انساني يا پرنده اي يا حيواني بخورد الا اين كه براي وي صدقه محسوب مي گردد.

– عن الرسول (ص) : من سقی طلحهٌ أو سدرهٌ فکأنّما سقی مؤمناً من ظمأ؛(64)

یعنی هر کس درخت محتاج به آبیاری را (درخت سدر و مانند آن خصوصیتی
ندارد) سیراب نماید، گویا انسانِ مؤمنِ تشنه اي ;را سیراب نموده است.

همچنین از امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب (علیه السلام) نقل شده است: از بریدن درخت تر و سبز پرهیز شود؛ مگر برای ضرورت. (65)

– ;عن علی(ع) قال: قال رسول الله(ص) فی کلام کثیر: لَا تُؤْوُوا التُّرَابَ خَلْفَ الْبَابِ فَإِنَّهُ مَأْوَى الشَّيَاطِينِ.(66)

خاکروبه را درب خانه نریزید که آنجا مرکز شیاطين(میکروب ها؟) می باشد.

اين ها همه نشان از آن دارد كه اسلام ، در 1400 سال قبل كه بسياري از
يافته هاي علوم امروزين هنوز به منصه ظهور نرسيده بود، نسبت به مسائل
بهداشتي درماني و سلامت انسان ها توجه داشته و از ذكر توصيه هاي جزئي و كلي
دريغ نكرده است.

واقعيت آن است كه ارتباط آموزه هاي اسلامي و سلامت از آنچه مختصرا در
اينجا ذكر شد فراتر بوده و در اين بحث از مسئله حكومت اسلامي و نقش بي بديل
آن در تغيير مناسبات ظالمانه و اصلاح نظام ارزشي و نيز اجراي سياست هاي
عادلانه در عرصه سلامت و… سخني به ميان نيامد.

اميد آن كه همين مختصر در روشن شدن هر چه بيشتر ارتباط دين و سلامت و
نقش آموزه هاي ديني و مذهبي در پيشگيري و درمان بيماري ها گامي برداشته
باشد.



تأثیر مذهب در درمان بیماریها به چه صورت است؟

اسخ این سؤال را می توان به دو بخش تقسیم کرد:
1- تأثیر مذهب در درمان بیماریهای روحی.
2- تأثیر مذهب در درمان بیماریهای جسمی.
میدان
تأثیر مذهب و دین و شعاع آن بیشتر مربوط به درمان بیماریهای روحی و روانی
است. البته روح و روان سالم به داشتن جسم سالم و با نشاط منجر می شود.
خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: “با ذکر و نام خدا، قلب‏ها مطمئن و پا بر جا می شود”.(1)
تأثیر
مذهب در درمان بیماریهای روحی امروزه ثابت شده است که دین و باورهای مذهبی
به زندگی انسان‏ها معنا می دهد و این موجب آرامش بخشی بسیاری از حوادث و
رویدادها در جهان هستی است، که از این طریق به انسان آرامش روانی دست می
دهد.
زندگی بدون اعتقاد به مذهب و باورهای قلبی و ایمانی در بُعد مادی
خلاصه شده و در هر فراز و نشیبی به شدّت تحت تأثیر قرار می گیرد و بر روح و
روان انسان فشار و درد سنگینی وارد می کند که در برخی موارد به خودکشی
منجر می شود.
انسان عصر ماشین و صنعت بیش از انسان قرون گذشته به مذهب
نیازمند است، زیرا صنعت و تکنولوژی اگر چه در رفع نیاز مادی او مؤثر باشد،
اما چه چیز باید جنبه‏های روحی و روانی او را تأمین کند و او را به فردای
مطمئن و آینده‏ای ابدی امیدوار کند؟
اعتقادات مذهبی در پیش‏گیری
اختلالات روحی و روانی نقش بسیار مهمّی دارد. بنیامین راش، روان شناس مشهور
می نویسد: “مذهب آن قدر برای پرورش سلامت روح اهمیّت دارد که هوا برای
تنفّس مذهب به انسان کمک می کند تا معنای حوادث زندگی، مخصوصاً حوادث
دردناک و اضطراب‏انگیز را بفهمد. دین به مؤمنان و معتقدان خود می آموزد که
چگونه با مجموعه عظیم جهان که پیش از فرد شکل گرفته و قوانین خود را بر او
تحمیل می کند، سازگاری یابد. این سازگاری دلگرمی و خرسندی مطبوعی را در
دوران و روحیه فرد ایجاد می کند”.(2)
یکی از بیماریهای فراگیر که در
زندگی انسان‏ها اختلال ایجاد می کند، افسردگی است و مذهب در درمان
بیماریهای مربوط به افسردگی نقش مؤثر دارد.
“یافته‏های گوناگونی در مورد
تأثیر مذهب بر طول مدّت درمان اختلالات روانی گزارش شده است. نتایج یک
مطالعه با نمونه برداری تصادفی در گروهای مشابه نشان داد که همبستگی مثبتی
بین خواندن نماز و بهبود افسردگی و اضطراب و افزایش اعتماد به نفس وجود
دارد”.(3) در این جا به نقش نماز که نماد و شاخص آشکار مذهب ماست اشاره شده
است که نماز افسردگی را از بین می برد.
یکی دیگر از شاخصه‏های مذهبی که
نقش مستقیمی در رفع اضطراب و استرس دارد، توکّل به خدا است: “می توان گفت
کسی دارای توکّل است که رابطه‏ای با خداوند دارد و این ارتباط بر اساس
اعتقادی است که انسان به قدرت، حکمت، رأفت و شفقت خداوند دارد.
این
اعتقاد حالتی را در شخص به وجود می آورد که موجب می شود فرد در تمام حالات و
رفتار خویش حضور پروردگار را در نظر گرفته و در این حضور احساس قدرت و
توانمندی می کند و خود را به وی وابسته میبیند، از این رو آرامشی در دلش
ایجاد می شود که با پدید آمدن حوادث سخت در زندگی دچار شک و تردید نمی شود و
کارهایی را که مدیریت و برنامه ریزی آن‏ها خارج از تدابیر او است، به خدا
واگذار می کند.
شرکت در مجالس دعا در موارد بسیاری به شفا و معالجه بیماران انجامیده است.
مذهب
در این جا نقش دارد و درمان را ایفا میکند. حتی در ادیان دیگر با وجودی که
مذهب و دینشان دچار تحریف و تغییر شده است، ولی اعتقاد قلبی و باور دینی و
توجه به مبدأ اعلی و قدرت برتر موجب آرامش و لطف خدا شده است: “تا کنون
تحقیقات زیادی در زمینه تأثیر شرکت در مراسم دینی، دعا و حتی دعا از راه
دور برای شفای بیماران صورت گرفته و بر اساس آمار 1996 در نظر پرسی از 269
پزشک 99% آنان معتقد بوده‏اند که دعا و نیایش، مراقبه و یا انواع دیگر
مراسم معنوی و دینی میتواند هنگام بیماری به شفای بیماران کمک کند. این
تحقیقات در مؤسسات قابل اعتمادی چون مؤسسه تحقیقاتی پیل، دوک، و دارتوث و
دانشگاه میشیگان صورت پذیرفته است. اکنون مطالعات علمی درباره اثر ایمان،
دعا و عمل به فرایض مذهبی در شفای بیماران در سراسر آمریکا در حال اجرا
است”.(4)
“یونگ در کنفرانسی که در سال 1935 ایراد نموده است میگوید: نه
تنها مسیحیت با سمبل‏های رستگاریش بلکه تمامی مذاهب شامل بدویترین آن‏ها با
آیین جادویی شان انواعی روان درمانی هستند که رنج‏های روانی و جسمی
انسان‏ها را درمان کرده و بهبودی میبخشند. وی مینویسد: مذهب نه تنها بر ضد
بیماری است، بلکه عملاً سیستمی برای بهبود و رشد روانی است”.(5)
تأثیر مذهب در درمان بیماریهای جسمی:
مذهب
بر مسائل مربوط به جسم انسان و بهداشت جسمانی نیز تأثیر بسزایی دارد،
مثلاً مذهب اسلام، از پرخوری که زمینه ساز بسیاری از بیماریها است منع کرده
است و پرهیز و امساک را درمان دردها شمرده است.(6) از طرفی با جعل تکالیف
مانند روزه و الزام آن علاوه بر جهان معنوی، بر جنبه جسمانی آن نیز تأکید
شده است، مثل روزه که پیامبر اکرم(ص) درباره آن فرموده:”روزه بگیرید تا
سالم شوید”.(7)
از طرفی بر رعایت نظافت بدن تأکید کرده و در این راستا
وضو یا غسل را در مواردی واجب یا مستحب کرده است. شاید بتوان گفت مذهب در
بخش سلامت و درمان بیماریها، از روش پیشگیری استفاده کرده است.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top